نبرد دوبرمن
چگونه سگی مهاجم داشته باشیم
تقریبا همیشه در درمانگاه با این سوال روبرو هستم که افراد خواهان سگی هستند که ترسو نباشد و به غریبه ها حمله کند و به اصطلاح گیرند ( گیرنده) باشد. پاسخ به این سوال در یک جمله نمیگنجد و نیاز به شناخت رفتار سگها، ارتباط متقابل با آنها و صرف روزانه وقت با آنها دارد. ضمن اینکه باورهای نادرست زیادی هم در ذهن افراد هست که اصلاح کردن آنها به این سادگی ها هم نیست مثل بستن یا زندانی کردن سگ در یک محل تاریک، که نه تنها انسانی نیست بلکه مفید به فایده هم نیست و جزو کارهایی است که برخی از ما بعنوان ساده ترین راه انتخاب میکنیم. سگ در این روش پرخاشگر و عصبی و به نوعی افسرده خواهد شد که نوعی اختلال روانی است و همانند انسانهای روانی تعادل شخصیتی خود را از دست خواهد داد. چنین سگی قابل اعتماد نیست و البته شاید برخی چنین سگی را که بدون صرف وقت و هزینه صرفا به افراد حمله میکند به یک سگ نگهبان فهیم و باهوش ترجیح میدهند! پرخاشگری قدرتی مضر و نیرویی تهدید کننده اعضای خانواده و اطرافیان سگ است . پرخاشگری را هیچگاه نباید با خصوصیت محافظ بودن یک نژاد اشتباه گرفت . محافظ بودن سگ به آن معنی است که قدرت و سلطه جویی خود را در مواقع ضروری برای حفاظت از خانواده و املاک به کار ببرد. رفتارهای روانی سگ بیانگر آنست که سگ به درستی اجتماعی نشده و یا به درستی آموزش ندیده باشد , این آموزش مربوط به صاحب سگ و هم خود سگ هست , در مواقع بسیاری , رفتار و برخورد اشتباه صاحبان سگها و برخوردهای فیزیکی آنها موجب پرخاشگری های سگهایشان می شود که این امر به خاطر کم اطلاعی و بی اطلاعی صاحبان هست . به یاد داشته باشید که سگ پرخاشگر در مواقع بسیاری مطیع صاحب خود نخواهد بود و این مطلب امکان بروز حوادث جبران ناپذیر را در مکانهای عمومی, افزایش خواهد داد . مهمترین خصوصیت یک نژاد و یک سگ برای صاحبش مطیع بودن آنست , اگر سگ نگهبان قدرتش را به رخ صاحبش بکشد , بی شک مطیع او نیز نخواهد بود , این بدان معنی است که هر کاری که دوست داشته باشد , می کند , قدرتش را می تواند در هر جهتی که خودش صلاح بداند استفاده کند , این معنی دیگریست از واژه ی فاجعه! با بررسی جنبه های حقوقی حمله سگ به شهروندان بیشتر با ابعاد مختلف آن آشنا میشوید. بعضی از افراد تفاوت میان پرخاشگری و غریزه ی محافظت را نمی دانند, این اشتباه موجب می شود که یا صاحبش بدون توجه از کنار این مورد بگذرد و یا حتی آن را تشویق کند , که این برخورد در گذر زمان باعث می شود که خود سری و پرخاشگری برایش جا بیفتد.یک سگ محافظ می تواند خطر واقعی را تشخیص دهد , به همین علت , اگر شما یک سگ واقعی محافظ دارید , همین خصوصیت موجب می شود که شاید ...
