هزلیات ایرج میرزا
ایرج میرزا
ایرج میرزا زادروز ۱۲۹۱ (قمری) ۱۸۷۴ (میلادی) تبریز پدر و مادر غلامحسینمیرزا (پدر مرگ ۲۷ شعبان ۱۳۴۳ (قمری) ۳ فروردین ۱۳۰۴ ۱۹۲۶ (میلادی) خیابان ایران (عینالدوله)، خیابان پهلوی بازارچه سقاباشی تهران ملیت ایران علت مرگ سکته قلبی جایگاه خاکسپاری گورستان ظهیرالدوله، شمیران در زمان حکومت اواخر دوره قاجار و اوایل دوره پهلوی پیشه شاعر سبک نوشتاری هزلیات تخلص جلالالممالک، فخرالشعرا فرزندان جعفرقلی میرزا، خسرومیرزا، ربابه دانشگاه دارالفنون تبریز ایرج میرزا (۱۲۵۱ خورشیدی تبریز[۱] - ۲۲ اسفند ۱۳۰۴ خورشیدی تهران)[۲] ملقب به «جلالالممالک» و «فخرالشعرا»، از جمله شاعران برجسته ایرانی در عصر مشروطیت (اواخر دوره قاجار و اوایل دوره پهلوی)[۳] و از پیشگامان تجدد در ادبیات فارسی بود.[۴] ایرج میرزا در قالبهای گوناگون شعر سروده و ارزشمندترین اشعارش مضامین انتقادی، اجتماعی، احساسی و تربیتی دارند. شعر ایرج ساده و روان و گاهی دربرگیرندهٔ واژگان و گفتارهای عامیانه است و اشعار او از جمله اشعار اثرگذار بر شعر دوره مشروطیت بود
مقاله ای درمورد ایرج میرزا
ایرج میرزا ( ۱۲۹۱ تبریز - ۱۳۰۳ ) ملقب به «جلالالممالک» و فخرالشعرا، شاعر ایرانی اواخر دوره قاجار و اوایل دوره پهلوی بود. -- دانلود رايگان تمام كتاب ها و آثار ايرج ميرزا به همراه فايل هاي مرتبط با لينك مستقيم در ادامه فهرست بخش هاي مختلف مقاله : زندگی ايرج ميرزا افکار و اشعار ايرج ميرزا آرامگاه ایرج میرزا در گورستان ظهیرالدوله آثار ايرج ميرزا چادر و حجاب ايرج ميرزا منظومه زهره و منوچهر يادواره ایرج میرزا در هفته نامه چلچراغ ایرج میرزا در آسانسور ؛ طنزي زيبا در باره ايرج ميرزا ترور شخصیت ایرج میرزا در سریال شهریار دهباشي و كتابي درباره ايرج ميرزا اسماعیل آذر: ایرج میرزا بهترین مرثیهی عاشورا را سروده استزندگیاو فرزند صدرالشعرا غلامحسین میرزا قاجار و از طریق پدر بزرگش ملک ایرج بن فتحعلی شاه، نتیجه فتحعلی شاه قاجار بود. در فارسی و عربی و فرانسوی مهارت داشت و روسی و ترکی نیز میدانست و خط را خوب مینوشت. تحصیلاتش در مدرسه دارالفنون تبریز صورت گرفت و در نوزدهسالگی هنگام ولیعهدی مظفر الدین میرزای قاجار لقب «ایرج بن صدرالشعرا» یافت. لیکن بزودی از شاعری دربار کناره گرفت و به مشاغل دولتی مختلفی پرداخت که از میان آنان کار در وزارت فرهنگ (معارف آنزمان) بود. شعر ایرج به خاطر طنز سنگین، و در برداشتن نکاتی که در عرف جامعه بعضاً غیراخلاقی تلقی میشود معروف است. سبک شعری او ساده و روان و دربرگیرنده واژگان و گفتارهای عامیانه و رکیک است. شعر "داشت عباسقلی خان پسری..." از ایرج میرزا را نخستین شعر با ادبیات کودک در فارسی میدانند. افکار و اشعاروی پس از مدتی سبک قدیم را که در آن توانا بود رها کرد و خود سبکی ویژه پدید آورد. درین سبک اندیشههای نو و مضامینی که گاه از ادبیات خارجی اقتباس شده و گاه مخلوق اندیشه شاعر است و نیز مسایل گوناگون اجتماعی و هزلیات و شوخیهای نیش دار و ریشخندها و تمثیلاتی که شاعر از غالب آنها نتایج اجتماعی را در نظر دارد بزبانی بسیار ساده و گاه نزدیک بزبان مخاطب و همراه با الفاظ جنسی بیان شدهاست.ایرج منتقد اوضاع جامعه سنتی و مذهبزده زمان خویش بود و به مانند میرزاده عشقی موضع سختی در برابر حجاب و برخی از روحانیون داشتهاست. این موضع را میتوان به راحتی در قطعه کاروانسرا مشاهده نمود. این شاعر همچنین غزل معروفی در هجو شیخ فضل الله نوری دارد.در سردر کاروانسرایی تصویر زنی به گچ کشیدندارباب عمایم این خبر را از مخبر صادقی شنیدندگفتند که وا شریعتا، خلق روی زن بی نقاب دیدندآسیمه سر از درون مسجد تا سردر آن سرا دویدندایمان و امان به سرعت برق میرفت که مومنین رسیدنداین آب آورد و آن یکی ...
