شماره پسران مفعول
نکات دستوری بخوانیم وبنویسیم پنجم
صفت:واژه یا گروهی از واژه ها ست که درباره ی اسم توضیح می دهد و یکی از خصوصیات اسم را از قبیل حالت مقدار شماره و مانند آن بیان می کند. اسمی که صفت درباره ی آن توضیح می دهدموصوف نامیده می شود.مثال: گل زیباموصوف صفتصفت های مرکب به شکل زیر ساخته می شود:مثال:الف-اسم + اسم = صفت مرکب مثل:شیرزنب-صفت + اسم =صفت مرکب مثل نیک مردصفت فاعلی:صفتی است که برکننده ی کار دلالت کند.مانند:دختر کوشا - حاکم ستمگرصفت صفتاقسام صفت فاعلی:1 بن مضارع+ نده =گیر+ نده=گیرنده2 بن مضارع +ان =خند +ان =خندان3بن مضارع +الف(ا) =دان+ا = دانا4 بن ماضی و بن مضارع+ار=خرید+ار= خریدار5 بن ماضی یا بن مضارع+گار=آموز+گار= آموزگار6 اسم معنی و به ندرت صفت یا بن فعل + گر =کار+گر = کارگر7اسم معنی وصفت یا بن فعل یا ساخت امر + کار = جوان تراشکارصفت فاعلی مرکب:از ترکیب بن مضارع با اسم یا کلمه دیگر صفت فاعلی بدست می آید.مثال: دانشجو = دانش جوینده صفت جامد:صفتی است که از بن فعل فارسی گرفته نشده باشد.مثال: بزرگ ـــ سفیدصفت مشتق:صفتی است که از بن فعل فارسی جدا شده باشد.مثال: داننده =دان(بن مضارع) + نده ــ (ابله + انه =ابلهانه ==> ساخت صفت مشتق با پسوند«انه»)صفت فاعلی مفعولی و لیاقت جزء صفات مشتقند.صفت مفعولی مشتق – مثل غم آلود- خسته – دلدادهصفت مفعولی:صفتی است که معنی مفعولیت دارد یعنی کار برآن واقع می شود معمولاً از بن ماضی+ کسره و برخی فتحه ساخته می شود.مثال:آورده – برده – گرفتهصفت نسبی:صفتی است که به کسی یا جایی یا جانوری یا چیزی نسبت داده می شود وآن بیشتر با افزودن پسوند های(ی – ین – ینه – های بیان حرکت- گان- انه انی چیی) به آخر اسم یا صفت ساخته می شود.مثال: ( ی ) تهرانی – انه سالانه چی-پستچی،انی- روحانیساخت صفت غیر ساده:اسم + بن مضارع صحرا + گرد = صحراگرد – شنو + نده = شنوندهصفت برتر:صفت ساده + تر مثال: خوب + تر = خوب ترصفت برترین: صفت ساده + ترین مثال: بد+ترین = بدترینصفت پسین – صفت پیشینصفت پسین:اگرصفت بعد از موصوف بیاید صفت پسین است.مثال: مادر خوب خط خواناصفت پیشین:اگرصفت قبل از موصوف بیاید به آن صفت پیشین می گویند.مثال: بلند کوه نیک مردصفت لیاقت:صفتی که شایستگی و قابلیت موصوف را می رساند وآن با افزودن (ی) به آخر مصدر ساخته می شود.خوردن+ی-خوردنیصفت شمارشی ترتیبی :که ترتیب موصوف را می رساند. به آخر صفت شمارشی ضمه ای می افزایند و پس از آن لفظ «م» یا«مین» می آید مثال:پنج+ضمه+م=پنجم پنج+ضمه+مین=پنجمینمصدر:مصدر کلمه ای است که مفهوم اصلی فعل را می رساند بی آنکه زمان و شخص آن معلوم باشد مصدر از بن ماضی فعل و پسوند-ن ساخته مانند خوردن.اسم مصدر(حاصل مصدر):اسمهایی در فارسی است که نشانه ی مصدر ...
