ماشين كارتينگ

  • تاریخچه کارتینگ

    اولين كارت در آگوست سال 1956 (مرداد 1335) در كاليفرنياي آمريكا بوسيله Art Ingels و Lou Borelli ساخته شده است. اين كارت يك ماشين كوچك بود كه شاسي آن از لوله ساخته شده بود و يك موتور ماشين چمن زني با مارك West Bend به آن متصل بود.  در 14 سپتامبر 1956 (24 شهريور 1335) آرت كارت خود را در اطراف  تعميرگاه خودش در پانوما به حركت درآورد. جائيكه برگزاري يك مسابقه ماشين در آن برنامه ريزي شده بود. Duffy Livingstone يكي از شاهدان اين رونمايي بود. دافي شيفته اين ماشين شد و دو نمونه براي خودش و دوستش ساخت. در نوامبر 1956 (آبان 1335) ، دافي از همكار خود Roy Desbrow به همراه يك تاجر كه متخصص در تعمير و ساخت صداخفه كن هاي خودرو و سيستم اگزوز بود دعوت كرد تا از اولين آزمايشش ديدن نمايند. Roy بسمت طعمه حركت كرد ! و به ساخت سه نمونه كارت اقدام نمود... همه توليدكنندگان و مالكان اين كارت ها بطور منظم در تعطيلات آخر هفته در گاراژ يك سوپرماركت با هم ديدار و كارت هاي خود را آزمايش مي كردند. البته هميشه نگران بودند كه توسط پليس محلي تحت تعقيب قرار گيرند! در مارس 1957 (اسفند 1335) ، علاقمندان يك مكان جديد با نام گاراژ Rose Bowl پيدا كردند. روز باول يك سالن تاتر روباز مشهور در پاسادنا است. جائيكه حركت كارت ها براي پليس قابل تحمل بود ! زمانيكه لي وينگستون ، دسبرو و بيل رولز شروع به تجارت كارت كردند و قطعات را در كيت هاي آماده عرضه كردند، اين وسيله نقليه موتوري كوچك مورد توجه بسياري قرار گرفت. آنها اولين شركت توليد كارت را با نام شركت توليدي Go Kart تاسيس نمودند. به لطف مقالات منتشر شده در مجلات Rod & Custom و Hot Rod Magazine پديده كارتينگ در سطح ملي در سرزمين آمريكا توسعه يافت. زمانيكه شركت Go Kart‌ بسرعت توليد خود را به 500 كارت در ماه رساند، در همه جاي ايالات متحده  صنعتگران به توليد و ساخت كارت روي آوردند. در آن زمان ، آرت اينگلز از محل كار خود ، شركت ماشين هاي مسابقه اي ، استعفا ميدهد و بطور تمام وقت به كارتينگ مي پردازد و با همكاري لو برلي به تاسيس شركت Caretta اقدام مي نمايد. به خاطر تعقيب و گريزهاي مكرر پليس و همچنين نمايش و توليد انواع و اقسام كارت ها بعضي علاقمندان كارتينگ به سرپرستي Don Boberick و Marvin Patchen براي تنظيم فعاليت هاي كارتينگ و پياده سازي مقررات فني و ورزشي تصميم به راه اندازي يك انجمن رسمي گرفتند بنام : The Go Kart Club Of America . برخي از قوانين فني كه توسط اين انجمن وضع گرديد تاكنون تغيير پيدا نكرده است. بعنوان مثال: ابعاد پيست بايد دست كم دو سوم فاصله بين محور جلو و محور عقب كارت باشد. بر اساس قوانين اوليه، كلاس ها بر اساس ظرفيت به 84cc ، 168cc و 270cc تقسيم مي شوند. انجمن GKCA براي تمرين ...



