ميخكوب برقي
دريل APN
دريل شارژي SLD12L حداكثر سايز سه نظام 10MM داراي سيستم شارژ سريع در 30دقيقه داراي دو عدد باطري ليتيومي با ظرفيت بالا و عمر طولاني
ابزار هاي متفرقه تاپتول
ابزارهای متفرقه توضيح فارسي : 1- قلم GAAV0501 2- سنبه GAAV0601 3 و 4- قلاویز چپ گرد JGAW0501 / JGAW0502 5- سوپاپ جمع کن JDAN0143 6- فیلتر بازکن تسمه ای JDAU 7- فیلتر بازکن تسمه ای برزنتی JJAH0902 8 و 9- فنر جمع کن JEAC 10- کمان اره SAAA3013 11- دیلم JGAT0402 12- سوهان آهن ساب GBAR0401 13- بادپاش KAGA1904 14- بادپاش بلند KAGA1910 15- چکش دوشاخ HAAD1633 16- چکش پتکی HAAE2527 17 و 18- رینگ جمع کن سواری / مینی بوس / کامیونی JAAA 19- قیچی ورق بر چپ SBAC0125 20- قیچی ورق بر راست SBAC0225 21- قیچی ورق بر مستقیم SBAC0325 22- قیچی الکترونیکی SBAA0414 23- قیچی کابل بر DNAA1210 24- قیچی مفتول بر SBAB - تیغه قیچی مفتول بر SLAA 25- گریس پمپ JGAE0201 26- تایلور JCAB2821 27- خودکار آهنربائی JJAG3E63 –28- آهنربا تلسکوپی JJAG3E68 29- آینه تلسکوپی مربع JJAM0144 30- آینه تلسکوپی دایره JJAM0242 31- بشقاب مغناطیسی گرد JJAF1506 32- بشقاب مغناطیسی مربع JJAF241433- متر 3 / 5 / 8 متری IAAB 34- گیره DJAC
جعبه ابزار تاپتول
جعبه ابزار 1- جعبه ابزار 3 کشو TBAA0303 2- جعبه ابزار 6 کشو TBAA0601 3- جعبه ابزار 7 کشو TCAA0701 4- جعبه ابزار 13 کشو TCBA1301 5- جعبه ابزار کمدی TAAF6118 6- میز کار متحرک یک کشو TCAD0101 7- جعبه ابزار 30 پارچه پلاستیکی خانگی GAAI3001 8- جعبه ابزار سبز 80 پارچه پلاستیکی GCAI8002 9- جعبه ابزار 30 پارچه خانگی آبی GCAZ0030 10- جعبه ابزار 80 کشو GCAZ0024 11- جعبه ابزار کامل کارگاهی قابل حمل GCAZ0021 12- جعبه ابزار 7 کشو با ابزار کامل 227 پارچه GCAJ0001 13- جعبه ابزار 8 کشو بزرگ 360 پارچه GT-36001 (Jumbo)
پيچ گوشتي تاپتول
پیچ گوشتی توضيح فارسي : 1- پیچ گوشتی دوسو FAAB 2- پیچ گوشتی دوسو مشتی FABB - پیچ گوشتی دوسو بلند FACB 3- پیچ گوشتی دوسو ضربه ای FAGB 4- پیچ گوشتی چهارسو FBAB 5- پیچ گوشتی چهارسو مشتی FBBB - پیچ گوشتی چهارسو بلند FBCB 6- پیچ گوشتی چهارسو ضربه ای FBGB 7- پیچ گوشتی ستاره ای FEAB 8- سری پیچ گوشتی تقه ای ، 6 عددی GAAD0602 10- پیچ گوشتی جعبه ای ضربه ای ، 6 عددی GAAE0605 10- پیچ گوشتی جعبه ای ستاره ای ، 6 عددی GAAE0610 9- پیچ گوشتی جعبه ای ، 8 عددی GAAE0807 11- سری پیچ گوشتی با نوک دو سره قابل تعویض ، 10 عددی GAAI2101 12- سری پیچ گوشتی کامل با کیف قابل حمل ، 58 عددی GAAI5801 13- جعبه پیچ گوشتی موبایلی ، 8 عددی GAAW0801 14- جعبه پیچ گوشتی سردریلی ، 10 عددی GAAW1001 15- جعبه پیچ گوشتی سردریلی ، 31 عددی GAAW3101 16- سری پیچ گوشتی دوسو و چهارسو ، 14 عددی GZC14010
