رسوم مردم یاسوج
آداب و رسوم ازدواج
يعني چه بسا از ازدواج هاي سياسي ايلي كه با صميميت و حسن رابطه به وجود مي آمد و پس از اندك مدتي با پيدايش دشمني جزيي به سردي مي گرايند و احياناً بعد گسيخته مي شد. اما ازدواج هاي عادي كه به تابع شرايط قومي بود اساسش بر محبت و دوستي و اختيار نسبي زن و مردم استوار بود و پيوندهاي خانوادگي داراي قوام و دوام بود. با اين حال خواستگاري در ايلات گذشته اساساً بسته به رضايت و خوشنودي پدر و مادر و وابستگان بود و ميل و اختيار دختران در گزينش شوهران اهميت نداشت. اگر پدر و مادر بر وقوع ازدواج نظر مي دادند مراسم ازدواج بر پا مي گرديد مراسم نامزدي نيز طي تشريفاتي خاص انجام مي گرفت. نامزدي داراي تشريفات كوچك در سطح دو خانواده بود و پس از «نشونه بندون» (نشانه كردن) با صرف ناهار يا شامي مختصر صورت مي گرفت. از اين رو دو طرف نامزد هم شناخته مي شدند. پس از آن مراسم «كدخدايي» «باشلق برون» انجام مي گرفت. تشريفات كدخدايي با ساز و دهل و تجليل و احترام آغاز مي شد و با بردن برنج و آرد و روغن و گوسفند و قند و چاي و غيره همراه بود كه به اتفاق گروهي از ريش سفيدان طوايف در خانه پدر دختر با «چنه و چونه» يعني كم و كسر كردن مخارج عروسي اجرا مي شد و هزينه قبل از انجام شدن عروسي في المجلس به پدر يا كسان عروس پرداخت مي گرديد. يوزي نيز رسمي بود كه در ميان مردم بومي استان جاي افتاده بود. اين آئين پسنديده به اين معنا بود كه در ايلات به كساني كه براي انجام ازدواج در مضيقه مالي بودند از طرف افراد توانمند ايل و طايفه به آنها كمك مالي مي شد. اشياء با وجوهي كه به داماد داده مي شد به نام «يوزي» يا كمك دامادي معروف بود. آيين آن به اين صورت بود كه داماد پيش از عروسي به همراه چند نفر از معتمدين ايلي يا محلي روستا به روستا يا محل به محل مي گشتند و نزد كدخدايان و ريش سفيدان ايل و محل مي رفتند و طلب يوزي مي كردند و هر تيره و طايفه اي يا خانداني به فراخور شأن و توان مالي خود كمك هايي از قبيل اسب، گاو، گوسفند، پول و فرش به او مي دادند تا مقدمات عروسي فراهم شود. رسم ديگر «واطلبان» معروف بود، بدين معني كه در دعوت به عروسي رسم بر آن بود كه افرادي از قوم و خويشان بنا به دعوت افراد وابسته به داماد و عروس به جشن عروسي شركت مي نمودند. طلبان يا واطلبون (دعوتي) از جانب دو خانواده عروس و داماد صورت مي گرفت. دعوت شوندگان علاوه بر پولي كه براي كمك هزينه عروسي همراه خود به خانه عروس مي آوردند وجه مختصري هم به نام «پارنج» يا «پارنجون» به پيام آور يا آورنده كارت عروسي مي دادند. البته تا حدودي آيين طلبان و پارنجون هنوز كم و بيش در ميان اهالي بومي استان رايج است. اما آيين عروسي در ميان اهالي ...