  • رمان عشق و دیوانگی5

    يه دفعه برگشت و نگامو غافلگير كرد... هول نشدم و عين دختراى خجالتى نگامو ندزديدم... عوضش بهش لبخند زدم و گفتم:خيلى خوشگل و جذابى...بيچاره انگار هنگ كرد...- مى دونى روناک... تو خيلى عجيبى! خاصى! مثل بقيه ى دخترا نيستى! چيزى كه تو ذهنت بودو به زبون آوردى! اين واسم خيلى عجيبه! و البته دوست داشتنى!خنديدم: اوه! چقدر صفات خوب دارم كه خودم خبر ندارم!اونم خنديد: بريم پيش بچه ها! انگار دارن غيبتمونو مى كنن!با هم برگشتيم پيش بچه ها... نارون هنوز قليون مى كشيد... ازش گرفتم و خودم مشغول شدم... دود رو از دهنم دادم بيرون... به مامان فكر كردم... ديشب با كى حرف مى زد... كجا بود؟!... كى بايد برم دنبال كارتينگ؟!...كارتينگ بهتره يا رالى؟!... شايدم ريس... واسه تولد فريده چى بخرم؟!...نيم ساعت بعد از رستوران زديم بيرون... پسرا واسمون بوق زدن و ازمون دور شدن... شراره رو رسونديم خونه شون... كلى از باباش بخاطر دير اومدنمون عذرخواهى كردم... شراره هم كلى چاپلوسى و خودشيرينى كرد و بلآخره منو نارون راه افتاديم...- نارى؟!- مرض! اسممو درست بگو! تو اصلا مرض دارى... به سانيار مى گى سانى... به شراره مى گى شرى... به راميار مى گى رامى... به منم كه تازگيا مى گى نارى... ياد اون آهنگ مسخره هه مى افتم كه هى ميگفت نارى ...نارى نارى... يه گوله اناری ناری!- خب حالا چرا مى زنى؟! نارون خانم؟!- هان؟!- مرض...نظرت در مورد كارتينگ چيه؟!- چى هست؟!- احمق! مسابقات رانندگى با ماشين كوچيک...- نظرى ندارم!چپ چپ نگاش كردم: مى خوام ثبت نام كنم...- آها!عصبانى شدم...- نارون دارى مى ميرى؟!- تو پيش مرگم بشى... واسه چى بميرم؟!- آخه انگار به زور زبونت مى چرخه!- آره... اعصابم خرابه...- واسه چى؟!- هيچى... هامون بهم پيشنهاد نداد...پقي زدم زير خنده: خاک بر سر پسر نديده ات! اصلا مگه تو خودش دوست پسر ندارى؟!خودشم خنده ش گرفت: چرا دارم! اما از اينم خوشم اومده!سرمو با تاسف تكون دادم و پيچيدم تو كوچه...- خاک بر سرت كه اينقدر منحرفى! يكم از اين كارا دست بكش!نارون: برو بابا! از اول راه تا الان هرچى خاک بود ريختى رو سرم... اصلا من دوست دارم با ده تا پسر دوست باشم... به تو چه؟!- به درک! برو... لا اله الا الله! نارون پياده شو تا دهنمو باز نكردم!نارون با خنده پياده شد و اومد سمت من... دستشو گذاشت رو سقف ماشينو خم شد رو پنجره!- روناک تو آخرش بايد بترشى و بشينى تو خونه! اگرم خيلى خوش شانس باشى يه بچه مى اندازن تو دامنت كهنه بشورى!- احمق وقتى بترشم ديگه بچه كجا بود؟!- تو كه ميترشى! اون هيچى! من بچه مو بهت ميدم كهنه شو بشورى! تو هم آخرش مجبورى با درخت توليد مثل كنى!داغ كردم و داد زدم: نارون؟!خنديد و آروم گفت:- زياد به خودت فشار نيار روناک جون... رسم زمونه همينه! اگه ...

