شعر در مورد اخلاص
شعر در مورد نماز
صد قصر در بهشت بنا میکند نمازشولای نور بر تن ما میکند نماز ما را غریق مهر خدا می کند نمازبا بانگ پر صلابت قد قامت الصلوه ما را به کوی عشق صدا می کند نمازدلهای خوگرفته به مرداب شرک را سرچشمه خلوص و رضا می کند نمازهر صبحدم به روی خداباوران خاک درهای رحمت است که وا می کند نمازکن تکیه بر نماز که در شط حادثات ایمن تو را ز موجب بلا می کند نمازبنگر به پیر عشق که بر تخت احتضار وقت سفر چگونه ادا می کند نمازآکنده از طنین عبور فرشته هاست آنجا که بال نافله وا می کند نمازاز بندهای وسوسه، طاووس روح را در آسمان نور رها می کند نمازمردان راه راز جفا و وفای دوست پیمانه نوش خوف و رجا می کند نماز با زانوی ادب چو نشینی گه سلام بر تو سلام عشق و صفا می کند نمازمقبول حق چو گشت نمازت، برای تو صد قصر در بهشت بنا می کند نماز شعر از همایون علیدوستی
مقاله ای با موضوع "اخلاص در قرآن"
اخلاص در قرآن مفهوم اخلاص «اخلاص» به معناي خالص كردن، پاك گردانيدن و سالم گشتن از آميختگي است (1) و در اصطلاح و فرهنگ اسلامي به دو معنا آمده است؛ يكي به مفهوم پاك كردن نيت از غير خدا و انجام عمل براي خدا،(2) يعني غير خدا را هنگام عمل درنظر نداشتن و خالص ساختن خويشتن از بندگي غير خدا، اخلاص به اين معنا ضد رياست است. دوم، مراد از آن امر اعتقادي است، يعني اينكه بنده، خداي خويش را از صفاتي كه شايسته مقام خداوندي نيست، خالص و منزه بداند.(3) هرچند واژه اخلاص در قرآن به كار نرفته، ولي مشتقات آن 31بار در قرآن آمده است كه با صراحت موضوع اخلاص را مطرح مي كند. از اين موارد برخي واژگان مانند: مخلصين به فتح و كسر لازم آمده است، و گاهي اين دو واژه را به يك معني گرفته اند و تفاوتي ميان آن قائل نشده اند، و گاهي قائل به تفاوت شده اند و گفته شده مخلصين به كسر لام به كساني مي گويند كه درحال خودسازي و خالص نمودن دين از ناخالصي هستند، ولي مخلصين به فتح لام در عرف قرآن به كساني مي گويند كه از ابتداي آفرينش به دليل صفاي باطن، ادراكات درست، سلامت روان و قلب هاي سليم داراي ويژگي اخلاصند و آنچه ديگران با جهاد و مبارزه با نفس به دست مي آورند آنان همان را بلكه بالاتر از آن را از ابتدا با عنايت حق تعالي دارا بوده اند.(4) و برخي آيات به صورت ضمني به بحث اخلاص پرداخته اند. در اين نوع آيات با تأكيد بر انحصار عبادت در خداوند، روي نهادن به سوي حق و دل بريدن از غير او و انجام اعمال براي طلب رضايت الهي، منتهي به اخلاص مي گردد. و در برخي از آيات با نفي شرك و ريا به موضوع اخلاص اشاره شده است. از آنجايي كه شرك و ريا، انجام عمل براي غير خداست و اخلاص انجام عمل فقط براي خداست، اين دو با يكديگر جمع نمي شوند. رابطه اخلاص با ريا ريا ضد اخلاص است و از هر دري كه ريا و شرك وارد شود، اخلاص از در ديگر خارج مي شود. از آنجا كه منشأ اخلاص و ريا، نيت است، در مقايسه با عمل از اهميت خاصي برخوردار است؛ چنان كه امام صادق(ع) مي فرمايد: «نيت افضل از عمل است، اصلاً نيت همان عمل است.»(5) نيت انسان از اعتقادات او برمي خيزد و به عمل او شكل مي دهد. در فرهنگ اسلامي، نيت يك نوع شاكله، يعني مقيدكننده و شكل دهنده است گاهي به خود عمل و گاهي برتر از عمل شناخته مي شود. (6) از اين رو گرچه عمل صالح به ظاهر عبادت تلقي مي شود، اما چون نيت آن غيرالهي و ناخالص است، هيچ گونه پاداشي بر آن مترتب نمي گردد. اينكه ريا در انفاق و در هركار ديگري مقابل اخلاص قرار مي گيرد، از آن روست كه انجام آن به معناي شرك به خدا است؛ به بيان ديگر رياكاري نشانه اين است كه رياكار ايمان واقعي به خداوند ندارد و به ...
