نت برك
دانبود فیلم آموزش درست کردن حلقه ی گل 1
سلام این فیلم که میذارم طرز درست کردن حلقه ی گل واسه پشت در هست حجمش تقریبا ۲.۷۶ مگابایته خواستم نرم افزار بذارم ولی ذوقم برا فیلم بیشتره دیگه اینکه خوشحالم بلاخره یه دوست دیگه پیدا کردم تا افتخار لینک کردنش رو داشته باشم نمیدونم چرا به صدتا واسه لینک پیشنهاد میدم یکیش قبول میکنه چیز عجیبی مگه اینجاست نمیدونم والله بگذریم پیشنمایش رو ببینیم
معنای برکت
راغب در مفردات مىگويد: اصل كلمه" بركت"،" برك"- به فتحه باء- و به معناى سينه شتر است، و ليكن در غير اين معنا نيز استعمال مىشود، از آن جمله مىگويند:" فلانى داراى بركه است" و" برك البعير" به معناى اين است كه شتر سينه خود را به زمين زد. و چون اين معنا مستلزم يك نحو قرار گرفتن و ثابت شدن است لذا كلمه مزبور را در ثبوت كه لازمه معناى اصلى است نيز استعمال كرده و مىگويند:" ابتركوا فى الحرب- در جنگ پاىبرجا شده و به عقب برنگشتند" و به همين مناسبت آن محلى را كه مردان دلير و شجاعان لشكر موضع مىگيرند" براكاء" و" بروكاء" مىنامند، و نيز در جايى كه حيوان از راه رفتن باز مىايستد و به هيچ وجه تكان نمىخورد مىگويند:" ابتركت الدابة" و آب انبار را نيز به همين جهت" بركه" مىنامند، براى اينكه آب انبار محل ثابت شدن و قرار گرفتن آب است. و" بركت" ثبوت خير خداوندى است در چيزى، و اگر فرموده:" لَفَتَحْنا عَلَيْهِمْ بَرَكاتٍ مِنَ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ" «3» براى اين بوده كه خيرات در زمين و آسمان قرار گرفته، هم چنان كه آب در بركه جاى__________________________________________________ (1) سوره مؤمنون آيه 9 (2) سوره مؤمنون آيه 2 (3) سوره اعراف آيه 92 ترجمه الميزان، ج7، ص: 390مىگيرد. و" مبارك" چيزى است كه اين خبر در آن باشد و به همين معنا است آيه" هذا ذِكْرٌ مُبارَكٌ أَنْزَلْناهُ".سپس مىگويد: از آنجايى كه خيرات الهى از مقام ربوبيتش بطور نامحسوس صادر مىشود، و مقدار و عدد آن هم قابل شمردن نيست، لذا به هر چيزى كه داراى زياده غير محسوسى است مىگويند: اين چيز مبارك و داراى بركت است، روايتى هم كه مىگويد" هيچ مالى از صدقه دادن كم نمىشود" مقصودش همين نقصان غير محسوس است نه كاهش مخصوص كه بعضى از زيانكاران پنداشته و در رد آن گفتهاند: ما ترازو مىگذاريم و از فلان مال، مقدارى صدقه داده سپس آن را بار ديگر مىسنجيم و مىبينيم كه به مقدار صدقه كم شده است. راغب سپس اضافه كرده است كه: مراد از" تَبارَكَ اللَّهُ" اختصاص خداوند است به خيرات. «1»پس بنا بر اين، بركت به معناى خيرى است كه در چيزى مستقر گشته و لازمه آن شده باشد، مانند بركت در نسل كه به معناى فراوانى اعقاب يا بقاى نام و دودمان است، و بركت در غذا كه به معناى سير كردن مردم بيشترى است، و بركت در وقت كه به معناى گنجايش داشتن براى انجام كارى است كه آن مقدار وقت معمولا گنجايش انجام چنان كارى را ندارد.چيزى كه هست از آنجا كه غرض از دين تنها و تنها سعادت معنوى و يا حسى منتهى به معنوى است، لذا مقصود از بركت در لسان دين آن چيزى است كه در آن خير معنوى و يا مادى منتهى به معنوى باشد، مانند آن دعايى كه ملائكه ...
