مدرک خریدنی
حرص و ولع مدرک گرایی در ایران
عطش گرفتن لقب دکترا در ایران خبر پذیرش چند رشته دکترا در دانشگاه خواجه نصیر و دانشگاه امام خمینی باعث شد تا در مورد ادامه تحصیل در این مقطع و تفاوت ان در ایران با کشور های اروپایی امریکا و کانادا مقایسه ای داشته باشم. هدف این مقایسه فقط بیان فرهنگ غیر علمی نامناسبی است که برای دکترا گرفتن و تیتر آن بوجود امده است. چند سالی است که تب گرفتن مدرک دکترا در ایران بوجود آمده و از دانشگاه های دولتی تا ازاد و مکاتبه ای داخلی و خارجی همه سعی می کنند که تحصیلات دکترا ارائه دهند و گویی مشکلات مملکت با گرفتن دکترا و دکتر شدن همه حل میشود. مدیران مملکت و حتی سرداران سپاه هم با همه درجات نطامی به هر شکل ممکن تلاش می کنند تا این لقب را بدست اورند و حتی ان را به شکل خریدنی مانند دکترای دانشگاه مکاتبه ای از راه دور هاوایی به القاب خود اضافه کنند. یادم نمی رود یک بار که به نمایشگاه نیروی انتظامی در محل نمایشگاه ها رفته بودم پارچه ایی برای خوشامد گویی فرمانده وقت ان زمان که قالیباف بود زده بودند به این شکل : " ورود فرمانده محترم نیروی انتظامی برادر سردار پاسدار سرنیپ خلبان جناب اقای دکتر قالیباف را گرامی میداریم." وفتی با این تابلو نگاه می کردم با خودم می گفتم این همه لقب برای خوشامد گویی یک نفر. و جالب تر از ان برایم تیتر دکترای ان بود که بخودم باز گفتم یک زمانی سپاهیان می گفتند ما حتی درجه هم نمی خواهیم حالا که تمام درجه های ارتشیان را گرفته اند به مراتب دانشگاهی هم هجوم آورده اند و به هر شکل ممکن می خواهند بگویند که دکترا گرفته ایم. جالب این است که همه فرماند هان سپاه برای روز بازنشستگی و ورود به سیاست یک مدرک دکترا در صندوق خود ذخیره کرده اند. نمونه اخرش این اقای الله اکرم است که دیدم ایشان را جدیدا دکتر الله کرم خطاب می کنند.! در کانادا یا امریکا گرفتن دکترا و یا تیتر دکتر اصلا یک مزیت عمده نیست و حتی مهندسین از نظر کار و حقوق به مراتب ارزش بیشتری دارند تا کسانی که دکترا دارند. داشتن لقب و عنوان دکترا یک شاخص مدیریتی یا کسب مقام نیست و فقط کسانی به دنبال گرفتن دکترا می روند که علاقه به ادامه تحصیل :تحقیق و یا تدریس در دانشگاه دارند. در این کشور ها هدف دکترا گرفتن بوجود اوردن قشر تحصیل کرده ای است که به تحقیق و جستجوی علمی علاقه داشته باشند و کار کردن بر روی یک تز تحقیقاتی هم برای یک مشکل راه حلی پیدا کنند و هم با صرف چند سال زحمت و تلاش خود را بعنوان یک محقق بسازند . متاسفانه در ایران بیش از انکه هدف پرورش مغز و استعداد برای تحقیق باشد هدف گرفتن تیتر دکترا برای ژست و خود نمایی تبلیغاتی ...
