صلح نامه نمونه

  • نمونه کامل اسناد صلح (عمری - سکنی - رقبی و.....)

       بانگارش استاد حسنعلی تربتی     نمونه اسناد مربوط به حق انتفاع پيش گفتار در اجراي ماده 30 قانون دفاتر اسناد رسمي و كانون سردفتران و دفترياران، سردفتران و دفترياران موظفند نسبت به تنظيم و ثبت اسناد مراجعين اقدام نمايند به شرط آنكه مدلول سند، مخالف با قوانين و مقررات موضوعه، نظم عمومي و اخلاق حسنه نباشد. اخلاق حسنه قواعدي است كه در زمان و مكان معين، توسط اكثريت يك اجتماع رعايت آن لازم شمرده مي‌شود يا عمل به آنها نيكو تلقي مي‌شود و فاقد ضمانت اجراء مي‌باشد. (ترمينولوژي حقوق) نظم عمومي عبارتست از مجموعة سازمان‌هاي حقوقي و قواعد مربوط به حسن جريان امور راجع به ادارة يك كشور يا راجع به حفظ امنيت و اخلاق در روابط بين افراد به طوري‌كه افراد نتوانند از طريق قراردادهاي خصوصي از آن تجاوز كنند. نظم عمومي مدلول مقرراتي است كه قوام و بقاي ذات و حيثيت و منافع يك ملت به حمايت از آن مقررات بستگي دارد خواه در امور داخلي يك كشور باشد خواه در روابط بين‌المللي. (ترمينولوژي حقوق) و طبق ماده 6 قانون آئين دادرسي مدني، عقود و قراردادهايي كه مخلّ نظم عمومي يا خلاف اخلاق حسنه و مغاير با موازين شرع باشد در دادگاه قابل ترتيب اثر نيست. سردفتران و دفترياران به منظور تنظيم و ثبت اسناد مراجعين بايد خواسته آنها را با قوانين و مقررات موضوعه و نظم عمومي و اخلاق حسنه تطبيق و با رعايت موارد مذكور به تكليف قانوني خود عمل نمايند. براي تنظيم اسناد دو نوع مقررات لحاظ مي‌شود. الف _ مقررات مشترك با ساير معاملات مانند مدلول ماده 190 قانون مدني، مقررات مذكور در قوانين و آئين‌نامه‌هاي مربوط به ثبت و دفاتر اسناد رسمي، قوانين مالياتي، شهرداري، تأمين اجتماعي، منابع طبيعي، كشاورزي، خدمت وظيفه عمومي، راهنمايي و رانندگي، گمرك و امثال آنها و بالأخره بخشنامه‌هاي صادره از طرف سازمان متبوعه. ب _ مقررات و شرايط و احكام خاصه هر معامله با توجه به موارد فوق سردفتر بايد محيط به قوانين و مقررات موضوعه باشد تا براساس اراده و خواسته مراجعين طبق مقررات اسناد موردنظر را تنظيم و ثبت كند. قانون مدني غالب احكام مختصه هر عقد را احصاء نكرده و قانون مسكوت است. در اين صورت به علت سكوت قانون مدني و اختلاف نظر فقها و نويسندگان و اختلاف آراء صاحب‌نظران و عدم تجربه عملي سردفتران جوان، به منظور اجتناب از بي‌نظمي در روابط حقوقي و استنباطات غيرعلمي و جلوگيري از ايجاد اختلاف بين متعاملين، تضييع حقوق افراد، تباه شدن ماه‌ها وقت اشخاص و بالأخره جلوگري از اضافه شدن پرونده‌اي بر پرونده‌هاي دادگستري بايد چاره‌انديشي شود. به نظر حقير سازمان محترم ثبت اسناد و املاك ...