آزمون پاياني دیماه درس:عربي3 (تجربی - ریاضی)
نام و نام خانوادگي: باسمه تعالي آزمون پاياني دیماه درس:عربي3 (تجربی - ریاضی) مهر آموزشگاه كلاس: اداره آموزش و پرورش رباط كريم دبيرستان پیامبر اعظم(ص) نام دبير: شماره صندلي: تاريخ: /10/90 نمره با عدد:……….…… نمره با حروف:……………..……….………. امضاي مصحح نياز به پاسخنامه: ندارد صفحه: اول تاريخ تصحيح: /10/90 مدت امتحان: ( 0 8 )دقيقه تذكر:دانش آموزان عزيز قبل از پاسخ دادن به سؤالات ، مشخصات بالاي سربرگ را تكميل كرده و پاسخ سؤالات را حتماً با خودكار آبي يا مشكي بنويسيد. رديف ســـــــــــؤالات نمره 1 لِلتَّــــرجمــةِ: الف) قالَ الْمُترَفُونَ :قَدْ تَعَوَّدْنا أنْ نُقَدِّم الهدايا لِمُلوكِنا. ب) اِنّها قَدْ اَخَذَتِ الْعِقْدَ اَمانةً مَردودةً مَضمونـةً. ج)فَحكمَ الرُّومِيُّونَ علي عالِمهم بِالسَّجْنِ مدَي الْحياةِ. د) الاِنسانُ يَغُوصُ في أعماقِ الْبِحارِ بِواسطَةِ الْمُعدّاتِ الْحَديثةِ. ه)إلـهی فقيرٌ اَتاکَ! فَهَب لی لِقاکَ وهـواکَ. 3 2 عَيّـن التَّــرجمــةَ الصَّحيحـةَ: الف)اَلاِسلامُ يَهتَمُّ بِتَربيةِ الْبَنينَ والْبَناتِ علي حَدٍّ سَواءٍ: 1)اسلام به تربيت پسران ودختران به طور مساوي اهميت مي دهد. 2)اسلام به تربيت پسران و دختران به طور جدا گانه اهميت ميدهد. ب) فَجاءَ الوالدُ وَ أخَذَ بيدِها وَ قبَّلها: 1) پس پدرآمد و دستش را گرفت و او را بوسيد . 2)پس آن پدرآمد و با دستش او را گرفت و بوسيد. ج )صَباحَ اَحدِ الايّامِ كان الاَطْفالُ يَلعَبُونَ بِفَرَحٍ: 1) صبح روزها كودكان با شادي بازي مي كنند. 2) صبح يكي از روزها كودكان با شادي بازي مي كردند. ۱/۵ 3 صَحِّـح الاَخْـطـاء في تَــرجمـةِ الْعبـارات التّـاليـَةِ:(حطاهای ترجمه را اصلاح کن) الف )سَعَي اِبنُهُ اَنْ يَتَخَلَّصَ مِن اَبيهِ: پدرش سعي كرد،كه از پسرش رهايي يابد.(2خطا). ب)لاتَذكُروا اِلاّ اللّه: فقط خدا را ياد كردند.(1خطا) ۱/۵ 4 الف)لِلتَّعــــريب:( تبديل به عربي) الف)شما قرآن را تلاوت مي کنيد(جمع مذکر) ب) رستگار شديم. 1 5 اَجـِبْ عَـن الْمفـاهيـم الْمطلـوبـةِ:(به موارد خواسته شده جواب بده) الف) اِلي الْفارسيّة:ظلماتُ البحر ( ) ب)اِلي الْعَربيّة:جفت ماده ( ...
68سؤال تستي فارسي چهارم ابتدايي باپاسخ
سؤالات تستي فارسي چهارم ابتدايي 1– به جزء اصلي جمله که انجام گرفتن کاري يا روي دادن حالتي را نشان مي دهند، ... مي گويند؟ الف) فعل × ب) فاعل ج) حرف ربط د) مفعول ?– کداميک از کلمات زير هم خانواده «جهاد» هستند؟ الف) مجتهد ب) اجتهاد ج) جاهل د) جهد × 3– وقتي که بعد از مطلبي سه نقطه مي گذاريم، يعني ... الف ) مطلب تمام شده است. ب) بقيه مطلب را نمي دانيم. ج) آن مطلب را از کسي نقل کرده ايم. د) آن مطلب ناتمام است و دنبال آن نوشته نشده است.× 4– معني «کرخ» کدام است؟ الف) سوراخ ب) سست ج) بي حس د) موارد ب و ج × 5– اميدواري را از کدام مَثَل زير مي توان نتيجه گرفت؟ الف) عاقبت جوينده، يابنده است. × ب) قطره قطره جمع گردد وانگهي دريا شود. ج) خفته را خفته کي کند بيدار؟ د) هر که بامش بيش، برفش بيشتر. 6– شعر «دو کاج» اثر کيست؟ الف) محمدتقي بهار ب) محمد جواد محبت × ج) پروين دولت آبادي د) قيصر امين پور 7– در بيت «از ظلمت خود رهاييم ده / با نور خود آشناييم ده» منظور شاعر از ظلمت خود رهاييم ده» چيست؟ الف) مرا از ظلم و ستم دور کن. ب) مرا از تاريکي نجات بده. ج) دل مرا با نور خداشناسي و خداپرستي آشنا کن. د) مرا از ناداني خود نجات بده. × 8– درجمله روبرو فاعل کدام است؟ "پرستوها بهار و تابستان را به آسودگي به سر مي برند." الف) آسودگي ب) بهار و تابستان ج) پرستوها × د) مي برند 9– در جمله روبرو فعل کدام کلمه است؟ "مهر مادري پرستوها در ميان جانوران ديگر همتا ندارد" الف) جانوران ب) مهر مادري ج) پرستوها د) ندارد× 10– کداميک از کلمات زير را با «ات» نمي توان جمع بست؟ الف) قطره ب) افتخار ج) هزينه × د) تعطيل 11– وقتي مطلبي را از کسي نقل مي کنيم آن را داخل .... قرار مي دهيم؟ الف) خط تيره ( _ _ ) ب) گيومه « » × ج) پرانتز ( ) د) چند نقطه 12– تأليف يعني: الف) بررسي و جمع کردن اطلاعات ب) تحقيق کردن ج) جمع آوري مطالب و نوشتن کتاب × د) تحمل کردن 13– يک يا چند کلمه که معني کاملي داشته باشد، .... ناميده مي شود. الف) جمله × ب) دوستان ج) مثل د) شعر 14– در جمله "آفتاب نزديک به غروب بود که پترس از ده بر مي گشت." کدام کلمه «کلمه ربط» است؟ الف) که × ب) به ج) از د) بر 15– مصراع يعني چه؟ الف) نام ديگر يک بيت شعر است. ب) هر قسمت را يک شعر مي گويند. ج) هر قسمت يک بيت شعر را مي گويند. × د) دو بيت يک شعر را مصراع گويند. 16– هم خانواده کدام گزينه درست نيست؟ الف) مونس، انيس، انس ب) توصيف، وصف، صفت ج) تحسين، محسن، احسان د) زمان، زمين، زمينه × 17– زمين «باير» يعني .... الف) زميني که در آن کشت مي شود. ب) زميني که آباد باشد و محصول از آن برداشت کنند. ج) زميني که آباد نباشد و در آن کشت نشود. د) زمين مناسب کشاورزي. × 18– از نوشته هاي زير کدام جمله نيست؟ الف) ...