تاريخ و نژاد استان
تاريخ و نژاد استان مشاهیر، فرهنگ، آداب و رسوم بویراحمد آدرس: كهگيلويه و بوير احمد استان كهگيلويه وبويراحمد به عنوان بخشي از سرزمين ايران ، تاريخ پرفراز و نشيبي را پشت سر گذاشته تا به شكل امروزي خود رسيده است . با تتبع به آثار مكتوب تاريخي مي توان باور داشت كه در هنگام شكل گيري سلسله هاي پادشاهي قبل و بعد از اسلام ، لرها به عنوان گروهي از پاسيان قديم در به قدرت رسيدن آنان نقش عمده اي داشته اند . اسناد و كتب تاريخي روشنگر اين است كه درگير رو دار حوادث تاريخي در سرزمين پهناور ايران ، از دورة هخامنشي تا اوايل دوره اسلامي ، قلمرو سرزميني لرهاي كهگيلويه وبويراحمد ، البته با گستره بيشتري به نام ارجان معروف بود و خود جزئي از ايالت بزرگ پارس محسوب مي شد . در زمان ساسانيان ناحيه ارجان شامل دو بخش به نام «زميگان » و « قباد خره » بود . گفتني است بعضي از شهرهاي استان كهگيلويه وبويراحمد يعني دهدشت ، دوگنبدان و سي سخت داراي قدمت تاريخي زيادي هستند . شهر ياسوج كه هم اكنون به عنوان مركز استان محسوب مي شود به صورت فعلي و با موقعيت مكاني كنوني در سال 1342 هجري شمسي بنا گرديد . بناي شهر ياسوج در ناحيه سررود با اجازه حكومت گذاشته شد . ليكن قبل از بنياد شهر ياسوج ، شهر تل خسرو محل تجمع شهري ناحيه سردسيري سررود محسوب مي شد . شهر تل خسرو با فاصله بسيار نزديك موقعيت فعلي شهر ياسوج و در جنوب آن قرار داشت كه در عين حال خود همراه با بخش تاريخي « بازرنگ » و مشابه شهرهاي دهدشت ، سي سخت و دوگنبدان داراي قدمت تاريخي زيادي مي باشد . بنابراين با بنياد شهر ياسوج ، منطقه كهگيلويه و بويراحمد در زمان پهلوي دوم به صورت فرمانداري كل و بعد در زمان همين حكومت به صورت استان درآمد مردم اين منطقه در طي ادوار تاريخي به عنوان نژاد لر از نژاد گسترده آريايي معروفيت داشته و در آثار در صورتی که اطلاعات فوق نیاز به تصحیح دارند: جهث مشارکت در تکمیل بانک اطلاعاتی شهر بویراحمد عضو سایت شوید عضویت در بویراحمد مشاهیر، فرهنگ، آداب و رسوم بویراحمد مشاهیر و فرهنگ (مشاهیر، فرهنگ، آداب و رسوم - بویراحمد) تاريخ و تقويم ايلي (مشاهیر، فرهنگ، آداب و رسوم - بویراحمد) ورزش و بازي (مشاهیر، فرهنگ، آداب و رسوم - بویراحمد) موسيقي (مشاهیر، فرهنگ، آداب و رسوم - بویراحمد) آيين و مراسم خاص ازدواج (مشاهیر، فرهنگ، آداب و رسوم - بویراحمد) آداب و سنن (مشاهیر، فرهنگ، آداب و رسوم - بویراحمد) آداب و رسوم5 (مشاهیر، فرهنگ، آداب و رسوم - بویراحمد) آداب و رسوم4 (مشاهیر، فرهنگ، آداب و رسوم - بویراحمد) آداب و رسوم2 (مشاهیر، فرهنگ، آداب و رسوم - بویراحمد) آداب و رسوم1 (مشاهیر، فرهنگ، آداب و رسوم ...