  • کارواش سیکا اولین در ایران

    کارواش سیکا اولین در ایران

    اولین کارواش تمام  اتوماتیک ایران در تبریز اين مجموعه در ميدان آذربايجان كيلومتر اول بزرگراه پاسداران واقع شده است. در اين مجموعه مدرن، كليه عمليات كارواش از قبيل: موتورشويي، توشويي، روشويي، واكس .تعمیر خودرو و تعویض روغن و اسپورتینگ و... به صورت تمام اتوماتيك و دستي به انجام مي‌رسد، این  کارواش اولین کارواش الکترونیکی  میباشد که پذیرش آن فقط از طریق کارت اعتباری شارزی امکان پذیر است و برای هر مشتری کارت الکترونیکی صادر میشود و مشتریان میتوانند با شارز کارت چندین بار از خدمات مجتمع استفاده کرده و تخفیف نیز بگیرند در کنار مجتمع امکانات تفریحی نیز جهت سر گرمی کودکان ومشتریان ایجاد شده است نکته متمایز این کارواش استفاده تمام کادر و کارکنان آن از لباسهای یک دست و بسیار زیبایی میباشند  که با کمال احترام به مشتریان خدمات رسانی میکنند نکته دیگری که بسیار جالب است استفاده کردن از کادر خانم جهت انجام امور در این کارواش است که در هر قسمتی حتی در بخش خشک کنی و نظافت درون اتومبیل با لباسها و روسری های یک شکل  و هم رنگ  مشغول کارند. بعد از شستشوی خودرو توسط دستگاه و برای انجام نظافت کاری درون اتومبیل (جهت معطل نشدن مشتری و کسب رضایتشان )از آنها  جهت پذیرایی و صرف چای و نسکافه و ... به کافی شاپ مجتمع دعوت به عمل می آید   کافی شاپ مجتمع در کنار کارواش در یک فضای بسیار زیبا و و با یک آهنگ ملایم پذیرای مشتریان است که صرف چای بصورت رایگان میباشد ولی دیگر نوشیدنی ها پولی هستند در این کارواش انواع خدمات کارواش و سوپر واش و کلینیک مجهز خودرو (تعمیرگاه و تعویض روغن خودرو)  و اسپورتینگ که شامل انواع وسایل اسپورتی خودرو های مختلف است وجود دارد در کنار کارواش یک رستوران بسیار وسیع و زیبا وجود دارد که به ارائه غذا های محلی و سنتی در کنار غذا های مدرن میپردازد که ارائه خدمات بصورت سلف سرویس میباشد  طرح های آتی مجتمع خودرو سیکا علاوه بر این امکانات ذکر شده فاز دوم سیکا در آینده نزدیک افتتاح خواهد شد که شامل امکانات زیر است  ۱. سينماي اتومبيلي ۲.كافي‌نت، ۳.  پمپ‌بنزين ۴.شهربازي ۵.كارتينگ (پيست ماشين سواري)،در نظر گرفته شده است

  • مرحله هشتم مسابقات کارتینگ قهرماني كشور در پرند برگزار شد

    به گزارش روابط عمومي مجموعه ورزشي كارتينگ آزادي ، هشتمين مرحله از مسابقات كارتينگ قهرماني كشور ، Rotax 125 cc ، انتخابي مسابقات جهاني 2011 امارات ، روز جمعه با حضور جمعي از مسؤولين، ناظرين و علاقمندان اين رشته ورزشي برگزار گرديد. رقابت با شركت 20 راننده حرفه اي از سراسر كشور رأس ساعت 11 روز جمعه 18 شهريورماه در پيست بين المللي پرند آغاز گرديد. شايان ذكر است اين مسابقات در سه كلاس Junior (رده سني نوجوانان)، Senior (جوانان) و DD2 (ماشين هاي دنده اي) به سبك رقابت هاي جهاني برگزار گرديد كه رضايت ناظرين و رانندگان را به همراه داشت.   اسامي نفرات برتر رده سني جوانان (Senior): 1-سيدفرهاد موسوي 2- سيدمهيار ميرمرادي  3- سينا ارباب  اسامي نفرات برتر رده سني نوجوانان (Junior): 1- پوريا زرافروز 2- شايان حسين پور 3- دانیال بهرامی    اسامي نفرات برتر ماشين هاي دنده اي (DD2): 1-سيدفرهاد موسوي 2- فربد فرحي  3- سهيل سياري

