شعر برای شروع سخنرانی
اشعار برای شروع سخنرانی
مخزن الاسرار نظامی بسم الله الرحمن الرحیم/ هست کلید در گنج حکیم فاتحۀ فکرت و ختم سخن / نام خدای است بر او ختم کن پیش وجود همه آیندگان / بیش بقای همه پایندگان سابقه سالار جهان قِدم/ مُرسله پیوند گلوی قلم خسرو و شیرین نظامی به نام آنکه هستی نام ازو یافت / فلک جنبش، زمین آرام ازو یافت خدایی کافرینش در سجودش / گواهی مطلق آمد بر وجودش جواهر بخش فکرت های باریک / به روز آرندۀ شب های تاریک غم و شادی نگار و بیم و اُمّید / شب و روز آفرین و ماه و خورشید لیلی و مجنون نظامی ای نام تو بهترین سر آغاز / بی نام تو نامه کی کنم باز ای یاد تو مونس روانم / جز نام تو نیست بر زبانم ای هیچ خطی نگشته ز اوّل / بی حجت نام تو مسجّل ای هست کن اساس هستی / کوته ز درت دراز دستی ای هفت عروس نه عماری / بر درگه تو به پرده داری ای هر چه رمیده وآرمیده / در کن فیکون، تو آفریده ای محرم عالم تحیّر/ عالم ز تو هم تهیّ و هم پر از ظلمت خود رهاییم ده / با نور خود آشناییم ده هفت پیکر نظامی ای جهان دیده بودِ خویش از تو / هیچ بودی نبوده پیش از تو در بدایت، بدایتِ همه چیز/ در نهایت، نهایتِ همه چیز ای برآرندۀ سپهر بلند / انجم افروز و انجمن پیوند آفرینندۀ خزانۀ جود / مبدع و آفریدگار وجود شرفنامه نظامی خدایا جهان پادشاهی تو راست/ زما خدمت آید خدایی تو راست پناه بلندی و پستی تویی / همه نیستند آنچه هستی تویی همه آفریدست بالا و پست / تویی آفرینندۀ هر چه هست تویی برترین دانش آموز پاک / ز دانش قلم رانده بر لوح خاک خرد را تو روشن بصر کرده ای / چراغ هدایت تو بر کرده ای نبود آفرینش تو بودی خدای / نباشد همی هم تو باشی به جای اقبالنامه نظامی خرد هر کجا گنجی آرد پدید/ز نام خدا سازد آن را کلید رهایی ده بستگان سخن/توانا کن ناتوانانِ کُن نهان وآشکارا درون و برون/خرد را به درگاه او رهنمون به حکم آشکارا به حکمت نهفت/ستاینده حیران ازو، وقت گفت شاهنامه فردوسی به نام خداوند جان و خرد / کزین برتر اندیشه بر نگذرد خداوند نام و خداوند جای / خداوند روزی ده رهنمای خداوند کیهان و گردون سپهر / فروزندۀ ماه و ناهید ومهر ز نام و نشان و گمان برتر است / نگارندۀ بر شده گوهر است به بینندگان آفریننده را / نبینی مرجان دو بیننده را نیابد بدو نیز اندیشه راه / که او برتر از نام و از جایگاه سخن هر چه زین گوهران بگذرد / نیابد بدو راه جان و خرد بوستان سعدی به نام خداوند جان آفرین / حکیم سخن در زبان آفرین خداوند بخشندۀ دستگیر/ کریم خطا بخش پوزش پذیر عزیزی که هر کز درش سر بتافت/ به هر در که شد، هیچ عزت نیافت سر پادشاهان گردنفراز / به درگاه او بر زمین نیاز غزلیات سعدی اول دفتر به نام ایزد دانا / صانع پروردگار ...
آغاز با نام خدا در اشعار فارسی
مخزن الاسرار نظامی بسم الله الرحمن الرحیم هست کلید در گنج حکیم فاتحۀ فکرت و ختم سخن نام خدای است بر او ختم کن پیش وجود همه آیندگان بیش بقای همه پایندگان سابقه سالار جهان قِدم مُرسله پیوند گلوی قلم خسرو و شیرین نظامی به نام آنکه هستی نام ازو یافت فلک جنبش، زمین آرام ازو یافت خدایی کافرینش در سجودش گواهی مطلق آمد بر وجودش جواهر بخش فکرتهای باریک به روز آرندۀ شبهای تاریک غم و شادی نگار و بیم و اُمّید شب و روز آفرین و ماه و خورشید لیلی و مجنون نظامی ای نام تو بهترین سر آغاز بی نام تو نامه کی کنم باز ای یاد تو مونس روانم جز نام تو نیست بر زبانم ای هیچ خطی نگشته ز اوّل بی حجت نام تو مسجّل ای هست کن اساس هستی کوته ز درت دراز دستی ای هفت عروس نه عماری بر درگه تو به پرده داری ای هر چه رمیده وآرمیده در کن فیکون، تو آفریده ای محرم عالم تحیّر عالم ز تو هم تهیّ و هم پر از ظلمت خود رهاییم ده با نور خود آشناییم ده هفت پیکر نظامی ای جهان دیده بودِ خویش از تو هیچ بودی نبوده پیش از تو در بدایت، بدایتِ همه چیز در نهایت، نهایتِ همه چیز ای برآرندۀ سپهر بلند انجم افروز و انجمن پیوند آفرینندۀ خزانۀ جود مبدع و آفریدگار وجود شرفنامه نظامی خدایا جهان پادشاهی تو راست زما خدمت آید خدایی تو راست پناه بلندی و پستی تویی همه نیستند آنچه هستی تویی همه آفریدست بالا و پست تویی آفرینندۀ هر چه هست تویی برترین دانش آموز پاک ز دانش قلم رانده بر لوح خاک خرد را تو روشن بصر کرده ای چراغ هدایت تو بر کرده ای نبود آفرینش تو بودی خدای نباشد همی هم تو باشی به جای اقبالنامه نظامی خرد هر کجا گنجی آرد پدید ز نام خدا سازد آن را کلید رهایی ده بستگان سخن توانا کن ناتوانانِ کُن نهان وآشکارا درون و برون خرد را به درگاه او رهنمون به حکم آشکارا به حکمت نهفت ستاینده حیران ازو، وقت گفت شاهنامه فردوسی به نام خداوند جان و خرد کزین برتر اندیشه بر نگذرد خداوند نام و خداوند جای خداوند روزی ده رهنمای خداوند کیهان و گردون سپهر فروزندۀ ماه و ناهید ومهر ز نام و نشان و گمان برتر است نگارندۀ بر شده گوهر است به بینندگان آفریننده را نبینی مرجان دو بیننده را نیابد بدو نیز اندیشه راه که او برتر از نام و از جایگاه سخن هر چه زین گوهران بگذرد نیابد بدو راه جان و خرد بوستان سعدی به نام خداوند جان آفرین حکیم سخن در زبان آفرین خداوند بخشندۀ دستگیر کریم خطا بخش پوزش پذیر عزیزی که هر کز درش سر بتافت به هر در که شد، هیچ عزت نیافت سر پادشاهان گردنفراز به درگاه او بر زمین نیاز غزلیات سعدی اول دفتر به نام ایزد دانا صانع پروردگار حیّ توانا اکبر و اعظم، خدای عالم و آدم صورت خوب آفرید ...