نکات دستوری ادبیات پنجم وششم
صفت:واژه یا گروهی از واژه ها ست که درباره ی اسم توضیح می دهد و یکی از خصوصیات اسم را از قبیل حالت مقدار شماره و مانند آن بیان می کند. اسمی که صفت درباره ی آن توضیح می دهدموصوف نامیده می شود.مثال: گل زیباموصوف صفتصفت های مرکب به شکل زیر ساخته می شود:مثال:الف-اسم + اسم = صفت مرکب مثل:شیرزنب-صفت + اسم =صفت مرکب مثل نیک مردصفت فاعلی:صفتی است که برکننده ی کار دلالت کند.مانند:دختر کوشا - حاکم ستمگرصفت صفتاقسام صفت فاعلی:1 بن مضارع+ نده =گیر+ نده=گیرنده2 بن مضارع +ان =خند +ان =خندان3بن مضارع +الف(ا) =دان+ا = دانا4 بن ماضی و بن مضارع+ار=خرید+ار= خریدار5 بن ماضی یا بن مضارع+گار=آموز+گار= آموزگار6 اسم معنی و به ندرت صفت یا بن فعل + گر =کار+گر = کارگر7اسم معنی وصفت یا بن فعل یا ساخت امر + کار = جوان تراشکارصفت فاعلی مرکب:از ترکیب بن مضارع با اسم یا کلمه دیگر صفت فاعلی بدست می آید.مثال: دانشجو = دانش جوینده صفت جامد:صفتی است که از بن فعل فارسی گرفته نشده باشد.مثال: بزرگ ـــ سفیدصفت مشتق:صفتی است که از بن فعل فارسی جدا شده باشد.مثال: داننده =دان(بن مضارع) + نده ــ (ابله + انه =ابلهانه ==> ساخت صفت مشتق با پسوند«انه»)صفت فاعلی مفعولی و لیاقت جزء صفات مشتقند.صفت مفعولی مشتق – مثل غم آلود- خسته – دلدادهصفت مفعولی:صفتی است که معنی مفعولیت دارد یعنی کار برآن واقع می شود معمولاً از بن ماضی+ کسره و برخی فتحه ساخته می شود.مثال:آورده – برده – گرفتهصفت نسبی:صفتی است که به کسی یا جایی یا جانوری یا چیزی نسبت داده می شود وآن بیشتر با افزودن پسوند های(ی – ین – ینه – های بیان حرکت- گان- انه انی چیی) به آخر اسم یا صفت ساخته می شود.مثال: ( ی ) تهرانی – انه سالانه چی-پستچی،انی- روحانیساخت صفت غیر ساده:اسم + بن مضارع صحرا + گرد = صحراگرد – شنو + نده = شنوندهصفت برتر:صفت ساده + تر مثال: خوب + تر = خوب ترصفت برترین: صفت ساده + ترین مثال: بد+ترین = بدترینصفت پسین – صفت پیشینصفت پسین:اگرصفت بعد از موصوف بیاید صفت پسین است.مثال: مادر خوب خط خواناصفت پیشین:اگرصفت قبل از موصوف بیاید به آن صفت پیشین می گویند.مثال: بلند کوه نیک مردصفت لیاقت:صفتی که شایستگی و قابلیت موصوف را می رساند وآن با افزودن (ی) به آخر مصدر ساخته می شود.خوردن+ی-خوردنیصفت شمارشی ترتیبی :که ترتیب موصوف را می رساند. به آخر صفت شمارشی ضمه ای می افزایند و پس از آن لفظ «م» یا«مین» می آید مثال:پنج+ضمه+م=پنجم پنج+ضمه+مین=پنجمینمصدر:مصدر کلمه ای است که مفهوم اصلی فعل را می رساند بی آنکه زمان و شخص آن معلوم باشد مصدر از بن ماضی فعل و پسوند-ن ساخته مانند خوردن.اسم مصدر(حاصل مصدر):اسمهایی در فارسی است که نشانه ی مصدر ندارد ...
