سایت بیمارستان مجیبیان یزد

  • بیهوشی با دستان هم اردوگاهیم

    بیهوشی با دستان هم اردوگاهیم

    دیدن هم اردوگاهی در اتاق عمل بیمارستان مجیبیان یزددیروز ساعت 6 بعداز ظهر جهت انجام  کوله سیستکتومی (برداشتن کیسه صفرا)مرا به اتاق عمل بردند ودر انجا متوجه شدم متخصص بیهوشی اینجانب کسی نبود جز یکی از دوستان آزاده رومادی بنام جناب آقای دکتر محمد حسین دهقان  که باعث قوت دل من گردید واین باعث شد تا در این پست از زحمات متخصص جراح جناب آقای دکتر سعید کارگر وهمچنین از زحمات متخصص بیهوشی جناب آقای دکتر محمدحسین دهقان وسایر همکارانشان در تیم جراحی تقدیر وتشکر بعمل  آورم وهمچنین از بذل محبت متخصص جراح دکتر محمود ناظمیان  بسیار ممنونم واز زحمات کلیه پرستاران بخش جراحی3 بیمارستان مجیبیان سپاس گذاری بعمل می آورمدکتر بشیر محمودی اردکانی  1392/6/4واما یک توصیه به آزادگان:از انجاییکه از میان علل سنگ های صفراوی یک علت گرسنگی طولانی میباشد واین گرسنگی طولانی وسوءتغذیه در اردوگاه اسیران مشهود بود لازم است شما در پایش سلامت یک سونو ازشکم انجام دهید همانطوریکه اینجانب بدون هیچ علامتی بایک سونوcheck upمتوجه یک سنگ 4 میلیمتری گردیدم.صحیح وسالم باشید.



  • بیهوشی با دستان هم اردوگاهیم

    بیهوشی با دستان هم اردوگاهیم

    دیدن هم اردوگاهی در اتاق عمل بیمارستان مجیبیان یزددیروز ساعت 6 بعداز ظهر جهت انجام  کوله سیستکتومی (برداشتن کیسه صفرا)مرا به اتاق عمل بردند ودر انجا متوجه شدم متخصص بیهوشی اینجانب کسی نبود جز یکی از دوستان آزاده رومادی بنام جناب آقای دکتر محمد حسین دهقان  که باعث قوت دل من گردید واین باعث شد تا در این پست از زحمات متخصص جراح جناب آقای دکتر سعید کارگر وهمچنین از زحمات متخصص بیهوشی جناب آقای دکتر محمدحسین دهقان وسایر همکارانشان در تیم جراحی تقدیر وتشکر بعمل  آورم وهمچنین از بذل محبت متخصص جراح دکتر محمود ناظمیان  بسیار ممنونم واز زحمات کلیه پرستاران بخش جراحی3 بیمارستان مجیبیان سپاس گذاری بعمل می آورمدکتر بشیر محمودی اردکانی  1392/6/4واما یک توصیه به آزادگان:از انجاییکه از میان علل سنگ های صفراوی یک علت گرسنگی طولانی میباشد واین گرسنگی طولانی وسوءتغذیه در اردوگاه اسیران مشهود بود لازم است شما در پایش سلامت یک سونو ازشکم انجام دهید همانطوریکه اینجانب بدون هیچ علامتی بایک سونوcheck upمتوجه یک سنگ 4 میلیمتری گردیدم.صحیح وسالم باشید.

