سپند 2

  • رمان پیله ات را بگشا5

    دو هفته است که سپند سرماخورده ... تب میکنه وشبا تا صبح سرفه میکنه..سینه اش به خس خس میوفته ووسط سرفه هاش نفس کم میاره..یه وقتهایی اون قدر سرفه میکنه که کبود میشه و میترسه و بعد هم گریه میکنه..دوبار بردمش متخصص اطفال و هربار با یه پلاستک قرص و شربت و آمپول برگشتم...دو هفته است که یکی در مون کلاس های دانشگاه رومیرم..وبه کل از زندگی افتادم ..بچه ام روز به روز لاغرتر میشه.... دکتر میگفت ریه هاش حساس شده...وبه خاطر همین مریضیش کهنه شدهچهار روز پیش دکترش میگفت اگه حالش بهتر نشه باید بستریش کنم ......وبدبختی اینجاست که از همون چهار روز پیش تا الان سپند بهتر که نشد هیچ ....بدتر هم شده...امروز که موقع سرفه کردن هرچی تو معدش بود رو بالا آورد...سیاوش یکساعت پیش زنگ زد ووقتی فهمید سپند حالش بدتر شده گفت که خودش میاد و میبرتش دکتر...لباسای سپند رو تن نحیفش کردم الهی بگردم بچه ام پوست واستخون شده ..اون لپهای خوشگل وشیرینش اب رفته ودلم رو کباب میکنه ..بیچاره پسرم اونقدر بیرجون و مریضِ که رو تختش خوابیده...سپندی که صدای خنده و سر و صداش کل خونه رو بر میداشت دو هفته ست که یا تو تختش خوابه یا وقتی میاد تو سالن رو مبل دراز میکشه..حتی حوصله بازی کردن هم نداره.. فقط بهونه میگیره و گریه میکنه و نمیذاره برای یه لحظه هم از کنارش تکون بخورم..از بس گریه میکنه کلافه م کرده... بعضی وقتا که میخوام برم آشپزخونه براش غذا درست کنم مجبورم میکنه بغلش کنم..تو آشپزخونه هم یه مراسم داریم تا راضی شه رو صندلی بشینه تا غذا درست کنم..اگرچه تو تمام این مدت به زور دو لقمه غذا میخوره ...دکترش میگفت گلوش چرک کرده و نمیتونه غذا قورت بده باید براش سوپ یا آش درست کنم..سپند هم که از سوپ و آش زیادخوشش نمیاد....گیسو بیچاره تقریبا هر روز عصر میاد به سپند سر میزنه یا بعضی روزها که کلاس نداره میاد سپند رو میگیره تا من برم دانشگاه..مسئول مهد ..سپند رو قبول نمیکنه میگه سرماخوردگیش شدیدِ... ممکنه بچه های دیگه هم ازش بگیرن ..همه این مشکلات یه طرف ... درد نبودِ سهراب هم یه طرف..از همون شبی که با هم بحثمون شد دیگه اهواز نیومد..من که هیچ ...حتی دیگه سراغ سپند هم نیومد.... تقریبا الان نزدیک به دوماهه که سراغ این بچه رو نگرفته..فقط اینطور که سیاوش میگفت دو سه روز یه بار زنگ میزنه حال سپند رو از اون میپرسه...وقتی دو هفته از رفتن سهراب گذشت و دیگه بهمون سر نزد... سیاوش فهمید خبری شده که سهراب دیگه اهواز نیومده...گیسو جریان رو ازم پرسید ومن هم همه رو براش تعریف کردم...شاید گیسو به ظاهر حق رو به من داد اما بعد دو ساعت که در مورد نیاز های مرد و وظایف زن حرف زد فهمیدم گیسو هم حق رو به سهراب داده...چیزی که اصلا نمیفهمیدم ...



