کتاب لاله ای از ملکوت

  • دانلود کتاب آیت الله شیخ جعفر مجتهدی/کسی که از دست دادیمش

    به نام خدای مهدی عجدانلود کتاب آیت الله  شیخ جعفر مجتهدی/ لاله ای از ملکوتکتاب به صورت اسکن شده از تمامی صفحات میباشد و با فرمت عکس jpg حجم کل کتاب اسکن شده حدود 30 مگا بایت استدانلود از سرور اولدانلود از سرور دوم// وبلاگ شیخ جعفر مجتهدیhttp://www.jafarmojtahedi.blogfa.com/حکایات عرفانی از جناب شیخ جعفر مجتهدی http://azha.ir/showthread.php?tid=410شیخ جعفر مجتهدی که بود ؟؟؟http://www.aparat.com/v/2200e047fa3923ba17a3499234dbd19f102920زندگینامه جناب حاج شیخ جعفر مجتهدی رضوان الله علیه جناب شیخ جعفر مجتهدی در اول بهمن ماه 1303 هـ.ش در خانواده‌ای متدین و مرفه در شهر تبریز دیده به جهان گشودند. خانواده‌ای كه از نظر نجابت و اصالت جزء خانواده‌های مشهور آن سامان به شمار می‌آمد. پدر ایشان جناب حاج میرزا یوسف از دلباختگان آستان ولایتمدار قبله العشاق ، حضرت سیدالشهداء (علیه‌السلام) بودند، ایشان بعد از فقدان پدرشان جناب حاج میرزا یوسف، تحت كفالت و سرپرستی مادر بزرگوارشان، آن بانوی علویه قرار گرفتند اشراف بعد از فوت از جمله مراسمی كه بعد از رحلت آقای مجتهدی برگزار شد مراسم شب هفت ایشان بود كه در مسجد محمدیه قم برگزار گردید. كه بسیار مجلس استثنایی و غير قابل توصیفی بود و آن مجلس اصلاً به مراسم فاتحه شبیه نبود بلكه یك جلسه توسل پر شور و حال و عجیب بود كه اشراف روح آقای مجتهدی در آن كاملاً مشهود بود و كسانی كه در آن جلسه حضور داشتند معترف به این مطلب بودند. و همچنین خادم مسجد محمدیه اظهار داشت كه در سی سال اخیر چنین مجلسی در این مسجد بی سابقه بوده است.در آن شب واعظ شهیر جناب حجـت الإسلام حاج شیخ مرتضی اعتمادیان جهت منبر دعوت شده بودند و بیش از یك ساعت و نیم سخنرانی و توسل پرشور و حال ایشان طول كشید.ایشان نقل كردند:مدتی بعد از این مراسم دیدم درب منزل را می زنند ، وقتی درب را باز كردم، دیدم دو نفر ناشناسند، از من پرسیدند: آقای اعتمادیان شما هستید؟گفتم: بله، مجدداً پرسیدند: شما در مراسم شب هفت آقای مجتهدی منبر رفته‌اید؟ گفتم: بله.در این موقع یكی از آنها پاكتی پول به من داد، سؤال كردم: جریان چیست؟همان آقایی كه پاكت را به من داده بود، گفت:بنده ساكن تهران هستم و تعریف آقای مجتهدی را خیلی شنیده بودم و بسیار آرزو داشتم كه ایشان را زیارت كنم، اما موفق نشدم تا اینكه خبر رحلت ایشان را شنیده و قلبم بسیار جریحه‌دار شد و از اینكه موفق نشده بودم ایشان را ببینم بشدت خود را سرزنش می‌كردم، پس از گذشت هفتمین شب ارتحال ایشان، در عالم رؤیا خدمت آقا رسیدم و ایشان مطالبی به من فرمودند، از جمله در حالی كه به شخصی اشاره می‌كردند، فرمودند:« ایشان در مجلس ما منبر رفته‌اند ...



