شعر تشکر
تشکر
سلام دوستان... از تک تک شما ممنونم که به اینجا رونق دادین... اصلا تصور نمیکردم این همه شعر دوست تو کلاس داشته باشیم...!!! خیلی خیلی خیلی ممنون...!!! بازم منتظر شعرای قشنگتون هستیم...
تقدیر و تشکر از انجمن محترم آریاییان
این واژه ی زیبای سخن بیش ز قند است نظر به اینکه انجمن محترم تخصصی آریاییان اولین انجمنی است که اشعار این وبسایت را با لینک و ذکر منبع درج نموده است بدینوسیله از این انجمن محترم تقدیر و تشکر بعمل می آید و جا دارد که با قطعه ئی از کاربران عزیز و محترم انجمن تخصصی آریاییان تشکر نمایم باشد که این انجمن محترم سرمشقی گردد برای سایرین و حریم شعرا و نویسندگان را محترم بدارند این انجمن از مهر و هنر پا برجاست گر صد چو منی رو به وی آرند رواست نامش چو بیاید دلم آباد شود زیرا که در آن حرمت و مهر است و وفاست تقدیم با تشکر به انجمن تخصصی محترم و کاربران عزیز آریاییان لازم به ذکر است که نام انجمن تخصصی محترم آریاییان با افتخار در لینک دوستان اسمان شعر و غزل قرار گرفت همچنین از سایت تفریحی اموزشی پی سی دیتا تشکر میشود که اشعار این وبسایت را با ذکر نام شاعر درج می نمایند کاربران و دوستان عزیز توجه بفرمایید اکثر افرادی که در گوگل شعر تقدیر و تشکر را سرچ میکنند این صفحه نشان داده میشود بایستی خدمتتان عرض کنم در همین وبلاگ اگر بر روی هفته اول تیرماه ۱۳۹۰ کلیک نمایید غزلی بداهه در مورد تقدیر و تشکر سروده ام که مشتمل بر چهار بیت است مطلع آن غزل چنین است ای که بر درد دلم لطف تو تسکین آمد
شعر...... و واقعیت های تلخ (زبان تشکر از مادر)
وقتش رسیده ... وقتش رسیده حال و هوایم عوض شود با ساره پشت پنجره، جایم عوض شود هی کار دست من بدهد چشم های تو هی توبه بشکنم و خدایم عوض شود با بیت های سر زده از سمت ِ ناگهان حس می کنم که قافیه هایم عوض شود جای تمام گریه ، غزل های ناگــــــزیر با قاه قاه ِ خنده ی بی غم عوض شود سهراب ِ شعرهای من از دست می رود حتی اگر عقیده ی رستم عوض شود قدری کلافه ام و هوس کرده ام که باز در بیت های بعد ، ردیفم عوض شود حـوّای جا گرفته در این فکر رنج ِ تلخ انگــار هیچ وقـت به آدم نـمی رسد تن داده ام به این که بسوزم در آتشت حالا بهشت هم به جهنم نمی رسد با این ردیف و قافیه بهتر نمی شوم ! وقتش رسیده حال و هوایم عوض شود*********واقعیت های تلخ (زبان تشکر از مادر) وقتی که تو 1 ساله بودی، اون (مادرت) بهت غذا میداد و تو رو تر و خشک می کرد … ... تو هم با گریه کردن در تمام شب از اون تشکر می کردی! وقتی که تو 2 ساله بودی، اون بهت یاد داد تا چه جوری راه بری.تو هم این طوری ازش تشکر می کردی، که وقتی صدات می زد، فرار می کردی! وقتی که 3 ساله بودی، اون با عشق، تمام غذایت را آماده می کرد.تو هم با ریختن ظرف غذات کف اتاق، ازش تشکر می کردی! وقتی 4 ساله بودی، اون برات مداد رنگی خرید.