نمونه هایی از اعلامیه ترحیم

  • تقدیر و تشکر

    بعد از مراسم متوفی معمولا تقدیر و تشکری به عمل می آید. نمونه هایی تقدیم می گردد:  عنوان: تقدیر و تشکر/ سپاسگزاری / من لم یشکر المخلوق لم یشکر الخالق نمونه ۱:هر آن چه كه خداوند بزرگ مقدر مي فرمايد، هيچ بنده اي را توان تفسير آن نيستو بر آن چه كه حكمت متعاليه اش تعلق مي گيرد، هيچ كس را جرات تعبير و تعديل نمي باشدلذا بر آن چه كه مي دهد شاكريم و بر نداده هايش صبر مي كنيمچه سخت است باور نبودنش و قبول نديدنشو چه غم انگيز است چشم بر شبهايي داشتن كه در آن فانوس تنهايي ما را با خود آتش مي زنداما تحمل اين مصيبت با شركت شما دوستان و همراهان و خانواده هاي دور و نزديك كه در مراسم تشييع، خاك سپاري، سوم و هفتم مرحوم مغفور شادروان ...كه همگام و التيام بخش بوديد و در اين محفل تلخ مصيبت، بار از دوش همگي ما برداشتيد، با قطره اشكي، كلامي، قلب هاي مهربانتان را بر روي اندوهمان گشوديد و سبكبارمان كرديد، سپاسگزاري كرده، باشد در ايامي به دور از رخت سياه و نغمه عزا، بر خوان شادي هاي همگي شما پاسخگوي خوبي باشيمروزهايتان دور از غم           همراهيتان مستدام نمونه ۲:با شايسته ترين و عالي ترين عبارات و سخنانبه هر زبان و هر لهجه مي ستاييم،محبت هاي شما بزگواران را.چه آن كس كه با گل خاطر سوگوارمان را تسلي بخشيدو چه آن كس كه به قدوم مبارك خود و چه آن عزيزي كه به خط و جرايد گرد غم از چهره غمگين ما زدود. در مقام شما چه مي توانيم بگوييمكه اقيانوسي از لطف و رحمت را برگهاي خسته و كوفته مان جريان داديد،با اين عمر كوتاه خاكي، قادر به جبران الطاف شما نيستيم،پس دست به دامان ذات كبريايي دراز مي كنيمو از درگاهش مي خواهيم تا پاسخگوي اين همه لطف از روي عنايت خويش باشد!بدين وسيله از عنايت و حسن توجه كليه سروران، دوستان، آشنايان و همكاران ...كه در همه مراحل ما را مديون لطف و غريق محبت خويش نمودنداز صميم قلب تقدير و تشكر نمودهو براي همگان از خداوند رحمان، حضور در مركب نوراني امام زمان(عج) را در عصر ظهور مسئلت مي نماييم.  