مدرکگرایی
جام جم، اندیشه، دوشنبه 17 شهریور 1393 سواد یا سیاهی؟ مدرکگرایی، سواد علمی را به سیاهی اخلاقی و اجتماعی بدل میکند برای واژهی «سواد» در فرهنگ فارسی این معانی آورده شده است: 1- سیاهی مقابل بیاض. یا سوادِ دل (قلب). 2- نوشته. 3- رونوشت کپیه. یا سواد مکتوب (مراسله) رونوشت نامه. 4- شبح. 5 -جماعت مردم. 6- سیاهی شهر که از دور پیداست. 7- دیههای شهر و حوالی آن (روستاها). 8 - خواندن و نوشتن .9- معلومات، آگاهیهای علمی و ادبی. اگر ترتیب معانی بر اساس اولویت و شیوع باشد میبینیم که معنای مرسومی که ما از این واژه اراده میکنیم یعنی «خواندن و نوشتن» و «معلومات» از آخرین معانی است و معنایی که اصلاً اراده نمیکنیم ولی در بسیاری از موارد کاملاً بر مفهوم مد نظر ما صدق میکند یعنی «سیاهی» معنای نخست است. همینطور سواد دل و رونوشت و شبح که از معانی نخستین هستند و در بسیاری از موارد تناسب بیشتری با آن «سواد»ی دارند که ما در محاورات خود به کار میبریم. به عبارت دیگر نحوهی استفادهی ما از این واژه بیآنکه خود بدانیم با معانی نخستین آن انطباق بیشتری دارد تا معنای بخصوصی که ما مدنظر داشتهایم. ما به کسی باسواد میگوییم که مدرک دارد نه لزوماً کسی که علم و آگاهی و شناخت دارد. کسی که فقط مقطع ابتدایی را گذرانده باشد میتواند بخواند و بنویسد و ممکن است به مراتب بیشتر از تحصیلکردههای آکادمیک اهل مطالعه و تفکر باشد اما در نظر ما بیسواد است و در مقابل، کسی که دانشگاه رفته و مدرک علمی گرفته باسواد است؛ حتی اگر مدرکش جعلی باشد و یا رسالههای تحقیقیاش همه کپی برابر اصل تحقیقات دیگران و یا خریداری شده از لوازمالتحریری محل باشند. از این گذشته ما به معلومات و آگاهیهای واقعی که متناظر با فهم و شناخت هستند سواد نمیگوییم بلکه حفظیات گسترده و دانستنیهای جدولی که در واقع حجاب فهم و شناخت حقیقی هستند در نظرمان مصادیق بهتری از باسوادیاند. به عبارت دیگر در نگاه ما سواد، سیاههای از معلومات است که میتواند عاریهای باشد و یا قابل خرید و فروش. شاید از همینروست که سودای ما از کودکی این بوده که با خوردن یک قرص باسواد شویم و نیازی به طی کردن فرایند تعلیم و تعلم نداشته باشیم. فرایندی که نیازمند بهکارگیری فکر و ذهن است و با تعقل سر و کار دارد و همین سخت و کراهتبارش میکند. این تلقی شایع از معنای سواد و این گریز از فرایند مشقتبار تفکر و تعقل را میتوان از مهمترین دلایل روی آوردن ما به تحقیقات و پایاننامههای خریدنی دانست که متأسفانه از فرط تکرار، قبح خود را از دست داده و به نوعی عادت بدل شده که سخت میتوان ...
کسی که خود را به خواب زده نمی توان بیدار کرد؛ فتحاللهزاده: جباری خودش منظورم را فهمید
مدیرعامل باشگاه استقلال از شکایت از مجتبی جباری و همچنین حضور قطعی جواد نکونام برای فصل بعد خبرداد علی فتحاللهزاده درباره آخرین وضعیت جواد نکونام، اردوی استقلال در اوکراین و مجتبی جباری صحبت کرد.متن پرسش و پاسخ با مدیرعامل آبیها در زیر میآید: از باشگاه چه خبر؟این روزها خیلی مشغله دارم. بستن استقلال به این شکل به عنوان یک تیم قوی و موفق کار بسیار سختی است. این روزها خیلی تلاش میکنم و نمیخواهم زحمت چند هفته اخیرم به راحتی از دست برود.حتما درباره انتقاداتی که از شما بابت اردوی اوکراین شده مطلع هستید...کسی را که خواب است، میتوان بیدار کرد اما کسی که خود را به خواب زده، نمیتوان از خواب بیدار کرد. در اوکراین بهترین اردو را برگزار کردیم. به نظر شما این مساله عیبی دارد؟ فرض کنیم که پول این سفر داده باشیم، آیا کار بدی انجام دادهایم؟ تیمهای دیگر در سالهای قبل به اردوی ترکیه میرفتند ولی ما نمیتوانستیم به اردو برویم. آن زمان به ما 'گیر' میدادند که چرا به اردو نمیرویی یا چرا رقبا میروند و شما نمیتوانید این کار را بکنید؟ حالا یک بار به اردوی مجانی اوکراین رفتیم و از آن مهمتر با تیم خوب دیناموکیف بازی کردیم. متاسفانه عدهای میگویند دینامو با تیم اصلیاش بازی نکرده است. آیا کسی نیست که برود از سایت دیناموکیف اسامی بازیکنانش را چک کند؟ شش بازیکن از تیم اصلی دیناموکیف بودند. باقی هم از بازیکنان ذخیره دیناموکیف محسوب میشدند. مساله بعدی هم این است که مگر خود ما به صورت کامل برابر دینامو حاضر شدیم؟ همه هزینههای ما را در اوکراین آقایان حدادی، گلستانه و مدیرعامل محترم تابان پرداخت کردند. برای کسانی که این حرفها را درمیآورند، متاسفم.به نظر شما برای چه تلاش میکنند تا استقلال را بزنند؟عدهای بلد نیستند کار کنند و کار خوب دیگران را خراب میکنند. همین ظلم را به ما میکنند که خدا ما را قهرمان میکند. خدا چون میبیند ما به کسی ظلم نمیکنیم، به ما کمک میکند. متاسفانه به ما ناجوانمردانه حمله میشود. پول آنچنانی نداریم اما خدا را شکر اعتباری داریم که در این مواقع به ما کمک میکند. متاسفانه برخی از برخوردها منصفانه نیست و نمیدانم برخی از این حرفها به دنبال چه چیزی هستند. اینکه ما اردو برویم بهتر است یا نرویم؟ فرض که هزینه هم کرده باشیم - که نکردهایم - آیا کار بدی کردهایم؟دیروز خبری منتشر شد که نکونام از استقلال شکایت کرده است اما خود او این مساله را رد کرده. چقدر در جریان این مساله هستید؟یک عده با هدف از جایی دیگر این صحبت را مطرح کردهاند ...
تبعیض یا احساس تبعیض ؟
سلام . وقتی بچه بودیم اگه نمره دیکته مون بیست میشد ، میگفتیم بیست " گرفتم " اگه کم میشد ، میگفتیم تک "داد " . شما آقای مریدی ، نماینده ایرانی مجلس کانادا رو میشناسین ؟ خانم هاله افشار چطور که نماینده ایرانی مجلس اعیان انگلیس هستن ؟ پروفسور فریدون فراست و برادرانشون فرامرز و فرهاد فراست رو چطور که از بزرگان دنیای علم در اروپا و آمریکا هستن ؟ این ایرانیهای موفق ، و در واقع تمام انسانهای موفق عالم ، اعم از ایرانی و غیر ایرانی ، اینهمه احترام و آبرو و قدرت اجتماعی رو از کجا کسب کردن ؟ چرا اینها حتی املای کلمه تبعیض روهم نمیدونن؟ من منکر وجود جوامع خشن و مغرض نیستم . در خیلی از کشورها روابط آمیخته با تبعیض نژادی و جنسیتی به شدت وجود داره . ولی میخوام بگم در بیشتر موارد این ما هستیم که برای خودمون کسب وجهه میکنیم و راه آزار و تبعیض رو میبندیم . همه میدونیم و شنیدیم و دیدیم که در بیشتر کشورهای اروپائی تبعیض نژادی وجود داره . ولی در همین کشورها ایرانی موفق و معتبر کم نداریم . چرا هر بار که خودمون نمره تک میگیریم ، رگبار سرزنش رو به سر دیگران میریزیم ؟ هرگز فکر کردیم شاید کم کاری خودمون باعث و بانی این پسرفت شده ؟ گاهی هم نمیتونیم خودمون رو درست معرفی کنیم . همیشه مثال همون جراح ژاپنی توی ایران به ذهنم میاد . همون که مجبور بود در مطبش روگل بگیره و برگرده ژاپن ، چون فارسی بلد نبود . اگر زبان جامعه جدید رو بدونیم و نیاز اون جامعه رو بشناسیم و بتونیم به طور شایسته ای اون نیاز رو برطرف کنیم ، قطعا به مرحله قابل قبولی از احترام و آبرو و رضایت شخصی میرسیم که دیگه احساس تبعیض نکنیم . لازم نیست که برای رسیدن به این مرحله حتما از در دانشگاه عبور کنیم . داشتن یک نانوای ماهر یا یک نقاش ممتاز ساختمان در هر جامعه همونقدر ارزشمند و لازمه که وجود یک مهندس فیزیک اتمی . به شرطی که هم زبان جامعه باشه و در رشته خودش مهارت کافی کسب کرده باشه . این ربطی به مکان نداره . مهم نیست آفریقا باشه یا کره ماه . همه جا این نگرش کاربرد داره . به خصوص اینجا در کانادا ، کاملا به این نتیجه رسیدم که نه تنها تبعیض وجود نداره بلکه برخورد مردم بازتاب دقیق ارزش خودمونه . این ارزش خریدنی نیست ، کسب کردنیه . باید برای خودمون ارزش و اعتبار بسازیم . براتون گفتم که دخترم به راحتی توی دبیرستان جا افتاد و دوستانی برای خودش پیدا کرد . ولی در همون کلاس دخترم ، دختری از پاکستان درس میخونه که دیگران کمتر برای دوستی با اون پا پیش میذارن . دلیلش هم ضعف زبانه . این طفلک نه میتونه با بچه ها ارتباط برقرار کنه و نه در درس توانائی نشون بده ...
نقش انسانها در کیفیت زندگی
کیفیت : من بیشتر از همه چیز و هر علت و دلیلی که در جای خود قابل بررسی می تواند باشد کیفیت را یک نوع فرهنگ و شیوه اندیشیدن و زندگی می دانم .به این معنی که هر چیزی که تولیدمی شودیا هر خدماتی که ارائه می گردد توسط انسانی در نهایت تولید یا ارائه می گردد، حالا ممکن است تکنولوژی، مواد، ماشین آلات و ابزار خریدنی هم در ارائه محصول یا خدمات نقش داشته باشند ولی در نهایت این انسان است که آن را به کار میگیرد ترکیب میکند استفاده بهینه میکند و در نهایت محصول یا خدمات خروجی را به وجود میآورد و نوع -درجه و سطح کیفیت را تعیین میکند، حالا اگر بهترین مواد، بالاترین تکنولوژی، ابزار و تجهیزات را هم در اختیار داشته باشد، می تواند سطح و درجه و مطلوبیت، اطمینان و استمرار و نگهداشت و تضمین کیفیت را متغیر کند. مثال بسیار ساده می زنم : سوپر مارکتی را فرض کنید که تازه افتتاح شده است. از بهترین مواد برای ساخت و دکوراسیون و قفسه ها استفاده کرده و از آخرین تکنولوژی و تجهیزات مثل یخچال، صندوق فروشگاهی و سیم بارکدخوان و دستگاه POS و تلفن و فکس و وسایل حمل و نقل داخل مغازه دوربین مدار بسته و نرم افزار فروش و بلندگو و تلویزیون، مبل، موتورسیکلت، دوچرخه، سبد حمل وسایل، لباس مخصوص کارکنان و ... درمغازه جدید استفاده میکند. این همه هزینه برای ارائه خدمات با کیفیت و رضایت بخش برای مشتریان است. یک هفته اول خوب است. از هفته آینده : چیدمان ها به هم میریزد و جابه جا میشود و دکوراسیون تمیز و مرتب و منظم نمیشود. یخچالها خوب سرویس و نگهداری نمیشود و دانش تنظیم آن وجود ندارد و از سیستم بارکد به خاطر چند اشکال ساده استفاده نمیشود و تلویزیون برنامه تبلیغاتی تکراری و بدون تنظیم رنگ نور و صدا و شبکه برای خودش روشن یا خاموش می شود. گوشی تلفن و کامپیوتر جا به جا و کثیف می شود، خدمات سرویس رایگان نامنظم میگردد. بعد از 2 الی 3 ماه همه چیز دوباره به یک سوپرمارکت سنتی قبلی با وسایل دست و پاگیر تبدیل میشود و وسایل کم کم به انباری منتقل میگردد یا در مغازه به صورت دست و پاگیر خاک میخورد. علت این موضوع چیست؟ شاید علت های فرهنگی و اجتماعی و روانشناسی و مدیریتی مختلفی ذکر شود که در اینجا به مختصر کنکاش می کنیم : 1- عدم وجود نظم ریشه اصلی تفکر انسانی 2- عدم استفاده از تجهیزات ریشه اصلی تفکر انسانی 3- عدم تمیزی و نظافت ریشه اصلی تفکر انسانی 4- عدم سرویس دهی مطلوب به مشتریان ریشه اصلی تفکر انسانی 5- عدم ...
