مدرسه ی صدف در گرگان
خصوصیات یک مدرسه خوب
یک مدرسه خوب دارای خصوصیات وصفاتی است. قسمتی از این صفات مادی و ظاهری هستند،که از جمله می توان به موقعیت مکانی مدرسه، تعداد کلاس ها ،زمین ورزش ،حیاط مناسب ،وسایل ،امکانات آموزشی و... اشاره کرد. اما یک مدرسه خوب ویژگی های دیگری نیز باید داشته باشد،که این ویژگی ها با کار و وظایف مسئولان اداری وآموزشی مدرسه ،ارتباط تنگاتنگ دارد، و مدرسه را در جهت رسیدن به اهداف تعلیم وتربیت و سرافرازی جامعه یاری می دهد ،که در این جا به پاره ای از آن ها اشاره می شود : ضرورت ارتباط مدرسه با جامعه هدف اصلی واساسی آموزش وپرورش از تاسیس مدرسه ،تربیت افرادی است که برای جامعه مفید باشند.بطور کلی مدرسه دو وظیفه مهم در ارتباط با تربیت افراد دارد.یکی ارائه آموزش های لازم،که این کار به وسیله معلمان انجام می گیرد،که بااستفاده از کتاب وسایر امکانات آموزشی به تدریس می پردازند. وظیفه دیگر مدرسه،پرورش ،تربیت و هدایت فرد است،که بر اساس اصول انسانی ،اعتقادات ،فرهنگ و فلسفه حاکم بر جامعه صورت می گیرد. اهداف تعلیم وتربیت هنگامی می تواند تحقق پیدا کند ،که اولیای مدارس وظیفه خود را به نحو احسن انجام دهند. بدین معنی که مدرسه نباید وظیفه خود را فقط به تعلیم مواد درسی محدود نماید ،بلکه باید دانش آموزان را به گونه ای تربیت کند ، که به پیشرفت و ترقی جامعه خود علاقه مند شوند ،به راحتی و با اعتماد به نفس در جامعه زندگی کنند،همنوعان خود را دوست بدارند وبه جامعه خود خدمت صادقانه بنمایند.( پور علیرضا ۱۳۸۴) سادگی وحقیقت گرایی در مدرسه از آنجایی که دانش آموزان ،گردانندگان چرخ های فعالیت های مختلف ومتنوع جامعه خواهند بود،باید برای زندگی در یک جامعه واقعی تربیت شوند.شخصیت کارکنان مدرسه و به ویژه معلم از عوامل بسیار موثر در هدایت و رهبری دانش آموزان است.تمامی کارکنان مدرسه باید اعمال و رفتار شایسته ای داشته باشند و به گفته های خود جامه عمل بپوشانند،تا بتوانند الگوی مناسبی برای شاگردان باشند. لزوم هماهنگی مدرسه با خانواده کودک قسمت اعظم تجربیات ،اعمال و رفتار خود را از راه تقلید از والدین ،معلمان وسایر مربیان می پذیرد. هدف والدین و اولیای مدرسهآن است که کودک تربیت صحیح وپسندیده ای را کسب نماید.اما مهمترین مسئله ای که در زمینه تربیتی کودکان مطرح است،هماهنگی لازم بین الگوهای تربیتی خانه و مدرسه است.آنچه کودک در مدرسه یاد می گیرد ،باید عملا آن را در خانه مشاهده کند. همچنین اعمال و رفتار والدین در خانه باید چنان باشد که مدرسه آن ها را تایید نماید. خانواده و مدرسه لازم وملزوم یکدیگرند. محیط مدرسه هر اندازه هم ارزشمند باشد،اما نمی توان منکر ...
