مذهب سنی شافعی
نماز در فقه شافعی ونظرت یک فرد سنی مذهب
نماز در فقه شافعی اعوذ بالله من الشیطان الرجیم بسم الله الذی هدینا علی الاسلام و جعل القران امامنا و محمد (ص)نبینا و شفیعنا مقدمه؛ قال الله تعالی فی کتابه:ان الصلاة تنهی عن الفحشا و المنکر آری خداوند نماز را بازدارنده از گناهان میداند! پس چرا ما مسلمانان نماز خوان گناه میکنیم؟! یادم می آید چند ماه پیش با یک یهودی چت میکردم،تا فهمید مسلمانم لحن سخن گفتنش تغییر کرد!وقتی دلیلش را پرسیدم گفت:شما دروغ گو هستید!کمی با خودم فکر کردم و گفتم:بله! شما راست میگویید!حقیقت تلخ است ولی قبول آن به نظر من شیرین است! چون تنها با قبول اشتباهات میتوان به تصیح آنها پرداخت. چند سال پیش وقتی اقبال لاهوری گفت:"مسلمانان را در شرق و مسلمانی را در غرب یافتم" خیلی ها به او اعتراض کردند و او را بایکوت کردند.اما امروزه این امر آنقدر روشن واضح است که تقریبا همه آن را قبول دارند؛ تقریبا گناهی نیست که در جامعه مسلمانان ما انجام نشود،تو خودت بهتر از من میدانی! میدانی خواهر و برادرم مشکل از کجاست؟! نیت می آوریم که با خدا سخن بگوییم اما در دل باور نداریم!،تکبیر میگوییم اما 1000 بت دیگر در دل داریم!،حمد و سوره را میخوانیم ولی به تنها چیزی که فکر نمیکنیم معنی آیات است!بر محمد(ص) صلوات میفرستیم بر او سلام میکنیم اما براستی کدام یک از ما ایمان قلبی دارد که پیامبر مخاطب ماست و جواب سلام ما را میدهد؟! ما ایمان نداریم برادر و خواهرم! اینجاست که قرآن میفرماید: یا ایهاالذین آمنوا آمنوا!! ای کسانی که ایمان آورده اید(در ظاهر) ایمان(واقعی) بیاورید! اگر ما ایمان واقعی داشته باشیم دیگر نمیگوییم که نماز یک ورزش است!! نماز میخوانیم که گردش خون در بدنمان تنظیم شود! حتی اگر هم نماز برای سلامتی مفید باشد ما نباید نماز را به این قصد و نیت بخوانیم! حیف که حیا اجازه نمیدهم پرده ها را بردارم و گویندگان این سخنان را رسوا تر از قبل کنم! آخر این اراجیف چیست که در مغز مردم میکنید؟! اگر میخواهی تندرست باشی خود برو ورزش کن دیگر چرا از علل نماز خواندن سلامتی را میشماری؟!اینگونه میخواهی مردم را به نماز خواندن و عبادت ترغیب کنی؟! خواهر و برادرم! اگر دور و برت را نگاه کنی میبینی که خیلی کار هاست(مثل رقص و ....) که در آن انواع و اقسام حرکات بدنی وجود دارد ولی کسی آن را به خاطر تندرستی انجام نمیدهد!!! بگذریم... آیا نماز همین است که مثل آدم کوکی دولا و راست شویم و زیر لب پچ پچ کنیم؟! ما راه را گم کرده ایم! به محض اینکه ماه مبارک رمضان میرسد،سر و کله دکترها و متخصصین معده و گوارش در سیمای جمهوری اسلامی پیدا میشود تا از مزایای روزه برایمان سخن بگویند: روزه برای سلامتی مفید است!!باعث ...
ازدواج دختر شیعه با اهل سنت
با سلام و خسته نباشید.من خانمی هستم که مذهب شیعه دارم اما مدت یک سال است که با آقایی آشنا شدم که مذهب سنی دارد(شافعی).هیچ مشکلی از نظر اعتقادی با هم نداریم یعنی اصلا در این مورد با هم حرف و بحث نداریم.اما خودم حس بدی دارم چون فکر می کنم دارم گناه می کنم البته این آقا از نظر اخلاقی خیلی خوب است و هیچ مشکلی از نظر من ندارد.در مورد اعتقاداتمون هیچ وقت حرف نزدیم.میخوام بدونم از نظر شما اشکالی دارد که من شیعه با مرد سنی رابطه داشته باشد.لطفا راهنماییم کنید حس خوبی ندارم اما خیلی هم دوستش دارم.جواب در این مسئله بین فقهاء اختلاف است ولی مشهور فقهاء قائل به عدم جواز هستند امام خمینی (ره) در حاشیه بر وسیله النجاه می فرمایند: ازدواج با اهل سنت کراهت دارد ولی "فلا ينبغي ترك الاحتياط مهما أمكن." سزاوار است که احتیاطا از ازدواج با اهل سنت بپرهیزد.توضیح تکمیلی: شما باید به فتوای مرجع تقلید خودتون مراجعه کنید.