  • شیخ جعفر مجتهدی و شهید زین الدین

    بسم الله الرحمن الرحیم <?xml:namespace prefix = o ns = "urn:schemas-microsoft-com:office:office" />  

  • یک اربعین با زینب (قسمت سوم)

    در مسیر راه به کربلا جوانی را دیدم که با چرخ خیاطی در طول مسیر به مردم خدمت می کرد.دکتر تقی عباسی که ازهمراهان من و درایران دندانپزشک است می ایستد تا بند کیفش را که پاره شده تعمیر کند وما هم از خدا خواسته برای رفع خستگی و تجدید قوا می ایستیم . دکترعباسی فرزند شهید است. در راه مرتب قرآن کوچک جیبی اش را از کیف در می آورد وقرآن می خواند .منافقین پدربزرگوارش را که ازمتدینین بسیجی محله نارمک تهران بوده ومغازه لبنیات فروشی داشته دراثر پرتاب دیگ زودپز پرازمواد مواد منفجره به داخل دکان لبنیات فروشی اش به شهادت رسانده اند. پسرم علی آقا می گفت : وقتی ازجوان تعمیرکار پرسیده چند روز است دراینجا مستقر شده؟ پاسخ شنیده 7 روز است که از نجف آمده و در مسیر نشسته و به زوار حسینی خدمت می کند. تا دکتردرنوبت است سری به عکسهایی که درکنار کپر برپا شده جوان چرخکار نصب شده می ایستم واز بعضی از آنها عکسهایی می گیرم. عکسها منحصربفردند. مانند چاهی که یوسف را درآن انداختند.سنگ قبر امام حسین. شمشیرحضرت پیامبرومناظرعجیبی از طبیعت که مثلا شاخه درختان حالت پنج نفررا در حال قیام رکوع وسجده آنهم متصل بهم نشان می داد .پلاستیک روی عکسها که برای محافظت آنها از باران های احتمالی کشیده کمتر امکان تصویربرداری از عکسها را نشان می دهد. به راه می افتیم. در مسیر، مکررجوانهایی رامی بینم و گاه افراد مسنی را که کفشهایشان را از پا درآورده اند وبا پای برهنه به سوی کربلا می شتابند.دلم طاقت نمی آورد از کنار من با سکوت بگذرند با شتاب خود رابه یکی از آنها می رسانم ومی پرسم از نجف پا برهنه می آیی؟ سرش را تکان می دهد و با لهجه خاص عراقی خود می گوید ایشا ءالله! درمسیرکسی را می بینم که در یک کالسکه دوفرزند خود راجا داده وبا هل دادن آن تند تر از ما راه می رود .به چشم هردوکودک نگاه می کنم بیدارهستند. خوشابحالشان که دراین سن دراین توفیق همراه هستند. به عادل وحسین که از بچه های خرمشهر هستند وبا سفارش امیر بشکار که از مداحان خوب وبا اخلاص خرمشهراست توفیق همراهیشان را پیدا کرده ام می گویم ما این همه سفرالتماس و گدایی کردیم تا این توفیق را مرحمت کردند قدر خودتان رابدانید که دراولین سفربه شما عنایت کردند. هرچه جلوترمی روم بدلیل اینکه سابقه چنین پیاده روی ممتدی را نداشته ام درد پاشنه پابیشترمی شود و کم کم به ساق پا می زند .ومن نگران که مبادا درنیمه کاربمانم. برای همین گویا به من الهام می شود که به علی اصغر متوسل شوم وازاوبخواهم این توفیق نیمه کاره نشود. درمسیرمکرر به یاد علی اصغرمی افتم وبا توسل به اومی خواهم این توفیق را تا آخر به من کمک کند، که می کند. ازمیان ...

