متن کوچه شهر دلم
کوچه های دلم
در کوچه های دلم مشکوک قدم نزن اینجا جز خودت چیزی نمی یابی ...
فریدون آسرایی
متن ترانه های فریدون آسراییآهنگ آدما: ادما دنیا رو دیوار می بینند روزای افتابی تار می بینند دوست دارند یه روز بیاد رها بشند مثل شبنم از زمین جدا بشند سایه ها شون روی دیواره ولی ولی پرو بالشون گرفتاره ولی ادما دنیا رو دیوار می بینند روزای افتابی تار می بینند ادما ای ادمای رنگارنگ توی کوچه های این شهر فرنگ میشه این دیوار رو پشت سر گذاشت میشه با فاصله ها کاری نداشت میشه عاشق شد و پر کشید و رفت اون سوی فاصله ها رو دید و رفت دو نگاه وقتی که افتابی می شند می رسند به هم دیگه ابی می شند دو نگاه دو آرزو دو خاطره مثل گلدون های پشت پنجره دنیا رو آبی آبی می بینند شب و روز رو آفتابی ببینند . . . . . . . . . آهنگ سلام: بگو سرگرم چی بودی که انقدر ساکت و سردی خودت آرامشم بودی خودت دلواپسم کردی ته قلبت هنوز باید یه احساسی به من باشه چقدر باید بمونم تا یکی مثل تو پیدا شه تو روز و روزگار من بی تو روزای شادی نیست تو دنیای منی اما به دنیا اعتمادی نیست سلام ای ناله ی بارون سلام ای چشمای گریون سلام روزای تلخ من هنوزم دوسش دارم سلام ای بغض تو سینه سلام ای آه آیینه سلام شب های دل کندن هنوزم دوسش دارم نمیدونی تو این روزا چقدر حالم پریشونه دلم با رفتنت تنگ و دلم با بودنت خونه خراب حال من بی تو نمیتونم که بهتر شم تو دستای تو گل کردم بذار با گریه پر پر شم یه بی نشونم تو این خزون یه بی نشونم تو این خزون منو از خودت بدون یه بی نشونم تو این خزون یه بی قرارم یه نیمه جون منو از خودت بدون منو از خودت بدون سلام ای ناله ی بارون سلام ای چشمای گریون سلام روزای تلخ من هنوزم دوسش دارم سلام ای بغض تو سینه سلام ای آه آیینه سلام شب های دل کندن هنوزم دوسش دارم . . . . . . . آهنگ گل عاشق: گل لاله گل عاشق گل نازکتر از پونه گل شب بو گل نازم گل خوشبوی این خونه کجا نامهربون بودم چرا بار سفر بستی بریدی از من و عشقم بدون حسن بی بونه گل لاله گل عاشق گل نازکتر از پونه گل شب بو گل نازم گل خوشبوی این خونه فقط یه ذره شو از عشق تا من دنیا بشم دنیا فقط یه قطره از احساس تا من دریا بشم دریا تو خورشید دل من شو ببین یه کهکشون میشم فقط یک شاخه ی گل شو گلستونت میشم هرجا گل لاله گل عاشق گل نازکتر از پونه گل شب بو گل نازم گل خوشبوی این خونه نیاد روزی که دیر باشه دلم از عشق تو دلگیر بمن آیینه میخنده حال زارو روی پیر بیا امروز که بی تابم برات دنیای احساسم ببین موی سفیدم را شدم با غصه ها درگیر گل لاله گل عاشق گل نازکتر از پونه گل شب بو گل نازم گل خوشبوی این خونه . . . . . . تو آرومی: تو آرومی تو دریایی تومغروری تو آتیشی من از چشم تو میخونم که داری عاشقم میشی تو آرومی تو دریایی هنوزم شکل رویایی به چشمات خیره ...
