سقوط هواپیما در لرستان
شرح حادثه سقوط توپولوف 154 ایر تور - خرم اباد
هواپيما از راستاي باند 11در فاصله 11 مايلي فرودگاه عبور ميكند اما گردش به راست نكرده و همچنان به سمت شمال ادامه مسير ميدهد.3 مايل به شمال منحرف شده كه ناگهان هواپيما در ارتفاع 9100 پايي با قله 10 هزارپايي سلسله جبال سفيد كوه واقع در تنگه گليج و منطقه سراب دره برخورد ميكند.اهالي روستاي كي ميرزاوند در دور افتاده ترين منطقه حوالي جاده خرم آبادـ كوهدشت دقايقي بعد از ناپديد شدن هواپيماي مسافربري، خود را به پاسگاه انتظامي سرآسياب اوره رساندند. آنان به مأموران اطلاع دادند هواپيمايي را در آسمان روستا ديده اند كه در هواي مه آلود با صخره ها برخورد كرده است و پس از انفجار شديدي سقوط كرده است. در زمان بروز سانحه وضعيت هوا و ديد مناسب نبوده اما در عملكرد دستگاههاي كمك ناوبري و ارتباطي فرودگاه و هواپيما هيچ ايرادي وجود نداشته است.علت اين سانحه خطاي انساني و قصور خلبان پرواز اعلام شده است.فرودگاه خرم آباد در منطقه اي كوهستاني واقع گرديده است . چند سال بعد از اين سانحه ، دستگاه فرود بدون ديد موسوم به ILS در اين فرودگاه نصب و راه اند ازي شد.لذا وجود موانع وارتفاعات در اطراف فرودگاه ميتوانسته موجب عدم دريافت امواج ارسالي از دستگاههاي كمك ناوبري فرودگاه و بروز اين سانحه باشد.گروه نجات هوانيروز از ساعت ۱۰ صبح روز ـ سه شنبه ـ فعال شد تا بتواند محل سانحه و سقوط هواپيما را پيدا كند. در اين خصوص از پايگاه مسجد سليمان دو فروند بالگردان ۲۱۴ كرمانشاه و يك فروند بالگردان ۲۱۶ به محل پرواز كردند، ولي به علت بدي هوا به پايگاههاي خود برگشتند.همچنين يك بالگرد از اصفهان به محل سانحه حركت كرد ولي در حوالي خرم آباد عليرغم پرواز يك ساعت و نيمه و توده هوا نتوانست عبور كند و به اصفهان بازگشت. در همين راستا تيپ ۲ لشگر ۸۴ گروه زميني ارتش به محل سانحه حركت كرد، ولي به علت ارتفاعات صعب العبور باوجود اينكه با دوربين از فاصله دور محل سقوط را شناسايي كرده اند، نتوانسته اند هنوز خود را به محل برسانند.عمليات جست وجو و يافتن اجساد قربانيان به علت سردي هوا و خرابي هوا ـ سه شنبه ـ امكان پذير نشد.امير سرتيپ ۲ پوردستان كه به دستور اميرحسيني ـ جانشين عمليات نيروي زميني ارتش ـ مسؤول عمليات سانحه پرواز ۹۵۶ تهران ـ خرم آباد است، گفت: از نخستين ساعات حادثه سه گردان از لشگر ۸۴ به ارتفاعات سفيد كوه نزديك شدند و حدود ساعت ۱۶ و سي دقيقه توانستند از فاصله بسيار دور قسمتي از لاشه هواپيما را كه شامل دم هواپيما و چرخ بود، پيدا كنند.سرانجام هواي خرم آباد صاف و آفتابي شد تا از نخستين ساعات صبح پنجشنبه تلاش براي انتقال اجساد قربانيان سانحه هوايي آغاز شود.دو فروند بالگرد ...
