متنهای تشکر از معلم
متنهای برای تشکر از بدرومادرم
متنهای قشنگ و عکس
هر وقت در خیانت و فریب دادن کسى موفق شدى به این فکر نکن که اون چقدر احمق بوده به این فکر کن که اون چقدر به تو اعتماد داشته ! آدم ها لالت می کنند ؛ بعد هی می پرسند ، چرا حرف نمی زنی ؟! این خنده دارترین نمایشنامه ی دنیاست !!! خیلی وقتا بهم گفتن چرا می خندی بگو ما هم بخندیم. اما هرگز نگفتن چرا غصه می خوری بگو ما هم بخوریم ! هی بازیگر گریه نکن ما هممون مثل همیم صبحا که از خواب پا میشیم تقاب به صورت می زنیم صندوق صدقات نیست دل من ، که گاهی سکه ای محبت در آن بیاندازی و پیش خدای دلت فخر بفروشی که مستحقی را شاد کرده ای . می گفتند : سختی ها نمک زندگــــــی است ! امّا چرا کسی نفهمید ؛ “نمــــــک” برای من که خاطراتم زخمی است ، شور نیست مزه ی “درد” می دهد !!! آنقدر پیش این و آن از خوبــــــــی هایش گفتم که وقتی سراغش را می گیرند شرم دارم بگویم تنهایــــــــم گذاشت ! شمارش رو پاک میکنی ؛ که فراموشش کنی اما قسمت ناراحت کننده ش اینجاس که : شمــــارش رو هنــــوز از حِـــفــظـــــی !!! حماقت که شاخ و دم ندارد ! حماقت یعنی من که اینقدر می روم تا تو دلتنگِ من شوی ! خبری از دلتنگیِ تو نمی شود ! بر می گردم چون دلتنگ می شوم. هیچ وقت گریه کردن آدمها رو از این زاویه قضاوت کردید؟ مردم گریه می کنند. نه به خاطر اینکه ضعیف هستند. بلکه به این خاطر که برای مدت طولانی قوی بوده اند!! آنقــــدر ، فریـــاد هایــــم را ، سکــــوت کرده ام ، که اگـــــر ، به چشمـــانم بنگرید ، کـــــر می شوید زن به خاطر طبیعتش شکننده ست ؛ اما بیشتر از هرکسی تحمل درد رو داره ! تنها چیزی که مقاومت یک زن رو میشکنه ، توو خالی از آب در اومدن کسی هست که عاشقش بوده !!! اگه مردین؟ مرد بمونین. اگه نیستین. نامردی نکنین. اگه تنهایین؟ تنها بمونین. اگه نیستین. تنهاش نذارین. اگه عاشقین؟ عاشق بمونین. اگه نیستین. حرمت عشق رو نشکنین. اگه نجیبین؟ نجابت کنین. اگه نیستین. هرزگی نکنین. رفتم دکتر گفتم آقای دکتر گلوم درد میکنه گفت بگو آآآآآآآآ گفتم آآآآآآآآآآآآآ گفت نه خانم گلوت چرک نکرده گفتم آخه خیلی درد میکنه ، نمی تونم درست حرف بزنم ، یه سیلی زد زیر گوشم اشکام که ریخت درد گلو هم رفت !!! این روزها ترسم از سرمایی ست که آرام و بی صدا به قلبم رخنه می کند! سرمایی که آهسته قلب تپنده ام را یه یخ تیدبل می کند! مطمئناً موقعیتهایی در زندگی پیش میآید که زندگی را ناشاد میکند. اما معمولاً بخشی—بخش بزرگی—از این عدم خوشبختی از طرز تفکر، رفتارها و عادات خودمان ناشی میشود. با اینکه تو از من دل بریدی زود رفتی و اشکامو ندیدی با اینکه هیچ وقت درکم نکردی هیچ موقع از دردم کم نکردی اما برام سخته ...
