شعر در مورد درخت
بازهم درختكاري
بازهم درختكاري<?xml:namespace prefix = o ns = "urn:schemas-microsoft-com:office:office" /> نهال من یک نهال سبز را کاشتم در قلب خاک ریختم در پای او قطره های آب پاک بوسه زد بر روی او آفتاب تابناک شد نهالم شاد شاد از نوازشهای باد سالیانی چون گذشت شد نهالم یک درخت یک درخت سایه دار سربلند واستوار به بهانه ي روزهاي درختكاري اين روزها صداي پاي بهار مي آيد. بسياري از كساني كه عشقي به طبيعت دارند، به فكر كاشتن نهال هستند. كارگران پرتلاش و زحمتكش شهرداري، با صبر و حوصله ي فراوان، به صلاحديد شهرداري منطقه شان ، در پاركها و كوچه ها و خيابانها گل ونهال مي كارند. سال گذشته درخت نارون جلوي خانه ي ما كه شاخ و برگهايش سالها از پشت ديوار ،توي حياط ما سرك مي كشيد، به موريانه مبتلا شد و با اره برقي مأموران شهرداري بريده شد و جايش خالي ماند. اوايل اسفند به جايش درخت كاج كاشتيم. درخت كوچولو كم كم داشت قد مي كشيد و بزرگ مي شد كه چند روز پيش دانش آموزان مدارس غيرانتفاعي اطراف خانه ي ما، يكي از آنها را از ريشه بيرون كشيدند. هرطور بود درخت را دوباره در خاك نشانديم و پايش خاك ريختيم اما بازهم اين كار تكرار شد زيرا اين بچه ها وقتي از مدرسه بيرون مي آيند، هنوز پرانرژي و آماده ي جنب و جوش و تحرك هستند. به آنها فقط درس داده شده است، درسهاي كتاب؛ اما شايد كسي به آنها درمورد ارزش درخت و نقشي كه در زندگي و سلامت ما انسانها ايفا مي كند،حرفي نزده باشد؛ نه والدين و نه مربيان. راستي بچه هاي ما در مدارس چه مي آموزند؟ آيا به آنها درس زندگي و متانت و ادب هم مي آموزند يا فقط درسهاي كلاسيك است و تكرار كسل كننده ي آنها و امتحان و نمره ي قبولي و ديگر هيچ؟ چرا پسران ما وقتي از مدرسه بيرون مي آيند مثل خروس جنگي به هم مي پرند و رفتارهاي خشن از خود بروز مي دهند ؟ چندسال پيش نزديك يكي از همين مدارس يك كيوسك تلفن عمومي كار گذاشتند. هر روز كه من از كنار كيوسك رد مي شدم مي ديدم كه يا شيشه هاي آن خرد شده يا گوشي تلفن كنده شده و يا رنگهاي كيوسك به طرز دلخراشي تراشيده و از ريخت افتاده است. هربارهم مأموران مخابرات با حوصله ي فراوان مي آمدند و آن را تعمير مي كردند. يك روز عصر وقتي خسته و گرسنه از مدرسه به خانه برمي گشتم، ديدم كه پسران دانش آموز به كيوسك حمله كرده اند و وحشيانه مشغول ضربه زدن به آن هستند. شيشه ها شكسته و ريخته بود و پسري در حاليكه نيشش تا بناگوش بازبود كيف به پشت به كيوسك آويزان شده بود و با تمام قوا به آن لگد مي زد و بقيه ي بچه ها هم تماشاچي بودند. زني از همسايه ها رسيد و زبان به اعتراض گشود. پسرك كيوسك را رها كرد، نيشش را بازكرد و شانه ها را بالا انداخت و با پوزخند به زن نگاه كرد ...