  • تشكر و قدر داني

    تشكر و قدر داني - 1 هجران ابدی و غم از دست دادن عزیز سفر کرده مانمرحوم مغفور ...هنوز بر قلب هایمان سنگینی می کندو جز پناه بردن به مشیت الهی و طلب غفرانبرای آن زنده یاد، چاره ای نیستبا این وجود حضور پر شور و حق شناسانهمردم بزرگوار از اقشار مختلف بخصوص...که حضوری، تماس تلفنی، صدور اعلامیه،درج آگهی ما را قرین محبت خود قرار دادندصمیمانه قدردانی می کنیماز این که به علت تالمات روحی تا کنون توفیقتشکر حضوری میسر نگردید، قلبا پوزش می طلبیمامیدواریم خداوند عنایت فرمایدمحبت شما عزیزان را در مراسم شادی تانجبران کنیم. خانواده ...**************************************************تشكر و قدر داني - 2تقدیر و تشکر و اعتذار در سوگ عزیزان: بدین وسیله کمال احترام و قدردانی خود را از بذل محبتهاو الطاف خالصانه تمامی افرادی که در مراسم تشییعو اقامه فریضه الهیه شرکت نموده اند، خاضعانه سپاسگزار هستمو اذغان دارم که زبان قدردانی و شکرگذاری تمام و کمالدر برابر محبتها و عنایات اعزه، در فقدان .... قاصر استامید است همگان مشمول عنایات خاصه ذات اقدسباری تعالی و اولیائش واقع شده باشیم.**************************************************تشكر و قدر داني - 3دنیای با او بودن به ما نیاموخت که بی او چه کنیماما وفایش به ما آموخت که محبت های بی منت و بی صدای اورا که جاودانه در جان زندگی مان سبز است، فراموش نکنیم. اما باز هم و بود که این بار با رفتنشهمه بستگان، دوستان و آشنایان را به دور ما جمع کرد. و همه به وسعت قلبهایتان آمدید و در مراسم خاکسپاری، سوم و هفتمروانشاد ...با قطره اشکی، ارسال متن تسلیت یا نثار تاج گل،قلب های مهربانتان را بر روی اندوهمان گشودید. محبت و صفایتان را ارج می نهیم و نیکوترین دعاهای خود را نثارتان می کنیمو آرزومندیم زنجیر عشق و محبت یاران، هرگز از هم نگسلد. از طرف خانواده ... **************************************************تشكر و قدر داني - 4بزرگ بود و از اهالی امروز بودبا افقهای باز نسبت داشتتقدیر آن بود که شمع وجود معلم فرهیخته،مدیر شایسته و بزرگمرد نجیب و متواضعمرحوم ...زودازود خاموش گرددو ما را در ماتم و سوگش نشاند اگر لطف بیکران الهی و همراهی و همدردیهمشهریان عزیز و یاران مهربان نبودتحمل این بار گران بسی شکننده تر می نموداکنون به حکم ادب و حق شناسیاز همه خوبان و مهتران که در مراسمتشییع، تدفین و ترحیم آن سفر کرده شرکت نمودهیا با تلفن و ارسال پیام همدلی و همآوایی نمودهو ما را مورد تفقد قرار داده و موجبات تسلیو تشفی آلام جانکاهمان گردیده اندصمیمانه و بی حد و عد، سپاسگزاریمخاضعانه ترین سپاسها و نیکوترین دعاهای خود را نثارتان می کنیم**************************************************تشكر و قدر داني - 5من لم ...