اشعار زیبای فارسی برای شروع سخنرانی
مخزن الاسرار نظامی بسم الله الرحمن الرحیم هست کلید در گنج حکیم فاتحۀ فکرت و ختم سخن نام خدای است بر او ختم کن پیش وجود همه آیندگان بیش بقای همه پایندگان سابقه سالار جهان قِدم مُرسله پیوند گلوی قلم خسرو و شیرین نظامی به نام آنکه هستی نام ازو یافت فلک جنبش، زمین آرام ازو یافت خدایی کافرینش در سجودش گواهی مطلق آمد بر وجودش جواهر بخش فکرتهای باریک به روز آرندۀ شبهای تاریک غم و شادی نگار و بیم و اُمّید شب و روز آفرین و ماه و خورشید لیلی و مجنون نظامی ای نام تو بهترین سر آغاز بی نام تو نامه کی کنم باز ای یاد تو مونس روانم جز نام تو نیست بر زبانم ای هیچ خطی نگشته ز اوّل بی حجت نام تو مسجّل ای هست کن اساس هستی کوته ز درت دراز دستی ای هفت عروس نه عماری بر درگه تو به پرده داری ای هر چه رمیده وآرمیده در کن فیکون، تو آفریده ای محرم عالم تحیّر عالم ز تو هم تهیّ و هم پر از ظلمت خود رهاییم ده با نور خود آشناییم ده هفت پیکر نظامی ای جهان دیده بودِ خویش از تو هیچ بودی نبوده پیش از تو در بدایت، بدایتِ همه چیز در نهایت، نهایتِ همه چیز ای برآرندۀ سپهر بلند انجم افروز و انجمن پیوند آفرینندۀ خزانۀ جود مبدع و آفریدگار وجود شرفنامه نظامی خدایا جهان پادشاهی تو راست زما خدمت آید خدایی تو راست پناه بلندی و پستی تویی همه نیستند آنچه هستی تویی همه آفریدست بالا و پست تویی آفرینندۀ هر چه هست تویی برترین دانش آموز پاک ز دانش قلم رانده بر لوح خاک خرد را تو روشن بصر کرده ای چراغ هدایت تو بر کرده ای نبود آفرینش تو بودی خدای نباشد همی هم تو باشی به جای اقبالنامه نظامی خرد هر کجا گنجی آرد پدید ز نام خدا سازد آن را کلید رهایی ده بستگان سخن توانا کن ناتوانانِ کُن نهان وآشکارا درون و برون خرد را به درگاه او رهنمون به حکم آشکارا به حکمت نهفت ستاینده حیران ازو، وقت گفت شاهنامه فردوسی به نام خداوند جان و خرد کزین برتر اندیشه بر نگذرد خداوند نام و خداوند جای خداوند روزی ده رهنمای خداوند کیهان و گردون سپهر فروزندۀ ماه و ناهید ومهر ز نام و نشان و گمان برتر است نگارندۀ بر شده گوهر است به بینندگان آفریننده را نبینی مرجان دو بیننده را نیابد بدو نیز اندیشه راه که او برتر از نام و از جایگاه سخن هر چه زین گوهران بگذرد نیابد بدو راه جان و خرد بوستان سعدی به نام خداوند جان آفرین حکیم سخن در زبان آفرین خداوند بخشندۀ دستگیر کریم خطا بخش پوزش پذیر عزیزی که هر کز درش سر بتافت به هر در که شد، هیچ عزت نیافت سر پادشاهان گردنفراز به درگاه او بر زمین نیاز غزلیات سعدی اول دفتر به نام ایزد دانا صانع ...