ایرج میرزا - شاعر
ایرج میرزا - شاعر<?xml:namespace prefix = o ns = "urn:schemas-microsoft-com:office:office" /> ایرج میرزا، جلال الممالک، پسر غلامحسین میرزا در سال 1291 ه.ق در تبریز به دنیا آمد. وی نواده ی فتحعلی شاه قاجار بود. دوران کودکی ایرج میرزا با فراگیری زبان های فارسی، عربی و فرانسه سپری شد. ایرج میرزا از محضر استادانی همچون بهار شیروانی و عارف اصفهانی سود جست. همزمان در حوزه درس آشتیانیهای مقیم تبریز معانی و بیان و منطق را فرا گرفت. وی با عبدالحسین، پسرامیر نظام گروسی همکلاس بود و به همین جهت امیر نظام توجه خاصی به او داشت وبه او لقب فخرالشعرا داد. ایرج میرزا در سن شانزده سالگی ازدواج کرد، ولی پس از سه سال همسر و پدرش روی در نقاب خاک کشیدند. در سن نوزده سالگی مظفرالدین میرزا ولیعهد او را موظف به سرودن قصاید و اشعار مدحی و رسمی در مراسم و اعیاد کرد. ایرج میرزا پس از مدتی به سمت ها و مشاغل اداری مختلف از جمله بازرسی اداره کل مالیه خراسان گماشته شد. ایام اقامت ایرج میرزا در خراسان مصادف بود با قیام کلنل پسیان که ایرج میرزا نسبت به وی احترام خاصی قائل بود و پس از فاجعه قتل او در رثایش شعر سرود. ایرج میرزا با شعرا وادیبان آن دیار همچون ادیب نیشابوری حشر و نشر داشت و خود را شاعر خراسان می خواند. منظومه عارفنامه او که به شیوه جلایر نامه قائم مقام فراهانی ساخته شد، نام او را بر سر زبان ها انداخت بطوری که هنگام ورود به تهران شاعران و ادیبان و مردم عادی پایتخت از ایرج میرزا بگرمی استقبال کردند. حدود چهار هزار بیت شعر از ایرج میرزا باقی مانده است. اشعار ایرج میرزا در قالب های قصیده، غزل و قطعه سروده شده اند. شعر او ساده و روان و مشتمل بر کلمات و تعبیرات عامیانه است. همچنین مسایل مختلف اجتماعی و هزلیات و شوخی های نیش دار و ریشخندها و تمثیلاتی که شاعر از غالب آنها نتایج اجتماعی می گیرد، به زبانی بسیار ساده و گاه نزدیک به زبان محاوره بیان شده اند. از بهترین اشعار ایرج میرزا قطعه قلب مادر است که از زبده ترین و مشهورترین اشعار وی محسوب می شود. آنچه ایرج میرزا از آن دوری جسته است، پرهیز از شغل شاعری و درآمدن در سلک درباریان مداح و متملق و گداپیشه است. ایرج میرزا پس از سفر به اروپا و آشنایی با مظاهر تمدن جدید وکسب معرفت و کمالات، جهان بینی تازه ای پیدا کرد که رنگ اشعار او را یکباره دگرگون ساخت و مضامین تازه ای را در آن جایگزین کرد. مضامین اشعار ایرج میرزا مواردی همچون انتقاد از وضع سیاسی و اجتماعی کشور، تشویق جوانان به دانش آموزی و فراگیری فنون جدید، اعتقاد و توجه به آموزش و پرورش کودکان، علاقه به مادر و پاسداری از مقام شامخ او، وطن پرستی و ایران پرستی هستند. ...
