چادر بندری

  • چادر بندری

    من در بندرعباسم، هتل هرمز. از دیشب اینجایم. ذهنم رنگی ست از چادرهای گل گلی زنها و دخترها، گفتم از این چادرها می خواهم گفتند برو بازار عیوضی ها و نرو مرکز تجاری نیلی یا زیتون یا ستاره جنوب. عصر امروز بازار عیوضی ها را پیدا می کنم و چادر گل گلی ام را که حالا الان حتمن یک جایی توی بازار عیوضی ها منتظر من نشسته. گلهایش درشت است، زرد، قرمز، سرخابی! نازک است مثل حریر، مثل هوا، مثل نسیم. حالا خدا کند چادر، من را هم مثل دختران بندر دوست داشته باشد من که ناخن پاهایم  رنگ حنا ندارد، صندل نمی پوشم، شلوار تنگ دمپا زری دوزی، خوس دوزی هم ندارم!  اما حتمن دوستم دارد من هم رنگ پوستم مثل دختران اینجاست شاید، شاید به خاطر رنگ پوستم دوستم بدارد!   بعد نوشت: رضا دبیری نژاد یک بندری تمام عیار است. زنگ زد و گفت بازار عیوضی ها اشتباه است و درست آن بازار اوزی هاست. ظاهرا اوز جایی در اطرف شیراز است که به مرور مردمانش آمده اند و در بندر عباس مانده اند و حالا این محوطه به بازار اوزی ها مشهور شده است.



  • لباس و چادر بندری نماد روحیه شاد زیستن...

    لباس و چادر بندری نماد روحیه شاد زیستن...

    وقتی ما به فرهنگ ایل و تبارهای ایرانی نگاه می کنیم از میان همه اقوام این ساحل نشینان خلیج فارس و دریای عمان خصوصا" حوالی تنگه هرمز و بندرعباس (گامبرون سابق) هستند که از لحاظ پوشش لباس و چادر زنانه در تنوع بخشیدن و استفاده از رنگها منحصربفرد هستند به گونه ای که اگر به دستار و جلویل بندری بنگریم مهارت و حس زیبایی شناسی این مردم چشم ها را خیره می کندخوس را به اشکال هندسی و نقشینه های گل نما چنان در زیر چادر برق می زند گویی نور از زیر چادر به بیرون تشعشع می نماید چادر و لباس های رنگارنگ و گلدار در رنگهای روشن , قرمز , سبز , آبی و ... که نشان از روحیه سرشار از امید مردم دارد شلوار زنانه بندری که برای دوخت یکی از آنها حداقل 2 الی 3 نفر مشارکت دارند به طور مثال شک و زر از بخشهای بافتنی آنند که هر کدام بخودی خود نیاز به مهارت زیادی دارند و در نهایت برقع را هم به این پوششها اضافه نمایید تا چهره یک زن بندری در ذهنتان تداعی شود امیدواریم این فرهنگ بالاخص دوخت و دوز و لباسسنتی این بخش از سرزمین به فراموشی سپرده نشود و در کنار رشد و ترقی علمی و تکنولوژیک جامعه ارزشهای سنتی نیز حفظ گردد.

  • لباس بندری-پوشش زنان جنوب(بندر و قشم)

    لباس بندری-پوشش زنان جنوب(بندر و قشم)