متنهای قشنگ و همرا عکس
نمی ذارمـــ ـــــــ تو رو از » مــــــــــن » بگیرندحتی تو عالــــــــم عکســ و نقاشیــروی پیشونیــــ سر نوشتهتو باید فقطــــــــــــــــ مالــــــــ خودم باشیــــــــ ـــــــــنمیشکنم.تنها ،گاهی ،مچاله می شوم....من ســراپا همـــه زخمــم ،تـــو ســراپا همــــه انگشت ِ نــوازش بــاش......گاهی دست " خـــودم " را می گیرم،می برم هوا خوری" یــاد " تو هم که همه جا با من است" تنــهایــی " هم که پا به پایم میدود...میبینی؟وقتی که نیستی هم جمعمان جمع است... دو تا آدم برفی دو طرف رودخونه عاشق هم میشن از آتیش عشق همدیگه آب میشن تا بلكه وسط رودخونه به هم برسن... -- تو مرا می فهمی... من تو را می خواهم و همین ساده ترین قصه ی یك انسان است. تو مرا می خوانی من تو را ناب ترین شعر زمان می دانم و تو هم می دانی تا ابد در دل من خواهی ماند.--خوشبختی به كسانی روی می آورد كه برای خوشبخت كردن دیگران می كوشند -- نقاشی تو را می کشم ولی به جای رنگ قرمز به قلب فلزی ات ضد زنگ می زنم ! تا از آسیب اشک هایم در امان باشد!!!--هوس بازان کسی را که زیبا میبینند دوست دارند اما عاشقان کسی را که دوست دارند زیبا می ببنند-- دنیا مث بازی گل یا پوچ میمونه .......**.......با تو گل بی تو پوچ--هرگز وقتت رو برای کسی که حاضر نیست وقتشو برای تو بگذرونه ، نگذار !--ماشین زندگیتو جلوی خونه ی هر عشقی پاک نکن ، ممکنه چرخهای قلبتو پنچر کنن!در قمار زندگی عاقبت ما باختیم بس که تک خال محبت بر رفیق انداختیم-- اس ام اس عاشقانه ، پیامک عاشقانه ، جملات زیبامشکلات خود را با مداد بنویس و پاک کن را در اختیار خدا بگذار --ضربات کوچک درختان عظیم را از پا در می آورد !--می خواهم بدون اسارت دوستت بدارم، با آزادی كنارت باشم، بدون اصرار تو را بخواهم، با احساس گناه تركت نكنم، با سرزنش از تو انتقاد نكنم و با تحقیر به تو كمك نكنم، و اگر تو نیز با من چنین باشی، یكدیگر را غنی خواهیم -- این جمله همیشه یادت باشه : زندگی گل سرخئ است که گلبرگهایش خیالی وخارهایش واقعی است--یكی بود یكی نبود یه روز زمین عاشق خورشید شد و گفت دورت بگردم ! بعدش تا ابد موند تو رودربایستی . دفتري بود كه گاهي من و تومي نوشتيم در آناز غم و شادي و روياهاماناز گلايه هايي كه ز دنيا داشتيممن نوشتم از تو:كه اگر با تو قرارم باشدتا ابد خواب به چشم من بي خواب نخواهد آمدكه اگر دل به دلم بسپاريو اگر همسفر من گرديمن تو را خواهم برد تا فراسوي خيالتا بدانجا كه تو باشي و من و عشق و خدا!!!تو نوشتي از من:من كه تنها بودم با تو شاعر گشتمبا تو گريه كردمبا تو خنديدم و رفتم تا عشقنازنيم اي يارمن نوشتم هر باربا تو خوشبخترين انسانم…ولي افسوسمدتي هست كه ديگر نه قلم دست ...