شعر شروع مجلس با ذکر بسم الله الرحمن الرحیم
بسم الله الرحمن الرحیمعشق سوزان است بسم الله الرحمن الرحیم هر که خواهان است بسم الله الرحمن الرحیم دل اگر تاریک اگر خاموش بسم الله النور گر چراغان است ، بسم الله الرحمن الرحیم
شروط سخنرانی
بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحيم، اَلحَمدُلِلّهِ رَبِّ العالَمين، ثُمَّ الصَّلوةُ وَ السَّلامُ عَلي سَيِّدِنا و نَبِيِّنا أَبِي القاسِمِ مُحَمَّد و عَلي أَهلِ بَيتِهِ الطَّيِّبينَ الطّاهِرين سِيَّما بَقِيَّةِ اللّهِ فِي الأَرَضين و لَعنَةُاللّهِ عَلي أَعدآئِهِم أَجمَعين مِنَ الـءآنَ إِلي قِيامِ يَومِ الدّين. چگونه سخنراني كنيم قيصر امين پور. نكات آغاز سخنراني 59 سخنراني خود را با نام و حمد خدا و درود و سلام بر پيامبر محبوب خدا صلياللهعليهوآله و خاندان او و بويژه امام زمان عليهمالسلام و نفرين بر دشمنانِ آنان آغاز كنيد. مثلاً چنين بگوييد: «بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحيم، اَلحَمدُلِلّهِ رَبِّ العالَمين، ثُمَّ الصَّلوةُ وَ السَّلامُ عَلي سَيِّدِنا و نَبِيِّنا أَبِي القاسِمِ مُحَمَّد و عَلي أَهلِ بَيتِهِ الطَّيِّبينَ الطّاهِرين سِيَّما بَقِيَّةِ اللّهِ فِي الأَرَضين و لَعنَةُاللّهِ عَلي أَعدآئِهِم أَجمَعين مِنَ الـءآنَ إِلي قِيامِ يَومِ الدّين». 60 ميتوانيد پس از يادكرد نام و ستايش خدا و درود بر پيامبر صلياللهعليهوآله و خاندان او عليهمالسلام ، آيه و يا حديث و يا شعري را كه با محتواي سخن شما ارتباط و تناسب دارد، در آغاز سخنراني خود بخوانيد. مثلاً اگر موضوع و محتواي سخنتان درباره «دعا» است، ميتوانيد اين آيه را بخوانيد: «و قالَ رَبُّكُم اُدْعوني أَستَجِب لَكُم... پروردگارتان گفت: شما بخوانيد مرا، من هم اجابت ميكنم شما را». 61 شايسته است كه در آغاز سخنرانيتان، موضوع و طرح و چارچوب بحث و سخن خود را براي شنوندگان بيان كنيد. مثلاً چنين بگوييد: «بحث امروز ما درباره اخلاص است كه عنوانهاي آن عبارتند از: تعريف اخلاص، ارزش و اهميت اخلاص، آثار و فوايد اخلاص، اقسام اخلاص، مراحل اخلاص، ويژگيهاي مخلصان و...». 62 گاهي با خواندن يك يا چند بيت زيباي شعر در آغاز سخنراني تان، ميتوانيد جذابيت خاصي به سخنراني خود بدهيد. مثلاً اگر در مجلسي براي «جانبازان» و «خانواده»هاي آنان سخن ميگوييد، ميتوانيد زبان حال آنان را اين گونه بازگو كنيد: اگر داغ دل بود ما ديدهايماگر دلْ دليل است آوردهايماگر داغْ شرط است ما بُردهايم1 اگر خون دل بود ما خوردهايماگر داغْ شرط است ما بُردهايم1اگر داغْ شرط است ما بُردهايم163 براي آغاز سخنراني خود، عبارات و جملات مناسب و زيبايي انتخاب كنيد. مثلاً چنانچه موضوع سخنراني شما درباره «شهادت» است، ميتوانيد اين جمله را بگوييد: «خون جامه را ناپاك، اما جامعه را پاك ميكند.» 64 گاهي بيان يك داستان جالب و زيبا در آغاز سخنراني، بسيار مؤثر خواهد بود ...
اصول و آداب سخنرانی
هدفسخنران باید از سخن گفتن هدفی داشته باشد و بخواهد از آن منظوری حاصل کند. سخنرانی که در سخن پردازی خود هدف مشخصی را دنبال نمی کند مانند آدم بیسوادی است که در چهار راهی سرگردان باشد. آغاز سخنآغاز یا شروع سخن باید جذاب باشد تا در همان لحظات اول روح شنونده تسخیر شود. هر سخنران باید سعی کند که شروع صحبتش خوب باشد ، اگر سخنرانی با جمله های کوتاه و پرمعنی یا با یک بیت شعر آغاز شود ، اثرش غیرقابل انکار است.قبل از اینکه صحبت کنید باید توجه و پذیرش شنونده را به دست بیاورید. چند دقیقه اول اثر مهمی بر روی نتیجه پایانی خواهد داشت. بدین ترتیب شروع سخنرانی با خنده ارتباط با شنونده را توسعه می دهد و آنها را آرام می کند. تماس چشمیبه عنوان قسمتی از فن گفت و شنود ، تماس چشمی داشتن با یک گروه از افراد مهم می باشد زیرا به شنونده شما کمک می کند تا گوش دادن به صحبت های شما برایش آسان شود. لبخندخنده نشانه شادمانی و سرور است. سخنرانی که با لبخندی طبیعی در پشت تریبون قرار می گیرد موفقیتش حتمی است. سکوتاستفاده کردن از سکوت های کوتاه و بجا بزرگترین هنر سخنران است ، سخنران خوب تنها کسی نیست که متوالیاً سخن بگوید بلکه آن است که گاهی عاقلانه و ماهرانه در مواقع حساس لحظه ای سکوت کند تا بدین طریق بر جذابیت سخن خود بیفزاید. یادداشتدر سخنرانی باید تمام نکات آن قبلاً با دقت تنظیم شود و بدون مطالعه قبلی نباید سخنرانی کرد. عمل تهیه گفتار باید تا آغاز سخنرانی ادامه یابد ، چندین بار خوانده شود ، رئوس مطالب آن یادداشت و از بین آنها نکات برجسته را نگاه داشت و بقیه را حذف کرد. انتقادهر سخنران باید بداند که مردم و شنوندگان درباره سخنرانی او اظهار نظر و انتقاد خواهند کرد و معمولاً محاسن را نخواهند دید و بیشتر به دنبال معایب می گردند بنابراین سخنران باید آن قدرها ظرفیت و مقاومت داشته باشد که از این بابت ناراحت نگردد و برعکس سعی کند اولاً کمتر به دست بدگویان سوژه بدهد ، ثانیاً این انتقادها را برای بهتر شدن صمیمانه بپذیرد وضعیت سخنرانیبهترین وضعیت قرار گرفتن برای سخنرانی ایستاده است که در این حالت مواردی وجود دارد که از اهمیت زیادی برخوردار است: قدم زدنبعضی افراد به خاطر فشار عصبی عادت دارند که زیاد قدم بزنند ، آنها طول سکو را دائم راه می روند. در این حالت ، چشمان شنوندگان ، سخنران را از طرفی به طرف دیگر دنبال می کنند و این می تواند حواس پرتی فوق العاده ای را برای آنها فراهم نماید و این حرکت جنبشی عاقبت می تواند سبب گردد که شنونده به یک سستی و خواب آلودگی دچار شود.بدیهی است حرکت در حین سخنرانی خوب است اما فقط باید به صورت یک قدم و ...
