کیک جشن تکلیف
بچه ها و کیک جشن تکلیف
پذیرایی با کیک آخرین قسمت جشن تکلیف دبستان نبوت بودو این هم یک عکس یادگاری با کیک خوشمزه و به یاد ماندنی.
جشن تکلیف 9ساله ها
سه شنبه ۹/۹/ ۱۳۸۹ جشن بزرگ تکلیف با حضور ۲۳۰۰ دانش آموز دختر ناحیه یک یزد در سالن بزرگ وحدت اجرا شد اين مراسم با حضور نماينده ولي‌فقيه در استان و امام جمعه يزد، استاندار يزد، مسئولان آموزش و پرورش و جمع ديگري از مسئولان استاني برگزار شد. در اين مراسم باشكوه، دختران مكلف به اجراي برنامه‌هاي ويژه از جمله قرائت قرآن، مراسم كيك جشن تكليف،قرائت پیمان نامه و... پرداختند. فلاح‌زاده،استاندار یزد نماز اول وقت را از تكاليف مهمي دانست كه دختران مكلف بايد از اين پس به آن پايبند باشند و آن را در راس همه امور خود قرار دهند. در ادامه اين مراسم، دانش‌آموزان با اجراي سرود و نمايش، ورود به سن تكليف خود را جشن گرفتند. در پايان اين مراسم، دانش‌آموزان نماز جماعت ظهر و عصر را به امامت حجت‌الاسلام محمدعلي صدوقي، نماينده ولي‌فقيه در استان و امام جمعه يزد اقامه كردند. مجری:مهدی قانع قاری:مصطفی راغبموزیک صحنه:محسن شاکری و حمید عبدلی نمایش:مهدی صفوی زاده، علیرضا حائری زاده،محمد کریمی و حسین حیدری سرود:مصطفی راغب (بوی گل محمدی)صوت:مهدی حسین زاده نور:محمد مهدی زینیا(زیبا نور) کارگردان هنری:مهدی قانعبا تشکر از ریاست محترم آموزش و پرورش ناحیه یک آقای بابایی، معاونت فرهنگی آقای سرپناهی ، کارکنان اداره آموزش و پرورش ناحیه یک ، روابط عمومی وآقایان صمدی ،کبودانی و....
جشن تکلیف هستی خانوم و کلی عکس
روز دوشنبه میلاد حضرت رسول٬زدیم به جاده و تا رستوران توچال رفتیم و برگشتیم٬هوا کاملا ابری و بارونی بود و کلی هم برف دیدیم و کلی عکسهای برفی و بارونی انداختیمکه چون عکسهای این پست اختصاصی٬ خودش خیلی زیاده ٬اونا رو تو پستهای بعد میزارم پنجشنبه ۵ اسفند ۸۹ ٬ساعت ۳ تا ۶ جشن تکلیف هستی خانوم بود٬برای اینکه یه موقع بچه ها خسته نشن صبح تعطیل بودن٬ساعت ۱۲ خودم گذاشتمش مدرسه٬ تا همراه اولیا مدرسه همگی با هم برن سالن جشن که خارج از مدرسه بودهمون موقع یک کیک خوشگل٬برای جشن تکلیف هستی و روز مهندس همسری عزیزم خریدم(من عاشق اینم که به هر بهانه ای دل همدیگه رو شاد کنیم و روز و شبی متفاوت از همیشه داشته باشیم٬کلا به مناسبتها خیلی اهمیت میدم٬حالا هر چقدر اون مناسبت کوچیک باشه)البته همینجا از محمود عزیزم٬ بسیار ممنون و سپاسگزارم که زودتر از من برام اس فرستاد و روز مهندس رو به من تبریک گفتبا اونکه من مدیریت خوندم ٬ولی محمود همیشه .....ساعت یک برگشتم خونه و یکسری کارامو انجام دادم٬با فاطمه جون ساعت ۲:۳۰ قرار داشتم که با هم بریم جشن(فاطمه جویکار عزیز٬ مثل همیشه ما رو تنها نگذاشت و خودش پیشنهاد داد که تو جشن هستی شرکت کنه٬با حضورش کلی منو هستی رو خوشحال کرد و با عکسهای قشنگی هم که گرفت ٬کلی به من کمک کردتازه هدیه ی خوشگلی هم برای هستی آورد که بسیار هستی رو خوشحال تر کرد و تنها بچه ای بود که هدیه گرفت و ...تلافی کنسرت بی هدیه اش حسابی در اومد٬همینجا باز هم از فاطمه ی عزیزم٬دوست و خواهر کوچولوم٬تشکر میکنم و امیدوارم بتونم تو عروسیش و روزهای شاد زندگیش جبران کنم)٬فاطمه به جای ساعت ۲:۳۰ نزدیکه ۳ رسیدکه چون من هستی رو میشناسم و میدونم چقدر حساسه به دیر رفتن من و ...استرس گرفتم و وقتی محمود اومد خونه٬ ازش خواستم خودش ما رو برسونه ٬خدا رو شکر ۱۵ دقیقه ای برنامه رو دیرتر شروع کردند٬ تا به قول مدیر٬ بچه ها که ازپشت پرده مامان هاشون رو چک میکردن ٬خیالشون راحت بشه و گریه و زاری نکنند(الهی قربون دل پاکشون برم مننننن٬یکی از بچه ها که مامانش دیر رسید چنان گریه میکرد که جیگر هممون کباب شده بود)برنامه دقیقا تا ساعت ۶ طول کشید٬من که کلا از نظم و مدیریت و پذیرایی و عکسها و هدیه ها و برنامه ها(نمایش همراه با موزیک شاد٬سرود٬دکلمه٬قرآن ٬یک گروه دف خانوم و ...) لذت بردم(مخصوصا که فاطمه هم کنارم بود و ...)٬احساس ذوق و شادی هستی از صبح٬ به منم منتقل شده بود٬بیشتر از همه دو رکعت نماز شکر٬دسته جمعی آخر برنامه که توسط یک خانوم با صوت و قرائت بسیار زیبا برگزار شد به دلم نشست و دیدن هستی و بقیه ی فرشته های کوچولو که اولین نماز ....اشک شوق رو به چشمام آوردبعد ...