چرا شیعه شدم..شیخ حسن تونو
دکتر حسن تونو:ديوار چين نگذاشت ما شيعه شويم این دیوار و سد طوری بود که نه تنها حرفی از آن طرف به گوش ما نمیرسید که تصور آن هم برای ما محال بود. یعنی ما حتی نام امام رضا، کربلا و حتی نام دوازده امام و چهارده معصوم را هم نشنیده بودیم! "ديوار چين بود که نگذاشت ما شيعه شويم " این تعبیری بود که دکتر "حسن تونو" در گفتگوي خود با خبرنگار "شيعه آنلاين" داشت. شاید اصلا نام دکتر "تونو" را نشنیده باشید. او هم از تبار دکتر "تیجانی سماوي" و دکتر "عصام العماد" است که نام آنها حتما تا حدودی به گوشتان خورده است. دکتر "تونو" در گذشته سنی شافعی بوده، بعد به وهابیت رو میآورد و با تحقیق و پژوهش با مذهب حقه تشیع آشنا و شیعه میشود. به رغم اینکه او هنوز هم نمیتواند خوب فارسی صحبت کند اما مصاحبه او شنیدنی است. وی که در حال حاضر مشغول فراگیری علوم دینی در حوزه علمیه قم است، اینطور از شیعه شدنش می گوید ... ابتدا کمی از خودتان بگوئید .. من اهل اندونزی هستم که ده ساعت با کشور ایران فاصله هوائی دارد. نام من "حسن" است و به "حسن تونو" شهرت دارم ولی هنوزم که هنوز است نحوه و تلفظ من نسبت به زبان فارسی ضعیف است. در اندونزی وکلا کشورهای شرق آسیا که اکثرا مسلمان اند البته سنی! این سنی بودنشان مبنی بر مخالفت و عناد با شیعه نیست بلکه به خاطر این است که حرف حق را نشنیدهاند. نه تنها حرف حق که همین اسم شیعه. "ش ی ع ه" به گوش ما هم نرسیده بود و نرسیده است. من در آن زمان که دانشجو بودم اینها را نمیدانستم چه رسد به مردم عام! لذا این سنی بودن که بیشترین گروه مسلمانان را نسبت به شیعیان تشکیل میدهد، به خاطر مخالفت نبوده بلکه بخاطر عدم وصول حرف حق به گوش مسلمانان جهان بوده است و اتفاقی نیز نبوده است؟! چرا؟ چون رفتار و اعمال خلفای اولین و حتی مثل بنی امیه ها و بنی عباسی ها و حتی علماء سنی، دیواری درست کردند که حرف اهل بیت را نمی شد از آن طرف دیوار شنید! و این شوخی نسیت! که تقریبا هزار و دویست سال است که هیچ چیزی به گوش ما نمیرسد. دیواری که مانند دیوار چین به همان طول و عرض ما را محاصره کرده بود! چه از نظر فرهنگی، اجتماعی و یا معنوی. این دیوار و سد طوری بود که نه تنها حرفی از آن طرف به گوش ما نمی رسید که تصور آن هم برای ما محال بود. یعنی ما حتی نام امام رضا، کربلا و حتی نام دوازده امام و چهارده معصوم را هم نشنیده بودیم! ولی بحمدلله بعد از انقلاب ایران این دیوار خراب شد. نه تنها خراب شد بلکه تکه تکه شد. و حرف و اسم شیعه و کربلا و امامان و... و حتی براهین ولایت حضرت علی(ع) به گوش جهانیان رسید. شما می بینید که در اندونزی بعد از انقلاب ایران هر سال هزار نفر شیعه می شوند! ...
