نقاشي ماهي
طوطي ماهي
طوطي ماهيها خانواده اسكاريده Scaridae طوطي ماهيها، ماهيهاي بزرگ و زيبايي هستند كه اندازه برخي از آنها تا 120 سانتيمتر هم ميرسد. در برخي نقاط دنيا ميتوان اين ماهيها را در بازارهاي ماهي خريداري نمود. به عنوان خوردني!!!! در اين ماهيها دندانها با يكديگر آميخته شده و ساختماني شبيه نوك طوطي را درست مينمايند. علت نامگذاري آنها به همين دليل است. اين ماهيها از نوك قوي خود براي تغذيه از مرجانها، صدفها، خرچنگها، و ساير سخت پوستان و نرمتنان استفاده مينمايند. دندانهاي گلويي آنها رشد و نمو قابل ملاحظهاي داشته و براي خرد كردن مواد غذايي به كار ميروند. هنگام تغذيه آنها بايستي احتياط كافي به عمل آيد، زيرا ممكن است دست را گاز بگيرند. طوطي ماهيها شباهت نسبتا زيادي با راسها دارند و گاهي تمايز آنها مشكل است. ماهيهاي اين خانواده نيز شبها هنگام خواب پيلهاي مخاطي به دور خود درست مينمايند. اين عادت در طوطيماهيها بيشتر از راسها است. روشهاي تخمريزي در اين ماهيها نيز شباهت زيادي به راسها داشته و از اين رو ميتوان گفت که اين دو خانواده نزديكي زيادي با يكديگر دارند. در هر گونة طوطي ماهي، به طور طبيعي دو طرح رنگبندي وجود داشته و همواره بين آنها نرهاي سوپر يافت ميشوند.
نقاشي ايران
نقاشي ايران ژان بوهو نبوغ هنري ايران بدون شك در همه موقع در نقاشي ظاهر شده است، ولي قديميترين نمونهي نقاشي ايران كه تا اين تاريخ به دست ما رسيده در ناحيهاي خارج از ايران (به معناي اخص) پيدا شده، و عبارت است از تعدادي نقاشيهاي ديواري كه در قرون دوم و سوم هجري در « قصير عمرو» در صحراي شام، و در « سامره» در بينالنهرين، نقش شده است. در اين دو نقاشي ديواري با وجود آثاري از سبك هنري يونان كه در آن ديده ميشود، اثر سبك نقاشي ايران قويتر است. به اين طريق كه ديوارهاي كاخ را به رنگهاي ساده و روشن رنگ كرده و روي آن آزادانه نقوشي رسم نمودهاند كه به هيچوجه با حقيقت وفق نميدهد. مثلا سعي نشده است كه به منظره عمق داده شود، يا صورت اشخاص و تصوير اشيا@ همانطوري كه در اروپا از زمان روميان مرسوم بود، با سايه و روشن نقش شود. در قرون هفتم و هشتم هجري، تعداد زيادي كتاب به تصاويري به سبك مكتب بغداد مزين گرديده است، مانند كتاب كليله و دمنه و ترجمهي عربي كتب طبي ديسقوريدوس يوناني و مقامات حريري. معمولا در اين صفحات، تصاوير بزرگي هست كه تناسب صحيح ندارند و مانند اين است كه از زمينهي صفحهي نقاشي، مجزا ميشوند. صحت تركيب و تنظيم تصاوير در اين صفحات مراعات نشده، يا لااقل خوب مراعات نشده. تعداد رنگهاي به كار برده شده زياد نيست ولي با تناسب و همآهنگي به هم آميخته شدهاند و از اين حيث رنگآميزي اين نقوش به رنگآميزي ظروف گلي لعابدار ري شباهت پيدا ميكند. در اوايل قرن نهم و اوايل قرن دهم هجري در كتابي مربوط به « حيوانات» و كتابي در « توصيف عالم»، نفوذ نقاشي چين در نقش آبها و درختها و كوهها، مشاهده ميگردد. چه در اين نقوش، مناظر و مرايا با دقت بيشتري نمايان شده است. سپس مركز نقاشي از بغداد به شهرهاي ديگر منتقل شد، و جنبهي ايراني بيشتري پيدا كرد. ابتدا به شهر تبريز رفت و بعدا به هرات انتقال يافت و موضوع تصاوير نيز انحصار به آثار ادبي و ملي پيدا كرد و خصوصا در تزيين صفحات شاهنامه بيش از كتب ديگر به كار برده شد. تمامي