جشن تکلیف
به نام خدادر تاریخ 92/2/17 در نمازخانه ی مجتمع آموزشی مدارس جمهوری اسلامی ایران در کویت مراسم جشن تکلیف پسران دوره ی سوم راهنمایی بر گزار شد. در این مراسم پس از قرائت آیاتی از قرآن مجید ، آقای یکه خانی مدیریت محترمآموزشگاه فرا رسیدن دوران تعهد و مسئولیت را به دانش آموزان تبریک گفت . آنگاه آقای خماریان معاونت محترم آموزشی مدرسه پیرامون انواع هوش و چگونگی تقویت هوش سخنان مبسوطی بیان کرد تا دانش آموزان در شناخت استعدادها و توانمندی های خود تواناتر شوند ، و به این نکته دقت کنند که دست آفرینش هر یک از آن ها را برای کاری ساخته است و هوش و استعداد همان کار را نیز به آن ها داده است.. پس از آن مسابقه ی احکام باحضور چند نفر از دانش آموزان ممتاز توسط آقای خلجی از دبیران محترم آموزشگاه برگزار شد.. کیک بزرگ جشن تکلیف توسط مدیرمحترم مجتمع آموزشی آقای عباسی عارف و معاون محترم ایشان آقای سروری بریده شد ، ومیان دانش آموزان و دیگر شرکت کنندگان جشن توزیع گردید . پس از برگزاری نماز جماعت ظهر و عصربه هر یک از دانش آموزان سجاده نماز همراه باکتابی در زمینه عقاید و احکام برای نوجوانان و نیز عکسی از خود دانش آموز در حالت نماز به همراه عهدنامه تکلیفاهداء شد.
برگزار جشن تکلیف دانش آموزان دختر پایه سوم ابتدایی مجتمع
« رسیدن به سن تکلیف آغاز جشن بندگی و عبادت خدا است. » گزارش برگزاری جشن تکلیف دانش آموزان دختر پایه سوم ابتدایی مجتمع آموزشی و پرورشی پیامبر اعظم (ص) مراسم جشن تکلیف دانش آموزان دختر پایه سوم مجتمع آموزشی و پرورشی پیامبر اعظم (ص)صبح روز یکشنبه مورخ ۹/۱۱/۹۰در محل مجتمع برگزار شد . در این مراسم که بخشدار سرباز ،رئیس اداره آموزش و پرورش نیز حضور داشتند دانش اموزان رسیدن به سن تکلیف و آغاز جشن بندگی و عبادت خدا را جشن گرفتند و با خدای خود پیمان بستن که از عبادت و بندگی خداوند لحظه ای غافل نباشند . در پایان ضمن قرائت پیمان نامه توسط دانش آموزان جوایز به رسم یادبود به دانش آموزان دختر پایه سوم ابتدایی از طرف مدرسه اهدا شد . اهم برنامه های اجرا شده در جشن تکلیف مجری نام برنامه دانش آموزان پایه سوم حاملان قرآن کلیه حاضرین در مراسم پخش سرود ملی ملازئی رئیس اداره آموزش و پرورش منطقه سرباز سخنرانی دانش آموزان پایه سوم ابتدایی اجرای سرود مولوی ملکرئیسی سخنرانی دانش آموزان پایه سوم بریدن کیک جشن تکلیف دانش آموزان پایه سوم اجرای سرود دانش آموزان پایه سوم اجرای دکلمه دانش آموزان پایه سوم قرائت پیمان نامه
جشن تکلیف کلاس سومی ها ( دختران )
ساعت ۱۳:۱۵ دقیقه بعد از ظهر بود که آقای تکبیری اعلام کردند که امروز جشن تکلیف کلاس سومی ها هست و به همین مناسبت مراسمی در نمازخانه سرکنسولگری انجام خواهد شد. ابتدا ، آقای تکبیری درباره سن تکلیف و بلوغ دختران در اسلام صحبت کردند و از سه خانمی که به سن تکلیف رسیده بودند دعوت کردند تا هرچه درباره تکلیف شرعی شان میدانند ، بیایند و برای همه بگویند. سپس کیکی توسط مدرسه تهیه شده بود را بین دانش آموزان تقسیم کردند. در ادامه خانم زهرا ناظری ، طاهره تکبیری و راز حسینی به اقامه اولین نماز شرعی شان پرداختند و سپس به آنان جوایزی اهدا شد. در آخر هم ناهار به صورت حاضری به اولیا و دانش آموزان داده شد. ::: تصاویر جشن تکلیف ::: تصویر 1 تصویر 2 تصویر 3 تصویر 4 تصویر 5 تصویر 6 تصویر 7 تصویر 8 تصویر 9 تصویر 10 تصویر 11 تصویر 12 تصویر 13 تصویر 14 تصویر 15 تصویر 16 تصویر 17 تصویر 18 تصویر 19 تصویر 20 تصویر 21 تصویر 22 تصویر 23 تصویر 24 تصویر 25 تصویر 26 تصویر 27 تصویر 28
