مغازه در اربیل

  • اربیل (هولیر)(4)

    روز سوم از سفرمان راهی شدیم به سمت اربیل (هولیر). "آزاد" از سر لطف ما را تا کنار جاده برد و ما از شانس خوش یکی از بهترین هیچ هایک های سفر را تجربه کردیم: کمی جلوتر از ما، با ماشین شاستی بلند مشکی رنگی کنار جاده نگه داشت، موهای قهوه ای رنگش را بالای سرش بسته بود و عینک آفتابیش را گذاشته بود روی موهاش. به زبان انگلیسی و با لهجه خوش سلام گرمی به ما داد و خرت و پرت های روی صندلی را برداشت تا بنشینیم. وقتی گفتیم مسافرانی از ایران هستیم، خنده ی بلندی سر داد و سعی کرد با واژه های فارسی که به یاد داشت بگوید پدرش کرد کرمانشاه بوده و فارسی خوب می فهمد هرچند روان حرف نمی زند. "فرشته" پر از انرژی زندگی بود. مدیر British School in kurdistan که حالا بعد از سالها از انگلیس برگشته تا کاری برای کردستان کند.  هم صحبتی با فرشته، زیبایی مسیر را چند برابر می کرد.   انگار کسی این کوه را نقاشی کرده بود می گفت هر روز از این مسیر دو بار رد می شود تا به کارهای هر دو شعبه در سلیمانیه و اربیل رسیدگی کند. او تنها زن طول این سفر بود که نه تنها از نوع سفر ما شگفت زده نشد بلکه کلی انرژی به ما داد برای ادامه راه. ساعتی نرفته بودیم که در جاده کوهستانی بعد از دکان در نقطه مرتفعی که مشرف بر دریاچه بود نگه داشت و ما را به خوردن یک استکان چایی در آن هوای سرد و منظره زیبا دعوت کرد. منظره زیر پایمان از بالکن کافه ای که درش چایی خوردیم در اربیل ما را جایی که با کوچ سرفر میزبانمان  قرار داشتیم، درست جلوی Majiddi Mall پیاده کرد و خاطره خوشش را برای همیشه در ذهنمان حک. وما در حالیکه از شیرینی های خوشمزه ای ( به نام کلمه کازی) که به ما هدیه داده بود می خوردیم به Amer زنگ زدیم که ما رسیده ایم. بعد از دقایقی سوار ماشین مشکی رنگ آمر بودیم به سمت خانه اش. آمر پزشک بود و در طول راه برای ما توضیح داد که آنقدر سرش شلوغ است که حتی شبها خانه نمی آید، پس کلید خانه را به ما داد و رفت. خانه ای که دو روز بعد کلید را جایی که گفته بود گذاشتیم و درش را بستیم و با مشتی خاطره ترکش کردیم. چیزی از ورودمان به اربیل نگذشته بود که خودمان را قدم زنان میان خیابان های پهن شهر یافتیم. کلی راه رفتیم تا رسیدیم به مرکز شهر و ارگ بزرگی که بر بلندی، روی تپه ای با ارتفاع حدود 30 م قرار دارد. تپه ای که تا همین پنج سال پیش برای چند هزار سال زندگی بر آن جریان داشت. حالا ارگ را خالی کرده اند تا مرمتش کنند و تبدیلش کنند به جایی خوشایند برای بازدید توریستها! حس می کردم تپه این زندگی جدید را دوست ندارد و دلش تنگ است برای آدمهایی که ریشه های چند هزار ساله اش بودند. این تصویر را از ویکی پدیا گرفته ام، عکسی هوایی از موقعیت تپه   نشانه ...



  • تبلیغات اینترنتی در اربیل عراق (اطلاع رساني،تبليغ تجاري در اربيل-سليمانيه)

    قابل توجه کلیه صادركنندگان و وارد كنندگان كالا و خدمات ، شرکت ها،موسسات،مراکز خرید،آژانس های مسافرتی،دفاتر خدمات بیمه ، فروشگاه ها،مغازه ها و ساير علاقمندان به فعاليت تجاري و اقتصادي در اربيل و كردستان عراقسايت ايراني آگهي عضو مجموعه سايت هاي اينترنتي پربيننده شركت آريانا شرق مفتخر است كه امكاندرج تبلیغات اینترنتی شما با کمترین هزینه و بمدت سه ماه در صفحه اول سایت ایرانی دات کام و همچنين ساير سايت هاي پربيننده اين گروه نظير راهنماي دبي را فراهم آورده است.علاقمندان مي توانند براي كسب اطلاعات بيشتر در ساعت اداري با شماره 8684107-0098511 تماس حاصل فرمايند.برای ورود به صفحه اربیل-کردستان عراق اینجا کلیک کنید.