مذهب
مذهب سنی، شیعه، حنفی، حنبلی، مالکی ، شافعی.... یعنی چه؟ مگر یک دین نیست؟ یک کتاب و یک پیامبر بیشتر دارد؟ راستی وقتی می گوییم ما مثلا شیعه یا شافعی مذهب هستیم یعنی چه؟ آیا یعنی ما پیرو فتاوا و اجتهادات این عالم یا آن یک از ائمه هستیم ؟ و دیگر کاری به کار بقیه نداریم؟ آش ننه را چه شور باشد چه بی نمک بایستی بخوریم؟ در مذهب ما هر چه گفته شده درست و غیر آن نادرست؟ پیروان سایر مذاهب نیز بر همین منوال، عقیده و احکام خود رابهتر می دانند و اسلامی که برای وحدت و سعادت آمده کم کم مایه ی تفرقه و شقاوت خواهد گردید. گاه به گاه از خود و دیگران بپرسیم راستی اگر کسی بخواهد مسلمان شود چکار بایستی بکند؟ کدام مذهب را بایستی اختیار کند؟ اصلا به حرف چه کسی گوش دهد؟ راستی این تعدد مذهبی و فکری، مرتبط با اسلام است یا دشمنان درست کرده اند یا واقعا چیز دیگریست که فهمش نکرده ایم. قبل از آنکه بخواهیم به شرح این مشکل بپردازیم از عزیزانی که در این رابطه نظری دارند و از تمامی کسانی که جامه ای در علم کهنه کرده اند، درخواست دارم در بخش نظر بدهید عقیده ی خود را مطرح کرده و به دیگر ابعاد این موضوع بنگرند تا با همفکری هم و برپایه ی قواعد و ضوابط صحیح بتوانیم از چاره و راه حل مناسب سر درآورده و کاری کنیم که حداقل کمتر در مخمصه ی لفاظی های فقهی و علم نمایانه، فکرمان را در زندان عرف و عادات غلط زندانی نماییم. به امید خدا من منتظر خواندن نظرات شما عزیزان هستم تا هرچه زودتر بتوانیم رای قانع کننده ای در این باره ابراز داریم.
معرفی مذهب شافعی وارتباط با شیعه
در مورد تاریخ مذهب شافعی: ظهور مذهب شافعي نخست در مصر بود . در آنجا ، اين مذهب با استقبال روبرو گشت . پس از مصر ، اين مذهب بر عراق . شهرهاي خراسان ، توران ، شام و يمن چيره گشت و به ماوراءالنهر ، بلاد فارس ، حجاز و برخي از قسمت هاي هند راه يافت و پس از سال 300 هـ . ق . اين مذهب كم و بيش در اندلس و آفريقا هم ديده شد . تا پيش از آمدن شافعي به مصر ، مذهب مردم مصر ، حنفي و مالكي بود . پس از استيلاي خلفاي فاطمي و رونق فقه اهل البيت ، مذهب شافعي همچون ديگر مذاهب اهل سنت از رواج باز ايستاد تا اين كه صلاح الدين ايوبي به اين استيلا خاتمه داد . پس از اين مصر دوباره شاهد رواج مذهب شافعي گرديد . دولت ايوبيان ، بيش از همه مذاهب چهارگانه ، به مذهب شافعي توجه نشان داد و شغل قضا را به اين مذهب كه مذهب رسمي دولت بود ، مختص كرد . با روي كارآمدن دولت بحري ترك هم توجه به مذهب شافعي ادامه يافت تا آن كه ظاهر بيبرس منصب قضا را به همه مذاهب چهارگانه تعميم داد هرچند كه قلمرو قضايي ديگر مذاهب غير شافعي از شهرهاي قاهره و فسطاط فراتر نرفت . شيخ الازهر تا سال 1287 هـ . ق . از ميان فقيهان شافعي برگزيده شد . شام از قرن چهارم در قلمرو مذهب شافعي قرار گرفت . ويژگي هاي فقهي مذهب شافعي: 1 ـ « سنت » تفصيل دهنده قرآن است . 2 ـ نسخ كتاب به سنت ، هرچند هم اخبار متواتر برآن باشد ، پذيرفتني نيست . 3 ـ اجماع پس از كتاب و سنت ، حجت شمرده مي شود . ((4 ـ « اقوال صحابه » حجتي بر احكام الهي بوده و بر قياس مقدم است .)) 5 ـ « اجتهاد به رأي » بي آن كه نصي از كتاب و سنت به عنوان مقيس عليه وجود داشته باشد ، ممنوع است و به اين نوع اجتهاد ، استحسان گفته شده و از زمره منابع فقهي در نزد حنفي هاست . 6 ـ « مصالح مرسله » يعني تقنين بر اساس مصلحت امت ، آن چنان كه مالكيان مي گويند در مذهب شافعي در شمار منابع فقهي قرار ندارد . 7 ـ فقه شافعي ، فقهي افتراضي نبوده و تنها به حل مسايلي مي پردازد كه روي داده است . چند ديدگاه برجسته شافعي و شافعيان: 1 ـ رهبري ديني در نگاه شافعي تنها با دو شرط پذيرفتني است : ـ قريشي بودن رهبر ـ همرأيي مردم نسبت به او شافعي رهبري بدون بيعت را جز در زمان ضرورت ، نامشروع مي داند . اين است كه خلافت حضرت علي عليه السلام را برحق دانسته و رويا رويان با آن را ـ چون معاويه و پيروانش ـ « اهل بغي » شمرده است و جنگهاي آن حضرت را در جمل ، صفين و نهروان ، جنگي ديني تلقي نموده است . 2 ـ حديث در ديدگاه شافعي تنها بر سخن رسول خدا صلّي الله عليه وآله اطلاق مي گردد . 3 ـ علاقه شديد به صحابه و اهل بيت رسول خدا صلّي الله عليه وآله از برجستگي مهم مذهب شافعي است . 4 ـ شافعيان ، باورمند به توسل ...