اين دورهي مقدماتي براي تكامل نقاشي ايران ، در قالب صفحات متعدد نقاشي در موزهي لوور و بخش كتب خطي كتابخانهي ملي پاريس به خوبي نشان داده شده است. در اوج ترقي، يعني تقريبا بين سالهاي 856 و 1009 هجري در صنعت نقاشي ايران هيچ اثري از نفوذ صنعت خارجي ديده نميشود. آن چه ايران به وسيلهي نقاشيهايش به دنيا داده، آن است كه در اعماق روح او به صورت جوهر گرانبهاي صاف و روشن وجود داشته است. سازندگان مينياتور با يك نوع عاطفه و عشق متواضعانه و پاك و سادهاي تمام مظاهر طبيعت، مانند سنگها و گلها ...
نایف ( چاقو ماهی )
چاقو ماهي دلقك يا همان چاقو ماهی( Clown Knife Fish)يكي از ترسناك ترين ماهيان آب هاي گرم است. از خانواده Notopter Idae است و با نام علمي Notopterus Chitala شناخته مي شود .سر كشيده ،فك پائيني (متحرك) بزرگ . پشت قوز دار ،قيافه ي عجيب و غريب اين ماهي را شكل مي دهد. علت نام گذاري آن هم به اين دليل است که ظاهر و فرم بدني اين ماهي شبيه يک چاقو است . شنا كردن آنها شب هنگام به عقب و جلو بسيار جالب است .اين ماهي بومي تايلند ،مالزي ،هند ، سوماترا و برنئو است. بدن اين ماهي داراي نقش و نگار هاي زيبايي است و فقط رنگ طوسي اين ماهي به ايران وارد شده که از گونه هاي ديگر هم کم خطرتر و داراي نگهداري آسانتر مي باشد . ولي در کل داراي رنگ هاي ديگري هم است که تاکنون 7 نوع از آنها شناسايي شده اند . اغلب چاقو ماهيان بيشتر فعاليتشان را در شب هنگام انجام مي دهند ماهيان بسيار انعطاف پذيري بوده و قادر به شنا كردن به جلو و عقب بصورت يكسان هستند . وقتي تغيير جهت مي دهند مي توانند در طول بدنشان بپيچند به طوري كه ممكن است تصور شود اين ماهيان فاقد استخوان پشتي هستند . با وجود طول زياد و جثه ي بزرگ عرض بسيار كمي دارند . چنين حالتي به آنها اين اجازه را مي دهد كه در جاها و فضاها ي بسيار كوچكي جا شوند كه حتي صاحبان ماهي هم تصور كنند كه چاقو ماهيشان همچون كرم خزيده و بدان جا رسيده است .ماهيان كمرو و خجالتي هستند كه ترسو و چموش نيز مي باشند و به سادگي دچار استرس و وحشت مي شوند .به دليل بينايي ضعيفشان بخصوص در روز اين ماهيان به خطوط پهلويي خود كه به تغييرات اطراف فوق العاده حساس است ،وابسته اند و از اين خطوط در شكار هدف خود نيز استفاده مي كنند. اولين چيزي كه قبل از نگهداري اين ماهي بايد مد نظر قرار دهيد اين است كه در آينده به ماهي عظيم الجثه و بزرگي تبديل خواهد شد حتي اين ماهيها د رآكواريوم هاي كوچك نيز به نسبت بزرگ مي شوند البته چيزي كه بايد به خاطر داشت اين است كه اين ماهي مي تواند تا حدود100cm رشد کند ( در طبیعت گاه تا اندازه ی ۱ متری هم دیده شده اند ولی در آکواریوم بعید است حتا به ۴۰ سانتی متری برسند ) . با توجه به عادات و طبيعت شبانه اين ماهي دكوراسيون آكواريوم بايد به گونه اي باشد كه لزوماً مكانهاي براي مخفي شدن و استراحت آنها در طول روز فراهم كند . بدون چنين مكانهايي شما داراي ماهي مضطرب و فوق العاده ترسو و هراساني خواهيد بود. براي نمايان شدن حداكثر پتانسيل آنها بايد فضاي كافي در اختيار شان قرار گيرد اما در صورت فقدان نيز آنها خود را به تانكشان وفق مي دهند و با موانع سر راه همجون سنگ ها و صخره ها كنار آيند . براي ايجاد مخفيگاه براي آنها مي توان از تكه اي لوله پوليكا استفاده ...