  • نمونه سند هبه

    هبه غیرمعوض واهب : با تمام مشخصات  متهب : با تمام مشخصات  مورد هبه : تملیک تمامی ششدانگ یکدستگاه آپارتمان با انباری وپارکینگ متعلقه به پلاک ثبتی ........ واقع در بخش .... تهران  با جمیع منضمات ومشاعات ومشترکات ........ مال العوض : به اظهارمتهب این سند بطور مجانی وبدون دریافت معوض انجام شد وقبض واقباض وقبول هبه واقراربه  تصرف آن ازطرف متهب اعلام گردید حق رجوع : واهب می تواند بعد از قبض با بقاء عین موهوبه از مورد هبه رجوع و در صورت رجوع ، نماآت عین موهوبه اگر متصل باشد مال واهب وچنانچه منفصل باشد مال متهب خواهد بود   مستندات تنظم سند : ( تمامی مستنداتی که برای تنظیم سند قطعی غیر منقول تعیین شده ) اخذ گردد. حق الثبت وحق التحریر از ماخذ ارزش منطقه ایی وصول خواهد شد. لاله مرکزی موقر دفتریاراول دفتر113 تهران  

  • نمونه سند صلح با شرط عدم معامله

    صلح با شرط عدم انجام معامله مصالح : با تمام مشخصات ( شوهر متصالح )متصالح : با تمام مشخصات ( همسر مصالح )مورد صلح و حدود آن : ششدانگ یکدستگاه آپارتمان با انباری وپارکینگ متعلقه به پلاک ثبتی ............ واقع در........مال الصلح : مبلغ ......ریال که به اقراره تسلیم مصالح گردیده واسقاط کافه خیارات خصوصا خیارات جاری در صلح مگر خیار تخلف شرفعل ذیل الذکر از طرفین به عمل آمد . وضمن العقد بین مصطلحین شرط ومقرر گردید که متصالح مادام الحیات  مصالح حق هیچگونه معامله و نقل وانتقال مورد صلح ولو به صور قطعی ، صلح ، رهنی ، وکالت ، وصایت اعم از اصل یا مازاد را به هیچ نحوی از انحاء نداشته مگر با حضور واعلام رضایت مصالح در ضمن سند تنظیمی وپس از فوت مصالح این شرط کان لم یکن خواهد بود مستندات : ( کلیه گواهی های ماخوذه در قطعی غیر منقول طبق مقررات )تذکر : شرط فوق در خلاصه وستون نقل وانتقال سند مالکیت قید گردد.    لاله مرکزی موقر دفتریاراول دفتر113 تهران  