  • نمونه‌ی یک وصیت نامه کامل و شرعی

    بسم الله الرحمن الرحیماللهم صل علی محمد و آل محمد اینجانب در تاریخ ششم اسفند سال 91 به موارد ذیل وصیت می‌کنم:وصیت نامه های دیگر قبل از این تاریخ از درجه‌ی اعتبار ساقط است.این وصیت نامه دارای شش بخش می‌باشد: بخش اول: تعیین عوامل 1- تعیین وصی یعنی من وصی خود قرار می‌دهم فلانی را (وصی باید مورد اعتماد باشد یعنی به وصیت عمل کند. گاهی انسان به فرزندش هم اعتماد ندارد) 2- تعیین ناظر بر وصی یعنی کسی را به عنوان ناظر انتخاب کنید تا بر کار وصی نظارت کند البته این برای کسانی است که مال و اموال زیادی دارند ولی اگر کسی  اموالی ندارد نیاز به تعیین ناظر نیست. 3- تعیین قیم برای فرزندان صغیر. وقتی فردی از دنیا می‌رود که دارای فرزندان صغیر است به طور طبیعی اگر پدر داشته باشد ایشان سرپرست فرزندان می‌شود ولی اگر پدر هم از دنیا رفته باشد باید به حاکم شرع مراجعه کرد تا سرپرست مشخص بشود مگر اینکه قبلاً سرپرست مشخص شده باشد. در وصیت امام خمینی (در سال 1330) داریم :اکنون یک فرزند غیر بالغ بنام احمد دارم، وصی من قیم اوست. (وصی امام حاج آقا مصطفی بودند) وقتی کسی فوت می‌کند مردم به خانه‌ی او می‌آیند و آن‌ها در شب‌های اول، دوم و سوم اطعام می‌دهند. باید بدانید که در خانه ای که فرزند صغیر است بدون اجازه‌ی سرپرست نمی‌توان این کارها را کرد و اگر سرپرست تعیین نشده باشد چه کسی می‌خواهد اجازه‌ی این کار را بدهد؟ اگر بخواهیم اجازه بگیریم خیلی طول می‌کشد. در رساله‌ی امام خمینی مسئله 877 داریم :اگر بعضی از ورثه‌ی میت صغیر باشند تصرف در ملک این میت حرام است و نماز در آن باطل است بدون اجازه‌ی ولی شرعی. اگر فردی فوت کند و اقوام به منزل او بیایند و فرزندان صغیر او ولی شرعی نداشته باشند، رفتن به این خانه و نماز خواندن در این خانه جایز نیست. در استفتائات مرحوم آیت الله گلپایگانی در مورد مخارج تجهیز میت سؤال کرده‌اند یعنی مصارف سوم، هفتم و چهلم (در صورتی که میت وصیت نکرده باشد)، میت دارای فرزندان صغیر است چه باید کرد؟ فرمودند: مخارج تجهیز به مقدار واجب از اصل برداشته می‌شود (واجبش یک کفن است).پس اگر میت فرزند شش ماهه یا هفت ساله یا به سن تکلیف نرسیده دارد، باید ولی تعیین بشود و تصرفات باید به نفع صغیر باشد و نمی‌توان از مال صغیر برداشت، اگر فرزند کبیر دارد باید از مال آن برداشته شود یا خانم از مال خودش بردارد. موارد زیادی است که میت فرزند صغیر دارد و مردم به خانه‌ی او می‌آیند و به این مشکل توجهی نمی‌کنند. در وصیت ثلث مال این مشکل حل می‌شود. میت می‌تواند وصیت کند که ثلث اموالم را برای مراسم بگذارید. اما اگر کسی وصیت به ثلث مال نکرده باشد تمام ...

  • ما می توانیم

    « ما می توانیم » اهداف آموزشی1-     آشنایی با نمونه ای از ادبیّات جهان 2-     درک مشترکات و تفاوت های ادبیّات ایران و جهان 3-     آشنایی با ترجمه و مترجم 4-     تقویت روحیّه ی خودباوری و مثبت اندیشی در کارها 5-     شناخت بیش تر واژگان ساده و غیرساده روش های پیشنهادی تدریس این درس را می توان با روش « روشن سازی طرز تلقی » تدریس کرد . استفاده از روش های « نمایش » و « ایفای نقش »  و « روش بحث گروهی » نیز مطلوب و مناسب است . نکات مهم درس جایگاه درس در فصل : درس « ما می توانیم » نمونه ای روان ، ساده و زیبا از متون جهانی است که گذشته از هم خوانی فرهنگی با جامعه ایران ، با دنیای ویژه ی دانش آموزان و شرایط و ویژگی های سنّی آنان سازگار است . درس دارای ساختاری داستانی است . داستان از زبان اوّل شخص ( بازرس ) بیان می شود . معلّم مدرسه ( دونا ) ، با شگردی زیرکانه و نمایشی بدیع ، خود کم بینی ، خودناباوری و القائات منفی را از ذهن دانش آموزان دور می کند و می کوشد امید به آینده و تلاش و کوشش را با اتّکا به توانایی های دانش آموزان در آن ها زنده کند . مراسم تشییع جنازه ی « نمی توانم » و سخنرانی « دونا » در این مراسم این پیام مهم و کلیدی را با خویش دارد که هرگز به خویش القا نکنید که نمی توانم . بازرس می گوید : فهمیدم که این شاگردان هرگز چنین روزی را فراموش نخواهند کرد . دلیل سخن او این است که آموزش همراه با هیجان ، فعّالیّت و به صورت عملی بوده است و چون همه ی دانش آموزان در پیشبرد هدف نهایی معلّم مشارکت داشته اند هیچ گاه آن روز را فراموش نمی کنند . نویسنده ی داستان « ما می توانیم » : (عنوان اصلی درس « مراسم تدفین نمی توانم » بوده است) کلیک مورمان است . توضیحات ضروری : 1-     متن داستان خاطره یا خاطره داستان است ، با بافت و ساختی که وجه داستانی آن را پررنگ تر می سازد . این گونه داستان ها را داستان کوتاه  (Short story) می گویند . 2-     اوج داستان ، دفن کردن « نمی توانم ها » ست که بعد از آن گره گشایی (عقده گشایی) می شود . 3-     نکته ی جالب توجّه برگزاری مجلس ترحیم « نمی توانم » در کلاس و نصب اعلامیّه ی ترحیم ( نمی توانم ، تاریخ فوت ... ) بالای تخته سیاه کلاس است . 4-     این درس را با استفاده از نمایش و ایفای نقش ، مباحثه ی ( اعضای گروه) و آزادخوانی می توان اجرا کرد . استفاده از فیلم یا کتاب داستان که محتوایی مشابه متن درس داشته باشد ، مثلاً نشان دادن جانبازانی که علی رغم نداشتن برخی اعضا موفّقیّت چشمگیر علمی یا ورزشی و هنری کسب کرده اند ، مناسب است . از فیلم ها ، لوح فشرده ها (CD) و کتاب های مناسب در این زمینه می توان بهره گرفت . 5-     ترجمه و برگردان جمله های عربی و انگلیسی ...