درخت نمدار
"نمدار" از گونههاي درختان جنگلهاي شمال كشور است كه از ارسباران در شمال غرب كشور تا مينودشت در شرق استان گلستان گسترده شده است. نمدار " "Tilia sppدرخت متوسط القامت جنگلهاي شمال ايران به ارتفاع حدود بيست متر و قطر حدود يك متر است. "اعظم وحيدي" كه در مورد خصوصيات اين درخت تحقيقاتي انجام داده است، مي گويد: نمدار در گرگان بين رباط گزلق و گرگان، زرين گل، تنگ راه و تنگ گل و در مازندران در قائم شهر، چالوس و و عباس آباد و نيز در استان گيلان وجود دارد. وي اضافه كرد: در مناطق معتدله شمالي ۴۵گونه نمدار وجود دارد كه فقط پنج گونه آن در اروپا وجود داشته و همچنين در شمال شرق و جنوب ايالات متحده تا مكزيكو، جنوب آسيا تا مركز چين و جنوب ژاپن انتشار دارد. به گزارش ايرنا نمدار در استانهاي شمالي به نامهاي نرمدار در نور و مازندران، كاوكهل در رودسر و رامسر، كپ، كف در رودسر، ديلمان و لاهيجان، پالادوپالاس در منجيل و در آستارا به گيو معروف است. دراين ارتباط دانشنامه گلستان از وجود اين درخت با نامهاي املاطور، پلد كاه، تيول، كلار، گدار، چر و زيرفون و ريزفون در كتب قديمي خبر داده است. از لحاظ گياهشناسي نمدار درختي با تاج بزرگ و گرد بوده و پوسته تنه آن صاف به رنگ خاكستري تيره است كه فرورفتگيهاي كوچك گردي مشابه جاي ساچمه روي آن ديده ميشود. برگهاي اين درخت ساده، متناوب و قلابي شكل با دو نيمه متقارن ونوك تيز است، از سوي ديگر نمدار همراه با برگچههاي فرعي باريك كه رنگ آن سبز مغزپستهاي است، جلوه خاصي دارد اين درخت مناطق شمالي كشور ريشه قوي و عميق داشته كه انشعابات زياد و كماني كه انتهاي آن به سمت پايين قوسي پيدا ميكند داشته و تاج گياه، خوش- فرم، كروي شكل و جالب است. پوست درختان مسن به رنگ خاكستري روشن است، گل نمدار كوچك، معطر و به رنگ كرم و زرد كم رنگ، ستارهاي شكل و ريز بوده كه داراي دنباله باريك و بلندي است. درهر گل آذين اين درخت پنج تا ۱۲گل وجود دارد كه در اواخر فصل بهار شكفته ميشوند و ميوه آن سفت شبيه به فندق كروي يا تخم مرغي به رنگ سبز يا خاكستري به اندازه نخود بوده كه در سطح خارجي آن چند برجستگي طولي مشاهده ميشود. ميوههاي نمدار در پاييز ميرسند ولي پس از خزان برگها نيز ممكن است در سرتاسر زمستان بر روي گياه باقي بمانند. گلهاي نمدار از نظر دارويي خاصيت ضدگرفتگي داشته و خواب آور است و در اضطراب وترس به خصوص درمان تپش قلب و اعصاب مفيد ميباشد. همچنين گفته ميشود مصرف اين گلها باعث كاهش آب ريزش بيني و تب و فشار خون ميگردد و علاوه بر آن قابض و معرق است و در موارد آسم و ميگرن و ناراحتيهاي ...
2 - مطالبی در مورد درخت گردو ( 2 )هرس و بیماری های درختان گردو
هرس و بیماری های درختان گردومبارزه با آفات و بیماریهای گردو به علت بزرگ بودن این درخت مشکل است زیرا سمپاشی تمام درخت به سختی انجام می شود. کاشت درختان پیوندی، استفاده از پایه های پا کوتاه، ترییت وهرس و انتخاب ارقامی که بطور جانبی محصول می دهند موجب کاهش اندازه درخت شده و بطور محسوسی سمپاشی و برداشت میوه را آسانتر می کند. تدابیر بهداشتی تاثیرزیادی در کنترل آفات و بیماریها دارد ولی اغلب این تدابیر فراموش می شوند. تدابیر بهداشتی شامل کاشت درختان سالم جلوگیری از انتقال آفات و بیماریها ا زطریق ادوات هرس وسایر وسایل کاشت ،هرس برگهاوشاخه های بیمار وسوزاندن آنها است.نهالها قبل از کاشت باید در نهالستان از نظر آفات و بیماریها بررسی شوند. آفات گردوlaspeiresia pomonela -۱ کرم گردو:کرم گردو (کارپوکاپس)پروانه ای است که لاروآن به اغلب میوه های دانه دار بطور اعم و به گردو بطور اخص حمله می کندوخسارت آنگاهی تا 30% محصول را نابود می سازد.پروانه این حشره در اواخر اردیبهشت و اواخر خرداد ظاهر می شود.