سخنرانی رضا داوری اردکانی: شعر، فكر است و تفكر
امروزه يكي از مسائلی كه به آن كمتر توجه داريم يا اصلاً به آن توجه نداریم مسئله ی زبان است. ما زبان را فراموش کرده ایم یا شاید این زبان است که ما را فراموش كرده است. ما در مدرسه و دانشگاه زبان ياد نمي گيرم و با شعر بيگانه هستيم. با وجود اينكه شعر و شاعري همواره مخالفان و معترضاني دارد، هيچ جامعه اي را نمي توان پيدا كرد كه با شعر بيگانه باشد. امروزه بعضي ها مدعي هستند كه شعر كاربردي ندارد: «فكر نان كن كه خربزه آب است». اصولاً در عالم معاصر شعر را تفنن تلقي مي كنند و مي گويند شعر براي گذراندن اوقات فراغت است. در حاليكه وقتي كه تاريخ را بررسي مي كنيم؛ مي بينيم در هيچ مقطعي تمدني وجود نداشته مگر اينكه در آن شعري وجود داشته باشد. ترقي، تمدن، علم، مهندسي و تكنولوژي مباحث بسيار مفيدي هستند. اما مستقيماً و بدون زبان سالم در جامعه بوجود نمي آيند و اينگونه نيست كه زبان مثل وسايل ديگر بكار رفته و سپس دور انداخته شود. البته بايد عرض كنم كه ما دو نوع زبان داريم. نوع اول زباني كه آنرا بكار مي بريد كه همان زبان كاربردي روزمره و فاني است. نوع دوم زباني است كه به آساني فهميده نمي شود مانند اين شعر كه من از 60 سال پيش آن را مي خوانم: خورده است پير فلك باده به دلها سرمست عقده در بند كمر در كش جوزا فكنم اگر از ما مفهوم اين شعر را بپرسند ممكن است نتوانيم جواب دهيم. اما باز هم به خواندنش ادامه مي دهيم. زباني كه آسان آنرا مي فهميم ارزشي ندارد. زيرا تمام شدني است. تلقي ما نسبت به زبان همين زباني است كه آنرا مي فهميم و در جامعه از آن استفاده مي كنيم. اما اين زبان اصل نيست و همانند انرژي و برق مصرف شده و تمام مي شود. زبان، اصلي دارد كه براحتي آنرا متوجه نمي شويم و زباني كه براحتي فهميده نمي شود ماندگار است مثل شعر حافظ. اينگونه نيست كه ما اشعار حافظ را اصلاً متوجه نشويم. اگر كاملاً متوجه نمي شديم آنرا نمي خوانديم. پيوند، علاقه و ارتباطي با شعر حافظ داريم كه آنرا مي خوانيم. سعدي مرده است اما اشعارش فاكتوري دارد كه آنرا كهنه و دورانداختني نمي كند. آنرا نه تنها جامعه ما بلكه همه ي جوامع مي خوانند و نياز دارند. همان جوامعي كه مي گويند شعر به كار نمي آيد و بشر به علم و تكنولوژي، كار و دانشگاه نياز دارد. البته انسان يكسري احتياج هاي اوليه دارد كه اگر آنها نباشد زندگي ميسر نمي شود. انسان نياز به تغذيه و مسكن دارد و بدون آنها قادر به زندگي كردن نيست. اما جامعه ي بشري و اصولاً تاريخ بشر نياز به قوام و پايه اي دارد. فاكتورهاي ديگري هستند بجز حوائج و نيازهاي اوليه كه محيط ما را پر مي كند و به جامعه، تمدن و فرهنگ بشري قوام مي بخشند. مواردي كه حوائج روزمره ...
خلاصه کتاب آئین سخنرانی دیل کارنگی
این نوشته خلاصهای از مطالب کتاب “: آئین سخنرانی” اثر دیل کارنگی است که توسط مصطفی برزگر جمعآوری شده است . قبل از هر چیزی آیا تا به حال فکر کرده اید که : چرا افراد موفق ، بزرگ و تاثیر گذار در جهان اکثرا سخنوران ماهری نیزهستند ؟ چرا درباره موضوعاتی که در موردشان علاقه و اطلاعات داریم برای یکی دو نفر از دوستانمان به راحتی حتی برای چند ساعت می توانیم صحبت کنیم ولی وقتی بخواهیم همین مطالب را برای جمع زیادی از مخاطبان بیان کنیم دستپاچه وعصبی می شویم و به دلیل اضطراب حتی فراموش می کنیم چه می خواهیم بگوییم ؟ آیا تا به حال تصور کرده اید که روزی در برابر اجتماع عظیمی از مخاطبان صحبت می کنید و آنها با اشتیاق تمام به صحبتهای شما گوش می دهند و شما نیز همچنان با شور وحرارت سخنرانی می کنید ؟ آیا می دانستید که : صحبت کردن در برابرجمعیت ، فقط برای عده خاصی از افراد مشکل نیست و این مساله ای عمومیست ، حتی بهترین سخنرانان نیز در ابتدا دچار همین ترس وعدم تسلط بوده اند و توانایی صحبت کردن در برابر جمع استعدادی خدادادی نیست که فقط بعضی ها از آن برخوردارند؛ بلکه با علاقه و تمرین مثل هر توانایی دیگری میتوان به مهارتی باور نکردنی در اینباره دست یافت . و نیز حتما باور نمی کنید که آموختن فنون و مهارت یافتن در سخنرانی حتی یک دهم آنچه عموم مردم تصور می کنند ، سخت و دشوار نیست ۱۵ اصل اساسی اولیه برای یک سخنرانی موفق ۱- با شور وشوق ومحکم واستوار شروع کنید. ● وانمود کنید که اعتماد به نفس وشهامت بالایی دارید حتی اگر اینگونه نیست !!! ● تصور کنید که اگر به نحو مطلوبی از پس کار بربیایید تا چه حد وجهه اجتماعیتان افزایش می یابد. ● طوری با اطمینان صحبت کنید که گویی همه جماعت به شما بدهکارند، تاثیر روانی این تصور در اوایل کار بسیار سودمند است. ● این مهم نیست که قلب شما در دقیقه ۳۰۰ بار می زند!!! زیرا هیچکس نبض شما را نگرفته است؛ پس شجاعانه قدم بردارید، قامتتان را راست کنید گویی عاشق سخن گفتن هستید. به هر حال همیشه همه انسانها، شهامت را ستایش می کنند. ۲- دقیقا بدانید که در مورد چه چیزی می خواهید صحبت کنید اگر از قبل در مورد سخنرانی فکر نکرده باشید و برای آن طرحی نداشته باشید حتما در برابر شنوندگان احساس آرامش واعتماد به نفس نخواهید داشت ۳- تمرین – تمرین – تمرین یک ضرب المثل شیرین فارسی است که می گوید: کار نیکو کردن از پر کردن است خواهی که شوی یک خوشنویس بنویس و بنویس و بنویس تمرین مهمترین مساله است شما با هرتمرین نیرومندتر و نیرومندتر می شوید. ۴- آمادگی قبلی به معنی نوشتن مطالب به صورت دستوری و سپس ...