  • سفرنامه سلیمانیه

    سلیمانیه      Sulaymaniyah          دهمین سفر بهار ۱۳۸۹ هیجدهم می 2010                                                                                                                    سلام خدمت دوستان  امروز ۲۹   اردیبهشت ماه سال ۱۳۸۹  در یک هتلی در کردستان عراق "هتل جولیا"" که صاحبش یک ایرانی مقیم کشور سوید می باشد در شهر سلیمانیه هستیم بعدا در باره سفر خواهم نوشت. همین جا از او بسیار تشکر می کنم که لپ تاب خود را در اختیارم گذاشت تا به کارهای اینترنتی ام برسم و همین قدر این وبلاگ را آپدیت کنم . در ضمن این هتل دارای اینترنت بیسم با سرعت مناسبی می باشد که با لپ تاب خود میتوان از آن استفاده کرد . با سلام                                                                     در اواخر پایانی اردیبهشت ماه بعد از شنبه ۲۴ اردیبهشت تا اوایل خرداد برای من تعطیل کاری بوده لذا به همراه دو نفر از دوستانم  قصد سفر به شهر بانه برای خرید و همچنین دیدن شهر های غرب کشور را کردیم .                                     1-کنار هتلی در سلیمانیه - کردستان عراق   در ضمن قصد داشتیم اگر میسر شد  شهر های کردستان عراق را هم ببینیم ،لذا از اینترنت در باره چگونگی سفر به کردستان عراق و اطلاعات مورد نیاز در باره شهر های آن را بدست آوردیم متاسفانه اطلاعات زیادی در باره اقلیم کردستان و نقاط دیدنی شهر ها بخصوص سلیمانیه و اربیل و همچنین سفرنامه های دوستان در باره آن به حد کافی وجود نداشت  لذا با همان مقدار اطلاعات لازمه را کسب کردیم  مفید و سودمند بوده است لذا پاسپورتهای خودمان را برداشتیم و سه نفری با ماشین دوستم هیوندای آزارا روز سه شنبه راهی سفر شدیم .بعد از طی مسافت و گذشتن از شهر های ایران( شمال به طرف غرب ) و گذشتن از شهر سنندج وارد شهر مریوان شدیم . ساعت ۸ شب به آنجا رسیدیم و گشتی  در شهر  و همچنین کنار دریاچه زریوار زدیم .                                         2-نمایی از دریاچه زریوار مریوان                                                        دریاچه ای زیبا کنار دامنه مرزی کوه واقع شده است که همسایه اقلیم کردستان عراق است و این دریاچه که نسبتا بزرگ هم می باشد محل تفریح مسافرین و مردم محلی می باشد  در نزدیکی آن دو هتل و چندین سوییت مناسب هم قرار دارد . اگر قصد سفر به کردستان عراق دارید و مانند ما شب به مریوان رسیدید بهتر است در شهر اقامت نمایید چون در مرز هیچگونه امکانات اقامتی وجود ندارد باید کنار جاده بخوابید  و شبها گمرک بسته و ساعت ۸:۳۰ صبح باز می شود. بعد از مشخص شدن محل اقامت شب ،گشتی در شهر مریوان زدیم چون این سومین بار بوده است که به مریوان ...