در مورد موبایل
ترفندهای موبایل : تشخيص باتری اصل: قبل از هر چیز حتی به هولگرام نقره ای هم اعتماد نکنید. شکل دو دست معروف نوکیا حتما باید روهی هولگرام باشد به زاویه قرار گیری آرم نوکیا توجه کنيد با چرخاندن باتری به سمت چپ ، پایین، راست و بالا،به ترتیب یک ، دو ، سه ، چهار نقطه در اطراف نوکیا ببینید اما مطمئن ترین راه وارد کردن کد 20 رقمی باتری در قسمت ويژه ای ازسایت نوکیا است برای پیدا کردن این کد،قسمت روی هولگرام را پاک کنيد. IRAN-IRAN صرفه جويی و بالا بردن عمر باتري: غیر از خرید باتری اصل،نحوه استفاده از آن هم در بازده و عمر باتری موثر است این نکته ها می تواند راهنمای خوبی باشد تنها زمانی باتری را شارژ کنيد که به طور کامل تخلیه شده باشد زمان معمول برای شارژ بین چهل وپنج دقیقه تا یک ساعت است قطع زود هنگام یا طولانی شدن مدت شارژ به باتری شما آسیب میزند اگر از امکاناتی مانند بلوتوث استفاده نمي کنيد آن را خاموش کنيد در مکان هایی مانند کوهستان که گوشی آنتن نمیدهد آن را خاموش کنيد، چون برای پیدا کردن شبکه ، انرژی زیاد مصرف می کند نشانه های خرابی باتری: خاموش شدن خود به خود گوشی هنگ کردن گوشی به هم ریختن تنظيم ساعت و تاریخ گوشی تخلیه سریع باتری IRAN-IRAN کدهای گوشی نوکیا : #06#* این کد شماره سریال گوشی را نمایش میدهد. رمز کار در عددهای هفتم و هشتم این شماره است . به عنوان مثال (350145/10/185893) شماره 10 ، معرف گوشی اصل ساخته فنلاند است. شماره 20 ، نشانگر ساخته شدن گوشی در کشور آلمان است وشماره 80 نیز برای گوشهای ساخت کشور مجارستان است. #92702689#* این کد، اطلاعات جالبی در مورد آخرین وضعيت گوشی به شما میدهد. از جمله سریال نامبر گوشی،تاریخ ساخت، تاریخ آخرین تعمیرات و .. اما پس مشاهده نتایج مزبور باید زحمت بکشيد و برای خروج از آن گوشی را خاموش روشن کنيد. #746025625#* این کد، وضعیت سرعت سیم کارت گوشی را نشان میدهد. حالت sim clock soop allowed به این معنی است که گوشی شما می تواند با کمترین مصرف باتری در حالت استند بای قرار گرید #7370#* اگر قصد فرمت کردن گوشی را دارید این کد به کارتان می آید. با وارد کردن این کد درایو C گوشی فرمت شده وتمامی برنامه ها و فایل های موجود روی آن از بین میرود. بعد از وارد کردن این کد از شما تقاضای وارد کردن security میشود که در حالت عادی 12345 است. #شماره*21** با دادن این کد و شماره مورد نظر در هر حالتی کار دایورت کردن گوشی انجام میشود *#2820# این کد هم به درد کسانی می خورد که نیاز به آدرس بلوتوث شان دارند. این آدرس به صورت xx..xxbuletooth device و با عدد و حرف 12 رقمی نشان داده میشود. IRAN-IRAN گوشی سامسونگ: #06#* معرف سریال گوشی ...