دلم گرفته .... (مازیار فلاحی)
ای خدای مهربون ، دلم گرفته با تو شعرام همگی رنگ بهاره با تو هیچ چیزی دلم کم نمیاره وقتی نیستی همه چی تیره و تاره کاش ببخشی تو خطا هامو دوباره ای خدای مهربون ، دلم گرفته از این ابر نیمه جون دلم گرفته از زمین و آسمون دلم گرفته آخه اشکامو ببین ، دلم گرفته تو خطاهامو نبین ، دلم گرفته تو ببخش فقط همین ، دلم گرفته توی لحظه های من شیرین ترینی واسه عشق و عاشقی تو بهترینی کاش همیشه محرم دل تو باشم تو بزرگی،اولین و آخرینی پ - ن : به یاد داداش ساقی عزیز
متن آهنگهای قدیمیه کامران هومن
متن ترانه ها کامران و هومن آلبوم سيندرلا تارييخ انتشار 1379 ناشر كلتكس ركوردز (سيندرلا)تو سرزمین قصه هاخبر دادن فرشته هاآهای اهای ای آدماآدما آی آدماشاهزده دل شهر شماعاشق شده با یک نگاهبه دختر پاشنه کفش طلانمیدونه که اون کیه؟نمیدونه اسمش چیه؟نمیدونه که اون کیه؟نمیدونه اسمش چیه؟تمومشون از اون بلاستدختر پاشنه کفش طلانیمه شبو وقت فراریه لنگه کفش مونده بجایه لنگه کفش مونده بجادختر پاشنه کفش طلاسیندرلا سیندرلاخوشکل شهر قصه هاسیندرلا سیندرلادختر پاشنه کفش طلاسیندرلا سیندرلاخوشکل شهر قصه هاسیندرلا سیندرلاسیندرلا سیندرلا........ سیندرلا سیندرلافرمون داده پیداش کنیدکفش طلا رو پاش کنیدفرمون داده پیداش کنیدکفش طلا رو پاش کنیداین کفش فقط مال اونهاندازه ی پای اونهاین کفش فقط مال اونهاندازه ی پای اونهاین درو اون در بزنینبه هر کوچه سر بزنیناین درو اون در بزنینبه هر کوچه سر بزنینبگین به من که اون کیهاسم قشنگ اون چیهقرعه ی شانس بنامشهشاهزده شهر غلامشهشاهزده شهر غلامشهدختر پاشنه کفش طلاخوشکل شهر قصه هادختر پاشنه کفش طلاخوشکل شهر قصه هاسیندرلا سیندرلا.......سیندرلا سیندرلاکوچه به کوچه شهر به شهرنداشت کسی از اون خبرکوچه به کوچه شهر به شهرنداشت کسی از اون خبرتا عاقبت تو یک خونهتو زیر زمین یک کوچهدختری با موی طلاخسته ز دست دشمناکفش طلا رو پاش کردطلسم شهر رو باز کردکفش طلا رو پاش کردطلسم شهر باز کردسیندرلا عروس شدقصه ی ما تموم شدسیندرلا عروس شدقصه ی ما تموم شدسیندرلا عروس شدسیندرلا سیندرلا....... سیندرلا سیندرلاتو سرزمین قصه هاخبر دادن فرشته هاآهای اهای ای آدماآدما آی آدماشاهزده دل شهر شماعاشق شده با یک نگاهبه دختر پاشنه کفش طلانمیدونه که اون کیه؟نمیدونه اسمش چیه؟نمیدونه که اون کیه؟نمیدونه اسمش چیه؟تمومشون از اون بلاستدختر پاشنه کفش طلانیمه شبو وقت فراریه لنگه کفش مونده بجایه لنگه کفش مونده بجادختر پاشنه کفش طلاسیندرلا سیندرلاخوشکل شهر قصه هاسیندرلا سیندرلادختر پاشنه کفش طلاسیندرلا سیندرلاخوشکل شهر قصه هاسیندرلا سیندرلاسیندرلا سیندرلا....... سیندرلا سیندرلا (ليلي)لیلی مال من لیلی مال تولیلی مال من لیلی مال تولیلی مال من لیلی مال تولیلی مال من لیلی مال تولیلی نامهربون... لیلی مال من لیلی لیلی مال تولیلی برگ خزون... لیلی مال من لیلی لیلی مال تولیلی لیلی عاشقت شدم... لیلی مال من لیلی لیلی مال تولیلی من نفهمیدم... لیلی مال من لیلی لیلی مال تولیلی عمرم تموم شد جوونه ی عشقم حروم شدلیلی بهار قلبم تو باغ چشمات خزون شدوقتی که غصه داشتیسر روی شونم گذاشتیاز این دل عاشق من اما خبر نداشتیلیلی تو ...