عکسهاو متنهای قشنگ
هر شب بدون هیچ اطمینانی از بیدار شدنمان به تخت خواب می رویم اما با این حال برای فردا برنامه می ریزیم. بعضــــــی ها گـــریه نمی کنند ! اما…. از چشـــــم هایشان معـلـوم است که اشکــــی به بــزرگی یــک سـکــــوت ، گــــوشه چشـمـشان به کمیــــــن نشــستـه این یعنی امـــــــــید چقدر ﺳﺨﺘﻪ ﭘﺪﺭﺕ ﻓﻮﺕ ﮐﺮﺩﻩ ﺑﺎﺷﻪ ﻫﻨﻮﺯ ﺷﻤﺎﺭﺵ ﺗﻮ ﮔﻮﺷﯿﺖ ﺑﺎﺷﻪ ، ﺫﺧﻴﺮﻩ ﮐﺮﺩﻩ ﺑﺎﺷﯽ ﺑﺎﺑﺎ ﺑﻌﺪ ﺑﺨﻮﺍﯼ ﺑﻪ ﺩﻭﺳﺘﺖ ﺯﻧﮓ ﺑﺰﻧﯽ ﻟﺤﻈﻪ ﺳﺨﺘﯿﻪ ﻭﻗﺘﻲ ﺗﺼﺎﺩﻓﻲ ﺷﻤﺎﺭﻩ ﺑﺎﺑﺎﺕ ﺑﯿﺎﺩ ﺟﻠﻮﺕ! هیچ وقت هیچ انسانی را تا مقام خدایی ارتقاء ندهید! می رود از آن بالا عذاب نازل می کند بدتر از عذاب الهی! تا حالا بهت نگفتم ولی حالا می خوام بگم بی تو می میرم می خوام بگم تو دنیای منی می خوام بگم با تو بودن چه لذتی داره می خوام بگم دوسِت دارم فقط به خاطر خودت !! می خوام بگم شدی مجنون عشقم می خوام بگم هر وقت اراده کنی برات میمیرم ! عشق یعنی انتظار لحظه ها عشق یعنی با تو بودن با خدا عشق یعنی ماندن و حرف سکوت عشق یعنی دلدادگی ، عشوه ، جنون ای گل من خواهر من نازنینم مهربانم نور چشمم هستی من ای همه ی باور من عاشق و سرمست ز کوی توام کوی تو و دلتنگ نگاه توام دست ز دستت زنم ای مهربان نازکشم بر دل تو بی امان وقتی عاشقش شدم که دیدم هیچوقت دلمو نشکست هیچوقت بهم نه نگفت. همیشه در جواب بچه بازیهام خندید و گفت: عاشق همین کاراتم. انسان باش تنها همین ! با هر دینی با هر عقیده ای با هر نژادی بعضی وقتا تو دعوا فقط باید نگاه کنی سکوت کنی فحشاشو بده و بهونه هاشو به جون بخری تموم که شد بغلش کنی و آروم در گوشش بگی: با من نجنگ ، من دوست دارم. رفیق من سنگ صبور غمهام به دیدنم بیا که خیلی تنهام هیچکی نمیفهمه چه حالی دارم چه دنیای رو به زوالی دارم مجنونمو دلزده از لیلیا خیلی دلم گرفته از خیلیا ………….. یادمان باشد ؛ در این گرانی احساس مان را خرج بی احساسی های کسی نکنیم که سرانجامش ورشکستگی است !!! دلم واســه اون روزایــی تنــگ شــده ، که کســی رو دوســت نداشــتم. چه خــوب بود اون بــی خــیالی ها !!! یه عاشق چیزی جز عشق تو سرش نیست یه عاشق فکر سود و ضررش نیست همه خوب و بد قصه شو میخواد یه عاشق نگرون آخرش نیست یه عاشق مثل من مبهوت یاره دلش تو سینه دایم بی قراره ……….. بعضی چیزا اونقدر که نزدیک هستند به چشم نمیان. مثلا وقتی روی یه کوه بلند ایستادی، شاید عظمتش رو درک نکنی، برات مثل هر جای دیگه از زمین می مونه. ولی وقتی ازش فاصله می گیری، بزرگیش رو احساس می کنی. خدا هم اونقدر همه جا با ماست، که گاه یادمون می ره خدایی هم هست! هر کس به زبان دل خود زمزمه ساز ...
