راه اندازی کارگاه عروسک سازی
گزارشی از کارگاه آموزشی عروسکهای غول پیکر، با حضور ”فلورماری فوئنتس”
من مبارک هستم رضا آشفته: تالار شیشهای (پرنیان) کنار تماشاخانه مبارک فرهنگسرای بهمن محل برگزاری کارگاه عروسکهای غول پیکر فلورماری فوئنتس است. او زنی 59 ساله از کشور شیلی است که پس از طی تحصیلات مقدماتی در این کشور برای ادامه تحصیل و کسب مدارج عالیه تحصیلی به فرانسه رفته است. فوئنتس طراح، گرافیست، طراح صحنه، نقاش و سازنده عروسکهای نمایشی در سیستمهای مختلف است که با حضور در کشورهای مختلف هنر خود را جهانی کرده است. او امسال عروسکهای غول پیکر جامجهانی 2010 آفریقای جنوبی را ساخته است. شرکت کنندگان در کارگاه فوئنتس ترکیبی از کارشناسان نمایش عروسکی، دانشجویان و استادان عروسک سازی هستند که از تهران و شهرستانها گرد هم آمدهاند تا طی 10 روز پیوسته با طراحی، ساخت و عروسک گردانی یک عروسک غول پیکر آشنا شوند. "ایرج محمدی"، مدرس نمایش عروسکی از دانشگاه هنر که سرپرستی کارگاههای آموزشی را برعهده دارد، در کنار شرکتکنندگان در حال خم کردن لوله پولیکاست که با حرارت دادن انجام میشود. این لولهها اسکلت و پیکره اصلی و زیرین عروسک غول پیکر را میسازند. ماده دیگر که در ساختار این عروسک، به ویژه در ساخت سر استفاده میشود، بطریهای آب و مواد دوریختنی و بازیافتی است که بر روی آنها پاپیه ماشهای سوار میشود تا ترکیب اصلی سر ساخته شود. یک گروه مشغول چسباندن کاغذ و چسب بر روی صورت،موهای مجعد، گوشها و چشمهای عروسک هستند. گروه بنابر موقعیت جغرافیایی کارگاه به توافق رسیدهاند که این عروسک غول پیکر را به شخصیت مبارک اختصاص دهند. بنابراین همگی طرحهای خود را از چهره و بدن مبارک مقابل هم قرار دادهاند و بعد سردیسهای گِلی را ساختهاند. خانم فوئنتس پیشنهاد داده با توجه به آن که مبارک از زنگبار، حبشه یا آفریقا آمده اما به مرور تحت تاثیر اقلیم و آب و هوای ایران قرار گرفته لبهای شکری و گندهاش نازکتر شده و از مجعد بودن موهایش نیز کاسته شود. طرحها و سردیسهای گلی روی طاق پنچرهها قرار گرفتهاند همه شرکتکندگان متفقالقول بر نظم و برنامهریزی و پشتکار فلورماری فوئنتس تاکید میکنند و این بارزترین نکته آموزشی کارگاه بوده است. "فرناز بهزادی"، کارگردان نمایش عروسکی، مترجم فوئنتس است. او هرجا که اتفاقی میافتد، به فیلمبردار میگوید که تصویر بگیرد و خودش توضیحات لازم را میدهد تا در پایان بتوانند این تکنیک و شیوه عروسکسازی و عروسکگردانی را برای دیگر هنرجویان ثبت کنند. فوئنتس کارها را برای همه تقسیم کرده است، و به همه میگوید که چه کار کنند. او با حوصله، دقت و ظرافت درباره هر کاری توضیح ...