دانلود پروژه کارآفرینی کارخانه تولید دستگاه آبمیوه گیری
خلاصه طرحدر این طرح به بررسی تولید دستگاه آبمیوه گیری پرداخته شده است ، برای بررسی طرح از روش های آماری و اقتصادی و برآورد های مالی استفاده شده است ، این طرح شامل چهار فصل میباشد ، فصل اول به بیان کلیاتی از قبیل مقدمه ، تاریخچه ، مجوز های قانونی مورد نیاز ، وضعیت بازار ، میزان واردات و صادرات و ... پرداخته است ، فصل دوم به بیان روش انجام کار پرداخته است ، بازدید از واحد کاری مشابه ، نیروی انسانی ، نحوه تامین سرمایه و ... از جمله عناوین موجود در این فصل میباشد ، فصل سوم به بررسی طرح از دیدگاه اقتصادی پرداخته است ( طرح توجیهی یا BP ) ، عناوینی از قبیل نیروی انسانی مورد نیاز ، میزان سرمایه گذاری ، مواد اولیه مورد نیاز ، ماشین آلات مورد نیاز و ... از جمله عناوین موجود در این فصل میباشد ، در نهایت فصل چهارم به بیان نتیجه اجرای طرح می پردازد . سایر عناوین موجود فصل اول - شناخت محصول مقدمهاهداف اصلی در چهارچوب رشد و توسعه صنایع لوازم خانگیبررسی اهداف بلند مدت پروژهتاریخچه تولید و وضعیت فعلی تولید کنندگان :معرفی صنعت وارتباط با صنایع دیگر :معرفی محصول تولیدی فصل دوم - اطلاعات و ویژگی ها ی بازرگانی محصول موارد استفاده و مصرف کنندگان عمده محصولتحلیل محصولجدول لیست اجزای تشکیل دهندهصادرات محصولواردات محصولحجم جوازهای تاسیس صادر شده ( موافقت های اصولی )تولید کنندگان داخلی فصل سوم - شناخت و بررسی بازار بررسی تولیدات داخلی گذشته و وضعیت تولید کنندگانآمار کل تولید دستگاه آبمیوه گیری از سال 77 الی 83محاسبه حجم فعلی بازار و پیشبینی آن برای سالهای آتیبررسی واردات گذشته :محاسبه تقاضاتعیین سهم بازار قابل کسببررسی قیمتتحلیل وضعیت موجود مصرفمصرف دستگاه آبمیوه گیری برای سالهای 69-75 به قرار زیر استپیش بینی عرضهموافقت اصولی های موجودی در وزارت صنایع در ارتباط با آبمیوه گیریوضعیت صادرات و پیش بینی آنجمع بندی سهم بازار قابل وصول فصل چهارم - مطالعات عملیاتی ظرفیت و برنامه تولید و چگونگی انتخاب آنتکنولوژی و چگونگی انتخابپایه (محفظه موتور)پایه های لاستیکینگرشی برفرآیند عملیات قطعات آبمیوه گیریآندایزینگ آلومینیوم(سبد تفاله)عوامل موثر بر آندایزینگحمامهای اسید سولفوریک برای آندایزینگ معمولیمکانیزم پوشش گرفتنخط آندایزینگ ( سبد تفاله )ترکیب شیمیایی چربی گیری هامواد لازم برای چربیگیر ی قلیایی مواد اضافه کننده ( Additives)Surfactants :دستورالعمل کار با مواد چربیگیریچربیگیری های غوطه وریخط آبکاری دستگاه آبمیوه گیریعملیات مقدماتیچرخهای پولیش کاریمواد ساینده برای صافکاریپاک کردن چربیهای ضخیم مانند گریسها و نظایر آنهابرای ...