  • قرارداد صلح حقوقی ومنافع

    قرارداد صلح حقوقی ومنافع فی مابین به نام خدا  

  • صلح و نمونه اسناد مربوط به آن

    صلح و نمونه اسناد مربوط به آن بازگشت به فهرست صلح و نمونه اسناد مربوط به آن محمود محمدزاده1   مقاله حاضر با توجه به اینکه اکثر مخاطبین مجله که سران دفاتر اسناد رسمی، دفتریاران، همکاران ثبتی و حقوقدانان علاقه‌مند به نحوه تنظیم اسناد می‌باشند، نگارش یافته مبحث صلح را ضمن بررسی تئوری و حقوقی آن بیشتر به صورت کاربردی و اسنادی که تحت عنوان صلح در دفاتر اسناد رسمی برای افراد جامعه تنظیم می‌شود با ارائه نمونه اسناد تنظیمی در شقوق مختلف آن بررسی خواهیم کرد. واژگان کلیدی: صلح، مصالح، متصالح، مورد صلح، حق انتفاع، منافع مادام‌الحیات   صلح: در لغت به معنای تراضی میان متنازعین و سازش و توافق آمده است.2 صلح در اصطلاح حقوقی: عبارت از تراضی و تسالم بر امری است خواه تملیک عین باشد یا منفعت و یا اسقاط دین و یا حق و یا غیر آن.3 قانون مدنی کشورمان در مقام تعریف عقد صلح برنیامده و آن را تعریف نکرده است و فقط به کاربرد عقد صلح اشاره دارد که برای رفع تنازع موجود یا جلوگیری از تنازع احتمالی به کار می‌رود. فصل هفدهم قانون مدنی از مواد 752 الی 770 به عقد صلح و شرایط و شقوق آن اختصاص یافته است. ماده 752 این قانون بیان می‌دارد «صلح ممکن است یا در مورد رفع تنازع موجود و یا جلوگیری از تنازع احتمالی در مورد معامله و غیر آن واقع شود». به هر حال صلح عبارت از تراضی و سازش بر امری خواه تملیک عین یا منفعتی بوده و یا اسقاط دین و یا حقی باشد اگرچه تشریع صلح برای قطع خصومت و رفع تنازع بین مردم است و لکن اختصاص به این مورد نداشته و مشروط نیست به این که مسبوق به نزاع و خصومت باشد.4 همچنانکه ماده 758 قانون مدنی می‌گوید: «صلح در مقام معاملات هرچند نتیجه معامله را که به جای آن واقع شده است می‌دهد لیکن شرایط و احکام خاصه آن معامله را ندارد بنابراین اگر مورد صلح عین باشد در مقابل عوض نتیجه آن همان نتیجه بیع خواهد بود بدون اینکه شرایط و احکام خاصه بیع در آن مجری شود». به نظر صلح نیز همانند سایر عقود، عقدی است مستقل و تابع سایر عقود نمی‌باشد هرچند که نظرات مخالفی بین حقوقدانان و فقهای امامیه و اهل سنت وجود دارد و اختصاص فصل و عنوان مستقل در قانون مدنی به صلح توسط مقنن مؤید مستقل بودن آن است. همچنین در قانون ثبت نیز قانونگذار صلح‌نامه را به طور مستقل در بند 2 ماده 47 آورده است و بیان می‌دارد «در نقاطی که اداره ثبت اسناد و املاک و دفاتر اسناد رسمی موجود بوده و وزارت عدلیه مقتضی بداند ثبت اسناد ذیل اجباری است». 1 ـ کلیه عقود و معاملات... 2 ـ صلح‌نامه و هبه‌نامه و شرکت‌نامه. آحاد جامعه با توجه به اصل آزادی اراده چنانچه منع قانونی و شرعی نداشته باشند می‌توانند ...

  • چگونگی صلح و سازش در دعاوی کیفری و مدنی

    برعکس، در جرائم غیرقابل گذشت اعلام شکایت یا گذشت شاکی تأثیری در امر تعقیب و نماینده جامعه (دادستان) مکلف است به محض اطلاع، متهم را تحت تعقیب قرار دهد. البته باید توجه داشت که در جرائم غیرقابل گذشت اعلام رضایت شاکی در اخذ تصمیم نهایی دادگاه درباره متهم، با رعایت شرایطی که به آنها خواهیم پرداخت موثر خواهد بود. از جمله این جرائم عبارتند از : شرب خمر، کلاهبرداری، قتل عمدی، سرقت، مزاحمت تلفنی و …. صلح و سازش در جرائم قابل گذشت : در جرائم قابل گذشت یعنی جرائمی که با گذشت شاکی و متضرر از جرم تعقیب، رسیدگی یا اجرای حکم متوقف می شود، گذشت باید به صراحت و بدون هیچ گونه قید و شرطی باشد. بنابراین به گذشت مشروط و معلق در مراجع قضایی ترتیب اثر داده نخواهد شد. برای مثال شخص (الف) از شخص (ج) به عنوان فحاشی شکایت می کند ولی با وساطت آشنایان و فامیل ها از شکایت خود صرف نظر می کند. پس در رضایت نامه می نویسد که اگر (ج) تعهد کند که دیگر برای او ایجاد مزاحمت نمی کند و به او ناسزا نخواهد گفت، حاضر است رضایت دهد. به این گونه سازش –نامه ها که دارای قید و شرط است، در دادسرا و دادگاه ترتیب اثر داده نمی شود زیرا رضایت (الف) بسته به آن است که (ج) متعهد گردد در آینده مرتکب عمل مورد نظر شخص (الف) نخواهد شد. از این رو اعلام رضایت باید بدون هیچ گونه ابهام و قید و شرط باشد. نمونه سازش نامه ریاست محترم شعبه…… باسلام احتراماً، اینجانب……………شاکی پرونده کلاسه…………که تحت عنوان……………(فحاشی و…) از آقای/خانم…………شکایت کرده بودم، با توجه به مذاکرات اصلاحی و وساطت ریش سفیدان محل، بدینوسیله منجزاً (بدون هیچ قید و شرطی) رضایت خود را اعلام می کنم و هیچگونه شکایتی از ایشان در امر کیفری ندارم. امضا نکته : در اینجا باید به دو مسئله توجه داشت : یکی آنکه گاهی اوقات پس از اعلام رضایت توسط شاکی و مختومه شدن پرونده، متهم درصدد برمی آید که به عنوان مفتری علیه شاکی اعلام جرم کند. یعنی ادعا می کند که شاکی با سوء نیت، به قصد ضرر رساندن به و متهم کردن او به عمل مجرمانه از وی شکایت کرده است. به همین دلیل برای جلوگیری از این امر در انتهای سازش نامه ها اضافه می کنند : (آقای/خانم………نیز حالیه اعلام می دارد که او نیز از آقای………شکایتی نداشته و در این پرونده ادعایی نسبت به یکدیگر ندارند.) و سپس مفاد سازش نامه به امضای هر دو نفر می رسد. مسئله دیگر آن است که معمولاً شهروندان محترم با تفاوت های موجود بین مسایل کیفری و مدنی کاملاً آشنا نیستند و در نتیجه در هنگام تنظیم سازش نامه ها به آنها توجه نمی نمایند. فرض کنیم شخص (الف) شیشه اتومبیل شخص (ج) را با سنگ شکسته است و پس از تعقیب ...