دومین کلاسِپرنده و افتتاح مدرسه در روستای تخم بلوط ایلام= خیرین مدرسه ساز
دومین کلاسِپرنده و افتتاح مدرسه در روستای تخم بلوط ایلام (+عکس) دومین پروژهی گروه کلاس پرنده در روزهای دوازدهم تا چهاردهم بهمن ماه، به مناسبت افتتاح مدرسهای مجهز توسط موسسهی مهر گیتی در یکی از دورافتادهترین روستاهای ایلام با نام «تخم بلوط» اجرا شد. عصرایران - کلاس پرنده برای اجرای دومین پروژه ی خود در روزهای میانی بهمن ماه به استان ایلام رفت. کلاس پرنده پروژهای است که از سال ۹۱ فعالیت اش را آغاز کرده و به همراه موسسهی خیریهی «مهر گیتی» به تجهیز ابزارها و فضاهای کمکآموزشی و همچنین آموزشهای فرهنگی به دورافتاده ترین مدارس ایران می پردازد. این پروژه برای اولین بار در روستای بارنجگان در استان خراسان جنوبی، در مرز ایران و افغانستان و در آبان ماه ۹۱ اجرا شده بود. دومین پروژهی این گروه در روزهای دوازدهم تا چهاردهم بهمن ماه، به مناسبت افتتاح مدرسهای مجهز توسط موسسهی مهر گیتی در یکی از دورافتادهترین روستاهای ایلام با نام «تخم بلوط» اجرا شد. رضا بهرامی نژاد مدیر و طراح پروژه دربارهی دومین سفر کلاس پرنده گفت: «با اعتمادسازی خوبی که موسسهی مهر گیتی در مناطق محروم ایجاد کرده و با یاری آموزش و پرورش استان ایلام ما موفق شدیم این پروژه را با موفقیت در روستای تخم بلوط اجرا کنیم.» رضا بهرامی نژاد ادامه داد: «گرچه ایلام، فرهنگ خاص و هویت متفاوت خودش را دارد اما من معتقدم بچه ها در همه جای دنیا ویژگیهای مشابهای دارند و این چیزی است که ما بر آن تکیه میکنیم. بچههای روستای کوهستانی تخم بلوط بسیار مهربان و صمیمی بودند. آنها به سرعت با تیم ما ارتباط برقرار کردند و حتی بعد از تعطیلی مدرسه هم حاضر به ترک محیط آنجا نبودند.» رضا بهرامی نژاد ادامه داد: «یکی از دغدغه های ما این است که چطور میتوانیم به کودکان عشق به هویت را بیاموزیم؟ در این سفر سعی کردیم بر داشته های این جغرافیای بومی متمرکز شویم و نوعی آشتی میان فرهنگ و شیوهی زندگی گذشتهی روستا و زندگی اکنون این بچه ها بوجود آوریم. در گذشته درختان بلوط بسیاری در این ناحیه از ایلام می روئیده و مردم از آن استفاده های مختلفی می کردهاند. حتی در اینجا نوعی نان محلی از آرد میوه ی بلوط پخته می شده. اما امروزه وجه تسمیهی این روستا بر اثر سهلانگاری ها و یا قطع بی رویه ی این درختان در حال تهیشدن از معناست. ما سعی کردیم با آموزشهای سادهای ارزش این درختان را به عنوان یک نماد هویت محلی و نوعی منبع اقتصادی برای دانش آموزان زنده کنیم.» در این سفر تیم کلاس پرنده با برگزاری ورکشاپ های مرتبط با همین ایدهی مرکزی سعی کردند ...
سوغات میبد
یزد - خبرگزاری مهر: میبد از گذشته های دور با سفال و زیلویش شناخته شده و میبد یزد و لالجین همدان در هنر سفالگری هم رده و شهره عام و خاص بوده اند اما این هنر که پیشه اکثر مردمان کویر است به تدریج به دست … به گزارش خبرنگار مهر، سفالگری و سرامیک سازی امروزه یکی از گذشته های دور یکی از پیشه های اصلی مردم در میبد بود که از پشتوانه فرهنگی و تاریخ پر بار آن حکایت دارد، پیشه ای که قدمتی هزار ساله در میبد دارد. در سازماندهی فضاهای شارستان، کارگاه های سفالگری در محله بالا و در کنار خانه های سفالگران جای داده شده و قرنهای متمادی در این محله مستقر بوده اند. در اوایل قرن اخیر تعدادی از کارگاه های سفالگری به بیرون دروازه شهر منتقل شد و به تدریج سایر کارگاه ها نیز به خارج از شهر انتقال یافت و مجموعه تازه ای ساخته شد. در سالهای ۱۳۵۶ و ۱۳۵۷ یک جابجایی تازه صورت گرفت و کارگاه ها در مجموعه نوبنیاد اداره صنایع دستی استقرار یافتند. هم اکنون کارگاه های متنوع صنایع سفال و سرامیک میبد در این محوطه گرد آمده اند. نقاشی با رنگهای آبی و سبز بر زمینه سفید رنگ بدنه این ظروف، نشانهٔ خاص سفال میبد است. در گذشته نه چندان دور، سفال در زندگی مردم میبد کاربردهای بسیاری داشته