غذاهاي ساير ملل
مقايسه عادات غذايي ايرانيها و ساير ملل
مقايسه عادات غذايي ايرانيها و ساير ملل یکی از دوستان ساكن مالزي در پيامي نوشت: مدتي پيش با يكي از دوستان بحثي راجع به خوشمزه بودن غذاهاي ايراني مطرح شد. اين دوست به شدت اصرار داشت كه غذاهاي ايراني از هر نظر از غذاهاي ملل ديگر برتر هستند. نيازي نيست كه شما كارشناس امور تغذيه و يا پزشك باشيد، بلكه با اطلاعات عمومي هم ميتوان به عادات بدي كه بين ايرانيها شايع است هم پي برد. تعدادي از مشكلات مربوط به تغذيه ايرانيها به اين شرح است:1. به نظر من ايرانيها نسبتاً پرخور هستند و اغلب اين غذاهاي مصرفي فاقد ارزش غذايي لازمه است. در حالي كه نه تنها در جنوب شرق آسيا، بلكه در اغلب كشورها، غذاي مردم كمحجم ولي تعداد دفعات آن بيشتر است. 2. عدم توجه به ارزش مواد غذايي. در رژيم غذايي ما ايرانيها خوردن ماهي و سبزي تازه جايگاهي ندارد در حالي كه در جنوب شرق آسيا غذاهاي دريايي جزو غذاهاي اصلي محسوب ميشود. همين رژيم غذايي باعث شده است كه ميانگين قد مردم كشورهاي جنوب و شرق آسيا و حتي چين در چند نسل اخير به ميزان قابل توجهي رشد كند. تأمين فسفر مغز كه جاي خود دارد.3. يكي از مشكلاتي كه غذاهاي ايراني دارند، مدت زمان بالاي پخت است كه موجب از دست رفتن حجم قابل توجهي از مواد با ارزش غذايي ميشود.4. توجه به غذاهاي سرخ كردني به جاي آبپز كردن آنها، گرايش نسل جوان به سمت غذاهاي آماده (FastFood) ، ميانوعدههاي كاذب (پفك، تنقلات و...)، نوشابههاي گازدار، تند و با عجله غذا خوردن، عدم توجه به صبحانه و لبنيات و... را نيز بايد به اين مشكلات اضافه كرد.به عنوان مثال قورمهسبزي رو در نظر بگيريد. صرف نظر از خوشمزگي، به خاطر بياريد كه چه بلايي سر سبزي موجود در آن ميآيد تا نوش جان شود (ريز شدن و از دست رفتن آب، سرخ شدن تا حد سياهي، يخ بستن در فريزر و باز شدن مجدد يخ به هنگام پخت، مدت زمان بالاي پخت تا به اصطلاح جا بيفتد و مابقي داستان) به نظر شما چه بخشي ويتامين سبزي بخت برگشته نصيب ما ميشود؟بسياري از غذاهاي مردم جنوب و شرق آسيا را غذاهاي آبپز و سبزيجاتي كه زمان پخت آنها پايين است تشكيل ميدهند. ممكن است خيلي خوشمزه نباشند ولي ارزش غذايي آنها حفظ ميشود.به اعتقاد كارشناسان تغذيه بايد تغييراتي بنيادين در رژيم غذايي ما به خصوص در سنين رشد صورت گيرد. حتي شايد ريشه بسياري از بيماريهاي رايج مانند انواع سرطان، ناباروري بين زنان و مردان، سوءهاضمه و... هم به نوعي مربوط به شيوههاي پخت و غذاهاي فريز باشد.
