ماهنامه کوک
مجله کوک
درباره کوک مجموعه انتشاراتی کوک ضمن تشکر صمیمانه از شما بابت انتخاب این نشریه، لازم است نکاتی را درباره سوابق مجموعه انتشاراتی کوک با مجلات متعدد خود که همگی با نام کوک (به معنی ساده ترین نوع دوخت) منتشر شده اند و نیز انگیزه انتشار ماهنامه تخصصی کوک ارائه کنیم. مجموعه انتشاراتی کوک با بیش از 9 سال سابقه و تجربه در زمینه تولید و طراحی پوشاک، با هدف اطلاع رسانی در این صنعت کار خود را از سال 1383 آغاز نمود و به لطف خداوند تاکنون توانسته در زمینه های معرفی ماشین آلات و خدمات صنعتی پوشاک، معرفی تولید کنندگان برتر پوشاک، سیسمونی و کالای کودک و هم چنین فصلنامه عملی و تخصصی صنعت پوشاک مجلاتی را منتشر نماید.کوک از این پس قصد دارد ماهنامه تخصصی دوخت و دوز و خیاطی را با هدف ارائه الگوها، مدلها و طرح های روز پوشاک، چکیده ژورنال های معتبر جدید ترک و اروپایی، پوشاک زنانه،مردانه و بچه گانه و ارائه الگوهای یک به یک، مدل ها و طرح هایی فراخور زمان و هم چنین اطلاعات اخبار و مطالب آموزنده درباره دنیای پوشاک و نیز سرگرمی و کاردستی های دوخت و دوز را ارائه کند. ارتباط این نشریه با تولید کنندگان، دفاتر طراحی و گلدوزی و هم چنین آموزشگاههای خیاطی و گلدوزی و مزون های لباس شب و عروس، مراکز دانشگاهی دارای رشته های مرتبط با صنعت پوشاک قطعاً ما را در مسیر معرفی مواد اولیه، نرم افزارها و سخت افزارهای صنعت دوخت و ماشین آلات و چرخ های خیاطی خانگی و نیمه صنعتی قرار خواهد داد. بنابراین مسئولیت ما در معرفی صادقانه برندهای معتبر و دارای خدمات پس از فروش به عنوان یک محل رجوع دو چندان خواهد شد.
معرفی مجله خیاطی کوک
ماهنامه تخصصي دوخت و دوز و خياطي کوک با هدف ارائه الگوها، مدلها و طرح هاي روز پوشاك، چكيده ژورنال هاي معتبر جديد ترك و اروپايي، پوشاك زنانه،مردانه و بچه گانه و ارائه الگوهاي يك به يك، مدل ها و طرح هايي فراخور زمان و هم چنين اطلاعات اخبار و مطالب آموزنده درباره دنياي پوشاك و نيز سرگرمي و كاردستي هاي دوخت و دوزر هر ماه منتشر میشود lمحتوای مجله مجله کوک :راهنمای ست لباس، مدل های جدید لباس مجلسی و انواع مانتو کت و دامن و بلوز و دامن، آموزش خیاطی به روش مولر ، آموزش گام به گام طراحی و برش، راهنمای دوخت مدل ها، مدل های لباس کودک، آموزش گام به گام قلاب بافی، آموزش گام به گام بافتنی و نقشه خوانی، آموزش گام به گام چهل تکه دوزی، آموزش دوخت پرده، مدل های جدید کت و شلوار، آموزش دوخت لباس نامزدی و عروس، مدل های لباس نوجوان و ....اگـر به هـریک از زمیـنه هـای مختلـف مطالب مجلـه علاقـه مـند هسـتید حتمـــا فرصـت مشـاهـده مجلـه کـــوکــــ را از دسـت نـدهـیدماهنامه کوک قابل استفاده برای توليد كنندگان، دفاتر طراحي و گلدوزي و هم چنين آموزشگاههاي خياطي و گلدوزي و مزون هاي لباس شب و عروس، مراكز دانشگاهي داراي رشته هاي مرتبط با صنعت پوشاك و ... استخـــــــرید اینتـــرنتی
داستان عاميانه ي آذربايجان : ميرمحمود و سارا / عليرضا ذيحق
عليرضا ذيحق میرمحمود و سارا داستان عامیانه آذربایجان به شما بگویم از قصبه ی " وَرزَقان " در قره داغ ِ آذربایجان و سیّدی دیندار به نام ِ" میرغفار" . او همه ساله به مکه می رفت و از دارِ دنیا یک پسر داشت و اسم اش میرمحمود .دریکی از سالها دید که پیری رُس اش را کشیده و وقت اش است که میر محمود، در سفر پخته گردد و با سرد و گرم روزگار بستیزد .پسرش را راهی مکه کرد و اما سفارش نمودکه سر راه اش در شهر نجف، به بارگاه مولا علی رفته و عریضه ی او را در کنار ضریح مقدس ، با صدایی بلند بخواند . میرمحمود تا همراه حجاج به شهر نجف رسید،در داخل حرم شروع به خواندن عریضه ی پدر کرد که نوحه ای پر سوز و گداز بود و در آن به احوال خود نیز اشاره داشت : " قَدر ابرهایهمه عالم ، برای شهیدان کربلا گریسته ام و هیچ مرادی نبود که از مولا علی بخواهم و به آن نرسم . حالا که پاهایم در آمدن سست شده و زیارت مولا و بیت خدا را نمی توانم به جای آوَرَم ، تنها مقصودم ، استدعا ییست که از راه دور دارم و آن هم اینکه ، چون اجل سرآمد ، مولا مرا بااسوه ی عصمت و پاکی ، دخت پیامبرحضرت زهرامحشور سازد که همانا او، لنگر زمین و زمان است و سَروَر هر دو جهان . " میرمحمود با نوایی محزون آن عریضهرا به پایان رساند و وقتی شبانه در خواب شد ، در رویایش بوی گل و ریحان ، مست اش کرد ودر دشتی از شقایق و سوسن ، مولا علی را دید که همچون کوه نوری به سویش آمد و با دادن باده ای به او گفت : " براین باده نظر کن و ببین چه می بینی ؟ " میرمحمود نگاهی کرد ودر پاسخ گفت : " دیاری نا آشناست و دختری مه جبین که مرا به نام می خوانَد و می گوید سارا هستم و دلم بی تو،گرفته و غمگین است و باید که تا دامنه های کوه چله خانه بیایی !" مولاعلی گفت : " تقدیر شما به هم گره خورده وباید که برای وصال او ، دل به دریا بزنی و هیچ هراسی جانت را نلرزانَد . در دایره ی ازل ، شما نصیب هم بوده اید و عاشقان راهمتی بلند لازم است . " میرمحمود تا بخواهد کلامی بر زبان آوَرَد کسی را ندید و با حالی پریشان از خواب پرید و با خیال رویایش تا مکه رفت و چون باز آمد، نه تبسمی بر لب اش دیده شد و نه خوابی برایش باقی ماند . روزی به مادرش که دِلنگران او بود با تعریف رویایش چنینگفت : " دعایم کن مادر . آرام و قرار از کف داده ام و باید که لحظه ها ی فراق سرآید .با ابر چشمانم که پر اشک اند ، تا کوه چله خانه باید بروم !" مادرش گفت : " هر چه بر من گفتی برو به پدرت نیز بگو و راهی شو . ندای مولا علی ، هیچ هم بی حکمت نیست !" میرغفار که حدیث دل فرزند شنید ، از او خواست بی درنگ بشتابد که تا کوه چله خانه باید از تبریز و مرند و خوی بگذرد و راه درازی در پیش دارد . میرمحمود سرراه اش سازی ...
مشکلات کوک تار
نوشته رامين جزايري يکي از بحثهاي هميشگي در مورد سازهاي ملي و خصوصاً تار نگه داشتن کوک در حين نوازندگي است. عدهاي راه حل را در تعويض گوشي، بعضي در فشار دادن بيش از حد گوشيها بعضي ديگر در استفاده از گوشيهاي سازهاي غربي، عدهاي در طراحي گوشي جديد فلزي و بعضي افراد تغيير طراحي سرپنجه تار و … ميدانند. اما با اينکه هرکس به روشي سعي در از بين بردن اين مشکل کرده است، هنوز ميتوان گفت راهحلي قطعي براي حل اين مسئله مطرح نشده است. بهتر است براي رفع اين گرفتاري اول نگاهي به ساختمان تار بياندازيم. در واقع سه مسئله موجب ميشود تا کوک تار بهم بريزد: 1 - پوست نازک دهنه که با تغيير درجه رطوبت هوا قدري خشکترو جمع تر و يا مرطوبتر و بازتر شده و اين تغيير باعث ميشود خرک تار قدري بالاتر يا پايينتر برود، که موجب تغيير کوک ساز ميشود.البته اين مسئله ؛يعني وجود پوست نازک به ساختمان تار و صداي زيباي آن بر ميگردد و قابل تغيير و دستکاري نيست و حداقل به اين راحتي نميشود پوست ساز را حذف کرد. البته بعضي از دوستاني که در کشورهاي نمناک اروپايي هستند دائمآ به فکر استفاده از پوستهاي مصنوعي و صنعتي هستند ولي هنوز نمونه اي که بتوان گفت راهحل قطعي است براي آن پيدا نشده. اما بايد گفت که اين تغييرات در کوک ساز معمولآ يکبار در حين نوازندگي پيش ميآيد و علتي نيست که نوازنده را مرتبآ و هر چند دقيقه يکبار دست به گوشي کند. بعضي از نوازندگان از اين “افتادن” پوست بيشتر براي کنسرتها نگرانند و يکبار کوک در حين تمرين در منزل اتفاق خيلي پيچيده اي نيست. اما اين مسئله در حين کنسرت ميتواند مشکل ساز باشد و با توجه به اينکه مردم دربرابر نوازنده نشستهاند و استرس زيادي به نوازنده براي کوک مجدد وارد ميشود ميتواند او را از حال و هواي اجراي موسيقي دور کند. با اين حال بعضيها راههايي براي آن داشتهاند و سادهترين راه اين که سازشان را در محل اجرا و روي سن باقي ميگذارند تا پوست خود را به حرارت و رطوبت سالن تطبيق دهد؛وبعضي ديگر به پوست تار قدري پارافين يا موادي چربي دار مي زنند که منافذ پوست بسته شود و به خود رطوبت جذب نکند؛ که البته قدري از صداي تار را کر مي کند. 2 - مورد ديگر وجود سيمهاي نازک و ظريفي است که در تار استفاده ميشود. اين سيمها براي استفاده صنعتي ساخته شدهاند. بعضي معتقدند سيمهاي سفيد براي استفاده در بافت سيمي تاير موتورسيکلت و دوچرخه کاربرد دارد و بعضي استفاده آنرا در برش فولاد بوسيلهي سيم ميدانند که شايد هردو صحيح است ولي بهر صورت براي توليد صداي موسيقي ساخته ...