هه ولیر (اربیل)
اربیل (هه ولیر) هه ولیر هه ولیر °۴۴٫۰۳۳شرقی °۳۶٫۱۱۲۸شمالی اطلاعات کلی نام رسمی : هه ولیر کشور : عراق استان : اربیل نام محلی : هه ولیر مردم جمعیت ۲٬۲۹۳٬۸۳۹ زبانهای گفتاری: کردی سورانی مذهب: سنی شافعی جملهٔ خوشآمد به شهر به خیر هاتن بو پاریزگای کوردستان دید هوایی از شهر اربیل که در آن ارگ اربیل در وسط دیده میشود. اَربیل (سورانی: ھەولێر، Hewlêr، با تلفظ: هاؤلِر، عربی: أربيل) یکی از شهرهای کردستان عراق و مرکز استان اربیل است. مختصات جغرافیایی آن ۳۶٫۱۲ شمالی و ۴۴٫۰۱ شرقی است و در ۸۰ کیلومتری شرق موصل قرار گرفتهاست. جمعیت این شهر در سال ۲۰۰۹ (میلادی) ۲٬۲۹۳٬۸۳۹ میلیون نفر برآورد شدهاست. قدمت شهرنشینی در این شهر به ۶۰۰۰ سال پیش از میلاد میرسد و یکی از قدیمیترین شهرهای مسکون دنیاست. هه ولیر نام کردی این شهر است. محتویات ۱ اربیل باستان۲ اربیل معاصر۳ محلهها۴ فرودگاه۵ نویسندگان معروف اربیل۶ ابنیه تاریخی و مکانهای گردشی۷ دانشگاهها۸ منابع اربیل باستان ارگ باستانی اربیل. اربیل شهری بسیار باستانی است که در زمان آرامیها بنیاد گشت. نام آن از ریشه سامی «اربع ئیلا» به معنای «چهار ایزد» است. نام امروزی کردی آن یعنی ههولیر هم دگرگونشده همان واژه اربیل است. اربیل در زمان آشوریان مرکز دینی مهمی برای آیین پرستش ایزد ایشتار بود. منطقه اربیل در طی سدهها بخشی از شاهنشاهی ایران هخامنشی را تشکیل میداد و مدتی نیز بدست نیروهای اسکندر مقدونی افتاد. پس از آن اشکانیان و ساسانیان طی سدههای پیاپی بر آن فرمانروایی کردند. جنگ گوگمل که در آن اسکندر مقدونی، داریوش سوم را در سال ۳۳۱ پ. م. شکست داد در جایی حدود صد کیلومتر در غرب اربیل رخ داد. اربیل معاصر شهر امروزی اربیل بر روی تپهای باستانی قرار دارد. بر روی آن تپه، دیوارها و بقایای یک دژ عثمانی به چشم میخورد. در سدههای میانه اربیل به یک کانون بازرگانی بر جاده میان بغداد و موصل تبدیل شد و امروزه نیز با قرار داشتن در مسیرهای جادهای و ریلی از اهمیت زیادی برخوردار است. مجلس منطقه خودگردان کردستان از سالها پیش در شهر اربیل تشکیل میشد ولی کنترل آن تا زمان شورش کردها در پایان جنگ خلیج فارس، عملآ در دست صدام حسین بود. در سالهای میانی دهای ۱۹۹۱ میان دو حزب اصلی کردها یعنی حزب دموکرات کردستان عراق و اتحاد میهنی کردستان جنگی درگرفت و مجلس نامبرده منحل شد. حزب دموکرات با کمک صدام حسین در سال ۱۹۹۶ اربیل را در دست گرفت. پس از سرنگونی صدام بدست نیروهای آمریکایی، در دهم آوریل ۲۰۰۳ اربیل شاهد جشن و سرور مردم در خیابانها بود. پس از جنگ چندین بمب ...