تاريخ و نژاد استان
هويت بومي استان : فرهنگ غني و پر بار استان كهگيلويه وبويراحمد با تغذيه از سه سرچشمه پربار فرهنگي يعني فرهنگ انسان ساز اسلام ، فرهنگ چند هزار ساله آريايي و فرهنگ بومي منطقه و بهره مند از سه پشتوانه اساسي يعني زندگي عشايري ، زندگي روستايي و زندگي شهر نشيني سرشار از آداب و رسوم و باورهاي نامكتوب و نامدون است كه بعضاً درك بعضي از اين باورها و اعتقادات براي مردمي غير از جامعه استان ميسر نيست . فرهنگ استان دايره المعارف اصيل و پاكي از خرده فرهنگ هاي ايراني و اسلامي است كه با ترتيبي زيبا و دلفريب اين عناصر در كنار هم قرار گرفته اند به گونه اي كه در كمتر استان يا منطقه اي مي توان چنين چشمه بكر و زلالي از معارف و فرهنگ ايران اسلامي را بدون غل و غش و با همزيستي مثال زدني ، در كنار هم ديد . فرهنگ استان همچون ديار بكر و محصور استان ، در ميان ديوارهاي كوهستاني بكر و روشن مانده و هرگونه تأثر و فرهنگ پذيري از سايراستانها چون وصله ناهمگوني بر پيكره آن هويداست پس با اين اوصاف مي توان به تشخيص هويت بومي در اين استان پي برد. هويت بومي استان ، داراي يك سري ويژگيهاي ذهني ، همچون آگاهي جمعي ، وفامندي و اراده بومي و ... مي باشد كه اين عوامل انتزاعي همواره ثابت بوده و در همه حال هويت هاي جمعي مشترك دارند . در كنار اين عوامل ايستا ، يك سري عوامل پويا و عيني همچون گويش مشترك ( لري ) ميراث مشترك فرهنگي و تاريخي و جغرافيا و زيست بوم مكاني مشترك ، ساختار اقتصادي و شيوه هاي توليدي مشابه و ... نيز دخيل بوده كه به صورت منفرد با تركيبي سازه يا تركيبي به نام هويت بومي را ساخته اند . الف : زيست بوم مشترك طبعاً انسان بر خاسته از خاك دلبسته خاك مي شود . در اثر دلبستگي هاي افراد يك نقطه جغرافيايي ميان آنان همبستگي و احساس مشتركي پيدا مي شود كه حاضرند در راه حفظ آن منطقه يا سرزمين هرگونه وفاداري از خود بروز نمايد . وضعيت منحصر به فرد اين استان با داشتن وضعيت سرزميني خاص ، وجود نمادهاي ويژه چون كوه دنا به عنوان سمبل استقامت و دليري ، قشلاق ، ييلاق مردم عشاير و ... موجب شده تا اين بخش ايران زمين به عنوان زيست بوم مشرك گروهي از لرها و بعضي از عشاير ترك به نام كهگيلويه وبويراحمد محسوب شود . ب : گويش مشترك گويش لري به عنوان يكي از بازمانده هاي زبان پهلوي ميانه يا پارسي دري به لحاظ بكر ماندن اين منطقه و محفوظ ماندن نسبي آن از فرهنگ هاي ديگر در اين استان تقريباً دست نخورده و منحصر به فرد باقي مانده است . ج : ميراث مشترك تاريخي : طي قرون گذشته تاريخ نگاري از استان كهگيلويه و بويراحمد صورت نگرفته و در هر دوره اي اين منطقه جزئي از مناطق ديگر يا به صورت منفك بوده ...