گلیج و توپولف، مصاف صخره و فلز
انگار قصهی پرغصهی "توپولف" به این زودیها قصد پایان یافتن ندارد همین چند هفته قبل بود که رئیس جمهور و چندین تن از مقامات کشور لهستان در یک سانحه هوایی توپولف جان خود را از دست دادند. این غولهای فرسوده "روسی" تا کنون افراد زیادی را به کام مرگ فرستادهاند، در این میان لرستانیها نیز چند باری از سوانح هوایی این هواپیمای از رده خارج داغدار شدهاند. بعد از سانحه هوایی دلخراش سال 1380، چند ملیپوش جودوکار و شادروان "محمدرضا کاکاوندی" کمانچهساز لرستانی در سانحه هوایی توپولف سال گذشته در قزوین جان باختند. سانحهای که در یک روز سرد زمستانی مردم لرستان را به سوگ نشاند. صبح یک روز سرد زمستانی بود که یک فروند هواپیما مسیر تهران-خرم آباد دقایقی قبل از فرود در باند فرودگاه خرمآباد از صفحه ی رادار محو شد. و بدین ترتیب در ساعت 7:55 صبح روز سهشنبه 23 بهمن ماه سال 1380 بود که یک فروند هواپیمای توپولف 154 متعلق به شرکت هواپیمایی ایران ایر تور در "تنگه گلیج" واقع در ارتفاعات سفیدکوه مشرف بر روستای "سراب کی" در بخش چگنی سقوط کرد و تمامی 119 سرنشین آن کشته شدند. در بین سرنشینان این هواپیما جمعی از مسئولان و مهمتر از آن چندین نفر پزشک متخصص و تعدادی از اساتید دانشگاه های استان نیز حضور داشتند که فقدان آنها غم بزرگی بود بر دوش مردمان غمپرور لر! از آن گذشته حوادث بعد از سقوط هواپیما نیز غم بزرگتری بود، (به عنوان مثال نبود حتی یک فروند هلیکوپتر در این استان، برای عملیات امداد و انواع و اقسام کمبودهایی که انگار جزئی از سرنوشت محتوم ما بوده و هست) چند روز بارندگی شدید و هوایی مهآلود نیز کار انتقال و جابهجایی اجساد را غیرممکن ساخته بود، در آن چند روز تنها کار ممکن تیراندازیهای پی در پی لشگر 84 خرمآباد بود به این امید که حیوانات وحشی را تا مساعد شدن هوا از بقایای اجساد دور نگه دارد! ارتشیهای غیوری که علیرغم شرایط نامساعد جوی در نخستین ساعات حادثه خود را به مکان سقوط هواپیما رسانده بودند و دست خالی نظارهگر اجساد قطعهقطعه شدهی برادران و خواهرانشان در میان صخرهها و "تاش"ها بودند. اگرچه اعلام علت این سانحه مدتها طول کشید ولی بالاخره پس از حرف و حدیثهای بسیار خطای انسانی خلبان (!) عامل سقوط این هواپیما تشخیص داده شد. ضمنا نام چند تبعه اسپانیایی نیز در بین قربانیان این حادثه به چشم می خورد. گلیج چگونه جایی است همان گونه که گفته آمد این تنگه در شمال روستای سراب کی میرزاوند واقع شده است. دامنههای جنوبی یا به قول ما لرها (بر اَفتاؤ) آن -همانجایی که هواپیما سقوط کرد- دارای صخرههای خشنُ با شیب تند و پوشش ...