    پوشش محلی جزیره قشمنگاهی دقیق به پیراهن ،چادر و شلوار بندری انواع پیراهن های زنان قشمی: کَندوره،گَوَن،اُشکُم،نُشت َه،آستین فراخ،کِلوش،عجمی،چینی،گشاد عربی و ساده شلالی. پیراهن کندوره یکی از پیزاهن های مشهور زنان قشمی است پیراهن کندوره همان پیراهن گاندورا اسپانیاییو اروپایی است که اعراب مسلمان قرن هشتم میلادی به جنوب ایتالیا و اسپانیا بردند و با استقبال خوب مردم اروپا مواجه شدند. این لباس بیشتر در نواحی مرکزی و قسمتی از شمال غربی استان هرمزگان به ویژه بندرعباس بندرخمیر، کنگ و بندرلنگه و قشم مورد استفاده قرار میگیرد. این لباس دارای حاشیه نوار دوزی پهن در ناحیه دور کمر است و اندامی بودن آن و انتخاب قد تا حد زانو به مدل و دوخت ان تنوع میدهد و از طرف دیگر باعث نمایان شدن زیبایی شلوارهای بندری می شود شاید به همین علت است که کندوره رایج ترین پیراهن در بین زنان و دختران جوان بندری است. در گذشته پیراهن کندوره را از پارچه های بمبایچی،چیناوی،ابریشمی،اط لسی رنگارنگ و چالوس می دوختند به پیراهن کندوره "چهار درزی" هم می گفتند که در اصل دارای شش درز بود. دامن « شش تکه پارچه دوخته می شد و بر روی هر یک از درزها یک قطعه زری مارپیچ می دوختند. پیراهن کندوره با یقه ای گرد که در جلو بسته می شود دو برش عمودی از سرشانه تا خط سینه و پایین دامن دارد که از پهلوی یقه تا درز وسط از پارچه رنگی متفاوت و برای لبه آستین نیز به صورت دو تکه از پارچه های دیگر استفاده می شود این پیراهن بر روی یقه تا زیر سینه و همجنینی لبه استین تا بالای مچ درزهای بالا و پایین آستین ها و تکه های مثلثی زیر بغل (سنبوسه های زیر بغل)حاشیه پایین دامن و در مدل کندوره که در نواحی مرکزی و به ویژه بندرعباس و حومه آن دوخته می شود خط زیر سینه تا کمر به صورت پهن نوار دوزی می شود و دامن آن دارای چین های ریز می باشد اغلب نوارها و زری های تزینی با دست توسط زنان بافته می شود و یا از زری های طلایی وارداتی از کشورهای پاکستان و حوزه خلیج فارس استفاده می شود. در بندرعباس و نواحی مرکزی مانند کنگ ،بندرلنگه و بندرخمیر که به بندرعباس نزدیکترند این لباس را تنگتر و کوتاهتر و در شهر هایی مانند هرمز و قشم ان را با اندکی تغییرات که متاثر از پیراهن های عربی کشورهای حاشیه نشین خلیج فارس است با حذف برش دور کمر و گشادتر می دوزند. اغلب رنگ های مورد استفاده برای این پیراهن رنگ های گرم و شادی مانند قرمز بنفش سبز سرخابی صورتی نارنجی زرد و به ندرت آبی فیروزه ای است.علاوه بر کندوره زنان از یک زیر پیراهن سفید فاقد استین که از جنس پارچه های نازک و نخی و اغلب وال سفید دوخته می شود ...

