فروش مغازه معراج قشم
سفر حج - مدینه روز دوم (قسمت دوم)
درهای مسجد النبی باب الرّحمه: این در، در دیوار غربی مسجد قرار دارد. نام گذاری این در به رحمت برگرفته از حدیثی از رسول خدا صلی الله علیه و آله است که به درخواست شخصی که از این در وارد شده بود، از خداوند طلب نزول باران کرد و پس از هفت روز نیز طبق در خواست همان شخص تقاضای قطع باران شد. این در را باب عاتکه نیز گویند. باب جبرئیل: این در، مدخل ورودی رسول خدا صلی الله علیه و آله بوده و در دیواره شرقی مسجد قرار دارد، در روایت امده است: رسول خدا صلی الله علیه و آله در مدخل این در با جبرئیل ملاقات کرد و از این رو درِ جبرئیل نام گذاری شد. باب السلام: این در نیز در دیواره غربی مسجد قرار دارد و از زمان بنای نخستین مسجد وجود داشته است. باب النساء: یکی از درهای مهم که با توسعه مسجد در عهد خلیفه دوم ایجاد شد، باب النساء است که هم اکنون نیز به این نام شهرت دارد. این در اختصاص به رفت و آمد زن ها به مسجد داشته است. در توسعه های بعدی، ده ها درِ جدید به مسجد افزوده شد. باب البقيع: از درهاي قديمي مسجد است که روبهروي قبرستان بقيع قرار دارد. عکس قدیمی مسجد النبی طرح توسعه مسجد النبی ماجرای خرید در عربستان برای خرید در مدینه و مکه نیاز به چنج کردن پول ها بود. هر ریال عربستان حدود 470 تومان بود.صرافی 500 تومان حساب می کرد. مغازه ها هم که از سود 30 تومانی هر ریال هم بهره می بردن، فعلا پول ایرانی رو هم قبول می کردن و هر ریال رو برامون 500 تومان حساب می کردن. البته این اوضاع با بالا رفتن نرخ دلار در بدو ورود به مکه تغییر کرد و عرب ها از گرفتن پول ایرانی امتناع می کردن و با اینکه جنس ها رو به ریال می خریدن، به دلار گرون می کردن.البته ما خیلی خرید نکردیم،من با خرید زیاد در سفر هم موافق نیستم. اصولا سبک سفر کردن رو ترجیح می دم.متاسفانه ایرانی ها از جنس های دست فروش ها و مغازه دارها که اکثرا از کشورهای تاجیکستان و اندونزی و مالزی و فلیپین و به ندرت عرب بودند و به خوبی هم فارسی صحبت می کردن، ساک های خودشونو پر می کردن از سجاده ها و جانمازها و تسبیح ها و لباس ها و وسایل چینی.این انتظار سوغات آوردن فامیل های دور و نزدیک هم برای خودش ماجرایی است. ریال صعودی در ادامه به داخل مسجد النبی خواهیم رفت
انزلي گردي - قسمت اول
انزلي گرديگشت شهريGilan-Anzaliقسمت اول موضوع : گشت شهريتاريخ : نهم مرداد نود و سه عناوين سفر: يازده ساعت در راه-نفس مي زند موج-ابيات شاعري روي كركره مغازه-انجمن ادبي خياباني-يادها و بودها-بيا اينور بازار... - يازده ساعت در راه همانطور كه به شما قول داده بودم قرار شد سفر يازده ساعته به گيلان را برايتان تعريف كنم.البته من خودم تجربه ي سي ساعته آن را در كارنامه ي در جاده ماندگان خودم دارم.از تهران تا پل حصارك كرج سه ساعت زمان برد.ترافيك به طوري سنگين بود كه ماشين ها اصلا حركت نمي كردند.اين پل را كه رد كرديم همه آهنگهايي كه تا آخر سفر بايد مي شنيديم تمام شده بود.خلاصه تا لوشان ترافيك نبود.چشمتان روز بد نبيند.هوا داشت تاريك مي شد و ما همچنان در لوشان بوديم.