روز ششم
خطبه 8 - در اين سخنان ارزشمند در سال 36 هجري به بيعت زبير، اشاره دارد - پيمان شكني زبير زبير، ميپندارد با دست بيعت كرد نه با دل، پس به بيعت با من اقرار كرده ولي مدّعي انكار بيعت با قلب است، بر او لازم است بر اين ادّعا دليل روشني بياورد، يا به بيعت گذشته باز گردد. خطبه 9 شناخت طلحه و زبير - و اصحاب جمل - چون رعد خروشيدند و چون برق درخشيدند، اما كاري از پيش نبردند و سر انجام سست گرديدند ولي ما اين گونه نيستيم، تا عمل نكنيم، رعد و برقي نداريم، و تا نباريم سيل جاري نميسازيم. خطبه 10 آگاهي امام عليه السّلام براي مقابله با اصحاب جمل آگاه باشيد كه شيطان حزب خود را جمع كرده، و سواره و پيادههاي لشكر خود را فراخوانده است امّا من آگاهي لازم به امور را دارم، نه حق را پوشيده داشتم، و نه حق بر من پوشيده ماند سوگند به خدا، گردابي براي آنان به وجود آورم كه جز من كسي نتواند آن را چاره سازد، آنها كه در آن غرق شوند، هرگز نتوانند بيرون آيند، و آنان كه بگريزند، خيال بازگشت نكنند خطبه 11 - در جنگ جمل سال 36 هجري روز پنجشنبه 15 جمادي الآخر هنگام دادن پرچم به دست فرزندش محمد حنفيّه فرمود - آموزش نظامي اگر كوهها از جاي كنده شوند تو ثابت و استوار باش، دندانها را برهم به فشار، كاسه سرت را به خدا عاريت ده، پاي بر زمين ميخكوب كن، به صفوف پاياني لشكر دشمن بنگر، از فراواني دشمن چشم بپوش، و بدان كه پيروزي از سوي خداي سبحان است. خطبه 12 - پس از پيروزي در جنگ بصره در سال 36 هجري يكي از ياران امام عليه السّلام گفت:دوست داشتم برادرم با ما بود و ميديد كه چگونه خدا تو را بر دشمنانت پيروز كرد - شركت آيندگان در پاداش گذشتگان - نقش نيّت در پاداش اعمال - امام عليه السّلام پرسيد:آيا فكر و دل برادرت با ما بود. گفت:آري.امام عليه السّلام فرمود:پس او هم در اين جنگ با ما بود، بلكه با ما در اين نبرد شريكند آنهايي كه حضور ندارند، در صلب پدران و رحم مادران ميباشند، ولي با ما هم عقيده و آرمانند، به زودي متوّلد ميشوند، و دين و ايمان به وسيله آنان تقويت ميگردد. خطبه 13 - روز جمعه سال 36 هجري پس از پايان جنگ در مسجد جامع شهر در نكوهش مردم بصره فرمود - عوامل سقوط جامعه - روانشناسي اجتماعي مردم بصره - شما سپاه يك زن، و پيروان حيوان «شتر عايشه» بوديد، تا شتر صدا ميكرد ميجنگيديد، و تا دست و پاي آن قطع گرديد فرار كرديد. اخلاق شما پست، و پيمان شما از هم گسسته، دين شما دو رويي، و آب آشاميدني شما شور و ناگوار است.كسي كه ميان شما زندگي كند به كيفر گناهش گرفتار ميشود، و آن كس كه از شما دوري گزيند مشمول آمرزش پروردگار ميگردد.گويا ...
