نبرد دو شیر نر
ابر گردباد های یان از فضا
نبرد غولهای آفریقا منبع: سایت نشنال جیوگرافیکاین فیل می خواست از رودخانه چوبه رد شود که با ممانعت اسب آبی مواجه شد. اسب آبی این منطقه را قلمرو خود می دانست.اسب آبی خطرناکترین پستاندار مهاچم در آفریقا است. آرواره عظیم او می تواند یک انسان را با یک گاز به دو نیم کند. تنها موجودی به ابعاد یک فیل بالغ می تواند با او روبرو شود.نیکول کامبر حقوقدان 43 ساله که این عکس را تهیه کرده است، چنین گفته که با رسیدن فیل های بیشتر این اسب آبی میدان رقابت را به آنها واگذار کرد و از صحنه گریخت.با این که پوست اسب آبی بسیار ضخیم است، دندانهای شیر نر بالغ می تواند آن را سوراخ کند. تصویر زیر که توسط آندرو شومن در آفریقای جنوبی گرفته شده، حمله دو شیر نر بزرگ را به یک اسب آبی جوان نشان می دهد. پس از ساعتها نبرد آن دو شیر نر توانستند بر اسب آبی غلبه کنند.معمولا کروکودیل ها جرات حمله به فیلهای بالغ را ندارند. اما گرسنگی باعث شده این کروکودیل رودخانه نیل به یک فیل کوچک و مادر وی حمله کند. 15 دقیق نبرد بدون نتیجه برای کروکودیل خاتمه یافت و جسارت فیل کوچک باعث رها شدن خرطوم مادر از دهان کروکودیل شد. برچسبها: حیات وحش، اسب آبی، فیل، کروکودیل، شیر، تصویر جالب شکار گوزن جوان توسط عقاب طلایی http://frenchtribune.com/teneur/1319983-golden-eagle-cling-young-sika-deerپژوهشگران حیات وحش در سیبری شرقی مشغول مطالعه بر روی گونه در خطر انقراض ببر سیبری بودند که دوربین مخفی آنها بطور خودکار لحظه شکار گوزن جوان سیکا توسط یک عقاب طلایی نیرومند را ضبط کرد.تاریخ: 09/24/2013 برچسبها: عکس، عکس جالب، عقاب طلایی، گوزن، شکار، حیات وحشتصاویر نجومی برگزیده عکس های نجومی زیر به عنوان عکس های سال 2013 انتخاب شده اند.منبع: Yahoo Newsستاره دنباله دار Panstarrs که هسته آن عمدتا از یخ و صخره تشکیل شده است. در حالی که هسته آن تنها چند کیلومتر قطر دارد دنباله آن صدها هزار کیلومتر طول دارد. تصویری از دنباله کهکشان راه شیری برچسبها: نجوم، راه شیری، تصاویر جالب، تصویر جالب تصویر پرتاب شدن قورباغه به فضا! ...
شیر ( شیر ایرانی )
مشخصات : شیر جانوری با وزن ۱۵۰ تا ۲۵۰ کیلوگرم برای نرها و ۱۲۰ تا ۱۸۲ کیلوگرم برای ماده هاست . بیشترین وزن یک شیر در جهان ۲۷۲ کیلوگرم بوده است . اندازه ی بدن شیرها بین ۱۴۰ تا ۲۰۰ سانتی متر و طول دم آنان از ۶۵ سانتی متر تا یک متر است . شیر موجودی است که در قلمرو اختصاصی خود روزانه ۲۰ ساعت استراحت می کند . اکثر شیرها در روز شکار می کنند اما در مناطقی که آنها شکار می شوند یا مورد هجوم دیگر موجودات قرار می گیرند ، شب ها و مخصوصا ساعات اولیه ی شب به شکار می پردازند .زیست گاه : شیرها در مناطق گوناگونی مانند جنگل های نه چندان انبوه ، بیشه ها ، نیزارها ، بوته زارها ، علف زارها و دشت های نزدیک به آب زندگی می کنند . این جانوران مانند دیگر گربه سانان به آب علاقه دارند و از آن دوری نمی کنند . قلمرو و گروه : شیرها گروه هایی را تشکیل می دهند که معمولا ۳ شیر نر و ۱۵ شیر ماده به همراه توله ها در یک قلمرو مشخص زندگی می کنند و شیرهای نر مجرد که از گروه رانده می شوند با هم یک گروه را تشکیل می دهند . بر خلاف بسیاری از جانوران ، شیر نر ، شیرهای ماده و توله ها را ترک نمی کند و از آنان و قلمرو آنان در برابر دشمن حفاظت می