  • سفری به کردستان آزاد

    این هفته سفری کاری و چهار روزه به اربیل (ERBIL) مرکز کردستان عراق داشتم. همانگونه که میدانید پس از حمله آمریکا در عراق حکومت فدرال تشکیل شده و حکومت کردستان عراق با استقلال نسبی و تحت عنوان "اقلیم" کار خود را شروع کرده است.ورود ایرانیان به عراق نیاز به ویزا دارد، ولی به کردستان عراق میتوان بدون ویزا سفر کرد، و به محض ورود، یک ویزای ده روزه در پاسپورت مهر میخورد، که قابل تمدید نیز هست. با هواپیمایی ماهان از فرودگاه امام خمینی به طرف اربیل رفتیم. هواپیما از فراز سنندج میگذشت. پرواز رفت یک ساعت و 10 دقیقه و برگشت یک ساعت طول کشید.بهای بلیط نیز حدود 720 هزار تومان بود. فرودگاه اربیل تازه ساز است، و متاسفانه تقریبا به اندازه فرودگاه امام خمینی است، در حالی که جمعیت اربیل فقط یک میلیون و سیصد هزار نفر است.     فرودگاه نزدیک شهر است و بعد از یک ربع به هتل محل اقامت که هتلی 5 ستاره به نام VAN ROYAL بود، رسیدیم. هتل خوبی بود که تقریبا در مرکز شهر است. کرایه اتاق یک تخته شبی 185 دلار با صبحانه و امکان استفاده از استخر سرپوشیده و سونا بود. کرایه اتاقهای 2 تخته نیز شبی 220 دلار بود، گرچه به خاطر خلوتی هتل اتاق 2 تخته بزرگی به من دادند که حدود 45 متر مربع مساحت داشت.     شهر اربیل از شهرهایی است که در اصطلاح شهرسازی، "شعاعی" نامیده میشود (مانند همدان). مرکز این شهر، یک قلعه قدیمی است که مشرف به بقیه شهر است، شهر به دور این قلعه تشکیل شده است. بافت سنتی شهر در کنار مرکز شهر، مرا یاد شهرهای درجه دوم کردستان نظیر مریوان انداخت. در محیط این بافت قدیمی یک رینگ به صورت خیابان 60 متری (محل هتل ما) قرار داشت. رینگ بعدی به صورت یک خیابان 40 متری و رینگ بعدی به صورت یک خیابان 100 متری ساخته شده اند، و یک رینگ 120 متری نیز قرار است در قسمت بیرونی ساخته شود. طبعا در حال حاضر، اطراف رینگ 60 متری اکثرا ساخته شده، و به تدریج رو به رینگهای بیرونی، تراک جمعیت کمتر میشود. قسمت عمده ساخت و ساز اربیل در چند سال اخیر انجام شده است. در حال حاضر حدود 5-6 هتل 5 ستاره در شهر ساخته شده و چند هتل زنجیره ای دیگر نیز در مرحله ساخت است.     کردستان عراق، پس از حمله آمریکا و سقوط صدام موقعیت ویژه ای پیدا کرده است. 17 درصد درآمد نفتی عراق میبایست در کردستان خرج شود (حدود 15 درصد جمعیت عراق در کردستان زندگی میکنند). ضمنا چون قسمت عمده نفت عراق در کردستان استخراج میشود، طبعا مشاغل مربوط به نفت نیز در کردستان عراق باعث رونق شده است.البته کردستان عراق بهیچوجه زیبایی و سرسبزی کردستان ایران را ندارد. به قول یکی از کردهایی که در این سفر با او صحبت کردم، اگر کردستان کشوری واحد بود، کردستان ...