نقاشي
ذهنم را به بازي گرفته ايمن گم شده ام يا تو كم پيدايي؟بدبختي كوچه ي ما به همين است كه رد كفش ها را ياد داشت نمي كندسبزي فروش محله تان را دوست دارمو بچه هايي كه از كنار خانه تو به مدرسه مي روندخانه اي كه براي دلخوشي ام نقاشي كرده امبا يك راه پله تابستاني،كنار رودخانه اي كه ماهي سياه كوچولو را به دريا مي بردگوشواره ات يك جفت خورشيدو دكمه هايت را رنگ خوابي خاموشي زده ام تاستاره ها بد خواب نشوندخودم را دور كشيده ام،خاكستري مايل به ماهيگيريقلاب را به آب داده ام و حواسم را به آهوي پيراهنت كه زير سايه نخل ها باران را به خواب مي بيندتراشه هاي مداد رنگي را جارو بزن با شلال موهايتومرور كن روزگارم را درچشم هاي روسياهتآشوب گونه ات را چگونه تصوير كنم گلبانو؟اصلا از اين نقاشي جداشوبيا به غربت پشت غبارها تا دور بزرگواري كوير بگرديمدستت را سايبان چشم هايت كنمن از دور دست دلتنگي هااشاره مي دهم تا در جنون كوير تشنگي را جشن بگيريممي خواهم ابر ها را به زانو درآورمزمين را زنده نقاشي كنمو جاذبه تورا در آغوش بكشمقفسه ي سينه ام رامواظب باش! رسول اميري-بهار 1391داراب-فورگ
نقاشي هاي نا تمام
<?xml:namespace prefix = o ns = "urn:schemas-microsoft-com:office:office" /> به ماه گفتم : مي دوني چرا از اين پنجره دلکن نمي شم ؟ - ماه ساکت بود و آرام فقط به من و پنجره نگاه مي کرد که در آغوش هم بوديم . - گفتم : به خاطر تو . ماه باز هم چيزي نگفت . من و پنچره خوابيديم و ماه بي صدا به ما نگاه مي کرد . صبح که بيدار شدم هوا داغ بود و ماه نبود . صبحانه ام را مثل شاهزاده ها روي تخت و توي بغل پنجره خوردم . چاي مانده ي ديشب و کيک بيات . بعد به پنچره گفتم بخواب . پلک هايش را بستم و پرده را کشيدم . از روي تخت آمدم پايين لباس پوشيدم زدم بيرون . آفتاب داغ بود و مثل سوزن پوست را سوراخ مي کرد. خيابان شلوغ بود و ديوانه هي بوق مي زد . آدم هايش رم کرده بودند . همه چيز زير پاهايشان له مي شد . رفتم غذا بخرم . روي سيني ها کله گذاشته بودند ، روي چنگک ها لاشه . من ماست خريدم و سبزي . پيش بند مرد قصاب خوني بود ساتورش را که روي گردن ماهي بزرگ آورد پايين خون پاشيد به صورتش ، با سر آستين پاکش کرد . رويم را برگرداندم و برگشتم . پنجره خواب بود تلويزيون را روشن کردم 29 نفر از طناب هاي دار آويزان بودند و تاب مي خوردند . خاموشش کردم و برگشتم . کنار پنچره نشستم و سبزي ها را پاک کردم . بهش گفتم : بيدار شو عزيز بيدار شو رفيق . به ماه بگو زودتر برگرد .