کند . شیرها دشمنی پایان ناپذیری با کفتارها بر سر قلمرو دارند . بسیاری از اوقات هم بین این دو پستاندار ، نبرد برای طعمه ی شکار شده صورت می گیرد . شیرها و کفتارها به صورت دسته جمعی نبرد می کنند و این جنگ ها تلفات زیادی برای هر دو گروه دارد . مخصوصا کفتارها بیشتر صدمه می بینند . یک شیر ماده که عصبانی یا گرسنه باشد می تواند با ۱۲ کفتار مقابله کند . اما کفتارها هم به قدرت گروهی خود در نبرد با شیرها اتکا می کنند . در یکی از نبردهای شیر و کفتار بر سر قلمرو در جنوب آدیس آبابا ( پایتخت اتیوپی ) که دو هفته به طول انجامید ، ۳۵ کفتار و ۶ قلاده شیر از بین رفتند و در نهایت شیرها پیروز شدند .تولد و مراحل رشد : شیرهای ماده ۱۰۲ تا ۱۰۳ روز باردار هستند و پس از آن ۱ تا ۶ توله به دنیا می آورند . در بیشتر مواقع تعداد توله ها ۲ تا ۳ قلاده است . این توله ها تا ۶ ماهگی از شیر مادرشان تغذیه می کنند در صورتی که از ۳ ماهگی می توانند گوشت هم بخورند . این شیرهای جوان در ۱۸ ماهگی قادر به زادآوری هستند و در ۵ سالگی کاملا بالغ می شوند . تا ۴ الی ۵ ماهگی ، یک یا دو شیر بالغ در زمانی که گله برای شکار رهسپار می شود در منطقه ی امنی باقی می مانند و از توله ها نگهداری می کنند . پس از شکار ، شیر ماده ای بازمی گردد و شیرهای بالغ و توله ها را با خود به محل شکار می برد . توله شیرها پس از ۴ ماهگی می توانند هنگام شکار با مادر خود باشند .رژیم غذایی و شکار : طعمه های شیر به منطقه ...
نماد شیر و گاو و اثر آن در تفكرباستان
بعضی حیوانات در تفكر مردم باستان نقشی اساسی دارند و نیروهای ماورایی و فوق انسانی به آنها نسبت داده میشود.مردم دوران باستان با این عقاید زندگی میكردهاند و امیدها و بیمهایشان اینگونه شكل میگرفت. خبرگزاری میراث فرهنگی ـ گردشگری ـ شیر و گاو از آن عناصری هستند كه در هنر و همینطور تفكر مردم باستان نمودی بارز دارند و در بسیاری از مواقع در ارتباط با هم دیده میشوند. برای بررسی نماد شیر و گاو بهتر است كه در ابتدا آنها را به طور مجزا بررسی كنیم و سپس به ارتباط میانشان بپردازیم. شیر: نماد شیر از آن نمادهایی است كه هم در معنی خوب به كار رفته است و هم در معنی بد. شیر به عنوان سلطان جنگل شناخته شده است، پس با پادشاهان و سلاطین در ارتباط است .در واقع همانطور كه شیر سلطان حیوانات است شاه نیز سلطان آدمیان است.(البته بد نیست بدانیم كه شیر در دشت زندگی میكند نه در جنگل) شیر نماد عظمت، قدرت، دلیری، عدالت و قانون است و از طرفی دیگر نماد بیرحمی و جنگ است. پیدا شدن شیر در هنر مصر و بینالنهرین و ایران باستان نشان میدهد كه این حیوان روزگاری در این مناطق میزیسته است . ظاهرا شیر موجود در بینالنهرین و حوالی آن در قرن بیستم میلادی كشته شد و آخرین شیر ایرانی هم حدود هشت دهه پیش شكار شد. اما وجود این حیوان اثرش را بر اعتقادات و فرهنگ مردم از مدتها قبل باقی گذاشته است. در كهنترین نقوش و تصاویر، شیرها نگهبان پرستشگاهها، قصرها و آرامگاهها بودند و تصور میرفت درندهخویی آنها موجب دور كردن تاثیرات زیانآور باشد. بنابر كتابهای جانورشناسی قرون وسطی شیر نماد رستاخیز است. زیرا تصور میكردند كه توله شیرها، مرده متولد میشوند و تنها در روز سوم هنگامی كه پدرشان نفس خود رار بر آنها میدمد، زنده میشوند. در ادبیات، شیر استعارهای شایسته برای پادشاهان دوستار جنگ است. شیری كه یك