آداب و سنن خاص مردم استان كهگيلويه و بويراحمد
2- « چاله گرم كنون » سنتي است كه فقير و غني يك روز مانده به عيد نوروز به منظور گرم نگه داشتن اجاق خانه و بركت و پايداري سفره صاحب خانه ، غذايي گرم و لذيذ با بهترين نوع غذاي محلي مي پزند تا همه اهل خانه از آن بخورند كه اين را به اصطلاح « چاله گرم كنون » گويند . 3- پيمانهاي عشايري : احترام گذاردن به پيمان ميان همه تيره هاي عشايري لازم اجرااست و شخصاً پيمان شكن در جامعه انگشت نما و خوار و بي اعتبار مي شود . بطور خاص در گذشته در موقع جنگ و اختلافات محلي و ايلي احترام گذاشتن به پيمان ضرورت داشت . 4- سوگواري مذهبي : مردم استان به خاطر شيعه بودن ، تعصب خاصي نسبت به اعياد وسوگواريهاي امام حسين (ع) نشان مي دهند و معمولاً عزاداري با شروع ماه محرم آغاز و در شب هاي تاسوعا و عاشورا به اوج خود مي رسد . تا اين سالهاي اخير عزاداران از اول شب تا صبح شب عاشورا به عزاداري و سينه زني مي پرداختند و اين عزاداري به صورت ساده با كمك افراد خير با صرف چاي ، پخت برنج محلي و نيز گندم برشته برگزار مي شد . ولي متأسفانه اين نوع عزاداري ساده جاي خود را به عزاداري با تشريفات و با رنگ و بوي مدرن داده است . 5- آين خاكسپاري و برپايي مراسم عزاداري براي متوفي : پيش از مرگ چنان كه گمان به مردن بيمار داشته باشند خويشاوندان و نزديكان او شبانه روز به ديدن او مي آيند و از طرفي از ميهمانان و ديدار كنندگان او پذيرايي مي شود و معمولاً در شب چند نفري بر بالين او بيدار مي مانند و پس از مرگ همه فاميل دور و نزديك را از مرگ او آگاه مي سازند كه در مراسم تشيع و تدفين شركت كنند . در قديم معمولاً شخص مرده را در تابوت گذاشته و براي غسل ، كنار چشمه يا رودخانه مي بردند . ( الان هم كم و بيش در روستاهايي كه غسالخانه موجود نباشد همينطور است ) و پس از مراسم غسل او را به قبرستان مي بردند و قبري كه از همزمان با غسل توسط عده اي ديگر از اهالي آماده شده بود ، دفن مي شد و پس از خاكسپاري مراسم عزاداري سه روز ، هفته و چهل برگزار مي كردند و با اداي احترام بر فقدان او سوگواري مي نمودند . بر حسب عادات و رسوم عشاير در مرگ افراد عادي طوايف سوگواري نسبتاً ساده است و معمولاً افراد طوايف نزديك و آشنا و خانواده و فاميل نزديك مرده شركت دارند و اين عده بنابر سنت محلي بر مزار متوفي گرد مي شوند و شيون و زاري مي كنند و پس از برپايي مراسم هفته و پذيرايي مختصر از شركت كنندگان و فاتحه خواني مراسم سوگواري به پايان مي رسد . لازم به يادآوري است كه تا اين اواخر پذيرايي شامل صرف ناهار و شام بصورت گسترده با هزينه بالا از طرف صاحبان عزا بود كه خوشبختانه امروزه اين تشريفات كم و بيش برداشته شده و معمولاً با دادن چاي ...
نگاهی برادبیات فولکلور استان کهگیلویه و بویراحمد
