پوشاک تن درست
بر خرمگس معرکه لعنت!!!
میخواهیم اینجا توضیحی من باب یک ضرب المثل وزین فارسی بدهیم: بر خر مگس معرکه لعنت یعنی چه؟آدم توی جیبش شپش ها پشتک، ملغ؛ آفتاب بالانس بزنند, برای رسیدن به خواسته هایش کنه باشد, مثل مارمولک لاغر و دراز باشد, اصلا زبانش مثل زنبور نیش داشته باشد ولی خرمگس نباشد!!! اساسا برخی موجودات دو پا هستند که اغلب بیشتر از نقش انسانی نقش خرمگس دارند. یعنی هی همه جا موی دماغند و هر جا که نباید باشند هستند و ویز ویز ول می دهند وسظ حرفهای مهم ملت. هرجا باید زبان به دهان گرفته و خفه باشند ویز ویز می کنند. هر جا باید نباشند یکهو خودشان را می اندازند وسط و ویز ویز میکنند. این است که بیشتر نقش خرمگس دارند. علاوه بر بهم ریختن جمع خونتان را میمکنند و فضا را آلوده می کنند. کلا جو را بهم می ریزند و کلیه جریان بحث را از مسیر مهم و آینده دارش به ارکستر سمفونی ویز ویز تبدیل می کنند. اگر همچین شرایطی را زیاد تجربه میکنیدد از این به بعد می توانید در هنگام مواجه با خرمگس مربوطه در آرامش کامل بلند و شمرده این ضرب المثل را ادا کنید. البته ممکن است خرمگس شما خنگ هم باشد و شما لازم باشد این ضرب المثل را چندین بار و به کرات بیان کنید. ولی ان شاللا می فهمد. حتی می توانید همانند روش آموزش زبان انگلیسی به کودکان از اکشن خرمگس هم استفاده کرده یکی دوبار وقتی طرف حرف می زند ویز ویز کرده تا عملا به طرف حالی کنید که حرف زدنش چه تعریفی از منظر شما دارد.در مواجه با چنبن موجوداتی از خداوند برای شما توفیق آرزومندیم.امضاء: جنگولک
بهترین عینک ها برای بنفش بودن!
وقتی عینک به چشم میزنید البته از نوع آفتابیاش باید با دنیای رنگهای واقعی خداحافظی کنید، چون این عینکها هستند که باتوجه به رنگ شیشهشان به دنیای شما رنگ میدهند. این عینکها گاهی دنیای شما را سیاه و سفید میکنند، گاهی قهوهای و گاهی هم زرد کمی تا قسمتی هم طلایی! اما عینکهایی هم هستند که در ازای گرفتن رنگهای واقعی از دنیای شما کمی آرامش پیشکش میکنند؛ آرامشی شیشهای از پشت عینکهایی با لنزهای بنفش! این گزارش نگاهی است به بنفشترین عینکهای آفتابی این روزها.راهنماي آفتابي!اگر تا به حال برای خرید عینک آفتابی فقط به مدل قاب، خوب نشستنش روی چهره، توانایی پلاریزه کردن نور خورشید، میزان جذب اشعه ماوراء بنفش (UV) و بالاخره صاف و شفاف بودن شیشه فکر میکردید باید بدانید که راهنمای خرید شما چیزی کم دارد! یک راهنمای دقیق و کامل انتخاب عینک آفتابی به شما میگوید غیر از در نظر گرفتن همه این ویژگیها باید به رنگ لنز یا شیشه عینکتان هم فکر کنید. باید به این هم فکر کنید که قرار است از پشت لنز عینکتان دنیا را قهوهای ببینید، خاکستری یا حتی سیاه! چون رنگ شیشه عینک آفتابی غیر از اینکه میتواند یک انتخاب براساس مد روز و البته هماهنگ با ظاهر شما باشد جنبه کاربردی هم دارد. مثلا مهم است که شما عینک آفتابیای با شیشه بنفش را با چه هدفی انتخاب میکنید!در این مدل که یکی دیگر از طراحیهای شناخته شده بدون فریمBulgari است قبل از لنز بنفش، کریستالهایی که نقش فریم را برای آن بازی میکنند به چشم میخورند. روی هر کدام از دستههای این مدل دستکم 48 قطعه کریستال درخشان کار شده!این هم یک عینک بنفش با امضای خاص برند Tom Ford . مدل لولهای شکل دستههای این عینک از طراحیهای خاص برند تامفورد است. جنس فریم آن از کائوچوست و لنز بنفش رنگ آن هم خاصیت جذب صددرصدی اشعه ماوراءبنفش خورشید را دارد. ( صددرصد UV Protection) ویژگی این مدل از طراحیهای برندGUESS غیر از فریم کائوچویی و سبکی فوقالعادهاش آن هم با وجود فریم بزرگ، دستههای ظریف آن است. البته لنز بنفش با خاصیت صددرصدی جذب اشعه ماوراءبنفش را هم میتوان به این فهرست اضافه کرد.این هم یک مدل ساده با فریمی بزرگ و به رنگ بنفش صدفی از برند Dior. این مدل از طراحی قدیمی این برند است. ابعاد قاب آن هم بهگونهای است که کاملا روی صورت را میپوشاند. لنز بنفش محدب آن خاصیت یو-وی پروتکشن هم دارد.این مدل از طراحیهای برند ایتالیایی Tom Ford است. با فریم گربهای کائوچویی که اتفاقا این روزها پرطرفدار هم هست. لنز این عینک غیر از رنگ بنفش خاصیت صددرصدی جذب اشعه ماوراءبنفش را هم دارد (100درصد ...
