لباس نوزاد پسر
مدل لباس نوزاد پسر و دختر ۹۲
مدل لباس نوزاد ۹۲
مدل لباس نوزاد پسر و دختر ۹۲
مدل لباس نوزاد ۹۲
مدل لباس نوزاد پسر و دختر ۹۲
مدل لباس نوزاد ۹۲
فندی پاییز / زمستان 2012 مجموعه لباس نوزاد پسر
پاییز و زمستان 2012 لباس مجموعه برای نوزادان از فندی بسیار ظریف و زیبا است، چیزی که فندی بسیار ویژه می سازد این است که آیا برخورد با بچه ها نه به عنوان اگر آنها فقط به بچه ها، با آنها می پردازد در صورتی که grownups و باعث می شود طرح های شیک و زیبا برای آنها در برابری به پدر و مادر خود را. برای نوزاد پسر خود، همواره او را به مانند یک ستاره کودک نگاه کنند و او را به زیبایی و خلوص از سن و سال او را در ترکیب با ظرافت از طرح فندی. خاکستری دوست داشتنی تی شرت پنبه با دستبند سفید و یقه سفید ساخته شده است، او را مثل پدر خود را در همین راه حل زیبای، ترکیب آن با یک جفت از بوم سفید است که بزرگ خواهد بود برای روزمره بیرون رفتن. لذت ببرید عزیزم سس و خرید را با فندی، این جفت زیبا از شلوار جین با پیراهن سفید، و یک ژاکت پشمی را برای یک روز سرد به نگه داشتن او را گرم و جلوگیری از ابتلا به سرماخوردگی و یا چیزی شگفت انگیز خواهد بود. جدید نوزاد پسر خود را به دنیا، این به طور کلی آبی تاج خروس برای روز اول خود را به پوشیدن شگفت انگیز خواهد بود، آن را با یک سر زیبا می آید پوشش نیز از تاج خروس ساخته شده است، با جزئیات به شکل اسب دوخته شده بر روی آن را با موضوع های سفید رنگی بر روی بازوها. این کلی زیبا برای تو عزیز نگاه خود را بسیار ظریف و زیبا و تاج خروس در گرم نگه داشتن او را بیش از حد. دیگر به طور کلی برای کودک شما در دسترس است، اما این بار آن را از پارچه ضد آب با پوشش تا مطمئن شوید که او گرم است و shearling بر روی پوشش سر فایل های پیوست شده که به نظر می رسد بزرگ می آید و دوست داشتنی جفت دستکش با آن از همان مواد و ساخته شده است رنگ و کفش بیش از حد. لباس نوزاد خود را با ظرافت و در طرح های شیک را انتخاب کنید او را همیشه با نگاه بزرگ است که هنگامی که او بزرگ می شود و تا به بچه ها بیش از حد، او را مفتخر است که مادر خود را مورد استفاده قرار گیرد را به او نگاه بزرگ.Read more: http://www.stylisheve.com/fendi-fallwinter-2012-baby-boy-clothing-collection/#ixzz2GEvoN97J
تولد يك پسر
مكاشفه ي يوحنا باب 12 1 – بعد از آن، منظره ي عجيبي در آسمان ديده شد كه از پيش آمد مهمي خبر مي داد : زني را ديدم كه آفتاب را مثل لباس به تن كرده بود. در زير پا هايش ماه قرار داشت و روي سرش تاجي با دوازده ستاره بود. 2- زن آبستن بود و از درد زايمان مي ناليد و براي زاييدن دقيقه شماري مي كرد. 3- ناگهان اژدهاي سرخي ظاهر شد كه هفت سر، هفت تاج و ده شاخ داشت. 4- با دمش يك سوم ستارگان را دنبال خود كشيد و به زمين ريخت. اژدها جلوي زن كه در حال زاييدن بود ايستاد تا بچه ي او را كه به دنيا مي آمد، ببلعد. 5 – زن پسري زاييد. اين پسر با قدرتي مستحكم بر تمام ملت ها حكومت خواهد كرد. پس وقتي پسر به دنيا آمد، او را به سوي خدا و تخت او بالا بردند. 6 – اما مادرش به بيابان فرار كرد. آنجا را خدا براي او آماده كرده بود تا به مدت هزار و دويست و شصت روز از او مراقبت كنند. در مورد اين متن تفسيري در يكي از سايت هاي روسي مسيحي خواندم. نويسنده محترم معتقد بود كه زن نماد كليسا است و در توضيح اين نظر به كتاب پيدايش 3:15 كه شروع مبارزه ي مسيح و شيطان را اعلام مي كند و نامه به افسسيان 5: 25-27 كه كليسا و پيروان صادقش را به زن معصوم تشبيه كرده، استناد مي كرد. نوزاد پسر از نظر او بدون شك حضرت عيسي (ع) است. شيطان از طريق هيروديس پادشاه قصد كشتن او را داشت. چون مزامير 83:12 خدا را به خورشيد تشبيه كرده و پايه ي تعليمات كليسا ي حقيقي كلام خداست، لذا اين زن لباسي از آفتاب دارد. در مورد ماه و 12 ستاره چيزي ننوشته