شعر های کوتاه
سخنان دکترعلی شریعتی
هنگامی که به دنیا می آیی همه می خندند در حالی که تو می گریی ،پس ای عزیز زندگیت را چنان بگذران که در روز مرگ در حالی که همه می گریند و تو تنها کسی باشی که می خندی . دکتر علی شریعتی آن روز که همه به دنبال چشم زیبا هستند ، تو به دنبال نگاه زیبا باش ! دکتر علی شریعتی ای صد افسوس که چون عمر گذشت ،معنیش می فهمیم کاین سه روز عمر از عمرم به این ترتیب گذشت کودکی بی حاصل،نوجوانی باطل ،وقت پیری غافل به زبانی دیگر کودکی در غفلت،نوجوانی شهوت،در کهولت حسرت دکتر علی شریعتی آدمیزاد هر چه انسان تر می شود، چشم به راه تر می شود.این حقیقت زیبایی است که همیشه می درخشد.دکتر علی شریعتی آنجا كه چشمان مشتاقی برای انسانی اشك می ریزد، زندگی به رنج كشیدنش می ارزد. دکتر علی شریعتی اگر ایمان نباشد زندگی تکیه گاهش چه باشد؟اگر عشق نباشد زندگی را چه آتشی گرم کند ؟اگر نیایش نباشد زندگی را به چه کار شایسته ای صرف توان کرد ؟اگر انتظار مسیحی ، امام قائمی ، موعودی در دل نباشد ماندن برای چیست ؟اگر میعادی نباشد رفتن چرا؟اگر دیداری نباشد دیدن چه سود؟و اگر بهشت نباشد صبر و تحمل زندگی دوزخ چرا؟ اگر ساحل آن رود مقدس نباشد بردباری در عطش از بهر چه؟ دکتر علی شریعتی زندگي را با بيداري و با چشماني باز بگذرانيم که سالها چشم بسته خواهيم خفت. دکتر علی شریعتی در نهان به آنانی دل می بندیم که دوستمان ندارند و در آشکار از آنانی که دوستمان دارند غافلیم، شاید این است دلیل تنهایی مان..دکتر علی شریعتی وقتي كه ديگر نبود من به بودنش نيازمند شدم.وقتي كه ديگر رفت من به انتظار آمدنش نشستموقتي كه ديگر نمي توانست مرا دوست بداردمن او را دوست داشتموقتي او تمام كرد من شروع كردموقتي او تمام شدمن اغاز شدمو چه سخت است تنها متولد شدنمثل تنها زندگي كردنمثل تنها مردن دکتر علی شریعتی ايمان زاييده اي ايدوئولوژي ارزش دارد ، نه ايمان ارثي يا تقليدي . دکتر علی شریعتی خدایا!مرا به ابتذال آرامش و خوشبختی مکشان. اضطرابهای بزرگ ٫ غم های ارجمند و حیرت های عظیم را به روحم عطا کن . لذتها را به بندگان حقیرت ببخش و درد های عظیم را به جانم ریز.دکتر علی شریعتی اشک ، زیباترین شعر و بیتاب ترین عشق و گدازانترین ایمان و داغترین اشتیاق و تبدارترین احساس و خالصترین گفتن و لطیفترین دوست داشتن است که همه، در کوره یک دل، به هم آمیخته و ذوب شدهاند و قطرهای گرم شدهاند،و نامش اشک است.دکتر علی شریعتی سياست در برابر صداقت ديگران خيانت و صداقت در برابر سياست ديگران حماقت است.دکتر علی شریعتی پيش از آنكه بينديشي تا چه بگويي؟ بينديش كه چه ميگويم؟ ...