گلیج لرستان
انگار قصهی پرغصهی "توپولف" به این زودیها قصد پایان یافتن ندارد همین چند هفته قبل بود که رئیس جمهور و چندین تن از مقامات کشور لهستان در یک سانحه هوایی توپولف جان خود را از دست دادند. این غولهای فرسوده "روسی" تا کنون افراد زیادی را به کام مرگ فرستادهاند، در این میان لرستانیها نیز چند باری از سوانح هوایی این هواپیمای از رده خارج داغدار شدهاند. بعد از سانحه هوایی دلخراش سال 1380، چند ملیپوش جودوکار و شادروان "محمدرضا کاکاوندی" کمانچهساز لرستانی در سانحه هوایی توپولف سال گذشته در قزوین جان باختند. سانحهای که در یک روز سرد زمستانی مردم لرستان را به سوگ نشاند. صبح یک روز سرد زمستانی بود که یک فروند هواپیما مسیر تهران-خرم آباد دقایقی قبل از فرود در باند فرودگاه خرمآباد از صفحه ی رادار محو شد. و بدین ترتیب در ساعت 7:55 صبح روز سهشنبه 23 بهمن ماه سال 1380 بود که یک فروند هواپیمای توپولف 154 متعلق به شرکت هواپیمایی ایران ایر تور در "تنگه گلیج" واقع در ارتفاعات سفیدکوه مشرف بر روستای "سراب کی" در بخش چگنی سقوط کرد و تمامی 119 سرنشین آن کشته شدند. در بین سرنشینان این هواپیما جمعی از مسئولان و مهمتر از آن چندین نفر پزشک متخصص و تعدادی از اساتید دانشگاه های استان نیز حضور داشتند که فقدان آنها غم بزرگی بود بر دوش مردمان غمپرور لر! از آن گذشته حوادث بعد از سقوط هواپیما نیز غم بزرگتری بود، (به عنوان مثال نبود حتی یک فروند هلیکوپتر در این استان، برای عملیات امداد و انواع و اقسام کمبودهایی که انگار جزئی از سرنوشت محتوم ما بوده و هست) چند روز بارندگی شدید و هوایی مهآلود نیز کار انتقال و جابهجایی اجساد را غیرممکن ساخته بود، در آن چند روز تنها کار ممکن تیراندازیهای پی در پی لشگر 84 خرمآباد بود به این امید که حیوانات وحشی را تا مساعد شدن هوا از بقایای اجساد دور نگه دارد! ارتشیهای غیوری که علیرغم شرایط نامساعد جوی در نخستین ساعات حادثه خود را به مکان سقوط هواپیما رسانده بودند و دست خالی نظارهگر اجساد قطعهقطعه شدهی برادران و خواهرانشان در میان صخرهها و "تاش"ها بودند. اگرچه اعلام علت این سانحه مدتها طول کشید ولی بالاخره پس از حرف و حدیثهای بسیار خطای انسانی خلبان (!) عامل سقوط این هواپیما تشخیص داده شد. ضمنا نام چند تبعه اسپانیایی نیز در بین قربانیان این حادثه به چشم می خورد. گلیج چگون جایی است همان گونه که گفته آمد این تنگه در شمال روستای سراب کی میرزاوند واقع شده است. دامنههای جنوبی یا به قول ما لرها (بر اَفتاؤ) آن -همانجایی که هواپیما سقوط کرد- دارای صخرههای خشنُ با شیب تند و پوشش گیاهی ...
پرواز شماره ۷۹۰۸ هواپیمایی کاسپین
پرواز شماره ۷۹۰۸ هواپیمایی کاسپینخلاصه سانحهتاریخ ۲۴ تیر ۱۳۸۸محل حادثه ۳۶°۸′۳۳″ شمالی ۴۹°۵۹′۳۸″ شرقیمختصات: ۳۶°۸′۳۳″ شمالی ۴۹°۵۹′۳۸″ شرقیمسافرین ۱۵۳خدمه ۱۵کشتهشدگان ۱۶۸بازماندگان ۰نوع هواپیما توپولف تی یو-۱۵۴استفادهکننده هواپیمایی کاسپینشماره دم EP-CPGمبدا فرودگاه بینالمللی امام خمینی، تهران، ایرانمقصد فرودگاه بینالمللی زوارتنوتس، ایروان، ارمنستانپرواز شماره ۷۹۰۸ هواپیمایی کاسپین یک پرواز تجاری متعلق به هواپیمایی کاسپین بود که از فرودگاه امام خمینی تهران به سمت ایروان در حال پرواز بود ولی در حوالی قزوین سقوط کرد. این هواپیما در حدود ساعت ۱۱:۴۵ صبح ۲۴ تیر ۱۳۸۸ در بین روستاهای فارسیان و جنتآباد در بخش مرکزی قزوین دچار سانحه شد و همهٔ ۱۵۳ مسافر آن به همراه ۱۵ خدمه پرواز کشته شدند.