ساعت حركت اتوبوسها
برنامه خانوادگی چشمه شیرین
برنامه تفريحي خانوادگي فولاد خوزستان، چشمه شيرين دوشنبه 2/اسفند/1389 مصادف با ميلاد حضرت رسول اكرم(ص) لحظه آماده شدن و تجهيز اتوبوسها قبل از حركت حركت : ساعت 7 صبح از 200دستگاه(تربيت بدني فولاد خوزستان – اهواز) مقصد: قلعه تل، روستاي چشمه شيرين نرسيده به ايذه پس از تجهيز 5دستگاه اتوبوس به آب معدني، كيك و آب ميوه و پس از بستن پلاكارت بر روي آنها به همراه يك دستگاه آمبولانس بسيار مجهز، سرانجام در ساعت 7صبح اهواز را به مقصد قلعه تل ترك كرديم. در وحله اول مقصد ما، مال آقا بود كه با درايت كوهنوردان خبره به دليل شناخت شرايط جوي در رابطه با مساعت نبودن هوا ناچار به تغيير مسير شديم كه در بين راه يك دستگاه اتوبوس را به دليل نقص فني از دست داديم و با چهار اتوبوس مسير را ادامه داديم بعداز 2ساعت به پاركي كه در سه راهي قلعه تل قرار داشت رسيديم و در همانجا مدتي استراحت كرديم بعداز سوار شدن مجدد به اتوبوسها به مكان مورد نظر رسيديم و با صفوف منظم به طرف چشمه شيرين به راه افتاديم. پارك سه راهي قلعه تل گزارشگران صدا و سيماي اهواز نمايي ديگر از پارك مسير بسيار سختي براي خانواده هايي كه از قبل ذهنيت سبك بودن برنامه را در سر ميپرواندن بود كه براي مال آقا آمده بودند و حالا ناچار بودند كه مسير 45دقيقه اي را در عرض 2ساعت طي كنند همچنين مجبور بودند با كفش هاي معمولي و بعضا با دمپايي صعود كنند خيلي ها براي اولين بار شركت ميكردند و تجهيزات نداشتند با ساك دستي و بدون كوله پشتي آمده بودند به همين دليل شرايط سختي را پشت سر گذاشتند.كم كم، نم نم بارون شروع شد هوا ابري، گاهي رقيق و گاهي متراكم. هر از چند گاهي براي لحظات كوتاهي شدت قطرات بارون بيشتر ميشد ولي به سرعت قطع ميشد و اين امر باعث ادامه راه ميشد. خانواده ها از طبيعت لذت ميبردند و همه دست به دست هم داده بودند تا به سلامتي برنامه را اجرا كنند از صدا وسيما دو نفر آمده بودند و لحظه به لحظه دقايق را ثبت ميكردند تقريبا با همه مصاحبه كردند و از بعضي ها چند بار... در بين راه حضور دونفر آقا و خانم از دور حس ميشد، نزديكتر كه شدند متوجه شديم كه آقاي رضايي(رئيس تربيت بدني فولاد خوزستان) به همراه همسر محترمشان به جمع ما پيوستند و ما را همراهي كردند. با صفوف منظم کوهنوردی را آغاز کردیم گزارش گیری لحظه به لحظه در ساعت 13 بعد از ظهر به چشمه شيرين رسيديم و با عَلم كرد ن آتش و پوشيدن لباس هاي گرم شروع به گرم كردن و درست كردن ناهار شديم، هر كسي بنا به ذائقه خودش غذايي آماده كرده بود و صرف كرد. ناگهان ابرها تيره شدند، قطرات درشتر و بارش شديدتر شد هر كسي كه باروني يا پانچو داشت به تن كرد و ...