  • قضیه چادر بندری من

    کلا عادت ندارم با لباسی غیر از لباس رسمی از خونه برم بیرون . همیشه یا عبایه رو دوشیم رو میپوشم یا هم مانتو شلوار و قطعا اگر با اینا باشه هم چادر مشکیامروز عصری سر یه قضیه کمی با همسرم بگو مگو داشتیم بعدش ایشون رفتن بیرون واز  من خواستن که هر وقت میلم کشید بریم بیرون ، بهش زنگ بزنم تا بیان دنبالموناز قضا من دو سال پیش دو تکه پارچه سرهمی از مشهد خریده بودم از همون هایی که بلوزش گلداره و دامنش رنگ گلش ، برده بودم خیاطی با هزینه هنگفتی برام دوخت کرده بودش . ولی این بیچاره اصلا به تن نرفته بود ، آخه مناسب عروسی زیاد نبود ، تو خونه هم که ازادی هست عمرا اگه خودم رو بپیچونم تو بلوز و دامن اونم از نوع بلندش .خلاصه عصری رفتیم سروقت کمد این بلوز دامن را دیدیم و مهرش بدجوووری به دلمان نشست . ان را از لای لباس ها کشیدیم بیرون تا بهههههه عجب بوی عطری هم دارد . پوشیدیم و چادر به سر انداختیم و یک جفت دمپایی از همان هایی که کل پایت نمایان است و قبل از امروز برایم چندش اور بود که بیرون از خونه بپوشمش ، پوشیدیم و رفتیم کنار دریا . انگار داشتم سینه خیز میرفتم با این ریختم ، اگر چه هیچی پیدا نبود ولی من یه جوریم شده بود واقعا ، با خودم می گفتم یعنی نمی لنگم ، دارم درست راه میرم ؟ و ...خلاصه همسری گرامی که شام مهمان دوستان بود و تو یه فضای ازاد ماهی را سوخاری کرده بودند وقتی برگشت بوی دود میداد و پیاز . اولی خوشایند دومی بی نهایت ناخوشایند . وقتی از هر دو وضعیت نجات پیدا کرد کاری کردم کارستون . چادر بندریم رو انداختم رو  سرم و گفتم بریم با ماشین دوری بزنیم هوا خیلی خوب است . خلاصه اول که بنده خدا شوکه شد ، بعدش که کنارش نشستم وقتی دید چادره رو انداختم پایین حس بهتری پیدا کرد . زهرا که خوابش برد حس عاشقانه ای در فضای ماشین ایجاد شد . شیشه ها را کشیدم پایین و در حالی که شال مشکیم رو کامل دورتادور شونه ام پیچونده بودم تا بلوز گل گلیم پیدا نشه چهره ام با باد بدجوری گلاویز شد و انگار مست هوا شدم . تو این وسط همسری هی گفت خانم معلم چه خبره ؟ ناسلامتی معلمی . ولی من مست شده بودم از فضا . بعد هی دیدم یکی نور میزد ، یکی اشاره میکرد ، یکی بوق میزد و ... خیلی مشکوک می زد . حس من تا حدودی فروکش کرده بود ولی باز هم بی توجه مسیر رو ادامه ادیم تا رسیدیم خونه . وقتی همسری ماشین رو آورد داخل شوکه شدم . اصلا باورم نمیشد ، همه ی این لحظه های سرخوشی من ، چادر بندریم با اون گل های سفید و طلاییش نیم تر بیرون از ماشین داشته با باد می رقصیده . همسرم منفجر میشه از خنده و خنده های مکرر من امان رو از ما میبره و هر دو خشکمان میزند از خنده .در کل به این نتیجه رسیدم هر جور غروری آخرش ...

  • بندرعباس

    بندرعباس

    کندوره     شلوار بندری       چادر بندری     اینم ماکت مراسم حنا بندان در بندرعباس     راستشو بخواین من خودم لباس محلی نمیپوشم مگه اینکه برم عروسی یا مراسمی .