حسین نوغانی : یکی از عوامل جذب جوانان و نوجوانان به قرآن تکیه بر اصل زیبایی شناسی قران است.
استاد حسین نوغانی از جمله اساتید فعال در عرصه هنر حکاکی بر روی سنگ است که امسال در سومین دوره مسابقات بین المللی قرآن دانشجویان مسلمان با نمونه های مختلف و زیبای کارهای قرآنی خود حضور داشته ، کارهایی که وقتی به آنها نگاه میکنی هم عطر و بوی آیات قرآن به مشامت میرسد و هم خوب میفهمی که پشت این هنر ، دستان عاشقی است که با عشق به قرآن و اهل بیت علیهم السلام بر تیشه میکوبد.پایگاه اطلاع رسانی یاسین با این استاد عزیز در غرفه اش گفتگویی انجام داده است که در ادامه می آید:یاسین:جناب نوغانی ضمن عرض سلام لطفا خودتان را معرفی فرمایید؟نوغانی: با سلام ، من حسین نوغانی هستم که ۳۱ سال است در عرصه حکاکی روی سنگ و چوب فعالیت داشته و و افتخارم این است که مضامین قرآنی و دینی را بر روی سنگ و چوب در می آورم.در ۴ رشته از هنرهای مرتبط با فعالیتم دارای مدرک هستم و تابحال در بیش از ۱۵ نمایشگاه کشوری به مقام های مختلف دست یافته ام.یاسین:میشود از مقامات خود نام ببرید؟نوغانی :بله.در جشنواره رضوی در تهران که ویژه آثار تحقیقی ویژه امام رضا علیه السلام بود به عنوان نفر برگزیده جشنواره انتخاب شدم و در جشنواره رضوی اصفهان که ویژه هنرهای دستی بود نیز منتخب هیأت داوران گشتم . هم چنین در شانزدهمین نمایشگاه بین المللی قرآن کریم در تهران نیز به عنوان برگزیده نمایشگاه معرفی گردیدم.یاسین:آقای نوغانی فعالیت شما یک فعالیت هنری است و بالطبع هزینه های بالایی برای تولید دارد ، لذا به جهت شرایط خاص آن نیازمند حمایت و مساعدت فرهنگی است . آیا در این زمینه مورد حمایت قرار گرفته اید؟نوغانی : راستش خیر. با اینکه از با سابقه های این عرصه ام و توفیق داشته ام که بیشترین کارهایم در عرصه دینی باشد بطوریکه آیات قران و احادیث ائمه معصومین را بر روی سنگ حکاکی نموده ام ، ولی حمایتی که صورت نگرفته هیچ ، بارها مورد بی مهری دوستان فرهنگی کشور نیز بوده ام که مجالی برای بیان نیست و خیلی به خاطر نبود شرایط نقد پذیری مدیران فرهنگی تمایلی به گفتن آنها ندارم و هم اکنون نیز با سرمایه شخصی فعالیت میکنم و بقول قدیمیها دستمان را بر زانوی خودمان گذاشته ایم و یا علی گفته ام.یاسین:به نظر شما که بخش زیادی از عمر خود را به کارهای قرانی در قالب هنرهای دستی گذرانده اید چه عاملی باعث جذب جوانان و نوجوانان به قران و به طور عام مسائل دینی میشود؟نوغانی : من فکر میکنم ما زیبایی قرآن را فراموش کرده ایم . اصلا یکی از معجزات قرآن همان زیبایی آن است. آهنگین بودنش ، زیبایی کلمات و تعابیرش و خیلی از زیباییهای دیگر آن و چون انسانها فی ...