ترویج استفاده از غذاهای بومی در احاد جامعه
۱-پيام هاي تغذيه سومين بسيج اطلاع رساني تغذيه · غذاهاي بومي : يك ارزش ، يك فرهنگ · به دختران خود روش طبخ غذاهاي سنتي و بومي را آموزش دهيد. · غذاهاي سنتي بدليل كيفيت بهتر و قيمت مناسب ( هزينه كمتر ) جايگزين مناسبي براي فست فود مي باشد. غذاهاي بومي و سنتي را به سفره هايتان برگردانيد ۲-غذاهاي سنتي ما در مواجهه با فست فودها در حال نابودي هستند و دغدغه اصلي در زمينه تغذيه ، تغيير فرهنگ غذايي و تغيير ذائقه ما مي باشد. در حال حاضر غذاهاي ساير ملل بيشتر به صورت خوراکهايي معروف به " فست فودها " که اغلب ترکيباتشان نامناسب بوده و در شرايط طبخ نامطلوب نظير حرارت بالا با روغن فراوان و ادويه و نمک بسيار پخته مي شوند در شهرما عرضه مي شود. متاسفانه در بخش فرهنگي، ما آنچنان برروي ترويج غذاهاي سنتي خود تلاش نکرده ايم. از همين رو در مواجهه با گسترش موج "فست فودها"غذاهاي بومي ما در حال نابودي هستند. بسياري از غذاهاي بومي و محلي ما از قبيل آش انار، آش ترش، ماشوي ، دملمه و دمپختك مغذي و مفيد هستند. به عنوان مثال "عدسي " از مواد غذايي ارزشمندي است که در برخي مدارس نيز به عنوان ميان وعده سالم به دانش آموزان داده مي شود. آشنا كردن كودكان ، نوجوانان و دانش آموزان با اينگونه غذاها و ميان وعده هاي سالم سنتي موجب زمينه سازي سلامت آيندگان و آشناسازي ايشان با فرهنگ و سنت هاي گذشتگانمان مي باشد ؛ از اينرو به عنوان مثال باسلوق گردويي ، نان قندي ساوه اي ، روح افزا و ... از ميان وعده هاي سالم براي زنگ تفريح دانش آموزان مي باشد كه مي توان به مرور زمان جايگزين ميان وعده هاي ناسالم گردند. غذاهاي بومي شهرستان ساوه اغلب از تركيب گروه هاي مختلف غذايي بدست مي آيند كه اين مسئله خود نشان دهنده بالابودن ارزش غذايي اين قبيل غذاها و غني بودن فرهنگ غذايي اين شهرستان است اما متأسفانه بسياري از غذاهاي بومي اين منطقه به مرور زمان رو به فراموشي مي روند و غذاهاي ناسالم غربي جايگزين آنها مي شوند ، چنانچه پيتزا كه يكي از معروفترين غذاهاي فست فود مي باشد و 10 تا 15 سال پيش كسي علاقه به مصرف آن نداشت امروزه در سفره بسياري از منازل جايگاه مطلوبي يافته است. مسأله تغذیه و بهبود برنامههای غذایی از طریق ایجاد تغییرات کوچک و مؤثر در شیوه زندگی امروزه حرف اول را میزند و امروزه تغذیهدرمانی یکی از مؤثرترین راههای کنترل بیماریهای غیرواگیر محسوب میشود تا جایی که ریشه بسیاری از این بیماریهای غیرواگیر مانند ديابت ، بيماري هاي قلبي عروقي ، فشار خون ، سرطان و ... تغذیه نامناسب مي باشد. غذاهای بومی را بايد جایگزین غذاهای وارداتی کنیم؛ ...