جشن ورودآزادگان
ساعت ده صبح بيست و پنجم مردادماه ۱۳۶۹ تلفن اتاق به صدا درآمد و يكى از برادران قرارگاه نجف خبر قطعى شدن ورود آزادگان را به من اطلاع داد.براى لحظاتى ازخودبى خود شدم و اشك شوق بر گونه هايم جارى شد. دستهايم را به سوى آسمان بلندكردم و شكرنعمت آزادى فرزندان دلير اين مرزوبوم را به درگاه الهى به جاى آوردم.درهمان حال از جاى خود برخاستم و به سمت تصوير زيباى حضرت امام(ره) رفتم.مقابل عكس امام كه در حسينيه جماران نشسته و براى رزمندگان سخنرانى مى كرد ايستادم. حال و هواى حسينيه جماران و دوران دفاع مقدس برايم زنده شد و درحالى كه بشدت مى گريستم، گفتم: دربهارآزادى جاى امام و شهدا خالى است.پس از دقايقى به خود آمدم و براى حضور دراين مراسم تاريخى آماده شدم و به همراه يك گروه فيلمبردار و عكاس عازم باختران شديم.ساعت ۸ شب وارد باختران شديم و پس از هماهنگى هاى لازم و دريافت كارت ويژه تردد از قرارگاه نجف عازم قصرشيرين شديم.هنگام عبور از تنگه چهارزير (مرصاد) و اسلام آباد غرب ياد حماسه آفرينى هاى رزمندگان اسلام درعمليات مرصاد با منافقين وطن فروش و خائن وصداميان عهدشكن و متجاوز برايم زنده شد هنوز تانكها و نفربرهاى منهدم شده منافقين وبعثى ها دراطراف جاده ديده مى شد.پس از ساعتها رانندگى به شهر ويران شده قصرشيرين رسيديم. هرچند كه نيمه هاى شب بود اما اكثر برادران بيدار بودند و آماده حركت به سمت خسروى بودند شهر يك پارچه شور و شوق بود باورنمى كرديم كه ساعت ۲بامداداست.همه فعال بودند رانندگان اتوبوسها درحال تميزكردن شيشه هاى اتوبوس، بچه هاى تبليغات درحال نصب پرچم و پوستر، امدادگران هلال احمر درحال چادرزدن، برادران تداركات درحال آماده كردن وسايل پذيرايى از آزادگان و خوشحال بودند. گويى اين لحظات بهترين زمان عمرشان است.ازماشين پياده شدم و درمقابل مسجد قصرشيرين به ديوارى تكيه دادم. حال و هواى دوران دفاع مقدس و زيرآتش قرارداشتن قصرشيرين را به ياد آوردم و درهمان حال به خواب رفتم. دقايقى نگذشته بود كه فرياد يكى از دوستان مرا به خود آورد كه مى گفت:حاج آقا اتوبوسها حركت كردند. بلافاصله به طرف اتوبوسها رفتيم كاروانى از وسايط نقليه از قصرشيرين حركت كردند و سياهى شب را درنورديده و به سوى شهرمرزى خسروى راه افتادند.ساعت پنج صبح به شهر ويران شده خسروى رسيديم و در نقطه صفرمرزى متوقف شديم نمازصبح را درمقر سپاه خوانديم وپس از استراحتى كوتاه و صرف صبحانه به ميدان ويران شده شهر آمديم.يك روحانى جوان و چندرزمنده با نصب پرچم وپلاكارد و نقاشى برروى ديوارها، خسروى را آباد كرده بودند.شهرمرزى عراق ازدورديده مى شد همه چشم ها ...