استان کهگیلویه وبویراحمد در جنوب غربی ایران اسلامی و دامنه های سر به فلک کشیده رشته کوه های زاگرس قرار گرفته است به گونه ای که یکی از بلند ترین قلل رشته کوههای زاگرس یعنی دنا در این استان قرار گرفته است و بعد از آن قلل نیز ساورز و دیگر قلل کوچک، این استان را به عنوان یکی از کوهستانی ترین استانهای کشور به شمار آورده است.این استان در بین استانهای فارس،بوشهر،اصفهان،چهار محال وبختیاری وخوزستان قرار گرفته است.این استان از یک طرف به قله دنا و از طرف دیگر به سرزمینهای کم ارتفاع همچون مناطق بی بی حکیمه درگچساران ختم می گردد. واین باعث گردیده است تا سه گونه آب و هوای خاص را در این سرزمین شاهد باشیم.از طرف دیگر این تنوع آب وهوایی در نژاد ،لهجه،فرهنگ و سایر شیوه های آداب و رسوم مردم مناطق مختلف تأثیر گذار بوده است،به گونه ای که برخی از لهجه های موجود در استان به گونه ای است که عملاً ساکنان و مردم مناطق دور دست تر اصلاً متوجه آن نمی شوند و در درک آن عاجز هستند.طبیعی است که این قبیل زندگی ها با شیوه وآداب گوناگونی نسبت به دیگر قبایل و طوایف از فرهنگ غیر مکتوب و نا نوشته ای متفاوت نیز برخوردارند.که دراصطلاح عامه به آن ادبیات و باور های فولکلور می گوییم.در این مختصر برآنیم تا با اشاره ای کوتاه در باب ادبیات و تاریخچه فولکلور به این مقولات در ادبیات کهگیلویه وبویراحمد و استفاده شعرا و نویسندگان از آن بپردازیم.ریشه شناسی واژهواژه فولکلور از واژه آلمانی«فولکلور یسموس- Folklorismus»ریشه می گیرد ومعادل با واژه Folklearning است. این واژه تحت تأثیر رمانتیسم اروپایی در قرون نوزدهم،نخستین بار درسال 1846 توسط دبلیو. جی. تامس«w. j. Thoms»به کار رفت.پیش از این تاریخ از واژه popular Antiquities به معنای افسانه ها،اشعار،آداب ورسوم وعقاید مردم استفاده می شد.«1»واژه مزبور اندک اندک توسعه یافت و با بار معنایی بیشتر مجزا از اسطوره ها«Mythes»و امثال وحکم «legendes» افسانه ها و داستانها«contes»در زبان علمی و عملی سنتهای عامه دانشهای مردمی عرضه گردید.ویلیام توماس واژه فولکلور را در زبان فرانسه بکار برد و این اتفاق که در سال 1877 بوقوع پیوست سرآغاز کار برد این واژه در کشور های فرانسه زبان و سایر کشورهای زیر سلطه فرانسویان بود.در سال 1878 نخستین انجمن فولکلور پاگرفت و اولین مجله درباره این دانش به نام «ملوزین»،«Melusine» که از سال 1875 منتشر می شد،گسترش بیشتری یافت و سرانجام در سال 1886 متخصصان و فولکلوریستهای جهان نخستین کنگره فولکلور را تشکیل دادند.به مرور زمان توجه به این واژه بیشتر شد و از واژه ای دردست متفکرین و نویسندگان طراز اول خارج شد و در مجالس تبادل آرا و اندیشه ...
نگاهی به شهرستان اقلید
اقلیداقلید یکی از شهرهای استان فارس است. این شهر مرکز شهرستان اقلید میباشد. اقلید دارای محلههایی مثل باغستان و ارجمان ،فسارود، آقاکه، شهرک قدس است. جمعیت این شهر بر طبق سرشماری سال ۱۳۸۵، برابر با ۵۱٫۳۲۹ نفر بودهاست [۱]. اقلید حدودا ۲۵۰ کیلومتر با اصفهان و ۲۵۰ کیلومتر با شیراز، ۲۰۰ کیلومتر با یزد و ۱۶۰ کیلومتر با یاسوج فاصله دارد.اقلیدکهدارای هوایی معتدل است و چراگاههای فراوانی دارد در پنج ماه از بهار و تابستان منطقه سردسیر ایل های گوناگونی مانند قشقایی و عرب باصریاست. از طایفهها و تیرههایدیگر میتوانازطایفههایفارسیمدان،کلهکو، کشکولی، اسلاملو و طایفه های کلمهای و گردشولی از ایل ممسنی نام برد. زبان مردم اقلید، فارسی اما به خاطر وضعیت منطقه لهجه های متفاوتی دارند. آداب و رسوم مردم اقلید با توجه به ویژگی های مخصوص خود بیشتر به آداب و