طاقتم طاق شد . سبزي پلو درست کردم با ماست . تنها از گلوم پايين نمي رفت . پرده ها را کشيدم و آرام پلک هاي پنجره را باز کردم بشقابم را گذاشتم روي تخت . گنجشک ها آمدند . حالا مي چسبيد . بعد حمام کردم خيس دراز کشيدم و سرم را گذاشتم لبه ي پنجره تا آفتاب داغ موهايم را خشک کند . خسته بودم . خوابم گرفت ، بيدار که شدم هنوز ماه نبود . به پنجره گفتم : بيا نقاشي کنيم . و بوم را برداشتم . درخت داشت تمامي مي شد . درخت زنداني که از بالا نگاهش مي کرديم من و ماه و پنجره اسارتش را مي ديدم و مردم فقط بر گ هايش را از دور . يک نخل خيلي خيلي بزرگ که از وسط يک عالمه ساختمان ريز و درشت زده بيرون . نه که وسط آنها روييده باشد . آنها دوراو روييده بودند . مثل قارچ سمي دور يک گل . رنگ هام داشت ته مي کشيد به پنجره گفتم : بايد رنگ بخرم . کمي پياده روي هم بد نيست از روي پل مي روم با ماهي ها و مرغهاي دريايي هم قرار داشتم يادم نبود . رفتم مغازه ي رنگ فروشي . ولي فروشنده خودش را عرضه کرد ديدم پولم اندازه نيست همان رنگ را خريدم . آقاي مغازه دار به جاي بقيه ي پولم شماره ي تلفنش را داد . شب که شد به ماه و پنجره گفتم : مي خوام پرتره ي آقاي مغازه دار رو بکشم بهش زنگ بزنم و بخوام مدلم بشه ؟ ماه صورتش را توي ابروها فرو برد و باد پلک هاي پنجره را بست . من تلفن زدم . ماه هر شب لاغرو لاغر تر مي شد . به پنجره ...
نقاشي هاي دختركم
دنياي بادكنكهاي رنگارنگ نوژا بر روي كاغذ مربی نوژا (نیلوفر جون) از این نقاشی خیلی راضی بود و در دفتر روزانه نوژا از این نقاشی تعریف کرده بود. نقاشي با موضوع كتاب گوزن و گوسفند شهر و خيابان تنگ و ماهي دخترم نماي تنگ و ماهي رو از بالا نگاه كرد و كشيد. الحق نقاشي سختي بود ولي تونست زوايا و انحناي تنگ رو توش مشخص كنه. اینم نقاشی آدمک عینکی
پنكوسي خالدار (گربه ماهي خورشيدي)
نام علمي: Horabagrus brachysoma اسامي عمومي: Sun Catfish ( گربه ماهي خورشيدي ) خانواده: Bagridaeزيستگاه اصلي: آسيا ؛ هندوستان و مزرعه هاي پرورش ماهي در تايلندحداکثر اندازه: 17 اينچ / 45 سانتيمترطول عمر: حدود 10 سالتشخيص جنسيت: مشخص نيست ، شايد ماده ها بدن پهن تري دارند. تغذيه: غذادهي به اين ماهي کار ساده اي است. تمامي غذاهاي آماده يا منجمد ، بسيار حريصانه توسط اين ماهي خورده مي شوند. خلق و خو : صلح جوست و با همنوعان خودش و نيز با ساير ماهيان رفتاري دوستانه دارد اگر چه نبايد در مورد ماهيان کوچک به او اعتماد کنيد. آنچه تهديدشان مي کند: ماهيان بزرگتر و مرغان ماهيخواردکور تانک: اين ماهي در برابر نور زياد، رفتاري خجالتي از خود بروز مي دهد و روزها فقط در صورتيکه تانک در فضايينيمه تاريک قرار گرفته باشد، از مخفيگاهش خارج مي شود. فضاهاي غار مانند (يا استفاده از گياهان به مقدار زياد براي کوچکترها ) مطمئنا" مورد نيازاست. درجه حرارت: 73 تا 77 درجه فارنهايت / 23 تا 25 درجه سانتيگراداسيديته آب: 6.5 تا 7.2 PH
