مدل مانتو تابستانی چهارخانه
مانتو طرحدار...مانتو چهارخونه...مانتو گلدار...مانتو تابستانه (11 عکس)
نکاتی مهم در خرید کت و شلوار برای آقایان شیک پوش
هر آقایی باید حد اقل یک دست کت و شلوار د اشته باشد . بالاخره برای هر کسی مجالس عروسی و مهمانی های رسمی پیش می آید و در این مواقع کت و شلوار بهترین انتخاب است. انتخابی که کاملا هم ریشه های ایرانی د ارد . اگر به کتاب های معتبری که د رباره تاریخچه پوشاک نوشته شد ه سری بزنید ، می بینید که ۲ نوآوری در دنیای تحولات پوشاک مربوط به ایرانی ها بوده است.اول اینکه ایرانیان باستان زیر بالاپوش خود پیراهن و شلوار می پوشید ه اند و دوم اینکه به مرور زمان بالاپوش های ایرانی جای خود را به کت هایی دادند که روی شلوار پوشیده می شد . خلاصه اینکه کت و شلوارهایی که حالا جهانی شده و رنگ به رنگ و مدل به مدل د ر همه جای د نیا پیدا می شود ، خاستگاه اولیه اش ایران بوده است. از تاریخچه این لباس رسمی که بگذریم نکاتی درباره انواع کت و شلوار وجود د ارد که همه ما برای یک انتخاب د رست به آن نیاز پیدا می کنیم.1 - اهمیت دکمههنگام خرید کت و شلوار حواستان به تعداد دکمه های کت باشد . کت هایی که دکمه کمتری دارند رسمی تر هستند و باید برای مجالس رسمی انتخاب شوند . علتش هم این است که کت های یک یا ۲ دکمه، یقه بازتری د ارند و پیراهن زیر کت بیشتر د یده می شود ، در نتیجه حالت رسمی تری پیدا می کند.در اروپا کت های ۲ دکمه برای مهمانی ها رایج تر است ولی ایرانی ها انواع ۳ د کمه را ترجیح می د هند . هر چه تعداد دکمه بیشتر می شود کت ها نیمه رسمی می شوند ؛کت های فانتزی و مدرن و با طراحی نو هم اغلب د کمه بیشتری د ارند .2 - رابطه میان قد و دکمهبد نیست در انتخاب تعداد دکمه کت به قد تان هم توجه کنید . کت های ۲ د کمه برای مرد ان کوتاه تر و کت های ۳ دکمه برای مردان بلند تر مناسب هستند . این را هم فراموش نکنید که بعضی از کت ها یک ردیف دکمه د ارند و بعضی د یگر ۲ طرف دکمه د ارند . دسته دوم برای افراد چهارشانه مناسب نیستند و عرض شانه ها را بیشتر نشان می دهند . کت های تک دکمه هم خیلی رسمی هستند و اگر قرار است فقط یک د ست کت و شلوار در کمد لباستان داشته باشید ، بی خیال این کت ها شوید چون خیلی خاص اند .3 - پشمی های اسم و رسم دارجنس کت و شلوار هم رسمی و غیر رسمی بودن آن را تعیین می کند . هرچه میزان پشم پارچه بیشتر باشد رسمی تر از کار در می آید . معمولا کت های خیلی رسمی صد در صد پشم هستند. مرغوبیت شان هم به کیفیت و نوع پشم به کار رفته بستگی دارد . البته بهتر است نقطه ضعف شان را هم بد انید . پارچه های پشمی خیلی بیشتر و سریع تر چروک می شوند و باید فکر پوشید ن آنها در محیط های اداری و کاری را از سرتان بیرون کنید . چون نظم و آراستگی آنها در حد یک مجلس رسمی است و برای محیط کار مناسب نیستند .4 - اهمیت استاند ارد بودننباید سایز ...