ایرج میرزا شاعری جنجالی
ابتدا مختصری با او و زندگی نامه اش آشنا می شویم:او فرزند صدرالشعرا غلامحسینمیرزا، نوهٔ ایرج پسر فتحعلیشاه و نتیجهٔ فتحعلی شاه قاجار بود. تحصیلاتش در مدرسه دارالفنون تبریز صورت گرفت و در همان مدرسه مقدمات عربی و فرانسه را آموخت. وقتی امیرنظام گروسی مدرسه مظفری را در تبریز تاسیس کرد، ایرج میرزا سمت معاونت آن مدرسه را یافت و در این سمت مدیریت ماهنامه ورقه (نخستین نشریه دانشجویی تبریز) را برعهده گرفت. در نوزدهسالگی لقب «ایرج بن صدرالشعرا» یافت. لیکن بزودی از شاعری دربار کناره گرفت و به مشاغل دولتی مختلفی از جمله کار در وزارت فرهنگ (معارف آنزمان) پرداخت. سپس به استخدام اداره گمرک درآمد و پس از مشروطیت هم در مشاغل مختلف دولتی از جمله وزارت کشور در سمت فرماندار آباده و معاونت استانداری اصفهان خدمت کرد. ایرج میرزا در پی یک سکته قلبی در منزلی در تهران درگذشت. ایرج میرزا به زبانهای ترکی، فارسی، عربی و فرانسه تسلط داشت و روسی نیز میدانست و خط نستعلیق را خوب مینوشت. آرامگاه ایرج میرزا در گورستان ظهیرالدوله تهران قرار دارد.حالا کمی با شخصیت و دیدگاه های مختلف او آشنا می شویم:شخصیت ایرج به گروهی از شاهزادگان قاجار تعلق داشت که در حکمرانی بر کشور سهم موثری نداشتند ولی با این وجود، تعلق خاطر خود را به نسب و اشرافیت خود حفظ کرده بودند. ایرج نیز مانند پدرش صدرالشعرا، گاه دچار فقر و تنگدستی میشد و از همین رو همفکری و همدردی با تهیدستان و روح اعتراض به نابرابریهای اجتماعی در وی زنده بود. او به سبب خصلت ولخرجی، سفرهای مداوم و تغییر مکرر شغل، برخلاف میل باطنی خود گاه مجبور به مدیحهسرایی اعیان و اشراف میشد ولی به نحو ملایم اما موثر از این کار ابراز دلتنگی و بیزاری میکرد.کسانی که از نزدیک با ایرج ارتباط داشتهاند، گفتهاند که او در زندگی روزمره مردی متین و موقر بوده و در جمع به لفظ قلم سخن میگفته اما هنگام حضور در محافل خصوصی و در میان دوستان، این حریم به یکباره از میان میرفت و به بذلهگویی مبدل میشد.یک پروفسور خاورشناس روسی که در زمان حیات ایرج او را ملاقات کرده در باره او میگوید:مردی بود سیاهسوخته و لاغراندام و متوسطالقامه و در رفتار و گفتار شکیبا و بردبار. اشعار ایرج وقتی خودش آنها را میخواند، جان میگرفت...دیدگاه سیاسیایرج به همراه ملکالشعرا بهار، بلندترین صدای شعر دورهٔ مشروطه بود. او بر خلاف بهار که از زاویه میهنپرستی به مشروطه مینگریست، بیشتر از دیدگاه یک بورژوای اشرافی، منتقد ...