55مورد متن املا اول
ديكته يِ شماره يِ 1 19/8/87 آب ـ آ ا ـ بـ ب ـ اَ َ بَـ ـ با ـ آبا ـ بابا اَ َ ـ آب ـ آبابا ـ باب آ ا ـ بـ ب ـ اَ َ ـ د آب ـ آبا ـ بابا ـ آبابا ديكته يِ شماره يِ 2 21/8/87 آ ا ـ اَ َ ـ د ـ بَـ آبا ـ آبابا ـ اَدَب ـ باد باب ـ آب ـ بابا ـ آباد اَ َ ـ بـ ب ـ دَ ـ با اَدَب آب ـ آ ا ـ آبا ـ بَـ ـ د ـ دَ ديكته يِ شماره يِ 3 26/8/87 آ ا ـ بـ ب ـ آ ـ با ـ باب بابا ـ آبا ـ آبابا ـ آب ! ـ بابا آب ! اَ َ ـ بـَ ـ د ـ دَ ـ دا داد ـ باد ـ آباد ـ آداب ـ اَدَب با اَدَب ـ اَبَد ـ باداباد ـ آب ـ آ ا بابا آب داد. ديكته يِ شماره يِ 4 28/8/87 آ ا ـ آب ـ بـ ب ـ اَ َ ـ د با ـ آبا ـ بابا ـ آباد ـ آبابا آب ـ باب ـ اَ َ ـ اَدَب ـ مـ م د ـ دَ ـ دا ـ بابا ـ با اَدَب آ ا ـ بـ ب ـ اَ َ ـ د ـ مـ م 5 ـ 4 ـ 3 ـ 2 ـ 1 ـ o ديكته يِ شماره يِ 5 3/9/87 آ ا ـ بـ ب ـ اَ َ ـ د ـ مـ م ـ سـ س بابا آب داد. آبابا ، آبا ، سام ، آمَد. سـ س ـ مادر با اسب آمد. 5 ـ 4 ـ 3 ـ 2 ـ 1 ـ o ديكته يِ شماره يِ 6 5/9/87 آ ا ـ بـ ب ـ آب ـ اَ َ ـ د ـ مـ م ـ سـ س ـ او و ـ بَـ ـ با ـ بابا ـ باد ـ آباد ـ آبا ـ آبابا ـ اَدَب ـ اَسب ـ آمَد ـ بادام ـ داد ـ آدَم بابا آب داد. باد آمَد. [ به تعداد هر عدد در سمت راست شكل بكشيد.] O 1 2 3 4 5 ديكته يِ شماره يِ 7 10/9/87 او و ـ مو ـ دود ـ بود ـ سَبَد او با اَسب آمد. بادام ـ اَسب ـ باد ـ تـ ت ـ تاب بابا تاب بَست. بابا با او دوست اَست. آ ا ـ سـ س ـ د ـ اَ َ ـ مـ م ـ او و ـ تـ ت ـ بـ ب [در بين دو عدد يكي از علامت هاي را بگذاريد.] 5 ...
خلاصه ی زندگی نامه ی شهید مطهری به انگلیسی و فارسی
آيت الله مرتضي مطهري به سال 1299 در قريه فريمان مشهد ديده به جهان گشود . در سن سيزده سالگي به حوزه ي علميه مشهد رفت . پس از چهار سال تحصيل در آن حوزه ، به حوزه ي علميه ي قم رفت و بعد از شانزده سال تحصيل در اين حوزه ، عازم تهران شد و در دانشكده ي الهيات و معارف اسلامي ، مدرسه ي علميه ي مروي و حوزه ي علميه قم به تدريس پرداخت . در پانزده خرداد 1342 آيت الله مطهري به دليل سخنراني بر ضد شاه و سازماندهي نهضت در تهران ، توسط ساواك بازداشت و حدود دو ماه در زندان شهرباني بسر برد . بنيان گذاري حسينه ي ارشاد و فعاليت در يان موسسه ، سخنراني در انجمن هاي اسلامي پزشكان و مهندسان و نيز سخنراني در انجمن هاي اسلامي پزشكان و همچنين اداره ي مساجد مختلف ، از مهم ترين فعاليت هاي استاد پس از ورود ايشان به تهران را تشكيل مي داد . پس از اوج گيري نهضت اسلامي ايران ، آيت الله مطهري در سال 1357 براي ديدار نخستين هسته ي شوراي انقلاب اسلامي شكل گرفت . سرانجام دو ماه نيم پس از پيروزي انقلاب اسلامي ، آيت الله مطهري در حالي كه رياست شوراي انقلاب اسلامي را به عهده داشت ، توسط گروه فرقان به شهادت رسيد .Ayatollah Morteza Motahari was born in 1299 in Mashhad fariman village . At the age of thirteen he went to Mashhad area schools . After four years of study in the field of Qom Seminary moved into the area after sixteen years in the field of education , and was bound for Tehran at the Faculty of Theology and Islamic religious school in Qom Seminary Marvi and the domain of teaching payments. In June 1342 Ayatollah Motahari of fifteen lectures and organized movement against the Shah in Tehran , arrested by the SAVAK police spent about two months in prison .. After the peak of the Islamic movement in Iran , Ayatollah Motahari in 1357 for the first meeting of the Revolutionary Council was formed nuclei . Finally, two months and a half after the Islamic Revolution , Ayatollah Motahari , while the President was in charge of the Revolutionary Council , was killed by Criterion .