رسوم مردم فارس میماند و از نظر زندگی و برخورد با مردم منحصر به فرد است. خون گرم بودن ، زود آشنا شدن، با نیتی پاک و باطنی با صفا با مهمان بر خورد کردن و برنامه ریزی با ظرافتی خاص در مورد بعضی از مراسم مانند عروسی و عزاداری، عید نوروز و عید غدیر از دیگر ویژگی های مردم اقلید هستند. مهم ترین صنعت دستی در شهرستان اقلید؛ فرش بافی است چون اصلی ترین کارو پیشه مردم منطقهفرش بافی است. شمار دستگاه های قالی بافی این شهرستان بیش از هزار دستگاه است و دو شرکت بزرگ فرش بافی نیز در اقلید فعال هستند. طرح و نقش فرش ها محلی و بیشتر نفش هیبت لو هستند، اما در کارگاه های شرکت فرش نیز نقشههای دیگری بافته می شوند که به نام فرشهای آبادهای در بازار به فروش می رسند. بیشترمردم نواحی روستایی اقلید به قالی بافی مشغول هستند و این کار را بیشتر زنان و دختران به عهده دارند. توانمندی های شهرستان اقلید در زمینه بافته های داری (قالی و گبه) قابل توجه است، به این ترتیب که این شهرستان قادر است انواع فرش دستباف با میزان تولید سالیانه 40 هزارمترمربع و همین میزان صادرات و گبه بافی به میزان تولید سالیانه 5 هزارمتر مربع و به همین میزان صادرات داشته باشد. گیوه بافی، جاجیم بافی و نمد مالی از دیگر صنایع دستی این شهرستان است که در تمام روستاها و شهرهای این منطقه تولید و عرضه می شوند. برخی از این تولیدات جنبه صادراتی و برخی دیگر تنها جنبه مصرف محلی دارند. دریاچه کافتر و آبشار دشتک ابرج و چشمه های متعددی که فضاهای فرح بخش و زیبایی را فراهم آورده اند به همراه دامنه کوه ها و سواحل رودخانه ها از مهم ترین جاذبه های طبیعی شهرستان اقلید به شمار می آیند. ازاماکن مقدسه و تاریخی منطقه ...
محرم و عاشورا از منظر امام خمینی(ره)
امام خمینی (ره) که فرهنگ عاشورا را گنجینه عظیم سیاسی دینی و پشتوانه فرهنگ غنی و انسان ساز اسلام میدانست با بهرهگیری از آموزههای عاشورایی، حماسه حسینی را اساس قیام و مبارزه خویش قرار داده به احیای دین پرداخت. از آنجا که ماه محرم ، یادآور حادثه کربلا و عاشوراست ، فرا رسیدن آن دلها را پر از غم می سازد و پیروان و شیفتگان امام حسین (ع) ، از اول محرم ، محافل و مجالسی را سیاهپوش کرده ، به یاد آن امام شهید به عزاداری می پردازند . محرم همچون عاشورا، رمز احیای خاطره حماسه های کربلاست و نقش این ماه در حفظ دستاوردهای نهضت حسینی مهم است و در این ماه ، سراسر کشورها و شهرهای شیعه نشین ، به یاد شهیدان کربلا اشک می ریزند و از عاشوراییان درس می گیرند .امام خمینی ( ره ) فرموده است : « محرم ، ماه نهضت بزرگ سیدشهیدان و سرور اولیاء خداست که با قیام خود در مقابل طاغوت، تعلیم سازندگی و کوبندگی به بشر داد و راه فنای ظالم و شکستن ستمکار را به فدایی دادن و فدایی شدن دانست .»