متن هاي ادبي
متن های ادبی زیبا درباره نماز
نماز گفتگوی راز است و برآوردن نیاز؛ راز بزرگ بندگی و نیاز به سخن گفتن با همصحبتی که در صحبتش ملالی نیست و آنچه از همدمی اش بار می آید شیرینی و راحتی و آرامش است. نماز هم تسلیم است هم پرخاش؛ تسلیم در برابر شگفتی عظمت و شکوه زیبایی خدا و پرخاش علیه هر قدرتی که از سرِ پستی و زبونی، آهنگ توانایی را در موازات قدرت حق، مغرورانه می نوازد «ایاک نعبد و ایاک نستعین» نماز نردبانی برافراشته در تمام طول عمر است تا بتوان شبانه روزی چندین بار و نه تنها در ساعتی مشخص- برفرازش رفت، بی واسطه با معبود سخن گفت و بی پرده با حبیب درد دل کرد. نماز برای آلودگان وسیلة پاکسازی از زشتیها و راه یافتن به شایستگیهای پاکان است و برای شایستگان و راه یافتگان، پیمودن بخش دیگری از راه وصل و در اختیار گرفتن منزلی نزدیکتر به دوست. نماز از یک سو قطره قطره آب شدن است و از سوی دیگر جرعه جرعه آب نوشیدن.
متن های ادبی برای تبریک سال نو
متن زیبا ودوستانه یادم باشد که زیبایی های کوچک را دوست بدارم حتی اگر در میان زشتی های بزرگ باشندیادم باشد که دیگران را دوست بدارم آن گونه که هستند ، نه آن گونه که می خواهم باشندیادم باشد که هرگز خود را از دریچه نگاه دیگران ننگرمکه من اگر خود با خویشتن آشتی نکنم هیچ شخصی نمی تواند مرا با خود آشتی دهدیادم باشد که خودم با خودم مهربان باشمچرا که شخصی که با خود مهربان نیست نمی تواند با دیگران مهربان باشد..عمری با حسرت و انده زیستن نه برای خود فایده ای دارد و نه برای دیگرانباید اوج گرفت تا بتوانیم آن چه را که آموخته ایم با دیگران نیز قسمت کنیم.لحظات از آن توست؛ آبی، سبز، سرخ، سیاه، سفید،... رنگهایی را که بایسته است بر آنها بزنروزهایت رنگارنگ.سال نو مبارک.نوروز یک هزاروسیصدوهشتادوهشتمتن از سرکار خانم سرور جوانمتن زیبا و دوستانه درشکفتن جشن نوروز برایت در همه ی سال سر سبزی جاودان وشادی ،اندیشه ای پویا و آزادی و برخورداری از همه نعمتهای خدادادی آرزومندم. متن زیبا و دوستانه جشن است که نوروز به پا خاسته است.شادی و سعادت جهان ان تو باد.از هر دو جهان فقط تو را می خواهم. متن دوستانه و زیبا نوروز پاسداشت عشقهای کوچکی است که زنده مانده اند و روز تعظیم در برابر عشق های بزرگی که عظمت را کوچک می دانند.پس به تو در نوروز سلام می کنم که بزرگترین عشق این کوچکی. متن فانتزی و دوستانه نوروز این رفاقت را نگاهبانی می کند که باور کنیم قلبهامان جای حضور دوستانمان هستند. متن عشقولانه در این نوروز باستانی خیال آمدنت را به آغوش خسته می کشم . متن فانتزی و دوستانه نوروز یعنی هیچ زمستانی ماندنی نیست اگر چه کوتاهترین شبش یلدا باشد.متن عشقولانه و فانتزی نوروز پیام آور مهر است که مرا وامی دارد تنها به خاطر تو دوست داشتن را یاد بگیرم. متن ادبی و محترمانه نوروز شعر بی غلطی است که پایان رویاهای ناتمام را تفسیر می کند. متن سینمایی نوروز کارگردانی است که می گوید نور ..صدا...حرکت و من برای به دست آوردنت همه نقشهای عالم را بازی می کنم. متن عشقولانه و شکستنی شیشه می شکند و زندگی می گذرد. نوروز می آید تا به ما بگوید تنها محبت ماندنی است پس دوستت دارم چه شیشه باشم چه اسیر سرنوشت. متن دوستانه و محترمانه زندگی وزن نگاهی است که در خاطر ما می ماند.نوروز جشن نکوداشت نگاه تو ست پس نوروز بر تو فرخنده باد. متن عشقولانه و فانتزی با تو از خاطره ها سرشارم. جشن نوروز تو را کم دارم. سال تحویل دلم می گیرد با تو تا اخر خط بیدارم. متن ادبی و دوستانه پیام نوروز این است.دوست داشته باشید و زندگی کنید.زمان همیشه از ان شما نیست. متن عشقولانه و فانتزی اگر چه یادمان می رود که ...
