نمایندگی های تن درست
خلاصه مطالب سی دی نوشدارو(مهندس دژاکام )
به نام خدا از آن نوشدارو که در گنج توست کجا خستگان را کند تن درست به نزدیک من با یکی جام می سزد گر فرستی هم اکنون ز پی مهمترین نوشداروی ما در پزشکی قدیم ،همین تریاک بود .حالا طوری شده که تمام دنیا با این مخالفند ،البته حق هم دارند،چون مورد سوء استفاده قرار می گرفت .یکی از موارد مصرف تریاک در ایران و یونان قدیم ،استفاده از آن به عنوان پادزهر بود.برای آنها (لژیون پزشکان کنگره60) خیلی جالب است و می خواهند ببینند در کنگره 60 چکار می کنند که این مقدار راندمان و رهایی را داراست.ما می خواهیم به گونه ای برویم که کیفیت را فدای کمیت نکنیم .
جلسات عمومی...
جلسه دوازدهم از دور دوم کارگاههای آموزشی عمومی کنگره۶۰ ویژه مسافران و همسفران در نمایندگی صالحی به استادی آقای محمد صداقت ، نگهبانی آقای رضا ثالثی و دبیری آقای رضا منصوری با دستور جلسه«صورت مسئله اعتیاد» در تاریخ سه شنبه 2مهر ماه سال 1392 راس ساعت 1۷ آغاز بکار نمود.در ادامه جشن تولد سومین سال رهایی آقای حسین مهدی زاده در کمال شکوه هرچه تمام تر برگزار گردید.
دربهداشت تن وحکمت زندگانی
رسول الله (ص) چنین فرمودند: ۱- پروردگار متعال هیچ دردی رابی درمان نیافریده است .مگر بیماری سام(مرگ) که درمان ندارد. ۲- آنانکه اثری ازآبله بربدن دارند عمری طولانی خواهند گذرانید.این دسته رابه طول عمر بشارت دهید . ۳- اساس هربیماری درد سرها ست . ۴- تا درخود اشتها نیافته اید دست به طعام درازمکنید و همچنان که درخود اشتها را احساس می کنید دست از طعام بکشید. ۵- معده ی آدمیزاد کانون همه دردهاست. ۶- اساس هرمداوا گرم داشتن موضع درد وبیماریست . ۷- نفس خود را به هرچه عادت داده اید وا بگذارید. ۸- پروردگار متعال آن سفره را درست می دارد که درکنار آن دست زیاد باشد (( یعنی خورندگان در اطراف آن بیشتر باشند . ) ۹- در خوراک گرم برکت اندک است . برکت زیاد در خوراکهای سرد یافت می شود. ۱۰- به هنگام غذاخوردن پای خودرا از کفش به درآورید زیرا پای شما آسوده خواهد ماند واین سنت ،سنت زیبا ئیست . ۱۱- با زیر دستان غذا خوردن نوعی فروتنی است .بهشت به آنان که با زیردستان غذا می خوردند مشتاق است . ۱۲- غذا خوردن دربازار (( یعنی درملاعام)) نوعی پستی است. ۱۳- مؤمن همیشه به اشتهای اهل خانه ی خود غذا می خورد ولی منافق اهل خانه ی خود را محکوم اشتهای خویش می دارد.((یعنی تا خود به غذا میل نکند اجازه نمی دهد سفره پهن شود)) ۱۴- هنگامی که سفره چیده شده هرکس درهرجا نشسته ازآنچه دم دستش قرار دارد تناول کند ودست به آنسوی پیش نبرد. ۱۵- تا همگان سیر نشده اند از غذا دست مکشید ،زیرا این عمل برای همسفره های شما مایه ی شرمساری خواهد بود. ۱۶- برکت دروسط طعام قرار دارد بنابراین به وسط طعام دست دراز مکنید. ۱۷- پس از غذا بلافاصله دندانهای خودرا خلال کنید ودهانتان را بوسیله ی مضمضه با آب بشوئید تا دندانهای ((انیاب و ثنایای)) شما آرام گیرند. ۱۸- از خلال استفاده کنید زیرا خلال کردن نوعی نظافت است ونظافت از ایمان است وایمان با صاحب خود ((مؤمن )) دربهشت قرارخواهد داشت . ۱۹-طعام مردم کریم دوا و طعام مردم لئیم وفرومایه درد است . ۲۰- با هم غذا بخورید زیرا خداوند برکت را در اجتماع نهاده است . ۲۱- ازخوردن غذاهای گوناگون بریک سفره بپرهیزید زیرا این نوع خوراک نامبارک است . ۲۲- آنکس که گرسنه باشد اگر گرسنگی خویش را کتمان کند ((یعنی عزت نفس نشان دهد))واز عرض حاجت بپرهیزد خداوند یک سال روزی حلال در حق وی مقرر خواهد داشت. ۲۳- آنکس که به خدا وروز رستاخیز ایمان دارد باید مهمان خویش را محترم شمارد. ۲۴- آنکس که کمتر می خورد حساب او به روز قیامت نیز سبکتر خواهد بود. ۲۵- درحال ایستادن از نوشیدن بپرهیزید . ۲۶- سلامتی درده متاع تحقق می یابد ؟؟؟ شمرده خواهد شد :۱-گندم ۲- جو ۳- زبیب( نوعی کشمش) ۴- ذرت ۵- پیه ۶- عسل ۷- ...