همه چیز در مورد ایرج میرزا
از ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد ایرج میرزا (زادهٔ ۱۲۹۱ه. ق. / ۱۸۷۴ در شهر تبریز - درگذشتهٔ ۱۳۰۳ خورشیدی/ ۱۹۲۴) ملقب به «جلالالممالک» و فخرالشعرا، شاعر ایرانی اواخر دوره قاجار و اوایل دوره پهلوی بود. زندگی او فرزند صدرالشعرا غلامحسین میرزا قاجار و از طریق پدر بزرگش ملک ایرج بن فتحعلی شاه، نتیجه فتحعلی شاه قاجار بود. در فارسی و عربی و فرانسوی مهارت داشت و روسی و ترکی نیز میدانست و خط را خوب مینوشت. تحصیلاتش در مدرسه دارالفنون تبریز صورت گرفت و در نوزدهسالگی هنگام ولیعهدی مظفر الدین میرزای قاجار لقب «ایرج بن صدرالشعرا» یافت. لیکن بزودی از شاعری دربار کناره گرفت و به مشاغل دولتی مختلفی پرداخت که از میان آنان کار در وزارت فرهنگ (معارف آنزمان) بود. شعر ایرج به خاطر طنز سنگین، و در برداشتن نکاتی که در عرف جامعه بعضاً غیراخلاقی تلقی میشود معروف است. سبک شعری او ساده و روان و دربرگیرنده واژگان و گفتارهای عامیانه و رکیک است. شعر "داشت عباسقلی خان پسری..." از ایرج میرزا را نخستین شعر با ادبیات کودک در فارسی میدانند. افکار و اشعار وی پس از مدتی سبک قدیم را که در آن توانا بود رها کرد و خود سبکی ویژه پدید آورد. درین سبک اندیشههای نو و مضامینی که گاه از ادبیات خارجی اقتباس شده و گاه مخلوق اندیشه شاعر است و نیز مسایل گوناگون اجتماعی و هزلیات و شوخیهای نیش دار و ریشخندها و تمثیلاتی که شاعر از غالب آنها نتایج اجتماعی را در نظر دارد بزبانی بسیار ساده و گاه نزدیک بزبان مخاطب و همراه با الفاظ جنسی بیان شدهاست ایرج منتقد اوضاع جامعه سنتی و مذهبزده زمان خویش بود و به مانند میرزاده عشقی موضع سختی در برابر حجاب و برخی از روحانیون داشتهاست. این موضع را میتوان به راحتی در قطعه کاروانسرا مشاهده نمود. این شاعر همچنین غزل معروفی در هجو شیخ فضل الله نوری دارد. در سردر کاروانسرایی تصویر زنی به گچ کشیدندارباب عمایم این خبر را از مخبر صادقی شنیدندگفتند که وا شریعتا، خلق روی زن بی نقاب دیدندآسیمه سر از درون مسجد تا سردر آن سرا دویدندایمان و امان به سرعت برق میرفت که مومنین رسیدنداین آب آورد و آن یکی خاک یک پیچه ز گل بر او بریدندناموس به باد رفتهای را با یک دو سه مشت گل خریدندچون شرع نبی از این خطر جست رفتند و به خانه آرمیدندغفلت شده بود و خلق وحشی چون شیر درنده میجهیدندبی پیچه زن گشاده رو را پاچین عفاف می دریدندلبهای قشنگ خوشگلش را مانند نبات می مکیدندبالجمله تمام مردم شهر در بحر گناه می تپیدنددرهای بهشت بسته میشد مردم همه میجهنمیدندمی گشت قیامت آشکارا یکباره به صور می دمیدندطیر از ...
