شعر ضربه
شعر مخصوص رژه حماسی(ضربه چهار)
شعر دفاع مقدس ای روح سبز باران،لبیک یا خامنه ای ای شوکت بهاران،لبیک یا خامنه ای ای چشمه سار ایمان،بر تشنگان قرآن از نسل سربداران،لبیک یا خامنه ای دریا،چه عاشقانه،می خواند این ترانه با قطره های باران،لبیک یا خامنه ای ای در طنین باور،افیون استقامت در صحنه کارزارا،لبیک یا خامنه ای نقشی است ای برادر،در خط خون سنگر فریاد روزگاران،لبیک یا خامنه ای نظر یادتون نره
ضربه ی کاری
همین که این در وامانده باز باز شود،همین که دست کسی سمت تو دراز شود،و بعد چند قدم.. چند ضربه ی کاری،همین که زیر کتک باز دوستش داری*****خدا خدا بکنی و نفس نفس بزندکه التماس تو را مثل مرررد! پس بزنددعا کنی که نفس های آخرت برسدو ترس داشته باشی برادرت برسدصدای سایه ی مردی که توسریت شدهطناب دار.. که انگار روسریت شدهکه دست و پا بزنی بین دست و پا زدنتکه چنگ میزنی و می خراشدت بدنتکه گُر بگیردت از چشم های نیمه ترتکه می زند به سرش، بعد می زند به سرت،پناه می بری از بی کسی به فحاشی"کثافت عوضی.. "چند نقطه"ی لاشی"!و بعد خون جلوی چشم هاش جمع شودو هی کشییییده شود ناخنت سر کاشیصدای هرچه دم دستش است.. توی سرتکه هرطرف بدوی، زیر دست او باشی..*****و بعدیک لحظه زمان بایستد و..تویی که بر در و دیوار خانه می پاشی!"محمود صالحی فارسانی"
نقدی روی شعر رضا باب المراد
نقد نگاهي به شعر «ترانه هاي خدا» تعهدي نمادين وقتي قلم نيش مي زند/ و صفحه هاي كاغذ سياه چال مي شوند/ پنجره اي باز مي كنم/ به ترانه هاي خدا/ و تمام شعرهاي نگفته ام را مي گريم/ با آفتاب/ ستاره/ دريا- بدرود مي كنم/ همه درهاي بسته را مي بندم/ و در سوگ خويش مي ميرم/ كه ديگر نه/ نشان از فروغ شعري/ ونه/ بامداد شاعري مي بينم. «سيد رضا باب المراد» شعر در سه قسمت اتفاق مي افتد: سطر اول شعر خط مشي شاعر را معرفي مي كند و شاعر به قدرت قلم اشاره مي كندو در سطر دوم اولين ضربه را مي زند سياه چال نمادي از محدوديت و در سه سطر بعدي شاعر مخاطب را به تحولي شگفت رهنمون مي شود و اشعار راستين را به ترانه هاي خدا تشبيه مي سازد و در سطر آخر قسمت اول ارجاعي بجا به سطر دوم دارد.قسمت دوم با سه نماد آفتاب به معناي روشني و حقيقت،ستاره: قهرمان، پيشوا،بخت و اقبال، و دريا نماد دور وبر شاعر آغاز مي شود. شاعر در ياس و نااميدي شديدي فرو مي رود و با تزويرهاي غير حقيقي بدرود مي كند.و در سطر زيباي بعدي در انزواي شديدتري فرو مي رود:همه درهاي بسته را مي بندم/ و در سوگ خويش مي ميرم/و در قسمت سوم و پايان بندي شگفتي مخاطب را فلج مي كند، شاعر با دو ايهام زيبا و بجاي فروغ و بامداد و تناسب شعر و شاعر ضربه ي نهايي را به مخاطب وارد مي كند. او لطافت شعر را با فروغ و بامداد را به عنوان مردي شاعرمعرفي مي كند.شعر در چهار چيز خلاصه مي شود:محدوديت- ياس- انزوا وهراس. شعر حكايت اهل قلم و نويسندگان و دردسرهاي تاريخي آنان مي باشد. كساني كه عمر خود را وقف شعر و فرهنگ مي كنند و در طول زندگي مشقات فراواني متحمل مي شوند و سپس سرخورده و منزوي در خلوت خويش مي ميرند.