پوشاک کوهنوردی
لایه بیرونی : این لایه در ایران عمدتا با نام گرتکس شناخته می شود که نام یک کمپانی تولید پارچه است . درست مثل لایه اول زمستانی و لایه میانی که با نام پلار در ایران شناخته شده و منظور پوشاک از جنس پشم مصنوعی است. این لایه آخرین لباسی است که می پوشیم و پوشاک در معرض فضای آزاد قرار می گیرد. بنابراین این پوشاک ضد باد و ضد آب است و رطوبت یا همان بخار آبی که از لایه اول به میانی و سپس به آن رسیده را نیز به بیرون باید بتواند انتقال دهد تا چرخه خشک ماندن بدن با چرخه خشک ماندن لباسها کامل شود. به عمل انتقال بخار آب از لباس به بیرون اصطلاحا تنفس می گویند. گتر کوهنوردی پوشاکی است که فقط در این لایه وجود دارد.گتر ، شلوار و کاپشن این لایه از پوشاک واجب برنامه های زمستانی حتی یک روزه است. شلوار و کاپشن این لایه در انواع یک لایه ، دولایه و سه لایه تولید می شود که سبک تر وخنک تر تا گرم تر و سنگین تر و البته گرانتر می باشد. بسته به نوع برنامه و سایر پوشاک لایه اول و دوم اینکه از چند لایه آن استفاده کنید را باید متوجه شوید. این لایه خود با دو دسته بندی جداگانه معرفی میشوند یکی لایه نرم Soft shell و یکی لایه سخت Hard shell. لایه نرم پوشاکی از جنس پشم مصنوعی اما بسیار مقاوم در برابر باد و رطوبت است و در مقابل Hard Shell پوشاکی از جنس نوعی پلاستیک است که به پارچه چسبانده یا اصطلاحا لمینیت شده که قابلیت تنفس بالایی دارد و صد در صد ضد باد و آب است. معایب و مزایای هرکدام چیست؟ نوع نرم خاصیت گرمایی بالایی دارد و می تواند کار لایه میانی را هم انجام دهد یعنی می توانید لایه میانی را حذف کنید و با دو لایه یکی لایه اول و بر روی آن لایه نرم بیرونی یک برنامه در هوای سرد انجام دهید و از سبکی ، گرمی و تنفس بالای پوشاک خود لذت ببرید. اما این پوشاک ضد آب و باد نیست بلکه مقاوم در برابر باد و آب است یعنی اینکه به راحتی خیس نمی شوند و آب جذب نمی کنند و درصد بالایی از نفوذ باد نیز جلوگیری می کنند پس در هوایی بدون بارندگی یا با بارش خفیف مناسب هستند . بنابر این مزایای آنها تنفس بالاتر نبست به نوع سخت ، آزادی عمل و راحتی بیشتر در تن کوهنورد ، گرمای بیشتر و امکان حذف لایه میانی است و عیب آن این است که برای شرایط بسیار سخت به لحاظ بارندگی یا فعالیت طولانی مدت در بارش مناسب نیست . اما نکته ای که وجود دارد این است که عمدتا ما تنها در شرایطی اقدام به صعود می کنیم که مناسب استفاده از نوع نرم است مگر در صعودهای ارتفاعات بسیار بلند و یا گیرافتادن در شرایطی پیش بینی نشده. دقت کنید اگر از نوع نرم میخواهید استفاده کنید حتما از نوع کلاه دار بوده و کلاه آن نیز از نوع جنس ...
اين ستاره بازي حاشا چيزي بدهكار آفتاب نيست.
