متن تقدير از فرزند شهيد
رئيس جمهور از خانواده شهدا و ایثارگران خراسان رضوی تجلیل کرد
به گزارش روابط عمومي بنياد شهيد و امور ايثارگران استان خراسان رضوي ، این نشان ها در مراسم دیدار با علما و ایثارگران، مدیران و منتخبین خراسان رضوی كه در محل سالن صبا صدا و سیمای مشهد برگزار شد، اعطا شد. در این مراسم 5 نفر از جانبازان قطع نخاع از گردن هشت سال دفاع مقدس، 15 نفر از والدین شهدا و 20 نفر از همسران شهدا خراسان رضوی نشان ایثار را از دكتر محمود احمدی نژاد رئیس جمهور اسلامی ایران دریافت كردند. در حاشيه اين مراسم همسر شهيد غلامعلي كهترپور (خواهر شهید محمد علی دبوری) سركار خانم فاطمه دبوري نيز به منظور تربیت ۹ فرزند با تحصیلات دانشگاهی نشان ملي ايثار را از دستان رئيس جمهور دريافت كرد. متن لوح تقدير: سركار خانم فاطمه دبوري همسر گرانقدر شهيد والامقام غلامعلي كهترپور بر اساس اصل(۱۲۹) قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران و به پاس قدرداني از تلاشهاي بي شائبه سركار عالي در تربيت فرزنداني لايق، متعهد و متخصص،مفتخر به دريافت نشان درجه سه ايثار مي گرديد. دكتر محمود احمدي نژاد رييس جمهوري اسلامي ايران
متن كامل پاسخ سانسور نشده علي مطهري به كيهان
به گزارش «تابناك» در توضيح وي كه براي ما فرستاده شده، آمده است: توضيح: نظر به اينكه روزنامه كيهان از درج متن كامل پاسخ اينجانب به مقاله «آقاي علي مطهري بخواند» خودداري و تنها يك چهارم آن را در روز دوشنبه 88/5/19 درج نمود و سپس اتهاماتي به اين جانب وارد كرد كه علاوه بر هويدا بودن نشانه‌هاي خامي و كم سوادي از آن ـ مانند اين كه قياس در منطق را بي پايه ترين نوع استدلال دانسته است ـ پاسخ آنها در بخش چاپ نشده مقاله اينجانب موجود بود، لذا متن كامل پاسخ خود را در اختيار آن رسانه محترم قرار مي‌دهم تا ظلم كيهان كه با همه منتقدان به همين شيوه رفتار مي‌كند، بر مردم شريف ايران به ويژه بسيجيان عزيز آشكارتر شود. متن كامل پاسخ سانسور نشده علي مطهري به كيهان آقاي حسين شريعتمداري بخواند در شماره پنجشنبه 15/5/88 روزنامه كيهان مقاله‌اي تحت عنوان «آقاي علي مطهري بخواند» به نام آقاي محمد اميني درج شده بود كه چون شامل توجيه شرعي و ايدئولوژيك ظلم‌هايي است كه در حوادث بعد از انتخابات از طرف نيروهاي امنيتي كشور بر مردم روا داشته شد، سكوت درباره آن را جايز نديدم و البته از اهانت‌هايي كه به شخص اينجانب شده بود در مي‌گذرم و پاسخ را خطاب به جناب آقاي شريعتمداري، مدير مسئول روزنامه كيهان مي‌نويسم از آن جهت كه با شناختي كه از روزنامه كيهان دارم، مي‌دانم كه اين گونه امور در اين روزنامه به حكم ماهيت امنيتي آن به شكل پروژه ديده مي‌شود كه مثلا بناست فلان شخصيت يا فعال سياسي را خراب كنيم و البته در اين راه معمولا هدف وسيله را توجيه مي‌كند و هم از آن جهت كه سطرسطر اين گونه مقالات بلكه همه مقالات سياسي و اجتماعي كه در كيهان درج مي‌شود، بايد مطابق ميل جناب شريعتمداري باشد. از نظر نگارنده اساسا كيهان اعتقادي به آزادي بيان ندارد و به خاطر كتمان حقايق و بي تفاوتي نسبت به ناراستي‌هاي حكومت، آن هم به بهانه حفظ نظام، از دوستان نادان و البته خيرخواه انقلاب اسلامي به شمار مي‌رود و دوستيهاي آن با انقلاب و ولايت فقيه از قبيل دوستيهاي خاله خرسه است كه معمولا ضرر آن از نفع آن، دافعه آن از جاذبه آن و دشمن سازي آن از دوست سازي آن بيشتر است. براي نمونه، آيا در روزهاي اخير، كيهان به طور جدي درباره قتل ناجوانمردانه چند جوان در بازداشتگاه‌ها و لزوم معرفي و مجازات عاملان آن خبر يا مطلبي درج كرده است؟ هرچند براي پاسخ به نظرات اينجانب مجبور شده است اشاره اي به اين موضوع بكند. همين مقدار هم نسبت به كيهان قابل تقدير است، شايد هم از دست آقاي شريعتمداري در رفته است. از همين جا پاسخ اينجانب به اين پرسش كه چرا برخي مقاله‌هايم در روزنامه اعتماد ملي و ...
یادواره شهدای بندپی شرقی
بسم الله الرحمن الرحيم و لا تحسبن الذين قتلوا في سبيل الله امواتا بل احياء عند ربهم يرزقون يادوراه يكصد تن از شهداي سرافراز اسلام منطقه بندپي شرقي در مصلي سيد نظام الدين پاشاامير وبا حضور جمع زيادي از مردم ولايت مدار و شهيد پرور منطقه مسولين بخش و شهرستاني از نماز مغرب و عشاء دوشنبه 20/12/1391 برگزار گرديد در ذيل شرحي بر مراسم يادواره شهداء بندپي شرقي مي آيد. بندپي شرقي منطقه اي متدين و با مردماني مومن و ولايت مدار است و تقديم اين تعداد شهيد براي اين بخش دور افتاده و محروم سند افتخار بزرگ و زرين است. مدرسه علميه شهيد اميري كه تنها مدرسه علميه در سطح دو منطقه بندپي غربي و شرقي است و امسال دور جديد فعاليت خود را با پذيرش طلاب محترم پايه اول شروع نموده است مزين به نام يكي از سرافرازترين شهيد يعني حاج محمد حسن اميري فرزند گرانقدر عالم بزرگوار حضرت آيت الله اميري (حفظه الله) است طلاب اين مدرسه بسان بقيه امت شهيد پرور در اين مراسم حضوري پررنگ داشتند كه ان شاالله خداوند به فضل و كرمش از همه به خصوص طلاب محترم مدرسه قبول نمايد. لازم به ذكر است حضرت آيت الله اميري تولیت مدرسه شهید امیری با كهولت سن و كسالتي كه داشتند در اين مراسم با جمع طلاب محترم مدرسه حضور داشتند. مراسم با اعلام قبلي از نماز مغرب و عشاء شروع گرديد كه امام جمعه محترم حضرت حجت الاسلام و المسلمين ميراحمدي نماز ر اقامه كردند. با صحبتهاي آقاي فضل الله زاهد پاشا برادر دو شهيد منطقه مراسم رسما شروع شد . ايشان در ضمن تشكر و تقدير از همه دست اندركاران ستاد يادواره شهداي بندپي شرقي مطالبي در مورد جايگاه رفيع شهيد و وظيفه مومنين ياد آور شدند. قرائت كلام الله مجيد قرائت آياتي از كلام الله مجيد توسط آقاي آهنگر سماكوش بخش ديگر مراسم بود . نواخته شدن سرود جمهوري اسلامي ايران به همت و حضور گروه مزيك پادگان المهدي سرود ملي ايران و چند سرود حماسي نواخته شد و مورد تفقد جمع حاضر نيز قرار گرفتند. صحبتهاي امام جمعه بندپي شرقي سپس امام جمعه محترم منطقه حضرت حجت الاسلام و المسلمين ميراحمدي در صحبتهائي با اشاره به تلاشهاي خوب انجام شده از طرف همه متصديان يادواره خصوصا فرمانده سپاه منطقه جناي آقاي رنجبر تلاشهاي ايشان را دلسوزانه و مجدانه و تاثير گذار توصيف نمودند. ايشان فرمودند جمعيت امشب خارج از انتظار دست اندركارن يادواره بوده و اين نشان از فعاليت مناسب همه اعضاء ستاد است. ايشان در ادامه به چهار نكته مهم در بعد شهادت و شهيد اشاره كردند كه بصورت اختصار تقديم مي گردد. 1- شهدا داراي هدف بزرگ بودند به همين علت خود را نمي ديدند بلكه به هدف والاي خود مي انديشدند ...