  • استخدام شرکت فرانسوی از سوی عراق برای ساخت نیروگاه های برق

    استخدام شرکت فرانسوی از سوی عراق برای ساخت نیروگاه های برق

    استخدام شرکت فرانسوی از سوی عراق برای ساخت نیروگاه های برق - اطلاعات بازرگانی و توسعه تجارت با عراق"> رایزن بازرگانی ایران در عراق - استخدام شرکت فرانسوی از سوی عراق برای ساخت نیروگاه های برق رایزن بازرگانی ایران در عراقاطلاعات بازرگانی و توسعه تجارت با عراق استخدام شرکت فرانسوی از سوی عراق برای ساخت نیروگاه های برق یکشنبه هفدهم دی ۱۳۹۱ 10:19 استخدام شرکت فرانسوی از سوی عراق برای ساخت نیروگاه های برق سخنگوی این وزارتخانه، مصعب المدرس، به موطنی گفت که نیروگاه های ثانویه جدید که به منظور پیشگیری از کمبود منابع سوخت رسان از منابع انرژی چندگانه استفاده خواهند کرد، نزدیک به روزانه 660 کیلووات برق در شبکه ملی فراهم می کنند. وی گفت که شش نیروگاه در استان بصره، پنج نیروگاه در ذی قار و سه نیروگاه در میسان نصب خواهند شد و در عین حال دو نیروگاه برای هر شهر در مثنی، بغداد و بابل نصب می گردد. المدرس گفت: «این نیروگاه ها پس از تکمیل، به تثبیت نرخ تأمین برق برای مناطق جنوبی عراق، به ویژه در فصل تابستان، از طریق پیوند آنها با شبکه ملی برق، کمک می کنند.» وی گفت که قرارداد مزبور، شامل طراحی، ساخت و راه اندازی نیروگاه ها و یک دوره پنج ساله حفظ و نگهداری می باشد و علاوه بر آن تأمین و نصب تجهیزات، تأمین قطعات و آموزش مهندسین و کارکنان فنی عراقی نیز انجام خواهد شد. وی گفت: «کار روی نیروگاه های جدید موجب لغو کار روی طرح های مشابه که در حال حاضر از سوی زیمنس و میتسوبیشی نزدیک به یک سال است که در حال اجرا هستند و بعضی از آنها در حال تکمیل شدن می باشند، نخواهد شد.» آغاز نقشه برداری های جغرافیاییسلام القریشی، مشاور اقتصادی دولت عراق، به موطنی گفت که انتظار می رود ساخت 20 نیروگاه مزبور طی 18 ماه تکمیل شود. وی گفت: «یک تیم فنی از شرکت اشنایدر فرانسه، شامل 12 کارشناس و تکنیسین روز چهارشنبه به منظور آغاز کار نقشه برداری های جغرافیایی از محل های احداث نیروگاه ها وارد بغداد شد.» صالح المطلک، معاون نخست وزیر در امور خدمات، به موطنی گفت: «می توانیم بگوییم که بحران برق در عراق در نهایت طی یک سال و نیم دیگر از بین خواهد رفت.» المطلک گفت که اکنون 53 شرکت در حال کار در بخش انرژی در عراق هستند و 43 شرکت غربی و منطقه ای هستند که «از تجارب گسترده ای» برخوردار می باشند. وی افزود که این شرکت ها برای جوانان عراقی هزاران شغل ایجاد می کنند. لقاء مهدی، عضو کمیته خدمات عمومی مجلس عراق، از وزارت برق خواست تا «با در نظر گرفتن سختی که شهروندان به دلیل کمبود برق در منازل، مغازه ها و کارگاه های خود روبرو هستند، به شرکت هایی که در حال کار روی طرح های برق ...