اشعار برای شروع سخنرانی
مخزن الاسرار نظامی بسم الله الرحمن الرحیم/ هست کلید در گنج حکیم فاتحۀ فکرت و ختم سخن / نام خدای است بر او ختم کن پیش وجود همه آیندگان / بیش بقای همه پایندگان سابقه سالار جهان قِدم/ مُرسله پیوند گلوی قلم خسرو و شیرین نظامی به نام آنکه هستی نام ازو یافت / فلک جنبش، زمین آرام ازو یافت خدایی کافرینش در سجودش / گواهی مطلق آمد بر وجودش جواهر بخش فکرت های باریک / به روز آرندۀ شب های تاریک غم و شادی نگار و بیم و اُمّید / شب و روز آفرین و ماه و خورشید لیلی و مجنون نظامی ای نام تو بهترین سر آغاز / بی نام تو نامه کی کنم باز ای یاد تو مونس روانم / جز نام تو نیست بر زبانم ای هیچ خطی نگشته ز اوّل / بی حجت نام تو مسجّل ای هست کن اساس هستی / کوته ز درت دراز دستی ای هفت عروس نه عماری / بر درگه تو به پرده داری ای هر چه رمیده وآرمیده / در کن فیکون، تو آفریده ای محرم عالم تحیّر/ عالم ز تو هم تهیّ و هم پر از ظلمت خود رهاییم ده / با نور خود آشناییم ده هفت پیکر نظامی ای جهان دیده بودِ خویش از تو / هیچ بودی نبوده پیش از تو در بدایت، بدایتِ همه چیز/ در نهایت، نهایتِ همه چیز ای برآرندۀ سپهر بلند / انجم افروز و انجمن پیوند آفرینندۀ خزانۀ جود / مبدع و آفریدگار وجود شرفنامه نظامی خدایا جهان پادشاهی تو راست/ زما خدمت آید خدایی تو راست پناه بلندی و پستی تویی / همه نیستند آنچه هستی تویی همه آفریدست بالا و پست / تویی آفرینندۀ هر چه هست تویی برترین دانش آموز پاک / ز دانش قلم رانده بر لوح خاک خرد را تو روشن بصر کرده ای / چراغ هدایت تو بر کرده ای نبود آفرینش تو بودی خدای / نباشد همی هم تو باشی به جای اقبالنامه نظامی خرد هر کجا گنجی آرد پدید/ز نام خدا سازد آن را کلید رهایی ده بستگان سخن/توانا کن ناتوانانِ کُن نهان وآشکارا درون و برون/خرد را به درگاه او رهنمون به حکم آشکارا به حکمت نهفت/ستاینده حیران ازو، وقت گفت شاهنامه فردوسی به نام خداوند جان و خرد / کزین برتر اندیشه بر نگذرد خداوند نام و خداوند جای / خداوند روزی ده رهنمای خداوند کیهان و گردون سپهر / فروزندۀ ماه و ناهید ومهر ز نام و نشان و گمان برتر است / نگارندۀ بر شده گوهر است به بینندگان آفریننده را / نبینی مرجان دو بیننده را نیابد بدو نیز اندیشه راه / که او برتر از نام و از جایگاه سخن هر چه زین گوهران بگذرد / نیابد بدو راه جان و خرد بوستان سعدی به نام خداوند جان آفرین / حکیم سخن در زبان آفرین خداوند بخشندۀ دستگیر/ کریم خطا بخش پوزش پذیر عزیزی که هر کز درش سر بتافت/ به هر در که شد، هیچ عزت نیافت سر پادشاهان گردنفراز / به درگاه او بر زمین نیاز غزلیات سعدی اول دفتر به نام ایزد دانا / صانع پروردگار ...
آغاز با نام خدا در اشعار فارسی
مخزن الاسرار نظامی بسم الله الرحمن الرحیم هست کلید در گنج حکیم فاتحۀ فکرت و ختم سخن نام خدای است بر او ختم کن پیش وجود همه آیندگان بیش بقای همه پایندگان سابقه سالار جهان قِدم مُرسله پیوند گلوی قلم خسرو و شیرین نظامی به نام آنکه هستی نام ازو یافت فلک جنبش، زمین آرام ازو یافت خدایی کافرینش در سجودش گواهی مطلق آمد بر وجودش جواهر بخش فکرتهای باریک به روز آرندۀ شبهای تاریک غم و شادی نگار و بیم و اُمّید شب و روز آفرین و ماه و خورشید لیلی و مجنون نظامی ای نام تو بهترین سر آغاز بی نام تو نامه کی کنم باز ای یاد تو مونس روانم جز نام تو نیست بر زبانم ای هیچ خطی نگشته ز اوّل بی حجت نام تو مسجّل ای هست کن اساس هستی کوته ز درت دراز دستی ای هفت عروس نه عماری بر درگه تو به پرده داری ای هر چه رمیده وآرمیده در کن فیکون، تو آفریده ای محرم عالم تحیّر عالم ز تو هم تهیّ و هم پر از ظلمت خود رهاییم ده با نور خود آشناییم ده هفت پیکر نظامی ای جهان دیده بودِ خویش از تو هیچ بودی نبوده پیش از تو در بدایت، بدایتِ همه چیز در نهایت، نهایتِ همه چیز ای برآرندۀ سپهر بلند انجم افروز و انجمن پیوند آفرینندۀ خزانۀ جود مبدع و آفریدگار وجود شرفنامه نظامی خدایا جهان پادشاهی تو راست زما خدمت آید خدایی تو راست پناه بلندی و پستی تویی همه نیستند آنچه هستی تویی همه آفریدست بالا و پست تویی آفرینندۀ هر چه هست تویی برترین دانش آموز پاک ز دانش قلم رانده بر لوح خاک خرد را تو روشن بصر کرده ای چراغ هدایت تو بر کرده ای نبود آفرینش تو بودی خدای نباشد همی هم تو باشی به جای اقبالنامه نظامی خرد هر کجا گنجی آرد پدید ز نام خدا سازد آن را کلید رهایی ده بستگان سخن توانا کن ناتوانانِ کُن نهان وآشکارا درون و برون خرد را به درگاه او رهنمون به حکم آشکارا به حکمت نهفت ستاینده حیران ازو، وقت گفت شاهنامه فردوسی به نام خداوند جان و خرد کزین برتر اندیشه بر نگذرد خداوند نام و خداوند جای خداوند روزی ده رهنمای خداوند کیهان و گردون سپهر فروزندۀ ماه و ناهید ومهر ز نام و نشان و گمان برتر است نگارندۀ بر شده گوهر است به بینندگان آفریننده را نبینی مرجان دو بیننده را نیابد بدو نیز اندیشه راه که او برتر از نام و از جایگاه سخن هر چه زین گوهران بگذرد نیابد بدو راه جان و خرد بوستان سعدی به نام خداوند جان آفرین حکیم سخن در زبان آفرین خداوند بخشندۀ دستگیر کریم خطا بخش پوزش پذیر عزیزی که هر کز درش سر بتافت به هر در که شد، هیچ عزت نیافت سر پادشاهان گردنفراز به درگاه او بر زمین نیاز غزلیات سعدی اول دفتر به نام ایزد دانا صانع پروردگار حیّ توانا اکبر و اعظم، خدای عالم و آدم صورت خوب آفرید ...