27:تاکربلا رسیدن یک یا حسین دیگر...
بسيجي عاشق کربلا ست نويسنده: شهيد سيد مرتضي آويني تربت پاک خوزستان، پوشيده از شقايق هاي سرخ، بار ديگر ميزبان قدوم مبارکي است که راه تاريخ را به سوي نور مي گشايند و اين شقايق هاي سرخ نيز که تو گويي با خون آبياري شده اند، بر همان پيماني شهادت مي دهند که حزب الله را بدين خطه کشانده است؛ همان پيماني که رجالي از مو منين با حق بسته اند و در همه ي طول تاريخ بر آن پايمردي ورزيده اند. تربت پاک خوزستان، پوشيده از شقايق هاي سرخ، بار ديگر ميزبان قدوم مبارکي است که راه تاريخ را به سوي نور مي گشايند: حزب الله؛ مرداني که تندباد عواصف آنان را نمي لرزاند، از جنگ خسته نمي شوند، ترسي به دل راه نمي دهند، بر خدا توکل مي کنند و عاقبت نيز از آن متقين است. اسوه حزب ا ابوالفضل العباس (ع) است و درس وفاداري را از او آموخته اند. وقتي با اين جوانان سخن از عباس مي گويي، در دل خود جراحتي هزار و چند صد ساله را باز مي يابند که هنوز به خون تازه آغشته است؛ جراحت کربلا را مي گويم. اکنون وعده خداوند تحقق يافته است و قومي را مبعوث ساخته که محبوب او هستند و او نيز محبوب آنهاست، و چه چيزي خوش تر از ملامتي که در راه محبوب کشند؟ آماده شو برادر، جراحت کربلا هنوز هم تازه است و تا آن خونخواه مقتول کربلا نيايد، اين جراحت التيام نمي پذيرد. غروب سر رسيده است و تا شب، تا پايان انتظار، فاصله اي نيست. گوش کن! صداي تپش مشتاقانه ي قلب هايشان را مي شنوي؟ برادران، اين قلب تاريخ است که در سينه شما مي تپد. حزب الله اهل ولايت است و اهل ولايت بودن دشوار است؛ پايمردي مي خواهد و وفاداري. تربت پاک خوزستان، پوشيده از شقايق هاي سرخ، بار ديگر ميزبان قدوم مبارکي است که راه تاريخ را به سوي نور مي گشايند و اين شقايق هاي سرخ نيز که تو گويي با خون آبياري شده اند، بر همان پيماني شهادت مي دهند که حزب الله را بدين خطه کشانده است؛ همان پيماني که رجالي از مو منين با حق بسته اند و در همه طول تاريخ بر آن پايمردي ورزيده اند. اکنون وعده خداوند تحقق يافته است و قومي را مبعوث ساخته که محبوب او هستند و او نيز محبوب آنهاست، و چه چيزي خوش تر از ملامتي که در راه محبوب کشند؟ امشب، سکوت شب رازدار دعاهايي است که تا عرش صعود مي يابند و زمين را به آسمان متصل مي کنند. اي نخل ها، اي رود، اي نسيم، اي آنان که با نظام تسبيحي عالم وجود در پيونديد، با ما که اين پيوند نداريم بگوييد که تقدير چيست و قضاي الهي بر چه گذشته است. هزارها سال از هبوط انسان مي گذرد و در اين پهنه تاريخ که صحنه گذار از باطل به سوي حق است چه ظلم ها که نرفته است و چه خون هاي مطهر که بر زمين نريخته است! پروردگارا، ...