جشن تکلیف
سلام گلهای من صبحتون بخیر دیروز جشن تکلیف دخترم بود ساعت ۳۰/۱۰ اموراداری نبود برا ساعت ۳۰/۱۱ تا ۳۰/۱۵برگه مرخصی ساعتی نوشتم ساعت ۲۰/۱۱ اموراداری اومد و میگه خانم ..... دم عیدی مرخصی چیه ؟ حالا این یه بار استثناء ایرادی نداره ازشدت عصبانیت ترجیح دادم هیچی نگم و با حالی گرفته اومدم بیرون خیلی سعی کردم به خودم مسلط باشم که جشن دخترم خراب نشه تا اومدم نگار فرستادم دوش بگیره موهاش سشوارکردم ناهارش دادم نمازمون خوندیم ازش پرسیدم دوست داری من کدوم لباسم بپوشم گفت مانتو نقره ای با شال نقره ای برا دل گلم همونها که گفته بود پوشیدم ساعت ۱۳ از خونه زدیم بیرون آخه گفته بودن جشن ساعت ۳۰/۱۳ شروع میشه با اینکه برنامه جشن خیلی برنامه ریزیشده ودقیق نبود اما همین که به بچه ها خوش می گذشت خیلی خوب بود اول برنامه بچه ها رو از حلقه گل و قرآن رد کردن وبعد مجری که یکی از خود بچه ها بود خواست که به احترام قرآن از جا بپاخیزن بعد حاملان قرآن با خواندن شعر مربوطه قرآن روی میز گذاشتن بعد قاری و مترجم قرآن رو خوندن و اون یکی هم ترجمه کرد نوبت به سرود جمهوری اسلامی رسید که همه به احترام سرود از جا بلند شدن برنامه بعدی خوش آمد گویی مدیر مدرسه و دکلمه و شعر دسته جمعه بچه ها بازم دکلمه محرم و نامحرم داشتن بعد هم گزارش خبرنگار مدرسه و....گروه سرود که نگار جزء گروه سرود بود آخر هم مدیر مدرسه کیک برید و پذیرایی و اهداء جوایز و خداحافظی مدیرشون از اول اعلام کرد چون از بچه ها هم عکس فردی و هم عکس دسته جمعی و هم به طور کامل فیلم گرفته میشه لطفا مادرها برا حفظ نظم جلسه از گرفتن عکس و فیلم خودداری کنن اینکه ......البته من آخر جلسه چند تا عکس از نگار گرفتم که چون تو آپلود کردن عکس خیلی خیلی تنبل هستم همه رو یکجا با عکسهای خونه میذارم اومدیم خونه دوباره علی بدحال بدحال افتاده بود اما قبلش بهش زنگ زدم که تا ما از در وارد شدیم کلی شادی از خودش نشون بده تا یه روز خاطره انگیزبرا نگار بشه با هم یه کم زبان کار کردیم و من دوباره شلغم پختم و آش گرم کردم وآب هویج گرفتم و برا شام خوراک جگر درست کردم و...علی نگار برد کلاس و از اونطرف هم رفت آمپولش بزنه تا اومد یه خورده از خوراکیهای بالا بهش دادم خورد و با هم رفتیم سراغ نگار با شادی اومد چون زبانش کلی پیشرفت کرده بود و املا ۲۰ و عالی گرفته بود و معلمشون هم گفته بود براش دست بزنن جایزه اش هم این شد فردا باشگاه نره سرراه نون ساندویچی و خیارشور خریدیم تا ساندویچ جگر بخورن اومدیم شامشون دادم و ظرفها وشستم و جمع و جور کردم و یکی یه لیوان مولتی ویتامین و آب هویج و خشکبار خوردن و من روی کاناپه دراز شدم اما خوابم بردو... ...