گراز را میكشد معرف نیروی خورشید است كه گراز زمستان را از پا درمیآورد. شیر و بره در كنار هم نماد بهشت بازیافته، وحدت آغاز هستی، عصر طلایی و رهایی از تعارض است. در زیر نماد شیر را در فرهنگهای مختلف بررسی میكنیم: بودایی: مدافع قانون و خرد بوداست. گاهی بودا روی تخت شیرنشان مینشیند. شیر و توله شیری در چنگالش یعنی حكمرانی بودا بر جهان و به معنی دلسوزی است. غرش شیر یعنی بیباكی بودا. در آیین بودا، شیر نماد خود بودا و اصول او بود. سومری: نشان خدای مردوك هندویی : شیر نماد درنده خویی مخرب یكی از خدایان است. میترایی: شیر همراه گاو نر، نماد مرگ است. در آیین میترایی مهر ...
سلطان واقعی جنگل
شیر سفید زیست گاه : شیرهای سفید در مناطق گوناگونی مانند جنگل های نه چندان انبوه ، بیشه ها ، نیزارها ، بوته زارها ، علف زارها و دشت های نزدیک به آب زندگی می کنند . این جانوران مانند دیگر گربه سانان به آب علاقه دارند و از آن دوری نمی کنند .قلمرو و گروه : شیرها گروه هایی را تشکیل می دهند که معمولا 3 شیر نر و 15 شیر ماده به همراه توله ها در یک قلمرو مشخص زندگی می کنند و شیرهای نر مجرد که از گروه رانده می شوند با هم یک گروه را تشکیل می دهند . بر خلاف بسیاری از جانوران ، شیر نر ، شیرهای ماده و توله ها را ترک نمی کند و از آنان و قلمرو آنان در برابر دشمن حفاظت می کند . شیرها دشمنی پایان ناپذیری با کفتارها بر سر قلمرو دارند . بسیاری از اوقات هم بین این دو *****دار ، نبرد برای طعمه ی شکار شده صورت می گیرد . شیرها و کفتارها به صورت دسته جمعی نبرد می کنند و این جنگ ها تلفات زیادی برای هر دو گروه دارد . مخصوصا کفتارها بیشتر صدمه می بینند . یک شیر ماده که عصبانی یا گرسنه باشد می تواند با 12کفتار مقابله کند . اما کفتارها هم به قدرت گروهی خود در نبرد با شیرها اتکا می کنند . در یکی از نبردهای شیر و کفتار بر سر قلمرو در جنوب آدیس آبابا ( پایتخت اتیوپی ) که دو هفته به طول انجامید ، 35 کفتار و 6 قلاده شیر از بین رفتند و در نهایت شیرها پیروز شدند .تولد و مراحل رشد : شیرهای ماده 102 تا 103 روز باردار هستند و پس از آن 1 تا 6 توله به دنیا می آورند . در بیشتر مواقع تعداد توله ها 2 تا3 قلاده است . این توله ها تا 6 ماهگی از شیر مادرشان تغذیه می کنند در صورتی که از 3 ماهگی می توانند گوشت هم بخورند . این شیرهای جوان در 18 ماهگی قادر به زادآوری هستند و در 5 سالگی کاملا بالغ می شوند . تا 4 الی 5ماهگی ، یک یا دو شیر بالغ در زمانی که گله برای شکار رهسپار می شود در منطقه ی امنی باقی می مانند و از توله ها نگهداری می کنند . پس از شکار ، شیر ماده ای بازمی گردد و شیرهای بالغ و توله ها را با خود به محل شکار می برد . توله شیرها پس از 4 ماهگی می توانند هنگام شکار با مادر خود باشند .رژیم غذایی و شکار : طعمه های شیر به منطقه ای که در آن زندگی می کند بستگی دارد . شیر از جانورانی همچون گورخر ، غزال ، آهو ، بز کوهی آفریقایی ، گراز و دام های اهلی مانند گاو و گوسفند تغذیه می کند . آنها همچنین به صورت گروهی ، گاومیش های وحشی آفریقا ، زرافه های بلند قامت و بچه فیل ها و حتی گاهی فیل های غول پیکر را شکار می کنند . حتی دیده شده است که شیر پرندگان و کروکودیل ها را هم شکار می کند . در مناطقی از آفریقا شیرها فقط به یک طعمه وابستگی پیدا کرده اند و شاید همین امر باعث شود گونه ای ...