اشعار زیبای فارسی برای شروع سخنرانی
مخزن الاسرار نظامی بسم الله الرحمن الرحیم هست کلید در گنج حکیم فاتحۀ فکرت و ختم سخن نام خدای است بر او ختم کن پیش وجود همه آیندگان بیش بقای همه پایندگان سابقه سالار جهان قِدم مُرسله پیوند گلوی قلم خسرو و شیرین نظامی به نام آنکه هستی نام ازو یافت فلک جنبش، زمین آرام ازو یافت خدایی کافرینش در سجودش گواهی مطلق آمد بر وجودش جواهر بخش فکرتهای باریک به روز آرندۀ شبهای تاریک غم و شادی نگار و بیم و اُمّید شب و روز آفرین و ماه و خورشید لیلی و مجنون نظامی ای نام تو بهترین سر آغاز بی نام تو نامه کی کنم باز ای یاد تو مونس روانم جز نام تو نیست بر زبانم ای هیچ خطی نگشته ز اوّل بی حجت نام تو مسجّل ای هست کن اساس هستی کوته ز درت دراز دستی ای هفت عروس نه عماری بر درگه تو به پرده داری ای هر چه رمیده وآرمیده در کن فیکون، تو آفریده ای محرم عالم تحیّر عالم ز تو هم تهیّ و هم پر از ظلمت خود رهاییم ده با نور خود آشناییم ده هفت پیکر نظامی ای جهان دیده بودِ خویش از تو هیچ بودی نبوده پیش از تو در بدایت، بدایتِ همه چیز در نهایت، نهایتِ همه چیز ای برآرندۀ سپهر بلند انجم افروز و انجمن پیوند آفرینندۀ خزانۀ جود مبدع و آفریدگار وجود شرفنامه نظامی خدایا جهان پادشاهی تو راست زما خدمت آید خدایی تو راست پناه بلندی و پستی تویی همه نیستند آنچه هستی تویی همه آفریدست بالا و پست تویی آفرینندۀ هر چه هست تویی برترین دانش آموز پاک ز دانش قلم رانده بر لوح خاک خرد را تو روشن بصر کرده ای چراغ هدایت تو بر کرده ای نبود آفرینش تو بودی خدای نباشد همی هم تو باشی به جای اقبالنامه نظامی خرد هر کجا گنجی آرد پدید ز نام خدا سازد آن را کلید رهایی ده بستگان سخن توانا کن ناتوانانِ کُن نهان وآشکارا درون و برون خرد را به درگاه او رهنمون به حکم آشکارا به حکمت نهفت ستاینده حیران ازو، وقت گفت شاهنامه فردوسی به نام خداوند جان و خرد کزین برتر اندیشه بر نگذرد خداوند نام و خداوند جای خداوند روزی ده رهنمای خداوند کیهان و گردون سپهر فروزندۀ ماه و ناهید ومهر ز نام و نشان و گمان برتر است نگارندۀ بر شده گوهر است به بینندگان آفریننده را نبینی مرجان دو بیننده را نیابد بدو نیز اندیشه راه که او برتر از نام و از جایگاه سخن هر چه زین گوهران بگذرد نیابد بدو راه جان و خرد بوستان سعدی به نام خداوند جان آفرین حکیم سخن در زبان آفرین خداوند بخشندۀ دستگیر کریم خطا بخش پوزش پذیر عزیزی که هر کز درش سر بتافت به هر در که شد، هیچ عزت نیافت سر پادشاهان گردنفراز به درگاه او بر زمین نیاز غزلیات سعدی اول دفتر به نام ایزد دانا صانع ...
شعر شروع مجلس با ذکر بسم الله الرحمن الرحیم
بسم الله الرحمن الرحیمعشق سوزان است بسم الله الرحمن الرحیم هر که خواهان است بسم الله الرحمن الرحیم دل اگر تاریک اگر خاموش بسم الله النور گر چراغان است ، بسم الله الرحمن الرحیم
شروط سخنرانی
بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحيم، اَلحَمدُلِلّهِ رَبِّ العالَمين، ثُمَّ الصَّلوةُ وَ السَّلامُ عَلي سَيِّدِنا و نَبِيِّنا أَبِي القاسِمِ مُحَمَّد و عَلي أَهلِ بَيتِهِ الطَّيِّبينَ الطّاهِرين سِيَّما بَقِيَّةِ اللّهِ فِي الأَرَضين و لَعنَةُاللّهِ عَلي أَعدآئِهِم أَجمَعين مِنَ الـءآنَ إِلي قِيامِ يَومِ الدّين. چگونه سخنراني كنيم قيصر امين پور. نكات آغاز سخنراني 59 سخنراني خود را با نام و حمد خدا و درود و سلام بر پيامبر محبوب خدا صلياللهعليهوآله و خاندان او و بويژه امام زمان عليهمالسلام و نفرين بر دشمنانِ آنان آغاز كنيد. مثلاً چنين بگوييد: «بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحيم، اَلحَمدُلِلّهِ رَبِّ العالَمين، ثُمَّ الصَّلوةُ وَ السَّلامُ عَلي سَيِّدِنا و نَبِيِّنا أَبِي القاسِمِ مُحَمَّد و عَلي أَهلِ بَيتِهِ الطَّيِّبينَ الطّاهِرين سِيَّما بَقِيَّةِ اللّهِ فِي الأَرَضين و لَعنَةُاللّهِ عَلي أَعدآئِهِم أَجمَعين مِنَ الـءآنَ إِلي قِيامِ يَومِ الدّين». 