گلوگاه لوشان- منجيل- رودبار هميشه در روزهاي تعطيل سال سفر را براي مردم زهر مي كند.ما هم كه مديريت بحران مي دانستيم ماشين را خاموش مي كرديم و سوژه هايي براي بحث و خنده پيدا مي كرديم.تخمه مي شكستيم و آهنگهاي تكراري گوش مي داديم. ساعت دوازده شب بود ما هنوز لوشان بوديم.خواب پلك هايمان را سنگين مي كرد و چرت مي زديم و چراغ ماشين هاي پشت سريمان بيدار و هشيارمان مي كرد كه راه بيافتيد.ما هم نيم متري جلو مي رفتيم و دوباره ماشين را خاموش مي كرديم.گذر منجيل و رودبار كه حداكثر ده دقيقه زمان مي برد را چهار ساعته رد كرديم.در اين بين خيلي از ماشين ها كنار زدند و خوابيدند و عده اي هم همان لوشان چادر زدند و شب را همانجا ماندند.رسيديم رشت ساعت چهار صبح بود ساختمان موزيك ساختمان شهرداري بندر انزلي المان هاي شهري در ادامه... ميدان شهداي ارتش نيروي دريايي جمهوري اسلامي ايران نهم مرداد سر صبح برنامه يكروزه گشت شهري در انزلي را شروع كردم. از ميدان شهرداري رشت با خودروهاي سواري نفري 3500 تومان شما را تا مركز شهر انزلي مي رسانند.من برنامه گشتم را به دو بخش تقسيم كردم.موج شكن غربي و موج شكن شرقي.اگر در گوگل مپ نقشه را بررسي كنيد پل قديم غازيان راه ارتباط اين دو موج شكن است.من گشتم را از نيمه غربي شروع كردم.ساختمان موزيك و ساختمان شهرداري رو به درياست.در بلوار انزلي قدم مي زنم.سر صبح نسيم خنكي از سمت دريا پوست را شاداب مي كند.مسافران تازه از خواب بيدار شدند و از چادرهايشان بيرون را سرك مي كشند.المان هاي شهري در همين ابتدا از فرهنگ و مردم شناسي شهر مي گويند.آلاچيق، لباس سنتي، پسري كه از چاه آب مي كشد، مرد ماهي فروش، مرد صيادي كه دو سبد را بر چوبي آويزان به دوش مي كشد.بلوار را قدم مي زنم و سمت راست خودم دريا را دنبال مي كنم.بندر زنده است.قايق ها اين سو و آن سو مي روند.البته بيشتر قايق ها به تالاب ...
ميدان نقش جهان
با انتخاب اصفهان به پايتختى و گسترش شهر به طرف جنوب، ميدان عظيم نقش جهان با طول تقريبى ۵۰۷ و عرض ۱۵۸ متر در شرق گردشگاه چهارباغ بهعنوان يکى از ويژگىهاى عصر صفوى مطرح گرديد. در طراحى شهرى اين ميدان بهعنوان عضو اصلى گسترش شهر مورد توجه قرار مىگيرد و تا مدتها بعد از بزرگترين و زيباترين ميدانهاى جهان ناميده مىشود. ميدان نقش جهان بهجاى ميدان کوچکى که از دوران تيموريان باقىمانده بود احداث گرديد. به هنگامى که دو مسجد امام و شيخلطفالله و سردر بازار قيصريه ساخته شد اين ۳ بنا با طاقهاى متحدالشکل به هم مربوط شدند و با پايان يافتن ميدان و خاتمهٔ تزئينات، کف آن شنريزى و مسطح شد. از اين زمان بود که ميدان براى انجام مسابقات و بازىهاى معمول آن عصر مانند چوگان و قاپوقاندازى مورد استفاده قرار مىگرفت و سان و رژه سربازان و سپاهيان نيز در همين محل انجام مىشد. دو ستون سنگى که در جلو مسجد امام واقع شده و قرينهٔ آنها نيز روبروى بازار قيصريه هستند بيانگر انجام بازى چوگان و ساير ورزشها در ميدان مىباشند. ”در گرداگرد کنارهٔ ميدان نهرى به عرض ۳ متر و عمق ۲ متر جريان داشت. در طول نهر رديفى از درختان چنار بر رهگذران سايه مىافکند. ميدان روزها اغلب پوشيده از چادر دستفروشان بود و در طول روز افرادى از مليتهاى مختلف نظير انگليسي، هلندي، پرتغالي، عرب، ترک، يهودي، ارمني، روسى و هندى به اين محل مىآمدند.