سرگرداني مسافرين كرج در پايانه آزادي از ساعت 8 شب ببعدد
ديشب كه حسب مورد دير از محل كار مرخص شده بودم و داشتم با خطوط بي آر تي به سمت آزادي ميامدم ساعت رو نگاه كردم تقريبا ساعت ۴۵/۸ بود كه نزديك ايستگاه اتوبوس وزارت كار بود دو دل بودم كه از مترو براي رفتن به خانه استفاده نمايم يا از اتوبوسهاي آزادي فرديس استفاده نمايم . تصميم گرفتم با توجه به شلوغي مترو و امكان اينكه جاي نشستن گيرم نياد از اتوبوسهاي آزادي فرديس استفاده نمايم . خلاصه رفتم پايانه آزادي در اين موقع كه تقريبا ساعت ۹ شده بود هيچ ماشين خطوط آزادي به كرج كه شامل خطوط متعددي است را نديدم در صورتيكه خطوط سرآسياب و انديشه و... فعال بودند . امروز ساعت پايان كار اين اتوبوسها را از سازمان اتوبوسراني كرج و حومه پيگير شدم و آنان ساعت پاياني كار اين نوع اتوبوسها را ۷ تا ۳۰/۷ اعلام نمودند حال سوال اينه كه : ـ چراخدمت رساني به مردم ساعت پيدا كرده و جاي خود رو به در آمدزايي و منفعت طلبي داده ؟ ـ تكليف كسي كه نمي خواهد از مترو استفاده نمايد و ساعت پاياني كار خود نيز در اختيارش نيست ، چيست ؟ يكي از دوستان گفت كه مسافر در اين ساعتها نيست گفتم چرا هست مگر ميشود پايانه آزادي كه تقريبا هرچند دقيقه خطوط بي آر تي كلي مسافر را درست جلوي همين ايستگاه كرج پياده مينمايد مسافر نداشته باشد ساعت ۳۰/۷ كه ميشه مسافر بيچاره از ترس اينكه مبادا در اين پايانه اتوبوس نباشه طوري برنامه ريزي ميكنه كه از مترو استفاده كنه كه ريسكش كمتره ولي اگر اعلام شود ساعت پاياني كار اين نوع اتوبوسها فلان ساعته ببينيد چطور از اين موضوع استقبال ميكنند . بنظرم خطوط كرج در پايانه آزادي بدليل نبود نماينده اي از سازمان اتوسراني كرج و حومه آشفته و از برنامه ريزي لازم برخور دار نيست .
یکروز در ترمینال غرب
تابستان با آنکه گرم است ولي در ذهن افراد ياد آور خاطراتي خنک و شادي بخش است. يادآور آب تني ، بستني و آلاسکا و يخ دربهشت ، آب زرشک و شربت آبليمو، آب و نوشابه يخ ، طالبي و هندوانه و سيب قندک ، اوج لذت هم وقتي که بزرگترها باربند ماشين و مي بستند و پا در رکاب سفر مي کردند. حال به کجا مهم نبود، رودخانه ،کوه ، جنگل ، باغ يا دريا . مهم خود سفر بود که حس خنکي داشت . در ساليان گذشته روياي سفر از كاروانسرا آغاز و با تدبير كاروان سالار اداره ميشد و امروزه آن كاروانسراها به ترمينال و سالار آن به مديران عامل شركتهاي مسافري تغيير چهره داده اند ولي هنوز روياي سفر در خيال افراد فرح بخش مانده است و بهترين بهانه براي تهيه يك گزارش مكتوب . ساعت 10 صبح از در شمالي وارد ترمينال غرب (آزادي) شدم. تردد اتوبوس هاي سنگين و سواري هاي مسافركش و تابش مستقيم خورشيد ، كف آسفالت مقابل در شمالي را به زير پاي رهگذران نرم كرده است. صداي بوق سواري ها و فرياد شاگرد شوفرها و هم همه مسافران و چرخ دستي هاي باربر از جمله سكانسهاي تكراري و هميشگي ترمينال غرب و بلكه همه ترمينالهاي مسافربري است. در بدو ورود به سالن اصلي ترمينال ، تصور مي كني وارد رستوران شدي . رستوراني بزرگ در ابتداي سالن با بوي انواع غذاها و تعداد زيادي ميز و صندلي . حتي تابلوي بالاي سر رستوران به غير از جلوه هاي رنگي و تصويريش ، تقريبا چهاربرابر تابلو ترمينال غرب كه در كنار هم نصب شده اند، مي باشد. در اطراف رستوران هم غرفه هاي اسباب بازي ، عكس ، سوپرماركت ، ساندويجي ، سلماني ، صنايع دستي و ....