تحلیل رتوریک یک فیلم (براساس رتوریک کنت برک)
تحلیل رتوریک (بلاغی) در کنار نشانه شناسی، تحلیل گفتمانی و تحلیل محتوایی یکی از روشهای تحلیل متن محسوب میشود (چندلر، 1387:29). با این حال آنچنان که ما با روشهای دیگر تحلیل متن آشنا هستیم، با تحلیل رتوریک آشنا نیستیم. اگرچه تحلیل رتوریک میتواند برای تحلیل انواع متون به کار رود اما در اینجا صرفا به یک نمونه تحلیل فیلم براساس اندیشههای رتوریک "کنت برک" اشاره می شود. کنت برک فیلسوف زبان و منتقد ادبی مشهور امریکایی در قرن بیستم است (1897-1993). او به رتوریک و زیباییشناسی علاقهمند بود. کتابهای اصلی برک در اواسط قرن بیستم مورد توجه قرار گرفت. رتوریک انگیزهها (1950)، رتوریک مذهب (1961) و زبان و عمل سمبلیک (1966) از آثار قابل توجه وی در حوزه رتوریک محسوب میشوند. تحلیل پیش رو از سوی برومت (Brummett) نویسنده مقالاتی درباره برک و رسانه های جمعی انجام شده است. برومت در مقاله خود با مطرح کردن ایده "تجهیزات برای زندگی" برک به نقد فیلم "هجوم ربایندگان جسم" میپردازد. تجهیزات برای زندگی تجهیزات برای زندگی (Equipment for living) یکی از ایدههای کنت برک است. او معتقد است رسانهها با استفاده از تمثیلها به ما کمک میکنند تا در رویارویی با موقعیتهای گوناگون زندگی آماده باشیم. آنها ما را مجهز میکنند تا به رویارویی زندگی برویم. کنت برک از ادبیات آغاز میکند. او معتقد است که "ادبيات تجهيز براي زندگي است. از این طريق كه در ميان اشكال، اجزا و ساختارهاي ادبيات، مردم با موقعيتهاي زندگيشان، مواجهه ميشوند. پيروزيشان را جشن ميگيرند و با تراژديهايشان رو به رو میشوند" در سراسر نوشتههاي برک اين ايده ادامه مییابد که انواع، اجزا يا ساختارهاي ادبي به عنوان واكنشهاي مناسب با انواع موقعيتهاي بازگشت پذیر تكرار ميشوند؛ راههاي صحبت كردن درباره جنگ، پيروزي، آشفتگيهاي مدني، مشكلات مادي (جسمي) و غيره وجود دارد كه ما را به نحوی مطمئن براي زندگي در آن موقعيتها آماده میکند. بنابراين این امر به وظيفه انتقادی بركيها نسبت به پيوستن گفتمانها به موقعيتهاي واقعي تبدیل میشود. برك بيشتر بر تخيل و شعر تمركز ميكند تا بر اشكال ديگر گفتمان، اما اندیشه او بر دامنه وسيعي از گفتمانها در رسانههاي مختلف شامل گزارشهاي خبري، خطابهها، آوازهاي عاميانه و غيره سایه میاندازد. هيچ چيزي در تئوريهاي برک وجود ندارد كه آنها را براي کاربرد امروز در اشكال رسانههاي جمعي از جمله رسانههاي الكترونيك نامناسب کند. برومت در تحلیل خود، از اصطلاح گفتمان برای ادبیات برک استفاده ميكند تا محتوای رسانههای جمعی را شامل شود. فیلم هجوم ربایندگان جسم اولین ...
او با ما اصالتا ایرانی است.!!!!!
ایتارتاس دراین خصوص گزارش داد:تحقيقات تازه يك تيم تحقيقات تاريخي!! بر روي اصل و نسب باراك اوباما نشان داده است كه او يك ايراني الاصل است. دكتر اندي واسهول از موسسه تحقيقات تاريخي دانشگاه ام آي تي آمريكا میگوید: مطابق تحقيقات تيم وي، باراك اوباما ذاتا از اهالي جنوب ايران است. به گفته وی ,خاندان اوباما در حقيقت همان خاندان معروف اُوباماي بوشهر هستند كه در دوران قاجاريه جلاي وطن كرده و طي چند نسل به آمريكا رسيده اند. جد بزرگ اوباما، مير حسن خان اوبامايي كه از ميرآب هاي معروف بوشهر بوده و به همين خاطر اُوباما (يعني "آب با ما" مي باشد) پس از يك نزاع خونين با سقاباشي ناصرالدين شاه قاجار از بوشهر فرار كرده به سرحدات عثماني مي رود. وي ابتدا در حلبچه به عنوان تاجر زردچوبه فعاليت كرده و پس از ارتقا در تجارتش به عنوان تاجر زعفران به شهر حلب (در سوريه كنوني) مي رود. مقارن با ايام مشروطه مير حسن خان در حلب فوت نموده و پسر وي علي اصغر اوباما ، به خاطر ضديت اهالي عثماني با شيعيان ايراني خانواده را به سمت طرابلس مي كوچاند. خاندان اوباما در آنجا به تجارت تنباكو مشغول مي شوند اما پس از ممنوعيت استعمال قليان در آن جا، دسته دسته شده و به جاهاي ديگر مهاجرت مي كنند. در اين ايام كه اندكي قبل از جنگ دوم جهاني