  • بیمارستانهای خصوصی استانها

    استان گیلان نام بیمارستان: گلسار ( گیل ) تلفن: 0131-7221718-21 آدرس: رشت - گلسار - بلوار سمیه - خیابان 142 نام بیمارستان: طاهری تلفن: 0182-42280379 آدرس: طوالش - خیابان امام خمینی - خیابان جعفر طیار نام بیمارستان: شفا تلفن: 0141-2222316-20 آدرس: لاهیجان - خیابان کاشف شرقی استان لرستان نام بیمارستان: ایران تلفن: 0661-4204081 آدرس: خرم آباد - میدان امام خمینی نام بیمارستان: باختر تلفن: 0661-2205567 آدرس: خرم آباد - چهارراه رنگین کمان - خیابان شهدای شرقی نام بیمارستان: توحید تلفن: 0661-4202612 آدرس: خرم آباد - قاضی آباد - خیابان دانشگاه - میدان دوم استان مرکزی نام بیمارستان: قدس تلفن: 0861-2228061-4 آدرس: اراک - خیابان فلسطین استان مازندران نام بیمارستان: بابل کلینیک تلفن: 0111-3238001-3 آدرس: بابل - باغ فردوس - خیابان سید جمال الدین اسد آبادی نام بیمارستان: مازیار تلفن: 0111-3231699 آدرس: بابل - خیابان مدرس نام بیمارستان: دکتر امیدی تلفن: 0152-5225444 آدرس: بهشهر - خیابان بعثت نام بیمارستان: امیر مازندرانی تلفن: 0151-3255201-4 آدرس: ساری - ابتدای خیابان امیر مازندرانی نام بیمارستان: شفا تلفن: 0151-3255006-9 آدرس: ساری - بلوار ولیعصر - بالاتر از ترمینال دولت نام بیمارستان: مهر تلفن: 0151-3236797-8 آدرس: ساری - بلوار کشاورز نام بیمارستان: نیمه شعبان تلفن: 0151-2230111-4 آدرس: ساری - بلوار پاسداران استان همدان نام بیمارستان: بوعلی تلفن: 0811-8265011-14 آدرس: همدان - خیابان مهدیه - جنب پارک مردم استان هرمزگان نام بیمارستان: ام لیلا تلفن: 0761-3333339 آدرس: بندر عباس - بلوار امام خمینی نام بیمارستان: امام رضا (ع) تلفن: 0761-3332488 آدرس: بندر عباس - بلوار امام خمینی - جنب سید مظفر استان یزد نام بیمارستان: دکتر مرتاض تلفن: 0351-8248000 آدرس: یزد - خیابان کاشانی نام بیمارستان: دکتر مجیبیان تلفن: 0351-6240061-5 آدرس: یزد - خیابان آیت الله کاشانی نام بیمارستان: شاه ولی تلفن: 0351-8211091-3 آدرس: یزد - خیابان دکتر حسابی - جنب دانشگاه آزاد استان یزد نام بیمارستان: حضرت سیدالشهداء تلفن: 0351-6210010-9 آدرس: یزد - خیابان امام خمینی نام بیمارستان: مادر تلفن: 0351-6230030-4 آدرس: یزد - چهارراه مهدیه

  • رحلت جانسوز پیامبر گرامی اسلام و فرزندان بزرگوار ایشان امام مجتبی (ع) وامام رضا(ع) تسلیت باد

    رحلت جانسوز پیامبر گرامی اسلام و فرزندان بزرگوار ایشان امام مجتبی (ع) وامام رضا(ع) تسلیت باد

    هنگامه رنج و غم و ماتم شده امشبگریان، زغمى دیده عالم شده امشبپایان شب آخر ماه صفر است اینیا آنکه ز نو ماه محرّم شده امشباز داغ جگر سوز نبى سیّد ابرارنخل قد زهرا و على خم شده امشب     لاله‌اى بود که با داغ جگر سوخته بودآتشى در دل سودا زده افروخته بودشرم دارم که بگویم تن مسموم تو راخصم با تیر به تابوت به هم دوخته بود     زائري باراني ام آقا به دادم مي رسي ؟بي پناهم ، خسته ام ، تنها ، به دادم مي رسي ؟گر چه آهو نيستم اما پر از دلتنگيمضامن چشمان آهوها به دادم مي رسي ؟من دخيل التماسم را به چشمت بسته امهشتمين دردانه زهرا به دادم مي رسي

  • دوست که باشی ...

    دوست که باشی، فرقی نمی کند که زن باشی یا مرد، دور باشی یا نزدیک، رفاقت فاصله ها را پر می کند، گاهی با حرف، گاهی با سکوت، نسبت ها بی معنی می شوند. دوست که باشی، فرقی نمی کند از کدام نسلیم یا کدام فصل، کدام سقف بالای سرمان، کدام خاک قلمرومان، دوست بودن لفظ ظریفیست، نه مقدس مثل عشق، نه سرسری مثل همسایه، یک سود دو سویه، میان دنیایی از آدمها و حیوانات و ابزارها، و حتی خیال ها و تصویرها، دوست که باشی، فرقی نمی کند جیب هایت پر است یا خالی، هر چه هست میان دست های توست…

  • زمان چیز عجیبیست ...