زبان و نشانه
متن ادبي از زبان بهره ميگيرد، اما تا چه حدي ميتوان از يافتههاي زبان شناسي در نقد ادبي سود جست؟ آيا چيزي در متن ادبي وجود دارد كه آن را از زبان روزانه جدا سازد؟ ما چگونه ميتوانيم با قاطعيت بگوييم اين نوشته متني ادبي است يا نوشتهاي پيش پا افتاده؟ هر چند در نقد معيارهايي وجود دارد كه ميتوان به ياري آن به شناسايي متن ادبي نايل آمد، اما هميشه اين مرزبندي صورتي دقيق و مشخص ندارد. همچنان كه متن ادبي ميتواند گاه تا حد افراط به زبان عادي نزديك شود، زبان روزانه عاميانه نيز به ميزان زيادي از همان معيارهاي زبان ادبي سود ميجويد. استعاره و مجاز، يعني دستمايههاي زبان ادبي، در تداول عامه كاربرد فراوان و شگفت آوري دارد. با اين حساب ابتدا بايد حدود زبان را در متن ادبي جست، آن گاه در مورد كاربرد يافتههاي زبان شناسي در آن داوري نمود. زبان و نشانه بنا به تعريف سوسوري، زبان دستگاهي است استوار بر نشانه، عامترين تعريف براي نشانه آن است كه، نشانه همچون سكهاي دورويه، بر دو جز دال و مدلول اتكا دارد. چارلز سندرس پيرس، فيلسوف پراگماتيست و از آغازگران علم نشانه شناسي ( semiology ) نشانه را استوار بر غياب ميداند:«نشانه براي كسي، چيزي را به جاي چيز ديگري بيان ميكند.» بنابراين، در متن هر نشانه عنصر قرارداد، جهت انجام و تسهيل امر ارتباطي زبان نهفته است. متن ادبي از اين گونه نشانهها سود ميجويد، اما از آن فراتر ميرود. در متن ادبي، فرايندي جديد رخ ميدهد و آن ايجاد نشانههاي نوين است؛ نشانههايي ويژه و خاص همان تن كه بيرون از چارچوب آن و يا خارج از چارچوب آن گفتمان كه متن در آن ميگنجد، بار معنايي خود را از دست ميدهند. واژه «رند» تا پيش از آن كه معنايي عرفاني داشته باشد، قراردادي بود بين سخنوران زبان، شامل بر معنايي« لاابالي و سالوس»، اما در نزد سنايي و خاصه حافظ نشانهاي ويژه ميشود براي سخن عرفاني كه خواننده بايد به كشف آن نايل شود، در برف كور هدايت. ادبيات شگرف (fantastic) از چنين نشانههاي ويژهاي بيش از متنهاي واقع نما بهره ميگيرد. ادبيات شگرف با بهره گيري از تكنيك سيال ذهن، نمادها و اسطورهها ميكوشد او وضوح دريافت بكاهد، و ابهام ذاتي خود را به تفسير و دريافت خواننده نيز سرايت دهد. بنابراين، وظيفه نشانه شناسي ادبي «شناخت آن قراردادهاي اصلي است كه به هر تصوير يا توصيف ادبي نيروي ساختن معنايي ديگر ميبخشد». به اين ترتيب زبان شناسي نه تنها در نقد ادبي، بلكه در نقد هنرهاي تصويري همچون سينما، نقاشي، عكس نيز، از طريق نشانه شناسي خاص اين مقولات، خود را دخالت ...