“ - ايران عصر صفوي. ص ۱۴۴. شبها نيز ميدان به محل تردد بازيگران، شعبدهبازان، خيمهشببازان، بندبازان و قصهگويان تبديل مىشد. به غير از بناهاى تاريخى چهارگانه که در چهار سمت ميدان قرار گرفتهاند و بهجز خيابانهائى که از ميدان مىگذرند دور تا دور ميدان را غرفههاى دو اشکوبه احاطه کردهاند. اين غرفهها در آن روزگار به داد و ستد و تجارت اختصاص داشتند. همچنان که امروز همين کاربرى حفظ شده و انواع صنايع دستى و منسوجات کار اصفهان در آنها به مسافران و گردشگران عرضه مىشود. چهار طرف ميدان، چهار بازار قرار گرفته که بهوسيلهٔ مغازههاى داخل ميدان به ميدان مربوط مىشوند. اين بازارها در روزگار صفويه هر يک به شغلى اختصاص داشت. بيشتر سياحان و جهانگردانى که از اصفهان مطلب نوشتهاند بر شکوه و عظمت ميدان نقش جهان تأکيد کرده و از حضور سفرا و نمايندگان خارجى و ساير اتباع کشورهاى ديگر در اين ميدان خاطراتى را ذکر کردهاند. به نوشتهٔ برخى از اين سفرنامهها، بسيارى از مذاکرات تاريخى که بين دولتمردان ايران و فرستادگان خارجى انجام مىشد در همين ميدان صورت مىگرفت. اين اثر نفيس و باشکوه با فضاهاى تکميلى ...
حضرت محمد (ص)، در فرهنگ عامه ی مردم ایران
حضرت محمد (ص)، در فرهنگ عامه ی مردم ایراناعظم موسويمراسم تولد، مبعث و وفاتیکی از شخصیتهای نافذ و فرهنگ ساز جامعهی بشری در طول تاریخ حضرت محمد(ص) است. شخصیت و کلام حکمتآمیز او تعبیری از یک انسان کامل دارد. او مظهر کمالات الهی است و تمام ارزشهای انسانی در او متبلور است. حضرت محمد(ص) فردی مسئولیتپذیر بوده و با تحمل مشکلات وناهنجاریهای بی شمار توانست مسئولیت رهبری جامعه را به دوش بکشد.او با وجود حضور در عرصههای سیاست، جنگ و اجتماع یکی از زاهدترین انسانها نسبت به امور دنیا بود. بر همین اساس خداوند تعالی، ایشان را از میان مردم برگزید تا ادب و فرهنگ و روش و رفتار درست در زندگانی را به مردم بیاموزد. سیمای مردمی حضرت محمد(ص)، در کنار جایگاه درخشان دینی وی، حضور او را در آیینهای مردم بسیار پر نقش میسازد. باتوجه به شخصیت والای آن حضرت، مسلمین در سه روز تاریخی سال یعنی ولادت، مبعث و وفات آن بزرگوار، مراسمی را برپا میدارند که به اختصار به توضیح آن در این مقاله میپردازیم. این مقاله حاوی اطلاعاتی است که از پژوهشهای متعدد مردمنگاران و مردمشناسان پژوهشکده مردمشناسی گرد آمده است.وفات پیامبردر روز بیست و هشتم صفر، روز وفات پیامبر که روز حزن و اندوه برای مسلمانان است، مردم اکثر نقاط ایران برای عزا داری به مساجد و تکایا میروند و به روضه خوانی، نوحه خوانی، سینه زنی و رنجیر زنی میپردازند. در بعضی از نقاط ایران در این روز علاوه بر رفتن به مساجد وتکایا، مراسم خاصی در برخی از مناطق برگزار میشود که گزارش مردمنگاری آن در سطح کشور به شرح زیر است: در شهرستان بستانآباد، علاوه بر عزاداری و دسته گردانی در مساجد به محلهها میروند، در بعضی از خانهها «آش نذری معروف به امام آشی» میپزند و با آن آش از دسته جات عزاداری پذیرایی میکنند. در شهرستان میانه، در این روز چای و خرما نذر میکنند. در شهرستان سراب، بعضی منازل احسان (احسان به معنای نیکی و طلب خیراست.) خیرات میدهند و پیراهن سیاه علمها را در میآورند وهرکس حاجتی دارد از پارچه سیاه علم تکه پارچهای گرو بر میدارد و بعد از قبولی حاجتش برای علم در سالآینده پارچه نذری میآورد. معمولاً زنان در این روز حلوا میپزند و با خرما در قبرستان روستا پخش میکنند.همچنین پخت آش منسوب به «آش امام» (چغندر، نخود، لوبیا و تره را در آب میپزند نزدیک پخت برنج و رشته و آرد اضافه میکنند، بعد از پختهشدن پیاز داغ و دوغ (آیران) را میافزایند.) مرسوم است.در شهرستان کلیبر، هیئتهای هر مسجد و محله یک بار ساعت 10 صبح تا اذان ظهر و بار ...
مشاغل فراموش شده - چلنگري
سفرهاي نوروزي - سفر پنجم موضوع : چلنگري تاريخ : نوروز نود و چهار عناوين سفر : مشاغل فراموش شده، كارگاه داس سازي روبروي كاروانسراي لات يا همان شاه عباسي، تابلويي نظر ما را جلب كرد.خانمم گفت چلنگري يعني آهنگري و ما هم رفتيم تا سري به آنجا بزنيم.با تبريك سال نو، جواني خوش برخورد به استقبال ما آمد و اجازه داد تا كمي كنارش بمانيم و با هم گپ و گفتي داشته باشيم و چند عكسي بگيريم.البته گفتند من اينجا شاگرد هستم و استادم نيست.ما هم رعايت ادب كرديم و وقتش را نگرفتيم.همان چند دقيقه در همان مغازه كوچك حاصلش اين عكس ها شد.از شما دعوت مي كنم به مشاغل فراموش شده ما نظري داشته باشيد. چلنگری یعنی آهنگری سبک و محلی که در آن اشیاء سبکوزنی مانند میخطویله، میخ سرکج، نیمذرع بزازی، انبر و سیخ و سهپایهی آهنی، زنجیر و سیخانک، قلم، سنبه، منقل آهنی، چفتوریزه، تملیک، اسکنه، مقار، درفش، جوالدوز و امثال اینها میساختند. بدون شرح هزار جهد بكردم كه سر عشق بپوشم نبود بر سر آتش ميسرم كه نجوشم اما بر روي ديوار نوشته هزار جهد بكردم كه سر عشق بفروشم نبود بر سر آتش ميسرم كه بجوشم خيلي به فروش و به جوش علاقه دارند مثله اينكه كارگاه داس سازي برای انجام کار چلنگری فلز بریده شده یا قطع شده به شکل مورد نظر را در کوره نهاده تا داغ و کمی نرم شود. سپس تکه آهن را با انبر گرفته و روی سندان می گذارند و با چکش روی آن می کوبند تا شکل افزار مورد نظر را بگیرد. در صورت لزوم بارها تکه ی فلز را در کوره می نهند تا دوباره نرم شده و روی آن می کوبند تا بالاخره به شکل مورد نظر و دلخواه در بیاید. برای دسته بیل و کلنگ و ... معمولا از چوب تراش خورده، استفاده می کنند. برای محکم تر شدن قطعه فلز آن را در حالی که داغ است در آب می نهند و به اصطلاح آن را آبدیده می کنند. از جمله کارهای دیگر این چلنگران، ساختن انواع نعل بود. از نعلهای کوچک (مثل نعل الاغ یا نعلهای پاشنهی کفش و گیوه و میخهای مربوطه) و نعلهای سوراخدار میخخور تا نعلهای سهپایهی میخ سرخود. نعلهای بیسوراخ (که به کار جادو و خرافات میآمد). با اين ماژيك روي ديوار سفارش ها و تلفن هايشان نوشته شده بود و به علت اينكه شماره همراه بود عكس نگرفتيم. سفرهاي نوروزي ادامه دارد...