بررسي زهد و ريا در اشعار حافظ
مقدمه : زهد راستين يعني روشي كه جهت پيشگيري از وابستگي و اسارت به امور مادي در نتيجه بازماندن از تكامل روحي پرداختن به ماديات تحت اراده انسان درآيد زاهد از شخصيتهاي منفي و دوستداشتني شعر حافظ است. حافظ در برابر اين چهره منفي يك چهره مثبت در ديوان خود ارائه داده و آن رند است. درباره زاهد اين نكته را بايد گفت كه عيب او در پارسايياش نيست. حافظ هم پارسايي را دوست دارد، بلكه عيب او در پارسا نمايي اوست. با احترام و اظهار ارادت كامل به پارسايان واقعي كه وجودشان منبع نعمت و بركت و نعمت انفاس پاكشان سبب نزول رحمت متأسفانه به علت وجود عنصر ريا در عدهاي كه ملبس به لباس زهد يا تصوف بودند يان واژهها، زهد، زاهد و صوفي ... مفهوم حقيقي خود را از دست داد[1]. زهد : زهد در لغت يعني روي گردانيدن از چيزي، پارسايي و ترك دنيا و اعراض از دنيا، زهد خلاف رغبت است از مقاماتي است كه سالك بايد آن را طي كند، زيرا در تصوف بايد از رنگ تعلق آزاد بود و به خاطر وصول به حق از جهان و هرچه در او هست گذشت حذيقه، از رسول خدا اين حديث را نقل ميكند كه فرموده: كسي كه دنيا را بر آخرت رحجان مينهد خدايش به سه چيز مبتلا گرداند: اندوهي كه هرگز دلش را رها نكند و فقري كه هرگز روي بينيازي نبيند و حرصي كه هرگز ميسر نشود. ابوسليمان داراني ميگويد: زهد ترك چيزي است كه تو را از خداي تعالي باز دارد. ابونصر سراج طوسي درباره زهد ميفرمايد: زهد مقامي است شريف و اساس احوال نيكو و پايگاههاي بلند است نخستين گام كساني است كه آهنگ حق دارند و از غير او بريدهاند و به خدا توكل كردهاند و شادمانياش از اوست پس هر كه در زهد استوار نباشد كارش درست و به سامان نتواند بود چه دوستي دنيا پايه و اساس هر خطايي است. (رجائي، بخارايي، 1364، 31) زهد نتيجه حكمت و منتج علم و هدي است. زهد نتيجه حكمت از آن جهت است كه حكيم كسي را گويند كه بناي كارها را اساس محكم نهد و شك نيست كه زاهد به جهت اعراض از دنياي فاني و رغبت در آخرت باقي بناي كار خود بر قاعده محكم نهاده است. (سجادي، 1380، 448-449) زهدي كه به معني كنارهگيري از خلق و اشتغال به اعمال ظاهري شرع با رعونت و بيعشق و حال باشد از نظر صوفيه مطلوب نيست و آن را نشانه ظاهرپرستي و بيخبري از حقيقت ميدانند. تنفر صوفيه متوجه زهد حقيقي نيست، بلكه معطوف به آنهاست كه زهد را دكاني براي خويش ساخته و به آزار صوفيان و تحريك مردم به مخالفت با آنان برخاسته بودند. زهد راستين يعني روشي از زندگي كه در آن جهت پيشگيري از وابستگي دنيايي و بازمانده و از تكامل روحي و معنوي پرداختن به ماديات تحت اراده اراده انسان درآيد. ريا : خودنمايي، تظاهر به اعمال ...