( - صحیفه نور ، ج 2 ، ص 11 .) امام در جایی دیگر میفرماید: محرم ماهی است که عدالت در مقابل ظلم و حق در مقابل باطل قیام کرده و به اثبات رسانده که در طول تاریخ، همیشه حق بر باطل پیروز شده است. در زمانی که امام (ره) در فرانسه به سر میبردند، چون ماه محرم فرا رسید، در روز تاسوعا امام از یکی از همراهان خواست روضه بخواند. او عرض کرد : آمادگی ندارم و حال و هوای پاریس به هیچوجه مناسب روضهخوانی نیست. امام (ره) تاکید فرمود : فرقی نمیکند باید به همان صورت مجالس معمولی ایران، روضه بخوانی. وی ظهر تاسوعا در جمع خبرنگاران ایرانی و خارجی شروع به روضهخواندن کرد. ناگهان مشاهده کرد امام سخت مشغول گریه کردن است. برای کسانی که از کشورهای اروپایی آمده بودند، شگفتآور بود که مردی، پس از سالهای متمادی مبارزه در برابر استبداد و استکبار، روز تاسوعا بنشیند، و بگرید، اما امام به این تفاسیر وقعی نمینهاد و لازم میدید آداب و رسوم محرم و ایام سوگواری در آنجا هم اجرا شود. امام (ره) چنان دلباخته و مشتاق اهل بیت و سیدالشهدا(ع) بود که هروقت روضهخوان یا مداحل اهل بیت (ع) را میدید، تمام قدبلند میشد، و نیز چون یکی از این افراد میخواست از نزدش برود، او را بدرقه میکرد. یک بار امام را در جماران دیدند که به جای صندلی بر زمین نشسته است، آن هم روز عاشورا و به احترام عزاداری امام حسین (ع) بود. در ذیل چند نمونه از بیانات امام راحل پیرامون محرم و نقش آن در پیشبرد امور سیاسی و فرهنگی اسلام برای مخاطبان ارائه می گردد: محرم ماهى است كه عدالت در مقابل ظلم و حق در مقابل باطل قیام كرده، ...
نقش هنر در تعليم و تربيت
نقشهنر در تعليم و تربيتمقدمهاين مقاله به بررسى اثرات زيباييشناسى و هنر در تعليم و تربيت و تأثير آن در رشد شخصيت روانى بهخصوص در حيطهي عاطفى ميپردازد و هدف از آن ارائه پيوندى ميان مفاهيم كاربردى هنر و زيباييشناسى در تعليم و تربيت در جهان امروز و مطرح ساختن راهكارهايى براى شكوفايى احساسات عالى انسانى و جلوگيرى از رخوت فكرى و مشكلات عاطفى و روانى است.از اينرو، ابتدا به بررسى اثرات تربيتى هنر از جمله ايجاد آرامش، والايش، شگفتى و هيجان، خلاقيت و شكوفايى ارزشهاى انسانى و نقش اصلاح غيرمستقيم و جايگاه و اهميت هنر در نظر بِلوم بهطور خاص ميپردازيم.هنرهاى تجسمى (طراحى و نقاشى)، ادبيات (شعر، قصه، داستان و...)، موسيقى، كارهاى دستى (گلآرايي، گلكارى، منبت و...) و هنرهاى نمايشى (سينما و تئاتر) در درك زيبايى، شناخت جزئيات و مشكلات زندگى و به تبع آن بالابردن قدرت درك، نقش بهسزايى در قرار دادن كودك در جريان رشد خلاقيتهاى ادبى و هنرى دارند و نيز با ايجاد آرامش، باعث زايل كردن ناراحتيهاى فكرى و عاطفى و نابسامانيهاى روانى و درمان همراه با شكوفايى احساسات عالى ميگردند. ايجاد تعامل و وحدت و هماهنگى و پرهيز از تكروى (شركت در تعاملات اجتماعى) و شناخت آداب و رسوم، ارزشها، ضوابط اخلاقى و... از ديگر اثرات هنر در تعليم و تربيت است. هنر را ميتوان يكى از كارآمدترين ابزار تربيت انسان در جهان امروز به شمار آورد كه نتايج و اثراتش در ابعاد گوناگون، بهويژه در زمينهي بهداشت روانى، از مهمترين آنها است. با توجه به اينكه هنر ميتواند با در نظر گرفتن اساسيترين مراحل و عميقترين ابعاد حيات، شخصيت مخاطبان را با تغيير و تحول بارز مواجه سازد، از اينرو، علاوه بر نقش فردى از تأثير اجتماعى مهمى نيز برخوردار است. يك اثر هنرى ميتواند هدفهاى مشخصى را در برگيرد. اين هدفها گاه بهصورت جزئى و گاه در حدى كلى عميقترند تا آنجا كه اساسيترين و كليترين اهداف تعليم و تربيت را ميتوان در آثار هنرى جستوجو كرد.