  • رمان عشق و دیوانگی6

    عشق و ديوانگي توى پيچ اول وقتى وارد پيچ شدم ترمز كردم كه كارت يه چرخ كوچيک زد كه خيلى جالب بود! دو دور لاستيكارو به قول آيهان گرم كردم و بعدش حق شناس بهم اشاره كرد كه شروع! قرار شد كه زمان بگيرن و ببينن اصلا مى تونم برونم يا نه!يه جورايى استرس داشتم! توى اين ماشين كوچيک احساس چندان خوبى نداشتم! نمى دونم شايد چون اولين بارم بود كه با اين كارت رانندگى مى كردم.بلآخره يه دور تموم شد و دقيقا روى خط ترمز كردم!با صداى دست زدن حق شناس به خودم اومدم و پياده شدم!حق شناس: عالى بود... مى تونم بگم واسه بار اول فوق العاده بود!با خنده گفتم: واقعا؟!آيهان: آره! فوق العاده بود!عين ديوونه ها پريدم: ايول! بزن قدش!آيهان با خنده مشتشو زد به مشتم!حق شناس: بهت قول مى دم اگه خوب پيش برى خيلى راحت مى تونى پاتو جا پاى آيهان بزارى!آيهان خنديد: ا! اينجورياس حميد؟!حميد يا همون حق شناس خنديد و دستشو گذاشت رو شونه ى آيهان و گفت: يه دور بزن!آيهان: حسش نيست!با ذوق گفتم: ترو خدا! مى خوام ببينم دست فرمونتو!آيهان: به شرطى كه تو هم بياى؟!سريع قبول كردم و دوباره سوار شدم! آيهانم كتشو درآورد و گذاشت روى يه نيمكت و سوار يه كارت شد.حق شناس سوت زد و هردومون راه افتاديم! واقعا حرفه اى بود! عمرا من بتونم پامو بزارم جا پاى اين!سر يه پيچ بهش فرمون دادم! طورى دور زد كه چشام داشت از حدقه در مى اومد و نزديک بود بكوبم به لاستيكاى كناره هاى پيست! با چشاى از حدقه در اومده ديدم كه ازم جلو زد! پامو روى گاز فشار دادم... اما آيهان از خط پايان عبور كرده بود! با حالت منگى پياده شدم و بهش خيره شدم:- من حرفى واسه گفتن ندارم!حق شناس خنديد: خيلى مراعاتتو كرد!آيهان: حالا نمى خواد اينقدر بازار گرمى كنى!حق شناس خنديد و گفت:- روى پيچ به سمت چپ بيشتر تمركز كن! يه مدت كارت خوب بود اما باز يكم روش گير دارى!يا خدا! وقتى واسه آيهان ايراد گرفته ببين واسه من ديگه چه ايرادايى كه نگرفته! رو به من گفت:- از لاين خودت نبايد بزنى بيرون و فرمون دادن خلافه! دوبار بيشتر بشه پرچم مشكى!دهنمو كج كردم: بدون فرمون كه حال نميده!خنديد: قوانين بايد رعايت بشه!قرار شد هشتم و دهم برم واسه تمرين چون يكى از مسابقات داخلى قرار بود بيست و پنجم برگزار بشه و اگه من بعد از تعطيلات مى رفتم اونقدر نمى تونستم آماده باشم كه توى مسابقه شركت كنم. واسه همين قرار شد چند جلسه ديگه هم قبل از تموم شدن تعطيلات برم تا يكم آمادگى م بيشتر بشه!توى راه برگشت روبه آيهان گفتم:- ببينم تو گفتى از اول عموت مربى ت بود درسته؟!سرشو تكون داد: آره! چطور؟!- آخه عموت خيلى جوونه! وقتى تو از چهارده پونزده سالگى شروع كردى يعنى عموت اون موقع بايد خيلى ...