زندگینامه سهراب سپهری
اهل كاشانم پيشه ام نقاشي است گاه گاهي قفسي ميسازم با رنگ, ميفروشم به شما تا به آواز شقايق كه در آن زنداني است دل تنهايي تان تازه شود چه خيالي, چه خيالي, ... ميدانم پرده ام بيجان است. خوب مي دانم, حوض نقاشي من بي ماهي است. سهراب سپهري پانزدهم مهرماه 1307 در كاشان متولد شد و چند ماهي پيش از كودتاي 28 مرداد, در خردادماه 1332 دوره نقاشي دانشكده هنرهاي زيبا را به پايان رسانيد؛ علاقه به شعر و نقاشي در سهراب به موازات هم رشد يافت چنان كه پا به پاي مجموعه شعرهايي كه از او به چاپ ميرسيد, نمايشگاه هاي نقاشي او هم در گوشه و كنار تهران برپا ميشد و او گاهي در كنار اين نمايشگاه ها شب شعري هم ترتيب ميداد؛ تلفيق شعر و نقاشي در پرتو روح انزوايي و متمايل به گونهاي عرفان قرن بيستمي, هم به شعر او رقت احساس و نازك بيني هنرمندانه اي مي بخشيد و هم نقاشي او را به نوعي صميميت شاعرانه نزديك ميكرد. تخيل آزاد, سوررئاليسم خفيف, جستجوي روابط متعارف اشياء, مفاهيم آميخته با خيال پردازي از مشخصه هاي آشكار شعر سپهري است. همين ويژگي هاست كه در نظر برخي وي را به تمايلات سبك هندي و قابليت مقايسه با بيدل دهلوي, شاعر عارف و خيال پرداز سده دوازدهم هند نزديك كرده است. سفرهاي سهراب به غرب و شرق عالم و ديدار از رم, آتن, پاريس و قاهره, تاج محل و توكيو براي او بشتر سلوك روحي و معنوي و سير در انفس به حساب ميآمد تا گشت و گذار و جهان ديدگي و سير در آفاق. پيشتر از آن كه به هند و ژاپن سفر كند با فكر و انديشه بودايي و سلامت عارفانه پيشينيان آشنايي داشت, اين سفر آشنايي و علاقه او را ژرف تر كرد و در مجموع به هنر او سيرتي عارفانه و پارسايانه بخشيد. سفر به ژاپن كه به قصد آموختن حكاكي روي چوب, آهنگ آن كرده بود, به او چيزهايي ديگر نيز آموخت؛ اينكه شعرهاي سهراب سپهري را گاهي در حال و هواي "هايكو" يافته اند, اين كه سپهري به داشته هاي خود خرسند و به شهر و ديار و طبيعت رهاي اطراف شهر خود كاشان پاي بند است, هر چند اندك ميتواند نتيجه تاثير اين گونه سفرها باشد, چنان كه توجه او به طبيعت هم در نقاشي و هم در شعر نيز از اين تاثير بلكي دور نمانده است. او چشم به طبيعت داشت و از پيرامونيان خود, كه شايد تنها اندكي از آنان از صداقت و صميميت انساني بالايي برخوردار بودند, پرهيز ميكرد: به سراغ من اگر ميآييد نرم و آهسته بياييد, مبادا كه ترك بردارد چيني نازك تنهايي من علاقه سهراب به هنر و مكتبهاي فلسفي شرق دور, معروف است. اين علاقه را وي با آگاهي توام كرده بود. او به مطالعه در فلسفه و اديان بسيار علاقمند بود. سهراب ابتدا در دهه 1330 به عنوان ...