بود. تعقيب و آزار كليسا 1260 سال طول كشيد. زماني كه دين و دولت يكي شدند و سنتهاي بت پرستي در مسيحيت نفوذ كردند، مردمي كه نمي خواستند از اين سنتهاي خلاف شرع پيروي كنند، تحت تعقيب قرار گرفتند. همين مردم در همه ي زمان ها كليساي حقيقي خدا را تشكيل مي دادند. براي تفسير پيشگويي بايد از اين قاعده پيروي كرد : يك روز پيشگويي برابر يك سال تاريخي است (حزقيال 4: 6-7). تعقيب از سال 538 ميلادي با دستور ژوستينين كه اسقف رم را برتر از همه ي اسقف ها قرار داد و رم را تبديل به مركز قدرت ديني و سياسي كرد، شروع شد و سال 1798 وقتي ژنرال فرانسوي لويي الكساندر برتيه پاپ رم را دستگير كرد، پايان يافت. البته مبارزه ي شيطان با ساير فرزندان زن هنوز ادامه دارد. توضيحي در مورد 2 بال عقاب و كمك زمين به زن ارائه نمي شود. تا جايي كه بخاطر دارم، در متن ديگري خوانده بودم كه فرار زن از آب و كمك زمين اشاره به مهاجرت پروتستان ها از اروپا به قاره آمريكا است. http://centerhope.info/archives/1647#more-1647 در تفسير ديگري ، يك نويسنده پروتستان (ادونتيست روز هفتم) زن را نماد قوم خدا مي داند. البته قوم خدا و كليسا يكي هستند، يكي اصطلاح عهد عتيقي ...
جنسیت بچه شما
حجم پای زن باردار بررسی میزان رشد حجم و وزن پا شبیه تنه درخت می شود /پسردرست مثل قبل بارداری است/دختردست های مادر به ظرافت ان دقت شود دستها زمخت است /پسردستها ظریف است /دخترناخن های دست مادر بررسی رشد و استحكام انها ناخنها محكمتر و رشد سریعتر /پسر ناخنها بدون تغییر /دخترباسن بررسی حجم باسن مادر بدون تغییر/پسراضافه وزن در ناحیه باسن/دختردور كمر مادر بررسی دور كمر مادر حداقل از ماه 7 به بعد سایز بدون تغییر/ پس رمتورم و برجسته شده باشد/دخترصورت مادر بررسی چاقی صورت مادر صورت ظریف و مثل قبل بارداری/پسرصورت چاق و تپل /دختراحساس دما در پا بررسی احساس سرما در پاها نسبت به قبل بارداری افزایش حس سرما /پسر بدون تغییر /دخترجهت قرارگیری سر مادر بررسی وضعیت خوابیدن مادر روی تشك سر به طرف شمال /پسرسر به طرف جنوب/دخترتست رنگ ادرارمادر افزودن ماده كریستالی درانوی به ادرار صبحگاهی مادر رنگ زرد مایل به ابی /پسررنگ قهوه ای مایل به سبز /دخترنفس كشیدن مادر بررسی وضعیت تنفس مادر احساس تنگی نفس/پسرتنفس عادی /دختربرسی ضربان قلب جنین تعداد ضربان قلب در دقیقه بررسی گردد تعداد ضربان 139 یا كمتر است /پسر ضربانات 140 یا بیشتر است /دخترخواب مادر بررسی تمایل مادر به خواب طی بارداری تمایل زیادی به خواب ندارد /پسرتمایل به خواب زیاد است/دخترنحوه خواب مادر بررسی مادر حین خواب به پهلوی راست یا چپ به سمت چپ می خوابد/پسر به سمت راست /دختررویای شبانه بررسی خواب شبانه : خواب دختر یا پسر می بیند؟ بیشتر خواب پسر /پسر بیشتر خواب دختر /دخترتهوع مادر بررسی تهوع صبحگاهی مادر به میزان طبیعی /پسرافزایش تهوع /دخترمشكلات طبی مادر بررسی بیماریها و اختلالات خاص دوران بارداری كمتر است /پسربیشتر است / دختر رنگ موی مادر بزرگ این دیگه خیلی مسخره هستبررسی وضعیت رنگ موی سر مادر بزرگ نوزاد رنگ موی سر سفید است / پسرسفید نیست / دختر آشپزی مادر بررسی مدت اشپزی مادر و مقدار ان افزایش می یابد /پسركاهش یافته است / دخترمیل غذایی مادر بررسی گرایش مادر به ترشی و شیرینی گرایش به ترشی جات / پسرگرایش به شیرینی جات و بستنی / دخترنان خوردنبررسی بخشی ازنان كه مادر می خورد قسمت انتهایی نان را ترجیح می دهد /پسرقسمت انتهایی را نمی خورد / دخترمركبات بررسی گرایش مادر به خوردن مركبات گرایش عادی است /پسر افزایش گرایش دارد / دخترموقعیت جنین بررسی مكان قرارگیری جنین در رحم مادر حركت در ناحیه تحتانی شكم مادر استا /پسرحركت در ناحیه فوقانی است /دختربرحستگی شكم مادر بررسی وضعیت رشد شكم مادر رشد گرد و توپی است / پسربصورت هندوانه ، بیضوی ، است / دخترلگد زدن جنین بررسی محلی كه جنین لگد می ...