غذاهای ملل مختلف:کانادا
خوراك کانادا کشور :کانادا نوع :غذاغذاهاي محبوب كانادايي ها از يك منطقه تا منطقه ي ديگر ،تغييراتي دارد و به شدت تحت تاثير ميراث اجدادشان است ؛ به خصوص در جشن ها و اعياد .در طول سواحل اقيانوس اطلس به جز كبك ،غذاهاي دريايي و غذاهاي انگليسي ،متداول است .غذاهاي محبوب و پر طرف دار ، در كبك ،در اصل ،نيوفاندلند ،غذاهاي عجيب و غريبي مي بينيم ؛مثل نوعي آبگوشت (بيسكويت هاي ريز خيس شده كه با نوعي ماهي مي جوشانند ) ، خوراك باله ي خوك آبي سوپ خوك آبي ،خوراك خرگوش و گوزن .با اين حال اين استان ها برخي از بهترين غذاهاي دريايي آمريكاي شمالي را نيز تهيه مي كنند كه از آن جمله مي توان خرچنگ دريايي بسيار عالي نيوبرونزويك ،گوش ماهي نوا اسكاتيا و صدف هاي باريك دريايي جزيره ي پرنس ادوارد را نام برد.بريتيش كلمبيا به خاطر ماهي آزادش معروف است .هر سال ، مراسم ديدني كباب كردن ماهي آزاد سرخ گوشت اقيانوس آرام كه روي چوب توسكا دودي مي شود برگزار مي شود .در سرتاسر كانادا ،شيره درخت افرا و فراورده هاي آن ،بسيار محبوب است كه بازتابي از اهميت اين درخت در كاناداست .كانادايي ها براي حفظ سلامتيشان ،كلا،مصرف گوشت را در غذاهايشان كاهش داده اند و در عوض ،بيشتر ،از ميوه جات ،سبزيجات ،غلات و ديگر كربوهيدراتها استفاده مي كنند .كانادايي ها ،به خصوص ،ساكنان شهرهاي بزرگ تر ،به دليل ارتباط با مهاجراني از نژادهاي مختلف ، ذوق و سليقه بين المللي تري در مورد غذاها دارند .مثلا ونكوور و تورنتو ،تعداد زيادي رستوران چيني و رستوران هاي مربوط به ساير كشورهاي آسيايي از جمله ايران دارند و در كبك ، رستوران ها و كافه هاي بسيار عالي فرانسوي وجود دارد .در ونكوور و ويكتوريا ، علاوه بر غذاهاي كشورهاي آسيايي ، غذاهاي ايتاليايي،كره اي و آشپزي تركيبي ( كه تركيبي از انواع سبك هاي آشپزي است ) پرطرفدارند.تنوع نژادي كانادا ، به بهترين وجه در تعداد و تنوع غذاها و رستوران ها نمود مي يابد كه معروف ترين آن ها رستوران هاي چيني ، ايتاليايي ، ژاپني ،يهودي ، كره اي ، مكزيكي ، ويتنامي و تايلندي است .بيشتر كانادايي ها در روز سه وعده ي غذايي دارند صبحانه با غلات سرد ، شيريني ، آب ميوه و نوشيدني هاي گرم ، مانند قهوه ، چاي يا شكلات گرم ، نهار كه معمولا ساندويچ يا سوپ است و شام كه نوع آن بر اساس محلي كه در آن زندگي مي كنند ، متفاوت است .به عنوان مثال ، كانادايي ها در سواحل غربي و استان هاي سواحل شرقي ، از غذاهاي دريايي ، در غرب كانادا به خصوص آلبرتا ، از گوشت گاو ودر ديگر نقاط كشور ، از مرغ يا گوشت خوك تغذيه مي كننند .بسياري از كانادايي ها آب گوشت را ، كه ...