" جملات مناسب برای استفاده در متن املای اوّل ابتدایی "
جملات مناسب برای استفاده در متن املای پایه ی اوّل ابتدایی احمد مبارکی پرچم ایران زیبا است . نانوا به من نان داد . آدم ابرو دارد . برادرم دندان ندارد . سوارکار با اسب آمد . دونده تند می دود . من خدای مهربان را دوست دارم . مادر دامن دخترش را دوخت . آن ها قبل از خواندن نماز وضو می گیرند . ناظم از بچّه ها مواظبت می کند . آموزگار ما را دعا کرد . دست و صورت کثیف باعث بیماری می شود . من ارّه را از نجّار گرفتم . مادرم از بزّازی پارچه خرید . من در مدرسه درس می خوانم . بلبل من خوش آواز است . خورشید زمین را روشن می کند . کودک شیر را دوست دارد . چوپان گوسفندان را به چراگاه می برد . یک روز چوپان داد زد که گرگ آمد . این ماشین آژیر ندارد . من یک شتر بزرگ دیدم . پدرم از مسافرت سه کبوتر آورد . امام خمینی ایران را آزاد کرد . این رودخانه پر از آب است . امروز پدرم خانه خرید . خروس با نوک دانه را خورد . مادرم آش را در بشقاب ریخت . مرغابی و اردک در آب شنا می کنند . از سبد بوی گل یاس می آید . امام به ما درس زندگی داد . در گرگان باران می بارد . این قندان پر از قند است . گرگ گوسفندان چوپان را خورد . من و امین به آسمان نگاه کردیم . سام برای خروس دانه ریخت . آزاده سماور را می شوید . آن مسواک مخصوص سارا است . تراش نرگس ستاره نشان بود . پرستو از سفر آمد . پروانه از سینی انار برمی دارد . زیبا بازی با گنجشک را دوست دارد . من عمو اکبر را دوست دارم . امیر شیر آب را بست . سعید در مازندران سرباز است . عزیز میمون را با دست زد . فرزانه با سوزن ژاکت می دوزد . مجید در جنگل خرس دید . مادر و خواهرم با هم مسافرت می کنند . لک لک برای خود لانه می سازد . ژاله شیرینی می پزد . برادر فرشته کشاورز است . بابا سگ بزرگ را بست . مدیر و ناظم به مدرسه آمدند . نجّار با درخت و میخ قایق ساخت . مهتاب با شاخه ی گل از معّلم خود تشکّر کرد . رنگ جوراب زری سفید است . منیژه ماست را با نان می خورد . او برای پدربزرگ قارچ می آورد . معصومه به گل پژمرده آب داد . امید در خانه ی عمو کریم خوابید . پدر علی وزنه بردار است . آذر خانه ی خود را نقّاشی کرد . محمّد و رضا در مسجد اذان می گویند . ثریّا حیاط را جارو می کند . بز کنار قوچ ایستاد . سیب میوه ی شیرینی است . آن مرد دکّان دارد . من در آسمان ستاره دیدم . گربه دشمن جوجه است . مادر بزرگ پنیر درست می کند . کفّاش با بنّا دست داد . او سرسره بازی می کند . کبوتر آزادی را دوست دارد . در این سبد بادام است . من معلّم خود را فراموش نمی کنم . بچّه های با ادب همیشه عزیز هستند . مسافرت دلپذیر همیشه لذّت دارد . زنبور در کندو زندگی می کند . شالیزارها در مازندران دیدنی است ...
داستان کوتاه گل آفتاب گردان
گل آفتابگردان را گفتند: چرا شبها سرت را پایین می اندازی؟ گفت:ستاره چشمک میزند نمیخواهم به خورشید خیانت کنم. منبع:www.soori2000.blogfa.com
خلاصه ای از زندگی نامه جلال الدین محمد بلخی ( مولوی)
جلال الدين محمد بن بهاءالدين محمد بن حسيني خطيبي بکري بلخي معروف به مولوي يا ملاي روم يکي از بزرگترين عارفان ايراني و از بزرگترين شاعران درجه اول ايران بشمار مي رود. خانواده وي از خاندانهاي محترم بلخ بود و گويا نسبش به ابوبکر خليفه ميرسد و پدرش از سوي مادر دخترزاده سلطان علاءالدين محمد خوارزمشاه بود و به همين جهت به بهاءالدين ولد معروف شد. وي در سال 604 هجري در بلخ ولادت يافت. چون پدرش از بزرگان مشايخ عصر بود و سلطان محمد خوارزمشاه با اين سلسله لطفي نداشت، بهمين علت بهاءالدين در سال 609 هجري با خانواده خد خراسان را ترک کرد. از راه بغداد به مکه رفت و از آنجا در الجزيره ساکن شد و پس از نه سال اقامت در ملاطيه (ملطيه) سلطان علاءالدين کيقباد سلجوقي که عارف مشرب بود او را به پايتخت خود شهر قونيه دعوت کرد و اين خاندان در آنجا مقيم شد. هنگام هجرت از خراسان جلال الدين پنج ساله بود و پدرش در سال 628 هجري در قونيه رحلت کرد.
گرامی داشت هفته ی بهداشت روان
انسان ها به اندازه ای شاد هستند که تصمیم می گیرند شاد باشند.