سوالات تستي فارسي چهارم ابتدايي 91- قدرت اله محمودلو
سؤالات تستی فارسی چهارم ابتدایی 1- به جزء اصلی جمله که انجام گرفتن کاری یا روی دادن حالتی را نشان می دهند، ... می گویند؟ الف) فعل × ب) فاعل ج) حرف ربط د) مفعول ?- کدامیک از کلمات زیر هم خانواده «جهادنیست؟ الف) مجتهد ب) اجتهاد ج) جاهل × د) جهد 3- وقتی که بعد از مطلبی سه نقطه می گذاریم، یعنی ... الف ) مطلب تمام شده است. ب) بقیه مطلب را نمی دانیم. ج) آن مطلب را از کسی نقل کرده ایم. د) آن مطلب ناتمام است و دنبال آن نوشته نشده است.× 4- معنی «کرخ» کدام است؟ الف) سوراخ ب) سست ج) بی حس د) موارد ب و ج × 5- امیدواری را از کدام مَثَل زیر می توان نتیجه گرفت؟ الف) عاقبت جوینده، یابنده است. × ب) قطره قطره جمع گردد وانگهی دریا شود. ج) خفته را خفته کی کند بیدار؟ د) هر که بامش بیش، برفش بیشتر. 6- شعر «دو کاج» اثر کیست؟ الف) محمدتقی بهار ب) محمد جواد محبت × ج) پروین دولت آبادی د) قیصر امین پور 7- در بیت «از ظلمت خود رهاییم ده / با نور خود آشناییم ده» منظور شاعر از ظلمت خود رهاییم ده» چیست؟ الف) مرا از ظلم و ستم دور کن. ب) مرا از تاریکی نجات بده. ج) دل مرا با نور خداشناسی و خداپرستی آشنا کن. د) مرا از نادانی خود نجات بده. × 8- درجمله روبرو فاعل کدام است؟ "پرستوها بهار و تابستان را به آسودگی به سر می برند." الف) آسودگی ب) بهار و تابستان ج) پرستوها × د) می برند 9- در جمله روبرو فعل کدام کلمه است؟ "مهر مادری پرستوها در میان جانوران دیگر همتا ندارد" الف) جانوران ب) مهر مادری ج) پرستوها د) ندارد× 10- کدامیک از کلمات زیر را با «ات» نمی توان جمع بست؟ الف) قطره ب) افتخار ج) هزینه × د) تعطیل 11- وقتی مطلبی را از کسی نقل می کنیم آن را داخل .... قرار می دهیم؟ الف) خط تیره ( _ _ ) ب) گیومه « » × ج) پرانتز ( ) د) چند نقطه 12- تألیف یعنی: الف) بررسی و جمع کردن اطلاعات ب) تحقیق کردن ج) جمع آوری مطالب و نوشتن کتاب × د) تحمل کردن 13- یک یا چند کلمه که معنی کاملی داشته باشد، .... نامیده می شود. الف) جمله × ب) دوستان ج) مثل د) شعر 14- در جمله "آفتاب نزدیک به غروب بود که پترس از ده بر می گشت." کدام کلمه «کلمه ربط» است؟ الف) که × ب) به ج) از د) بر 15- مصراع یعنی چه؟ الف) نام دیگر یک بیت شعر است. ب) هر قسمت را یک شعر می گویند. ج) هر قسمت یک بیت شعر را می گویند. × د) دو بیت یک شعر را مصراع گویند. 16- هم خانواده کدام گزینه درست نیست؟ الف) مونس، انیس، انس ب) توصیف، وصف، صفت ج) تحسین، محسن، احسان د) زمان، زمین، زمینه × 17- زمین «بایر» یعنی .... الف) زمینی که در آن کشت می شود. ب) زمینی که آباد باشد و محصول از آن برداشت کنند. ج) زمینی که آباد نباشد و در آن کشت نشود. د) زمین مناسب کشاورزی. × 18- از ...
2. پاسخ به سوالات ایدز (2)(هنر رابطه زن و مرد )
12_ آيا بلافاصله بعد از تماس مشکوک بايد آزمايش HIV را انجام داد؟13_ کجا می توان برای انجام يک آزمایش HIV مراجعه کرد؟14_ درصورت انجام چک آپ (check up)و آزمايش های صحت مزاج ، آيا آزمايش HIV نيز انجام می گيرد؟15_درصورت اهدای خون در سازمان انتقال خون ايران ، آيا آزمايشHIV روی آن انجام می پذيرد؟ آيا نتيجه آن قابل استفاده و معتبر است؟16_ درصورت آزمایشHIV در سازمان انتقال خون ايران ، آيا نتيجه آن قابل استفاده و معتبر است؟17_ درصورت خود ارضايی (زن و يا مرد)، آيا خطر انتقال HIV و ديگر بيماری های مقاربتی وجود دارد؟18_ درصورت بوسيدن شخصی و معاشقه داشتن ، آيا خطر انتقال HIV و ديگر بيماری های مقاربتی وجود دارد؟19_ درصورت داشتن تماس جنسی دهانی با واژن، پنيس و مقعد ، آيا خطر انتقال HIV و ديگر بيماری های مقاربتی وجود دارد؟20_ در صورت عدم دخول آلت (مرد با زن – مرد با مرد) و تنها تماس سطحی با واژن و يا مقعد (مالش)، آيا خطر انتقال HIV و ديگر بيماری های مقاربتی وجود دارد؟21_ در صورت استفاده از کاندوم درارتباط جنسی با شخص آلوده (مرد با زن – مرد با مرد)، آيا خطر انتقال HIV و ديگر بيماری های مقاربتی همچنان وجود دارد؟22_ در صورت عدم استفاده از کاندوم در ارتباط جنسی با شخص آلوده (مرد با زن – مرد با مرد)، آيا احتمال آلوده شدن در اولين ارتباط نيز وجود دارد؟23_ در صورت پاره شدن کاندوم در زمان انجام ارتباط جنسی (مرد با زن – مرد با مرد)، آيا خطر انتقال HIV و ديگر بيماری های مقاربتی همچنان وجود دارد؟24_ در صورت ارتباط جنسی با اشخاص خود فروش ، ميزان خطر آلوده شدن به HIV و بيماری های مقاربتی به چه ميزان است؟25_ در صورت ارتباط جنسی با شخص آلوده (مرد با زن – مرد با مرد)، احتمال آلوده شدن کدام يک بيشتر است؟26_ در صورت فاعل بودن در ارتباط جنسی بين دومرد ، آيا احتمال آلوده شدن شخص فاعل نيز به HIV و ديگر بيماری های مقاربتی وجود دارد. آيا بلافاصله بعد از تماس مشکوک بايد آزمايشHIV را انجام داد؟ جواب: بعد از تماس مشکوک معمولاً در اغلب کشورها دو بار انجام تست با فاصله زمانی بين حداقل 2 هفته تا 6 ماه توصيه شده است. در اروپا و آمريکای شمالی: دفعه اول دوهفته بعد از تماس جنسی مشکوک توصيه می شود. اولين آزمايش HIV به روش PCR test انجام می شود که دو هفته بعد از ورود ويروس قادر به جستجو و رديابی مستقيم ويروس در خون می باشد. اطمينان به اين تست تنها 95 درصد است. بنابراين برای دفعه دوم 12 هفته بعد يک تست اليزا نيز توصيه می شود که ميزان پادتن ( آنتی بادی) ها يی که خون شخص آلوده برعلیه HIV توليد کرده است را اندازه گيری می کند. در ايران: دفعه اول بين 8 تا 12 هفته بعد توصيه می شود. معمولاً آزمایش اليزا (ELISA ...