سهمیه فرزندان شاهد
رضا خوشيارانكارشناس حقوق قضاييدرپي فرمايش هاي اخير رهبر معظم انقلاب در ديدار جمعي از خانواده هاي شهدا مطالبي را خواندم كه نوشتن اين مطلب را برخود واجب ديدم.حضرت آيت الله خامنه اي بيداري ملت ايران را مرهون خون شهدا دانستند و تاكيد كردند خون شهدا همانند اكسير، اين ملت را متحول كرد و در مسير رشد قرار داد. ايشان با تاكيد بر لزوم قدرشناسي از شهدا و همچنين خانواده شهدا و ايثارگران خاطرنشان كردند ايمان مستحكم، اراده پولادين و ايثار و فداكاري خانواده هاي شهدا آنچنان پايه هاي نظام اسلامي را مستحكم كرده است كه هيچ توفاني قدرت ايجاد خلل در اين بنيان رفيع را نداردبا خواندن اين مطلب به عنوان فرزند شهيد با وجود ميل باطني نه از باب گله و شكايت بلكه درد دل و مطلع نمودن مردم شريف و شهيدپرور ايران و رهبر عظيم الشان انقلاب اسلامي مطالبي را عرض مي نمايم:چماق سهميه ها1- درسالي كه گذشت 1 سال از زمان فارغ التحصيلي اينجانب در رشته حقوق قضايي گذشته بود، اينجانب؛ همراه با چندين ايثارگر ديگر براي شركت در آزمون كانون وكلا مركز در تلاش براي قبولي دراين آزمون علمي براي اخذ پروانه كار آموزي وكالت رقابت نموديم طبق قانون كه در آگهي پذيرش هم درج شده بود. سي درصد سهميه موردنياز كانون وكلاي هر حوزه به ايثارگران اختصاص مي يابد. اين قانون مثل ساير قوانين در كتب قانون مدون و در دسترس عموم است غافل از اينكه شركت كنندگان آزاد سالهاست براين باورند كه اين سهميه مانع پذيرش آنها مي باشد درحالي كه كانون وكلا براي جذب ايثارگران طبق مصوبه خود پذيرش را به كسب نمره خاصي نموده است، به طور مثال ظرفيت پذيرش كانون وكلا مركز 1099 نفر بوده كه اگر قانون اعمال مي شد حداقل 330 نفر به ايثارگران تعلق مي گرفت. حال جالب است بدانيد با مصوبه اعمال شده توسط كانون وكلا فقط 40 نفر مجوز كسب كارآموزي وكالت را اخذ نمودند با پيگيري هاي اينجانب در بنياد شهيد و رايزني با بعضي از مقامات بنياد، كاري از پيش نبرد. كار به جايي رسيده كه اينجانب و امثالهم در جامعه نتوانيم ايثارگري خود را آشكارا بيان نماييم. چرا كه به خاطر اين مطلب كه بارها در طول اين بيست و چند سال زندگي بدون پدر كه حتي يك روز از عمرم را با پدرم سپري نكرده ام، تا بر زبانم فرزند شهيد بودنم جاري شده مرا به دريافت امتيازات ايثارگري و سهميه متهم نموده اند و نپرسيدند پدرت كه بود چه بود و چه شد؟ تا جايي كه باز خاطرم هست در دوران تحصيل چه ابتدايي؛ راهنمايي؛ دبيرستان مدارس شاهد و بعداز آن، دانشگاه هميشه با اين چماق سهميه براي ورود دانشگاه و مراكز ديگر درگير بوده و هستم. تعجب من از اين مورد كه در حكومت اسلامي جاي چنين ...