نکته خرید کت و شلوار برای مردان خوش پوش
هر آقایی باید حداقل یك دست كت و شلوار داشته باشد. بالاخره برای هركسی مجالس عروسی و مهمانیهای رسمی پیش میآید و در این مواقع كت و شلوار بهترین انتخاب است. انتخابی كه كاملا هم ریشههای ایرانی دارد. اگر به كتابهای معتبری كه درباره تاریخچه پوشاك نوشته شده سری بزنید، میبینید كه 2 نوآوری در دنیای تحولات پوشاك مربوط به ایرانیها بوده است. مجله ایده ال: اول اینكه ایرانیان باستان زیر بالاپوش خود پیراهن و شلوار میپوشیدهاند و دوم اینكه بهمرور زمان بالاپوشهای ایرانی جای خود را به كتهایی دادند كه روی شلوار پوشیده میشد. خلاصه اینكه كت و شلوارهایی كه حالا جهانی شده و رنگ به رنگ و مدل به مدل در همه جای دنیا پیدا میشود، خاستگاه اولیهاش ایران بوده است. از تاریخچه این لباس رسمی كه بگذریم نكاتی درباره انواع كت و شلوار وجود دارد كه همه ما برای یك انتخاب درست به آن نیاز پیدا میكنیم. 1. اهمیت دكمه هنگام خرید كت و شلوار حواستان به تعداد دكمههای كت باشد. كتهایی كه دكمه كمتری دارند رسمیتر هستند و باید برای مجالس رسمی انتخاب شوند. علتش هم این است كه كتهای یك یا 2 دكمه، یقه بازتری دارند و پیراهن زیر كت بیشتر دیده میشود، در نتیجه حالت رسمیتری پیدا میكند. در اروپا كتهای 2 دكمه برای مهمانیها رایجتر است ولی ایرانیها انواع 3 دكمه را ترجیح میدهند. هرچه تعداد دكمه بیشتر میشود كتها نیمهرسمی میشوند؛كتهای فانتزی و مدرن و با طراحی نو هم اغلب دكمه بیشتری دارند. 2. رابطه میان قد و دکمه بد نیست در انتخاب تعداد دكمه كت به قدتان هم توجه كنید. كتهای 2 دكمه برای مردان كوتاهتر و كتهای 3 دكمه برای مردان بلندتر مناسب هستند. این را هم فراموش نكنید كه بعضی از كتها یك ردیف دكمه دارند و بعضی دیگر 2طرف دكمه دارند. دسته دوم برای افراد چهارشانه مناسب نیستند و عرض شانهها را بیشتر نشان میدهند. ...
لباس محلی اقوام ایرانی (درس 13 اجتماعی)
لباس محلی محتویات ۱ لباس محلی اقوام ایرانی ۱.۱ آذری ۱.۲ اصفهان ۱.۲.۱ تن پوش زنان اصفهان ۱.۲.۲ تن پوش مردان اصفهان ۱.۳ بختیاری ۱.۳.۱ تن پوش مردان بختیاری ۱.۳.۲ تن پوش زنان بختیاری ۱.۴ بلوچ ۱.۴.۱ پوشاک مردان بلوچستان ۱.۴.۲ پوشاک بانوان بلوچستان ۱.۵ بوانلو ۱.۶ ترکمان ۱.۷ چنشت ۱.۸ خراسان ۱.۹ خوزستان ۱.۱۰ رگبه ۱.۱۱ سمنان ۱.۱۱.۱ تن پوش مردان سمنان ۱.۱۱.۲ تن پوش زنان سمنان ۱.۱۲ سیستان ۱.۱۲.۱ تن پوش مردان سیستانی ۱.۱۲.۲ تن پوش زنان سیستانی ۱.۱۳ شیراز ۱.۱۴ قشقایی ۱.۱۵ کاشان ۱.۱۶ لباس مردان در ابیانه ۱.۱۷ لباس زنان در ابیانه ۱.۱۸ کردی ۱.۱۸.۱ تن پوش مردان کرد ۱.۱۸.۲ تن پوش زنان کرد ۱.۱۹ گالش ۱.۲۰ گیلان ۱.۲۱ لُر ۱.۲۱.۱ پوشاک سنتی مردان عشایر لرستان ۱.۲۱.۲ پوشاک سنتی بانوان عشایر لرستان ۱.۲۲ مازندران ۱.۲۲.۱ تن پوش زنان مازندرانی ۱.۲۲.۲ تن پوش مردان مازندرانی ۱.۲۳ مریوان ۱.۲۴ هرمزگان ۱.۲۴.۱ تن پوش زنان هرمزگان ۲ منابع ۳ پیوند به بیرون لباس محلی اقوام ایرانی آذری نوشتار اصلی: لباس آذربایجانی لباس محلی مردان آذربایجانی دختر آذربایجانی با لباس آذربایجانی اصفهان لباس اصیل مردم اصفهان در حدود ۳۰۰ سال قبل را لباس نخی سفید یا شیری بوده است که به صورت دستباف تهیه میشده است. تن پوش زنان اصفهان لباس اصیل زنان اصفهان شامل یک دامن مخمل قرمز کوتاه رنگ با چینهای زیاد که توسط دکمه بسته میشده و یک پیراهن گلدوزی شیری رنگ بوده است. زنان جوان یک شلوار نخی سفید رنگ و زنان مسن شلوار مشکی میپوشیدند و برای حجاب ، چارقد گلدوزی شده شیری رنگی استفاده میکردند که با سنجاق دور سر بسته میبستند.