زبان،زبان فارسي،صامت،مصوت ومقوله هايي ازدستور(نكته هاي دستوري 3)
نکات دستوری 3 دستور به معنای قانون در زبان انگلیسی به اسم گرامر و در زبان عربی به اسم صرف و نحو به کار می رود ودر زبان فارسی به نام دستور زبان فارسی ، یعنی قانون زبان فارسی . آموختن این علم چه سودی دارد ؟ این علم را می آموزیم تا با به کار بستن قوانین وقواعد آن درست بنویسیم زبان زبان یا در نشانه های صوتی یا در نشانه های نوشتاری تظاهر می کند. زبان اگر در نشانه های صوتی آشکار شود، زبان گفتاری و اگر در نشانه های نوشتاری (خطی) آشکار شود، زبان نوشتاری نامیده می شود. علاوه بر اینها، البته زبان ِ اشارات و حرکات نیز وجود دارد، اما نه آن نشانه های صوتی واقعیت زبان است و نه این نشانه های خطی؛ بلکه زبان را طرح نظام وارده یا دستگاه ارتباطی پیچیده ای با ساختمان انتزاعی می توان فرض کرد که در گفتار و نوشتار تظاهر می کند و با نوعی رفتار اجتماعی همراه است؛ در نتیجه زبان، پدیده ی پیچیده ای است و از آن رو تعریف منطقی آن بسیار دشوار است. رفتار زبانی به صورت نوعی فعالیت عضوی از انسان صادر می شود. زبان فارسی زبان فارسی از خانواده ی زبان های ایرانی و زبان های ایرانی از خانواده زبان های "هند و ایرانی" است. زبان های هند و ایرانی نیز از شاخه زبان های "هند و اروپایی" است. زبان های هند و اروپایی یکی از خانواده های مهم زبان بشری است که شاخه های گوناگون آن در سراسر اروپا و قسمت پهناوری از آسیا، آمریکا، اقیانوسیه و آفریقای جنوبی پراکنده شده است. از آنجا که زبان، پدیده ای اجتماعی است و نمی تواند صورت ثابت و واحدی داشته باشد و همواره به تبع دگرگونی ها و تحولات اجتماعی دستخوش تغییراتی می گردد، در هر دوره ای از تاریخ ، ویژگی هایی پیدا می کند که شکل آن را از زبان دوره ی پیش متمایز می کند. از این رو می توان در بررسی تاریخی هر زبان ، مسیر تحولات آن را از کهن ترین صورت دنبال کرد و تغییرات و تحولات و قوانین حاکم بر آن تحولات را در طول تاریخ تعیین نمود. زبان فارسی مانند دیگر زبان های ایرانی، از قدیمی ترین صورت بازمانده ی آن، تا فارسی دری ، سه دوره ی تحولی باستان، میانه و جدید را پشت سر گذاشته است و زبان فارسی امروز دنباله ی طبیعی و صورت تحول یافته ی یکی از گونه های زبان فارسی میانه است و زبان فارسی میانه، خود صورت تحول یافته ی زبان فارسی باستان است. زبان فارسی که به آن فارسی دری نیز می گویند، زبان رسمی، اداری، علمی و ادبی ایران دوره اسلامی است و بیش از هزار و دویست سال قدمت دارد. آشکار است که فارسی دری نیز در عمر دراز خود تحولاتی داشته است اما این تحولات تا آن اندازه نیست که ما ...