حاج ذبیح‌الله بخشی بسیجی مشهور و راوی شعار معروف "ماشاالله، حزب الله"
جهان: سید شهیدان اهل قلم سید مرتضی آوینی در یکی از سلسله برنامه های روایت فتح، به روحیه جهادی و ایثارگری غیرقابل تصور حاج بخشی اشاره می کند. متن کامل نوشته شهید آوینی به شرح زیر است: تربت پاك خوزستان، پوشيده از شقايق‌هاي سرخ، بار ديگر ميزبان قدوم مباركي است كه راه تاريخ را به سوي نور مي‌گشايند و اين شقايق‌هاي سرخ نيز كه تو گويي با خون آبياري شده‌اند، بر همان پيماني شهادت مي‌دهند كه حزب الله را بدين خطه كشانده است؛ همان پيماني كه رجالي از مؤ‌منين با حق بسته‌اند و در همه‌ي طول تاريخ بر آن پايمردي ورزيده‌اند.تربت پاك خوزستان، پوشيده از شقايق‌هاي سرخ، بار ديگر ميزبان قدوم مباركي است كه راه تاريخ را به سوي نور مي‌گشايند: حزب الله؛ مرداني كه تندباد عواصف آنان را نمي‌لرزاند، از جنگ خسته نمي‌شوند، ترسي به دل راه نمي‌دهند، بر خدا توكل مي‌كنند و عاقبت نيز از آن متقين است.اسوه‌ي حزب ابوالفضل العباس (ع) است و درس وفاداري را از او آموخته‌اند. وقتي با اين جوانان سخن از عباس مي‌گويي، در دل خود جراحتي هزار و چند صد ساله را باز مي‌يابند كه هنوز به خون تازه آغشته است؛ جراحت كربلا را مي‌گويم.اكنون وعده‌ي خداوند تحقق يافته است و قومي را مبعوث ساخته كه محبوب او هستند و او نيز محبوب آنهاست و چه چيزي خوش‌تر از ملامتي كه در راه محبوب كشند؟ آماده شو برادر، جراحت كربلا هنوز هم تازه است و تا آن خونخواه مقتول كربلا نيايد، اين جراحت التيام نمي‌پذيرد.غروب سر رسيده است و تا شب، تا پايان انتظار، فاصله‌اي نيست. گوش كن! صداي تپش مشتاقانه‌ي قلب‌هايشان را مي‌شنوي؟ برادران، اين قلب تاريخ است كه در سينه‌ي شما مي‌تپد.حزب الله اهل ولايت است و اهل ولايت بودن دشوار است؛ پايمردي مي‌خواهد و وفاداري. تربت پاك خوزستان، پوشيده از شقايق‌هاي سرخ، بار ديگر ميزبان قدوم مباركي است كه راه تاريخ را به سوي نور مي‌گشايند و اين شقايق‌هاي سرخ نيز كه تو گويي با خون آبياري شده‌اند، بر همان پيماني شهادت مي‌دهند كه حزب الله را بدين خطه كشانده است؛ همان پيماني كه رجالي از مؤ‌منين با حق بسته‌اند ” به‌راستي چه كسي مي‌تواند باور كند كه در اين لحظات، دو ساعتي بيش از شهادت فرزند او نمي‌گذرد و با اين‌همه، او هنوز هم روحيه‌ي طنزآميز خود را حفظ كرده است؟ " و در همه‌ي طول تاريخ بر آن پايمردي ورزيده‌اند. اكنون وعده‌ي خداوند تحقق يافته است و قومي را مبعوث ساخته كه محبوب او هستند و او نيز محبوب آنهاست، و چه چيزي خوش‌تر از ملامتي كه در راه محبوب كشند؟امشب، سكوت شب رازدار دعاهايي است كه تا عرش صعود مي‌يابند و زمين را به آسمان ...