همه چيز در مورد تسبيح
تسبيح ها و آدم هااين روز ها دست خيلي ها تسبيح مي بينيم. بعضي ها با آن ذكر مي گويندو بعضي ها فقط دست مي گيرند.جلوي مغازه هاي تسبيح فروشي كه مي ايستي،گيج مي شوي. تسبيح ها هم براي خود عالمي دارندانواع و اقسام تسبيح هاصد دانه تسبيح دسته به دستهيك سري شان از لحاظ شكل و شمايل با هم فرق مي كنند. يك سري هم دانه هايشان بيشتر، و پرمايه ترند. دانة بعضي ها را قالب مي گيرند، بعضي ها را مي تراشند. يك وقت دانه هاي خرما و باقي چيزها را به بند مي كشند، گاهي هم سنگ. مرجان و ستارة دريايي تراش خورده را هم اگر در بند تسبيح شيوخ ديديد تعجب نكنيد. اين فكر هم به مخيل تان نيايد كه همه شان ساخت وطن يا حداكثر كشورهاي هم مسلك خودمان است. از آلماني اش پيدا مي شود تا هندوستاني و افغاني. البته حالا نوع چيني اش بازار تمام عالم حتي مكه و مدينه را تسخير كرده(!) تخيل و سليقة آدم ها، به اندازة راه هاي رسيدن به خدا، تسبيح هاي مختلفي طراحي كرده و ساخته كه آشنايي با آن ها خالي از لطف نيستتعداد دانه هاتسبيح هزاردانهما بيشتر صدتايي اش را مي شناسيم. ولي جورهاي ديگري هم دارد.تسبيح اصليتسبيح اصيل، همين است. تنها همان سي و سه دانه اي را كه ابتدا براي گفتن ذكر سبحان الله به كار مي رفته دارد. جنس دانه هايش هم اغلب از گِل اماكن متبركه و كروي است. مختصر و مفيد.تسبيح هاي فعلياين يكي را زياد ديده ايد. صد دانه ياقوت كه در سه دسته، با نظم و ترتيب، كنار هم به بند كشيده شده اند. سه قسمت سي و سه تايي و دو عدسك كه آن ها را از هم تفكيك مي كنند.تسبيح ذكرهر كس از اين ها دست مي گرفت، نشانة زهد و تقوايش بود؛ يا لااقل ادعاي آن را داشت. چون نفس آدم بند مي آمد تا يكي يكي دانه هايش را رد كند. شوخي كه نيست، هزار دانه دارد.چهاريكه۲۵ دانه اي است. بيشتر براي تفنن دست مي گيرند تا ذكر! جنس دانه هايش از چوب يا كائوچو است. دانه هايي كه درشت تر از دانة ساير تسبيح هاستانواع دانه هاتسبيح تربتمقدس ترين نوع تسبيح كه از تربت امام حسين(ع) برداشته و ساخته مي شود. طبيعتا انحصاري هم هست و فقط در كربلا توليد مي شود. تسبيح هاي تربت، عطر خاصي دارند كه با عطر همة خاك ها فرق مي كند. كافي است يك بار تسبيح يا مهر تربت را توي دستتان بگيريد، كمي آن را بدميد و بعد بلافاصله بويش را استشمام كنيد. اگرچه تسبيح هاي ارزان قيمتي هستند كه حدود سيصد تومان بيشتر قيمت ندارند اما ثواب ذكر گفتن و حتي همراه داشتنش از هر تسبيح ديگري بيشتر استجوينيك جايي نزديك مشهد امام رضا(ع) هست كه به اش مي گويند جوين. كار خيلي از مردم جوين، تسبيح سازي است. اگر رنگ تسبيح، قرمز اناري بود و توي نور شفاف بود، همان جوين مرغوب است كه به عليمرادي معروف ...
باز هم چند شعر زیبا در باره امام رضا(ع)
ضامن آهو افسانه شعبان نژادکاش من یک بچه آهو می شدممی دویدم روز و شب در دشتهاتوی کوه و دشت و صحرا روز و شبمی دویدم تا که می دیدم تو را کاش روزی می نشستی پیش من می کشیدی دست خود را بر سرمشاد می کردی مرا با خنده اتدوست بودی با من و با خواهرمچونکه روزی مادر م می گفت تو دوست با یک بچه آهو بوده ایخوش به حال بچه آهویی که تو توی صحرا ضامن او بوده ایپس بیا من بچه آهو می شوم بچه آهویی که تنها مانده استبچه آهویی که تنها و غریبدر میان دشت و صحرا مانده استروز و شب در انتظارم پس بیادوست شو با من مرا هم ناز کنبند غم را از دو پای کوچکمبا دو دست مهربانت باز کن سید سعید هاشمیصحن حرم از نسیم پر بوداز پرپر یا کریم پر بودخورشید دوباره بوسه می زدبر چهره مهربان گنبدگنبد پر از آفاتاب می شدآهسته غم من آب می شدرفتم طرف ضریح