وجود دارد. سالن اصلي و دراز ترمينال با ستونها و سقفي بلند و فضايي نسبتا خنك و كف پوشي با سنگ مرمر قهوه اي، شامل دو طبقه است كه در طبقه اول واحدهاي اداري و مديريت شركتهاي تعاوني قرار دارد و طبقه همكف شامل تعداد زيادي غرفه هاي فروش بليط با نام شهرها و تعاوني هاي مختلف و مردم بسياري كه در حال تهيه بليط و انتظار براي حركت هستند. در طول سالن و از مقابل تعاوني ها به آهستگي عبور مي كنم و نام شهرهاي داخلي و خارجي را به همراه نرخ سفرهاي آنان نگاه مي كنم. افراد برخي ازغرفه ها لباسهاي متحدالشكل دارند و در مقابل هر قرفه افرادي ايستادند كه با پرسيدن مقصد مسافران جلب مشتري مي كنند. در تابلوي شركت گيتي پيما كه مخصوص سفرهاي خارجي است اين نرخها به چشم مي خورد: استامبول رفت 40/000 تومان _ برگشت 40/000 تومان آنكارا // 40/000 // _ // 40/000 // آنتاليا // 60/000 // _ // 60/000 // دمشق // 40/000 // _ // 40/000 // ايروان // 40/000 // _ // 45/000 // كابل // 40/000 // _ // 40/000 // هرات // 20/000 // _ // 20/000 // باكو // 25/000 // _ // 25/000 // كربلا // 28/000 // _ // 28/000 // نجف // 28/000 // _ // 28/000 // تعاوني سيروسفر ايران كه ...
تجربه اي موفق با نام ((طرح اصلاح ساختار خدمات شركتهاي حمل و نقل در پايانه مسافري شهر بوشهر ))
به قلم سيد اسماعيل اميرزاده امروزه سامانه هاي حمل و نقل مسافر بعنوان يكي از ابزارهاي بسيار مهم توسعه ، نقش و جايگاه خاصي در ارائه خدمات حمل و نقلي ايفا مي نمايند .روند سريع توسعه شهر نشيني منجر به افزايش تقاضا براي ايجاد زير ساختها و امكانات حمل و نقلي گرديده است. انتخاب سامانه هاي حمل و نقلي منطبق با شرايط مورد نظر بايد در اولويت نخست قرارگيرد ،لذا ابعاد گسترده عوامل تأثير گذار در حمل و نقل سبب مي شود پايداري حمل و نقل با حذف ، كاهش و هدفمند كردن سفرها به يكي از اهداف مهم توسعه شهري تبديل شود كه اين امر مي تواند امكان زندگي با استانداردهاي بالاي كيفيتي را براي شهروندان فراهم نمايد ، فراهم آوردن اين امكانات مي بايست بگونه اي باشد كه با كمترين هزينه وكمترين زمان، بيشترين كارائي را در بر داشته باشد . يكي از الزامات قانوني در اجراي طرح هدفمندي يارانه ها ، كاهش هزينه هاي سفر و بهبود ارائه خدمات به مسافرين مي باشد كه در اين راستا اداره كل حمل و نقل و پايانه هاي استان بوشهربا همكاري انجمن صنفي شركتهاي حمل و نقل مسافرو دستگاههاي اجرائي مرتبط گامهاي موثري برداشته است. پس از تحقق فروش بليط از طريق اينترنت در كليه شركتهاي مسافر اتوبوسي استان در سال 86 ، ايجاد وب سايت اختصاصي و پست الكترونيكي توسط شركتهاي اتوبوسي، ميني بوسي و سواري كرايه درسال 87 ، فروش بليط از طريق باجه هاي پستي شهري وروستايي با همكاري اداره كل پست استان، آژانسهاي مسافرتي در سال88 ، فروش بليط توسط دفاتر پيشخوان خدمات دولت در سال 89 و در سال جاري نيزبه منظور حذف پديده دلالي گري و بهبود ارائه خدمات و افزايش ايمني وسايط نقليه ، طرح (( اصلاح ساختار خدمات شركتهاي حمل و نقل در پايانه مسافري بوشهر با تاكيد بر حذف فروش بليط توسط شركتها در پايانه و ايجاد متمركز نمودن كنترل فني خودروها در پايانه)) از ابتداي آبان ماه اجرا گرديد كه خوشبختانه اجراي طرح مذكور باعث افزايش ميزان رضايتمندي مسافرين و رانندگان وكاهش هزينه هاي سربار شركتها و همچنين افزايش ايمني خودروها گرديده است. اهميت و ضرورت اجراي طرح : - عدم رضايت مسافران از نحوه جذب مسافر (جارچي و دلالي گري) وافزايش تاخير درساعت حركت اتوبوسها - سردرگمي مسافرين در پايانه مسافري - رقابت ناسالم و ايجاد درگيري متصديان شركتها به صورت مداوم در جذب مسافر - عدم اطلاع رساني دقيق شركتها از ساعت و مسيرهاي حركت - افزايش ترددهاي غير ضروري مسافرين به پايانه جهت تهيه بليط - كاهش درآمد شركتهاي حمل ونقل مسافر و مالكين ناوگان به دليل نقش واسطه در فرآيند فروش بليط - تضيع حقوق شركتها، ...