متنهای قشنگ همراه عکس
مرا اینگونه باور کن... کمی تنها ، کمی بی کس ، کمی از یادها رفته... خدا هم ترک ما کرده ، خدا دیگر کجا رفته...؟! نمی دانم مرا ایا گناهی هست..؟ که شاید هم به جرم آن ، غریبی و جدایی هست..؟؟؟ مرا اینگونه باور کن به او این گونه نگاه نکنتوچه می دانی از رازدلش توصبح ازخواب بیدارمی شویاو از اینکه زنده ازخواب بیدارشده خوشحال استو درون سطلهای شهر به دنبال سیب گاززده ی تو می گرددوقتی تولباسهای تازه اتوکرده ات رامیپوشیاو سرچهارراه هابرای تواسفنددودمی کندوقتی تو همراه پدرت به پارک می رویاوبه دنبال زغال برای پدرش استوقتی تو آغوش مادرت رالمس می کنیبایدازخانه بیرون باشدمادراو مهمان داردوقتی تو باشکم پر به رختخواب میرویاوباشکمی خالی وچشم گریان در فکر آن استآیافردا نیز زنده ازخواب بیدار میشود؟ پرستوهای محبت از سرزمین دل انسان ها پر کشیده اند، به راههای دور. دیگر گلهای مهربانی در دل کسی جوانه نمی زند. نشانی از عشق اگر هست، تنها رد پایی است آن هم سال هاست که پوشیده شده، با برف های سرد و سنگین بی اعتنایی... زندگی آرام است ، مثل آرامش یک خواب بلند .زندگی شیرین است ، مثل شیرینی یک روز قشنگ . زندگی رویایی است ، مثل رویای یک کودک ناز .زندگی زیباییست ، مثل زیبایی یک غنچه ی باز .زندگی تک تک این ساعتهاست ، زندگی چرخش این عقربه هاستزندگی راز دل مادر من ، زندگی پینه دست پدر است، زندگی مثل زمان درگذر است.... به دوران کودکیت برگردکودک که بودی از زندگی چه میدانستی؟نگاهت معصوم و خندهای کودکانه ات از ته دلبزرگترین دلخوشیهایت داشتن اسباب بازی دوستت،پوشیدن گفش بزرگترهاو حتی خوردن یک تکه کوچک شکلاتبچه که بودی حسادت،کینه و نفرت در قلب کوچکت جایی نداشتدوست داشتنت پاک و بی ریابخشیدنت با رضایتچاره ی ناراحتی ات یک لحظه گریستنو این پایان تمام کدورتها بودمی خندیدی و در دنیای خودت غرق می شدی!چه شد؟ بزرگ شدی...؟!!! گاهی وقتا به خودم میگم متین همه چیز عوض شده چرا؟وقتی به گذشته و کودکیم فکر میکنم چرا گریم میگیره؟چرا آدم ها بی احساس شدن؟چرا اعتقادات مردم ضعیف شده؟ چرا دیگه خدا رو کم تر میبینم و به یادشم؟یاد معلم کلاس اولم و اون دوران بخیریاد برنامه کودکای زمان بچه گیم بخیریاد بازی های اون زمان بخیرحاظرم داشته هام و بدم و برگردم اون زمانبچه بودیم اما انسان بودیم و خوش و خوشبخت بودیمهروقت فکرش و میکنم گریم میگیرهای خداااااااااااااااااااااااا چرا همه چیز تغییر کرد؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ كاش میشد لاغر کنم خیلی لاغر...بیست کیلو بشم!ده کیلو بشم!نه! ... ...سنگینه براش...پنج کیلو شم ...تا دوباره برم رو " پاهای مــامــانم " بخوابم مادرم ...
متنهای دلنشین
آدما مترسک سر جالیز نیستن؛که وقتی واسه کلاغای دلت تکراری شدن عوضشون کنی؛پس یه کم در مورد آدما منصف باش؛تا مترسک یکی دیگه نشی …!::::نباید شیشه را با سنـــــــــگ بازی داد !نباید مست را در حال ِ مستــــــی . . .دست ِ قاضـــــــــی داد !نباید بی تفاوت !چتر ماتـــــــــــــــــم را . . .به دست ِ خیــــــــــــــــس باران داد !کبوترها که جز پرواز ، آزادی نمی خواهند !نباید در حصار میـــــــــــــله هابا دانه ی گنــــــدم . . . به او تعلیم مانـــــــــــدن داد::::نگران نباشحال من خوب استفقط کمی بزرگتر شده امعقلم قد کشیدهشعورم متبلور شدهدلتنگی هایم کوچک شده اندو در فاصله کوتاه لبخندها و اشکهایمآموخته ام زندگی کنم زندگی کن به شیوه خودت…با قوانین خودت … !!!