  • میرطاهر مظلومی،ارژنگ امیرفضلی،سپند امیر سلیمانی(اخراجی ها 2)

    میرطاهر مظلومی،ارژنگ امیرفضلی،سپند امیر سلیمانی(اخراجی ها 2)

  • اسفندیار رویین تن در اوستا

      واژه اسفندیار و تحول آن کلمه اسفندیار در اوستا به صورتهای "سپنتودات"(اوستا- spento-dato فروردین،یشت،بند103) و"سپنتوذات" (spento-dhata) آمده است.و در پهلوی "اسپند-یاد"( spand-yad بند هش،فصل دوازدهم،بند دوم،و بند یک فرگرد بیستم وندیداد پهلوی(،"سپندی-آد"( spendiadh)،"سپندی-آت"(spendi-at)،و یا "سپندی-دات"( (spandi-dat،"سپند-شِید"( spend-shed که در دینکرد هشت،بند 18 آمده است فرمی از spend-dad می داند.)آورده شده است و سپس در فارسی نو به شکل های،"اسپندار،اسپندیار"(برهان قاطع صفحه 99 ،فرهنگ جهانگیری جلد اول ص 1257)،"سپندار،سپندیار"(فرهنگ جهانگیری جلد اول ص 640)، "اسفندارواسفندیاد"(غیاث اللغات جلد اول ص 52)،و سر انجام "اسفندیار"* در آمده است.   *فرهنگ معین جلد پنجم ص 132 و لغت نامه دهخدا جلد ششم ص 2327. یوستیjusti در نامناه ایرانی فرم اسپندیار(ispendiar)و فرم اسفندیار (isfendiar). در تحول واژه اسفندیار از صورت اوستایی به پهلوی و سپس به فارسی نو تغییرات زیر به چشم می خورد: الف-از اوستایی به فرم پهلوی: 1-مصوت پایانی جزء نخست کلمه حذف شده است: Spentoàspent 2-همخوان بی واکt-جزء نخست،به همخوان واک دارd- تبدیل شده: Spentàspend 3-مصوت پایانی جزء دوم حذف شده است: Spenf-dataàspent-dat و سپس صامت t-باردیگر به d-مبدل شده است: Spend-dataàspend-dad -4بین دو صامت d-در پایان جزءاول و در آغاز جزءدوم برای سهولت تلفظ،مصوت –iاضافه شده است: Spend-dadàspend-i-dad -5و سرانجام صامت d- درآغاز جزء دوم به تدریج حذف شده است: Spend-i-dadàspendi-ad   ب-از پهلوی به فرم فارسی نو: 1-صامت پایانی d- به-r تبدیل شده است: Spendi-adàspend-i-ar -2قبل از خودشه sp- باری سهولت تلفظ مصوت -iاضافه شده است: Spendi-aràispend-i-ar -3صامت –pبه -f تبدیل شده است: Spendi-aràisfend-i-ar -4مصوت -e- میانی به مصوت –a – تبدیل شده است: Isfend-i-aràisfand-i-ar    اجزای واژه اسفندیار نام اسفندیار در اوستا از دو جزء "سپنتو" به   معنای "مقدس" و صفت مفعولی "داته"از ریشه "دا" به معنای "آفریدن" ترکیب شده است که بر روی هم "آفریده پاک"؛معنا شده است.  بارتولومه و دوهارله واژه لاتین "سپنت" را  با واژه "شنتاس"(لیتوانی)و "شوتو"(اسلاوکهن)و "سنکتوس" (لاتینی) به معنای "پاک ومقدس" هم ریشه می دانند. علاوه برآن بارتولومه،واژه "سپنت"را به معنای "سود ،فایده و سلامت بخش"آورده است. یوستی و هورن فرم پازند سپنت را به صورت "شپاننه"(cpananh`)از ریشه "شپن"(cpan) درمعنای "مقدس" و "فایده و افزونی"،آورده اند. پور داود،سپنت را از ریشه آریایی "سوا"(sava) به معنای "سود و فایده و درمان بخش"که در سانسکریت به صورت "سونت"(savant) در آمده است،یکی می داند.(پورداود،یشت ها،جلد اول،ص 70) معادا پهلوی واژه "سپنت"را "افزونیگ" به معنای "سود و فایده رسان" است که با بعضی معانی واژه سپنت برابری می کند.   اشتقاقات واژه ...