مكتبهاي ادبي
در اينجا به شرح روند پيدايش و تكامل و زوال مكتبهاي ادبي ميپردازيم كه در اروپا پا به پاي دگرگونيهاي اجتماعي پديد آمدهاند و نماينده نياز جامعه در دوره خاص خود بودهاند: اولين مكتب ادبي اروپا در قرن شانزدهم يعني در اوج نهضت رنسانس و اومانيسم پديد ميآيد، و در قرن هفدهم گسترش مييابد، و داراي اصولي مدوّن ميشود. اين مكتب كلاسيسيسم ناميده ميشود. كلاسيسيسم: معمولاً آثار ادبي كهن و جا افتاده هر كشور را كه داراي اصول و قواعد مدوّن و پذيرفته شدهاي باشد، با صفت كلاسيك مشخّص ميكنند. ولي در شناخت مكتبهاي ادبي اروپا، آثار ادبي كلاسيك، به آثاري گفته ميشود كه متعلق به مكتب كلاسيسيسم باشد. هنر كلاسيسيسم اصلي در حقيقت همان هنر يونان و روم قديم است، كه در قرن شانزدهم در ايتاليا و اسپانيا، و سپس در قرن هفدهم در فرانسه، به دنبال نهضت اومانيسم، سرمشق قرار گرفت، و هنرمندان فراواني آثاري به پيروي از قواعد ثابت و مشخّصي كه از ادبيّات يونان و روم، و به ويژه از نظريّات ارسطو اقتباس شده بود پديد آوردند. در نظر كلاسيك ها، هنر اصلي شاعر يا نويسنده، رعايت دقيق اصول و قواعد كلاسيسيسم بود. قواعد كلاسيسيسم عبارت بود از تقليد از آثار خردمندانه، و توجّه به طبيعت، و پاي بندي به اصول مذهبي و اخلاقي، و رعايت خوشايندي و آموزندگي اثر، و روشني و سادگي و حقيقت نمايي اثر، و وجود همآهنگي در آن و حفظ وحدت موضوع و زمان و مكان. در دوره كلاسيكها هنر به طبقة اعيان و اشراف اختصاص داشت. نمايندگان معرفو اين مكتب عبارت بودند از « ميلتون »،« فرانسيس بيكن» و « بن جانسون» در انگلستان، و « كورِني » و « راسين» در فرانسه. رمانتيسم: نهضت رمانتيك در اواخر قرن هجدهم و آغاز قرن نوزدهم پا به پاي انقلاب صنعتي پديد آمد. پيروان اين مكتب معتقد بودند كه شكلها و سنّتها و قد و بندهاي مكتب كلاسيك، شاعر و نويسنده را از درك درست طبيعت و لذّت بردن از آن و بيان و توصيف صحيح باز ميدارد. آنها قواعد و قالبهاي كهن را در هم شكستند ، و به جاي اهمّيّت دادن به عقل و منطق، هنر را بر پاية احساس و تخيّل و تصوّر و عشق و ذوق و قريحه و بيان آزادانة احساس بنيان نهادند، و هنر را در راه خدمت به توده مردم به كار گرفتند. بعدها اين نهضت بر موسيقي و نقّاشي نيز اثر گذاشت. رمانتيسم از كلمة «رمان» گرفته شده است. تا قرن يازدهم و دوازدهم، موضوعات ادبي، ماجراهاي پهلواني شواليهها و مردان شمشيرزن، و كارهاي شگفت انگيز و خارق العاده به زبان رومي بود كه رمان ناميده ميشد. ولي كلاسيكها آثار خود را به زبان لاتيني مينوشتند. از اين رو پيروان مكتب رمانتيسم ...