  • از میان خاطرات 7 سال پیش کوهنوردان کرمانشاهی

    که هیچ پاک کنی  پاکش نمی کند. 7 سال پیش روزی از روزهای سرد آذرماه ، خبری شهر را فرا گرفت:ماجرای از دست دادن 4 جوان ، جامعه ی کوهنوردان کرمانشاه را عزادار کرد. قصه از اینجا شروع شد که چند نفر از کوهنوردان کرمانشاهی به همراه گروهی از کوهنوردان اراک عازم اشترانکوه لرستان می شوند اما به دلیل بدی هوا،متاسفانه 4 نفر از کوهنوردان که عازم رسیدن به قله بودند راه را گم کرده و دو کوهنورد از کرمانشاه و اراک به نام های احسان شهبازی و محمود قدیمی متاسفانه جان خود را از دست می دهند. خبر گم کردن راه که به دوستان کوهنورد کرمانشاهی می رسد دل خیلی از آنها از رخ دادن حادثه برای دوستانشان به شور می افتد.... شوری که حادثه شومی در پی آن است. مسعود مولایی کوهنوردی که آوازه اش به خاطر پیمایش غار پراو ، اورست غارهای دنیا نه در ایران که در بین همه ی کوهنوردان دنیا به گوش رسیده است ، مهدی مرزبانی کوهنورد جوان ی که هنوز داغ یوسف برادرش را در سینه دارد توان پذیرش داغ دوستش را نداشته و فرشاد احسانپور امدادگر جوانی که تاچندماه دیگر فرزندش به دنیا خواهد آمد به همراه دیگر دیگر دوستانشان عازم اشترانکوه می شوند تا یارانشان را صحیح و سالم به دیارشان بازگردانند. اما... اما متاسفانه نه تنها دوستانشان جانشان را از دست می دهند بلکه خوشان هم در حین امداد رسانی برای همیشه دار فانی را وداع گفته و شهید کوهستان می شوند و جسم بی جان آنها زیر آوار برف پنهان می ماند . آن روزها هر کدام شانه ای پیدا می کردیم هق هق مان شروع می شد . به پراو به طاق بستان و بیستون که نگاه می کردیم دلمان تنگ تر از روزهای پیش می شد. گویی پراو پرز برف هم که یار همیشگی مسعود ، مهدی و احسان بود ، از نبود دوستانش پر غصه بود . گوشه گوشه ی شهر پر بود از اعلامیه ترحیم این 4 عزیز . مطمئنا خیلی ها آذر 84 را به خاطر دارند . حتی کسانی که اهل کوه نبودند. در این میان مسئولان هم برای دلداری خانواده های داغدار میدان را خالی نکردند. استاندار شورای شهر تربیت بدنی همه و همه وعده و وعید را برای کم کردن غصه ی این خانواده ها و جامعه کوهنوردی شروع کردند و قرار شد یادبودی برای این 4 عزیز در شهر بنا شود تا همیشه نام این عزیزان و رشادت شان برای نسلهای بعد مانی باشد.... در سال 85 و با شروع فصل گرما ، کار بازگرداندن اجساد کوهنوردان به زادگاهشان از سر گرفته شد اما باز هم داغ های همه تازه تر می شد. این حادثه تنها حادثه ای نبود که جامعه ی کوهنوردی استان را داغدار کرد.این تنها یک نمونه از حوادثی است که حس امدارسانی در بین کوهنوردان استان را تا جایی پیش می برد که حاضرند از جان خود بگذرند تا جان همنوردانشان را نجات دهند . این ...