خاطره 5
مادر بزرگ مادريم هميشه منو دعوا مي كرد. به نظرش من دختر دست و پا چلفتي بودم. هميشه بهم مي گفت پورسوخ يا كپوز "ك و پ با ضمه". ( كپل و شكمو و سرتق همه اينا با هم ) شبيه عمههام بودم. به خاطر همين بيشتر خوشش نمياومد. مثل منيرو هموخودشوني بودم. بهم مي گفت: تمام عمهاش. نصرت عمهاش. (يعني شبيه عمه تمامش... يا شبيه عمه نصرتش. تمام اسم عمه كوچيكم بود. براي اينكه ديگه خط توليد دخترزايي مادربزرگم تموم بشه و پسر بياره اسمش را تمام گذاشته بودند تمام يا پايان "The end") ولي خواهر كوچيكهام شبيه خانواده مادريم بود. از اين جهت مزيت داشتت منتها اونم جيغ جيغو بود. به خاطر همين سر جيغ كشيدنهاش خيلي دعواش مي كردند. خواهر بزرگترم هم محكوم بود به اينكه خودش را مي گيره.قيرجانقان (افهاي) هستش و همش فكر قر و فره.. ازش خيلي انتظار كار داشتند. ميگفتند خوب كار نمي كنه و تنبل بازي درمياره. نه نهام منو با خاله ام مقايسه مي كرد. خالهآم دختر چالاك و زيبا و بر رودار بود. تقريبا همه شاخص هايي كه اون موقع براي يك دختر موجب زيبايياش مي شد را داشت. كپ مادرم بود. درسته!!!!! مادرم منم در جواني بسيار زيبا بوده است. خاله آم همسن من بود. من هميشه تو كارهام كند بودم. آروم بودم .علاوه بر خصلت درونيام كه خيلي اهل شلوغ كردن و شيطوني ظاهري نبودم فيزيك بدنم هم اين اجازه را نمي داد. يه سري كارهام دردسر آفرين مي شد اما اين باعث نمي شد كه بهم انگ شيطوني بخوره. خيلي تپل بودم. تو دعوا ها اين مسئله باعث كندي حركتم ميشد و معمولا من كم مي اوردم. البته اگر دعوا قدرتي و تن به تن ميشد من برنده بودم. خواهرم مي گه: وقتي انگشتاي منو به عقب بر مي گردوندي من از درد به خودم مي پيچيدم ولي براي رو كم كني تو هيچي نمي گفتم. در عوض اونم مي پريد و موهاي بلند و پرپشت منو تو دستش مي گرفت و ميكند. يه بار به اندازه يه سكه 2 تومني قديم كه خيلي بزرگ بودند از موهام كند و جاش سفيد سفيد شد. هميشه سعي مي كرديم دعواهامون را از مامانم قايم كنيم. چون مادرم هر دومون را دعوا مي كرد. ما سعي مي كرديم خودمون از پس خودمون بربيايم. ( مثلا اينقدر بي صدا موهامون را تو چنگ هم نگه مي داشتيم تا بالاخره يكيمون خسته بشيم و ول كنيم. بعضي وقت ها تو همون حالت خوابمون ميبريم. رو زمين دراز كش مي شديم در حالي كه چنگ به موي طرف مقابل زديم. بعضي وقت ها هم مذاكره مي كرديم و امتياز مي داديم تا امتياز بگيريم. ميگفتيم اول تو ول كن. اون مي گفت نه اول خودت ول كن. در وهله اول هر كدوم يكي از دو دستس كه چنگ شده در موي بلند و پر پشت طرف مقابل را رها ميكرد. يه دست آزاد خيلي فوايد داشت. چون آزاد بود و مي توانست براي هدف بعدي ...