[۱] تن پوش مردان اصفهان لباس مردان نیز از یک شلوار مشکی گشاد، پیراهن سفید یقه ساده دکمه دوبل با آستینهای گشاد، یک جلیقه کوتاه مشکی و یک کلاه نمدی تشکیل میشده است. لباس مردان در زمستان یک قبای بلند ساده بر روی لباس اصلی بوده که با شال ابریشمی دور کمر بسته میشده است.[۲] بختیاری نوشتارهای اصلی: مردم بختیاری و عشایر بختیاری یک مرد بختیاری(سردار اسعد بختیاری) لباس مردان بختیاری شامل کلاه نمدی، چوقا، شال و شلوار گشاد سیاه رنگ معروف به (دبیت) و کفشی به نام گیوه است و لباس زنان بختیاری شامل لَچَک، زیرلچک، مینا، بندسوزن، دستمال، پیراهن، شلوار قِری و کفش است.[۳] تن پوش مردان بختیاری سرپوش مردان بختیاری کلاهی نمدی است که به آن کلاه خسروی هم گفته میشود وبه رنگهای مشکی و قهوهای روشن و تیره و سفید است. مردان بختیاری پیراهنی بنام چوقا به تن میکنند که دست بافت زنان عشایر است که از پشم بز به دو رنگ سیاه ...
لباس محلی اقوام ایرانی
بختیاری مردم بختیاری و عشایر بختیاری یک مرد بختیاری(سردار اسعد بختیاری) لباس محلی زنان بختیاری لباس مردان بختیاری شامل کلاه نمدی، چوقا، شال و شلوار گشاد سیاه رنگ معروف به (دبیت) و کفشی به نام گیوه است و لباس زنان بختیاری شامل لَچَک، زیرلچک، مینا، بندسوزن، دستمال، پیراهن، شلوار قِری و کفش است. تن پوش مردان بختیاری سرپوش مردان بختیاری کلاهی نمدی است که به آن کلاه خسروی هم گفته میشود وبه رنگهای مشکی و قهوهای روشن و تیره و سفید است.مردان بختیاری پیراهنی بنام چوقا به تن میکنند که دست بافت زنان عشایر است که از پشم بز به دو رنگ سیاه و سفید تهیه میشود و خاصیت ضد باران دارد و گرما را در زمستان نگهمیدارد و در تابستان رطوبت و خنکی را حفظ میکند. نقشهای چوقا، ستونهایی کوتاه و بلند هستند و طرح این ستونها رااز ساختمانهای دوره هخامنشی میدانند که درآن سیاهیهاروبه پایین وسرنگونی وسفیدیهاروبه بالاوسربلندی دارد.پوشش پایین تنه از شلواری به نام شولار دبیت به رنگ مشکی استفاده میشود که شلواری گشاد و بسیار آزاد است. وپوشش پا گیوه است که در تابستان رطوبت و خنکی را حفظ میکند و در زمستان گرما را نگه میدارد.تن پوش زنان بختیاری پوشش سر لچک و میناً لچک کلاهی است که زیر مینا استفاده و با انواع سکههای قدیمی، مروارید، سنگ و پولک تزیین میشود و انواع مختلف دارد. سیخکی، ریالی، صدف، که رایجترین آن ریالی است که از سکههای قدیمی استفاده میشود.مینا روسری از جنس حریر و ابعاد بسیار زیاد بهشکل مستطیل است که بهصورت بسیار خاصی بسر میکنند مینا را با سنجاق محکم به توسط بندی از یکسوی لچک بهسوی دیگر آن از پشت سرشان میآویزند که به آن سیزن گفته میشود. وبعد موهای جلوی سر را تاب میدهند و از زیر لچک بیرون میآورندودر پشت مینا پنهان میکنند وآن موهاراترنه مینامندوبامهرههایی با رنگهای مختلف آن را تزئین میکنندکه جلوهای خاص به زیبائی مینا میدهد.تنپوش زنان بختیاری پیراهنی است بنام جومه یا جوه این پیراهن معمولاً دو چاک در اطراف کمر دارد و تا پایین کمر میرسد و زیر آن دامن بسیار پرچینی به نام شولارقری میپوشند که برای تهیه آن گاه از ۸ تا ۱۰ متر پارچه استفاده میشودجلیقه (جلیزقه) روی پیراهن پوشیده میشود که از جنس مخمل است. همچنین زنان بازوبندی (بازیبند) نیز بدست میکنند که با مهرههای رنگی و سنگ تزیین میشود. البته استفاده از آن خیلی عام نیست و بیشتر در عروسی پوشیده میشود.پوشش پایین تنه از شلواری معمولی و گیوه استفاده میشود. رنگ لباس زنان بختیاری الهام گرفته از طبیعت ...