  • خودمختاری در عراق، گفت و شنود در ترکیه - روی آوردن بختی تاریخی به کُردها

    اعلام مذاکراتی میان آنکارا و حزب کارگران کردستان شگفتی آفرید، تا بدآنجا که همه کنشگران منطقه آنرا چون تصریحی بر موقعیت تازه ای نگریسته اند که «مسئله کُرد» به آن دست یافته است، جایگاهی که شورش سوریه نیز آنرا مسجل ساخته. کردستان عراق که از سال ١٩٩١ از کنترل بغداد رهید، اکنون مایل است مطالبات ملی خلقی را میسر سازد و تحقق بخشد که تاریخ فراموش کرده بود. اربیل، پایتخت منطقه خودگردان شمال عراق، شهری در گرماگرم گسترش است. مراکز بازرگانی، فروشگاه های بزرگ، مهمانخانه ها، ساختمان های چند اشکوبه مسکونی جای خانه های تک افتاده آجری را می گیرند. پیرامون شهر پوشیده از برزن هائی است که یا تازه سازند و یا همچنان در دست ساخت و ساز، تا پذیرای لایه های میانه حال گردند. مغازه ها مصالح ساختمانی، اثاث خانگی و وسائل برقی عرضه می دارند. انبوه اتومبیل های 4x4 گذرگاه های پهناور شهر را بند می آورند. عراقی ها از سراسر کشور به آنسو روانند تا خرید کنند یا خوش بگذرانند. سوداگران لبنانی، کاسبکاران ترک، کارکنان هندی هتل داری در این شهر مستقر می شوند تا پول و پله ای به هم رسانند. امنیت و پول نفت، استان خاک آلودی را که پیشترها کردستان عراق بود به پهنه آرامش بخشی مبدل ساخته و گوشه ای باب روز برای تمام منطقه کرده است. اما این رونق و رفاه چهره پنهانی نیز دارد. وابستگی به طلای سیاه مقامات این اقلیم را به جائی کشانده است که از کشاورزی غفلت ورزند: اکنون بیشتر خواروبار آن خطه را از خارج وارد می کنند. و نابرابری ها شکاف ژرفتری در جامعه می گستراند. تاریخ با کُردها بد تا کرده است. پس از سقوط امپراتوری عثمانی، هنگامی که قدرت های اروپائی مرزهای نو را ترسیم می کردند، کُردها فراموش شدند، از داشتن دولتی بی بهره ماندند، و در چهار کشور پراکنده گردیدند: عراق، ایران، سوریه و ترکیه. در آن روزگاران جنبش ملی آنها بنیه ناتوانی داشت؛ اما به حاشیه راندن، و تبعیض و سرکوب ناگزیر می رفت تا جنبش کُردها را که از افت و خیز هم بری نبود، به پیش راند. جابر غدیر تاریخدان یاد آوری کرده که «کُردها خود تا اندازه ای مسئول دشواری های گذشته خویش اند. گسستگی و تفرقه آنان بازتاب امارات پیشین کُردها و دلبستگی های قبیله ای است که در احزاب سیاسی همچنان برجای مانده.»ستیزه کرکوک بر مناسبات میان بغداد و اربیل سنگینی می کند حالا غدیر خشنود است که «نخستین بار در دوران جدید، تاریخ در بختی به روی کُردها واگشوده. همه چیز با لشکرکشی عراق به کویت در سال ١٩٩٠ و انتفاضة [برشوریدن] کُردها که در پی آن رخ داد آغاز شد. منع پرواز بر فراز خاک کشور که ایالات متحده به نیروی هوائی صدام حسین تحمیل کرد، ...

  • وضعیت عمومی بازار و قیمت ها در کردستان عراق

    از لحاظ مرفولوژی ، شهرهای سلیمانیه و اربیل دارای بازارهای بزرگ و متنوعی هستند قدمت این شهرها سبب شده كه دكاكین موجود در شهر تقریبا از یك نوع تقسیم بندی صنفی ( به لحاط استقرار مكانی ) برخوردار باشند . به طوری كه درخیابان های غیر مركزی شهر هم از صنوف مختلف دیده می شود .تنها در شهر 600 هزار نفری سلیمانیه حدود 30 پاساژ و گذر و بازارهای مسقف وجود دارد . تعدد زیاد صنوف ساعت فروش و پارچه فروش از ویژگی عمومی بازار این شهر است .اجناس موجود در مغازه ها از جمله خوراكی های بست بندی شده عمدتا متعلق به كشورهای بازار مشترك شرق آسیا و بعضا كشورهای عربی است كه از دبی و سوریه از طریق استان شمال غربی عراق وارد استان سلیمانیه می شوند . اغلب اجناسی كه در بازار این شهرها وجود دارد در بازار شهرهای مرزی ایران نیز به وفور یافت می شود به طوری كه از لحاظ قیمت نیز تفاوت محسوسی با عین اجناس موجود در بازار شهرهای مرزی ایران كه از طریق قاچاق وارد می شوند ندارند قیمت كالاهای مصرفی فسادپذیر تقریبا معادل نرخ استان های مرزی ایران است .به دلیل دیم بودن اكثریت اراضی كشاورزی محصولات گوجه فرنگی و سیب زمینی و همچنین تخم مرغ از كالاهایی هستند كه عمدتا از ایران وارد می شوند . دو كالای اساسی نان و گاز دارای وضعیت ویژه ای هستند . آرد مكورد استفاده در تولید نان از محل برنامه نفت در مقابل غذا تامین می شود ( می شد) عدم خرید گندم تولید شمال عراق توسط دولت مركزی و عدم وجود سیلو جهت انبار كردن آن و همچنین توزیع آرد از سوی دفتر برنامه نفت در مقابل غذا سبب شده بود كه حجم زیادی از گندم تولیدی شمال عراق به طور اچاق وارد ایران شود .گرانی گاز مایع از موارد قابل توجهی است كه باید به عنوان یك بسته صادرات كشورمان مورد بررسی قرار گیرد . در حال حاضر این كالا در سلیندرهای 10 كیلویی با نرخ 800 تومان ( به قیمت سال 1380 ) توسط عاملان توزیع در درب منازل به فروش می رسد . درهر حال اگر وضعیت كلی بازار مصرف كالاهای عمومی را ترسیم كنیم ، می توان گفت كه مواد خوراكی در بازرگانی داخلی منطقه شمال عراق رتبه اول را داشته و مصرف كالاهای پارچه ، لوازم بهداشتی و مصالح ساختمانی نیز رتبه های بعدی را دارند . گمركات ورود كالاهای متعدد به شمال عراق و اتكای دولت های محلی به درآمدهای گمركی ( به عنوان منبع مهم داخلی در تامین مخارج دولتی ) سبب گردید كه اماكن متعددی تحت عنوان گمرك فعالیت نمایند در بین گمركات وجود گمركات زاخو و ابراهیم خلیل كه در شمال منطقه و در موقعیت هم مرز با تركیه وسوریه قرار دارند از حجم فعالیت و امكانات بیشتری در مقایسه با سایر گمركات برخوردار هستند . تعداد مراكز ...