[۱][۲] محتویات ۱ هواپیما۲ سقوط۳ آخرین اطلاعات درباره حادثه سقوط هواپیمای توپولوف۴ کشتهشدگان۴.۱ مسافران سرشناس۴.۲ هویت جعلی سه تن از اعضای تیم جودو نوجوانان۴.۳ اسامی کادر پروازی۵ واکنشها۵.۱ آمریکا۵.۲ آذربایجان۵.۳ فدراسیون جهانی جودو۶ جستارهای وابسته۷ منابع۸ پیوند به بیرونهواپیماهواپیمایی که در این سانحه سقوط کرد از نوع توپولف تی یو-۱۵۴ بودهاست که توسط هواپیمایی کاسپین مورد استفاده قرار میگرفت. این هواپیما در سال ۱۹۸۷ وارد به خدمت شدهبود. سقوط این هواپیما ۱۶ دقیقه پس از آنکه از فرودگاه امام برخاست در نزدیکی دشتهای کشاورزی قزوین با زمین برخورد کرد در این سانحه کلیه ۱۶۸ سرنشین هواپیما شامل ۱۵۳ نفر مسافر و پانزده نفر خدمه و کادر پرواز کشته شدند، شدت حادثه به حدی بود که ۶ هکتار از اراضی زراعی این منطفه نیز دچار حریق شد. در محل برخورد هواپیما با زمین گودال عظیمی به قطر ۶۰ تا ۷۰ متر ایجاد شد. بر اساس اطلاعات رسیده از این هواپیما و بنا به اظهارات مومنیرخ مدیرعامل شرکت فرودگاههای کشور، در زمان سقوط هواپیما هیچ مکالمهای مبنی بر نقص فنی با برج مراقبت به ثبت نرسیدهاست. به گفته شاهدان عینی دقایقی پیش از سقوط هواپیما آتش گرفته بود و تلاش خلبان برای نشستن روی زمین بی نتیجه بود و منجر به چرخ زدن هواپیما در حوالی شهر اقبالیه شد و در حال دور زدن نیز به ناگاه پس از آتش گرفتن دم هواپیما در مزارع گندم سقوط میکند. شاهدان عینی همچنین از پراکنده شدن وسایلی همچون کیف، کفش، کارت ویزیت، کیف جیبی و وسایل شخصی مسافران خبر میدهند. آخرین اطلاعات درباره حادثه سقوط هواپیمای توپولوفاحمد مجیدی رئیس کارگروه ویژه بررسی سانحه سقوط هواپیمای کاسپین در گفتگو با خبرنگار باشگاه خبری فارس«توانا»، تصریح کرد: ...
خاطرات عکاس ایران زمین علی اکبر آقاجری در طول 40 سال
به نام خداوند هنر آفرین علیاکبر آقاجری متولد سال 1338 سلام کاکا بچه خاک پاک آبادان هستم. از کودکی علاقه خاصی به نقاشی و عکاسی داشتم. در 16 سالگی ایرانگردی خود را با سفر به اهواز شروع کردم. با پولی که دستمزد کارم بود موتورسیکلت مینی یاماها 80 سی سی خریده بودم با خرید این موتور وسوسه سفر به جانم افتاده بود. دلم میخواست با موتورم بیفتم تو جاده و هی بروم! هی بروم! من بچه (لین) ده اصلی احمدآباد روبروی کواتر فرهنگی ها هستم. تو محل هم بچه محلها آرزویی مشابه من داشتند اما من از همان کودکی مرد عمل بودم. برای همین در اولین سفرم با موتورسیکلت مینی یاماها 80 سی سیام توانستم مسیر آبادان- اهواز را طی کنم. در طول راه از آبادان تا اهواز احساس ضعف ناخوشایندی داشتم، قدرت این موتور بسیار پایین بود. همه ماشینها از من جلو میزدند و من خیلی گاز میدادم اما با صبر و استقامت به اهواز رسیدم و به خیر و خوشی به آبادان برگشتم. برای جبران این ضعف با پسانداز بیشتر و مقداری هم پرداخت اقساطی یک موتورسیکلت سوزوکی 250 سی دی دو سیلندر خریدم. سفرهایم شروع شدند، موتورم خوش نفس و برو بود. عکس، مکمل سفرهایم بود. عکس میگرفتم بعد که میآمدم و تو محل برای بچهها تعریف میکردم سند زنده عکس را هم نشان میدادم. در این دوره به سفرهای بسیاری رفتم: سیاحتی و