معرفی استان کهگیلویه و بویراحمد
تاریخ و جغرافیای کهگیلویه و بویراحمداستان کهگیلویه و بویراحمد با 16264 کیلومتر مربع وسعت در جنوب غربی مرکز ایران واقع شده است. بر اساس آخرین تقسیمات سیاسی و اداری در سال 1375 ، شهرستانهای استان عبارتند از: کهگیلویه (با مرکزیت دهدشت) ، بویراحمد (با مرکزیت یاسوج) و گچساران. شهر یاسوج مرکز استان کهگیلویه و بویراحمد میباشد. این استان ، از شمال با استان چهارمحال و بختیاری ، از جنوب با استانهای فارس و بوشهر ، از شرق با استانهای اصفهان و فارس و از غرب با استان خوزستان همسایه است.این استان در سال 1375 ، حدود 544 هزار نفر جمعیت داشته که از این تعداد 23/39 درصد در نقاط شهری و 20/60 درصد در نقاط روستایی سکونت داشتهاند و بقیه غیر ساکن بودهاند. استان کهگیلویه و بویراحمد منطقهای ناهموار و کوهستانی است که در حدود 45 درصد مساحت آن از ارتفاعات و تپه ماهورها تشکیل شده است و 15 درصد بقیه مساحت آنرا دشتها و درهها در بر گرفتهاند.بلندترین نقطه استان ، قله دنا به ارتفاع 4409 متر و پستترین ناحیه آن لیشتر با ارتفاع 500 متر از سطح دریا میباشد. در منطق سردسیر ، ارتفاعات بلندتر و تپه ماهورها بیشتر است و در مناطق گرمسیر ارتفاعات کوتاهتر و تپه ماهور نیز کمتر است. عمده اراضی کشاورزی استان در دشتها واقع شده است.تاریخ و فرهنگاستان کهگیلویه و بویراحمد در گذشتهای نهچندان دور جزء یکی از بلوکهای مملکت فارس و مشتمل بر دو قسمت شمال شرقی که آن را سردسیر و کوهستانی و پشت کوه و قسمت جنوبی و غرب بوده که آنرا نره کوه بهبهان مینامیدند. تا دوم تیرماه 1342 شمسی ، قسمتی از استان فعلی کهگیلویه و بویراحمد جزء استان خوزستان و قسمتی نیز جزء استان فارس بود. پانزدهم آبان ماه 1338 ، قسمت گرمسیر بهبهان به شهرستان کهگیلویه و بویراحمدبا مرکزیت دهدشت تبدیل شد.این شهرستان کماکان جزء استان خوزستان و بقیه منطقه جزء استان فارس بود. به دنبال شورش ایل بویراحمد در 22 تیرماه 1342 ، منطقه کهگیلویه و بویراحمد طبق تصویب نامه مجلس شورای ملی وقت ، از استانهای فارس و خوزستان جدا شد و به یک فرمانداری کل تبدیل شد و یاسوج که تا آن زمان خالی از سکنه بود ، به عنوان مرکز آن تعیین گردید.در اسفندماه 1352 شمسی فرمانداری کل کهگیلویه و بویراحمد به استان تبدیل شد. با استناد کتاب ”ممسنی در گذرگاه تاریخ“ مردم لرستان ، کهگیلویه و بویراحمد ممسنی و حتی دشتستان بوشهر با گذشته تاریخی مشترک از یک نژاد هستند و با یک زبان صحبت میکنند و آداب و رسوم و فرهنگ مشابهی دارند. کنشهای فرهنگی مردم کهگیلویه و بویراحمد از روابط اجتماعی موجود مبتنی بر نظام عشیرهای متأثر است. در این نظام ...