مرا تو بي سببي نيستي. به راستي صلت كدام قصيده اي اي غزل؟ ستاره باران جواب كدام سلامي به آفتاب از دريچه تاريك؟ كلام از نگاه تو شكل مي بندد. خوشا نظر بازيا كه تو آغاز مي كني! *** پس پشت مردمكان ات فرياد كدام زنداني است كه آزادي را به لبان بر آماسيده گل سرخي پرتاب مي كند؟- ورنه اين ستاره بازي حاشا چيزي بدهكار آفتاب نيست. نگاه از صداي تو ايمن مي شود. چه مؤمنانه نام مرا آواز مي كني! *** و دلت كبوتر آشتي ست، در خون تپيده به بام تلخ. با اين همه چه بالا چه بلند پرواز مي كني! ----------------- شاملو هامون
انگشتر فیروزه
به مامان گفته بودم برام از مشهد یک انگشتر فیروزه بخره از وقتی مامان برگشته بود انگشتر توی دستم بود . هر کس می دید می گفت: چقد قشنگه چقد به دستت میاد. چند بار چند تا از بچه ها گرفتن و دست کردن. مریم هم وقتی دید گفت: از کجا خریدیش؟ منم یکی می خام. یکی بهم گفته باید انگشتر فیروزه دستم کنم ولی به بدلیجات حساسیت دارم. گفتم بدلی نیست نقره اس. دفعه بعد که دیدمش یک انگشتر طلا با نگین فیروزه خریده بود. مریم چند سالی از من بزرگتره. یک بار نرگس بهم گفت: می گن اگر نگین فیروزه داشته باشی حاجت روا می شی. چند هفته پیش روی همان انگشتم که انگشتر دست می کردم درست زیر انگشتر قرمز شد، عجیبه بعد از یک سال و نیم حساسیت پیدا کردم. الان چند روزه که انگشتر از دستم درآوردم. هنوز جای قرمزی روی دستم خوب نشده؛ شاید دیگه نتونم دائم دستم کنم. شاید دیگه لازم نباشه که دستم کنم.
پگاه انواریان
پگاه، به خاطر سابقهی کار در ساخت موزیکـ ويدیو برای خوانندههای آمریکایی، رابطهی نزدیکی با بازیگران و خوانندههای سرشناس هالیوودی داشته و یکی از دلایلی که به مطرح شدن سریع او کمک کرد، همین بوده است. ولی در اولین سؤال از او پرسیدم: برای طراح مد شدن چه مراحلی باید طی شود؟ آیا کافیست فقط طراحی بدانیم یا خیاطی بلد باشیم؟ اگر خیاطی را خوب بلدیم، شاید بتوانیم در این رشته موفق باشیم. فقط فکر میکنم باید بیشتر استعدادش را داشته باشی. باید لباسی را طراحی کنی که مثل همه نباشد و بسیار خیلی متفاوت باشد. این تفاوتی که میگویی چی هست؟ مثلا تو در طراحی لباسهایت چه روش متفاوتی با بقیه داری؟روش من این است که پارچه را روی تن درست میکنم و برش میزنم. آنقدر با پارچه بازی میکنم تا ببینم چطور به هیکل فرد میآید. همهی بخشها را با دست میدوزم و بعد میدهم به خیاط اصلی. او بر اساس کار من مدل واقعی را در میآورد.من خیاط نیستم و نمیتوانم از دید یک خیاط بگویم؛ ولی مدلهایی که تو طراحی میکنی سادهاند. طرحهایت عجیبوغریب نیستند و لزومی ندارد که حتما جنیفر لوپز باشی و آن را بپوشی. لزومی هم ندارد برای یک جشن یا مراسم خیلی خاص این لباس ها را بپوشی.سادگی؛ شاید در نگاه اول به نظر برسد، اما اگر خوب نگاه کنی جزییات خاص لباس و پارچه را میبینی. مثلا چه جزییاتی در کارت هست که آن را خاص میکند؟دوختش. دوخت این لیاسها و انتخاب هر پارچه نکاتی دارد که کار را منحصر به فرد میکند. ما روی لباسها کاری میکنیم که اصلا شبیه بقیه نباشد. طراحی لباس از: پگاه انواریان طرح های سنتی را دوست ندارم. به نظرم خستهکننده هستند و هیجانی در آنها نیست. اما طراحی لباسهایم را با این ويژگی انجام میدهم که وقتی به لباس نگاه میکنی، بفهمی پگاه انواریان آنها را درست کرده، نه مثلا گوچی یا پرادا. هیچوقت با گوچی و پرادا صحبت کردی؟نه. هیچوقت صحبت نداشتم. فقط برای چندین ماه در میلان زندگی کردم و تجربهی کار اروپایی را از نزدیک دیدم. توانستم بفهمم چطور میدوزند و طراحی میکنند. در طرحهایت از سمبلهای ایرانی استفاده نمیکنی؟زمانی که پنج ساله بودم از ایران بیرون آمدم. چیز زیادی از آن زمان یادم نیست. و از آنجایی که زندگی درآمریکا بدون دوست ایرانی مجبورت میکند از این فرهنگ چیز زیادی ندانی، در این مدت نتوانستم با اِلِمان و سمبلهای ایرانی از نزدیک آشنا شوم. در واقع با فرهنگ ایرانی آنقدرها آشنا نیستم. در این مدت هم ایران نرفتی؟نه. اصلا نرفتم. یک روز بالاخره میروم. فقط یک روزی. چرا طراحان ...