  • رمان دختری از جنس غرور قسمت 2

                      درسا : این پسر خوشگله کی بود تو ماشین باهاش اومدی ؟ من : عظیمیو میگی ؟ درسا : فامیلش عظیمیه ؟ من : اهههم درسا : شمارشو داری ؟ گیتی و سوگند از خنده ریسه رفته بودن. درسا : چه تونه شما ؟ سوگند : عظی ...می ...رانن....ده ....سرویس ..اشه درسا : پارمییییییییییس؟؟؟؟؟ من :جاااااااااااااااااااانممم؟؟ درسا : با اون نبودم که با اون پسر خوشگله که صندلی عقب کنارت نشسته بود هستما !!! من: پارسا رو می گی ؟ درسا : اسمش پارساست ؟ وای چه اسم خوشگلی ..حالا میگم چه کارته ؟چن سالشه؟ گیتی : نامزدشه .... درسا سنگ گوپ کرد ، چشماش ازتعجب بیرون زده بود . پدیده : سلام بلند شدم و بغلش کردم و در گوشش گفتم: سلام ، حرفی نزنیا!!! درسا : پا ...پا ..پارمیس ؟؟؟ آره ؟؟؟؟؟؟ من : آره ، خوشگله ؟ نه ؟ درسا با ناراحتی که سعی میکرد پنهانش کنه گفت : مبارکه ! پدیده :چی ؟ سوگند : عروسی پارمیس و پارسا ...!! و زد زیر خندید .گیتی هم که از خنده روی نیمکت پهن شده بود .من لبخند زده بودم . پدیده تازه ماجرا رو گرفته بود و یه لبخند کوچولو زد . و درسا متعجب بین ما سعی می کرد ماجرا رو بفهمه !! درسا امسال به گروه پنج نفری ما اضافه شده بود و خیلی چیزا رو نمی دونست ! پگاه بالاخره نتونست جلوی خودشو بگیره و گفت : ببین عزیزم پارسا برادر پارمیسه .گرفتی ؟ درسا  گل از گلش شکفت : یعنی اونی که من دیدم داداشت بود ؟ من: آره عزیزم ، داداشم بود سوگند : ولی محل به هیچ دختری نمیذاره گیتی : نه پارسا نه پرهام هیچ کدومشون به دخترا محل نمیذارن . درسا : پرهام کیه ؟ پدیده : برادر منه ، یه پسر خوب و خشگل درسا : واووو. من میگم چقدر شباهت ااخلاقی دارین نگو داداشاتونم اینجورین! سوگند : بگذریم امتحان چی خوندین ؟ درسا : نه وایسا پارمیس من یه سئوال دارم . من : چیه ؟ درسا : دوست دارم خانواد تو  بهم معرفی کنی! گیتی : آره عزیزم پسرای خوشگلی دارن ، تلاش کن قاپ یکیشون بدزد . درسا : جدی گفتم! من : جدا می خوای بدونی ؟ سوگند: زیادنا ...!! درسا : من تازه اومدم تو گروه خیلی چیزا هس که شما می دونیین ولی من نمی دونم بگو دیگه .. من : من و پارسا و پردیس بچه های کوچیک ترین پسر خانواده آریاهستیم با این وجود از همه بزرگ تریم! عمو پیمان چهار تا دختر داره ترسا و تبسم و ترنم و تمنا ...... سوگند :اهههههههههههه تمنا انگار از دماغ فیل افتاده . به چشمای سوگند ذل زدم و با نگاه بهش فهموندم وسط حرفم نپره . من: بعد بابای سوگند عمو پژمان و پسرش سپند عمو پویا هم بابای گیتیه و یه دختر دیگه ام داره که خواهر گیتی گیسو یه دایی یاشارم  هم  پدیده و پرهامو داره خاله یاسمن هم  چهار تا پسر داره آرتان و آرتین و آترین وآتردین. درسا :اَهههههههههههه چقدر زیاد ... من :اره، پس چی ؟ سوگند ...