بوده پدر بزرگ حسين به همراه خانواده اش جنوب غربي آفريقا مهاجرت مي كنند. وي در آنجا براي امرار معاش از پشم شتران پارچه درست مي كرده و به اسم ايراني "برك" (barak) به فروش مي رسانده كه پس از پايان جنگ جهاني به شدت مورد استقبال قرار گرفته و به همين خاطر از طرف معاون شهردار واشينگتن دي سي به لس آنجلس دعوت مي شود. وي پس از ورود به خاك آمريكا به همراه خانواده اش در تگزاس رحل اقامت مي افكند و به توليد و تجارت برك (در گويش آمريكايي "باراك") مي پردازد. اما پس از چندي به خاطر ممنوعيت واردات شتر و پشمش به آمريكا ورشكست شده و بناچار فرزندانش را به مدرسه مي فرستد. پدر باراك، يعني حسين اوباما پس از طي دوران مدرسه و دانشگاه، تابعيت ايراني-آمريكايي بدست آورده با يك دختر مسيحي ازدواج كرده و سپس به اصرار خانواده همسر خود به ناچار مذهب اسلامي-مسيحي اختيار مي كند اما از انتخاب اسم اسلامي يا ايراني براي فرزند خود منع مي شود. به همين خاطر با انتخاب نام "باراك" كه در حقيقت همان لفظ فارسي برك است، و انتقال نام مياني و نام خانوادگي "حسين اوباما" براي پسرش به هويت خود روي فرزندش ادامه مي دهد. بنا براين گزارش، افشاي اين امر مي تواند دردسر بزرگي براي آينده سياسي اوباما در آمريكا و ايران باشد. همچنين به گزارش خبرنگار آي طنز نيور، دكتر انوشيروان كيهاني زاده ...
کریم قربان نفس شاعر شهیر ترکمن
يئنه بير سؤزماغتانماق دأل، اؤويت دأل مازاريما داش اوتورتماق سارغيت دأل. مله يـرينگ آستيندا- دا داش غيت دأل، باقـيليق شول: شول داشلارا سينگيپ گيت. ********** أگيرت عمارت دير دوستلوق ديين زات. اونى قــُورانگدا- دا حاوليقمالى دأل، اونى بوزانگدا- دا حاوليقمالى دأل. اونى قوران واقتينگ حاوليغيپ قورسانگ – كأن كرپـيچ لنگ خطا دوشمگـى آخمال اونى بوزان واقتينگ حاوليغيپ بوزسانگ – اوزال ساقغالين سيرديريپ، قويبـريأردى عاقلينى، ايندى عاقلين سيرديريپ، قويبـريـپدير ساقغالين. ********** اؤز سچـن كأرين اونگارسا هركيم يآرپى ينگلدرميش دنيأنينگ يوْكين. يكجه هنأره يؤره تسنگ حؤكوم- ايلينگه برگيدار بولماشينگ بسدير. ********** دؤور شئـيله ميش آ غيز، نأمه حانميدينگ سن، گه ينياسينگ بئيله قيممات، هر ياغليغينگ ايكى قويون، هر يوْزوْگينگ بير بـدو آت، هر كؤينه گينگ بهاسينا آليپ بولجاق ايكى سيغير، گلين نأمه دأنجيره يأسينگ، چوْيره ديمى اؤنگكى ديشينگ آلتين سنى ييگديلمأندير، قيرق بولوپدير اوتوز ياشينگ، هم پول سچدينگ هم قاررادينگ هم ديشينگه بردينگ جبر ايللر شه يديأ، منم شه يتديم. دؤور شئـيله، دؤور. قونگشيم ديدى: " تويدان بأرى ايش اده نوق اوغلوم آننا"، اوغلونگ آننا ايش ادرمى؟ اؤينوْنگ قوشى دوقغوز توننا اوجاقدا- دا اؤوچ اتى بيلقيلداپ دور بيغير- بيغير، واخ شئيديأسدا، بيز قورالى، دؤور شئـيله، دؤور. اون اوطاغـلى كؤشك قوروپسينگ كششيك آقا برك الله، يؤنه، بواون كؤپرأكدألمى دؤرت بأش سانى قارا كللأ؟ گؤريأن ولى بير آيليق دأل، كيسه جيگينگ اؤرأن آغير، چووئن وقتى اور چولپـينى، دؤور شئـيله، دؤور كؤشه ك نيرأ حاوليغياسينگ، عجله مى جناياتا، كابينانگدا مله گلين، اؤزينگ بولسا جووان آتا، بأش اون مينوت گيچ بارسانگدا توى ايه سى ادر صابير دؤوره گؤرأ سورمك گره ك، دؤور يوْريك، دؤوْر. آى قونگشى جان، آياقلارينگ كسيلدى له ايشيگميزدن اوزاللار-آ تأ ياتيانچاق، دوْشمزدينگم دوْشگميزدن، يادلاشارديق گچنلرى،اوقاشارديق قوشغى- شيغير، شيغير- پـيغير ياتدان چيقدى. دؤور شئـيله، دؤور. آى دوغانجان، آلداپ دورما باقيپ اولينگ گؤره جينه، اينگ بولماندا بيرجه چينى، قوش آخبـتى، سؤز ايچينه سنگ يرينگه من اوتانيپ، يوْزوْم بولدى قارا كؤموْر، آلداماسانگ ايش بيته نوق. دؤور شئـيله، دؤور. كه يگيم ايندى چاغا دأل سن، چن بولوپدير دوْزل سنم حانها سر ات حاميرى- دا يوغروپ اوتير قاررى انه نگ حانى دررو الينگ يوودا، ايجك نانينگ اؤزينگ يوغور اجم جاندان آيلانايين. دؤور شئـيله، دؤور آ حاو اينيم دوْيندألديمى اؤز دوستونگا وپانگ حاقدا گوْپ-گوْپ اديپ قند دره گينه ...