  • انقلاب اسلامی در ارومیه از سال 1340تا1357پایان نامه ی کارشناسی ارشدقسمت پنجم

    1.   خفقان و وحشت آفرینی از طرف رژیم.2.       سرخوردگی ملت از پیش آمدن کودتای ننگین 28 مرداد . بنابراین کمترین حرکت ملموس مشاهده نمی شد، مگر از طرف باقی مانده ی ناچیز افراد حزب توده که گاه و بیگاه اقدام به شعار نویسی دیواری و پخش اعلامیه های مختلف می نمودند. که آن نیز در سالهای 35-1334 ش/56-1955م زمانی که سرتیپ کریم و رهرام فرمانده لشکر 64 ارومیه بود. بادستگیری عده ای حدود 30 نفر از شاخه ی جوانان حزب توده که اکثراً محصل ، معلم و چند نفری متفرقه بودند سرکوب شده و پایان یافت . لازم به توضیح است که واژه ی کمونیست بر مبنا و سابقه  ی ذهنی مرم منطقه ، فقط به حزب توده که در وقایع آذربایجان سالهای 25-1324 ش/46-1945م درکسوت فرقه ی دمکرات ظاهر شده بود،اطلاق می شد. تا بعدها حدود سالهای 45-1344 ش/66-1965م آرام آرام نام مجاهدین خلق ، بعدها به همراه آنها چریکهای فدایی خلق سر زبانها افتاد . بازهم لازم به ذکر  است  که در منطقه ، اقلیت ناچیزی ازمردم علاقه مند به این مسائل بودند  درنتیجه از آن ها اطلاع داشتند . [نصراللهی/ پرسشنامه]               «در آن ایام  کمونیست ها زیاد آفتابی نمی شدند .ما دبیری داشتیم به نام ابراهیم زاده که می گفتند چپی است . هر ازگاهی دردبیرستان نجفی آن موقع که درمحله ی «گل اوستی » (سرچشمه) بود .مطالبی را به کنایه، علیه رژیم می گفت و آموزش و پرورش و مراکز هنری را مظهر حماقت ملی قلمداد می کرد» .(ی 56) [جعفری / پرسشنامه]               « حرکتهای سیاسی در ارومیه اغلب ازتأثیر دانشجویان ناشی می شد که دردانشگاه های تهران تحصیل می کردند ، ودر شهر خودشان به فعالیت می پرداختند . البته نظر من مربوط به دوران دانش آموزی خودم است (سالهای 1350 تا1354ش/1971-1975م) ونسبت به قبل از آن اظهار نظر دقیقی نمی توانم بکنم بخشی از دانشجویان غیر مذهبی یا به اصطلاح چپی بودند . آن بخش از دانشجویان که مذهبی بودند باجوانان و نوجوانان مذهبی در مساجد تماس می گرفتندو از طریق جلسات قرآن یا نهج البلاغه، با آنها ارتباط فکری برقرار                می کردند.               فعالیت های مبارزاتی ضد رژیم شاه عمدتاً در میان دانشجویان  چپی بود.[سند ش 12 ]ولی درعین حال دانشجویان مسلمانی نیز بودند که درهمان سال ها دستگیر و اعدام شدند. از جمله شهیدعلی باکری برادر بزرگتر شهیدان مهدی و حمید باکری و شهید محمد بازرگان  که از عوامل اصلی مجاهدین خلق قبل از انقلاب محسوب می شدند. برادر دیگر باکری ها هم به نام رضا سالها زندانی بود و درسال 1357 آزاد شد.»[ یوسفزاده/ خاطرات]               «در دانشگاه ارومیه به صورت کلی می دانم که جریان های فعالی در ارتباط با کمونیستها و مجاهدین خلق وجود داشت و ...