  • مـدل های زیبـای لبـاس مجـلسی برای خـانم های شیـک پـوش

    مـدل های زیبـای لبـاس مجـلسی برای خـانم های شیـک پـوش

  • دخت بندری

      اولین باری که تمدی نشتری گاریز تابرشت. با دیدنت یادم رفت تو فصل گرمام، دنیا بو بی مه بهشت.  همیشه یادتو توهر لحظه و هر جا تو خاطرمن، موا بگم ازتو، تا هر یه دنیا بدنن. دستار جلبیلی که اکنی نه سر. چادر بندری که اپوشی وقتی اری از خونه در. تمن بادله و خوسی که با کندوره اپوشی خلاصه تیپ شلالی که ازنی جونتر اکنت بی تو از هر فرشته اسمونی. دُرگوشی (گوشواره) که نگوشتن مرواریدونی که وا چهل گیست آویزونن همراه او گلوبند طلات، وقتی ابینت دل، دگه جز دیدن تو هیچی ایناوات.  بُن بغلی و چُنبُری که تو دستتن، کَری و کِیره ای که نپاتن، حنای جونی که وا دست و پاخو اددادن، بی مه از هوش ابرت، موا همیشه بشم گرت. وقتی راه اری رقص مودون پر پشت و بلندت که اشوری همیشه با برگ کنار و هُوشِلِنگ، صدای خش جنگ خلخالت که اکنت جلنگ جلنگ، وقتی ابینم بی مه اکنت جنگ و جرنگ. باز بکن قیطان و برکخو بکن، بذار مردم هر چه دلشون شوا بگن.به گفته عطار برقع از روی بر فکن تا جان، پای کوبان کنم نثار تو من. وقتی نن تمشی و فتیر وا دستون نازت درست اکنی روش مهیاوه و سوراغ ازنی، طعم خش زندگی انینت رو لوم وقتی اون نون خشی که درست ادکردن و چای شیرین اخرم. نقشون جون و ظریفی که ازنی بی روپشتی، وا کم.  دلم نابو هیچوقت تکیه بهشون هادم. مه ابم غرق دیدنشون تا آسمون بالا ارم. بوی خش مفلک که بلند ابو از تو چلودن هر یه دنیا ابو از عطرش حیرون. سفره ای که اچینی، داخلش فقط خیر و برکت خدا ابینی. وا رنگینکی که درست ادکردن اَکنیم شروع به خردن، وقتی گر تو بشی، دل خالی از هرغم و رنج و دردن. موا از دور بنینم بکنم نگاه وقتی اکردی گازی کرمیرا و رمازا. وقتی اجکیدی از این خونه وا او خونه رو یه پا. دلم شوا ببینم حرکت سریع دستونت و قتی کشکا گازی اکنی، ادونوم  وا گر چوکون گاهی  دارکلکا گازی اکنی. خاطرت عزیزن بی همیشه تو دلم. موا شو و روز غرق خیال تو بشم. دل شوا ببینت وقتی چمک اکردی و سرکنگی ارختی وا آهنگ چنگ. ادونوم او لحظه حشکم ازنت، ثابت ابم مث سنگ. وقتی اری انینی لو تیو گنوغی ازنت وا سرش هو. دگه نادنت الان اشکنن یا هوزان، موجون بی دیدنت رو هم ازدن دو.  از گرمای عشق تو هوون دیریا بخار ابن ارن تو آسمون، بی دیدن دوبارت، ابر ابن و با هم ابندن عهد وپیمون. ابارن تو آسمون بندر و ابن قطرات بارون. دخت بندری تو جلوه پاکیی و نور، چشم هر چه حسودن ازت بشت دور. دیریا همیشه یار و غمخوارتن آفریدگار دیریا حافظ و نگهدارتن.  

  • لباس و چادر بندری نماد روحیه شاد زیستن

    وقتی ما به فرهنگ ایل و تبارهای ایرانی نگاه می کنیم از میان همه اقوام این ساحل نشینان خلیج فارس و دریای عمان خصوصا" حوالی تنگه هرمز و بندرعباس (گامبرون سابق) هستند که از لحاظ پوشش لباس و چادر زنانه در تنوع بخشیدن و استفاده از رنگها منحصربفرد هستند به گونه ای که اگر به دستار و جلویل بندری بنگریم مهارت و حس زیبایی شناسی این مردم چشم ها را خیره می کند خوس را به اشکال هندسی و نقشینه های گل نما چنان در زیر چادر برق می زند گویی نور از زیر چادر به بیرون تشعشع می نماید چادر و لباس های رنگارنگ و گلدار در رنگهای روشن , قرمز , سبز , آبی و ... که نشان از روحیه سرشار از امید مردم دارد شلوار زنانه بندری که برای دوخت یکی از آنها حداقل 2 الی 3 نفر مشارکت دارند به طور مثال شک و زر از بخشهای بافتنی آنند که هر کدام بخودی خود نیاز به مهارت زیادی دارند و در نهایت برقع را هم به این پوششها اضافه نمایید تا چهره یک زن بندری در ذهنتان تداعی شود امیدواریم این فرهنگ بالاخص دوخت و دوز و لباس سنتی این بخش از سرزمین پارسیان به فراموشی سپرده نشود و در کنار رشد و ترقی علمی و تکنولوژیک جامعه ارزشهای سنتی نیز حفظ گردد.                                                                                        مدیریت پاتلیها