  • سفر به کشور عراق

    قبل از عید و در اوایل اسفند ماه سفر دیگری به عراق داشتم که آغاز آن از اربیل بود، و سپس به بغداد، ناصریه و نجف ختم شد. چون در مطلب قبلی در مورد اربیل نوشته بودم. این مطلب را به بقیه سفر اختصاص می دهم.     برای رفتن به عراق، ویزا مورد نیاز است. در حال حاضر سفارت عراق در تهران، فقط ویزای زیارتی صادر میکند. با دریافت 43 دلار و دو قطعه عکس، ویزای یک ماههزیارتی صادر میشود که از تاریخ صدور یک ماه برای رفتن به عراق و خروج از آن، ظرف حداکثر یک ماه از تاریخ ورود، اعتبار دارد.     برای رفتن از اربیل به بغداد، دو راه وجود دارد. سفر هوایی و سفر با اتومبیل. از اربیل به بغداد فقط هفته ای دو پرواز وجود دارد که جا برای آن به سختی گیر می آید، و ما ناچارا با ماشین دربست به اربیل آمدیم. یک فورد نسبتا تمیز با راننده به مبلغ 180 دلار از طریق آشنایان گرفتیم. فاصله اربیل تا بغداد حدود 370 کیلومتر و مسیر آن مانند جاده های خوزستان بدون پیچ و خم و در یک منطقه مسطح و جلگه ای است. هیچگونه پلیس راه و یا کنترل سرعت در مسیر وجود ندارد،لی ایستگاههای بازرسی خیلی زیادی در مسیر وجود دارد، و هر چه به بغداد نزدیک تر میشویم، انبوهی بازرسی بیشتر میگردد، به حدی که از پنجاه کیلومتری بغداد ترافیک ماشین ها خیلی سنگین و در قسمتهایی دچار راه بندان شدید بودیم، و عملا راننده مجبور شد به جای ورود از دروازه اصلی شهر از مسیرهای فرعی وارد بغداد شود. برای اینکه تصور مناسبی از میزان گشتهای بازرسی به دست آورید، باید بگویم که سفر ما علیرغم فاصله 370 کیلومتری و سرعت بالاتر از 120 کیلومتر در ساعت ماشین در نقاطی که اماکن پذیر بود، هشت ساعت طول کشید که فقط یک ساعت آن مربوط به نهار و بنزین و سایر توقف ها بود. ضمنا باید گفت که کوچکترین اثری از آمریکایی ها و غربی ها در ایستهای بازرسی نبود، و همگی به نظر ما عراقی می آمدند.     اقامت ما در عراق در هتل coral boutique بود. هتلی لوکس و خوب و کرایه اتاق یک نفره آن هر شب 200 دلار بود، و طبق گفته سایت trip advisor بهترین هتل بغداد است.البته در بغداد هتل 3 ستاره مناسب و با کرایه بین 80 تا 100 دلار نیز وجود دارد. بغداد بهیچوجه حالت شهری توریستی ندارد، و یا اصولا مناسب توریست نیست. شهر عملا حالت حکومت نظامی است. پاسگاههای ثابت و غیر ثابت بسیاری در سطح شهر وجود دارد که عملا گردش ترافیک این شهر را مختل میکند. برخی خیابانها و کوچه ها نیز بنا به مصالح امنیتی بسته شده است، و این مسئله باعث شده که بگویم بغداد سنگین ترین ترافیک را بین  کلیه شهرهایی که در دنیا دیده ام، دارد. تهران در مقابل بغداد ترافیک بسیار سبکی دارد، و برخی شهرهای پر ترافیک نظیر بانکوک، استانبول، ...