  • متن پیام تسلیت(انشاالله غم نبینید)

    متن پیام تسلیت(انشاالله غم نبینید)

    انشاالله هیچ وقت غم نبینید   خبردرگذشت(…..)عزیز چنان سنگین و جانسوز است که به دشواری به باور می‌نشیند، ولی در برابر تقدیر حضرت پروردگار چاره‌ای جز تسلیم و رضا نیست خداوند قرین رحمتش فرماید    از شنیدن خبر فوت(…..) بسیار متاثر شدم بنده این واقعه دردناک رو خدمت شما وخانواده محترم تسلیت عرض می کنم واز درگاه خداوند متعال برای جنابعالی صبر مسالت دارم مارو هم در غم عزیز از دست رفته تان شریک بدونید   کل من علیها فان و یبقی وجه ربک ذو الجلال و الاکرام  ضایعه درگذشت مادر مهربان و مومنتان را از صمیم قلب تسلیت عرض می کنم خداوند متعال روح پاکش را با سرورش فاطمه زهراء محشور نماید و به بازماندگان صبر جزیل عنایت فرماید     دبیر محترم ........ جناب آقای مصیبت وارده را به شما تسلیت عرض کرده از درگاه خداوند متعال برای آن مرحوم طلب رحمت و مغفرت و برای جنابعالی و خانواده محترمتان، شکیبایی مسئلت می نماییم. کل من علیها فان و یبقی وجه ربک ذو الجلال و الاکرام  ضایعه درگذشت پدر مهربان و مومنتان را از صمیم قلب تسلیت عرض می کنم خداوند متعال روح پاکش را با مولایش علی (ع) محشور نماید و به بازماندگان صبر جزیل عنایت فرماید    فقدان جانگداز درگذشت (…..)را به خانواده محترمشان تسلیت عرض می نماییم     در غم از دست دادن عزیزان به سوگ نشستن صبری میخواهد عظیم ، برای شما و خانواده محترمتان صبر و شکیبایی و برای آن عزیز در گذشته غفران و رحمت واسعه الهی را خواستارم .    جناب…. فقدان ….بزرگوارتان ما را نیز اندوهگین ساخت. غفران و رحمت الهی برای آن عزیز از دست رفته و سلامتی و طول عمر با عزت برای جناب عالی از پروردگار متعال خواهانیم.    همسفر در راه ماند..زندگی سخت است…لیک..در سفر باید بود…همراهتان از سفر ماند سیلی سهمگین باور شاید نه ..سختی راه را مینماید که بایستی تنها رفت صبری باید تا آرامشی زاید ترک یارتان بر شما تسلیت باد  درودتسلیت واژه کوچکیست در برابر غم بزرگ شمااز خداوند صبر برای شما و خانواده محترم خواهانمامیدوارم که غم آخر زندگیتان باشد  اندوه ما در غم از دست دادن ان عزیز بزرگوار در واژه ها نمیگنجد تنها میتوانیم از خداوند برایتان  صبری عظیم و برای آن مرحوم روحی شاد و آرام طلب کنیم   درگذشت (…..) گرامیتان را به شما و خانواده محترم تسلیت عرض میکنم و آرزوی صبر و سلامتی برایتان دارماز خداوند منان خواستاریم که به شما صبرعطا نماید مشیت الهی بـر ایـن تعلق گرفـته کـه بهار فرحناک زندگی را خـزانـی ماتمزده بـه انتظار بنشیند و این ، بارزترین تفسیر فلسفـه آفـرینش درفـراخـنای بـی کران هـستی و یـگانه راز جـاودانگی اوسـتدرگذشت…..گرامیتان را ...