غذاهای ملل مختلف:سوریه
ازمعروفترين غذاهاي عربي ... کشور :سوریه شهر :دمشق نوع :غذا نگرشي به فرهنگ غذايي سوريه سوريه از جمله کشورهايي است که از تنوع غذايي بالا برخوردار است، بطوري که در حال حاضر از مهمانان و مسافران خود با هزاران نوع غذا در طعمها و سبکهاي مختلف پذيرايي مي کند، در سوريه غذاها مخلوطي از شيوه اروپايي و ادويه جات شرقي مثل سماق و گشنيز هستند که داراي طعم و مزه عالي است، همچنين در وعده هاي غذايي گوشت و مرغ، ترکيبي از سبزيجات بويژه نعناع وجود دارد که بي نظير و منحصر به فرد است.در سوريه غذاهاي سنتي گياهي مثل (تبوله و فتوش) وجود دارد که براي خيلي از گردشگران ناشناخته است.شيرينيهاي سوريه انواع مختلفي دارد که معمولاً در پخت آنها، گلاب و دانه هاي مغزدار مثل گردو و پسته و نيز زرد آلو و خرما بکار مي رود. در سوريه علاوه برغذاهاي محلي، غذاهاي ديگري مثل ايتاليايي، چيني، آمريکايي و فرانسوي و ... وجود دارد که در اکثر هتلها و رستورانهاي مهم شهرها يافت مي شود. نوع غذاهاي مردم سوريه نيز نشان از گذشته اين کشور دارد . غذاهاي سوري شبيه غذاهاي ديگر کشورهاي خاورميانه و متأثر از فرهنگ هاي بسياري است که بر اين کشور حکومت مي کرده اند . مثلا نوعي نان شيريني سوري که باقلوا نام دارد در اغلب کشورهاي خاورميانه رايج است . ديگر غذاي رايج در سوريه و ساير کشورهاي خاورميانه حمص نام دارد که خميري است که از آرد نخودچي تهيه مي شود . قهوه ترک نيز ، که نشان از نفوذ امپراتوري عثماني دارد ، پس از غذا صرف مي شود. غذاهاي سوري را اغلب با نان پيتاي سوري مي خورند . پيتا نان صاف و کوچکي است که روي آن پنير ، حمص يا مخلوط گوشت و سبزيجات مي ريزند و بعد مي پزند . يکي ديگر از غذاهاي محبوب مردم سوريه خوراک بره شکم پر است که قوزي نام دارد . يکي از محتويات اين غذا که در سوريه هم بسيار محبوب است ، برغل نام دارد که از گندم تهيه مي شود . براي تهيه برغل گندم را ابتدا مي پزند ، خشک مي کنند و سپس خرد مي کنند . در سوريه نوعي کوفته نيز مي پزند که به آن کبه مي گويند . آبليمو ، سير و آرد کنجد نيز در تهيه غذاها استفاده مي شود . سوري ها معمولا غذا را با دست راست مي خورند . آن ها به جاي استفاده از قاشق و چنگال غذا را با دست يا تکه اي نان در دهان مي گذارند . در سوريه اکثر خانواده ...
با سامان گلريز، كارشناس برنامه «بهونه»
آشپزي تمام زندگي من استتجربهاي نو، هم براي او و هم براي تلويزيون و مخاطباني كه عادت نداشتند يك مرد برايشان آشپزي كند. شايد هم به دستپختش اطمينان نميكردند، اما حالا 15 سالي ميشود كه تقريبا هر روز روي آنتن است و نهتنها به قول برنامهسازها «نيفتاده» كه حتي چهره دوستداشتني و هميشه خندانش با همان تكيهكلام شيرين (مزهدار كردن) ـ كه در زمان خودش حسابي در جامعه گل كرد ـ به عنوان نماد و شناسه برنامههاي آشپزي رسانه در حافظه مشتريان قاب شيشهاي مانده است. سامان گلريز به شهادت اين گفتوگوي 90 دقيقهاي ـ كه طي آن با وسواس و سختگيري مثالزدني هم حواسش به سوالات ما بود و هم به دردانه دختر 5/1 سالهاش (رها)! ـ فقط يك سرآشپز سرشناس و مهربان نيست. او تعصب و دلبستگي عجيبي به تاريخ، فرهنگ و محيطزيست دارد و از هرچه ميپرسيم آخر سر به همينها ميرسيم. همراه شدن با افكار، دغدغهها و البته خوشخندگيهاي اولين آشپز مرد تلويزيون ايران ـ كه براي خوشمزه شدن لحظههاي ما، كم نميگذارد ـ بهانه نميخواست.