تفکر و شعر (۵) : مايا آنجلو، در حسرت خواب
مايا آنجلو مارگرت آن جانسون (مايا آنجلو) شاعر و نويسنده آمريکائي در چهارم آوريل ۱۹۲۸ در سن لوئي در ولايت ميسوري چشم به جهان گشود. او يکي از معروفترين نويسندگان زن سياهپوست آمريکائي محسوب شده است. اثر شش جلدي او که به شرح حال خود اختصاص دارد، بيشترين شهرت نويسندگي را براي او به ارمغان آورد که مروري بر دوره کودکي و نوجواني اوست. نخستين جلد اين اثر شش جلدي موسوم به «ميدانم چرا مرغان قفس آواز ميخوانند» (۱۹۶۹)، از بيشترين معروفيت برخوردار است و به شرح حوادث زندگي او در ۱۷ سال نخستين زندگياش اختصاص دارد. اين اثر براي او شهرت جهاني به همراه داشت و به خاطر آن کانديداي جايزه ملي بهترين کتاب آمريکا شد. او در طول نويسندگي خود بيش از ۳۰ جايزه افتخاري را کسب کرد و در سال ۱۹۷۱ به خاطر کتاب شعر جديدش موسوم به «پيش از مرگ جرعهاي آب خنک ميخواهم»، موفق به اخذ جايزه پوليتزر گرديد. مايا آنجلو در پايان دهه ۱۹۵۰ عضو اتحاديه نويسندگان هارلم بود. او در اين دوره در جنبش حقوق شهروندان فعاليت ميکرد و يکي از هماهنگ کنندگان کنفرانسهاي دکتر مارتين لوتر کينگ بود. او از سال ۱۹۹۱ در دانشگاه ويک فارست در وينستون سيلم در کاروليناي شمالي تدريس ميکرد و مقام استادي مادام العمر اين دانشگاه در زمينه مطالعات تاريخ آمريکا را داراست. مايا آنجلو از سال ۱۹۹۰ به بعد به طور متوسط ساليانه ۸۰ سخنراني انجام داده است. در سال ۱۹۹۳ در مراسم آغاز رياست جمهوري بيل کلينتون با خواندن شعر «ضربان صبح» به ايراد سخنراني پرداخت. مايا آنجلو در سال ۱۹۹۵ رکورد جديدي را به خود اختصاص داد، زيرا آثار او به مدت دو سال متوالي در ليست پرفروشترين کتابهاي مجله نيويورک تايمز در زمينه ادبيات غير داستاني باقي مانده بود. شعر «ضربان صبح» بسيار تفکر برانگيز است. تصاوير زندهاي که شاعر در اين شعر موفق به خلق آنها شده است، در اوج زيبائي و غناي فلسفي است. او از صخرهاي سخن ميگويد که انسان را دعوت ميکند تا با ايستادن بر فراز آن به تماشاي کائنات نايل شود، اما ناتوان است از اين که سايهاي براي آسودن انسان در اختيار او بگذارد. بيترديد مايا آنجلو در اين شعر، که به مناسبت آغاز فعاليت يک زمامدار آمريکائي قرائت ميشد، و بخصوص در تمثيل صخره، جامعه آمريکا را از ديد فلسفي و انتقادي معرفي ميکرد. انتشار کتاب «ميدانم چرا مرغان قفس آواز ميخوانند» موجب شد که او به عنوان بنيانگذار سبکي نوين در نوشتن شرح حال شخصي شناخته شود و نخستين زن سياهپوست آمريکائي بود که به شکل علني در باره حوادث زندگي شخصي خود سخن ميگفت. او به عنوان مدافع حقوق سياهان و به ويژه حقوق زنان سياهپوست مقام برجستهاي ...