ابتدا از محل گلگاه وارد میوه های در حال رشد شده و باعث ریزش آنها می شود. لارو نسل دوم در حدود مرداد ماه به رغم خشبی شدن پوست گردو از ناحیه دم میوه وارد می شود و با تغذیه از مغز گردو در گردو تکامل می یابد و مغز گردو را از بین می برد.مبارزه:برای تعین زمان سمپاشی از تله های فرمونی که در ادیبهشت ماه کار گذاشته می شوند می توان استفاده کرد .برای مبارزه با این آفات می توان از دیازینون یا کارباریل به غلظت 2 00 /0استفاده نمود.2-کرم میوه Paramyelois transitella بر خلاف کرم گردوکه فقط یک لارو در داخل میوه های آلوده وجود دارد در صورت حمله این آفت چندین لارودر داخل یک میوه مشاهده می شود. لارونسل اول و دوم در طول بهار و تا بستان به میوه ها خسارت دیده و مومیایی شده حمله می کند،ولی لارو نسل سوم از طریق پوست سبز ترک خورده خسارت زیادی به مـــــیوه ها وارد می کند.مبارزه : 1-حذف میوه های مومیایی شده 2-مبارزه با کرم گردو که زمینه را برای فعالیت این آفت فراهم می کند 3-مبارزه با بابلایت گردو4-برداشت سریع میوه ها پس از ترک برداشتن پوست سبز 5- تیمار میوه های با سموم گازی.http://baghbanbashi.blogsky.com/1389/12/29/post-12/
درخت سرو نماد ایرانی
اگر با تاريخ و فرهنگ كشور ها آشنا باشيم و يا دست كم به بعضي از پرچم ها نگاه كرده باشيم ديده ايم كه ملتها هر كدام نماد مخصوص به خود دارند مثلا يك كشور مثل لبنان درخت سدر و كشور ديگري با برگ درخت ديگري با يك حيوان نماد خود را مشخص نموده است . برخي كشورها هم هستند كه نماد خود را به پرچم نبرده اند ولي براي آنها محترم است از اين نظر تقريبا براي همه ملت ها ميتوان يك نماد ملي به حساب آورد كه از آن ميان برخي حيوان وبرخي ديگر گياه و جماد هستند.نماد ملي ايرانيان سرو است شايد در نگاره هاي تخت جمشيد بارها به اين نشان برخورد كرده ايد و علت آن را خواسته ايد و يا اينكه اين نام در ادبيات ايراني و فرهنگ ديني مورد توجه بوده است براي شما جالب توجه بوده است. آيا تاكنون از خود پرسيده ايد كه چرا سرو؟ و يا اين سرو چه ويژگي دارد كه با ملت ايران همخوان بوده است؟واقعيت اين است كه در ميان تمام جهانيان ايراني ها با ذوق و سليقه ي ويژ ه اي اين نماد را انتخاب كرده و الحق كه بهترين انتخاب را داشته اند . درخت سرو زيباترين خوش قامت ترين درخت است كه بار هم نميدهد و از تعلق آزاد است از اين رو آن را نماد آزادگي هم خوانده اند اين عنوان در ادبيات فارسي مورد استفاده است. اين درخت همچنين هميشه سبز است و هيچگاه خزان ندارد و نشان ميدهد كه ايراني هميشه خرم و شاد است . سرو در كنار ويژگي هاي ديگرش مقاومت خوبي در برابر خشكسالي دارد ولي مهمتر از آن اين كه در برابر توفانها سخت مقاومت مي كند . سخت ترين توفان درختان ديگر را مي شكند اما سرو تا روي زمين خم ميشود اما هرگز كمرش نمي شكند . اين امر براي ايرانياني كه در برابر يورش اقوام مهاجم تسليم شده ولي ماهيت خود را رها نكرده اندمثال خوبي است. از اينها گذشته دير پايي و عمر دراز سرو و مقاومت آن در برابر آفات هم مهم است .معروف است كه زردشت دو درخت سرو كاشت كه يكي در فريومد و ديگري در كاشمر بود سرو كاشمر را متوكل عباسي از سر بغض بريد و به خواهش زردشتيان توجه نكرد . او. ميخواست از تنه آن كاخي در بغداد براي خود بسازد ولي پيش از آن، فرشته مرگ زود تر از درخت به بغداد رسيد و متوكل را به جهنم برد . امروزه اما درخت سرو هزار ساله اي در ابركوه پابر جاست كه مورد عنايت اهالي است و در ميراث فرهنگي نيز ثبت شده است.در فرهنگ ايران باستان هم سرو نشان اهورا مزدا و نيلوفر نماد آناهيتا است بنا براين كاشت درخت مقدس است و داير كردن پرديس (فردوس) مقدس بوده است البته آن نخلي هم كه امروزه در بخشهاي مركزي ايران به هنگام عزاي امام حسين بلند مي كنند شكلي ار سرو است كه سخن در اطراف آن فراوان است و جاي تحقيق دارد. ايرانيان همه ساله در روز خور با خداي ...