جواب خودآزمایی های زبان فارسی اول دبیرستان
جواب خودآزمایی های زبان فارسی اول دبیرستان خودآزمايي درس اول : 1-چرا استفاده از زبان آسان است؟ با يك مثال توضيح دهيد؟ استفاده از زبان به اين دلايل آسان است. - ما اين كار را از سال اول زندگي و به تدريج شروع مي كنيم. - طرز استفاده از آن را بطور طبيعي فرا مي گيريم، بي آنكه به درس و مدرسه نياز داشته باشيم. به عنوان مثال : كودك بعد از ماه هاي نوزادي با پدر و مادر نزديكان خود ارتباط برقرار مي كند و حتي با اداي واژه هايي «ماما، بابا ...» از زبان استفاده مي كند. -سه كلمه بگوييد كه وجود خارجي ندارد اما چون در زبان ما بكار رفته اند براي آنها بيرون از ذهن خود قائل به وجود خارجي شده ايم. به جز كلمات سيمرغ، ديو كه درس آمده مي توان كلمه هاي ققنوس ، هيولا، غول و اژدها را نام برد. 3 - آيا شناخت زبان با توانايي استفاده از آن يكي است؟ خير، چون ما از زبان به آساني استفاده مي كنيم ولي براي پاسخ به سؤال چرا ، حرف زدن را خود ياد مي گيريم اما نوشتن را در مدسه و پاسخ به سؤالاتي نظير اين، همه در گرو شناخت زبان است. الف) جملات زير را اصلاح كنيد. 1 – از بانوان محترمه تقاضا مي شود حجاب اسلامي را رعايت فرمايند. از بانوان محترم تقاضا مي شود حجاب اسلامي را رعايت فرمائيد. 2 – اين جانبه فاطمه رضايي به استحضار مي رساند. اين جانب : فاطمه رضايي به استحضار مي رساند. 3 – خانم جوادي رئيسه بيمارستان است. خانم جوادي رئيس بيمارستان است. ب – كاربرد كداميك از گزينه هاي زير درزبان فارسي نادرست است. 1 – خواهران مجتهده به ارشاد زنان همت گماشتند. 2 – او يكي از زنان مبلغه است كه در حوزه درس مي خواند 3 – خانم ايراني مدرس تبليغات ديني است. خود آزمايي درس دوم : 1 – در نوشته هاي زير جمله ها را مشخص كنيد و نهاد و گزاره هر جلمه را تعيين كنيد. (علماي بزرگ دائم (نهاد)) در (لشگرگاه، رفت و آمد داشتند(گزاره))، و (غزالي(نهاد)) از (برخورد با آن بهره ها مي يافت(گزاره)). ([غزالي](نهاد)) (با بعضي از آن ها مناظره مي نمود(گزاره)) ([غزالي](نهاد)) شايد (از بسياري از آن ها استفاده(گزاره)) مي كرد. 2 – براي گزاره ها، نهاد و براي نهادها گزاره هاي مناسب بيابيد. سعدي و مولوي دو تن از شاعران بزرگ ايران زمينند. شاهنامه ، اثر بسيار ماندگار حكيم ابوالقاسم فردوسي است. شناسه، نهاد اجباري جمله است. برادر بزرگم امسال به دانشگاه راه يافت. دانشگاه پايگاه علم درونش است. 3 – در هر يك از تمرين هاي زير، واژه هايي داده شده است. اين واژه ها را بطور مناسب دو جمله نمونه، جانشين سازي كنيد. هر جا لازم است تغييرات ديگري نيز بدهيد، در هر تغيير، نهاد و شناسه را مشخص كنيد. جمله ...
گروه اسمي(1)
پرسش هايي از متن : 1 – گروه اسمي چيست ؟ مثال بزنيد؟ هر اسمي را كه همراه با يك يا چند وابسته بيابد.«گروه اسمي» مي گويند. مانند اين روزگار ناپايدار و گذرا 2 – گروه اسمي در جايگاه كداميك از اجزاء به كار مي رود؟ در جايگاه : نهاد، مفعول ، متمم ، مسند 3 – گروه اسمي از يك اسم به نام هسته تشكيل مي شود ولي مي تواند از يك يا چند وابسته داشته باشد. 4 – وجود هسته اجباري و وجود وابسته اختياري است. 5 – كلمه هاي زير را گسترش دهيد بطوريكه اين كلمه ها «هسته » قرار گيرند.درخت ، پهلوان گسترش مرحله اي واژه ي درخت -> چند درخت -> اين چند درخت -> اين چند درخت پر ميوه -> اين چند درخت پر ميوه ي شيرين .گسترش مرحله اي واژه پهلوان -> دو پهلوان -> آن دو پهلوان -> آن دو پهلوان دلير -> آن دو پهلوان دلير دوست داشتني و ....... 6 – اسم را چگونه مي شناسيم؟ اسم با يكي از راههاي زير شناخته مي شود.الف) مي توان آن را جمع بست.ب) مي توان بدنبال آن «ي » نكره آورد.ج) مي توان «اين» و «آن» را به همراه بكار برد.د) مي توان آن را به عنوان نهاد، مفعول ، متمم و ......در جمله بكار برد. 7 – ويژگيهاي اسم را بنويسيد. الف) شمار : اسم يكي است يا بيشتر.اگر يكي (مفرد) باشد نشانه اي همراه ندارد. اما اگر بيش از يكي باشد. يكي از اين نشانه ها را دارد:«ها» -> تلاش ها، درخت ها «ان» -> پسران ، پهلوانان ، «ات» -> اطلاعات ، ارتباطات ، «ين» -> ضابطين، مهندسين، «ون» -> انقلابيون ، روحانيون ، جمع مكسر:حوادث (جمع حادثه) و اقوام (جمع قوم) ب) معرفه (شناس) ، نكره (ناشناس) و اسم جنسمعرفه : (شناس) كه مهم ترين نشانه ي آن در مفعول «را» است.نكره : (ناشناس) كه نشانه ي آن «ي» و «ي و را» پس از اسم است.اسم جنس : (نه معرفه ، نه نكره)ج) اسم عام و خاص :اسمي است كه جمع بسته شود، ي نكره مي گيرد بر همه افراد طبقه خود دلالت مي كند. اسم خاص اسمي است كه جمع بسته نمي شود، «ي» نكره نمي گيرد، بر فرد خاصي از طبقه خود دلالت مي كند. 8 – اسم ها از جهت ساختمان به چند گروه دسته بندي مي شوند؟ اسم ساده : يك جزء دارند و تقسيم ناپذيرند.اسم مركب : به دو يا چند جزء كه معني مستقل دارند تقسيم مي شود.اسم مشتق : اسمي كه دست كم يك جزء آن معناي مستقل ندارد، يعني پيشوند يا پسوند است. 9 – ويژگيهاي اسم هاي زير را بنويسيد. سفيد رود را دوست دارم. سفيد رود : اسم ، مفرد ، شناس، خاص، مركبخنده زيباست. خنده : اسم ، مفرد، جنس، عام ، مشتقگوسفندي در بيابان چريد گوسفندي، اسم، مفرد، شناس، عام، ساده بياموزيم : رعايت نقش نماي اضافه : 1 - «نقش نماي اضافه» كسره اضافه را در نمونه هاي زير بررسي كنيد. جنابِ عالي ، سخنِ معلم، لبِ تشنه، توپِ ...