شهید آیت الله علی قدوسی
شهید آیت الله علی قدوسی ثمره اي از شجرۀ طيبّه اي بود، از دودمان فضيلت و خانوادۀ علم و ديـن، كه در سال 1306 شمــسي در « نهاوند» چشم به جهان گشود . مرحوم آيت الله ملا احمد قدوسي ـ پدر شهيد ـ خود را مديون لطف خدا مي ديد، كه چنيـن نوزادي را به وي عطا كرده است .نبوغ و استعداد شرف اين كودك، از همان آغاز مراحل رشد آيــــــنده را به وضـــوح نـشان مي داد . شهيد قدوسي تحصيلات ابتدائي و متوسّطه را در نهـاوند مي خواند كه دســـــت تقدير خـداوند او را به«قم» فرستاد . در سن 15 سالگي بود كه براي ادامۀ تحصيلات در زمينۀ علوم اسلامي، به حوزۀ علميه قم هـجرت كرد. سال 1321تا آب را، از سرچشمه بياشامد، و ميوه را از شاخه بچيند، و ... چهرۀ اسلام را، بي نقاب و پـرده، و از نزديك ببيند و بشناسند ... گرايشات سياسي او ـ كه از متن مكتب سرچــشمه مي گرفــــت ـ او را به صـــحنۀ مبارزات كشــيد و درجريان نهضت نفت، و نيز در ضدّيت با جزب تودۀ آنروز، فعاليّتـــي چشمگــــير، ولـي اكثراً دور و پنهاني از جشم دشمن، داشت . در نهضت فدائيان اسلام هم، با شهيد بزرگ، مرحوم نواب صفوي همكاري و همــــفكري و همـراهي داشت . در عين حال، فعاليت هاي سياسي هرگز او را از راه اصلي، كه شناخت اسلام و درك مــــعارف دين و فقه اهلبيت بود بازنداشت. اين از ويژگهياي او بود كه در كمتر كساني يافت مي شد . در درس خارج مرحوم آيت الله بروجردي و حضرت امام خميني، از شاگردان فاضــل و مورد توجّه بود . فلسفه و تفسير را هم، نزد عارف وارسته و فيلسوف بزرگ مرحوم علامه طباطبائي فـــرا گرفت و تا حدّي لياقت و شايستگي و استعداد نشان داد كه مورد توجّه مرحوم علامه قرار گـــرفت و او را به دامائي خود پذيرفت. در اين وادي، هم حوزه و هم دوره با عزيزاني چون شهيد بهشتي و شهيــــد مطهري بود پا به پاي هم در صحنه هاي علمي و مبارزاتي و آموزشي بودند تا « شهادت » نسبت به حوزه علميه، نظريۀ اصلاحي خاصي داشت. همراه جمعي از ياران در فكر تشكيل جمعيتي بر اي تحرك بخشيدن و نهضت اصلاحي حوزه بود كه اين جـــمع در ســــال 44 از طريق ســــاواك شناسائي شد و افراد ـ ازجمله شهيد قدوسي ـ دستگير شدند . پس از مدّتي كه آزاد شد، مجدداً در تعبيب همان افكار و اهداف بود و با چهره ها مبارز دانشگاهي هم مرتبط بود و پذيرفتن مديريت مدرسۀ منتظريه( حقاني) در راستاي همين اهداف بود كه در آنجا به تربيت شاگرداني پرداخت كه در جمهوري اسلامي، از بازوهـــــاي پرتوان دستگاه قضائي و اجرائي شدند. به ابتكار او، « مكتب توحيد» براي دروس اسلامي خواهــران تأسيـــــس شد و با برنامه هاي عـــالي، اثرات چشمگيري داشت . شهيد قدوسي، در كنارجهاد، به اجتهاد مي انديشيد ...