سرگذشت نبرد رستم با کک کوهزاد
سرگذشت نبرد رستم با کک کوهزاد چنین گفت دهقان دانش پژوه مر این داستان را ز پیشین گروه که نزدیک زابل به سه روزه راه یکی کوه بد سر کشید بماه به یکسوی او دشت خرگاه بود دگر دشت زی هندوان راه بود نشسته در آن دشت بسیار کوچ ز افغان و لاچین و کرد و بلوچ کجا بود آنکه بغایت بلند بلندیش افزونتر از چون و چند زده کنگرش طعنها بر فلک رسیده سر تیغ او بر ملک یکی قلعه بالای آن کوه بود که آن حصن از مردم انبوه بود مر آن حصن را نام مرباد بود ازو جان نابخردان شاد بود بدژ در یکی بد کنش جای داشت که در رزم با اژدها پای داشت نژادش ز افغان سپاهش هزار همه ناوکانداز و ژوبین گذار به بالا بلند و به پیکر سطبر بحمله چو شیر و به پیکار ببر دو رانش بماننده ران پیل که رزم چوشانتر از رود نیل به نیرو جدا کردی از که کمر گریزان رزمش بدی شیر نر کهنسال و با زور و بیدار بود که جنگ و پیکار هشیار بود چو پیکار جستی ز مردان مرد ز مردان برآوردی از گرز گرد ورا نام بودی کک کوهزاد بگیتی بسی رزم و بودش بیاد هزار و صد و هژدهاش سال بود بسی بیم ازو در دل زال بود بزال و بسام نریمان گرد نموده به گرشاسب هم دستبرد بسی رزمشان رفت باکک یلان نگشتند پیروز خرد و کلان بسی رزم با سام یل کرده بود دلش را باندوه بسپرده بود نتابید با او به پیکار سام نه کک را ز او سر درآمد بدام نریمان نتابید با او بجنگ که در جنگ رفتی همیشه بکنگ بپهلو زبان حصن را کنگدان بر آن کنگ در کک بدی جاودان چنان بد که هر سال ده چرم گاو پر از زر گرفتی همی باز و ساو همی داد این باژ را زال زر دگر مه بمه هدیها بی شمر که بر زابلستان نبندند راه زند تا در هندوان با سپاه ازو زال زر بیم بسیار داشت شب و روز ازو درد و تیمار داشت چو رستم بیامد ز کوه سپند ز دل زال زر گشت اندیشهمند شب و روز اندیشهاش یار بود ز فرزند با بیم بسیار بود همی بیم بودش که آن ارجمند چو گردد به نیرو و بالا بلند مبادا که تازد سوی کوهزاد دهد زندگانی خود ر ا بباد برستم دو پهلو شب و روز بود که همراز و هم یار ...