    زمان چیز عجیبیست ... میدود ... جلو می رود ... به صفر می رسد از نو شروع میکند به گذراندن ! دوست داشتنی ترین آدم های زندگی ات را یا کهنه میکند یا عوض ! کهنه ها مثل شراب اند ... ناب ... مست خوبیشان میشوی ... از خود بیخود شده ی مهر و معرفتشان میشوی ! کهنه میشوند و هیچ تازه ای جایشان را نمیگیرد ... قدیمی میشوند اما دلت را هرگز نمیزنند ! بعضی دیگر یا تغییر میکنند یا حقیقت درونشان آشکار میشود ! زمان دیر یا زود به تو ثابت خواهد کرد که آدمها کدامشان ماندنی اند ! کدامشان رفتنی ... کدامشان هرجور که میشود باید باشد و کدامشان را به هر قیمتی که شده باید از زندگی بیرون انداخت ! زمان میدود ... جلو میرود ... به صفر میرسد از نو شروع میکند به گذراندن و من تنها آرزویم این است که زمان بدود ... جلو برود ... به صفر برسد ... از نو شروع کند به گذراندن و دوست ها همیشه دوست باقی بمانند ! دنیا پر شود از دوستی های ناب و قدیمی ! پر شود از دوست هایی که نه زمان عوضشان می کند و نه زمین و رسم و رسومش..

  • روژینا در جشن تولد راشین جلالی

    روژینا در جشن تولد راشین جلالی

    دیروز عصر از ساعت 6 تا 9 جشن تولد هم کلاسیم راشین بود و من برای اولین بار تنهایی رفتم جشن تولد .  خیلی خوش گذشت . همه چیز عالی بود از تزیینات سالن تا پذیرایی همه چیز عالی بود.خلاصه خیلی بهم خوش گذشت و کلی هم خوراکی خوردم

  • آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا ؟

    آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا ؟بی وفا، بی وفا حالا که من افتاده ام از پا چرا ؟ نوشدارویی و بعد از مرگ سهراب آمدیسنگدل این زودتر می خواستی حالا چرا ؟ عمر ما ار مهلت امروز و فردای تو نیستمن که یک امروز مهمان توام فردا چرا ؟ نازنینا ما به ناز تو جوانی داده ایمدیگر اکنون با جوانان نازکن با ما چرا ؟ وه که با این عمر های کوته بی اعتباراین همه غافل شدن از چون منی شیدا چرا ؟ آسمان چون جمع مشتاقان ، پریشان می کنددرشگفتم من نمی پاشد ز هم دنیا چرا ؟ شهریارا بی حبیب خود نمی کردی سفرراه عشق است این یکی بی مونس و تنها چرا ؟ بی مونس و تنها چرا ؟تنها چرا ؟ حالا چرا   شهریار برای این شعر اینگونه روایت می‌کند که، در سال 1309 که شخصی درباری دختر مورد علاقه‌ام را از چنگم به در آورد و مرا بعد از پانزده روز بازداشت، به نیشابور تبعید کردند؛ شب‌ها که تنها می‌شدم، گریه سر می‌دادم و با خدایم راز و نیاز می‌کردم. شبی‌ در زیر سنگی‌ آرمیده بودم و غرق فکر بودم که آهنگ دلنشین این آیه به گوشم رسید: « یستعجلونک بالعذاب ولن یخلف الله وعده « یعنی » از تو به شتاب عذاب می‌طلبند و خدا هرگز وعده خود را خلاف نمی‌کند ». بعد از دو هفته دوستانم به نیشابور آمدند و خبر سکته آن شخص درباری را به من دادند. مرا به تهران بردند و در بیمارستان بستری‌ام کردند. همانجا بود که دختر مورد علاقه ام خود را به بالینم رساند و من در حالی که از سوز تب می‌سوختم، شعر معروف "حالا چرا " را ساختم.