جلسۀ روز یکشنبه مورّخ 1393/10/14 با استادی آقای علی فرحبخش
کارگاه آموزشی خصوصی مسافران کنگرۀ شصت ؛ نمایندگی فردوسی مشهد نگهبان : حسام رضیعی استاد : علی فرحبخش دبیر : حسن خانزاده روز یکشنبه ؛ مورّخ 1393/10/14 رأس ساعت 17:00 با دستور جلسۀ : وادی پنجم و تأثیر آن بر روی من خلاصه سخنان استاد : بنام خداوند بخشندۀ مهربان ؛ سوگند به عصر ... که به حق انسان دستخوش زیان است ... مگر آن دسته از کسانیکه ایمان آورده ، کارهای شایسته کرده و همدیگر را به حق سفارش و به شکیبائی توصیه کرده اند ... ترجمه ای که برای شما عزیزان قرائت شد ، در رابطه با سورۀ العصر است ... به نظر من این سوره مناسبت فراوانی با وادی پنجم کنگرۀ شصت دارد ... چهارده وادی کنگرۀ شصت که در طول سفر ، یک مسافر با آنها سروکار دارد ؛ همانند یک نقشۀ راه هستند ... این وادیها به صورت بسیار کامل و با ریتمی منظم در کنار یکدیگر استوار شده اند تا برای رسیدن به تعادل راه من مسافر هموار و آسان گردد ... قبل از اینکه ما به وادی پنجم برسیم ، چهار وادی را باید پشت سر گذاشته باشیم ، چرا که تک تک این وادیها همانند دانه های یک زنجیر هستند و در این میان اگر یک دانه کسر گردد ، باعث از هم گسیختگی این زنجیره خواهد شد ... ما در چهار وادی قبلی آموختیم : مسیر پیش رویمان ، نیازمند تفکر و تعقل است ؛ آموختیم اندیشیدن را و همچنین پذیرش مسئولیتهایی که به عهدۀ خودمان هستند ؛ در ادامه با مراتب ثلاثۀ نفس آشنا گشتیم و به شناختی نسبی از ساختار درونی انسان در مسیر علم به کنگره دست پیدا کردیم ، که بسیار مهم و ضروری است . . . اما به خاطر باید داشت که دانش به تنهایی ؛ تا وقتی که به عمل تبدیل نگردد ، دردی را از ما دوا نخواهد نمود و ما باید در مسیر رسیدن به تکامل این آموزه ها را کاربردی نمائیم ؛ آن هم در مسیر ارزشها ... باید دانست که نفس انسان سرشار از خواسته های مثبت و منفی است که به طور یکجا آنها را از خود بروز می دهد ، این من هستم که باید با کمک عقل خود این خواسته ها را سبک و سنگین نموده و به عمل سالم مبدل سازم ... از وادی پنجم به بعد ، بطور جدی وارد مرحلۀ عمل شده و تمامی آموزه ها به طور عملی از مسافر خواسته می شوند .. به قول یکی از بزرگان : انسان موجودیست که اگر ذرات وجودیش را در کنار یکدیگر قرار دهیم هشتصد برابر فاصلۀ بین کرۀ زمین و خورشید ساخته خواهد شد ؛ این تنها جزئی از عظمت کالبد اول و صور آشکار انسان است ... با این وجود وقتی از بیرون به خودمان نگاه می اندازیم ، همانند این است که از فواصل دور به قلۀ دماوند نگاه می کنیم ؛ شاید عظمت این کوه بزرگ به چشم ما بدل به تپه ای کوچک شده باشد ؛ اما وقتی تصمیم به فتح این قله می گیریم و به آن نزدیک می شویم و عظمتی غیر قابل باور روبرو خواهیم شد ...