ترجمه ادبي به شكل وحشتناكي غيراقتصادي است
با دكتر عباس پژمان، مترجم...در بيشتر متن هاي ادبي، ظرافت هايي وجود دارد كه فهميدن آنها براي هر مترجمي مقدور نيست حتي مترجماني كه به عنوان مترجمان خوب و توانا شهرت پيدا مي كنند.... اگر مترجم به زبان مقصد مسلط باشد بسياري از مواردي را كه معناي آن ها را در متن اصلي متوجه نشده است به شكلي مي نويسد كه خيلي مشخص نباشد؛ هر چند بالاخره ردپاهايي هم از خودش باقي مي گذارد ... اتفاقا مترجم خوب كسي است كه مي فهمد اين متني كه قرار است ترجمه كند تا چه حد ترجمه پذير است و او چقدر مي تواند از عهده آن برآيد. ... من نمي فهمم ويراستاري يعني چه؟... اگر واقعا مترجم در اين حد ضعيف است كه يك نفر ديگر بايد متني را كه او لت و پار كرده است ترميم كند و حتي از نو زنده كند اصلااين فرد نبايد ترجمه كند...مگر ويراستارها برتر از مترجم ها هستند؟... اگر ويراستاري از مترجم بالاتر باشد خودش مي رود و كتاب را ترجمه مي كند... ... ...اما ترجمه خوب و ممتازخيلي خيلي كم است و كاري است فوق العاده سخت و مستلزم استعداد زياد و سواد بالا... ...خيلي كم، خيلي كم. شما از اين تعارف هايي كه در نشريات و مطبوعات مي بينيد كه مي نويسند استاد فلان و مترجم چيره دست و ... و امثال اين چيزها بگذريد. خيلي از اين خبرها نيست.... نمي شود گفت زبان فارسي ضعف دارد. يعني همانقدر كه زبان فارسي ضعف دارد، زبان انگليسي و فرانسه هم ضعف دارد...يعني كسي مي تواند فارسي را متهم به ضعف كند كه واقعا مترجم قدرتمندي باشد و واقعا زبان فارسي ضعف داشته باشد، نه خود مترجم. البته تعريف كردن از توانايي هاي فارسي و امكانات آن امروزه به يكي از كليشه ها و فرمول هاي ژورناليستي هم تبديل شده است ... ... ...من شخصا چه نويسنده ناشناس باشد و چه نامدار، به شرطي كتاب را ترجمه مي كنم كه آن را تا آخر بخوانم و از آن خوشم بيايد و يكي از ملاك هايم اين است كه مجددا بتوانم اين كتاب را بخوانم... متن کامل: روزنامه جام جم >شماره۲۴۱۶ 9/8/87 > صفحه ۷ (گفتگو)
متن هاي كوتاه عاشقانه و رمانتيك با عكس هاي زيبا و لاو
بگو تــــــمــــــام تــــو مال من است دلم میخواهد حسادت کنم به خودم.... چشمانم به نگاهت حسودی می کنند و نگاه مشتاق و تشنه تو به دستان گریزان من ناگسستنی است.. چقدر خستگی ناپذیرست... آشوب نگاه تو.. اگر "تو" را امتحان میگرفتند، بی شک من رتبه اول میشدم ... بس که تکرار کردم نامت را در مرور خاطرات! برای توووووووو ........ برام هیچ حسی شبیه تو نیست ! کنار تو درگیر آرامشم همین از تمام جهان کافیه.. همین که کنارت نفس میکشم . . . برام هیچ حسی شبیه تو نیست تو پایان هر جستجوی منی تماشای تو عین آرامشه .. تو زیباترین آرزوی منی بگو تــــــمــــــام تــــو مال من است دلم میخواهد حسادت کنم به خودم.... نمیدانی چطور گیج می شوم وقتی هرچه می گردم معنی نگاهت در هیچ فرهنگ لغتی پیدا نمی شود ... ! کلمات بی صدای تو روحم را نوازش می کند انگار در پس تنهایی انگشتان آشنایی ساز مرا می نوازد به وسعت لبخند آهنگین می شوم ... نت های آرام ، کوتاه و مداوم ... لحظه دلنشین می شود آرام می شوم .... و چه آهنگِ زیباییست این آهنگِ بودن و نبودنِ تو ... بدون سیب کاشف جاذبه می شدم، تنها اگر : من و تو و نگاهـــــــــــــــــــــ ــــت، قبل از