سامان گلريز متولد 9 ارديبهشت 1350 در اهواز است و گرچه شبيخون جنگ به خانه و كاشانه كودكياش سالهاست اسير پايتختش كرده، اما هنوز هم شهد دلرباي رطب نورسيده جنوب را ميتوان از گرماي كلامش چيد و چشيد. سامان، فارغالتحصيل ممتاز عكاسي از انجمن سينماي جوان است، اما چون احساس ميكرده خشت اول را كج نهاده و واقعا نميتواند عكاس خوبي باشد، وارد رشته هتلداري شده و تخصصاش را در شاخه آشپزي بينالملل از دانشگاه استاركلايت گرفته و دورههاي مختلفي را زير نظر سرآشپزهاي بزرگ در كشورهاي مختلف گذرانده و خلاصه تمام زندگياش، كتاب و درس و آموختن و دانستن است: «من هر شب درس ميخوانم و اين چيزها را مفت و مجاني به دست نياوردهام. همواره براي ياد گرفتن، غرورم را زير پا گذاشتهام. باورتان نميشود در ايتاليا به يك آشپز گفتم حاضرم در آشپزخانهات ظرفشويي كنم تا طرز تهیه اين سس را به من ياد بدهي و ياد گرفتم. الان هم دارم كارهايم را جور ميكنم تا براي شركت در يك دوره علمي ـ تخصصي شكلات به خارج از كشور بروم».تاكنون 12 كتاب علمي و تحقيقاتي به قلم وي منتشر شده است.تا حالا فكر كردهايد چرا گفتهاند «آشپز» و مثلا نگفتهاند «پلوپز»؟![ميخندد] اولين بار است كه چنين سوال جالب و بامزهاي ميشنوم! تا حالا به اين موضوع فكر نكرده بودم. شايد چون آش را در ديگهاي بزرگ درست ميكردند و يك نفر با چوبي بلند بالاي سرش ميايستاده و دائم محتوياتش را به هم ميزده، گفتهاند آشپز [با خنده] اما واقعا نميدانم ريشهاش چيست. ممكن است آقاي ...
مصاحبه با طعم سامان گلریز!
با سامان گلریز، مجری - کارشناس برنامه بهونه شبکه ۳ سیما آشپزی تمام زندگی من است شیما کریمی:تجربهاي نو، هم براي او و هم براي تلويزيون و مخاطباني كه عادت نداشتند يك مرد برايشان آشپزي كند. شايد هم به دستپختش اطمينان نميكردند، اما حالا 15 سالي ميشود كه تقريبا هر روز روي آنتن است و نهتنها به قول برنامهسازها «نيفتاده» كه حتي چهره دوستداشتني و هميشه خندانش با همان تكيهكلام شيرين (مزهدار كردن) ـ كه در زمان خودش حسابي در جامعه گل كرد ـ به عنوان نماد و شناسه برنامههاي آشپزي رسانه در حافظه مشتريان قاب شيشهاي مانده است. سامان گلريز به شهادت اين گفتوگوي 90 دقيقهاي ـ كه طي آن با وسواس و سختگيري مثالزدني هم حواسش به سوالات ما بود و هم به دردانه دختر 5/1 سالهاش (رها)! ـ فقط يك سرآشپز سرشناس و مهربان نيست. او تعصب و دلبستگي عجيبي به تاريخ، فرهنگ و محيطزيست دارد و از هرچه ميپرسيم آخر سر به همينها ميرسيم. همراه شدن با افكار، دغدغهها و البته خوشخندگيهاي اولين آشپز مرد تلويزيون ايران ـ كه براي خوشمزه شدن لحظههاي ما، كم نميگذارد ـ بهانه نميخواست. سامان گلريز متولد 9 ارديبهشت 1350 در اهواز است و گرچه شبيخون جنگ به خانه و كاشانه كودكياش سالهاست اسير پايتختش كرده، اما هنوز هم شهد دلرباي رطب نورسيده جنوب را ميتوان از گرماي كلامش چيد و چشيد. سامان، فارغالتحصيل ممتاز عكاسي از انجمن سينماي جوان است، اما چون احساس ميكرده خشت اول را كج نهاده و واقعا نميتواند عكاس خوبي باشد، وارد رشته هتلداري شده و تخصصاش را در شاخه آشپزي بينالملل از دانشگاه استاركلايت گرفته و دورههاي مختلفي را زير نظر سرآشپزهاي بزرگ در كشورهاي مختلف گذرانده و خلاصه تمام زندگياش، كتاب و درس و آموختن و دانستن است: «من هر شب درس ميخوانم و اين چيزها را مفت و مجاني به دست نياوردهام. همواره براي ياد گرفتن، غرورم را زير پا گذاشتهام. باورتان نميشود در ايتاليا به يك آشپز گفتم حاضرم در آشپزخانهات ظرفشويي كنم تا طرز تهیه اين سس را به من ياد بدهي و ياد گرفتم. الان هم دارم كارهايم را جور ميكنم تا براي شركت در يك دوره علمي ـ تخصصي شكلات به خارج از كشور بروم». تاكنون 12 كتاب علمي و تحقيقاتي به قلم وي منتشر شده است. تا حالا فكر كردهايد چرا گفتهاند «آشپز» و مثلا نگفتهاند «پلوپز»؟! [ميخندد] اولين بار است كه چنين سوال جالب و بامزهاي ميشنوم! تا حالا به اين موضوع فكر نكرده بودم. شايد چون آش را در ديگهاي بزرگ درست ميكردند و يك نفر با چوبي بلند بالاي سرش ميايستاده و دائم محتوياتش را به هم ميزده، ...