ماهنامه کاکتوس(حوزه بسیج دانشجویی نهاوند)
با سلام نشریه بهمن ماه بسیج دانشجویی نهاوند:برای دریافت لینک (غیر مستقیم) نشریه اینجا کلیک کنید.
انواع دسر با آموزش مرحله به مرحله
بر فراز درخت ها/ امبرتو اکو/ ترجمه ی لیلا نصیری ها
در این زمان ده دقیقه ای، که به من اختصاص داده شده، می خواهم در مورد یکی از کتاب های ایتالو کالوینو صحبت کنم که آن را بیشتر دوست دارم: بارون درخت نشین. و بگویم که چرا این کتاب در تمام طول زندگی ام مثل یک مانیفست اخلاقی و سیاسی مرا همراهی کرد. می دانم که ممکن است صحبت کردن در مورد دروس سیاسی و اخلاقی [این] کتاب غیر عادی باشد؛ کتابی که وقتی منتشر شد بسیاری از روشنفکران متعهدِ ایتالیایی را وادار به شکایت در مقابل حقیقتی کرد که کالوینو در این کتاب و کتاب «ویکنت شقه شده» نشان داده بود؛ به این معنا که آثار این قصه نویس، بیش از آن که روایتِ اعتراض باشد، رگه های واقع گرایانه داشت. هیچ کس نمی تواند تصور کند که مقامات رسمی ایتالیا از چاپ و انتشار «بارون درخت نشین» چه قدر احساس تأسف و ناراحتی کردند. اما یادآوری این حقیقت نیز کفایت می کند که چه طور در همان دهه لوکینو ویسکونتی ـ که روشنفکری چپ بود ـ با شهامت شروع به ساخت آثاری کرد که نه به زندگی کارگران بلکه به روابط منحط و پر حرارتِ عشاقِ قرن نوزدهم می پرداخت؛ همان چیزی که عملا از سوی مدافعان جریان رئالیسم سوسیالیستِ آن زمان تکفیر شده بود. می خواهم برایتان بگویم که چرا "بارون درخت نشین" چنین تاثیر الوانی روی تعهدات سیاسی یک جوان 25 ساله ـ در سال 1975 هنگام خواندن "بارون درخت نشین" 25 ساله بودم ـ و به همان اندازه نقش اجتماعی روشنفکران داشت. بی هیچ سخنی، کتاب به عنوان یکی از آثار سترگِ جهان ادب مرا محظوظ کرد و به تخیل من در باب نقش محسور کننده ی این دنیای عظیم پر و بال داد. چند روز پیش رمان را بازخوانی کردم، همان تاثیر سرخوش یک بار دیگر مرا فرا گرفت؛ تاثیری ناشی از افسون ِ یک زبان درخشان که از خلال آن ـ و نه فقط از خلال آن ـ من خود را در یک دنیای نیمه اثیری، همراه "کوزیمو" دیدم که از شاخه ای به شاخه ای دیگر می پریدم. زبان "بارون درخت نشین" شفاف است، شبیه کریستال. کالوینو در کتاب «شش یادداشت برای هزاره ی بعدی» معتقد است که شفافیت، عنصر موشکافانه ای است و قابلیتش برای شکستِ نور الگوی کمال مطلوب او بود؛ چیزی که همیشه آن را به عنوان یک نماد در ذهن می پروراند. اما در 1957، واکنش من نسبت به این کتاب، بیش از آن که زیبایی شناسانه باشد، فیلسوفانه بود که جای تعجب ندارد؛ چرا که من مشغول خواندن داستان پریان ـ همان طور که خیلی ها این رمان را چنین می نامیدند ـ نبودم. من در حال خواندن یک روایتِ فیلسوفانه ی عمیق بودم. در فاصله ی سال های دهه 40 و 50، روشنفکران جهان ـ صرف نظر از این که چپ بودند یا کاتولیک ـ به خاطر وظایفِ اخلاقی شان تحت فشار قرار گرفتند؛ آن ها اعتقاد داشتند باید عقاید ایدئولوژیکیِ گروهشان ...