نیوتن بودیـــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ــــــــــــــــم من از طــــــرح نگاه تـــــو امید مبهمی دارم نگاهتــــــ را نگیــر از من که با آن عالمـــــی دارم عزیز ِ دلم هنوز وقتـے آسمان ِ دلمـــ ابریست لمس ِسبك ِ دستان ِ مهربانت را روے ِ مو هایمــ حس مـےكنمـــ ... تو هنوز با تمام ِ نبودنت تنها پناهگاه ِ من از این آدمهایـے ... مصرعی از قلب من با مصرعی از قلب تو شاه بیتی می شود در دفتر و دیوان عشق دیــــگر برایم مهم نیستــــ ... برایـــم مهم نیست دیگران چه میگویند ! زیرا من فقط خودم هستم ... خودم ، که عاشق تو هستم . . .
گونه هاي ادبي درمکتب ادبي کرمانشاه
اهداف همايش • تبيين نقش اديبان مکتب کرمانشاهي در تحول ، تطور ، رشد و تعالي زبان و فرهنگ ايران زمين. • تحليل مراتب و ميزان تأثير و تأثّر شاعران مکتب کرمانشاهي در عرصه ي نظم و نثر از گذشته تا حال. • معرفي جنبه هاي سبکي، لفظي و معنوي اديبان استان کرمانشاه در طول تاريخ ادبي ايران زمين به اقتضاي جنبه هاي خاص و ويژگيهاي اقليمي استان کرمانشاه. • تبيين مباني زيباشناسانه و آرايه اي و مباني اصول بلاغت و فصاحت در آثار اديبان استان کرمانشاه. • بررسي ابعاد مختلف عناصر زباني در آثار شاعران و نويسندگان استان کرمانشاه. • تبيين سيماي فرهنگ اصيل اسلامي در زواياي آثار ادبي استان کرمانشاه به عنوان پاره اي از کشور پهناور ايران. • تحليل مباني ديني و اخلاقي در آيينه ي آثار ادبي شاعران و نويسندگان استان کرمانشاه. • تحليل عناصر ملي و قومي در متون ادبي استان کرمانشاه. • معرفي عناصر فرهنگ بومي در زواياي متون ادبي مکتب کرمانشاه. محورهاي پژوهشي همايش مطالعات تحليلي، تاريخي و تطبيقي • بررسي تأثير و تأثّر اديبان کرمانشاهي در اعصار مختلف ادبي. • انجمن هاي ادبي در استان کرمانشاه و نقش آنها در تکوين ، تحول و تطور گونه هاي ادبي سبک کرمانشاهي. • بررسي متن و نثر نمايشنامه ها و فيلمنامه هاي کرمانشاهي. • تحليل جنبه هاي مختلف شعر تعليمي در مکتب کرمانشاهي. • تحليل آثار ادبي مطرح به لهجه ي کرمانشاهي. • تحليل جامعه شناسي ادبيات و جغرافياي ادبي استان کرمانشاه. • تحليل هويت ملي در آثار اديبان استان کرمانشاه. • تحليل مباني و ظرفيت هاي شادي و نشاط در ادبيات استان کرمانشاه. • تحليل عناصر فرهنگ بومي در آثار شعر از نويسندگان استان کرمانشاه. • عالمان ديني و هنر شاعري در استان کرمانشاه. • هويت ديني در ادبيات استان کرمانشاه. • ادبيات آييني در مکتب کرمانشاهي. • سيماي انسان و مباني انسان شناسي در ادبيات استان کرمانشاه. • فرهنگ انتظار در ادبيات استان کرمانشاه. • تنوع مشارب عرفاني در ادبيات استان کرمانشاه. • تصوف و عرفان در ادبيات استان کرمانشاه. • نثر ديني در ادبيات مکتب کرمانشاه. مطالعات ادبي هنري • پيوند شعر و هنر در ادبيات استان کرمانشاه. • جنبه هاي هنري و زيبايي شناسانه در متون ادبي استان کرمانشاه. • نقش شعر کرمانشاهي در موسيقي ايران. • تحليل جنبه هاي موسيقايي شعر در مکتب کرمانشاهي. • معرفي و تحليل گونه هاي ادبي منحصر به سبک کرمانشاهي. • تبيين اختصاصات سبک ادبي کرمانشاهي. • قالب هاي شعري در ادبيات کرمانشاهي. • تحليل عناصر زباني در آثار ادبي استان کرمانشاه. • تبيين جنبه هاي بلاغي آثار ادبي در مکتب کرمانشاهي. ...