غذای ایرانی می تواندبهترین جاذبه گردشگری باشد.
در ميان جوامع ايرانيان خارج از كشور در شهرهاي مختلف جهان، نام تورنتو هميشه از جايگاه خاصي برخوردار بوده است. حضور بيشمار ايرانيان و سياستهاي دولت و جو اجتماعي كانادا كه مبني بر استقبالي خاص از جوامع "اقليتي" است باعث پا گرفتن يكي از وسيعترين و فعالترين جوامع ايراني خارج از كشور شده است. اما اگر نگاهي دقيقتر به اين جامعهي ايراني داشته باشيم قلب آن نه در "تورنتو" كه در واقع در "يورك" ميزند. تجمع اصلي ايرانيان بيشتر در شهرهايي مثل ريچموند هيل و تورن هيل و نورت يوركِ سابق (شمال تورنتوي امروز) است. از همين روست كه وقتي هفته قبل ديديم در فهرست 110 رستوران برتر منطقهي يورك هيچ نامي از رستورانهاي ايراني نيست حق داشتيم تعجب كنيم. حتي اگر پرشين فود قرار بود جايي در ميان غذاهاي برتر تورنتو،با اين همه تنوع بسيار و بينظير در آمريكاي شمالي، نداشته باشد، عجيب نيست كه حتي در منطقهي يورك نيز جايي به رستورانهاي ايراني تعلق نگرفته است؟نگاهي جامعتر در ضمن به يادمان ميآورد كه قضيه محدود به تورنتو و حومههايش نميشودهر بررسي منصفانهاي خبر از اين ميدهد كه غذاي ايراني توفيق چنداني نيافته است. ريشهي اين معضل كجاست؟ آيا مشكل از خود غذاي ايراني است يا از سوعملكرد صنعت رستورانهاي ايراني در خارج؟اين معضل ابعاد مختلفي دارد و حداقل به نظر نويسندهي اين سطور، بخش عمدهاي از آن به مختصات خود غذاي ايراني (و نه عملكرد ايرانيان خارج در اين زمينه) مربوط ميشود. غذاي ايراني؛ از ديرباز تا كنونواقعيت اين است كه غذاي ايراني در تاريخ جوامع بشري به موقع خود نقش به سزايي بازي كرده است. نگاهي به تاريخ فرهنگ غذايي بشر نشان ميدهد كه غذاي ايراني، حتي در غياب امپراتوري ايران يا هرگونه موجوديتِ دولتملتي، روي عادات غذاخوري بخش اعظمي از مردم جهان تاثير خود را گذاشته است. نجف دريابندري در مقدمهي اثر بينظيرش، "كتاب مستطاب آشپزي"، حتي ادعا ميكند كه غذاي ايراني در كنار غذاي غربي (يا به قول دريابندري "رومي)" و چيني يكي از سه مكتب مادر آشپزي جهان بوده است. حتي اگر در صحت اين گفته شك كنيم، شكي نيست كه آنچه ميتوان از آن به عنوان آشپزي ايراني نام برد تاثير خود را از اروپاي شرقي تا امپراتوري عثماني سابق تا شبهجزيرهي عربستان بر بخشهاي اعظمي از جهان گذاشته است. اما متاسفانه يا خوشبختانه اين تاريخِ "پرافتخار" ارتباطي به وضع كنوني "آشپزي ايراني" ندارد. واقعيت در اين است كه وضع كنوني آشپزي ايراني بسيار وخيم است و هيچ تعريفي ندارد. ريشه اين مشكل به فرهنگ شهرنشيني و گردشگري در ايران برميگردد و اين واقعيت ...