  • بررسی تاریخچه فلفلو (PK) در ایران

    بررسی تاریخچه فلفلو (PK) در ایران

    رنو 5 به عنوان یکی از اولین سوپر مینی‌های پرطرفدار در ایران برای مدت‌ها در کشورمان ماند و با آنکه در طول زندگی پر‌فراز و نشیبش بارها دچار تغییراتی شد و نام‌های مختلفی به خود دید، در نهایت ظاهر کلی خودرو ثابت ماند.بد نیست به طور خلاصه با انواع  موجود رنو 5 در کشورمان آشنا شویم. نمونه‌های اولیه تقریباً همزمان با آغاز تولید رنو 5 در سال 1972 (1351)، صادرات این خودرو به بسیاری از نقاط جهان نیز کلید خورد. ایران هم یکی از مقاصد رنو 5 بود و تعدادی از این خودرو بین سال‌های 52 تا 55 به کشورمان راه یافتند. این نمونه‌ها بیشتر از نوع 900 سی‌سی و دو‌در با سپرهای کوتاه هستند. متاسفانه تعداد اندکی از این نمونه‌ها باقی مانده و اکثر رنوهای قدیمی به خاطر مشکلات پوسیدگی اسقاط شده‌اند. تعداد بسیار اندکی از رنو 5‌های وارد شده به ایران به دسته دنده قدیمی مشابه دسته دنده ژیان مجهز هستند که حداقل یک نمونه زرد رنگ از این سری در کشورمان باقی مانده است. نمونه‌های اولیه تولید شده در سایپا در 1356 تولید رنو 5 در سایپا آغاز شد. مشخصات فنی و ظاهری رنوهای تولید شده مشابه نمونه‌های وارداتی قبل از آغاز مونتاژ بودند. در میانه تولید، نمونه‌های چهار در هم به رده محصولات اضافه شدند و نمونه‌هایی با پیشرانه 1100سی‌سی هم تولید شدند. این نمونه‌ها که با داشبورد متفاوت (طرح جدید بدون راه‌های عمودی) و سپرهای جلوبلند شناخته می‌شوند، بعدها پایه و اساس سایر رنو 5‌های تولیدی در ایران شدند. نمونه‌های اسپرت نمونه‌های اسپرت شامل آلپین و گوردینی با پیشرانه‌های 1.4 لیتری 100 اسب بخاری در تیراژ محدود به کشورمان وارد شدند. این رنوها بعدها اکثراً سر از پیست و مسابقات (خصوصاً سال‌های دهه 70 شمسی) درآوردند و توانستند به مقام‌های درخوری دست یابند. به همین دلیل تعداد آلپین‌های واقعی باقیمانده بسیار اندک است و بیشتر نمونه‌ها در حقیقت نمونه‌های معمولی هستند که با تغییر پیشرانه، تغییر سپرهای جلو به نمونه بلند مه‌شکن‌دار و خط‌کشی‌های معروف بدنه به آلپین یا گوردینی تبدیل شده‌اند.توربو به طور رسمی فقط یک نمونه از این خودرو استثنایی در کشورمان وجود دارد که آن هم دچار مشکلات متعددی است. نمونه توربو با برجستگی‌های گلگیر، بدنه بسیار عریض‌تر و ظاهر خشن‌تر قابل شناسایی و به پیشرانه 1.4 لیتری توربو با 160 اسب بخار قدرت مجهز است که می‌تواند آن را در تنها 6.6 ثانیه از صفر به 100کیلومتر در ساعت برساند. نسل دوم تعداد اندکی از نسل دوم رنو 5 که از نظر ظاهری و فنی مدرن‌تر است و تجهیزات بیشتری دارد وارد کشور شدند و حتی برای مدتی زمزمه تولید این خودرو در ...