دستور زبان 2
انواع صفت صفت صفت کلمه ای است که اسم یا جانشین اسم یا گروه اسمیِ همراه خود را توصیف می کند و یکی از وابسته های اسم به شمار می رود. یا: واژه یا گروهی از واژه هاست که درباره اسم توضیحی می دهد و یکی از خصوصیات اسم را بیان می کند. صفت از حیث مفهوم 6 نوع است : 1- صفت بیانی 2 - صفت اشاره ای 3- صفت شمارشی 4 - صفت پرسشی 5 - صفت تعجبی 6 - صفت مبهم صفت فاعلی : صفتی است که بر کننده کار دلالت کند. و از حیث ساختمان هفت گونه است. 1- بن مضارع + نده : گیرنده ، خواننده ، راننده ، بیننده 2- بن مضارع +ان : گریان خندان ،شتابان ، روان 3- بن مضارع + ا: دانا ، شنوا ، گویا ، گیرا 4- بن ماضی و بندرت بن مضارع + ار: خریدار ،پرستار 5- بن ماضی یا مضارع +گار : آفریدگار ، آموزگار 6- اسم معنی وبندرت صفت یا بن فعل +گر: دادگر ، سفیدگر 7- اسم معنی و بندرت صفت یا بن فعل +کار : ستمکار، تراشکار تذکر: پسوند گر و کار در آخر اسم ذات صفتی می سازد که بر پیشه و حرفه دلالت می کند. مثل: زرگر، آهنکار آهنگر - مسگر - سیمان کار صفت فاعلی + پسوند ان گاهی تکرار می شود و قید می سازد: مثل: دوان دوان لرزان لرزان - پرسان پرسان گاهی ساخت فعل امر نوعی صفت فاعلی می سازد : مثل: بزن برو برو ، بدو، بگو بخند ، بزن برو، بساز بفروش، دلبخواه بن مضارع +اسم یا کلمه دیگر نوعی صفت فاعلی مرکب می سازد : مثل: دانشجو درس خوان خدا پرست - دلپذیر -کامبخش - آرام بخش صفت مفعولی:صفت مفعولی که آن را اسم مفعول نیز نامیده اند صفتی است که معنی مفعولیت دارد ، یعنی کاربر آن واقع می شود. گرفت + ه = گرفته شنید + ه = شنیده خواند+ ه= خوانده نوشت + ه = نوشته گاهی لفظ «شده »را نیز که خود صفت مفعولی « شدن » است به این ترکیب می افزایند : شنیده شده ، دزدیده شده تذکر: ۱-اگر به اول صفت مفعولی اسم یا صفتی افزوده شود گاهی« ه» می افتد. گل اندوده = گل اندود پشمالوده = پشم آلود ۲- برخی از صفت های مفعولی که از فعلهای لازم و بندرت فعلهای متعدی می آیند معنی صفت فاعلی دارند : رفته ، خوابیده، ایستاده صفت نسبی : صفتی است که به کسی یا جایی یا جانوری یا چیزی نسبت داده شود و ان بیشتر با افزودن پسوندهای « ی ، ین ، ینه ، های بیان حرکت گان ، انه ، انی ، چی» به آخر اسم یا صفت و به ندرت ضمیرساخته می شود: ی : محسنی ، تهرانی ، .... ین : نمکین ، سیمین ، .... ینه : پشمینه ، سیمینه ، .... ه : دورویه ، یک شنبه ، .... گان : گروگان ...
هم جنس گرایی-اخلاقی-منبع::سایت راسخون
هم جنس گرایی نویسنده: محمد کاوه همان گونه که افراد از لحاظ ترجیح دادن غذاها و انگیزش های دیگر تفاوت دارند، از نظر جهت گیری جنسی (SEXUAL OREANTATION) نیز متفاوت هستند. جهت گیری جنسی عبارت است از: «گرایش فرد به پاسخ دادن جنسی به شریک مرد یا زن: یا هر دو یا هیچ کدام». آن هایی که شریک های هم جنس را ترجیح می دهند جهت گیری جنسی هم جنس گرا دارند (کالات،1386: 143). تاریخ از انحرافات جنسی و نقش آن ها در زندگی اقوام و جامعه ها نشانه های بسیار دارد. هلاک قوم لوط به این دلیل که آنان به جای زنان، روابط جنسی با مردان داشتند و ویرانی شهر «سَدوم(SADOME)»به دلیل فساد اخلاقی و هم جنس بازی را می توان در این رابطه ذکر کرد (ستوده،1386: 169). از نظر تاریخی عبارت عنوان هم جنس گرایی (HOMOSEXUALITY) به جای عبارت «سَدوم» که ریشه مذهبی دارد، از قرن نوزدهم متداول شد و کلمات «لواط (ANAL ENTERCOUPSE=PEDERASTY)»و «مساحقه(LESBIAN)»که در زبان فارسی به کار می رود به روابط جنسی دو انسان هم جنس گفته می شود. در خصوص کودکان، این عمل نشان دهنده فساد به معنای واقعی کلمه نمی باشد و به طور عمده به علت بدآموزی یا تأثیر پذیری از هیجانات و تحریک های نوجوانی یا کنجکاوی، انجام می شود.به همین خاطر اکثر کودکانی که به عنوان فاعل و یا قربانی مرتکب آن می شوند، بعد از رسیدن به سن رشد از انجام آن خودداری می کنند و از نظر جزایی، در صورت عدم بلوغ، فقط تعزیر می شوند( نجفی توانا، 1385: 48و 49). به نظر استیون سیدمن (STEVEN SEIDMAN -1994) انحراف هم جنس گرایی پدیده ای اجتماعی- تاریخی است، نه پدیده ای طبیعی. اگر چه این خود افراد هستند که همواره به هم جنسان خود جذب می شوند، اما این افراد هرگز انسانی با شخصیتی متمایز از سایر انسان ها و اشخاص به شمار نمی آیند. با این وجود، تمایزگذاری میان رفتار و هویت جنسی سبب می شود تا رفتار هم جنس گرایانه صرفاً تبیین کننده هویت جنسی در برخی جوامع باشد(محمدی اصل، 1388: 325). این انحراف جنسی معمولاً به 2 صورت بروز می کند. یکی عدم تمایل به جنس مخالف و روی آوردن به هم جنس خود و حالت دوم، روی آوردن به هم جنس به دلیل محرومیت از ارتباط با جنس مخالف. این رفتار حتی قبل از بلوغ به صورت کنجکاوی نسبت به دستگاه تناسلی هم جنس بروز می کند و کودکانی که از تربیت مناسب و شرایط خانوادگی مساعد بهره مند نباشند، بیشتر دچار آن می شوند (لطف آبادی، 1385: 199). به طور کلی، هم جنس گراها افرادی هستند که ترجیح می دهند با افراد هم جنس خودشان در مدت زمانی دراز به فعالیت جنسی بپردازند. آن ها صرفاً با افراد گروه هم جنس خود به فعالیت جنسی دست می زنند و مجذوب افراد جنس مخالف نمی شوند. در ...