آش ماست تبریز
اين آش يكي از ساده ترين و مفيد ترين آش ها در فصل زمستان است ؛ و نيز به دليل اينكه از حبوبات حجيم در اين آش استفاده نميشود در دسته غذاهاي نسبتا سبك به حساب مي آيد . زمان پخت اين آش نيز نسبت به ساير آش ها بسيار كوتاه تر ميباشد . مواد لازم براي 4 – 6 نفر پياز ------------------------------------------------------------ 2 عدد متوسط عدس --------------------------------------------------------- 1 ليوان برنج ----------------------------------------------------------- 1 استكان سبزي آش ( تره، جعفري، اسفناج، كمي گشنيز ) ---------- 1 كيلو آب گوشت ---------------------------------------------------- 4 ليوان كوفته ريزه * -------------------------------------------------- 10 – 15 عدد سيب زميني ------------------------------------------------- 1 عدد متوسط ماست -------------------------------------------------------- به مقدار لازم نمك ، فلفل ، زرد چوبه --------------------------------------- به مقدار لازم طرز تهيه : برنج را از يك ساعت قبل با مقداري آب و نمك خيس كنيد و كنار بگذاريد . عدس را بشوئيد و به مدت 5 دقيقه در آب جوش خيس كنيد . ( داخل يك ظرف با درب بسته ) در قابلمه اي مناسب با گنجايش كل مواد آش ، كمي روغن بريزيد و پياز خلال شده را همراه كمي زردچوبه در آن سرخ كنيد تا طلايي شود . آب عدس را خالي كنيد و آن را به پياز اضافه كنيد و كمي تفت دهيد . دو ليوان از آب گوشت را به عدس بيفزائيد و حرارت زير قابلمه را كمي زياد كنيد تا آب گوشت بجوشد بعد درب ظرف را بگذاريد و يك ساعت صبر كنيد تا عدس ( با حرارت ملايم ) تقريبا نيم پز شود . طي اين يك ساعت ، سيب زميني را نگيني خرد كنيد و در مقداري روغن سرخ كنيد . كوفته ريزه را هم آماده كنيد ، كمي سرخ كنيد و كنار بگذاريد . بعد از اينكه عدس نيم پز شد ، برنج را به عدس اضافه كنيد . و صبر كنيد تا برنج كمي باز شود . يك عدد پياز باقي مانده را ريز رنده كنيد و در يك كاسه ، كمي فلفل سياه و نمك و زردچوبه به آن بيفزائيد وهمراه سبزي ( كه بهتر است اسفناج آن كمي بيشتر باشد ) و باقيمانده آب گوشت به آش اضافه كنيد . ( دقت كنيد كه آب داخل آش كم نباشد . هرجا نياز به اضافه كردن آب بود ، از آب جوش استفاده كنيد ) حدودا يك ساعت بعد از اضافه كردن سبزي ، سيب زميني هاي سرخ شده را داخل آش بريزيد و چند دقيقه بعد كوفته ريزه ها را داخل آش بيندازيد. 15 – 20 دقيقه بعد از ريختن كوفته ريزه ها ، آش آماده سرو است . ماست به دو صورت همراه اين آش سرو ميشود : 1 – حدود يك الي دو ليوان از ماست را قبل از سرو داخل آش بريزد و كاملا مخلوط كنيد و بعد سرو كنيد و باقيمانده ماست را موقع ميل كردن غذا روي آن بريزيد . 2 - ماست را بدون اينكه داخل آش بريزيد ، در ظرف جداگانه كنار آش سرو كنيد . موقع صرف آش ، هركس بسته به ذائقه خود به مقدار دلخواه ، ...