نگرشی بر اكثر ایسم ها بصورت مختصر
فمینیسم ( Feminism ) واژه فمینیسم از كلمه لاتین Femina یعنی جنس زن گرفته شده است. و در قرن نوزدهم برای توصیف زنانه شدن بدن مرد یا توصیف زنانی كه خصوصیات مردانه داشتهاند؛ استفاده میشده است. اما در قرن بیستم این مفهوم تغییر كرد اومانیسم ( Humanism ) كلمات كليدي : اومانیسم، نامهای درباره اومانیسم، رنسانس، انسان باوری، لیبرالیسم، انسان محوری اومانیسم یا انسان باوری، واژهای است که تاریخی به قدمت خلقت انسان دارد. هر جامعهای بر حسب نوع شناخت خود از انسان معنایی برای این واژه در نظر گرفته است اومانیسم ( Humanism ) اصطلاح اومانيسم (2) را در فارسى با واژههايى مانند انسانگرايى ، انسانمدارى ، مكتب اصالت انسان و انسان دوستى معادل قرار مىدهند. اومانيسم در معناى رايج آن ، نگرش يا فلسفهاى است كه با نهادن انسان در مركز تاملات خود، اصالت را به رشد و شكوفايى انسان مىدهد مارکسیسم ( Marxism ) كمونيسم به معناي خاصي كه امروز در نقاط مختلف دنيا رايج است كمونيسم ماركسيسم است. زيرا مؤسس كمونيسم "كارل ماركس" فيلسوف آلماني (1883-1818م.) بود كه بعد از ماركس، "فريدريش انگلس (1895-1825م.)"، "لنين" و "استالين" از رهبران كمونيسم بودند امپریالیسم ( Imperialism ) کلمه امپریالیسم در لغت از ریشه امپراتوری مشتق شده است؛ یعنی تشکیل امپراتوری دادن. ولی در اصطلاح به هر نوع گسترش و توسعه ارضی و سلطه قوی بر ضعیف را در برمیگیرد. بدیهی است این نوع امپریالیسم در طول تاریخ همیشه وجود داشته است. ميليتاريسم (Militarism ) به معناي ارتش سالاري مي باشد. به چهار حالت در سازمان ارتش مانند جنگجويي ، سروري ارتش بر دستگاه دولت ، بزرگداشت سپاهگيري و بسيج كشور براي هدف هاي نظامي را ارتش سالاري گويند ماکیاولیسم ( Machiavellism ) عبارت است از مجموعه اصول و روشهای دستوری که نیکولو ماکیاولی سیاستمدار و فیلسوف ایتالیایی (۱۴۶۹-۱۵۲۷) برای زمامداری و حکومت بر مردم ارائه داد. نازیسم (Nazism ) نازیسم عنواني است براي حكومت آلمان در دورة "آدولف هيتلر" و گاهي هم رديف معناي فاشيسم مي باشد. و نيز نازي علامت اختصاري "حزب ناسيونال سوسياليست كارگران آلمان" به رهبري هيتلر است. كمونيسم(communism) کمونیسم از ریشهء لاتینی (یونانی) کمونیس به معنای اشتراکی گرفته شده است. (داریوش آشوری , دانشنامهء سیاسی , ص 261) اصطلاح کمون و کومون به معنای اشتراکی در قرن نوزدهم نخستین بار در فرانسه به کاررفت و اصطلاح که در بر گیرندهء یک نوع طرز تفکر و ایدئولوژی خاص است . نیهیلیسم ( Nihilism ) نيهيليسم يا هيچ انگاري ، اين اصطلاح از واژه (نيهيل) در زبان ...