درخت بی میوه
درخت بی میوه گاهی وقتها در زندگی اتفاقاتی میافتد که در آدم تغییران ناخواسته و گاه عجیبی ایجاد میکند، حالا میخواهد این تغییر کوچک باشد یا بزرگ. مدتی پیش یکی از این اتفاقات برای من افتاد. در یک مهمانی شبانه که با دوستان جمع شده بودیم، مسعود آخرین دفتر شعر گروس عبدالمکیان ـ حفره ها ـ را در آورد و شروع به خواندن کرد. جو مجلس جای طعنه نداشت، و حدیث طعنهها هم بس تکراری بود، وگرنه بار دیگر به خاطر سلیقهی شعریش به سخره میگرفتمش. مهمانی تمام شد. وقتی رسیدم خانه و کیفم را باز کردم با تعجب دیدم که کتاب شعر در کیف من است! اینکه از کجا یا چطور وارد کیف من شده بود را هیچ وقت نفهمیدم. کتاب را درآوردم و تورقی کردم و گذاشتم کنار کتاب شعرهای دیگر بالای تختم تا هر از گاهی نگاهی به آن بیندازم. شاید بیش از هر چیز احوال آن روزهای من مرا کمکم به آن کتاب و اشعارش نزدیک کرد. زیاد نگذشت که به یکباره تمامی تصوراتم از شعر سپید تغییر کرد و خودم را در حال لذت بردن از این دست شعر دیدم. به نظر میرسید راهی برای ارتباط با این نوع شعر گشوده شده است. البته شگفتی ادامه پیدا کرد و هفته پیش برای اولین بار برای خرید دو دفتر شعر سپید (که یکیشان دفتری از گروس بود) دست به جیب شدم. *** میگویند شاعری در مورد شعر سپید گفته است درخت شعر سپید یک میوه داشت و آن را هم شاملو خورد! با این حساب نباید دیگر میوهای بر این درخت مانده باشد. این البته تجلیل اغراقآمیز یک شاعر است، از یک شاعر دیگر. اگر این تجلیل را ملاک بگیریم شاملو باید شاعر شگفتانگیزی باشد. بارها تلاش کردم شاملو بخوانم و هر بار شکست خوردم. با هیچ کس و هیچ متنی آنقدر که با شاملو مماشات و تسامح به خرج دادم، به خرج ندادهام. هربار به خود نهیب زدم که مشکل از من است و باید تلاشی کرد برای فهم این شاعر که اکثریتی بر بزرگیش اصرار دارند. اما نشد که نشد. دست آخر او را کناری گذاشتم. این البته تا حدی به مخالفت بنیادی من با شعر سپید، و تا حدی نیز به خود شعرهای او باز میگردد. چیزی که باعث میشود که گروس برخلاف بیشتر نمونه های شعر سپید مطلوب من باشد، فهمپذیری آن است، و البته ظرافت نظر او که اول شرط شاعریست. اما وقتی شاملو میخوانی، از ابتدا به آخر شعر میرسی و حتی گاهی نمیتوانی بگویی شعر سیاسی بود یا عاشقانه! از او بدتر کسی مثل یدالله رویایی است. احساس میکنی دادائیستی شعر گفته است. *** (اوایل که مینوشتم خیلی سریع مطلبم جمع و جور میشد، اما جدیداً متنهایم با تلاشی که بر اختصار میکنم طولانی و طولانیتر میشود). غرض این بود که اینها مقدمهای باشند برای آنچه اکنون میخواهم بگویم. کسانی که متنهای قدیمیتر من را خوانده ...