برداشت از سی دی تسلیم
سي دي تسليم گاهی مطالبی هست که اگر در جای خودش بیان نشوند ، تخریب ایجاد میکنند. بنابراین باید همواره بدانیم که چه مطلبی را در کجا و در چه زمان باید بیان کرد . در مراحل سیر و سلوک چندین وادی وجود دارد که ازجملهء آنها میشود به صبر،قناعت،رضا،توکل و تسلیم اشاره نمود مرحلهء تسلیم بالاترین و عظیم ترین وادی است که تا مراحل قبل را طی نکنیم به آن نخواهیم رسید و البته هرکسی که قرار است به تسلیم برسد ، باید معنی واقعی آن را بداند و به آن بسیار توجه کند. خود من شخصا در زمانی که مصرف کننده بودم به مرحلهء تسلیم رسیدم و البته این را سالها بعد و بعد از رهایی متوجه شدم که در آن زمان در اوج تخریب واقعا به تسلیم رسیدم . زمانی که مصرف کننده بودم برای انجام کاری همراه با چند مهندس دیگر به زاهدان رفتیم در هنگام برگشت ، در فرودگاه ماموری من را کنارکشید و گفت: آیا مواد همراه خود داری ؟ باصداقت کامل گفتم :بله هم مواد دارم، هم مواد مصرف میکنم. درحال حاضر که به آن زمان فکر می کنم باخود می گویم آن صداقت نبود بلکه حماقت بود . به هرحال بنده در کمال صداقتی جاهلانه ، گیر کردم و باعث بدبختی و آبرو ریزی خودم شدم . به هر حال ، قرار شد مرا به بازداشتگاه ببرند از همان لحظه که گیر کردم تا زمانی که مرا به بازداشتگاه بردند، خودم را به آب و آتش زدم به هر دری زدم ، به زمین و زمان زدم که کاری بکنم تا نجات یابم ولی دیگر هنگامی که جلوی بازداشتگاه به من گفتند کمربند و بند کفشت را باز کن ، دیگر برایم دنیا تمام شد و به خودم گفتم دیگر بس است . تسلیم شدم و بقیه را به خدا سپردم . بله در آنجا بود که معنی تسلیم را با گوشت و پوست خودم لمس کردم. تسلیم یعنی اینکه انسان خودش تمام مسیر را باتمام سختی ها طی کند به هر دری بزند تا راه حلی بیابد و اگر در نهایت به راهی نرسید، آن وقت تسلیم شود . که البته وقتی که فردی به مرحلهء تسلیم رسید آن وقت تازه وارد آموزش گرفتن و پذیرش میشود که آن هم مراحلی سخت و طولانی دارد . در کنگره هم این مسئله برای ما کاربردی شده است . فردی برای درمان به کنگره می آید ، اگر قرار است آن فرد به درمان برسد، باید تسلیم راه و روش کنگره و راهنمای خودش باشد و گرنه هیچ درمانی صورت نخواهد گرفت . در تمام مسیر زندگی انسان هم، این تسلیم کاربرد دارد و اگر نباشد کارها و مسائل گره خواهند خورد . همیشه نیروهای الهی و نیروهای اهریمنی در همه جا و در هر شرایطی درکنارما هستند و به ما کمک میکنند و البته هرکدام سازوکار خودشان را دارند. آنها یاری میرسانند درصورتی که خود انسان خواست داشته باشد . انسان برای اینکه ...
جلسات عمومی . . .
آرامش، بزرگترین خدمت کنگره به خانواده هانهمین جلسه از دور سوم کار گاه های آموزشی عمومی کنگره 60نمایندگی صالحی در روزهای سه شنبه به نگهبانی مسافر امیررضا زال و دبیری مسافر داوود ملك و استادی مسافر بابک لطفی با دستور جلسه«کمک کنگره به من و خدمت من به کنگره (مالی و معنوی)» در تاریخ 3 دیماه 92 راس ساعت 16:30آغاز به کار کرد.خلاصه سخنان استاد:خدمتی که کنگره برای من انجام داد، این بود که مثل یک آیینه عمل کرد البته اگر من هر چه دارم به قول آقای مهندس پشت در بگذارم و با لباس کنگره وارد شوم. یکی دیگر از لطف هایی که کنگره به من کرده، این است که درس انسانیت و راه و روش درست زندگی کردن را به من آموخت.تمام این لطف ها فقط و فقط به واسطه حضور در کنگره اتفاق می افتد و مسلما اگر من نوعی با حضورم بتوانم آموزش پذیر باشم؛ مسیر برای ادامه راه در هر کجای سفر برایم هموارتر میشود تا بتوانم به همان آرامشی که در نظر همه ماست برسم.رسیدن به آرامش فقط برای سفر اولی یا سفر دومی نیست البته سفر اول بهترین زمان برای جبران مافات است.آقای مهندس حرف خوبی میزنند و میگویند: قیمت این آرامش چقدر است؟ مثلا یک میلیارد؟دو میلیارد؟ یا چه قیمتی؟ حال که کنگره آمده است و این آرامش را به راحتی در اختیار ما قرار داده است، در قبال این آرامشی که گنکره به من داده است من چه کاری برای کنگره انجام داده ام؟در مقوله خدمت فرقی نمیکند چه خدمت معنوی انجام بدهم و چه مالی در هر صورت به رشد خودم کمک میکنیم و باعث رشد خودم میشویم. البته هر کدام جایگاه خاص خود را دارد.من به این نتیجه رسیده ام که هر کاری انجام میدهم، فرقی به حال کنگره نمیکند زیرا اگر من خدمتی انجام میدهم برای حال خوش خودم است.در کنگره هر کس به حد بضاعت خودش خدمت را انجام میدهد مثلا یک سفر اولی بهترین و قشنگ ترین کاری که میتواند انجام دهد، این است که قوانین را خوب اجرا کند و به حرف های راهنمایش خوب عمل کند و فرمان پذیر باشد در غیر این صورت نه تنها خدمتی انجام نداده است بلکه خودش را فریب داده است.