نقد و بررسي بازي assassins creed:III
در ابتدا و با توجه به پایان رسیدن داستان سه گانه Assassin’s Creed و بسته شدن پرونده‌اش، جا دارد شیوه روایت داستان این مجموعه را کمی مورد بررسی قرار دهیم. تقریبا غیر ممکن است شما با تکیه بر دانش بدست آمده از داستان عناوین اصلی Assassin’s Creed و بدون بهره‌گیری از انبوه مطالبی که در قالبی غیر از بازی ویدئویی درباره فرنچایز مورد بحث منتشر شده، درک کاملی از اتفاقات و رویدادهای این سری به دست آورید. هستند کسانی که از به قتل رسیدن Lucy Stillmanبهت زده‌اند. از Daniel Cross اطلاعات کمی دارند و هیچگاه از وقایعی که درDLCهای متعدد به وقوع پیوسته بی اطلاع‌اند. البته شاید بعضی‌ها معتقد باشند که برای دانستن تمامی زوایای داستان ،باید هزینه‌هایی اضافی برای خریدDLC هاخرج کرد. اما فرض کنید برای تماشای فیلمی به سینما رفته‌اید، آغاز فیلم عالیست، کاراکتر‌ها به خوبی پرداخت شده‌اند. جوی که داستان ارائه می‌دهد، کاملا درگیر کننده است و همه چیز به خوبی پیش می‌رود. سوالات فراوانی در ذهنتان نقش بسته و با نزدیک شدن به پایان خود را آماده در آغوش کشیدن حقیقت و درک داستان میکنید. ولی بر خلاف انتظارتان فیلم با پایانی گنگ به پایان می‌رسد. تا اینجا نیز مشکلی نیست، چرا که هستند فیلم‌هایی که متناسب با سبکشان پایان‌هایی این چنینی می‌طلبند. ولی اوضاع وقتی خراب می‌شود و احساس میکنید مورد سواستفاده قرار گرفته‌اید که در هنگام خروج از سالن سینما، متوجه آگهی تبلیغاتی از سوی سازندگان اثر میشوید که نوشته : "برای درک بهتر فیلم و تجربه پایان داستان کتاب زیر را خریداری کنید."در آن لحظه است که با خود میگوئید: من برای تماشا و لذت بردن از یک اثر سینمایی به اینجا آمده‌ام یاخرید اجباری یک کتاب؟ همین قضیه در مورد سری AC نیزصادق است.Ubisoftدر زمینه AC اکثر اوقات قسمت‌هایی از داستان را به صلاح دید خود از بازی اصلی حذف و بعدها به تحت عنوانDLC به فروش رسانده است.تجربه نیز نشان داده که از حذف قسمت‌های کلیدی داستان هیچ ابایی ندارد. برای مثال،شما را به سیاستی که در مورد داستان Ezio اتخاذ کرد و بعد از انتشار 3 عنوان (اصلی) درباره سرگذشت وی، وقایع واپسین سال‌های عمرش را در انیمیشنی به صورت جداگانه موجود در (Limited Ed. Assassin’s Creed Rev) عرضه نمود، ارجاع می‌دهم. با انجام چنین اعمالی از انسجام و یک پارچگی اثر کاسته می‌شود و برای تسلط بر داستان، باید انواع اقسام داستان‌های مصور، رمان و انیمیشن‌های کوتاه با روایتی جسته گریخته و ناهماهنگ با یکدیگر دنبال کرد. شاید آینده و راز بقای بازیهای ویدئویی در انجام اعمالی نظیر این و یا به فروش رساندن چنین محصولاتی باشد، ولی ...
سگ جرمن شپهرد
ستاندارد ژرمن شفرد اغلب بعنوان سگ کار از آن استفاده می شود. به شجاعت و وفاداری شهرت دارد. سگی است جدی و به نظرمی رسد مقداری از هوش خود را از انسان به ارث برده است ! استعداد بسیار خوبی در آموختن دارد. آنها خیلی دوست دارند که همیشه نزدیک اعضای خانواده باشند و بلعکس از غریبه ها دوری می جویند. ژرمن شپرد سگ اجتماع دوستی است و نباید او را برای مدت طولانی تنها گذاشت. تنها زمانی پارس می کند که لازم باشد. شمه قوی در محافظت و نگهبانی دارد و بهتر است که از سنین پایین به آن آموزشهای اختصاصی داده شود. با حیوانات دیگر کنار می آید و با کودکان بسیار مهربان است. به راحتی می توان آنه را برای اهداف گوناگون اعم از سگ گله، سگ نگهبان، سگ پلیس، راهنمای نابینایان، ناجی و سگ ارتش تعلیم داد. سگ های گرگی حیواناتی باهوش، چابک، فعال، مطیع، منطقی و مهربان نسبت به صاحب خود بوده، بیقرار نسبت به اموختن و با کودکان به راحتی ارتباط برقرار کرده و از استعداد تربیت پذیری بالایی برخوردار هستند. سگهای این نژاد شخصیتی ممتاز داشته، با وجود داشتن بی باکی، جسارت و اعتماد به نفس بالا در برخورد با دشمنان، در مقابل صاحب خود بسیار فروتن و مودب هستند. این نژاد به دلیل خصوصیات اخلاقی منحصر بفردش، برای انجام انواع کارها مورد