  • کاربرد "تنفيذ" در مورد "صلح نامه عادی" در دادخواست ؟

    کاربرد "تنفيذ" در مورد "صلح نامه عادی" در دادخواست ؟برگرفته از وبسایت حقوقی (چه بگویم) - محمد مهدی حسنیپرسش :  دادگاه باتوجه به معنی متداول "نفوذ" در قانون مدنی و امورحسبی (بحث تنفیذ اقدامات فضول و یا معاملات محجور) ، به خواسته (تنفيذ صلح نامه عادی) به جاي (اثبات آن) در دادخواست تقدیمی من ايراد کرده و در کیفیت مطروحه دعوی را نپذیرفته است. نظر شما چیست؟پاسخ :صرف نظر از معناي حقيقي اشاره شده،  " تنفيذ "  از ماده " نفذ"  است که يکي از معاني آن :  جريان يافتن (نفذ الامر او القول = آن کار، يا سخن، جريان يافت.) ، انجام پذيرفتن (نفذ في الامر = آن کار را انجام داد.)، به اجرا در آوردن (نفذ القاضي الحکم = قاضي حکم را به اجرا در آورد.) است. و اصولاً بار اجلي معنايي (حقيقت لفظي) آن،  حکومتي و قضائي است.  چنانکه کتب لغت قديمي تر :  نظير " کنز اللغات" و " مصادر اللغه "   و " غياث اللغات "  و " قانون ادب "  و "  آنند راج ج.2"،    " تنفيذ "  را  " روان کردن و فرستادن نامه و فرمان و قضا "  معني کرده اند.  و فرهنگ الفبائي الرائد، " تنفيذ "  را  " اجراي حکم "  دانسته است.  و معادل قوه مجريه در زبان تازي " الهيئه او السلطه التفيذيه " مي باشد.  و در فرهنگ هاي جديد،  مانند فرهنگ معين،  علاوه بر آنچه گفته شد، معادل فارسي "تنفيذ" را ، " تائيد کردن "  و " استوار کردن " معني  شده است.  و در فرهنگ وزين و بي بدليل بزرگ سخن - هشت جلدي ، ج 3 -  نيز " تائيد کردن " و معني اوليه و غالب آن،  را  " امضا کردن به نشانه تائيد حکم يا سند "  ذکر شده است .  و در رويه قضائي و حقوق نوشته و نانوشته ما،  اعم از حقوق قضائي و حقوق سياسي نيز،  همين معني آخري، مد نظر بوده وهست.  نظير :  تنفيذ دادنامه ، تنفيذ حکم ، تنفيذ استوار نامه سفرا ، تنفيذ حکم رياست جمهوري ، تنفيذ وصيت نامه ،  تنفيذ تقسيم نامه و ... . به اين ترتيب بر خلاف نظر دادگاه، شما لفظ مذکور را در "ما وضع له"  به کار برده اید و  استناد محکمه به بحثي لفظي ( تمسک به يک معناي حقوقي و فقهي تنفيذ )، موثر در مقام نيست. اتفاقاً اینجانب نیز در کارهای وکالتی خود و تنظیم دادخواست، از همین اصطلاح بهره می برد.  