زیارتی، تاریخی، باستانی، طبیعت بکر ایران زمین، مردمشناسی، عشایر ایران، صنایع دستی، تأسیسات نفتی و غیره ... چون در شرکت نفت کار میکردم و به نسبت بچه محلها درآمد بیشتری داشتم یک موتورسیکلت هوندا 4 سیلندر 750 سیسی خریدم. و مدتی بعد موتورسیکلت هوندا 4 سیلندر 1000 سیسی هم خریدم. من از شانزده سالگی در آموزشگاه فنی حرفهای شرکت نفت آبادان 5 سال درس خواندم و در پالایشگاه آبادان کار کردم. تعطیلات من شد سفر و عکاسی! با موتورسیکلت هوندا چهار سیلندر 750 سیسی، دیگر شده بودم ایرانگرد! اولین سفر من با هوندا چهار سیلندر و با رفقا از آبادان به سمت بندرعباس بود. در این سفر به بندر خمیر هم رفتیم. در آنجا آبگرمی وجود داشت که مردم برای آب درمانی به آنجا میآمدند. البته شرایط جادهای و امکانات به شکل امروز نبود و بسیار محدود و در سطح پایین بود. امروز حتی دیگر آن برکه پهناور و آبشار زیبای دشت ارژن در 60 کیلومتری شهر شیراز برای تفریح و استراحت مسافرین خسته از راه وجود ندارد آنقدر دکه و دکان در دو طرف این آبشار ساختهاند که زیبایی بکر این منطقه را آسیب زدهاند. سفر به کرمانشاه و شیراز دنیای دیگری را برای من رقم زد. در شیراز به آبشار غلات رفتیم که امروزه دیگر نشانی ازآن نیست و توسعه شهری و هجوم آهن و آجر ...
خاطرات امیر احمدی-لرستان
خاطرات امیر احمدیجنگ الوار با قوای نظامی رضا خان در چغلوندی لرستان 2- ماموریت سپهبد احمد امیر احمدی در لرستان چه بود؟ «.. امنیت لرستان و حضور امشب ما در قلعه فلک الافلاک مرهون مجاهدت و کوشش شخص شما و قوایی است که تحت فرماندهی شما می باشد ...امشب بزرگترین مقام ارتشی را به شما وعده می دهم »سخنرانی 7 آبانماه 1307 رضاشاه در قلعه فلک الافلاک خرم آباد خطاب به امیر احمدی امیراحمدی آنگونه که خود می نویسد پنج بار به ماموریت لرستان اعزام شده است :1-بار اول همراه با افسران روسی که تا اواسط سیلاخور به سختی و با تلفات بسیار می رود.2-بار دوم برای تشکیل لشگر غرب وبا گردان اول فوج نادری تا آخرین کوه های سیلاخور می رود.3-سومین بار با تکمیل لشگر غرب و کمک گرفتن از قوای تهران مستقیما به خرم آباد اردوکشی نموده و دو سال در لرستان می ماند. 4-با قتل سرلشگر طهماسبی توسط الوار در حالیکه رئیس کل امنیه مملکتی بوده همراه رضا شاه به لرستان رفته و همزمان به فرماندهی لشگر غرب منصوب و در لرستان ساکن می شود.5-آخرین بار در سفر رضا شاه به خوزستان در مراجعت از راه اهواز به خرم آباد با نقشه قبلی مامور خاتمه دادن به اغتشاشات و غائله لرستان می شود. ماموریت ( یا به تعبیری بهتر هجمه و تهاجم) امیر احمدی در لرستان در واقع در سه زمینه تعریف و برنامه ریزی شده بود: 1-تهاجم نظامی – بمنظور خلع سلاح ؛ قتل و غارت الوار و برهم زدن وزنه برتری استقلال نظامی آنان در برابر حکومت مرکزی ( و به تبع آن اجرای سیاست انگلیسی ضعیف نمودن بنیه نظامی قوی و مسبوق به سابقه عشایر در برابر تهاجمات نظامی آتی بیگانگان {شهریور1320}) 2-تهاجم فرهنگی - که با تاسیس مدارس عشایری ضمن رخنه در تفکرات سنتی ایلی با عمده هدف یکجاکشانی (یکجانشینی) و تخته قاپوی عشایر وبه گروگان گرفتن فرزندان خوانین و کشاندن آنها به شهر زمینه وابستگی آنها به حکومت مرکزی را بیشتر می کرد. 3-تهاجم اقتصادی - با هدف برهم زدن خودبسندگی اقتصاد ایلی و عشایری (و ارکان