  • رضاخان با روضه‌های سیدالشهدا چه کرد؟

    رضاخان با روضه‌های سیدالشهدا چه کرد؟

    رضاخان با روضه‌های سیدالشهدا چه کرد؟   رابطه رضاخان پهلوی و هیئات مذهبی و عزاداری سیدالشهدا (علیه‌السلام)، بیگانه از سیاست مذهبی او، و بیگانه از شخصیت و منش او نیست. فرمانده قشون قزاق، در بینوایی و مستمندی بالید و خیلی زود وارد زندگی نظامی شد. رضا و مادرش همیشه تحت تکفل دیگران بودند و به دشواری زندگی می‌کردند. وی مناصب گوناگون نظامی را پشت سر گذاشت تا فرمانده قشون قزاق و سپس، سردار سپه شد. جریان تحولاتی که به قدرت‌یابی رضا و تبدیل«خان» مازندرانی به «شاه» پهلوی، اطلاعات جالبی از نوع نگاه مذهبی او، و به‌ویژه رفتار و دیدگاه او نسبت به حضرت سیدالشهدا (علیه‌السلام)، هیئات مذهبی و محرم به دست می‌‍‌دهد.سیاست مذهبی رضاخان چنانچه مشهور است و روایات تاریخی تایید می‌کند، رضاخان برای جلب نظر عمومی، به‌شدت خود را فردی مذهبی معرفی می‌کرد. این قزاق درس‌آموختهِ نظام، نوید یک حاکم اسلامی را می‌داد که می‌خواهد احکام اسلامی را در جامعه اجرا کند. از این رو، برای جلب نظر مردم مذهبی ایران، نه فقط از علاقه مردم به حضرت سیدالشهدا که از مجموعه مذهب و احکام دینی، سوء استفاده کرد. این وضعیت به گونه‌ای بود که رضاخان «محتسب» استخدام کرد: «رضاخان در ماه رمضان برای اینکه توجه مردم را به دینداری خود جلب کند، به روزه گرفتن فرمان داد و کارکنان سازمان‌های نظامی و انتظامی را به ادای فرایض مذهبی وادار کرد و حتی به منظور رعایت دقیق موازین شرعی ناظر شرعیات تعیین کرد.» [1] در یکی از اعلامیه‌های رضاخان، هنگامی که به فرماندهی دیویزیون قزاق منصوب شد، آمده است: «تمام مغازه‌های شراب‌فروشی و عرق‌فروشی، تئاتر و سینما، فتوگراف‌ها و کلوپ‌های قمار باید بسته شود و هر که مست دیده شود به محکمه نظامی جلب خواهد شد.» [2] همچنین او پس از ناکام مانده طرح جمهوری‌خواهی‌، در اعلامیه دیگری نوشت: «چون یگانه مرام و مسلک شخصی من از اولین روز، حفظ و حراست از عظمت اسلام و استقلال ایران و رعایت کامل مصالح مملکت بوده و هست... و چون من و کلیه آحاد و افراد قشون از روز نخستین محافظت و صیانت ابهت اسلام را یکی از بزرگترین وظایف و نصب‌العین خود قرار داده و همواره در صدد آن بوده‌ایم که اسلام روز به روز رو به ترقی و تعالی گذشته و احترام مقام روحانیت کامل رعایت و محفوظ گردد...» [3]   این تصویر گویا در هنگام سفر رضاخان به کربلا گرفته شده است دسته قزاق‌ها سینه‌زنان می‌آیند با این حال، آنچه بیش از دیگر تظاهرهای مذهبی رضاخان نظر مردم مؤمن ایران را جلب کرد، «رضاخانِ هیئتی» بود. رضاخانی که طاغیان را سرکوب کرده بود، نظمی نسبی آورده بود و از قضای روزگار، برای ...