  • کاسب لُری که بهترین کاسب قرن شد

    کاسب لُری که بهترین کاسب قرن شد

    نسل کاسبان قدیمی از ویژگی‌های منحصربفردی برخوردار است که با توجه به وضعیت کنونی بازار، شبیه یک قصه است و یکی از این قصه‌ها که واقعیت داشته، مربوط به یکی از مشهور‌ترین کاسبان پایتخت در دوران گذشته بوده است؛ کاسبی که دیگر زنده نیست، ولی کهنه‌بازاری‌ها او را به خوبی می‌شناسند و در بازار آهنگرهای تهران، هیچ کاسبی نیست که کلامی در رد وسعت بخشندگی آن پیرمرد قد بلند، لاغر اندام، نحیف و محاسن سپید سخن بگوید.به گزارش «تابناک»، جلوی چلوکبابی صف طویلی بود که از آن یکی صف متمایز بود؛ صف کوتاه‌تر صف مستمندان و فقیرانی بود که غذای رایگان و خرجی می‌گرفتند و صف طولانی صف خرید غذا بود که شاید هم به نیت کمک و سیر کردن آن صف دیگر تشکیل شده بود. این وضعیت هر روز چلوکبایی حاج میرزا احمد عابد نهاوندی معروف به «مرشد چلویی» و متخلص به (ساعی) بود؛ مردی از دیار نهاوند که روی قبرش نوشته: «بزرگ‌ترین کاسب قرن» و حقیقتاً با روحیاتش این گفته دور از حقیقت نیست. در بازار بزرگ تهران، این قلب اقتصادی کشور که گام برمی‌داری، زرق و برق دالان‌ها و سر و صدای سرا‌ها، کمتر انسان را به فکر اصالت و فلسفه کسب و کار وامی‌دارد. در بازار امروز که پای می‌گذاری، دیگر خبری از مرشد چلویی‌ها نیست،‌‌ همان که معتقد بود؛ «کار کردن برای خداست.» غذای رایگان به فقیران می‌داد و با دستِ خود، لقمه در دهانِ نیازمندان و کودکان می‌گذاشت. اویی که خود شخصاً داخل سالن سر هر میز می آمد و مشتریها را می دید و احوال پرسی می کرد، گاهی لطیفه ای می گفت که مشتریان تبسم می کردند و مقداری روغن از داخل بادیه برمی داشت و روی ظرف غذای مشتری می ریخت اما تنها روغن نبود که سرازیر ظرف‌ها می‌شد. وقتی پس از مراجعت به قبر مرشد در ابن باویه، راهی محل کسبش شدیم، یکی از مغازه‌های همسایه کبابی مرشد تعریف می‌کرد: «وقتی بچه بودیم و به مغازه مرشد می‌رفتیم، او با یک دسته سیخ کباب بین میزها می چرخید و هر بشقابی خالی می‌شد -حتی شده به اصرار- سیخی کباب داخلش اضافه می‌کرد و به قول معروف دست بده داشت»او کسی بود که اعتقاد و اخلاق را در کار درآمیخته و درعین فعالیت کاری، با پرورش روح خود به عارف و شاعری بزرگ در همین بازار تبدیل شده بود. بازار امروز ما سخت تشنه مرشدهایی است که اخلاق را در تجارت و کسب و کار هدف قرار داده و اعتقاد داشته باشند: «ثروت آدم نظر است نه زَر».او می‌گفت: «روزی تو همیشه می‌رسد؛ گاهی کم است و گاهی زیاد، ولی روزی حداقل را خدای متعال قطع نمی‌کند»؛‌‌ همان که روی دخل چلوکبابی خود نوشته بود: «نسیه و وجه دستی داده می‌شود؛ حتی به جنابعالی!» مرشد هر روز صبح ...