توصیه های مهم یک مدیر کاروان
۱- بلافاصله پس از ورود به فرودگاه جده بايستي با عبور از سالن ترانزيت وارد سالن اصلي شده و پشت خطوط قرمز در چند صف ايستاده و با ارائه گذرنامه و بطاقه نسبت به مهر ورود عربستان اقدام كنيم. توجه ۱- خانوادگی به گیشه پلیس گذرنامه فرودگاه عربستان مراجعه نمایید ۲- انگشت نگاری و چشم نگاری انجام خواهد شد.۲- پس از عبور از قسمت گذرنامه به قسمت دریافت بار رفته و ساک خود را بر ميداريد و پس از عبورآن از دستگاه اشعه ایکس از سالن خارج شده و در محل مقابل سالن گردهم ميآئيم.۳- پس از تجمع همة زائران بهمراه عوامل کاروان به محل تعیین شده حرکت نموده و آماده سوار شدن به اتوبوسها می شویم . نهایتا به سمت محل پارك آنها رفته و دقيقاً مطابق شماره اتوبوس درج شده روي كارت شناسائي سوار اتوبوس خود ميشويم. ضمناً در حين سوار شدن نسبت به تحويل گذرنامهها به مسئولين اتوبوس اقدام فرمائيد.همچنین دو صندلی اول کنار درب را برای عوامل کاروان اشغال نفرمایید ۴- مسافت جده تا شهر مدينه منوره حدود 400 كيلومتر و زمان تقریبی 5 ساعت برآوردميشود .پس از حدود نيمي از مسافت وارد توقفگاه سلّوم شده و حدود 30 دقيقه زمان براي تجديد وضو و پذيرائي با غذاي گرم خواهيم داشت.(بستگی دارد چه زمانی از فرودگاه جده خارج میشویم)۵- پس از حركت از سلّوم حدود 5/2 ساعت بعد به شهر مدينه منوره و هتل محل اقامت خواهيم رسيد. مراقب باشيد وسايل همراه خود را در داخل اتوبوس و يا جعبههاي بغل جا نگذاريد.ب- حضور در مدينه منوّره1- بلافاصله پس از ورود و پذيرائي مختصر در لابي هتل جمع شده و توضيحات و تذكرات مديريت محترم هتل ثابت را استماع خواهيم كرد.2- در نهايت آرامش و بدون هرگونه تعجيل نسبت به دريافت كارت يا كليد اتاق خود مطابق شماره درج شده روي كارت شناسائي اقدام و به داخل اتاقها بروید.3- در لحظات اوليه ورود به اتاق ممكن است برخي كاستيهاي بهداشتي و يا تأسيساتي مشاهده شود كه لازم است حوصله فرمائيد تا پس از گذشت يكي دو ساعت با همكاري مسئول خانه داری هتل مرتفع گردد. لازم به ذكر است فرزندان زير 2 سال فاقد تخت میباشند۴- با هماهنگی روحانی کاروان پس از صرف شام و تعیین ساعت قبلی تشرف دستهجمعي به حرم مطهر و آشنايي با مسير را خواهیم داشت .صميمانه استدعاي حضورتان در اين برنامه جمعي را داريم. ۵- دقت فرمائيد علاوه بر رعايت نكات مدير محترم ثابت هتل حتماً در زمان حضور در غذاخوري به ساعات صرف غذا عنايت داشته و صندليهاي خالي را به ترتيبي كه عوامل ايراني خدمتگزارتان ميفرمايند پر نمائيد.۶- عنايت داشته باشيد كه مدير محترم ثابت و عوامل ايراني مستقر در هتلها عموماً از اقشار فرهيخته، فرهنگي، صاحب ...