نكات دستوري بخوانيم وبنويسيم پنجم
نكات دستوري بخوانيم وبنويسيم پنجم صفت: واژه يا گروهي از واژه ها ست كه درباره ي اسم توضيح مي دهد و يكي از خصوصيات اسم را از قبيل حالت مقدار شماره و مانند آن بيان مي كند. اسمي كه صفت درباره ي آن توضيح مي دهدموصوف ناميده مي شود. مثال: گل زيبا موصوف صفت صفت هاي مركب به شكل زير ساخته مي شود: مثال:الف-اسم + اسم = صفت مركب مثل:شيرزن ب-صفت + اسم =صفت مركب مثل نيك مرد صفت فاعلي: صفتي است كه بركننده ي كار دلالت كند. مانند:دختر كوشا - حاكم ستمگر صفت صفت اقسام صفت فاعلي: 1 بن مضارع+ نده =گير+ نده=گيرنده 2 بن مضارع +ان =خند +ان =خندان 3بن مضارع +الف(ا) =دان+ا = دانا 4 بن ماضي و بن مضارع+ار=خريد+ار= خريدار 5 بن ماضي يا بن مضارع+گار=آموز+گار= آموزگار 6 اسم معني و به ندرت صفت يا بن فعل + گر =كار+گر = كارگر 7اسم معني وصفت يا بن فعل يا ساخت امر + كار = جوان تراشكار صفت فاعلي مركب: از تركيب بن مضارع با اسم يا كلمه ديگر صفت فاعلي بدست مي آيد. مثال: دانشجو = دانش جوينده صفت جامد: صفتي است كه از بن فعل فارسي گرفته نشده باشد. مثال: بزرگ ـــ سفيد صفت مشتق: صفتي است كه از بن فعل فارسي جدا شده باشد. مثال: داننده =دان(بن مضارع) + نده ــ (ابله + انه =ابلهانه ==> ساخت صفت مشتق با پسوند«انه») صفت فاعلي مفعولي و لياقت جزء صفات مشتقند. صفت مفعولي مشتق – مثل غم آلود- خسته – دلداده صفت مفعولي: صفتي است كه معني مفعوليت دارد يعني كار برآن واقع مي شود معمولاً از بن ماضي+ كسره و برخي فتحه ساخته مي شود.مثال:آورده – برده – گرفته صفت نسبي: صفتي است كه به كسي يا جايي يا جانوري يا چيزي نسبت داده مي شود وآن بيشتر با افزودن پسوند هاي(ي – ين – ينه – هاي بيان حركت- گان- انه اني چيي) به آخر اسم يا صفت ساخته مي شود. مثال: ( ي ) تهراني – انه سالانه چي-پستچي،اني- روحاني ساخت صفت غير ساده: اسم + بن مضارع صحرا + گرد = صحراگرد – شنو + نده = شنونده صفت برتر: صفت ساده + تر مثال: خوب + تر = خوب تر صفت برترين: صفت ساده + ترين مثال: بد+ترين = بدترين صفت پسين – صفت پيشين صفت پسين: اگرصفت بعد از موصوف بيايد صفت پسين است. مثال: مادر خوب خط خوانا صفت پيشين: اگرصفت قبل از موصوف بيايد به آن صفت پيشين مي گويند. مثال: بلند كوه نيك مرد صفت لياقت: صفتي كه شايستگي و قابليت موصوف را مي رساند وآن با افزودن (ي) به آخر مصدر ساخته مي شود. خوردن+ي-خوردني صفت شمارشي ترتيبي : كه ترتيب موصوف را مي رساند. به آخر صفت شمارشي ضمه اي مي افزايند و پس از آن لفظ «م» يا«مين» مي آيد مثال:پنج+ضمه+م=پنجم پنج+ضمه+مين=پنجمين مصدر: مصدر كلمه اي است كه مفهوم اصلي فعل را مي رساند بي آنكه زمان و شخص آن معلوم باشد مصدر از بن ماضي فعل و پسوند-ن ساخته ...