مردم دلشان می خواهد موضوعی برای گفتگو داشته باشند …برایشان فرقی نمی کند چگونه هستی …چه خوب … چه بد …موضوع صحبتشان خواهی شد …!پس زندگی کن به شیوه خودت …چه خوب … چه بد …::::این نیز بگذرد؛مثل همه ی اتفاقات خوب و بد زندگی؛مثل همه ی دوست داشتن هایی که؛در ته صندوق خاک خورده ی زمان مخفی ماند؛و هیچ کس نفهمیدشان؛این نیز بگذرد، مثل زندگی …::::میخواهم مدتی بخوابم!نمی دانم چند روز؟شاید روزی بیدارشومو دنیا به شکل دیگری باشدو قلب آدم ها…::::آدم هـا می آینـد….زنـدگی می کننـدمی میـرنـد و می رونـد …امـا فـاجعـه ی زنـدگی ِ تــوآن هـنگـام آغـاز می شـودکـه آدمی می رود امــا نـمی میـرد!مـی مـــانــدو نبـودنـش در بـودن ِ تـوچنـان تـه نـشیـن می شـودکـه تـــو می میـری ،در حالـی کـه زنــده ای …:::: ﺑﻪ ﻣﺎ ﺩﺭﻭﻍ ﻣﯽ ﮔﻔﺘﻨــــﺪ:ﺩﺭﺩﻫﺎ ﺭﺍ ﺑﺰﺭﮒ ﮐﻪ ﺷﻮﯾﺪ ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ ﻣﯽ ﮐﻨﯿﺪﺩﺭﺳـﺖ ﺍﯾﻦ ﺍﺳﺖ:ﺯﻧﺪﮔــــﯽ، ﺁﻧﻘــــﺪﺭ ﺩﺭﺩ ﺩﺍﺭﺩﮐــــــﻪ ﺍﺯ ﺩﺭﺩ ﻧﻮ،ﺩﺭﺩ ﮐﻬﻨﻪ ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ ﻣﯽﺷﻮد::::کنــارت هستند ؛ تا کـــی !؟تا وقتـــی که به تو احتــیاج دارند …از پیشــت میروند یک روز ؛ کدام روز ؟!وقتی کســی جایت آمد …دوستت دارند ؛ تا چه موقع !؟تا موقعی که کسی دیگر را برای دوســت داشـتن پیــدا کنـند ….میگویــند : عاشــقت هســتند برای همیشه نه ……فقط تا وقتی که نوبت بــــــازی با تو تمام بشود !و این است بازی باهــم بودن…::::::::دَم از بازی حکم میزنی!دَم از حکم دل میزنی!پس به زبان “قمار” برایت میگویم!قمار زندگی را به کسی باختم که “تک” “دل” را با “خشت” برید!باخت ِ زیبایی بود!یاد گرفتم به دل ، “دل” نبندم!یاد گرفتم از روی “دل” حکم نکنم!دل را باید بُــر زد جایش سنگ ریخت که با خشت تک بــُری نکنند! هر وقت بین دوتا انتخاب مردد بودی ؛شیر یا خط بنداز !مهم نیست شیر بیفته ...
متنهای که به دل میشینه
هرکه آید گوید : گریه کن ، تسکین است گریه آرام دل غمگین است چند سالی است که من میگریم در پی تسکینم ولی ای کاش کسی می دانست چند دریا بین ما فاصله است من و آرام دل غمگینم دلم پرواز می خواهد دلم با تو پریدن در هوای باز می خواهد دلم آواز می خواهد دلم از تو سرودن با صدای ساز می خواهد دلم بی رنگ و بی روح است دلم نقاشی یک قلب پر احساس می خواهد ! سایه ام امشب ز تنهایی مرا همراه نیست گر در این خلوت بمیرم، هیچ کس آگاه نیست من در این دنیا به جز سایه ندارم همدمی این رفیق نیمه راهم گاه هست گاه نیست یادمان باشد وقتی کسی را به خودمان وابسته کردیم در برابرش مسئولیم... در برابر اشکهایش شکستن غرورش لحظه های شکستنش در تنهایی و لحظه های بی قراریش و اگر یادمان برود در جایی دیگر سرنوشت یادمان خواهد آورد و این بار ما خود فراموش خواهیم شد لحظه های با تو بودن از عمرم حساب نمی شوند از آخرتم حساب می شوند ، از بهشت دراز میکشم خیره میشوم به سقف اشکهایم میچکند سر میخورند و میروند به جایی که تو همیشه میبوسیدی … همیشه در گرگم به هوا،از گرگ شدن فرار میکردیم.. و اکنون ناخواسته،در تمامی بازی ها گرگیم..... بی آنکه از خودمان بترسیم...!!!! غصه ی دوری دلدار مرا پیرم کرد غم هجران نگارم ز جهان سیرم