چهارشنبه سوری
دو هفته پیش استاد سر کلاس کارگاه داستان نویسی گفت: فیلم چهارشنبه سوری حتما ببین!!! با استاد شد سومین نفری که پیشنهاد دیدن این فیلم داد. قبلا خانم محب علی هم این فیلم به عنوان نمونه خوب برای دیالوگ نویسی معرفی کرده بود. بعد هم که فریماه گفته بود حتما ببین قشنگه. حالا شد چند تا؟ همون روز فیلم از فیلم فروشی مترو صادقیه خریدم و دیدم . از بازی ترانه علیدوستی و راه رفتنش که مثل کارگرها راه می رفت خوشم اومد. مثل راه رفتن مهتاب کرامتی تو فیلم بیست مخصوصا اون جایی که دعوا میشه و از درخونش می دوه تو کوچه. اما بازی باران کوثری تو دایره زنگی بد جوری برام لو رفت و از چشمم افتاد. به نظرم قشنگ ترین صحنه فیلم اون جایی بود که سیمین(پانته آ بهرام) از مرتضی(حمید فرخ نژاد/ همون حسن خودمون) جدا شد و دو تا پسر درست پشت سرش ترقه انداختن و اون مستاصل به طرف ماشین برگشت. این نشون میده یک زن مطلقه هم به یک تکیه گاه احتیاج داره. گریم هدیه تهرانی برای یک زن ناامید عصبی و شکاک واقعا عالی بود. انصافا دیالوگ ها هم شاهکار بود. دیالوگ های متلک داری که همدیگر را قطع می کردن و مثل گفتگو های لوس و بیمزه بقیه فیلم ها نبود که هیچ وقت شبیه هیچ کدوم از مکالمه های آدم های معمولی نیست.
نقاشی برجسته
جمعه،ظهر، سکوت، فرهنگسرا،تابلوهای نقاشی،<?xml:namespace prefix = o ns = "urn:schemas-microsoft-com:office:office" /> نقاشی برجسته، در قدیمی چوبی با قفلی کوچک،اسب سفید میان رقص نور و شیشه های رنگی... زن نقاش، سال ها پیش دیده بودمش، سال هایی که جوان بود... پتینه از یک زن روستایی در خانه ای روستایی،جارو به دست روی یک قالی کهنه،تابلویی به ظاهر ناتمام از قامت یک زن اما تمام؛ با جامه ای سفید و گیسوانی بلند در باد و صورتی محو، روی صندوق چوبی پتینه ای از دو زن در سال های دور با چادر های مشکی و روبنده های سفید رو به روی مردی که شاید قاضی بود. دیوارهای کاهگلی، خانه های قدیمی، پنجره های چوبی، زنان و مردان در لباس گذشته اما شاد و زنده؛ تصویرهایی برجسته از گذشته. تابلوی آخر؛ زمستان و درختانی لخت در دو طرف. به زن نگاه کردم . شبیه تابلوها بود رگه هایی از گذشته در صورت و جامه اش بود و درست مثل تصویر زن چیزی در صورتش محو شده بود. گیسوانش زیر لایه ای از برف سالیان و مثل درختان، انگار در زمستان بود.
زنی در زمستان
زمستون تو رو حفظ می کنه و دنیا رو پر تلالو می کنه به تخیلت گرما می بخشه تو رو وادار به پرسش سوالاتی می کنه که تا به حال نپرسیدی منتظر جواب می مونی یه نجوا یه صدا یه ایده یه چیزی که حسی رو در تو زنده می کنه می دونی از دست دادن کسی چه حسی داره؟ نتیجه تغییر ناپذیر سرنوشته که تو رو ناتوان می کنه تو شکست نخوردی متین و باوقاری این زمستون قلب تو رو به درد نمی یاره آرزوی اون چیزی رو که منتظرش هستیم از دست نده برس نزدیک تر شو تسلیم نشو نمی تونی و نباید تسلیم بشی و نمی شی به یاد داشته باش هیچ چیز بدون عشق ارزشی نداره --------------------------- تیتراژ آغازین فیلم زنی در زمستان/ ریچارد جابسون/2005