  • نمونه سنداقراربه وصول مهریه

    لطفا از جدول شاخص روز استفاده نمایید چاپ این نمونه سند درمجله کانون با استقبال وانتقادات سازنده همراه بود نمونه سند؛ اقرار به وصول مهريه مقدمه روابط مالي افراد در مقابل يكديگر اعم از اين‌كه در اثر عقدي از عقود باشد يا از روابط اقتصادي و اجتماعي، داراي منشأ حقوقي واحد است زيرا حق هر فرد با تصور فايده‌اي كه براي صاحب آن حق دارد وي را ملزم به حفظ آن مي‌نمايد و تأمين امنيت حق از طرف حكومت نيز غالباً وسيله امن در مناسبات اقتصادي و اجتماعي است و اصل 21 قانون اساسي مؤيد اين مطلب است.[1] در حقوق ما، زوال حق ممكن نيست مگر با اراده دارنده آن به روش نقل و انتقال متقابل كه ماحصل آن قرارداد است يا به روش غيرمتقابل، به نحو احسان يا جلب دوستي يا خدمت و كسب اجر اخروي و يا انگيزه رحم و دلسوزي كه بدون تنظيم قرارداد به صورت هبه و صلح و نذر و وصيت تمليكي و وقف انجام مي‌شود و چشم‌پوشي از حق، به عنوان يك عمل داوطلبانه در روابط حقوقي ما به استثناء ابراء ذمه مديون كه از مصاديق زوال حق نمي‌باشد پيش‌بيني نگرديده است. روابط مالي زن و شوهر به صورت مهريه با توافق و اراده دو خانواده تعيين مي‌شود كه در حمايت كامل قانون بوده و به وسيله ابزار و اهرم‌هاي خاص قانوني نيز قابل وصول است و مستقلاً داراي ارزش و ماليت است. هرچند كه دكترين حقوق جديد ما سعي نموده‌اند موضوعيت مالي آن را كم‌رنگ‌تر و روابط اجتماعي خانواده را به ماليت آن ترجيح دهند ولي بدون ترديد آنچه امروز مطرح است غير از آن است كه حقوق‌دانان تصور نموده‌اند، زيرا امروزه بزرگان خانواده پايه‌هاي اساسي زندگي را بر مبنا و ميزان ارزش مهريه استوار مي‌نمايند و در عقايد خود پافشاري نموده و از مهريه به عنوان ستون محكم زندگي استفاده مي‌كنند و به آن اعتقاد دارند و طرفين عقد نكاح نيز با صلاح ديد آن‌ها نسبت به ميزان آن توافق و تعهد مي‌نمايند. بنابراين سران دفاتر اسناد رسمي بايد در نقل‌و‌انتقال مهريه يا به عبارتي در زوال آن‌كه ارتباط مستقيم با روابط خانواده دارد احتياط بيشتري نموده و شرايط خاصي اعمال نمايند خصوصاً هنگامي كه زوج‌هاي جوان كه عموماً به دور از اراده كامل و قصد واقعي يا به صورت احساسي با مسأله برخورد مي‌نمايند و گاهي نيز تحت تأثير تهديد و به ناچار مبادرت به تنظيم اقرارنامه مي‌نمايند و از طرفي با توجه به وضع مالي اقتصادي غالب زوج‌هاي جوان كه في‌الواقع قادر به تهيه و تقديم مهريه نيستند پيشنهاد مي‌شود: اولاً، در تنظيم اين‌گونه اسناد طرفين از ساكنين حتمي محل دفترخانه بوده و دو نفر معرف كه از معتمدين محل باشند در معيت خود داشته باشد، ثانياً والدين زوجه حضوراً ...