او بازتا پر شوم از هوای پروازاطراف ضریح گریه ها بوددلهای شکسته و دعا بوددلها همه زیر بارش اشکمانند کبوتری رها بودعطر گل یاس در دل من عطر صلوات در فضا بود کوچه های خراسان قیصر امین پورچشمه های خروشان تو را می شناسندموجهای پریشان تو را می شناسندپرسش تشنگی را تو آبی، جوابیریگهای بیابان تو را می شناسندنام تو رخصت رویش است و طراوتزین سبب برگ و باران تو را می شناسنداز نشابور بر موجی از «لا» گذشتیای که امواج طوفان تو را می شناسنداینک ای خوب فصل غریبی سر آمدچون تمام غریبان تو را می شناسندکاش من هم عبور تو را دیده بودمکوچه های خراسان تو را می شناسند حرم دوباره یک غروب دلنشین دوباره یک صدا،صدای سبزدوباره می پرد کبوتریبه دور گنبد حرمدوباره چشمهای من پر از نگاه کاشی و ستاره می شودکنار حوضدوباره ذهن من پر از صدای بالهای یک فرشته می شودنگاه کن!من آن کبوترمبه دور گنبد طلایی اشچه عاشقانه می پرم موسیقی غریبی حمید هنرجوروی این گنبد طلا و قشنگ خانه ای دارم از شکوفه و نورخانه پاک و روشنی دارمزیر باران دانه های بلورزیر این گنبد طلایی هستصحن مردی که ضامن آهوستآه، گوش تمام مردم شهرپر موسیقی غریبی اوستدوست من! بگو که تا حالاچند دفعه به مشهد آمده ای؟اشکی از چشم خسته ریخته ای؟بوسه ای بر ضریح او زده ای؟تا بیایی دوباره می شنویعطر پاک گلاب، از هر سومی چکد قطره اشکی از چشمتباز با یاد ضامن آهودر هوا بوی بال پیچیدهدر زمین، عطر غنچه های دعاشهر مشهد همیشه لبریز استاز صمیمیت امام رضاروز و شب، کار من فقط این است:حرف او، با پرنده ها گفتنپر زدن در نگاه گنبد نورزیر لب یا رضا رضا گفتن بالهایم پر از نوازش اوستچون شب و روز بر سر حرممراستی خوش به حال من، آریبچه ها، من کبوتر حرمم ... بوی زیارت مهری ماهوتی دور سقاخانه می گردد نسیم ...
نگاهی کوتاه به اشعار مولوی
چون موضوع این نوشتار تحقیق در مورد شعر است، پیش از ورود به اصل بحث بیان مقدّمه ای ضروری به نظر می رسد. شعر از انواع هنر است که دو دیدگاه کلّی در مورد آن وجود دارد و ما باید برای روشن شدن زمینه بررسی، ابتدا دیدگاه خود را مشخص کنیم . 1. هنر برای هنر : از این منظر آنچه مورد توجّه است خود هنر است، بدون آنکه هدفی برای هنر در نظر گرفته شود. به شعر و به طور کلی هنر پرداخته می شود چون زیباست، بدون در نظر داشتن هر گونه بار علمی، فرهنگی یا تربیتی. بنابراین شعر فقط برای مشاعره، پرکردن اوقات فراغت یا تکمیل لذّت نشستن کنارنهری روان یا پری چهری خوش زبان، مطلوب دانسته می شود. سؤال از این منظر این است که، آیا محدود کردن شعر و هنر به این دید بسته، جفا به اندیشه و زحمات هنرمندان و شعرا نیست؟ آیا این پاس داشتن هنر و فرهنگ است، یا فروبردن آن در کنج لاابالی گری؟ 2. ابزار دانستن هنر : این نظریّه هنر را در کنار سایر ابزار، در خدمت آرمان و هدفی می داند و از آن برای رساندن خود ویا جامعه به هدف مطلوب خود استفاده می کند، چه این اهداف سیاسی باشند یا ایدیولوژیک یا دینی. در جوامعی مثل جامعه ما که وسیله انتقال فرهنگ از دیرباز غالبا شنیداری بوده است، ارباب تفکر و صاحبان اندیشه های مختلف، نظرات خود را در قالب شعر در جامعه رواج می داده اند که بسیاری وجود شعر به صورت ضرب المثل در میان توده مردم، گواه این مدّعاست. ( ر.