  • آنچه که نباید در فیسبوک به اشتراک بگذارید !!!

    آنچه که نباید در فیسبوک به اشتراک بگذارید !!!

    بعضی از افراد واقعا بدون هیچگونه توجهی هر چیزی را به اشتراک میگذارند . حالا فیسبوک و توییتر و گوگل پلاس و یا هر شبکه اجتماعی دیگری ، فرق ندارد . مهم اینست که همه زندگی تان را در معرض دید بعضی از افراد که واقعا آنها را نمیشناسید ، نگذارید . حتی شناختن این افراد هم دلیل خوبی برای این بی دقت ها نیست . ما در فیسبوک دوستان زیادی داریم ولی همه آنها را به صورت کامل و دقیق نمیشناسیم . خود من از این دوستان زیاد دارم . همه دوستی های فیسبوکی بر اساس شناخت رو در رو شکل نمیگیرند . بعضی از دوستی ها به خاطر علایق مشترک هستند . به عنوان مثال من طرفدار تیم اینتر میلان هستم و در صفحه هواداران این تیم عضو میشوم . به خاطر بعضی کامنت ها و پست هایی که ارسال میکنم و بعضی ها خوششان می آید ، درخواست دوستی برای من میفرستند و من هم قبول میکنم . در حالی که هیچ شناختی از طرف مقابل ندارم و فقط به خاطر علایق مشترکمان این دوستی شکل میگیرد . در اینجا من از طرف مقابل فقط یک چیز را میدانم : او طرفدار تیم اینتر میلان است ، همین ! از کجا بدانم که این فرد قصد سو استفاده از اطلاعات من را ندارد ؟؟؟ فکر کنم شما هم متقاعد شده اید که هر چیزی را نباید در شبکه های اجتماعی مثل فیسبوک و سایرین به اشتراک گذاشت . پس با ما همراه باشید تا مواردی را به شما گوشزد کنیم که نباید آنها را در فیسبوک به اشتراک بگذارید . شاید مواردی که ما به آنها اشاره میکنیم یک نکته از هزاران باشد . ۱- میخواهم به مسافرت بروم ! گفتن این مورد که میخواهید به مسافرت و یا یک ماموریت کاری چند روزه بروید به خودی خود مشکلی ندارد ولی ذکر کوچکترین جزئیات در مورد مسافرتتان مشکل آفرین است . مثلا اینکه روز شنبه همین هفته و حدود ساعت ۲ بعد از ظهر به مسافرت میروم . واقعا دلیلی ندارد که این مورد را در فیسبوک فریاد بزنید . اگر هم قصد دارید به آشنایان نزدیکتان خبر دهید ، میتوانید از پیام خصوصی فیسبوک ، ایمیل و یا حتی تلفن استفاده کنید . حتی روش سوم به نظر من امنیت بیشتری دارد . چون میشود این احتمال را داد که اکانت فیسبوک و ایمیل شما هک شده باشد و افراد دیگری به پیام های شما دسترسی دارند . اما اگر قصد دارید به سایرین بگویید که برای مسافرت به سواحل ایتالیا و اسپانیا میروید ، حداقل زمان دقیق آن را مشخص نکنید . رعایت کردن این مورد بهتر از آن است که بعد از بازگشت به منزل با یک بیابان برهوت روبرو شوید ! پس از خواندن این قسمت حتما برای شما جالب است که این خبر در مورد دستگیری سه جوان آمریکایی را بخوانید .   2- تصاویر شخصی را تا حد امکان به اشتراک نگذارید ! نمیخواهم بگویم اصلا و ابدا تصاویر شخصیتان را به اشتراک ...