تو هم، با رنگ کردن میز اتاق نهار خوری، ازش تشکر می کردی! وقتی که 5 ساله بودی، اون لباس شیک به تنت کرد تا به مهد کودک بری.تو هم، با انداختن (به عمد) خودت تو گل، ازش تشکر کردی! وقتی که 6 ساله بودی، اون تو رو تا مدرسه ات همراهی می کرد.تو هم، با فریاد زدن: من نمی خوام برم! ازش تشکر می کردی …! وقتی که 7 ساله بودی، اون برات یک توپ فوتبال خرید.تو هم، با شکستن پنجره همسایه کناری، ازش تشکر کردی!!! وقتی که 8 ساله بودی، اون برات بستنی خرید.تو هم، با چکوندن (بستنی) به تمام لباست، ازش تشکر کردی! وقتی که 9 ساله بودی، اون هزینه کلاس پیانوی تو رو پرداخت.تو هم، بدون زحمت دادن به خودت برای یاد گیری پیانو، ازش تشکر کردی! وقتی که 10 ساله بودی، اون تمام روز رو رانندگی کرد تا تو رو از تمرین فوتبال به کلاس ژیمناستیک و از اونجا به جشن تولد دوستات، ببره….تو هم با بیرون پریدن از ماشین، بدون اینکه حتی پشت سرت رو هم نگاه کنی ازش تشکر کردی! وقتی که 11 ساله بودی، اون تو و دوستت رو برای دیدن فیلم به سینما برد.تو هم، ازش تشکر کردی: ازش خواستی که در یه ردیف دیگه بشینه وقتی که 12 ساله بودی، اون دلسوزانه تو رو از تماشای بعضی برنامه های تلوزیونی بر حذر داشت.تو هم، ازش تشکر کردی: صبر کردی تا از خونه بیرون بره و بعد … وقتی که 13 ساله بودی، اون بهت پیشنهاد داد که موهاتو اصلاح کنی.تو ...
تشکر و چند نکته
سلام و عرض ادب واقعا نمیدونم چطور از لطف شما دوستان تشکر کنم هم من و هم خانومی رو خیلی شرمنده کردین چه اونایی که کامنت گذاشتن چه اونایی که ایمیل زدن و چه اونایی که زنگ زدن و چه اونایی که پیامک زدن و چه اونایی که حضوری ما رو مورد لطف قرار دادن از همتون ممنونیم شرمنده اگه نتونستیم جواب برخی از دوستان رو بدیم و یا پاسخگوی احساسات قشنگشون باشیم در هر صورت حرف اول و اخرم بعد از تشکر اینه که واسمون دعا کنید واسه سه نفرمون چند تا نکته رو توی این پست میگم و ایشالا دوباره وبلاگ به حال و هوای شعر و ادبیات نزدیک میشه ۱- دوستانی که مطلبی کتابی توصیه ای پندی اندرزی حدیثی روایتی و هر چیزی که به درد این ایام ما ( من و یاس و امانتیمون ) بخوره - دارند با کمایل میل پذیرا هستیم به هر نحو ممکنه ( ایمیل - پست - پیک - حضوری - اس ام اسی - تلفنی و . . . ) ۲- بعضی از دوستان پیشنهاد دادن که یاس هم از زبون خودش خاطره ی اون روز قشنگ رو بنویسه که البته تا اینجا تلاشهای من برای راضی کردنش جواب نداده اما مطمئن هستم اگه بنویسه از اینی که من نوشتم قشنگتر میشه ۳- بعضی از دوستان نظر بصورت خصوصی گذاشتن که بنده جسارت نکردم عمومیش کنم تا همه بخونن اما اگه مشکلی ندارن بگن که عمومیش کنم ۴- برخی از دوستان جهت اطلاع رسانی اجازه خواستن - البته چون خودم اینجا گذاشتم یعنی خبر رسانی ایرادی نداره اما خواهش میکنم به هرکی گفتین ازش بخواهید برامون دعا کنه ۵- یادتون نره بیشتر از همیشه محتاج دعای خیرتون هستیم یا علی