ک. امثال و حکم دهخدا ) علوم روز به زبان شعر مطرح می گردید، مثل اشعار فلسفی و منطقی مرحوم حاج ملّا هادی سبزواری و اشعار فراوان در مورد ادبیّات عرب مثل الفیّه ابن مالک و سروده های بسیار زیادی که به صورت هنرمندانه ای حکمت های موجود در کتاب خدا را بیان می کند و به صورتی عامه پسند، فرهنگ دینی را در میان مردم منتشر می سازد، تا برسد به انتقال فرهنگ حماسی بومی و مذهبی، مثل کاری که فردوسی انجام داد و آرام آرام منتهی به فراگیر شدن شعر حماسی و مذهبی در بیان واقعه شورانگیز کربلا گردید. پس هنر شعری یکی از عوامل مهم فرهنگ ساز در جامعه است. بدون تردید " دین " دیگر عنصر فرهنگ ساز در جامعه است و با در نظر گرفتن سابقه تاریخی آن، این دو ( هنر و دین ) شروع به تعامل با یکدیگر کردند که نتیجه آن شکل گرفتن "شعر دینی" است. شعر دینی شعری است که می خواهد مفاهیم دینی را در قالبی زیبا و هنرمندانه به جامعه عرضه کند. واکنون ما وارث کوشش آن هنرمندان هستیم . شعری که برای تحقیق انتخاب کرده ایم از اشعار مولوی است و ابتدا با توجّه به مقدّمه چند سؤال طرح می کنیم. آنچه مولوی سروده چه نسبتی با معارف ناب دینی دارد؟ آیا می توان ادّعا کرد که تمام سروده های او منطبق ...
دکلمه هایی از شهدا+شعر درباره شهید+متن زیبا در مورد شهید و شهادت (جدید و زیبا)
عاشق يک لحظه نگاهت داستان های واقعی وتاثیر گذار مسائل جنسی(مخصوص متأهل ها) مخصوص دانلود صلواتی شهدا ودفاع مقدس شهید سید مرتضی آوینی 1)الهی اگر جز سوختگان را به ضیافت عنداللهی نمیخوانی، ما را بسوز آنچنان که هیچکس را آنگونه نسوخته باشی.2)شهادت پایان نیست، آغاز است، تولدی دیگر است در جهانی فراتر از آنکه عقل زمینی به ساحت قدس آن راه یابد. تولد ستارهای است که پرتو نورش عرصه زمان را در مینوردد و زمین را به نور ربالارباب اشراق میبخشد. 3)شهادت قلبی است که خون حیات را در شریانهای سپاه حق میدواند و آن را زنده نگه میدارد.4)شهادت، جانمایه انقلاب اسلامی است و قوام و حیات نهضت ما در خون شهید است. 5)شهید منتظر مرگ نمیماند، این اوست که مرگ را برمیگزیند. شهید پیش از آنکه مرگ ناخواسته به سراغ او بیاید، به اختیار خویش میمیرد و لذت زیستن را نیز هم او می یابد نه آن کس که دغدغه مرگ حتی آنی به خود او وانمیگذاردش و خود را به ریسمان پوسیده غفلت میآمیزد. مسائل جنسی(مخصوص متأهل ها) 6)شهادت مزد خوبان است. روی شانه ی غیرت یاد جبهه ها مانده ستمرگمان اگر دیدید پرچمی رها مانده سترفته اند اما نه! کوله بارشان باقی ستبر زمین نمی ماند ، شانه های ما مانده ست آیا وقت آن نرسیده که پیله های مادی را بشکافیم و به سوی او پرواز کنیم ؟ ای شهدا برخیزید گویی این جا همه چیز تمام شده است و انگار نسل جهاد دیده دیروز،به خط پایان رسیده است.اگر سراغمان نیایید و کلامی و حرفی بر زبان نیاورید ما هم کم کم باورمان می شود که همه چیز تمام شده است.باورمان می شود که دیگر رد پایی از شما پیش رویمان نیست ،باورمان می شود که ما هم دیگر باید مد،پرستیژ،آنگارد محاسن ،تیپ اداری و خلاصه همه چیزمان مثل آدم شود !!! اگر شما حرفی نزنید باورمان خواهد شد که امام جلوی چشمانمان جرعه جرعه جام زهر را نوشید و رفت و همگی گفتیم ،الحمد لله جنگ خانمان سوز تمام شد!!! ای شهدا که جوانمردی فقط در ذائقه ی شما بود،لحظاتی از خلوت بهشت فارغ شوید،زخم ترکش ها را فراموش کنید و از ما دلجویی کنید.بعد از شما لباس خاکیمان را از تن درآوردند اجازه نداریم مثل آن روز ها بگوییم "التماس دعا" !!! به ما آموختند که چگونه بخوانیم و بنویسیم !!! ای شهدا،دنیای بی شما و بی امام سخت است ! ای خوش انصاف ها ، اینجا دیگر با خاموشی بلدوزرهای جهادگران ،سنگر و خاکریزی که صداقت و درستی را بنا کند یافت نمی شود.اینجا فانوس ها خاموش است.خیانت به رفیق قاموس و جاویدان و رسیدن به جاه و مقام به بهای خاموشی عزت نفس است . ای شهدا اینجا دیگر از عروج خبری نیست و همه از برای "فنا"دست و پا می زنند . دست ...