  • معرفی کتاب های مرتبط با عرفان و سیر و سلوک

    1 : رسالۀ لقاءالله  مؤلف : میرزا جواد آقا ملکی تبریزی موضوع : دستورالعمل های عرفانی میرزا جواد آقا ملکی تبریزی   2 : تذکرة المتقین مؤلف : شیخ اسماعیل تبریزی متخلص به تائب موضوع : نوشته ها و دستورالعمل های اخلاقی و عرفانی شماری از بزرگان خصوصأ شیخ محمد بهاری   3 : صراط سلوک مؤلف : علی محیطی موضوع : دستورالعمل های اخلاقی و عرفانی علامه حسن حسن زادۀ آملی   4 : عرفان و عبادت مؤلف : آیت الله عباس محفوظی موضوع : کتاب بسیار مفیدی در زمینه عرفان و بحث های ضروری عرفانی و شرح آداب سلوک می باشد.فهرست مطالب کتاب از این قرار است :عرفان چیست؟و عارف کیست؟ - چه کسی عرفان را تاسیس کرد -برخی از عارفان فقیه در روزگار معاصر -  نماز - تزکیه نفس - ذکر - یاد مرگ - توبه و استغفار - دعا و توسل – دعاهای نجات بخش   5 : غم عشق مؤلف : عبدالقائم شوشتری موضوع : گام های نخستین در سیر و سلوک و آداب سلوک می باشد که شامل دستورالعمل ها و نکات بسیار مفید برای افرادی است که تازه پا در وادی سیر و سلوک نهاده اند سرفصل های این کتاب : انتخاب خدا ، توبه ، استمداد دائم از خداوند متعال ، استغاثه به امام زمان ، لزوم استاد ، عبادت و بندگی ، عشق و محبت شدید به خداوند و بندگان ، قصص عاشقان ، خدمت به خلق ، اخلاص در عمل ، خلوت با خدا و مناجات و دعا ، حسن ظن به خداوند متعال ، نقش لقمۀ حلال در سلوک ، سالک و مسائل اجتماعی ، نکته های سلوکی ، دستور سلوکی امام صادق (ع) به عنوان بصری   6 : نامه های عرفانی مؤلف : علی محمدی موضوع : نامه ها و دستورالعمل های عرفانی و اخلاقی عرفای بزرگ معاصر   7 : ریاضت در عرف عرفان مؤلف : استاد حسن رمضانی خراسانی موضوع : شرح و توضیح ریاضات صحیح در عرفان اسلامی   8 : رسالۀ لب اللباب در سیر و سلوک اولی الالباب مؤلف : آیه الله سید محمد حسین حسینی طهرانی موضوع : این رساله بسیار به رساله سیر و سلوک منسوب به علامه بحر العلوم شباهت دارد که گویا علامه طباطبایی در درس اخلاق و عرفان خود، آن را مبنا و متن درس قرار داده بود. خلاصه مطالب این کتاب، چنین است: مقدمة مؤلف، معرفت اجمالی و طرح کلی سلوک الی الله، شرح تفصیل عوالم مقدم بر عالم خلوص، شرح اجمالی طریق و کیفیت سلوک الی الله و بخش اصلی کتاب که شرح تفصیلی طریق و کیفیت سیر الی الله و شرایط لازم سلوک است   9 : روح مجرد مؤلف : آیه الله سید محمد حسین حسینی طهرانی موضوع : زندگینامه و شرح احوالات عارف واصل  سید هاشم حداد از شاگردان آیت الله سید علی قاضی   10 : پرواز روح مؤلف : آیت الله سید حسن ابطحی موضوع : زندگینامه و شرح احوالات  عارف واصل ملا آقا جان زنجانی   11 : زمزم عرفان مؤلف : محمد محمدی ری شهری موضوع : ...