تشکر از سایت شعر نو
از حدود یک سال پیش که شروع به انتشار اشعار استاد مسعود نوروزی راهی در سایت شعر نو کردم و نیز ثبت آنها از لحاظ حق مولف و...فکر نمی کردم که این قدر کار توسعه پیدا کند. دلیل کار من این بود که خود استاد نسبت به نظم در انتشار اشعارش بی تفاوت است، گویا این که می گویند شاعران بی نظمند حرفی بی راه نیست،اما چطور است که استاد در کارهای پژوهشی و سخنرانی و برگزاری کلاس نظم را قبول دارند ولی در شعر بی نظم می شوند؟ این انتقاد همیشگی من به او بود و او گاهی با شوخی و لبخندی از کنار بحث در می رفت یعنی که حساس نشو!ولش! و گاهی با سکوت و نگاهی خسته جوابم را می داد یعنی با این همه کاری که روی سرم ریخته من دیگر بیش از این کشش ندارم و دیگر برای این موارد نمی توانم وقت زیادی بگذارم. شاید دلم سوخت، نه برای استاد که او دلسوز کم ندارد، بلکه برای این اشعار بی زبانی که باید جمع و جور شوند اما شاعرشان نسبت به آنها بی تفاوت است.اشعاری که خاطره های خوب ترین و پاکترین ایام زندگی مان را یادآوری می کردند.اشعاری که ما را به شور و اشک وا می داشتند.اشعاری که در محرم هایمان با آن سینه زدیم.اشعاری که در فاطمیه با آن اشک ریختیم.اشعاری که نمک هیات های مذهبی و ورد زبان مداحان هیات هایمان بود.ما هم در این شعر ها سهم و حقی داشتیم.باید که نسبت به آنها بی تفاوت نمی بودیم حتی اگر شاعرشان حواسش به آنها نباشد. هر چند اشعار استاد مسعود نوروزی راهی شناخته و ثبت شده و امضادار است و سبک منحصر به فرد ایشان در بیان و پردازش سبب می شود شعری که توسط ایشان سروده شده حتی اگر اسم وی پای آن شعر نباشد ، به راحتی شناخته شود و هرچند در محافل ادبی هم استاد و شعرهایش شناخته شده است اما این دلیل نمی شود که اشعار استاد را بدون ذکر نام وی این سو و آن سو پراکنده ببینیم. به استاد می گفتم:شعرهایت را جمع می کنم. او با طنز خاص خودش می گفت: آقای محمد زاده! مگر تو محمد گل اندامی؟ و منظورش همان محمد گل اندامی است که اشعار پراکنده حافظ را از این سو و آن سو جمع کرد و اگر او نبود شاید دیوان حافظی که اکنون داریم در دسترس ما نبود. نمی دانم این چه طنز عجیبی است که شاعر شعر خودش را نداشته باشد و نسبت به نگهداری آن سهل انگاری کند و بعد از مدت ها شعر او توسط دیگری به دست خودش برسد و او خوشحال شود! کسی نیست به استاد بگوید: چرا خودت شعر خودت را نگهداری نمی کنی؟(چون شاعر است و شاعر بی نظم؟) از اتفاقات شیرینی که در دوران حضور اشعار استاد در سایت شعر نو اتفاق افتاد این بود که افرادی از نقاط مختلف ایران تماس می گرفتند و پیام می گذاشتند که ما فیلم فلان سخنرانی از استاد را ،فایل صوتی ...