تولیدات ملی عشایری ) و وابسته و متصل نمودن هرچه بیشتر آنان به زنجیره بی انتهای مصرف کنندگان کالا و اقلام شهری. فاکتوریل هرسه تهاجم ذکر شده بالا بسط دایره نفوذ و حاکمیت مرکز و وابسته نمودن عشایر به حکومت مرکزی بود که بواسطه عملیات نظامی میسر می شد . واقعیات تاریخی عملیات نظامی قزاق ها در لرستان به شهادت تاریخ نشانگرآن است که :1-تعداد قابل توجهی از پیروزی های قزاق ها در لرستان علیه عشایر ؛ با راهنمایی های نیروهای عشایری دیگر بویژه عشایر کلهر در لرستان محقق گردید .2-قزاق ها علی رغم تسلیحات برتر و در اختیار داشتن هواپیما در موارد عدیده از نیروهای عشایری شکست ...
از این پس هیچ هواپیمایی به خاطر بدی آب و هوا سقوط نمیکند
شاید اگر در ارتفاع بالایی در حال پرواز هستید، بتوانید از جی.پی.اس گرانقیمت اختصاصی هوانوردی استفاده کنید تا فرودگاههای اطراف را به شما نشان دهد که لزوما نزدیکترین فرودگاه موجود نیستند و مطمئنا از مناسبترین محل فرود در خشکی هم خبری نیست. پس از آن باید به تنهایی تصمیم بگیرید که با توجه به ارتفاع پرواز و فاصلهای که تا این فرودگاهها دارید آیا شانس رسیدن به یکی از آنها را خواهید داشت یا نه! اگر هم در ارتفاع پایین پرواز میکنید که شرایط بهمراتب بدتر است و باید همین حالا جایی را برای فرود پیدا کنید، یک جاده، زمین هموار و هر جایی در خشکی که شانس فرود آمدن داشته باشید. سناریوی بدتر هم اینکه مسافر هواپیمایی هستید که خلبان آن دچار حمله قلبی شده یا شب است و موتور هواپیمای شما از کار افتاده، بهتر نیست بتوانید با فشار یک دکمه تمامی این شرایط استرسزا را کنترل کنید؟ لطفا این دکمه را فشار بدهید استفاده از مجموعهای از فناوریهای روز دنیا و همکاری دو گروه تحقیقاتی به ساخت Vertical Power VP-400 منجر شده که میتواند با فشار تنها یک دکمه هنگام از کار افتادن موتور هدایت هواپیما را به عهده بگیرد. این دستگاه به کمک خلبان خودکار، جی.پی.اسی که برای آن ساختهشده و حسگرهای سرعت حرکت و ارتفاعی که دارد همراه با بانک دادههای سیستم بهترین حالت را در شرایط اضطراری ایجاد شده انتخاب میکند. در واقع VP-400 میداند در چه ارتفاعی پرواز میکنید، با نزدیکترین فرودگاه چقدر فاصله دارید و ارتفاع تپهها یا کوههای اطراف شما و سرعت بادی که میوزد چقدر است؛ در نتیجه سیستم تصمیم میگیرد به کدام جهت حرکت خود را ادامه دهید، با چه زاویهای به زمین نزدیک شوید و چطور فرود بیایید که کمترین آسیب ممکن به شما و هواپیمایی که هدایت میکنید وارد شود. اگر هواپیمای شما خلبان خودکار نداشته باشد باز هم میتوانید با استفاده از اطلاعاتی که این سیستم در اختیارتان قرار میدهد هدایت هواپیما را به خوبی به عهده بگیرید. تنها تفاوت این است که در این حالت به جای 3 یا 4 صفحه نمایش، تنها یک صفحه وجود دارد که تمامی اطلاعات در آن گردآوری شده است. تمام مدتی که مشغول پرواز هستید، VP-400 بدترین شرایط ممکن را بررسی میکند و در هر ثانیه حدود 30 حالت مختلف فرود در شرایط از دست دادن موتورها بررسی میشوند. نتیجه این بررسیها که از دماغه هواپیما تا انتهای دم آن را شامل میشوند، انتخاب بهترین شیوههای فرود است که ثبت میشوند تا در شرایط اضطراری از آنها برای فرود موفق استفاده شود. میتوانید نمونهای از این فرودهای موفق محاسباتی را که به شکل مارپیچی به ...