تعلیم و تربیت قرار گرفته است و در نواحی مختلف جهان به علت جثه قوی، هوش بالا و محاسن اخلاقی استثنایی اش، از آن به عنوان نگهبان، استفاده در جنگها، به منظور غریق نجات در رودخانه ها و دریا ها، جهت نجات بهمن زدگان در کوه های پر از برف و یا جهت نجات افراد به دام افتاده در آتش سوزی ها و زمین لرزه ها و نیز به عنوان سگ پلیس جهت ردیابی ردپای مجرمین استفاده می شوند. از آنجا که سگ های ماده ژرمن شپرد حیواناتی صبور و آرام هستند، از آنها به منظور راهنمایی و هدایت نابینایان نیز استفاده می شود. متوسط طول عمر حیوان در حدود 12 تا 13 سال است. وزن ، ارتفاع وزن در نرها : (30-40) ک.گ در ماده ها : (30-40) ک.گ ارتفاع در نرها : (60-65) س.م در ماده ها : (55-60) س.م مشکلات سلامتی مشکلات کپل ( باسن) و آرنج در آنها شایع است بنابراین قبل خرید توله سگ از سلامت والدین نسبت به این بیماری اطمینان حاصل نمایید. بیماریهای خونی ، مشکلات هضم غذا ، صرع ، اگزما و کوتاه ماندن اندام قابل ذکر می باشد. شرایط نگهداری برای زندگی در آپارتمان مناسب است به شرطی که به آن اجازه فعالیت بدنی روزانه داده شود. در داخل خانه آرام است اما یک حیاط بزرگ برای زندگیش مناسب خواهد بود. به برس كشيدن روزانه نياز ...
سمور دریایی
نام علمی: Enhydra lutris نام عمومی: sea otter ( سمور دریایی ) خانواده: Mustelidae زیستگاه اصلی : سواحل شمالی و شرقی اقیانوس آرام شمالی وضعیت بدنی: بدنش آب لغز است و دم و پاهایی کوتاه دارد. پاهای عقبی این جانور، پرده دار و باله مانند و پاهای جلویی اش کوچک است. بر خلاف بیشتر پستانداران آبی که لایه عایقی از چربی به دور خود دارند، باید برای حفاظت در برابر سرمای آب، به لایه ای از هوا که دور پوستش را احاطه کرده است، متکی باشد. زمان زیادی را صرف آراستن و تمیز کردن خز پر پشت و براقش می کند زیرا اگر از آن به خوبی مراقبت نشود، کیفیت عایق بندی آن کاهش می یابد. وزن: از نظر وزنی، می توان گفت سنگین ترین عضو خانواده سمورهاست. وزن نرهای بالغ بین 22 تا 45 کیلوگرم است در حالیکه جثه ماده ها کمی کوچکتر است و وزنشان به 14 تا 33 کیلوگرم می رسد. وزن بچه سمورهای تازه متولد شده بین 1.4 تا 2.3 کیلوگرم است. طول بدن: 38 تا 45 سانتیمتر ( طول دم: 12.5 تا 15 سانتیمتر ) ؛ طول بدنشان + دم، حداکثر به یک متر هم می رسد. وضعیت زندگی: این حیوان نسبت به دیگر سمورهای آبی، با زندگی آبی سازگاری بیشتری دارد به گونه ای که تقریبا" سراسر زندگی خود را در دریا و در آب هایی با عمق کمتر از 20 متر می گذراند. این سمور به هنگام غروب خود را به دسته های بزرگ علف های دریایی که در محدوده محل سکونتش یافت می شوند، می رساند. او خود را داخل علف های دریایی گیر می اندازد تا در طول شب که خواب است، آب او را نبرد. زمانی این حیوان را به خاطر خز زیبایش شکار می کردند و به همین دلیل مدتی در معرض انقراض قرار داشت اما چند سالی است که تحت حمایت قانون قرار گرفته است. شکار و تغذیه: این جانور از ماهی، توتیای دریایی، انواع صدف مثل صدف دو کفه ای ماسل mussel، صدف آبالون abaloneو دیگر نرم تنان یا سخت پوستان تغذیه می کند. او صید خود را از بستر دریا به دست می آورد و در حالیکه در آب دراز کشیده است، آن را می خورد. بیشتر غذاهایی که می خورد، پوسته سختی دارند و برای اینکه از عهده آنها برآید، راه حل جالبی دارد؛ به این شکل که وقتی برای تهیه غذا در آب فرو می رود، تکه سنگی را نیز از بستر دریا با خود می آورد و همانگونه که درون آب به پشت دراز کشیده است، سنگ را روی سینه خود قرار می دهد و صید را روی سنگ می کوبد تا پوسته شکسته شده، بدن نرم جانور از درون آن نمایان شود. تولید مثل: این حیوان هر دو سال یکبار یا بیشتر، زاد و ولد می کند و هر بار پس از دوره ای 8 تا 9 ماهه، یک نوزاد به دنیا می آورد. نوزاد در وضعیت بسیار تکامل یافته ای به دنیا می آید چنانکه چشمانش کاملا" باز است و ردیف کاملی از دندان های شیری دارد. او کمی بعد از تولد می تواند غذای جامد بخورد. مادر در ...