زندگي نامه شهيد احمد کاظمي
زندگي نامه شهيد احمد کاظمي سردار سرلشکر پاسدار شهيد احمد کاظمي شهيد احمد کاظمي در سال 1337 در نجف آباد اصفهان ديده به جهان گشود و همچون ساير جوانان، سرگرم تحصيل گرديد. با پيدايش جرقه هاي انقلاب اسلامي دوشادوش ملت به مبارزه عليه رژيم ستم شاهي پرداخت و در بيست و سومين بهار زندگي خود، در اوايل سال 59 به کردستان رفت تا با رزمي بي امان، دشمنان داخلي انقلاب را منکوب نمايد. او دوران جواني خود را با لذت حضور در جبهه هاي نبرد از کردستان گرفته تا جاي جاي جبهه هاي جنوب در صف مقدم مبارزه با متجاوزان بعثي در سِـمت هايي چون: دو سال فرماندهي جبهه فياضيه آبادان، شش سال فرماندهي لشکر 8 نجف، يکسال فرماندهي لشکر 14 امام حسين(ع)، هفت سال فرماندهي قرارگاه حمزه سيدالشهدا(ع) و قرارگاه رمضان و پنج سال فرماندهي نيروي هوايي سپاه را به عهده داشت. رزمندگان و ايثارگران بسياري، خاطراتي شيرين و به يادماندني از رشادت ها و شجاعت هاي اين دلاور زمان بياد دارند. حضور مستقيم در خط مقدم جبهه و ارتباط صميمانه با پاسداران و رزمندگان بسيجي تا بدانجا بود که از ناحيه پا، دست، و کمر بارها مجروح گرديد و يک بار نيز انگشتش قطع شد. در طي سالها با استفاده از مجال هايي از عشق به تحصيل بهره جست و کارشناسي خود را در رشته جغرافيا و کارشناسي ارشد را در رشته مديريت دفاعي گذراند و موفق شد دانشجوي دکتري در رشته دفاع ملي گردد. کفايت و شجاعت آن بزرگوار تا بدانجا بود که مقام معظم رهبري 3 مدال فتح بر سينه پر عطش شهادت ايشان نصب نمودند. وي در اواسط سال 84 از سوي فرمانده کل سپاه، به فرماندهي نيروي زميني منصوب شد و توفيق خدمت را در سنگر ديگري يافت. اين فرمانده قهرمان در آخرين ديدار خود با محبوب خويش فرمانده معظم کل قوا، تقاضاي دعا براي شهادت خويش را نمود، زيرا مرغ جانش بيش از اين تحمل ماندن بر اين کره خاکي را نداشت و سرانجام در پروازي دنيوي به پرواز اخروي شتافت. اوج گرفت و به ملکوت اعلي پيوست. روحش شاد و راهش پر رهرو باد. سردار شهيد سرلشكر پاسدار "احمد كاظمي" سردار شهيد سرلشكر پاسدار "احمد كاظمي" در سن ۱۸سالگي ، پس از تحصيلات دوره دبيرستان در صف مبارزين و جبهه‌هاي جنوب لبنان حضور پيدا كرد و مبارزه با استكبار و اشغالگران را آغاز نمود. وي پس از پيروزي انقلاب اسلامي جزو اولين كساني بود كه به سپاه پاسداران پيوسته و از فرماندهان شجاع ، پر انرژي ، مدير و خلاق بود و به همين دليل حكم مسووليت‌هاي زيادي را از دست مبارك مقام معظم رهبري دريافت كرد. شهيد كاظمي ، با شروع جنگ تحميلي ، با يك گروه ۵۰نفره در جبهه‌هاي آبادان حضور يافت و مبارزه را با دشمن متجاوز آغاز كرد. وي، از ...