علّت محبوبیت شعر ایرج میرزا در میان مردم
علّت محبوبیت شعر ایرج میرزا در میان مردم (یاسخی دیگر به رئیس کمیسیون فرهنگی و اجتماعی شورای اسلامی مشهد، در باره تغییر نام بلوار ایرج میرزای مشهد) نوشته : محمد مهدی حسنی شعر و شرع و عرش از هم خواستند این دو عالم زین سه حرف آراستند(عطار)(1) چه بگویم ؟ .... انگار شورای اسلامی شهر مشهد و سخنگوی فرهنگی شان، خانم فاطمه غیور، باید هر چند وقت یکبار تن شادروان ایرج میرزا را در گورستان ظهیرالدوله بلرزانند . ایشان پس از گفتگوی با روزنامه خراسان یکشنبه 16فروردین1388، این بار با روزنامه قدس سه شنبه اول اردیبهشت 1388 (صفحه خراسان امروز) گپ زده است. وقتی مجامع ادبی و اهل ادب و فرهنگ این مملکت در برابر کار ضّدفرهنگی منتخبین کلان شهر مذهبی مشهد سکوت می کنند، البته بایستی دور سخن به اینجانب و او رسد و ایشان به خود اجازه دهد به عنوان صاحب سمت کشوری، که برعکس بنده، تریبون روزنامه های پر تیراژی چون خراسان و قدس را در دست دارد، بر شاعری پر آوازه و شهیر چون ایرج میرزا بتازد . بنده در دو یاداشت پیش تر (به سر عشق خراسان دارم و تکمله ایی بر یاداشت: " به سر عشق خراسان دارم " ) به عنوان کسی که پیشه اش وکالت دادگستری، ولی موضوع مورد علاقه اش، ادبیات و تاریخ و کنکاش فرهنگ این مرز و بوم است و خود را وام دار سخنوران برزگی همچون ایرج میرزا می داند به قدر وسع و بضاعت خود از جایگاه و شأن ایرج میرزا دفاع کردم، هرچند معترفم، آنچه از قلم بر سطرها تراویدست، نزد ارباب ادب در حکم حکمت به لقمان آموختن و خزف به بازار گوهریان بردن و پیش آن شادروان، جولان مگسی در عرصه سیمرغ است ، چون ما کجا و بزرگی چون ایرج میرزا کجا؟ به هر حال با خواندن اظهارات غیور و افاضات نو وی، باز ناچار از نوشتن یاد داشت حاضر شده است. 1 – ظاهراً ایشان با عقب نشینی از موضع قبلی، در گفت و گوی تازه، نامی از انجمن های ادبی و نخبگان (مورد تاکید در گفتار روزنامه خراسان) به میان نیاورده است و دلیل اصلی تغییر نام بلوار ایرج میرزا را اصرار ساکنان منطقه در جلسات پرسش و پاسخ ذکر کرده و ادامه داده است که : " هر شاعري به دليل شعرهايش شهرت مي يابد. متأسفانه اغلب اشعار ايرج ميرزا به صورت پرنوگرافي است (خدا را شکر که این بار به جای فورنوگرافی لفظ صحیح پورنوگرافی به کار رفته است.) که از اين جهت نه تنها در متون ادبيات فارسي، بلکه در بين عموم مردم نيز جايگاه ارزشمندي ندارد" و گویا با اشاره به برخي اشکال هاي مبرهن (تعبیر از ایشان یا گزارش گر روزنامه قدس است) در شعر های ایرج بیان داشته است: "کساني که اهل فن هستند نيز موافق اين تغيير نام مي باشند." و نتیجه گیری کرده است که آنان طاقت تحمل ...
ایرج میرزا
نام: ایرج میرزا زادروز: 1251 خورشیدی تبریز وفات: ۲۲ اسفند 1304 خورشیدی تهران(53 سال) آرامگاه: شمیران مقبره ظهیرالدوله ملیت: ایرانی لقب: جلالالممالک، فخرالشعرا مذهب: اسلام والدین: فرزند صدرالشعرا غلامحسین میرزا و نتیجه فتحعلی شاه قاجار فرزندان: جعفرقلی میرزا، خسرومیرزا، ربابه سبک: هزلیات فعالیت ها:سمت معاونتمدرسه مظفری (تأسیس امیرنظام گروسی) ، مدیریت ماهنامه ورقه (نخستیــن نشریه دانشجویی تبریز)، کار دروزارت فــرهنگ، کار در اداره گمـرک، سمت فرماندار آباده در وزارت کشور ، معاونت استانداری اصفهان آثار