احمد امیری:خودباوريهاي بيجا ضربههاي مهلكي به پيكره شعر نو فارسي زده است
احمد اميري در گفتوگو با خبركزاري (ايسنا) بيان كرد: شاعران تنها نام پست مدرن را به روي شعرهاي خود كشيدهاند زيرا اين افراد به جاي اين كه به مولفه دروني اين مكتب برسند بيشتر چتر پست مدرن را به روي اشعار خود كشيده و آثاري مكانيكي را تحويل مخاطب ميدهند؛ اشعاري كه سروده نشده بلكه ساخته شدهاند. وي عنوان كرد: آيا من شاعر نبايد به شعور جامعهام احترام بگذارم؟ اين حقي است كه در حال حاضر بعضي از شاعران كم اطلاع كه تعدادشان هم كم نيست ضعف خود را در ارتباط برقرار كردن با مخا طب به گردن پست مدرن و يا خاص بودن مخاطبشان مياندازند. او تاكيد كرد: اين شاعران، كه آثار خود را قوي و مخاطبان را عاجز از درك اين آثار ارزشمند ميدانند و گمان ميكنند كه از عصر خود فراتر رفتهاند، نميانديشند كه شاعران بزرگ ما چون نيما و شاملو و اخوان و سهراب كه مدرنيته را وارد شعر ايران كردهاند در زمان خود شناخته شده و مخاطب آنها را پذيرفته است. آيا ساختارشكنتر از نيما در اين قرن ميشود يافت؟ افسوس كه خودباوريهاي بيجا تاكنون ضربههاي مهلكي بر پيكره شعر نو فارسي زده و بايد شاكر باشيم كه قدماي قدرتمند هستند كه از ادبيات فارسي دفاع كنند. اين شاعر با اشاره به اين نكته كه در حال حاضر ميتوان شاعر امروز را پست مدرن كه به هيچ وجه بلكه مدرنيزه قلمداد كرد، گفت: فروغ فرخزاد را ميتوان اولين شاعر فرامدرن ايران دانست ولي كمتر نامي از شاعران مورد نظر در اذهان مخاطبان جدي شعر مانده است. البته نبايد فراموش كرد بزرگاني هنوز بر اين آب و خاك مشغول پاسداري از ادبيات و شعر ايراني هستند. اميري افزود: بايد قبول داشته باشيم كه نسل جديد شعري ما جوان هستند اما افرادي هم هستند كه آن قدر جوگير شدهاند كه يك نقاشي و يا چينش چند كلمه را شعر پست مدرن مينامند و جوانان جوياي نام تنبل هم فكر ميكنند كه واقعاً اينها شعر هستند و شعور فرابشري براي دركشان لازم است. وي، با اعتقاد به اين مطلب كه هنر را نميتوان با مدرك دانشگاهي به دست آورد، اظهار كرد: هنرمند بايد ذاتاً هنر در وجودش شعلهور باشد وگرنه تعدادي را به اشتباه مياندازد كه شاعر است.