اخلاص در قرآن
اخلاص در قرآن مجید صفدری مفهوم اخلاص «اخلاص» به معنای خالص کردن، پاک گردانیدن و سالم گشتن از آمیختگی است (1) و در اصطلاح و فرهنگ اسلامی به دو معنا آمده است؛ یکی به مفهوم پاک کردن نیت از غیر خدا و انجام عمل برای خدا،(2) یعنی غیر خدا را هنگام عمل درنظر نداشتن و خالص ساختن خویشتن از بندگی غیر خدا، اخلاص به این معنا ضد ریاست است. دوم، مراد از آن امر اعتقادی است، یعنی اینکه بنده، خدای خویش را از صفاتی که شایسته مقام خداوندی نیست، خالص و منزه بداند.(3) هرچند واژه اخلاص در قرآن به کار نرفته، ولی مشتقات آن 31بار در قرآن آمده است که با صراحت موضوع اخلاص را مطرح می کند. از این موارد برخی واژگان مانند: مخلصین به فتح و کسر لازم آمده است، و گاهی این دو واژه را به یک معنی گرفته اند و تفاوتی میان آن قائل نشده اند، و گاهی قائل به تفاوت شده اند و گفته شده مخلصین به کسر لام به کسانی می گویند که درحال خودسازی و خالص نمودن دین از ناخالصی هستند، ولی مخلصین به فتح لام در عرف قرآن به کسانی می گویند که از ابتدای آفرینش به دلیل صفای باطن، ادراکات درست، سلامت روان و قلب های سلیم دارای ویژگی اخلاصند و آنچه دیگران با جهاد و مبارزه با نفس به دست می آورند آنان همان را بلکه بالاتر از آن را از ابتدا با عنایت حق تعالی دارا بوده اند.(4) و برخی آیات به صورت ضمنی به بحث اخلاص پرداخته اند. در این نوع آیات با تأکید بر انحصار عبادت در خداوند، روی نهادن به سوی حق و دل بریدن از غیر او و انجام اعمال برای طلب رضایت الهی، منتهی به اخلاص می گردد. و در برخی از آیات با نفی شرک و ریا به موضوع اخلاص اشاره شده است. از آنجایی که شرک و ریا، انجام عمل برای غیر خداست و اخلاص انجام عمل فقط برای خداست، این دو با یکدیگر جمع نمی شوند. رابطه اخلاص با ریا ریا ضد اخلاص است و از هر دری که ریا و شرک وارد شود، اخلاص از در دیگر خارج می شود. از آنجا که منشأ اخلاص و ریا، نیت است، در مقایسه با عمل از اهمیت خاصی برخوردار است؛ چنان که امام صادق(ع) می فرماید: «نیت افضل از عمل است، اصلاً نیت همان عمل است.»(5) نیت انسان از اعتقادات او برمی خیزد و به عمل او شکل می دهد. در فرهنگ اسلامی، نیت یک نوع شاکله، یعنی مقیدکننده و شکل دهنده است گاهی به خود عمل و گاهی برتر از عمل شناخته می شود. (6) از این رو گرچه عمل صالح به ظاهر عبادت تلقی می شود، اما چون نیت آن غیرالهی و ناخالص است، هیچ گونه پاداشی بر آن مترتب نمی گردد. اینکه ریا در انفاق و در هرکار دیگری مقابل اخلاص قرار می گیرد، از آن روست که انجام آن به معنای شرک به خدا است؛ به بیان دیگر ریاکاری نشانه این است که ریاکار ایمان واقعی به خداوند ندارد و به توجه ...