نامبرده: آثار و اشعار ایرج میرزا مشتمل بر غزلیـات، قصایـــد، قطعــات و چندیــن مثنوی از جمله مثنوی زهره و منوچهرو مثنوی عارفنامه است. توضیحی در مورد ایرج میرزا: ایرج میرزا در قالب های گوناگون شعر سروده و ارزشمند- تریـن اشعــارش مضامیـن انتقــادی، اجتماعی، احساسی و تربیتی دارنـد. شعر ایرج ساده و روان و گاهی دربرگیرنده واژگـان و گفتارهای عامیانه است و اشعـــار او از جمله اشعـــار اثرگذار بر شعــر دوره مشروطیت بــود. ایــرج میــرزا به زبـانهـای ترکی، فارسی،عربی و فـرانسه تسلط داشت وروسی نیــز می دانست و خط نستعلیق را خوب می نوشت. ایرج نیـز ماننــد پدرش صــدرالشعرا، گاه دچار فقر و تنگدستی می شـد و از همیـــن رو همفکــری و همدردی با تهیدستان و روح اعتـراض به نابرابــریهــای اجتمــاعی در وی زنــده بــود. او به سبب خصلت ولخــرجی، سفــرهــای مـداوم و تغییــر مکــرر شغل، بــرخلاف میل بــاطنی خــود گــاه مجبـــور به مدیحه ســـرایی اعیــان و اشــراف می شد ولـی به نحــو ملایــم اما مـوثــر از ایــن کــار ابـراز دلتنگی و بیزاری می کـرد. کسانی که از نزدیک با ایرج ارتباط داشته انـــد، گفته انـــد که او در زنـدگی روزمــره مــردی متیــن و موقـر بوده و در جمع به لفظ قلــم سخن می گفته اما هنگــام حضــور در محافل خصوصی و در میـان دوستان، ایـن حریــم به یکبـــاره از میـــان می رفت و به بذله گویی مبــدل می شــد. اشعــار ایــرج وقتـی خـودش آنها را می خواند، جان میگرفت... آثــار ایـــرج را می توان به دو بخش پیش و پس از مشــروطه تقسیــم کــرد. اشعــار دوره پیش از مشـــروطه او که محصـول دوران جــوانی اوست، بیشتــرقصــایــدیدر ستـــایــش رجـــال زمــان و بزرگان قــاجــار است. بخش بــزرگی از ایــن دسته اشعــار ایــرج امروزه در دست نیست. اشعـار دوره پس از مشــروطه ...
سيري در زندگي و آثار ايرج ميرزا / علي دهباشي
سيري در زندگي و آثار ايرج ميرزا / علي دهباشي ايرج ميرزا، از آن آدمهاي دوست داشتني است كه فرق نميكند در چه حال و روز و روزگاري باشي به محض آنكه سري به ديوانش ميزني، سرشار از اميد و لبخند ميشوي. چرا كه ايرج خود خوب آموخته است كه تنها چارهاي از پا درنيامدن در زمانهي ناسازگار لبخند است و گاه حتي خنده بر بساطي كه بساطي نيست!او كه در 0125 خورشيدي در شهر تبريز ديده به جهان گشود با شعر و سخن خود از جنبش آزاديخواه و تجدد دوست ايرانيان به دفاع برخاست و با تمام توان در ستايش خوبي و خير و مادر و كارگر گفت و سرود و با نگاهي انتقادي مناسبات اجتماعي زمانه را كاويد. زمانه اي كه هميشه با ايرج سر ناسازگاري داشت آن قدر كه زندگي شخصي او هم گاه اندوهبار مينمود اما او آن زمان را با زبان طنز مورد پژوهشي شاعرانه قرار داد.او دل به درياي مصيبت ميزد چرا كه خوب ميدانست، اين اسب چموش را نميتوان رام كرد و بايد:رفيق اهل و سرا امن و باده نوشين بوداگر بهشت شنيدي بساط دوشين بودچه حال خوب و شب جمعه خوشي ديديمچه بودي ارشب هر جمعه حال ما اين بود بله، بايد همت كرد و داد ستاند از روزگار.«سيري در زندگي و آثار ايرج ميرزا» كتابي است دربارهي جنبههاي ادبي، تربيتي، اجتماعي و فرهنگي اين شاعر و سرآمد ايرانزمين به قلم بزرگاني چون دكتر محمدجعفر محجوب، دكتر غلامحسين يوسفي، فريدون مشيري، رشيد ياسمي، وحيد دستگردي و پژپمان بختياري. كتابي كه از اوج طنز پرطراوت و شكوفاي فارسي ميگويد كه در بيداد و جور زمان همواره ستايشگر زيبايي و اميد و لبخند است.