  • معرفی کتاب های مرتبط با عرفان و سیر و سلوک

    1 : رسالۀ لقاءالله  مؤلف : میرزا جواد آقا ملکی تبریزی موضوع : دستورالعمل های عرفانی میرزا جواد آقا ملکی تبریزی   2 : تذکرة المتقین مؤلف : شیخ اسماعیل تبریزی متخلص به تائب موضوع : نوشته ها و دستورالعمل های اخلاقی و عرفانی شماری از بزرگان خصوصأ شیخ محمد بهاری   3 : صراط سلوک مؤلف : علی محیطی موضوع : دستورالعمل های اخلاقی و عرفانی علامه حسن حسن زادۀ آملی   4 : عرفان و عبادت مؤلف : آیت الله عباس محفوظی موضوع : کتاب بسیار مفیدی در زمینه عرفان و بحث های ضروری عرفانی و شرح آداب سلوک می باشد.فهرست مطالب کتاب از این قرار است :عرفان چیست؟و عارف کیست؟ - چه کسی عرفان را تاسیس کرد -برخی از عارفان فقیه در روزگار معاصر -  نماز - تزکیه نفس - ذکر - یاد مرگ - توبه و استغفار - دعا و توسل – دعاهای نجات بخش   5 : غم عشق مؤلف : عبدالقائم شوشتری موضوع : گام های نخستین در سیر و سلوک و آداب سلوک می باشد که شامل دستورالعمل ها و نکات بسیار مفید برای افرادی است که تازه پا در وادی سیر و سلوک نهاده اند سرفصل های این کتاب : انتخاب خدا ، توبه ، استمداد دائم از خداوند متعال ، استغاثه به امام زمان ، لزوم استاد ، عبادت و بندگی ، عشق و محبت شدید به خداوند و بندگان ، قصص عاشقان ، خدمت به خلق ، اخلاص در عمل ، خلوت با خدا و مناجات و دعا ، حسن ظن به خداوند متعال ، نقش لقمۀ حلال در سلوک ، سالک و مسائل اجتماعی ، نکته های سلوکی ، دستور سلوکی امام صادق (ع) به عنوان بصری 6 : نامه های عرفانی مؤلف : علی محمدی موضوع : نامه ها و دستورالعمل های عرفانی و اخلاقی عرفای بزرگ معاصر   7 : ریاضت در عرف عرفان مؤلف : استاد حسن رمضانی خراسانی موضوع : شرح و توضیح ریاضات صحیح در عرفان اسلامی   8 : رسالۀ لب اللباب در سیر و سلوک اولی الالباب مؤلف : آیه الله سید محمد حسین حسینی طهرانی موضوع : این رساله بسیار به رساله سیر و سلوک منسوب به علامه بحر العلوم شباهت دارد که گویا علامه طباطبایی در درس اخلاق و عرفان خود، آن را مبنا و متن درس قرار داده بود. خلاصه مطالب این کتاب، چنین است: مقدمة مؤلف، معرفت اجمالی و طرح کلی سلوک الی الله، شرح تفصیل عوالم مقدم بر عالم خلوص، شرح اجمالی طریق و کیفیت سلوک الی الله و بخش اصلی کتاب که شرح تفصیلی طریق و کیفیت سیر الی الله و شرایط لازم سلوک است   9 : روح مجرد مؤلف : آیه الله سید محمد حسین حسینی طهرانی موضوع : زندگینامه و شرح احوالات عارف واصل  سید هاشم حداد از شاگردان آیت الله سید علی قاضی   10 : پرواز روح مؤلف : آیت الله سید حسن ابطحی موضوع : زندگینامه و شرح احوالات  عارف واصل ملا آقا جان زنجانی   11 : زمزم عرفان مؤلف : محمد محمدی ری شهری موضوع : زندگینامه و شرح احوالات ...

  • آقاي مجتهدي فرمودند:

    آقاي مجتهدي و يك يا علي[1] آقايان چايچي و رضا بيگدلي نقل كردند: آقاي مجتهدي فرمودند: در ايّام نوجواني كه به مدرسه مي رفتم در بين راه به فقرا كمك مي كردم. يك روز كه از مدرسه برمي گشتم در بين راه پيرزني را ديدم كه مقداري اسباب و اثاثيه در دست دارد او از من خواهش كرد كه كمكش كنم و اثاثيه را به من داده و از جلو حركت كرد تا به منزلي رسيديم. سپس درب را باز كرده و وارد خانه شد. من نيز همراه او داخل شدم، كه ناگهان درب بسته شد و با چند دختر جوان روبرو شدم، آن ها گفتند: شما به يوسف تبريز مشهور هستيد و ما از شما خواسته هايي داريم كه اگر انجام ندهيد آبروي شما را خواهيم برد. ايشان مي فرمودند: يك لحظه تأمّل كرده و نگاهي به اطراف انداختم، ناگهان چشمم به پله هايي افتاد كه به بام منتهي مي شد، بلافاصله با سرعت به طرف پلّه دويده و به پشت بام رفتم، آن ها هم به دنبال من به پشت بام آمدند. با اين كه ساختمان سه طبقه ي عظيمي بود و ديوارهاي بلندي داشت، با گفتن يك يا علي، بي درنگ از پشت بام خود را به داخل باغي كه جنب خانه قرار داشت پرتاب كردم. همين كه در حال سقوط بودم دو دست زير كف پاهايم قرار گرفت و مرا به آرامي پائين آورد. ايشان مي فرمودند: از آن موقع تا الآن پاهايم را بر زمين نگذاشته ام و هنوز روي آن دست ها راه مي روم.   دلا معاش چنان کن که گر بلغزد پای                فرشته ات به دودست دعا نگه دارد [1]. منبع: لاله ای از ملکوت؛ سفیدآبیان؛ ص 305-306 / (همچنين اين جريان را آقاي حسين شكروي، از قول حجّة الاسلام فرقاني نقل كردند.) حضرت حاج شیخ جعفر مجتهدی در بیست و هفتم جمادی الثانی سال ۱۳۴۳ هـ.ق مطابق با اول بهمن ماه ۱۳۰۳ هـ.ش در خانواده‌ای متدین و مرفه در شهر تبریز دیده به جهان گشودند و پس از حدود چهار سال اقامت در جوار حضرت ثامت الحج (ع) در تاريخ ششم ماه مبارك رمضان 1416 هـ ق مطابق با 6/11/74 هنگام ظهر روز جمعه دار فاني را وداع و روح ملكوتيشان عروج مي كند.  