معرفی 25 فیلم + نقد آبگوشتی
معرفی 25 فیلم 1.فیلم salo ، اثر پازولینی2.فیلم دکامرون ، پازولینی3.فیلم ماما روما ، پازولینی4.فیلم مدئا ، پازولینی5.فیلم اودیپ شهریار ، پازولینی6.فیلم تئودور ها ،پازولینی7.قصه های کانتر بری ، پازولینی8.فیلم هزار و یک شب ، پازولینی 9.فیلم استاکر ، اثر آندری تارکوفسکی10.فیلم ایثار ، تارکوفسکی11.فیلم آینه ، تارکوفسکی12،فیلم نوستالوژیا ،تارکوفسکی 13.فیلم به پیانیست شلیک کن ، اثر تورفو14.فیلم 400 ضربه ، تورفو15. فیلم paket mony ، تورفو16.فیلم fanben hut ، تورفو17.فیلم گرین روم ، تورفو 18،فیلم در ستایش عشق ،اثر گدار19.فیلم از نفس افتاده ، گدار20.گذران زندگی ، گدار 21.فیلم drems (رویاها) ، اثر کروساوا22.فیلم سریه خونی ،کروساوا 23.فیلم جنگ دنیاها، اثر اسپیلبرگ24.فیلم color of mony ، اثر اسکورسیزی25.فیلم تعطیلی از دست رفته ، اثر بیلی وایلر و اما نظراتم به صورت خیلی خلاصه بیان می کنم در مورد کلیت فیلم ها 1.در مورد آثار پازولینی می تونم بگم یک مردک عوضی و فیلم نفهمی بیشتر نیست.میون همون فیلمای درپیتش فیلم ماما روما رو بیشتر پسندیدم .( 8 فیلم ازش دیدم که وقتم رو حسابی گرفت ) 2.بی شک تارکوفسکی رو می ستایم .(فیلم آینه رو بیشتر می پسندم) 3.تورفو نگاه زیباشناسی دارد در کار هایش .فیلم 400 ضربه اش خوب بود.4.از گدار خیلی تعریف شنیدم ، می گن 100 فیلم ساخته و بعضی ها معتقدن سینما به دو قسمت قبل و بعد از گدار تقسیم میشه ، من با این سه فیلمی که دیدم هر چند نمیشه زود قضاوت کرد اما می گم که اون دسته شاید خیلی غلو کردن از نظر من .5.کروساوا رو عشقه .6.فیلم بیلیارد باز یا همون فیلم color of mony ، اثر اسکورسیزی فیلم در خور توجهی بود با بازی قوی تام کروز.و چند فیلم دیگر :1.ژول و ژیم ، فرانسوا تورفو ( واقعا خوب بود)2.جامعه ، ژان لوک گدار3.amor4.برخورد نزدیک از نوع سوم
آموزش دفاع شخصی-نقاط حساس بدن
نقاط حساس بدن بدن انسان در کنار تمام شگفتی هایی که در خود دارد دارای نقاطی هست که با آوردن کمترین فشار یا ضربه به روی آن نقطه ضعفی برای انسان ها محسوب می شود ، نقاطی مانند مفاصل ، عضلات و . . . یکی از مهارت هایی که رزمی کاران باید با آن آشنایی کامل داشته باشند آگاه بودن از نقاط حساس بدن هست ، این امر بین ورزشکاران در هنرجویان نینجوتسو بیشتر به چشم می آید ، زیرا نینجاها بیشترین تلاششان این است که با ساده ترین ضربه به بهترین جای موجود بیشترین استفاده را ببرند ، پس باید به خوبی یا این نقاط در بدن آشنایی داشته باشند. برآمدگی بینی:این اصطلاح به منطقه میان ابرو و نقطه امتداد یافته تا سطح چشم اطلاق می شود و این نقطه فوق العاده اهمیت دارد. چرا که اگر ضربه ای محکم به آن اصابت کند ، می تواند از حرکت رو به جلوی شخص جلوگیری نماید. بالای گوش:ضربه به این قسمت باعث آسیب پذیری میشودو شخص را از حالت تعادل خارج می نماید. فک:ضربه به این قسمت باعث آسیب پذیری میشود و اگر شخص در حال دفاع نباشد امکان صدمه دیدن زیاد میباشد. قسمت زیر بینی: این قسمت در مشت زدن قسمت مهمی است و اگر به آن ضربه برخورد کند باعث جاری شدن اشک و اگر ضربه محکم وارد شود دچار پارگی مویرگ ها و خونریزی میشود. چانه: اصابت ضربه به این نقطه آسیب جدی را در پی خواهد داشت. آن چنان که بر اثر ضربه شدید ، کل بدن حریف به زمین می افتد. کشاله ران:حتی یک ضربه سبک به این قسمتنیز به طور خطرناکی موجب ناتوانی شخص خواهد شد.