96 ساعت به ياد ماندني (زیارت کربلا)... قسمت يازدهم
بسم الله الرحمن الرحيم با خستگي زياد و درد فراوان بعد از طي اون ماجرا هايي كه تعريف كردم خودمو به حرم امام حسين عليه السلام رسوندم ولي با توجه به اينكه يادم رفته بود موبايلم رو به امير بسپارم و امكان تحويل موبايل به محل امانات با توجه به اذدحام جمعيت نبود نمي شد برم داخل حرم و اين موضوع منو كلافه كرده بود در قسمت قبل توضيح دادم كه وقتي كاملا نا اميد بودم شروع كردم با خدا درد و دل كردن ... ادامه ماجرا ... خدايا مي دونم اشتباه كردم ، مي دونم حق زيارت رو به جا نياوردم ولي الان كه ديگه تا اينجا آمدم ، خودت نيرو به من دادي كه بيام ... خودت مي دوني چقدر پا درد دارم و به چه سختي آمدم تا اينجا .....، لا اقل يه بار ديگه قسمتم بشه برم داخل و صحن و سراي امام حسين رو ببينم و يه زيارت دلچسب بكنم ... نكنه قسمت من اينه كه برم لب چشمه و تشنه برگردم ...خودت راهشو برام هموار كن... همينطور كه داشتم اين حرفها رو در ذهنم مرور مي كردم يه دفعه يه چيزي نظرم رو جلب كرد ... بله خودشه ... خدا متشكرم .... امام حسين ممنونتم .... تنها راهش همينه ... محلي كه براي تفتيش زائرين براي ورود به حرم امام حسين عليه اسلام بود رو با پارچه هاي برزنتي به كمك ميله هاي داربست پوشانده بودن تا مردم از همه طرف به سمت مامورين بازرسي بدني هجوم نياورند و امكان تفتيش فراهم باشه ، همينطور كه داشتم هجوم جمعيت به سمت بازرسي رو نگاه مي كردم ، يك دفعه يك نفر برزنتي كه به ميله هاي پايين داربست وصل شده بود رو با پا هاش بيرون كشيد و يه وسيله اي اون زير مخفي كرد... با خودم گفتم چرا به فكر من نرسيد ؟؟؟!!! سريع دست به كار شدم و رفتم به اون سمت ، اونجا كلي كفش و دمپايي روي زمين بود و چون در حال تعميرات بودن خيلي هم خاكي بود ، كفشهامو از پام در آوردم و موبايلم رو كردم داخل يك لنگه از كفشهام و با زبانه كفش روي اونو پوشوندم و بندش رو به ميله گره زدم و كفش رو با فشار كردم زير ميله داربست ، اون يكي كفشم رو هم دو متر اونطرف تر بستم به ميله ... همونطور كه گفتم هوا بسيار سرد بود به طوري كه در مدتي كه داشتم بند كفشم رو به ميله ميبستم كف پاهام از سرما تقريبا سر و بي حس شده بود ... درحالي كه مشغول گره زدن بند كفش دوم بودم يك دفعه يكي از اين برادران عراقي آمد كه از روي سرم رد بشه پاهاش لغزيد و درست با پاشنه كفشش رفت روي انگشت كوچيكه پام... يعني چنان دردي تمام وجودم رو گرفت كه تا به حال تجربه نكرده بودم ، فكرشو بكنيد در اون سرما كه همينجوري پاهام خشك شده بود يه همچين فشاري روي انگشت پاي آدم بياد... خلاصه بعد از اينكه خيالم از موبايل و كفش راحت شد رفتم به سمت محل تفتيش كه برم داخل حرم ،انگشت كوچك پام ...