  • فرهنگ پوشش و لباس مردم هرمزگان3

    فرهنگ پوشش و لباس مردم هرمزگان3

       لباس های محلی وبومی هرمزگان           گرچه در استان‌های جنوبی ایران قومیتی خاص مانند آذری و یا کرد وجود ندارد. که البسه نشانه‌های آن قومیت را به خود گرفته باشد؛ اما لباسهای این مناطق به عنوان نشان و نمادی از جنوب شناخته می‌شوند، و شاید به جرات بتوان گفت که هرمزگان یکی ازمناطقی است که لباس خاص خودش رادارد وتنها منطقه ای ازایران که پوشش به نوعی خاص ازتن پوش خلاصه نمی‌شود و از تن پوش، حجاب و روسری گرفته تا زیورالاتی چون خلال.    " مقدمه ای برریشه وتاریخچه پوشش هرمزگانی "   با توجه به اینکه هرمزگان، جمعیت‌های عرب زبان و بلوچ را درونش جای داده اما لباس محلی آن خاص و منحصر به فرد است لباسی که به گفته برخی محققین بی شباهت به لباس‌های هندی و عربی نیست گرچه نمی توان به صورت دقیق این گفته‌ها را تایید کرد. زیرا آنچه این شباهت را نشان میدهد زری دوزی و مشابهت زیور الات این منطقه با کشور هندوستان و یا طرح لباس بندری با لباس مردم امارات است با توجه به این مسئله که قدمت لباس بندری از تاریخ به وجود آمدن امارات بیشتر است و گمان می‌رود رفت و آمد بازرگانان و تجارعرب و هندی وایرانی به این مناطق باعث تاثیر پذیری از این فرهنگ‌ها شده است،اما با این حال همچنان لباس هرمزگان برای خود گویای زبان فرهنگ و اداب و سنن خاص این منطقه است که در دل خود تاریخ و داستان‌های ناگفته بسیاری دارد.       " نمای کلی ازپوشش ولباس بانوان هرمزگان " آنچه لباس و یا تن پوش زنان هرمزگان را زیبایی می‌بخشد نقش و طرح و رنگ است و پیراهن زنان هرمزگانی گاه بلند تا مچ پا و گاه تا زیر زانو میرسد که این مسئله از هر منطقه به منطقه ای دیگر متفاوت است. موضوع حائز اهمیت در لباس زنان هرمزگان نوع پارچه و رنگ ان است که جنس پارچه هایی که برای پیراهن‌های زنانه انتخاب می‌شود به علت گرمای هوا معمولا سبک و نازک است تا جریان هوا را به راحتی از میان آن عبور دهد همچنین در انتخاب رنگ لباس از رنگ هایی مانند آبی بنفش صورتی و سبز بیشتر استفاده می‌شد.           " چادر بندری: دارای شهرت جهانی " چادر بندری یکی از زیباترین چادرها در سراسر کشور محسوب می‌شود .طرح رنگ و نوع پارچه منحصر بفرد این چادر زیبایی خاصی را برای انها به وجود آورده است. بیشتر چادرها به رنگ‌های قهوه ای خردلی ،خاکستری مایل به آبی است که اغلب انها از کشورهای عربی، هند و پاکستان وارد ایران می‌شود. در یک قرن اخیر زنان بندری و هرمزگانی پارچه‌های گوناگونی را از جنس رنگ و طرح  مورد  استفاده خود قرار دادند که  به مرور زمان این  پوشاک دستخوش تغییر قرار گرفت.پارچه هایی درقرن حاض درشهرهای بندرعباس، ...