مهدی سهیلی
خداگو با خداجو فرق داردحقیقت با هیاهو فرق داردبسا مشرک که خود قرآن بدست استنداند در حقیقت بت پرست است مهدی سهیلی
وحشی بافقی
دوستان شرح پریشانی من گوش کنیدداستان غم پنهانی من گوش کنید قصه بی سر و سامانی من گوش کنیدگفت وگوی من و حیرانی من گوش کنید... وحشی بافقی دیری ست که ما معتکف دیر مغانیمرندیم و خراباتی و فارغ ز جهانیم...چون کاسه شکستیم نه پر ماند و نه خالیبیکیسهی بازار چه سود و چه زیانیم... شیریم سر از منت ساطور کشیدهقصاب غرض را نه سگ پای دکانیم پروانهای از شعله ما داغ نداردهر چند که چون شمع سراپای زبانیم هشیار شود هر که در این میکده مست استاما دگرانند چنین ، ما نه چنانیم ما گوشه نشینان خرابات الستیمتا بوی میی هست در این میکده مستیم وحشی بافقی شد دلآزرده و آزرده دل از کوی تو رفتبا دل پر گله از ناخوشی خوی تو رفت حاش لله که وفای تو فراموش کندسخن مصلحتآمیز کسان گوش کند وحشی بافقی نرگس غمزه زنش اینهمه بیمار نداشتسنبل پرشکنش هیچ گرفتار نداشت اینهمه مشتری و گرمی بازار نداشتیوسفی بود ولی هیچ خریدار نداشت اول آن کس که خریدار شدش من بودمباعث گرمی بازار شدش من بودم وحشی بافقی در ره پر خطر عشق بتان بیم سر استبر حذر باش در این راه که سر در خطر است پیش از آنروز که میرم جگرم را بشکافتا ببینی که چه خونها ز توام در جگر است... وحشی بافقی سوز تب فراق تو درمان پذیر نیستتا زندهام چو شمع ازینم گزیر نیست هر درد را که مینگری هست چارهایدرد محبت است که درمان پذیر نیست... وحشی بافقی دلتنگم و با هیچکسم میل سخن نیستکس در همه آفاق به دلتنگی من نیست... وحشی بافقی تا مقصد عشاق رهی دور و دراز استیک منزل از آن بادیهی عشق مجاز است در عشق اگر بادیهای چند کنی طیبینی که در این ره چه نشیب و چه فراز است... وحشی بافقی عشق من شد سبب خوبی و رعنایی اوداد رسوایی من شهرت زیبایی او بسکه دادم همه جا شرح دلارایی اوشهر پرگشت ز غوغای تماشایی او این زمان عاشق سرگشته فراوان داردکی سر برگ من بی سر و سامان دارد وحشی بافقی چون چنین است پی کار دگر باشم بهچند روزی پی دلدار دگر باشم به عندلیب گل رخسار دگر باشم بهمرغ خوش نغمهی گلزار دگر باشم به وحشی بافقی تو مپندار که مهر از دل محزون نرودآتش عشق به جان افتد و بیرون نرود وین محبت به سد افسانه و افسون نرودچه گمان غلط است این ، برود چون نرود چند کس از تو و یاران تو آزرده شوددوزخ از سردی این طایفه افسرده شود وحشی بافقی یار این طایفه خانه برانداز مباشاز تو حیف است به این طایفه دمساز مباش میشوی شهره به این فرقه همآواز مباشغافل از لعب حریفان دغا باز مباش به که مشغول به این شغل نسازی خود رااین نه کاریست مبادا که ببازی خود را وحشی بافقی گر کسب کمال میکنی میگذردور فکر مجال ...
۞دانلود شعر با صدای شاعران۞
نام اثر: جوانی نام شاعر: شهریار حجم:2,942 KB لینک۱: دانلود لینک۲: دانلود نام اثر: ای صبا نام شاعر: شهریار حجم:1,772 KB لینک۱: دانلود لینک۲: دانلود نام اثر: خان ننه نام شاعر: شهریار حجم:3,740 KB لینک۱: دانلود لینک۲: دانلود نام اثر: یار قاصیدی نام شاعر: شهریار حجم:2,127 KB لینک۱: دانلود لینک۲: دانلود دانلود صدای قیصر امین پور نام اثر: نی نامه نام شاعر: قیصر امین پور حجم:۵۸۲KB لینک۱: دانلود لینک۲: دانلود دانلود صدای احمدرضا احمدی نام اثر: تصویری از عشق نام شاعر: احمدرضا احمدی حجم:۹۱۵KB لینک۱: دانلود لینک۲: دانلوددانلود صدای احمد شاملونام اثر: نگاه دریا نام شاعر: احمد شاملو حجم:2,312 KB لینک۱: دانلود لینک۲: دانلوددانلود صدای فریدون مشری نام اثر: نیایش نام شاعر: فریدون مشری تهیه و تدوین: tarabestan.comحجم:۲۹۴k لینک۱: دانلود لینک۲: دانلوددانلود صدای فروغ فرخزاد نام اثر: پرنده مردنی است نام شاعر: فروغ فرخزاد حجم:3.99 MB لینک۱: دانلود لینک۲: دانلوددانلود شعر با صدای آقاسی نام اثر: خبر آمد خبری در راه است نام شاعر: محمدرضا آقاسی حجم:452 KB لینک۱: دانلود لینک۲: دانلود نام اثر: شیعه یعنی نام شاعر: محمدرضا آقاسی حجم:1.51 MB لینک۱: دانلود لینک۲: دانلود