لذا هنرجو باید آمادگی حفاظت از این قسمت را در خود ایجاد کند. سیب آدم: برخورد ضربه به این نقطه ، شخص را از پا در می آورد. بدن، مکانیسم انعطاف پذیری را برای حفاظت از این نقطه به وجود می آورد ، بدین صورت که چانه به طور خودکار پایین می آید و آن را می پوشاند. بنابر این ضربه ای که به این نقطه پرتاب میگردد به احتمال زیاد به چانه برخورد خواهد کرد. استخوان ترقوه: این استخوان شکننده بوده و به آسانی شکسته میشود و هنرجو باید همواره دقت در مراقبت و حفاظت از آن را به ذهن بسپارد. اگر استخوان تر قوه شکسته شود ، شانه خم میشود. زیر بغل:عدم حفاظت از بغل ها می تواند منجر به شکست فرد در مسابقه شود. ضربه قوی در مسابقه شود. ضربه قوی به سمت بالا و زیر بغل باعث پارگی زردپی های شانه شده ، به طرز فجیعی موجب از جا در رفتن استخوان می شوذ. شبکه های اعصاب خورشیدی: این نقطه قسمتی از بدن می باشد که پس از دریافت ضربات متوالی امکان شکسته شدن وجود دارد، و در صورت شکستن دنده ها شکسته و به سمت قلب رفته و نتیجه آن مرگ می باشد. دنده های آزاد(قابل جا به جایی):دنده های آزادبهدنده های پایینی گفته می ...
شعر عاشقانه 2
خنده های تو . . . دل ضربه های فراموش شده ی من استمجبور نیستی بخندیمجبور نیستی دلم راهر بار از جا بکنیببین!خنده های تو مرا پرت می کند توی گرباد دوست داشتنمن از این گردباد می ترسمبی زحمت نخند!لبخند هم نزن!اصلا چرا زل زده ای به دلهره های من؟خنده های تو بذر شعر است...تو که شعرهای گره خورده به مرا نمی بینینمی خوانی!نمی دانی!لبخند هایت را توی دامنم می ریزی که چه!؟هر چه آتش است...از گور همین شعرهاستمن نمی خواهم از نو شاعر شوم. عاشقانه ، love ، زیرابی ، zirabi ، اس ام اس ، sms ، شعر ، sher ، اس ام اس عاشقانه ، جملات عاشقانه ، جالب ، خواندنی ، جالب و خواندنی ، مطالب ، مناسبت ، مطالب مناسبتی ، www.zirabi.blogfa.com ، www.zirabi.orq.ir، عشق ، معشوقه ، عاشقانه های شما ، عاشقانه ها ،شعر عاشقانه ، وبلاگ ، اس ام اس خرداد ، جک، متن عاشقانه ، داستان ، داستان عاشقانه ، داستان عاشقانه کوتاه
همسایه
من بودم و همسایه ی دیوار به دیوار یک عاشـق و دیـوانه و بیمار به دیوار تو آن طـــرفِ فاصــِــله ی آجری و من یک قاب که چسبیده ام انگار به دیوار وقتی که تو یک ضربه زدی وقت قرار استمن ضـربه و تو ضـربه و دیدار به دیوار پشت سر هم ضربه و موزیـک نوازیانگار که مـیـخـی زده نـجّـار به دیـوار هربار سرم شانه و آغوش تو را خواستمن تـکـیه زدم جای تو هـربار به دیوار انگشت تو رقاصه ی این محشر کبریمــن گوش به دیوار و تو گیتار به دیوارخوب است میان من و تو واسطه ای بودعاشق شدم و کردمـش اقرار به دیوار هرچـند که تو رفتی و دیوار ترک خوردمن ، گوشه ی دیوار و وفادار به دیوار ...ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــمــ نــ و ر ه ســ ا د ا ت نــ مــ ا ئـ ـی