60 ميتوانيد پس از يادكرد نام و ستايش خدا و درود بر پيامبر صلياللهعليهوآله و خاندان او عليهمالسلام ، آيه و يا حديث و يا شعري را كه با محتواي سخن شما ارتباط و تناسب دارد، در آغاز سخنراني خود بخوانيد. مثلاً اگر موضوع و محتواي سخنتان درباره «دعا» است، ميتوانيد اين آيه را بخوانيد: «و قالَ رَبُّكُم اُدْعوني أَستَجِب لَكُم... پروردگارتان گفت: شما بخوانيد مرا، من هم اجابت ميكنم شما را». 61 شايسته است كه در آغاز سخنرانيتان، موضوع و طرح و چارچوب بحث و سخن خود را براي شنوندگان بيان كنيد. مثلاً چنين بگوييد: «بحث امروز ما درباره اخلاص است كه عنوانهاي آن عبارتند از: تعريف اخلاص، ارزش و اهميت اخلاص، آثار و فوايد اخلاص، اقسام اخلاص، مراحل اخلاص، ويژگيهاي مخلصان و...». 62 گاهي با خواندن يك يا چند بيت زيباي شعر در آغاز سخنراني تان، ميتوانيد جذابيت خاصي به سخنراني خود بدهيد. مثلاً اگر در مجلسي براي «جانبازان» و «خانواده»هاي آنان سخن ميگوييد، ميتوانيد زبان حال آنان را اين گونه بازگو كنيد: اگر داغ دل بود ما ديدهايماگر دلْ دليل است آوردهايماگر داغْ شرط است ما بُردهايم1 اگر خون دل بود ما خوردهايماگر داغْ شرط است ما بُردهايم1اگر داغْ شرط است ما بُردهايم163 براي آغاز سخنراني خود، عبارات و جملات مناسب و زيبايي انتخاب كنيد. مثلاً چنانچه موضوع سخنراني شما درباره «شهادت» است، ميتوانيد اين جمله را بگوييد: «خون جامه را ناپاك، اما جامعه را پاك ميكند.» 64 گاهي بيان يك داستان جالب و زيبا در آغاز سخنراني، بسيار مؤثر خواهد بود ...
اصول و آداب سخنرانی
هدفسخنران باید از سخن گفتن هدفی داشته باشد و بخواهد از آن منظوری حاصل کند. سخنرانی که در سخن پردازی خود هدف مشخصی را دنبال نمی کند مانند آدم بیسوادی است که در چهار راهی سرگردان باشد. آغاز سخنآغاز یا شروع سخن باید جذاب باشد تا در همان لحظات اول روح شنونده تسخیر شود. هر سخنران باید سعی کند که شروع صحبتش خوب باشد ، اگر سخنرانی با جمله های کوتاه و پرمعنی یا با یک بیت شعر آغاز شود ، اثرش غیرقابل انکار است.قبل از اینکه صحبت کنید باید توجه و پذیرش شنونده را به دست بیاورید. چند دقیقه اول اثر مهمی بر روی نتیجه پایانی خواهد داشت. بدین ترتیب شروع سخنرانی با خنده ارتباط با شنونده را توسعه می دهد و آنها را آرام می کند. تماس چشمیبه عنوان قسمتی از فن گفت و شنود ، تماس چشمی داشتن با یک گروه از افراد مهم می باشد زیرا به شنونده شما کمک می کند تا گوش دادن به صحبت های شما برایش آسان شود. لبخندخنده نشانه شادمانی و سرور است. سخنرانی که با لبخندی طبیعی در پشت تریبون قرار می گیرد موفقیتش حتمی است. سکوتاستفاده کردن از سکوت های کوتاه و بجا بزرگترین هنر سخنران است ، سخنران خوب تنها کسی نیست که متوالیاً سخن بگوید بلکه آن است که گاهی عاقلانه و ماهرانه در مواقع حساس لحظه ای سکوت کند تا بدین طریق بر جذابیت سخن خود بیفزاید. یادداشتدر سخنرانی باید تمام نکات آن قبلاً با دقت تنظیم شود و بدون مطالعه قبلی نباید سخنرانی کرد. عمل تهیه گفتار باید تا آغاز سخنرانی ادامه یابد ، چندین بار خوانده شود ، رئوس مطالب آن یادداشت و از بین آنها نکات برجسته را نگاه داشت و بقیه را حذف کرد. انتقادهر سخنران باید بداند که مردم و شنوندگان درباره سخنرانی او اظهار نظر و انتقاد خواهند کرد و معمولاً محاسن را نخواهند دید و بیشتر به دنبال معایب می گردند بنابراین سخنران باید آن قدرها ظرفیت و مقاومت داشته باشد که از این بابت ناراحت نگردد و برعکس سعی کند اولاً کمتر به دست بدگویان سوژه بدهد ، ثانیاً این انتقادها را برای بهتر شدن صمیمانه بپذیرد وضعیت سخنرانیبهترین وضعیت قرار گرفتن برای سخنرانی ایستاده است که در این حالت مواردی وجود دارد که از اهمیت زیادی برخوردار است: قدم زدنبعضی افراد به خاطر فشار عصبی عادت دارند که زیاد قدم بزنند ، آنها طول سکو را دائم راه می روند. در این حالت ، چشمان شنوندگان ، سخنران را از طرفی به طرف دیگر دنبال می کنند و این می تواند حواس پرتی فوق العاده ای را برای آنها فراهم نماید و این حرکت جنبشی عاقبت می تواند سبب گردد که شنونده به یک سستی و خواب آلودگی دچار شود.بدیهی است حرکت در حین سخنرانی خوب است اما فقط باید به صورت یک قدم و ...