  • 23 رباعی بهاری در استقبال از « نوروز فاطمی » :

    23 رباعی بهاری در استقبال از « نوروز فاطمی » :

    در چشم زمین بهار ، یعنی زهرا ( س )      1 عید است و بهار مهرپرور زیباست لبخند زمینِ لاله گستر زیباست امسال بهار فاطمی در چشمم با عطر خوش نسیم کوثر زیباست 2 آیینه ی بی غبار ، یعنی زهرا آلاله ی بی قرار ، یعنی زهرا از خنده ی او زمین شکفتن آموخت در چشم زمین بهار ، یعنی زهرا  3 عید است ، بیا کمی ز سنگر گوییم از غربت لاله های پرپر گوییم افسانۀ خاک و خاکیان تکراری ست برخیز حدیثی از کبوتر گوییم  4 در کوچه بهار می وزد ، نوروز است گلبانگ هزار می وزد ، نوروز است عید آمد و فصل دلنواز وصل است بوی خوش یار می وزد ، نوروز است  5 مرگ شب انجماد را باور کن این فصل سپیده زاد را باور کن با دیدن نوبهار ، دیگرگون شو تکبیر بگو ، معاد را باور کن 6 عید است و بهار و رستخیزی دیگر با رخوت پاییز ، ستیزی دیگر در دیده ی عارفان ، بهار هستی غوغای قیامت است و چیزی دیگر 7 عید است و بهار ، از تماشا مگذر از دیدن لاله های معنا مگذر آیین بهار ، معرفت افزایی ست از خواندن این کتاب گویا مگذر 8 ای حضرت نوبهار ! رحمت با توست آیات سخاوت و کرامت با توست شد زنده زمین به لطف گام سبزت سوگند به بوی گل ، قیامت با توست 9 نوروز رسید و ما بهاری نشدیم همسایه ی نغمه ی قناری نشدیم یخبسته ی رخوت زمستان ماندیم با دست بهار ، سبزه کاری نشدیم 10 ای معجزه ی سیاه !  حاجی فیروز در کشور خنده ، شاه ، حاجی فیروز از پشت نقاب خنده ات  ، غم پیداست نوروز رسید و آه ... ! حاجی فیروز 11 عید است و زمین به آسمان می خندد باران زلال ، مهربان می خندد بـــــا قلقلک نسیم ، گل بــــا عشوه در قاب نگـــــــاه باغبان می خندد 12 آیینه و آب و سیب و سنبل ، نوروز پیغام نسیم و خنده ی گل ، نوروز رقص چمن و سرود باران در دشت آغاز بهار و فصل بلبل ، نوروز 13 گل کرده بهار ، ترجمانش عشق است در دیده ی عارفان ، نشانش عشق است پژواک صدای سخن عشق است آن از لاله بپرس ، داستانش عشق است 14 اعجاز ، همین بهار ... می بینی تو ؟ گلبانگ خوش هزار ... می بینی تو ؟ عالم همه جلوه ی جمال یار است ای عاشق بی قرار ! می بینی تو ؟ 15 عید است ، سلام و خنده یادت نرود در سینه ، دل تپنده یادت نرود چون مهر به گاه مهربانی ، ای دوست ! انسان و گل و پرنده یادت نرود  16 عید است ، بیا چو گل مُعطر باشیم همسایه ی خنده صنوبر باشیم از سینه غبار کینــه را بر گیریم مانند بهـــار ، مهرگستر باشیم  17 باران بهار ، چک ، چکاچک ... چک چک بوی خوش یار ، چک ، چکاچک ... چک چک با گریه ی شوق ، می دوم در کوچه شد وقت قرار ، چک ، چکاچک ... چک چک  18 عید است و بهار در خیابان زیباست لبخند لطیف گل در ایوان زیباست برخیز و ز کوچه های شبنم بگذر گلگشت به کوچه های باران زیباست 19 عید آمده ، فصل دلنشین عشق است بر سینۀ سفره ...