زندگی نامه شهیدعلی پرورش
شهید علی پرورش در مورخه 1/1/1348در روستای پرسک از توابع شهرستان الشتر در یک خانواده مذهبی دیده به جهان گشود پدر بزرگوار ایشان شیخ علی پرورش یک کشاورز ساده بودند و علی اولین فرزندی بود که خدا به ایشان عطا نمودند .این شهید والا مقام سالهای ابتدایی زندگی را در روستای پرسک گذراند . در سال 1355همراه خانواده به خرم آباد مهاجرت نموده و تحصیلات ابتدایی را در این شهر گذراند.سالهای نوجوانی شهید پرورش همزمان شده بود با جنگ تحمیلی عراق علیه ایران و به همین دلیل در سال 1364ترک تحصیل نموده و به صورت پنهانی و بدون اطلاع پدر و مادر عازم جبهه گردیدند . در سال1365 در منطقه شاخ شمیران و در عملیات نصر از ناحیه پیشانی مجروح شدند اما این جراحت باعث نگردید تا در عزم راسخ ایشان در مورد دفاع از اسلام وانقلاب خللی ایجاد شود و او را از ادامه حضور در جبهه ها منصرف سازد . ایشان بعد از بهبود ی دوباره عازم جبهه گردید و اینبار به مناطق عملیاتی جنوب رفتند .مدتی بعد در همان سال براثر انفجارموشک هواپیماهای رژیم بعثی عراق درعملیات کربلای 5 تعداد پانزده ترکش ریز و درشت به ایشان اصابت نمود و باعث گردید که ایشان مدت زیادی در بیمارستان بقیت ا... تهران بستری گردند . نکته جالب اینکه ایشان در تمام این مدت زخمی شدنش را از خانواده پنهان داشته بودند و تا هنگام ترخیص از بیمارستان به خانواده اش هیچگونه اطلاعی نداده بودو هنگامی که دوران بهبودیش را در منزل می گذرانیدند با دست خود بعضی از ترکش های ریزی که در بدن نازنینش جا خوش کرده بودند را در می آورد . باپایان یافتن جنگ چند سالی را در مشاغل گوناگون گذرانید . سپس وارد نیروی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی گردیده و در تیپ 57حضرت ابوالفضل العباس خرم آباد مشغول به خدمت گردیدند .دربهمن ماه سال 1380پس از سقوط هواپیمای توپولف-154 خرم آباد در اثر برخورد با کوههای سفید کوه ،ایشان همراه با سایر نیروهای تفحص به منطقه اعزام گردیده وبدون هیچ چشم داشتی در پایین آوردن بقایای اجساد قربانیان حادثه و قطعات مهم هواپیمای سقوط کرده که در میان بلندی ها و صخره های صعب العبور و بسیار سخت کوهستان سفید کوه پراکنده شده بودن زحمات بی شائبه ای کشیدند از نکات جالبی که در این حادثه اتفاق افتاد این بود که ایشان کسی بودند که جعبه سیاه هواپیما رادر بلندای قله پیدا نمودند و از کوه پایین آورده بودند اما هنگامی که ایشان به دامنه کوه رسیده و می خواستند جعبه سیاه را به مسئولین تحویل دهند با توجه به اینکه برای یابنده جعبه سیاه جایزه در نظر گرفته شده بود یکی از همکاران و دوستان ایشان نزدیک شده و به بهانه ی اینکه ایشان خسته می باشنددرخواست کرده بود که ...