سخنرانی رضا داوری اردکانی: شعر، فكر است و تفكر
امروزه يكي از مسائلی كه به آن كمتر توجه داريم يا اصلاً به آن توجه نداریم مسئله ی زبان است. ما زبان را فراموش کرده ایم یا شاید این زبان است که ما را فراموش كرده است. ما در مدرسه و دانشگاه زبان ياد نمي گيرم و با شعر بيگانه هستيم. با وجود اينكه شعر و شاعري همواره مخالفان و معترضاني دارد، هيچ جامعه اي را نمي توان پيدا كرد كه با شعر بيگانه باشد. امروزه بعضي ها مدعي هستند كه شعر كاربردي ندارد: «فكر نان كن كه خربزه آب است». اصولاً در عالم معاصر شعر را تفنن تلقي مي كنند و مي گويند شعر براي گذراندن اوقات فراغت است. در حاليكه وقتي كه تاريخ را بررسي مي كنيم؛ مي بينيم در هيچ مقطعي تمدني وجود نداشته مگر اينكه در آن شعري وجود داشته باشد. ترقي، تمدن، علم، مهندسي و تكنولوژي مباحث بسيار مفيدي هستند. اما مستقيماً و بدون زبان سالم در جامعه بوجود نمي آيند و اينگونه نيست كه زبان مثل وسايل ديگر بكار رفته و سپس دور انداخته شود. البته بايد عرض كنم كه ما دو نوع زبان داريم. نوع اول زباني كه آنرا بكار مي بريد كه همان زبان كاربردي روزمره و فاني است. نوع دوم زباني است كه به آساني فهميده نمي شود مانند اين شعر كه من از 60 سال پيش آن را مي خوانم: خورده است پير فلك باده به دلها سرمست عقده در بند كمر در كش جوزا فكنم اگر از ما مفهوم اين شعر را بپرسند ممكن است نتوانيم جواب دهيم. اما باز هم به خواندنش ادامه مي دهيم. زباني كه آسان آنرا مي فهميم ارزشي ندارد. زيرا تمام شدني است. تلقي ما نسبت به زبان همين زباني است كه آنرا مي فهميم و در جامعه از آن استفاده مي كنيم. اما اين زبان اصل نيست و همانند انرژي و برق مصرف شده و تمام مي شود. زبان، اصلي دارد كه براحتي آنرا متوجه نمي شويم و زباني كه براحتي فهميده نمي شود ماندگار است مثل شعر حافظ. اينگونه نيست كه ما اشعار حافظ را اصلاً متوجه نشويم. اگر كاملاً متوجه نمي شديم آنرا نمي خوانديم. پيوند، علاقه و ارتباطي با شعر حافظ داريم كه آنرا مي خوانيم. سعدي مرده است اما اشعارش فاكتوري دارد كه آنرا كهنه و دورانداختني نمي كند. آنرا نه تنها جامعه ما بلكه همه ي جوامع مي خوانند و نياز دارند. همان جوامعي كه مي گويند شعر به كار نمي آيد و بشر به علم و تكنولوژي، كار و دانشگاه نياز دارد. البته انسان يكسري احتياج هاي اوليه دارد كه اگر آنها نباشد زندگي ميسر نمي شود. انسان نياز به تغذيه و مسكن دارد و بدون آنها قادر به زندگي كردن نيست. اما جامعه ي بشري و اصولاً تاريخ بشر نياز به قوام و پايه اي دارد. فاكتورهاي ديگري هستند بجز حوائج و نيازهاي اوليه كه محيط ما را پر مي كند و به جامعه، تمدن و فرهنگ بشري قوام مي بخشند. مواردي كه حوائج روزمره ...
خلاصه کتاب آئین سخنرانی دیل کارنگی
این نوشته خلاصهای از مطالب کتاب “: آئین سخنرانی” اثر دیل کارنگی است که توسط مصطفی برزگر جمعآوری شده است . قبل از هر چیزی آیا تا به حال فکر کرده اید که : چرا افراد موفق ، بزرگ و تاثیر گذار در جهان اکثرا سخنوران ماهری نیزهستند ؟ چرا درباره موضوعاتی که در موردشان علاقه و اطلاعات داریم برای یکی دو نفر از دوستانمان به راحتی حتی برای چند ساعت می توانیم صحبت کنیم ولی وقتی بخواهیم همین مطالب را برای جمع زیادی از مخاطبان بیان کنیم دستپاچه وعصبی می شویم و به دلیل اضطراب حتی فراموش می کنیم چه می خواهیم بگوییم ؟ آیا تا به حال تصور کرده اید که روزی در برابر اجتماع عظیمی از مخاطبان صحبت می کنید و آنها با اشتیاق تمام به صحبتهای شما گوش می دهند و شما نیز همچنان با شور وحرارت سخنرانی می کنید ؟ آیا می دانستید که : صحبت کردن در برابرجمعیت ، فقط برای عده خاصی از افراد مشکل نیست و این مساله ای عمومیست ، حتی بهترین سخنرانان نیز در ابتدا دچار همین ترس وعدم تسلط بوده اند و توانایی صحبت کردن در برابر جمع استعدادی خدادادی نیست که فقط بعضی ها از آن برخوردارند؛ بلکه با علاقه و تمرین مثل هر توانایی دیگری میتوان به مهارتی باور نکردنی در اینباره دست یافت . و نیز حتما باور نمی کنید که آموختن فنون و مهارت یافتن در سخنرانی حتی یک دهم آنچه عموم مردم تصور می کنند ، سخت و دشوار نیست ۱۵ اصل اساسی اولیه برای یک سخنرانی موفق ۱- با شور وشوق ومحکم واستوار شروع کنید. ● وانمود کنید که اعتماد به نفس وشهامت بالایی دارید حتی اگر اینگونه نیست !!! ● تصور کنید که اگر به نحو مطلوبی از پس کار بربیایید تا چه حد وجهه اجتماعیتان افزایش می یابد. ● طوری با اطمینان صحبت کنید که گویی همه جماعت به شما بدهکارند، تاثیر روانی این تصور در اوایل کار بسیار سودمند است. ● این مهم نیست که قلب شما در دقیقه ۳۰۰ بار می زند!!! زیرا هیچکس نبض شما را نگرفته است؛ پس شجاعانه قدم بردارید، قامتتان را راست کنید گویی عاشق سخن گفتن هستید. به هر حال همیشه همه انسانها، شهامت را ستایش می کنند. ۲- دقیقا بدانید که در مورد چه چیزی می خواهید صحبت کنید اگر از قبل در مورد سخنرانی فکر نکرده باشید و برای آن طرحی نداشته باشید حتما در برابر شنوندگان احساس آرامش واعتماد به نفس نخواهید داشت ۳- تمرین – تمرین – تمرین یک ضرب المثل شیرین فارسی است که می گوید: کار نیکو کردن از پر کردن است خواهی که شوی یک خوشنویس بنویس و بنویس و بنویس تمرین مهمترین مساله است شما با هرتمرین نیرومندتر و نیرومندتر می شوید. ۴- آمادگی قبلی به معنی نوشتن مطالب به صورت دستوری و سپس ...