هرس درخت زیتون- قسمت آخر
هرس درخت زیتون- قسمت آخر برای کاشت نهال زیتون باید دقت نمود چالهای با قطر تقریبی 50 - 40 سانتیمتر و به ارتفاع کمی بالاتر از بن ریشه ایجاد کرد. نهال را به همراه قیمی از چوب با ارتفاع برابر یا کمی بیشتر از آن داخل چاله قرار داده و خاک نرم بر روی آن دو میریزیم. البته باید از چند نقطه نهال را با بستی به قیم بست. این بستها نباید خیلی محکم باشند که نهال را تحت فشار قرار دهند. بلکه باید کاملاً آزاد باشند. دور تا دور نهال را با قطر حدود 1 متر یا بیشتر حوضی درست میکنیم. تا موقع آبیاری، آب را برای مدتی در حوض نگهدارد. شاخههای ضعیف زیر ارتفاع 50 سانتیمتر درخت را حذف میکنیم. تغییر فرم درختاه زیتون چند تنه به یک تنه روش تبدیل و تغییر فرم اشکال چند تنه، به سن و مرحله رشد درخت بستگی دارد. اگر درختان هنوز جوان هستند و رشد زیادی نکردهاند (کمتر از 2 تا 3 سال سن) به هنگامی که هرس برای اولین بار انجام میشود بایستی یکی از بلندترین و قویترین تنهها را انتخاب و بقیه حذف شوند. پس از انتخاب، تنه اصلی محکم به قیم بسته و تا زمانی که درخت بتواند روی پای خود بایستد، باز نگردد. اگر رشد نهال مناسب باشد هرس فرم دهی به روشی که قبلاً اشاره گردید بر روی آنها اعمال خواهد شد. اما اگر درختان مورد نظر، مسن باشند، برای جلوگیری از کاهش شدید محصول برای اولین بار نباید هرس شدیدی بر روی درخت انجام شود. برای تغییر شکل درخت به صورت زیر عمل میکنیم: اول انتخاب قویترین و راستترین تنه است که از روی آن در ارتفاع 60 سانتیمتری تا یک متری شاخههای اصلی خارج شده باشند. سپس شاخههای نزدیک به تنه انتخاب شده حذف میگردند تا رقابت بین آنها برای نور و فضا متوقف گردد. (همینطور تمامی شاخههایی از دیگر تنه ها که ممکن است با تنه اصلی و انتخابی رقابت کنند هرس میشوند) تا آسیبی به آن نرسانند. بعد از مدتی بسیار کوتاه تنه اصلی در بین سایر تنهها شاخص خواهد شد. تمامی شاخههای قوی پایین تنه انتخابی در کوتاهترین زمان ممکن بایستی حذف شوند. پس از سه تا چهار سال متوالی هرس تغییر شکل، بنا به رشد و نمو درخت و شرایط محیطی، درختانی یک تنه بدست ِمیآیند. در طی این مراحل تمامی شاخهها و تنههایی که مانع از متعادل شدن تنه انتخابی و اصلی درخت میشوند بایستی حذف شوند البته در قطع این شاخهها باید دقت کامل به عمل آید زیرا این شاخهها در واقع شاخههایی میوهزا هستند که محصول تولید میکنند و درآمد اصلی باغدار را تأمین مینمایند. هرس میوهدهی در طول دوره بلوغ و جوانی که درختان از نسبت برگ به چوب بیشتری برخوردارند هرس باید طوری انجام شود که باعث نفوذ بیشتر نور به داخل ...
شعر امروز:برگ سبزی تحفه ی......
چقدر خسته از این بادهای پاییزم/شبیه برگ درختان ز غصه لبریزمشبیه برگ درختان که رویشان زرد است/تمام ترسم از این بادهای نامرد استچه بیشکیب وزیدند و های و هو کردند/برای برگ درختان غم آرزو کردندتمام مردم اطراف من چو باد شدند/مرا ز شاخه بچیدند و شادِ شاد شدندجدا شدم ز درختان رها شدم در باد/شدم زبند غم عشق شاخه ها آزادصدای له شدنم زیر پای عابر ها/صدای خش خش من لذت مسافرهامن از جسارت این باد ها نترسیدم/من از حماقت این عابران نرنجیدمبه روی زرد رفیقان خود نخندیدم/بگو به من، به کدامین گناه خشکیدم؟؟؟دلم خوش است که روزی بهار می آیدصدای هلهله صد هزار می آیددوباره شاخ درختان پر از جوانه شود/و برگ خشک درختان پر از نشانه شوداگرچه خشک و نهیفم،وگرچه من زردم/اگرچه در کف این بادهای ولگردمبرای برگ درخت انار دل تنگم/ برای مردن با افتخار می جنگممنی که سبز ترین زردفصل پاییزم/دگر ز غرش این بادها نمیریزمپ.ن:میدونم خیلی نقص داره ولی به بزرگی خودتون ببخشید