تو کوچه پس کوچه های شهرُم چه خبره؟
چند روز پیش خیلی دلم گرفته بود،کلی با خودم ور رفتم و بالاخره تصمیم گرفتم از خونه بزنم در و برم سمت محدوده تاریخی یزد،خیلی وقت بود به کوچه پس کوچه های قدیمی شهر سر نزده بودم، از بازار خان شروع کردم به گشتن،خداییش چِقَه این محله های قدیمی خشه،من خو هروقت تو این کوچه های تنگ و تُرُش قدم مزنم به یزدی بودن خودم افتخار مکنم، من که اون زمونای قدیم نبودم ولی خیلی تعریفشا شنفتم،چه صفا و صمیمیتی که تو این کوچه ها بوده،نه زانتیایی بوده و نه سوناتایی وجود داشته،پَسینا که مشده یتا دیک شولی بار مذاشتن و همسایه ها دور هم جمع مشدن و چه کیفی مِکِردن! همینطور قدم مزدم و این چیزا را تو ذهنم مرور مکردم که دیدم رسیدم دم در حسینیه بزرگ باغ گندم،چه عزاداری های دلنشین و با خلوص نیتی تو این حسینیه ها مشده،در و دیوار حسینیه را بوسیدم و رفتم کنار نَقل هیئت،خیلی دلم گرفت!چهار تا پایه نقل را با سیمان به زمین بسته بودن،هرچی فکر کردم دلیلش را نفهمیدم!؟ از باغ گندم که در اومدم وارد محله کوشک نو شدم،چه کوچه قشنگی بود،همینطور مرفتم و با تمام وجود زیر لبم این جمله را زمزمه مکردم که " کوچه پس کوچه های قشنگ شهرم را با هیچ جای دنیا عوض نمیکنم ". کلی حس گرفته بودم و جو گیر شده بودم که یهو دیدم داره بوها ناخش میاد،دقت که کردم دیدم بله...! نمیدونم کدوم بی معرفتی کنار کوچه به این قشنگی بچشا سرپا کرده بود،تو خیال خودم غرق بودم که دیدن این صحنه حسابی زد تو پرم،ناراحت شدم! جلوتر که رفتم رسیدم به دوتا پیرمرد که زیر یکی از این ساباط ها نشسته بودن،یه کم رفتم پاشون نشستم به حرف زدن،یکی شون مگفت اون روزا پسین که مشده رو این تَقّا جا نشستن نبوده، مردا میومدن اینجا پاتوق مکردن و زنا هم در خونه مشستن و گل مگفتن و گل مشنفتن،حالا هم خو می بینی! ِاقَّه زندگیا گف پیدا کرده که دیه مردم وقت نمکنن سرشونا بخارونن! ازشون خداحافظی کردم و رفتم طرف محله فهادان یا همون جنگل خودمون که به نظر من مرکز تاریخی شهر یزده،میراث فرهنگی خیلی برا محله های قدیمی زحمت کشیده ولی هنوز هم کاستی های زیادی دیده مشه، دیدم وسط این محله تاریخی اومدن برا بچا زمین فوتبال درست کردن،بچا هم با شوق زیاد و با ضرب آخر شوت مکشیدن زیر توپ،اما نمیدونستن با این شوتاشون دارن میراث فرهنگی شون هم را شوت مکنن! آخر پشت دروازه ها ساختمونای قدیمی وجود داشت که روشون پر از آثار باقیمونده از برخورد توپ بود، راه افتادم به طرف مسجد جامع، با تموم همتی که میراث فرهنگی داشته ولی باز هم خونه های نوسازی که تو قسمت قدیمی شهر دیده مشه قلب آدما به درد میاره، به مسجد جامع رسیدم که خیلی دوستش دارم،چه عظمتی داره واقعا، به ...
کوچه برفی ...
چه شبها تا سحر نام تو را از دل صدا کردمدلم را با جنون بی کسی ها آشنا کردمنفهمیدم چه رنگی دارد این شبهای شیداییکه قلبم را فقط با خاطراتت مبتلا کردمچه حسی بود در قلبم شبیه کوچه ی برفیبه راه کوچه ی برفی تو را از خود جدا کردمنفهمیدم که می میرم نباشی مثل پروانهترا من در ته این کوچه ی برفی رها کردمچه شبها تا سحر در خلوتی بیرنگنشستم مو به موی خاطراتت را سوا کردمبه پای قاصدک بستم صبوری را شبیه گلنوشتم به روی گل که من بی تو چه ها کردمخبر دادی که می آیی سوار شاپرک در بادبیا ای اوج زیبایی که غم ها را رها کردم
متن بهترین ترانه های مهستی 2
متن آهنگ شهر سکوت از عارف
متن آهنگ شهر سکوت از عارفروزی دل من که تهی بود و غریباز شهر سکوت به دیار تو رسیددر شهر صدا که پر از زمزمه بودتنها دل من قصهُ مهر تو شنیدچشم تو مرا به شب خاطره برددر سینه دلم از تو و یاد تو تپیددر سینهُ سردم این شهر سکوتدیوار سکوت ز صدای تو شکستشد شهر هیاهو این سینهُ منفریاد دلم به لبانم بنشستخورشید منی منم آن بوته دشتمن زنده ام از نور تو ای چشمه نوردریای منی منم آن قایق خوردناگه تو مرا میبری بر ساحل دوراکنون تو مرا همه شوری و صدااکنون تو مرا همه نوری و امیددر باغ دلم بنشین بار دگرای پیکر تو چو گل یاس سپیددر سینهُ سردم این شهر سکوتدیوار سکوت به صدای تو شکستشد شهر هیاهو این سینهُ منفریاد دلم به لبانم بنشستروزی دل من که تهی بود و غریباز شهر سکوت به دیار تو رسیددر شهر صدا که پر از زمزمه بودتنها دل من قصهُ مهر تو شنیدچشم تو مرا به شب خاطره برددر سینه دلم از تو و یاد تو تپیددر سینهُ سردم این شهر سکوتدیوار سکوت ز صدای تو شکستشد شهر هیاهو این سینهُ من فریاد دلم به لبانم بنشست