نگهداری از سگ
نگهداری از سگ به قیمت جان سگ پشت چراغ قرمز، پنجره خودرو تا نیمه پایین است، حیوان سرش را از پنجره بیرون آورده و به سرعت هرچه تمام تر بیرون را به نظاره نشسته است، حق هم دارد، این فرصت نایاب و نادری برایش محسوب می شود. چشمان «صاحبش» نیز از پشت شیشه های تیره عینک، به عابرانی دوخته شده است، که دوست دارند حیوان را به تماشا بنشینند؛ اما این تنها چند دقیقه از زندگی حیوان است، چند دقیقه بعد چراغ سبز می شود، نهایتا یک گردش 20 دقیقه ایست، بعد از آن حیوان دوباره به سلول یک و نیم متری خود بازمی گردد و صدای مشاجره صاحب با پدر و مادر را می شنود که: «نجس است»، «بیماری می آورد» «یک بار دیگر بغلش کنی و در راه پله ها آبروی ما را ببری، با خودش از خانه باید بروی»، «ما جای نگهداریش را نداریم» سگ اما، اختیاری ندارد، او را سوداگری از پدر و مادرش جدا کرده و به قیمت بالایی به این صاحب فروخته. صاحبی که دوست دارد سگ را به همراه داشته باشد، چون یکی دیگر را دیده که سگ داشته. دوست دارد حیوان را نگه دارد، شاید با این هدف که در خیابان جلب توجه کند. همین اول ماجرا این سو تفاهم و رو دربایستی کهنه را کنار بگذاریم: اینجا و در این نوشته کسی با حیوانات مشکلی ندارد ـ احتمالا نه اینجا جای آن است و نه نگارنده در جایگاهی که حکم قتل حیوانات را صادر کند ـ کسی هم با کسانی که صرفا به حیوانات (اعم از هر نوع حیوانی) به خاطر حس انسان دوستی مهر می ورزند، مشکلی ندارد. نوشته به دنبال بازگویی یک « مد» است، صرفا یک مد و نه چیز دیگری، مدی که هر روز تعداد بسیاری حیوان را بدبخت می کند، تلف می شوند، میلیون ها تومان هزینه صرف می شود، در جامعه نگرانی هایی را ایجاد می کند و جالب است که نقاب حیوان دوستی هم زده، این مدی که حس متفاوت بودن صاحبان را به بهای ظلم به حیوانات ارضا می کند! عادت کرده ایم زندگی پر از تناقضی داشته باشیم؛ مساله این نیست که نگهداری از حیوانات به خصوص سگ درست یا غلط است ـ مساله این نوشته این نیست ـ مساله ضرب المثل قدیمی قسم حضرت عباس و دم خروس است! مساله عدم هماهنگی نهادهاست و مساله دیرین آشنا نبودن با مقوله فرهنگ است. حقیقت این است که در اغلب معضلات اجتماعی (به زعم بسیاری از مسئولان) باید آن قدر صبر شود تا کار به نیروی انتظامی کشیده شود و این نیرو هم نوع عملکرد خود را در نامش یدک می کشد: «انتظامی» بعد از وارد شدن نیروی انتظامی هم همه کاسه ها سر پلیس می شکند و کسی از تناقضاتی که جوان، تحت تاثیر ده ها نهاد فرهنگ ساز در آنها غوطه ور است، چیزی نمی گوید. پدران و مادران ما سگ نگه نمی داشتند، ...