«سيري در زندگي و آثار ايرج ميرزا» به كوشش «علي دهباشي» در 488 صفحه و با قيمت 14000 تومان منتشر شده است.سخن شيرين ايرج ميرزا را بخوانيم و با به خاطر سپردن آن براي دوستان يادگاري نيكو بريم. ******ایرج میرزاایرج میرزا (زادهٔ ۱۲۹۱ه. ق. / ۱۸۷۴ در شهر تبریز - درگذشتهٔ ۱۳۰۳ خورشیدی/ ۱۹۲۴) ملقب به «جلالالممالک» و فخرالشعرا، شاعر ایرانی اواخر دوره قاجار و اوایل دوره پهلوی بود.* زندگی:او فرزند صدرالشعرا غلامحسین میرزا قاجار و از طریق پدر بزرگش ملک ایرج بن فتحعلی شاه، نتیجه فتحعلی شاه قاجار بود. در فارسی و عربی و فرانسوی مهارت داشت و روسی و ترکی نیز میدانست و خط را خوب مینوشت. تحصیلاتش در مدرسه دارالفنون تبریز صورت گرفت و در نوزدهسالگی هنگام ولیعهدی مظفر الدین میرزای قاجار لقب «ایرج بن صدرالشعرا» یافت. لیکن بزودی از شاعری دربار کناره گرفت و به مشاغل دولتی مختلفی پرداخت که از میان آنان کار در وزارت فرهنگ (معارف آنزمان) بود.شعر ایرج به خاطر طنز ...
ایرج میرزا
ایرج میرزا شاهزاده ایرج میرزا ، جلال الممالک ، است . ایرج پسرغلامحسین میرزا صدرالشعرا 1 ، پسرملک ایرج انصاف ، پسرفتحعلی شاه قاجار ، دراوایل رمضا ن سا ل1291 ه ق درتبریز به دنیا آمد . پدر و جد او هر دو شعرای متوسطی بودند و ایرج طبع شعر را از آنها به ارث بردلیکن دراین فن برآنها وصدها شاعر زمان خود برتری یافت . ایرج فارسی وعربی وفرانسه را در تبریز آموخت و از خدمت استادان بزرگی چون آقا محمد تقی عارف اصفهانی و میرزا نصرالله بهار شیروانی استفاده کرد . منطق ومعانی و بیان را در حوزۀ درس آشتیانیهای مقیم تبریز ، و فرانسه را ، به همدرسی پسر امیرنظا م حسنعلی خان گروسی ، نزد مسیو لامبر فرا گرفت . ایرج از هما ن ابتدای جوانی ، که هنوز پدرش زنده بود ، شعر می گفت و مورد تشویق وعنایت مخصوص حسنعلی خان امیر نظام بود و او به گفته خود ایرج را ( مانندپسرش دوست مید اشت). شانزده سا له بود که ازدواج کرد و سه سال بعد همسر و پدرش در گذشتند و اداره امور خانواده به گردن او افتا د و ناچار به خدمات درباری و دولتی روی آورد . ایرج در هنگام مرگ پدرش قدم به نوزدهمین سال عمر گذاشته بود که از طرف ولیعهد مظفرالدین میرزا سرودن وخواندن قصاید سلام و اعیاد به او واگذار گردید . پس از چندی با دبیر حضور (بعداً قوام السلطنه ) عازم اروپا شد و در مراجعت از راه تبریز ، نظام السلطنه ،پیشکار آذربایجان ، او را نزد خود نگاه داشت و ریاست (اطاق تجارت ) رابه او سپرد ونیز شغل مناسبی در دارالا نشاء به وی رجوع کرد (1318 ه ق) . در همان سال به اتفاق نظام السلطنه به تهران آمد ودر سال 1319 ه ق ، که نظام السلطنه برای سرکشی به املاک خود به خمسه رفت ، ایرج نیز با او بود. 1 ) غلامحسین میرزا تخلص بهجت داشت . روز چهارم ماه صفر 1250 ه ق ( سالی که فتعلی شاه در اصفهان در گذشت ) به دنیا آمد و در سال 1286 ه ق به دآذربایجان رفت و به دربار مظفرالدین میرزا ولیعهد راه یافت و از او لقب صدرا الشعرا گرفت. ایرج در زمان ولیعهدی مظفر الدین میراز ، سالی به تهران آمده وقصیدای در مدح میرزا علی اصغر خان اتابک سروده بود ومقرر شده بود که ماه ده تومان از درآمد ...