چكونگي تدوين يك انشاي خوب و مناسب براي نماز
بنام خدا چكونگي تدوين يك انشاي خوب و مناسب براي نماز --------------------------------------------------------------------------------------------------- هر ساله در جهت گسترش فرهنگ نماز از طرف كارشناسي اقامه نماز امور تربيتي ادارات و مناطق مسابقه اي تحت عنوان انشاي نماز برگزار مي شود و دانش آموزان علاقه مند با شركت در اين مسابقه سعي در مطالعه پيرامون مسائل نماز و ارائه توانمندي خود را دارند. تعدادي از دانش آموزان متن هاي ادبي مناسبي را حفظ و در انشاي خود مي آورند در حالي كه ممكن است متن حفظ شده با عنوان ارائه شده ، هماهنگي و تناسب نداشته باشد و عدم توان دانش آموز را در ربط جملات واضح و مشخص نمايد، عليرغم اينكه دانش آموز فكر مي كند با توجه به متن بكار گرفته بايد از امتياز مناسبي برخوردار گردد. از آنجا كه تدوين يك انشاي خوب براي نماز ، خود مبناي تشويق اين عزيزان به نويسندگي و توجه مناسب به اين فريضۀ الهي مي باشد ، در اين سطور سعي مي شود مبناي مناسبي براي انشا نويسي ارائه و هدايتگر، دانش آموزان گردد ، داوران مسابقات انشاي نماز هم مي توانند با استفاده از اين رهنمود و تجربيات كاري خود ، امتياز مناسب تري به انشاهاي نظري دانش آموزان داشته و استدلال مثبتي براي چرائي هر نمره و پرسش هاي احتمالي دانش آموزان داشته باشند. دقت داشته باشيم چارچوب يك انشاي خوب و مناسب بصورت ذيل پيشنهاد مي گردد. الف: ذكر و ياد نام خداوند ، كه آغاز هر كاري بدون ياد خدا و توسل و توكل بر او ابتر و ناقص است . ب: مقدمه اي كوتاه كه نشان دهنده اهميت و چرائي موضوع است و مي تواند خواننده انشا را به مطالعه و پي گيري متن ترغيب و تشويق كند . ج : متن اصلي كه با بكار گيري و ارائه اطلاعات ، ادله و استدلال هاي مناسب ، وزين و موثر شده و مي تواند جوابگوي ابهامات و چراهاي احتمالي خواننده باشد . د: جمع بندي و نتيجه گيري ، كه چكيده 2 الي 3 خطي متن اصلي مي باشد و تكراري ظريف و نافذ را در خود دارد. علاوه بر آن توجه ويژه به موارد ذيل بر غنا و مطلوبيت انشاي شما خواهد افزود و چگونگي ارزشيابي انشاي نماز را عملي و تسهيل خواهد نمود. 1- تناسب عنوان با محتوي در هر انشا محتوي بايد با توجه به عنوان تدوين گردد و تمام توضيحات و ادله بكار گرفته شده متاثر از عنوان باشد ، بصورتي كه مختصر و مفيد و موثر بتواند عنوان انشا را توصيف و معرفي نمايد . 2- سلاست و رواني انشا بايد سليس و روان نگاشته شود ، تا دانش آموزان در رده سني خود به راحتي به مفهوم جملات پي برده و از بيان شما متاثر شوند. استفاده از كلماتي كه معناي دقيق آن را به يقين ندانسته و در ربط جملات دچار اشكال مي شويم از ظرافت و استواري بيان مي كاهد و نقشي عاريه ...