یاد اتوبوس های قدیمی تهران به خیر
من اینجا در اوتریخت هلند گاهی یاد چیزهای عجیبی مافتم از جمله اتوبوس های قدیمی تهران حالا چرا؟شاید یک نوستالژی باشد اتوبوسهاي بنز آلماني و موضوع اتوبوسراني شهري تهران نخستين اتوبوسهاي بنز در تهراناز۱۵ دی ماه در سال 1332 خطوط اتوبوسراني تهران تغيير قيافه دادند و داراي بليت ژتوني (پولك فلزي)، باجه بليت فروشي و اتوبوس مرسدس بنز شدند كه دولت وقت از آلمان وارد كرده بود. به علاوه، خطوط اتوبوسراني تغيير شماره داده و بر حسب شمالي ـ جنوبي و شرقي ـ غربي بودن مسير، رديف بندي شده بودند. قبلا هر اتوبوس و يا هر چند اتوبوس متعلق به يك فرد حقيقي بود و نظم و ترتيب وجود نداشت و طرز كار، دلبخواهي بود. از مسافران پول نقد (يك قران) دريافت مي شد كه خرد كردن پول، وقت گير بود. رانندگان بر سر مسافر و پركردن اتوبوس با هم مسابقه سرعت مي گذاشتند كه گاهي منجر به مرافعه و كتك كاري و يا تصادف مي شد. اتوبوسها غالبا قراضه بودند و ضمن راه از كار مي افتادند و مردم سرگردان مي شدند و .... در زمان حكومت دكتر مصدق براي حل اين مسئله ديرپاي تهران، طرحي به مجلس داده شد كه برپايه آن در تهران يك شركت واحد اتوبوسراني تشكيل شود كه 51 در صد سهامش متعلق به شهرداري باشد و 49 درصد ديگر، از آن مالكان اتوبوسهاي موجود؛ كه صاحبان اتوبوسها به حالت اعتراض دست به اعتصاب زدند و در بهارستان جمع شدند و مجلسيان را مجبور به تعليق اجراي طرح كردند كه دولت زاهدي با اين كه برخي از اتوبوسرانان شهري با هدف سوء استفاده هاي بعدي، در براندازي 28 امرداد برضد مصدق شركت كرده بودند طرح را با زور به اجرا درآورد و خريد اتوبوسهاي مرسدس بنز معروف به «بنز با دماغ» از آلمان و ژتوني کردن کرايه به همين منظور بود. شرکتهاي متعدد صاحب خطوط بعدا در پرداخت اقساط اتوبوس هاي بنز به دولت، تعلل کردند و اين، فرصت مناسبي به دست دولت داد که از نوروز سال 1336 به بهانه عدم پرداخت اقساط بهاي بنزها از سوي خطوط، اتوبوسراني تهران را به طور كامل در دست بگيرد (دولتي کند) و همانند ساير كشورها به مالكيت شهرداري درآورد و براي اين كه اعتراضي صورت نگيرد، رئيس شهرباني (پليس) را با حفظ سمت، موقتا مدير عامل آن قرار دهد، بليت هاي کاغذي کند، براي اتوبوسها ايستگاه تابلو دار به وجود آورد و ساعت حركت و توقف در ايستگاه نهايي (آخر خط) را معين کند و ... كه تا چند سال پيش با جزيي تغييري به همان صورت باقي مانده بود که ورود اتوبوسهاي غير دولتي و با کرايه چندين برابر و طي کردن همان مسير و ... از پديده هاي تازه است!. در چند سال اول تاسيس شرکت واحد، براي تشويق مردم به استفاده از اتوبوس و نيز حل مسئله ترافيك تهران، از انگلستان اتوبوس ...