خاطرات شنیدنی از جنایات صدام به قلم شبه او
در دوران استراحتم پس از اصابت تير به پايم، توانستم مدت زيادي را در كنار همسرم آمنه خوش بگذرانم. در ماه فوريه، بعد از رعايت توصيههاي پزشكي بهبود يافتم. آمنه از ارتباطم با رژيم بعث اظهار ناراحتي شديد ميكرد. در آن شرائط، از بازداشتهاي پيدرپي و خبرهاي وحشتناكي كه از زندانها به بيرون درز پيدا ميكرد، به شدت متأثر شده بود.رفتار با زندانيان بيگناه نگراني همسرم هنگامي بيشتر شد كه دوستش «اسوة الراوي» از بصره به بغداد آمد. پس از آن كه از قصر صدام به منزل بازگشتم، متوجه شدم كه آمنه با خانمي كه چادر سياه پوشيده بود و بسيار اندوهگين به نظر ميرسيد صحبت ميكند. آمنه مرا به طور مختصر به او معرفي كرد. آن خانم خيلي به من دقت نكرد. ريش مصنوعي و عينك دودي زده بودم. آمنه گفت: «خواهر بزرگ اسوه، دوست و همسايهء مادرم در كربلا است و من از مدتها قبل، خانوادهء آنها را ميشناسم. اين خانم اخيرن با ماجراي خطرناكي روبرو شده است. خوب است آن را بشنوي.» آمنه گفت: «حدود 10 سال پيش، همسرش حسن حمدي الاسدي را در حادثهاي كه در حين كار برايش پيش آمد، از دست داد. همسرش مهندس بود. آنها داراي 2 پسر به نامهاي ياسين و احمد بودند. ياسين همانند پدرش مهندس شد. احمد هم دانشجوي رشتهء پزشكي بود. ماموران استخبارات صدام، احمد را يك هفته قبل از آنكه مردم به مناسبت فرا رسيدن زمستان، مراسم جشني برپا كرده بودند، دستگير كردند.» سپس آمنه از اسوه خواست كه خود بقيهء ماجرا را تعريف كند. اسوه گفت: «به من خبر دادند احمد دستگير شده و در زندان مخوف ابوغريب در بغداد است. به آنجا رفتم. سه روز پيدرپي چندين بار تقاضا كردم كه بدانم چه بر سر فرزندم آمده است. كسي جوابي نداد. در نهايت ندانستم كه او در زندان ابوغريب است يا نه. سرانجام به بصره بازگشتم و هيچ خبري از احمد نشنيدم.» از او پرسيدم چرا او را دستگير كردند. جواب داد: «اصلن علت اين كار را به من نگفتند. تعدادي دانشجو بودند كه فعاليت سياسي ميكردند؛ اما احمد هيچگاه با آنها همكاري نميكرد. او تمام حواسش به درسش بود. درخواستهايي به همهء وزارتخانهها و ادارات دولتي كه احتمال ميدادم با دستگيري او در ارتباط هستند، تقديم كردم. چند بار هم به زندان «الحاكمية» كه زير نظر سازمان مخوف اطلاعات (استخبارات) بود و در محلهء «الكراده» قرار دارد مراجعه كردم. زندان بسيار وحشتناكي بود. وقتي در نزديكي ادارهء گذرنامه قرار ميگيري، ساختمان زندان سه طبقه به نظر ميآيد؛ اما دو طبقهء ديگر آن زيرزمين است. من از اين مكان تا منطقهء «المنصور» كه دفنر اصلي رئيس اطلاعات در آنجا قرار داشت، پياده رفت و آمد ميكردم. در آنجا هم هيچ اطلاعي به من ندادند. ...