  • رمان پیله ات را بگشا3

    ظهرجمعه راس ساعت دوازده ظهر سهراب شاد وپرانرژی .. خونه بود ..هرچقدر من مضطرب بودم اون بی خیال وریلکس بود ..یکم که با سپند بازی کرد ..واز سروکول هم بالا رفتن ..میز ناهار رو چیدم وبین شلوغ بازی های پدروپسر ناهار رو خوردیم ..ساعت حول وحوش چهار عصر بود که سهراب ماشین سیاوش رو گرفت ..وباهم رفتیم برای رانندگی ..یه جمع سه نفره ..یه خونوادهءسه نفره ..سهراب مدام بهم دلداری میداد ولی استرس من که دست خودم نبود ..همه اش نگران بودم خراب کنم...ساعت هشت شب بود که دم خونهءسیاوش نگه داشتم ...شام دعوتمون کرده بود ..-به به خانم رانندهءفرمول یک ..به تیکهءگیسو لبخند زدم وروش رو بوسیدم ..-شرمنده مزاحم شدیم گیسو جان ..-چه مزاحمتی بفرمائید تو ..اقا سهراب خوش اومدی ..سپند طبق معمول از گردهءسیاوش اویزون بود ..واقعا که سیاوش عموی خوبی برای سپند بود ..-یه عموی مهربون ..یه شوهر خوب برای گیسو ..ویه برادر شوهر مسئول برای من ..مانتوم رو دراوردم وبا یه تونیک مرتب اومدم تو پذیرایی ...چشمهای سهراب با دیدنم برق زد ..خیلی وقت بود که میفهمیدم از شیک پوشیم راضیِ-گیسو جان کمک نمیخوای ..؟-نه عزیزم ..رانندگی چطور بود ..؟-خوب بودولی هنوز استرس دارم ..از امتحان فردا میترسم ..-چرا میترسی؟ ..اگه پارک دوبلت رو درست بزنی ..بقیه اش اسونه ..-اون رو بلدم ولی نمیدونم چرا اینقدر استرس دارم ..گیسو دستم رو گرفت ..-نترس لی لی فر..همه چی درست میشه ..اصلا این دفعه هم قبول نشی مهم نیست سریِ بعد قبول میشی ..-اره سهراب هم همین رو میگه .-دیدی بی خودی نگرانی؟ ..اقا سهراب هم که بهت فشار نمیاره ..به شیطنت خندید وادامه داد ..-ای شیطون... نکنه داری خودت رو برای سهراب خان عزیز میکنی ..؟-گیسو ..!!!با خنده برگشت وابرویی تاب داد ..ازحرفش دلم گرفت ..خیلی وقت بود که ازجاذبه های زنانه ام استفاده نکرده بودم خیلی وقت بود که دیگه برای دل سهراب خودم رو درست نمیکردم ..به عشق سهراب نمیخوابیدم وچشم باز نمیکردم ..خیلی وقت بود که دیگه سهراب تو دلم نبود... شاید هم هنوز بود ولی اونقدر کمرنگ ..اونقدر بی رنگ... اونقدر سردو تاریک ..که نبودش بهتراز بودنش بود ..جلوی چشمهای مشتاق سهراب سفره رو چیدم ...نگاش برخلاف همیشه چراغونی بود لذت میبرد از دیدنم ..از اینکه پخته شده بودم.. ولی چه فایده؟ ..دیگه حریم دو نفره ای باقی نمونده بود که بتونه واردش بشه ..سر میز شام کنار سهراب وسپند نشستم..جلوی سیاوش وگیسو سعی میکردم مراعات کنم وزیاد از حد ...فاصلهءبین خودم وسهراب رو به رخ نکشم ..درست نبود... هرچی که بینمون بود برای خونه بود ..نه جمع ..نه بین بقیه ..کنار سهراب بودم سهرابی که حالا دیگه میدونست یه مرد خوب ..یه نفرکه میخواد تو دل زنش باشه چی کار کنه ..چه ...

  • آموزش قرار دادن آیکون کنار نام سایت در مرورگر

    یک آیکون در سایز 16*16 طراحی نمائید.فایل را با نام favicon.ico ذخیره نمائید.فایل آیکون را بر روی یک سرویس دهنده آپلود نمائید.(در صورتی که سایت دارید در شاخه اصلی آپلود کنید)کد زیر را در قسمت head قالب صفحه اصلی خود اضافه کنید: (به جای URL آدرس فایل آیکون را بنویسید. در صورتی که در شاخه اصلی سایت خود آپلود نموده اید نوشتن favicon.ico کافی است) LINK REL="SHORTCUT ICON" HREF="favicon.ico"> چند نکته: استفاده از فایل های متحرک برای این منظور غیر استاندارد می باشد ولی در صورتی که قصد دارید تا فایل متحرکی را در کنار آدرس سایت خود در آدرس بار قرار دهید، ابتدا فایل را با فرمت Gif طراحی نموده و سپس نام آن را به favicon.ico تغییر دهید. بدلیل استاندارد نبودن این روش ممکن است بعضی از مرورگر ها از آن پشتیبانی ننمایند.سایز استاندارد آیکون برای این کار 16*16 می باشد ولی شما می توانید از سایز های دیگر نظیر 32*32 و 48*48 نیز استفاده کنید.در صورتی که بعد از مراحل بالا عکس را در آدرس بار مشاهده ننمودید، می توانید با انجام یکی از دو کار زیر آیکون را مشاهده نمائید :Cache مرورگر خود را پاک کنید.بر روی عکسی که هم اکنون در آدرس بار مرورگر شماست کلیک کرده و آن را بر روی آدرس سایت خود بکشید و سپس رها نمائید.