متن هاي زيبا براي تبريک سال نو
متن هاي زيبا براي تبريک سال نو متن عشقولانه و فانتزياگر چه يادمان مي رود که عشق تنها دليل زندگي است اما خدا را شکر که نوروز هر سال اين فکر را به يادمان مي آورد. پس نوروزت مبارک که سالت را سرشار از عشق کند. ****************************************** متن ادارييا مقلب القلوب و الابصار يا مدبراليل و النهاريا محول الحول و الاحوال حول حالنا الي احسن الحالحلول سال نو و بهار پرطراوت را که نشانه قدرت لايزال الهي و تجديد حيات طبيعت مي باشدرا به تمامي عزيزان تبريک و تهنيت عرض نموده و سالي سرشار از برکت و معنويترا از درگاه خداوند متعال و سبحان براي شماعزيزان مسئلت مي نماييم ****************************************** متن ادبيسال نومي شود. زمين نفسي دوباره مي کشد.برگ ها به رنگ در مي آيند و گل ها لبخند مي زندو پرنده هاي خسته بر مي گردند و دراين رويش سبز دوباره...من...تو...ما...کجا ايستاده اييم. سهم ما چيست؟..نقش ما چيست؟...پيوند ما در دوباره شدن با کيست؟...زمين سلامت مي کنيم و ابرها درودتان باد وچون هميشه اميدوار و سال نومبارک... ****************************************** متن زيبا و دوستانهيادم باشد که زيبايي هاي کوچک را دوست بدارم حتي اگر در ميان زشتي هاي بزرگ باشنديادم باشد که ديگران را دوست بدارم آن گونه که هستند ، نه آن گونه که مي خواهم باشنديادم باشد که هرگز خود را از دريچه نگاه ديگران ننگرمکه من اگر خود با خويشتن آشتي نکنم هيچ شخصي نمي تواند مرا با خود آشتي دهديادم باشد که خودم با خودم مهربان باشمچرا که شخصي که با خود مهربان نيست نمي تواند با ديگران مهربان باش ****************************************** عمري با حسرت و انده زيستن نه براي خود فايده اي دارد و نه براي ديگران بايداوج گرفت تا بتوانيم آن چه را که آموخته ايم با ديگران نيز قسمت کنيم . ****************************************** لحظات از آن توست؛ آبي، سبز، سرخ، سياه، سفيدرنگهايي را که بايسته است بر آنها بزنروزهايت رنگارنگسال نو مبارک . ****************************************** در شکفتن جشن نوروز برايت در همه ي سال سر سبزي جاودان و شاديانديشه اي پويا و آزادي و برخورداري از همه نعمتهاي خدادادي آرزومندم . ****************************************** جشن است که نوروز به پا خاسته است.شادي و سعادت جهان ان تو باد.از هر دو جهان فقط تو را مي خواهم . ****************************************** نوروز پاسداشت عشق هاي کوچکي است که زنده مانده اند و روز تعظيم در برابر عشق هايبزرگي که عظمت را کوچک مي دانند. پس به تو در نوروز سلام مي کنم که بزرگترين عشق اين کوچکي . نوروز اين رفاقت را نگاهباني مي کند که باور کنيم قلب هامان جاي حضور دوستانمان هستند . ****************************************** متن عاشقانهدر اين نوروز باستاني خيال آمدنت را ...