کرد گریه کردم ز فراغت گل من باور کن که مرا غربت این شهر زمین گیرم کرد . . . عجب جوش و خروشی بود عشقت خراب باده نوشی بود عشقت بهشتم را به سیبی داد بر باد عجب آدم فروشی بود عشقت سکـــوتتو بشکن ، خیلى دلـــم خونـه بزار دوبـاره صــدات بپیــچه تو خونه من از سکــوت تو این خونه بى زارم صـدام بزن خیلى صداتو دوس دارم صدایم کن تا مرا در آغوش کشد زندگی همانند پروانه ای سبک در آغوش گلبرگها صدایم کن تا زیبا شود صدای زندگی همانند خش خش برگ های پاییز بر سنگفرش خیال صدایم کن تا بند بند وجودم فدایت شود آنگونه که حرف نامم را آوا میکنی صدایم کن تا خشتی تازه نهم برین ویرانه صدایم کن تا از قفس پرواز کنم سوی آسمان صدایم کن... مرا یاد نمی کند و باز دلم بی رحمانه می خواهدش چه غرور بی غیرتی داری ای دل من... صحبت از “دیروز و امروز و فردا” نیست صحبت از توست و تو یعنی “همیشه” *********** یادت که می افتم از شوق دهان چشمانم آب می افتد ***************** پسر : بزرگترین آرزوت چیه ؟ دختر : اینکه عشقمو زیر بارون بغل کنم ! تو چی ؟ پسر : اینکه کسی که زیر بارون بغلش میکنی من باشم … خورشید را در آغوش گرفته ای پاهایت را به بوسه دریا سپرده ای موهایت را به دست نسیم چه خوش غیرتـــــــم من ! هرکس به طریقی دل ما می شکند بیگانه جدا دوست جدا می شکند بیگانه اگر می شکند حرفی نیست من در عجبم ...
متنهای قشنگ
بیا تا شبی با هم بمانیمبرای یکدلی شعری نو بخوانیمبیا تا یک شبی سرد و فسردهبیاد صبح تا سحر عاشق بمانیم شاید نفهمیدی که من بی اونکه تو چیزی بگی سپردمت دست خــدا ، که بی خدافظی نری غصه ی راهمو نخور ، شاید همینجا بمونم شاید به مقصد رسیدم خودم فقط نمیدونم راحت برو یه قطره هم گریه نداره چشم من اشکاشو پشت پای تو ، میخواد بریزه دل بکن بـیمار شـدم تب جنونم بالاستگــرما و حـــرارت درونم بالاستمی سوزم و دکترم جوابم کردهاز قـند لبت فشار خونم بالاست خُــدایـــا!مَـن دَستـت را خـوانـده امـ...دَسـتت بَــرای مـَن رو شُـده است!تـو سمفـونـی ِ زیبـــای ِ شَکسـتن ِ ایــن دل ِ لَعنتــی را دوستـــ داری!بـــاشـداگـــر تـــو مـی خــواهــی،بــــاشدمـی شِکنــَـــمبــــاز هَــم.می شنویایمان می آورم به دوستیو صداقت قاصدک !سال هاست که ،صدایم را شنید ...نگاهم را خواند ...محبتم را فهمید ...غصه هایم را گریست ...خوشی هایم را خندید ...و همه شان را رساند به دوردست های خاکستری !این روزها ، بیشتر از همیشه ،قاصدک را می خوانم !و "تو" امروز هر چه قاصدک دیدی ،جز پیام دلتنگی های من چیزی از او نخواهی شنید !..."قاصدک" مقبره تنهایی من است....بهترین رفیق روزهای تنهائیم...!روزهای انتظارچه عاشقانه مرا می شکندو تو چه سرد از من عبور می کنی .....میخواهم برایت تنهایی را معنی کنم!در ساحل کنار دریا ایستاده ای ,هوای سرد ,صدای موجانتظار انتظار انتظار… … به خودت می آیی ,یادت می آید دیگر نه کسی است که از پشت بغلت کند ,نه دستی که شانه هایت را بگیرد ,نه صدای که قشنگ تر از صدای دریا باشداسم این تنهایی است وقتی که دلتنگ یکی میشیوقتی که دلت میخواد یکی کنارت باشهو بتونه تنهاییت رو پر کنه وقتی کسی رو کنارت نمیبینیدلت خیلی میگیرهتمام دنیا پر از پنجرها یی میشه که پرنده نداره…دلت میخواد برای مدتی فراموشت کنیبیخیال همه چی بشیو بروی خودت نیاریهر کاری میکنی نمیشه چون نمی تونیفراموشش کنی