جشن نوروز در سازمان ملل متحد
مراسم جشن روز بينالمللي نوروز با حضور ديپلماتهاي كشورهاي مختلف جهان، عصر دوشنبه ــ اول فروردين ــ در مجمع عمومي سازمان ملل متحد برگزار ميشود.اين مراسم به مناسبت نخستين سال تصويب قطعنامه مجمع عمومي و نامگذاري اول فروردين، به نام روز بينالمللي نوروز برگزار ميشود. جمهوري اسلامي ايران، تركيه، تركمنستان، قزاقستان، آلباني، قرقيزستان، هند، افغانستان، مقدونيه، آذربايجان و تاجيكستان، يازده كشوري هستند كه نخستين روز فصل بهار را به نام نوروز و عيد ملي آغاز سال نو، جشن ميگيرند. سفره بزرگ هفت سين نيز در ساختمان اصلي سازمان ملل متحد و مقابل ورودي سالن بزرگ مجمع عمومي، چيده ميشود و 11 كشور حوزه نوروز، نمادهاي فرهنگي خود در سفره هفت سين ارائه ميكنند. سازمان ملل متحد هجدهم فوريه سال 2010 ميلادي با تصويب قطعنامه اي، روز اول فروردين هر سال ( 21 مارس ) را به نام روز بينالمللي نوروز نامگذاري كرد و نمايندگي جمهوري اسلامي ايران در سازمان ملل متحد، محور اصلي برگزاري مراسم نخستين سالگرد صدور اين قطعنامه است. محمد خزائي، نماينده كشورمان در سازمان ملل متحد گفت: از آنجا كه بيش از سيصد ميليون نفر از مردم جهان از حوزه بالكان در اروپا تا آسياي مركزي، قفقاز و خاورميانه، نوروز را به عنوان روز اعتدال بهاري، گرامي ميدارند، اين مراسم نيز با هدف زنده نگه داشتن اين نقطه مشترك فرهنگي ميان ملتهاي حوزه نوروز برگزار ميشود كه سابقه سه هزار ساله دارد. به گفته خزائي، در مراسم دوشنبه ــ اول فروردين ــ صد و پنجاه پژوهشگر تاريخي و فرهنگي از كشورهاي يادشده به ويژه ايران، تاجيكستان و افغانستان، مقالاتي را درباره اين ميراث مشترك فرهنگي ارائه ميكنند. ادامه اين مراسم در سالن اصلي مجمع عمومي سازمان ملل متحد با حضور ديپلماتهاي كشورهاي مختلف جهان و پيام دبيركل سازمان ملل متحد خواهد بود. از آنجا كه بان كي مون در اين روز، به دو كشور مصر و تونس سفر خواهد كرد، در مراسم امسال، پيام وي قرائت خواهد شد. وزير فرهنگ تاجيكستان نيز براي شركت در جشن روز بينالمللي نوروز وارد نيويورك ميشود و در اين مراسم سخنراني خواهد داشت. علاوه بر وي، سفيران ده كشور ديگر حوزه نوروز، در سخنان كوتاهي، به تشريح جايگاه نوروز در حوزه تمدني و فرهنگي كشورشان خواهند پرداخت. اين مراسم با پذيرايي شام از ميهمانان با غذاهاي سنتي هر كشور پايان مييابد. شصت و چهارمين اجلاس مجمع عمومي سازمان ملل متحد كه هجدهم فوريه سال 2010 ميلادي برگزار شد، قطعنامه روز بينالمللي نوروز را در پنج بند تصويب كرد. دراين قطعنامه با تاكيد بر اصول منشور ملل متحد و ساير اعلاميههاي ...
غذاهای ایتالیایی
غذاهای ایتالیایی