بامداد سرونوشت
داخل رفتم . در را بست و لبه ی تخت نشست . سرش میان دستش بود . سرش را بلند کرد و نگاهی به صورت جوان و غمزده ی من کرد و گفت:ای داد بیداد ای خدا چه کنم؟ با تعجب روی زمین پایین پایش دو زانو نشستم . دستم را روی پایش که از لبه ی تخت آویزان بود گذاشتم و تکانش دادم:مامان چی شد؟مستاصل بود . -هیچی نه راه پس داریم نه راه پیش . دست مرا گرفت و به سینه اش چسباند:کتی جان از اونوقت تا حالا فقط دارم حرف میزنم . اشتباه کردم . نمیدونم چرا گول این پسر رو خوردم خاله ت هم بدتر از اون نتیجه ای نداشت . طلبکار هم بودند . دلم میخواد زمان به عقب برمیگشت و با همین دستهام چشمای سروش رو در می آوردم . چاره ای نیست . اگه یه کم قهر هم بکنیم ممکنه برند و پشت سرشون هم نگاه نکنند . کوتاه اومدم و گفتم خواهر هر طور صلاح میدونی زودتر بیا تا مهرداد نفهمیده یه عقد بخونیم و اینا سر خونه و زندگی بروند . قبول کردند . میدونم خیلی سخته . اما چاره ای نیست . صورتم را میان دو دستش گرفت و مرا خیره خیره نگاه میکرد . پیشانی ام را بوسید و بی بیحالی گفت:مادر غصه نخوری ها خدا بزرگه!دیگر همه چیز رقم خورده بود و من بی هیچ چون و چرایی به سروش تعلق داشتم . فردا نزدیک ظهر بیدار شدم سر و صدای زیادی می آمد . بعله بران خصوصی بود . همه در تکاپو بودند . جلوی آینه رفتم چشمانم پف کرده و قرمز بود . صورتم کشیده بنظر می آمد . به باغ سرک کشیدم همه در رفت و آمد بودند . آنروز آنقدر کار بود که حتی ناهار هم خبری نبود و همه تخم مرغ خوردند و از خوردنش کیف هم میکردند . بعدازظهر همه منتظر بودند تا خانواده ی داماد بیاید . اینقدر عصبی و بی حوصله بودم که دلم نمیخواست بدانم دور و برم چه میگذرد . دو تا قرص آرامبخش را با هم خوردم و خوابیدم . برای شام بود که نسیم با سر و صدا به سراغم اومد . دستش را زیر بالشم کرد :پاشو کتی دست راستم زیر سرت . انشالله عروس بشی . قند در دلش آب میشد . چشمانم را بزور باز کردم . هنوز هم خوابم می آمد . سینی شام را پایین تخت گذاشت . چلو خورشت قرمه سبزی بود . چه بو و عطری داشت . یک بشقاب هم سبزی خوردن کنارش بود . واقعا بد از چند روز اشتهایم باز شد . چند لقمه خوردم تازه چشمم باز شد . نسیم گفت:علف خوبه یا اسفناج؟ خندیدم و گفتم:چه خبر چی شد؟ -اِ خیلی مشتاقی بدونی؟ میخواستی بیای؟ و قری به سر و گردنش داد و جلوی آینه ایستاد . آهنگ زمزمه میکرد و ادا اصول در می آورد . با دهان پر گفتم:حال منو ببین بعد بگو . -چته لقمه درسته از گلوت پایین نمیره؟ -خیلی بدجنس شدی . نکنه آقاتون یادت داده! -چرا که نه آقا نگو بگو باقلوا . پقی زدم زیر خنده . نسیم گفت:چه عجب پس خندیدن یادت نرفته . لیوان ابی خوردم و ادامه دادم:نه حالا چه خبر؟ -نان و ...