حدس میزنید قوییترین لگد متعلق به کدام جانور است؟
لگد زدن یا جفتک پراندن، یکی از خطرناکترین ابزارهای دفاعی جانورانی مانند الاغ، شترمرغ و زرافه است؛ اما قویترین لگد متعلق به گورخر است که با یک ضربه کاری میتواند یک شیر نر ۲۲۰ کیلویی را از پای درآورد.گورخرها برخلاف ظاهر آرامی که دارند، جزو خطرناکترین موجودات آفریقا به شمار میروند. آنها در هر لگد میتوانند تا ۱۵هزار نیوتن نیرو معادل وزن جسمی ۱٫۵ تنی اعمال کنند. با چنین نیرویی میتوان یک سکه را خم کرد یا بزرگترین استخوان بدن انسان را شکست. لگد گورخر میتواند یک انسان ۷۵ کیلوگرمی را تا ارتفاع ۳ متری به بالا پرت کرده و او را ۷ متر دورتر به زمین بکوبد و صدالبته که هیچ انسانی نمیتواند از چنین ضربهای جان سالم به در ببرد.گورخرها علاوه بر این لگدهای خطرناک، آروارههایی قوی دارند و با پیچاندن گردن خود، میتوانند با یک گاز استخوانهای دست و بازوی انسان را بشکنند. به همین دلیل، حتی محیطبانان آفریقا هم کمتر جرات میکنند به این جانور نزدیک شوند. مرگبارترین این لگدپرانیها در فرار از دست شکارچیانی مانند شیر یا نبرد دو گورخر نر مشاهده میشود.این عکس را جاستین باون در ماسایمارای کنیا ثبت کرده است.منبع: خبرآنلاین
مقایسه ی اسفندیار با رستم درهفت خوان و روایت های دینی
علّت هفت خوان دو پهلوان این نوشتار با بررسی ساده و مقایسه ای کارهای هر دو پهلوان در هفت خوان خویش سعی دارد تا دید درستی نسبت به کارهای وجایگاه هرکدام از قهرمانان در شاهنامه به ما بدهد. هفت خوان اسفندیار با پیدایش زرتشت وگسترش دین بهی، ارجاسب تورانی به بلخ یورش می برد و زرتشت و هیربدان آتشگاه بلخ را در هنگامه پرستش در برابر آتش مقدّس می کشد. درکتاب روایات پهلوی آمده: زرتشت در77 سالگی به دست تور برادروش در خور روز 11 ماه دی کشته شد. لهراسب کهن سال هم که به دفاع از شهر برمی خیزد، به قتل می رسد. گشتاسب شاه، فرزندش اسفندیار را با نویدِ دادن تاج و تخت، برایِ گرفتنِ انتقامِ خونِ کشته شدگانِ بلخ و رهایی خواهران اسیرش، راهی فتح رویین دژ می کند. اسفندیار با گفته های گرگسار تورانی، که در نهان خواستار نابودی اسفندیار است، از وجود هفت گذرگاه سخت در راه رویین دژ آگاه می شود، امّا با شجاعت از آن ها می گذرد که در شاهنامه هفت خوان اسفندیار نامیده می شود. هفت خوان رستم رستم به فرمان زال زر برای رهایی کی کاووس به هیچ راهنمایی به مازندران می رود. کی کاووس، شاه سبک سر کیانی است که هردم به خیالی و هوسی نو دست می زند و این بار هم نسنجیده به وسوسه ی نوای خنیاگری به مازندران یورش برده و در دست دیوان اسیر و نابینا شده است. در مسیر رهایی شاه و دیگر اسیران است که کارهای رستم، هفت خوان او را شکل می دهد. خوان اوّل رستم در راه مازندران در دشتی بعد از شکار به خواب می رود. رخش با شیری اهریمنی که آن جا مأوا داشته به نبرد پرداخته و آن را می کشد. رستم بیدار می شود و با شگفتی به این جریان می نگرد، سپس رخش را سرزنش می کند که اگر اوکشته می شد، رستم چگونه به مازندران می رفت؟ امّا اسفندیار در خوان اوّل خویش، پس از سپردن ارتش به پشوتن، به تنهایی به جنگ با دو جفت گرگ اهریمنی با ظاهری دهشتناک و هراسناک می رود که شاهزاده ی کیانی با دلاوری هر دو را می کشد، سپس به درگاه دادار به نیایش می پردازد. خوان دوم رستم و رخش به بیابانی سوزان می رسند و زمانی که ازشدّت تشنگی به سوی مرگ می رود. به درگاه خداوند دعا می کند، پس میشی را می بیند و در پی او برای یافتن آبشخورش به چشمه ای می رسد و نجات پیدا می کند سپس به درگاه خداوند به دعا می نشیند. خوان دوم گرگسار به اسفندیار از وجود دو جفت شیر می گوید و امیدوار است این بار شاهزاده به دست شیران کشته شود، امّا اسفندیار در نبرد با دو شیر نر و مادّه ی هول انگیز هر دو را یکی پس از دیگری نابود می کند. خوان سوم رستم باز هم به خواب می رود و رخش از وجود اژدهایی در آن جا آگاه می شود. هنگام نزدیک شدن اژدها دوبار ...