حضرت محمد (ص)، در فرهنگ عامه ی مردم ایران
اعظم موسوي مراسم تولد، مبعث و وفاتیکی از شخصیتهای نافذ و فرهنگ ساز جامعهی بشری در طول تاریخ حضرت محمد(ص) است. شخصیت و کلام حکمتآمیز او تعبیری از یک انسان کامل دارد. او مظهر کمالات الهی است و تمام ارزشهای انسانی در او متبلور است. حضرت محمد(ص) فردی مسئولیتپذیر بوده و با تحمل مشکلات وناهنجاریهای بی شمار توانست مسئولیت رهبری جامعه را به دوش بکشد.او با وجود حضور در عرصههای سیاست، جنگ و اجتماع یکی از زاهدترین انسانها نسبت به امور دنیا بود. بر همین اساس خداوند تعالی، ایشان را از میان مردم برگزید تا ادب و فرهنگ و روش و رفتار درست در زندگانی را به مردم بیاموزد. سیمای مردمی حضرت محمد(ص)، در کنار جایگاه درخشان دینی وی، حضور او را در آیینهای مردم بسیار پر نقش میسازد. باتوجه به شخصیت والای آن حضرت، مسلمین در سه روز تاریخی سال یعنی ولادت، مبعث و وفات آن بزرگوار، مراسمی را برپا میدارند که به اختصار به توضیح آن در این مقاله میپردازیم. این مقاله حاوی اطلاعاتی است که از پژوهشهای متعدد مردمنگاران و مردمشناسان پژوهشکده مردمشناسی گرد آمده است. وفات پیامبردر روز بیست و هشتم صفر، روز وفات پیامبر که روز حزن و اندوه برای مسلمانان است، مردم اکثر نقاط ایران برای عزا داری به مساجد و تکایا میروند و به روضه خوانی، نوحه خوانی، سینه زنی و رنجیر زنی میپردازند. در بعضی از نقاط ایران در این روز علاوه بر رفتن به مساجد وتکایا، مراسم خاصی در برخی از مناطق برگزار میشود که گزارش مردمنگاری آن در سطح کشور به شرح زیر است: در شهرستان بستانآباد، علاوه بر عزاداری و دسته گردانی در مساجد به محلهها میروند، در بعضی از خانهها «آش نذری معروف به امام آشی» میپزند و با آن آش از دسته جات عزاداری پذیرایی میکنند. در شهرستان میانه، در این روز چای و خرما نذر میکنند. در شهرستان سراب، بعضی منازل احسان (احسان به معنای نیکی و طلب خیراست.) خیرات میدهند و پیراهن سیاه علمها را در میآورند وهرکس حاجتی دارد از پارچه سیاه علم تکه پارچهای گرو بر میدارد و بعد از قبولی حاجتش برای علم در سالآینده پارچه نذری میآورد. معمولاً زنان در این روز حلوا میپزند و با خرما در قبرستان روستا پخش میکنند.همچنین پخت آش منسوب به «آش امام» (چغندر، نخود، لوبیا و تره را در آب میپزند نزدیک پخت برنج و رشته و آرد اضافه میکنند، بعد از پختهشدن پیاز داغ و دوغ (آیران) را میافزایند.) مرسوم است.در شهرستان کلیبر، هیئتهای هر مسجد و محله یک بار ساعت 10 صبح تا اذان ظهر و بار دیگر بعد از اذانمغرب به صورت ...