نقد فیلم گهواره کوچ
نقد فیلم داستانی گهواره کوچ(ساخته ی پروین مراحمی) فردین صحرایی ((زنی جوان از عشا یر سیا ه چادر نشین در مسیر روزانه خود جهت حمل مشک آب از چشمه ای کیف پولی پیدا می کند و متوجه مقادیر زیادی چک پول و عکس پسر خردسالی در آن می شود .این زن جوان که در زندگی مشترک با همسرش هنوز صاحب فرزندی نشده در آرزوی داشتن فرزند و درمان نازایی خود است.شوهر به محض آگاه شدن از کیف پول نیز که در آرزوی داشتن یک اسلحه جهت حفاظت از گله و خا نواده است . تلا ش می کند که صا حب اسلحه شود اما از آنجا که چک پولها باطل بوده واز تاریخ اعتبار آنها مدتها میگذرد در این راه ناکام میماند همزمان یک اکیپ بهداشتی شامل بهورز وپزشک جهت معاینه و توصیه های پزشکی وبهداشتی به منطقه می آ یند .که در حین انجام معاینات خانم پزشک به معا ینه ی زن جوان می پردازدو در مورد معا لجات جهت درمان نازایی و ارایه مدارک پزشکی از وی سوالاتی مپرسد که در بین مدارک پزشکی درمان زن جوان متوجه عکس پسر خردسا لش می شود و با شیون وزاری از فراغ فرزندش می نالداز زن جوان میخواهد او را به محل پیدا کردن کیف پول ببرد که پس از مراجعه بهورز و پزشک و زن جوان به محل یافتن کیف پول گریه و زاری میکند زن جواان از زبان بهورز متوجه میشود که در حادثه سانحه سقوط هواپیما در ارتفاعات سفیدکوه خرم آباد همسر و فرزندش را از دست داده است زن جوان کیف پول و تمام محتویات داخل آن رابه پزشک میدهد و پس از مدتی که از مراجعه اکیپ بهداشتی میگذرد روزی خودروی اکیپ بهداشت از راه میرسد و از طرف خانم پزشک یکی از همکارانش مقداری وجه نقد جهت درمان و ادامه معالجات پزشکی و همچنین راهنماییهای لازم جهت درمان و رفع نازایی به زن جوان تعارف میکند و میگوید که خانم پزشک شادی روح فرزندش و معالجه خانم جوان از شما خواسته که این مقدار پول را قبول کند که پس از پذیرش آن توسط شوهر و همسرش امیدی تازه در زندگی آنها پدیدار میشود.))<?xml:namespace prefix = o ns = "urn:schemas-microsoft-com:office:office" /> خلاصه ای از داستان فیلم نیمه بلند گهواره کوچ در سطور فوق آورده شد تلاش کارگردان جهت ارایه تصویری واقع نما و پرداخت درونمایه داستان در فضای بومی و عشایری در خور تحسین و ارزشمند است با توجه به بضاعت و امکانات و ابزار موجود و محدود در دسترس و شیوه فیلمبرداری دیجیتالی فیلم دارای نکات مثبت و انسجام خوبی است به نظر میرسد که سازنده فیلم در جای جای فیلم تاکید ها و اشارات مکرری بر برخی المانها و عناصر بومی و محلی از قبیل صنایع دستی رنگها پوششها و لباسها و فضای بکر و طبیعی منطقه لرستان داشته است آن چیزی که بیش از هر چیزفیلم را از یکدستی و انسجام دور کرده است همین تاکیدها ...