پیام تشکر
به نام خدا "همه از خداییم و به سوی او باز می گردیم" تشکر و قدردانی با نهایت احترام و رعایت ادب و با عرض سپاس، بدین وسیله مراتب قدردانی و تشکر خود را از یکایک شما سروران، دوستان، آشنایان، همشهریان و بستگان ارجمندی که در مراسم تشییع، تدفین، مجالس ترحیم و یادبود پدرمان شرکت نموده و با ابراز همدردی و تسلیت و نثار تاج گل موجب تسلی خاطرمان شدید صمیمانه تقدیر و سپاسگزاری مینماییم. از این که به علت تألمات روحی، توفیق تشکر شایسته از شما عزیزان میسر نشد، قلباً پوزش میطلبیم. امیدواریم خداوند بزرگ عنایت فرماید تا بتوانیم لطف و زحمات یکایک عزیزان را در مراسم شادی و زیارتی جبران نماییم. با تشکر و سپاس از طرف خانواده مرحوم حاج حجت صفری
من تشکر می کنم
«تشنج کلمات» در فرهنگسرای رازی نقد می شود خبرگزاری پانا: مجموعه غزلیات «صالح سجادی» با عنوان «تشنج کلمات» در فرهنگسرای رازی نقد و بررسی می شود. سجادی عزیزی آرام – مسوول کانون ادبی زمستان با اعلام این خبر به خبرنگار فرهنگی وهنری پانا گفت: نشست نقد و بررسی مجموعه غزلیات «صالح سجادی» در ادامه سلسله نشست های کانون ادبی زمستان روز شنبه 26 دی آخرین شنبه این ماه در فرهنگسرای رازی برگزار می شود. عزیزی آرام افزود: یوسف علی میرشکاک، بهروز یاسمی و سعید بیابانکی به عنوان منتقدان ثابت کانون ادبی زمستان و علیرضا راهب مازندرانی و امیر نجات شجاعی نیز به عنوان منتقدین مهمان به همراه صاحب اثر در این نشست حضور دارند. صالح سجادی- شاعر- به پانا گفت: مجموعه شعر «تشنج کلمات» شامل 42 غزل است که در 6 بخش تدوین شده این تقسیم بندی بر اساس ساختار و مضامین صورت گرفته است.به گفته سجادی، این مجموعه شامل غزل های مذهبی، حماسی، عاشقانه و غزل هایی است که در ساختار آن اندیشده شده است؛ شکل ذهنی آن با غزل های متداول متفاوت است. «صالح سجادی» متولد 1355 تبریز و دانش آموخته دانشگاه علامه طباطبایی در تهران است؛ وی از سال 1374 به صورت جدی به فعالیت در عرصه ادبیات و شعر پرداخته است یادآور می شود، نشست نقد و بررسی مجموعه غزلیات «صالح سجادی» روز شنبه 26 دی ماه ساعت 16 در فرهنگسرای رازی واقع در میدان قزوین برگزار می شود. انتهای پیام/ ۱ – سلام 2 – از بابت دير بروز شدن عذر مي خواهم گرفتاريهاي بي امان باعث شده اند تا همين بروز شدنهاي دير به دير هم به جبر لطف وتقاضاي دوستان وترس از فراموش شدن وفراموش كردن صورت پذيرد البته در دنيايي كه فراموشي به نوعي درمان براي دردها تبديل شده است به هرحال حهان شعر جهان پارادوكس هاست ۳ - ...در جهت رفع هر گونه سو تفاهم وجلوگیری از سو استفاده ی عده ای که متاسفانه گویا هنوز دست از سر شعر وادبیات این سرزمین برنداشته اند بنا به توصیه ی سینا حشمدار چند سطر اول این پاراگراف حذف می شود شاید دوستان راحتتر بتوانند کل مطلب را بخوانند وقضاوت کنند این همه بحث فنی اینجا مطرح شد ه نمی دانم چرا همه ی اینها را رها کرده وچسبیده بودید به این چند سطر بالایی که آی نمی دونم به مقام عظما وترنج قبای بعضی ها بر خورد مهم نیست این چند سطر را حذف می کنم شاید دوستان کمی آرامتر شدند وکمی هم بحث فنی ضمیمه ی فحش هایشان کردند در ضمن کامنتهایی هم که فحش به دیگران داده شده بود حذف شدند ...وشروع كردند به نقد شعر من چون حال وحوصله ي اين را نداشتم كه يكي يكي به وبلاگ دوستان رفته وتوضيحات خودم را بنويسم صبر كردم تا همه آنها ماموريت شان را ...