ژستهای عروس و داماد
فیگور برای عکس عروسی
فیگور های عروس داماد
عکسهایی خنده دار از عروسی ... عکسهای خنده دار عروس و داماد
عکسهایی خنده دار از عروسی ... عکسهای خنده دار عروس و داماد بهترین هدیه سالگرد ازدواج و بهترین هدیه برای بهترین ها .. بهترین دکوراسیون و تزئینات عکسهایی خنده دار از عروسی ... عکسهای خنده دار عروس و داماد عکسهایی خنده دار از عروسی ... عکسهای خنده دار عروس و داماد عکسهایی خنده دار از عروسی ... عکسهای خنده دار عروس و داماد عکسهایی خنده دار از عروسی ... عکسهای خنده دار عروس و داماد عکسهایی خنده دار از عروسی ... عکسهای خنده دار عروس و داماد
ژست عکس فشن
در تصویر زیر چند ژست عکس فشن از عکس فشن گرفته شده است این عکسها از سایت پی اس دی ها www.psdha.ir گرفته شده است " www.psdha.ir " پیوند تصویر و خاطره "
در جستجوی آتلیه برای نامزدی
این 2و3 روز منو نفسی عظممون را جزم کردیم تا یک آتلیه مناسب برای مراسم نامزدی و عروسیمون پیدا کنیم. من قبلا سرچکی توی اینترنت کرده بودم و سرکی توی وبلاگ ملت کشیده بودم و یه 4و5 تا آتلیه خوب و قیمت معقولانه انتخاب کرده بودم. یکی هم که پیشنهاد نفسی بود تا بریم ببینیم. اینجوری شد که شنبه بعد از ظهر سر پاتریس از سرویس پیاده شدم، رفتم دم شرکت نفسی و دوتایی افتادیم دنبال آدرسها. اول رفتیم اون آتلیه که نفسی پیشنهاد داده بود. اسمش آتلیه نگاه است و اول آیت الله کاشانیه. زنگ رو زدیم و رفتیم داخل. محیط نسبتا خنک و آرومی بود . یک خانم خوش برخوردی از ما استقبال کرد. نشستیم و من در درجه اول زل زدم به عکسهای قاب شده روی در و دیوار. اینجا اولین آتلیه ای بود که منو و نفسی سر میزدیم. زیاد تجربه نداشتیم. خانومه هم آلبومهای عروسش را نشونمون داد و یک کم از کیفیت عکسهاش و جنس آلبومهاش تعریف کرد. موقع خداخافظی پیشنهاد کرد تابلوهای قاب شده عروس داماداشون را هم یک نگاهکی بیندازیم. همین آخری باعث شد من توی تصمیمم مصرتر بشم. پرده روی یکی از این تابلوها را که برداشت خورد توی ذوقم. عروس آرایش تیره کرده بود و یک خط چشم نقره ای بسیار پر رنگ هم کشیده بود که با آرایشش تناقض داشت. درسته که این هنر آرایشگاه است که عروس را جوری آرایش کند تا همه اجزایش با هم هارمونی و تناسب داشته باشند و حتی المقدور عیب و ایرادات صورتش پوشانده بشه اما گاهی این اتفاق نمی افته و این وظیفه خطیر بر گردن آتلیه عکاسی می افتد. متاسفانه عکاس این خط چشم ناهمگون را توی عکس های لایت هم کرده بود و کلا عکس توی ذوق زنی از آب دراومده بود. از آتلیه که بیرون اومدیم نفسی پرسید : خوب چطور بود؟ من: بد نبود حالا باید جاهای دیگه را هم ببینیم. نفسی بدش نیومده بود. منم فکر کردم بهتره نظر قاطعم را اعلام نکنم تا مبادا نفسی فکر کند دارم پیش داوری میکنم و موضع گرفتم نسبت به جایی که اون معرفی کرده. از اونجا سوار شدیم و اومدیم سمت سهروردی. یک آتلیه به اسم پارسیان . از در که داخل شدیم تابلوهای پرتره ای که به در و دیوار زده بود نظرم را به خودش جلب کرد. به نظرم در عین سادگی، پروفشنال و زیبا کار شده بودند. مسئولش آقایی بود که بسیار با صبر و حوصله جواب سوالات ما را می داد . تمام نکاتی که مد نظر ما بود بدون اینکه حتی به زبون بیاریم خودش اتوماتیک بیان میکرد. یکی از درگیریهای ذهنی ما این بود که اگر کار مراسم نامزدی و عروسی را به یک آتلیه واحد بسپاریم ممکنه ژستهامون شبیه هم دربیاد . اما آقایی که مسئول اونجا بود قبل از اینکه حتی ما به این نکته اشاره هم بکنیم خودش گوشزد کرد که کلا پزهای عروس دامادیش با پزهای ...