است که از آن جمله می توان به ظروف منازل مثل کوزه و سبو، تپو، دیگ و دیزی، کاسه، گاودوشه، ظروف لعاب دار مثل بشقاب، قندان، لیوان، دوری و... در معماری برای فرش حیاط، پوشش بامها، ساخت بدنه بادگیرها، تزیین سردرها، سبک سازی بامها آبروها و... اشاره کرد. با گذشت زمان و ورود انواع ظروف کریستال، چینی، آرکوپال و .... سفال به تدریج کاربردهای خود را از دست داد و بیشتر جنبه تزئینی و سنتی به خود گرفت. با ورود سفالهای چینی که از تنوع رنگ بسیار، طراحی های متنوع، بسته بندی های لوکس و ... برخوردار هستند، سفال میبد به تدریج به انزوا رفت و چند سالی به طور کامل حاشیه نشین شد. بعد از گذشت چند سال و با راه اندازی سفره خانه های سنتی، عده ای از مردم به تدریج به تزئینات سنتی روی آوردند و بازار از رونق افتاده سفال میبد نفسی تازه گرفت اما این صنعت هنوز در دوران نقاهت به سر می برد و برای احیا نیاز به تحولی بزرگ دارد. بازار بی رونق سفال با وجود هنرمندان بسیار در این حرفه هنوز نتوانسته رونق از دست رفته خود را بازیابد زیرا کارهای ظریفتر و متنوعتر با قیمتی تقریبا همسان به خوبی توانستند بازار را قبضه کنند. سفال میبد این روزها در انتظار شوکی بزرگ است تا دوباره احیا شود و قامت خمیده خود را راست کرده و میبد را دوباره با نام سفالش همراه و همگام کند. به طور قطع برای تحقق این مهم، ...
حسین آباد را به سمت صنعتی شدن پیش ببریم
کشور چین به عنوان یک کشور با حجم تولید و صادرات بالا شناخته می شود. کشوری که توانسته بازارهای جهانی را در سیطره خود قرار دهد. از وسایل برقی گرفته تا اسباب بازی و انواع ظروف. تا حالا با خود فکر کرده اید این همه وسایل ریز و درشت چینی کجا تولید می شود؟ شاید فکر کنید در کارخانه های بزرگ شهرهای آن . اما پاسخ این است که حجم بالایی از تولیدات چینی در روستاهای آن و در کارگاههای کوچک این روستاها تولید می شود. بله چین با کارگاههای کوچک روستایی خود این همه صادرات را بوجود می آورد. می توان گفت اگر روستا به سمت صنعتی شدن پیش برود، می تواند تحول آفرین باشد. روستای ما- حسین آباد- با مسائلی چون درآمد کم، بیکاری فصلی جوانان، کاهش سطح آب های زیرزمینی، روبروست و بدین سبب جمعیت جوان آن مهاجرت می کنند. چه باید کرد؟ چگونه می توان بحران بیکاری را از روستا دور کرد؟ چگونه می توان سطح درآمد خانوارها را افزایش داد؟ جواب این است که با رفتن به سوی صنایع روستایی. اما منظور از صنایع روستایی چیست؟ در پاسخ باید گفت کارگاههای کوچکی که عمدتا به مواد اولیه در همان محل دسترسی دارد، و تولید آن در حدی است که می تواند آن را به شهرهای دور و نزدیک صادر کند. صنایع روستایی را با صنایع دستی(مثل قالی و فرش) اشتباه نگیرید. منظور از صنایع روستایی صنایعی است که در آن از تکنولوژی هر چند ساده استفاده می شود. صنایعی مثل تولید انواع اسباب بازی و عروسک، انواع زیر پوش ها، جوراب، نان فانتزی، بسته بندی محصولات کشاورزی.تولید وسایل خیاطی، گل سازی، مجسمه سازی،صنایع چوب مثل( قاب سازی) شاید بگویید روستای ما مگر چه چیزی دارد که بتوان این کار را انجام داد؛ نگاهی به اطراف خود بیندازید؛ همانطور که خود می بینید: 1- در روستای خودمان اکثر خانم ها دارای هنر گل سازی، عروسک سازی و... هستند. و از این رو جای بسی شکر است. اما باید راهی اندیشید که این هنرها تبدیل به منبع درآمد برای خانواده ها شود. باید تولیدات آن ها در شهرهای دور و نزدیک به فروش برسد. 2- در اطراف روستا، موادی مثل شن و ماسه وجود دارد که می تواند موجب راه اندازی کارگاههای موزائیک سازی شود. 3- در روستای خودمان و روستاهای اطراف؛ انواع محصولات کشاورزی داریم (مثل زیره، تخمه آفتابگردان)که می توان با ایجاد کارگاههای بسته بندی، این محصولات را بسته بندی کرد و به قیمت بالاتری به فروش رساند. 4- در روستای خودمان و روستاهای اطراف ؛ انواع محصولات کشاورزی و دامی وجود دارد که می توان آن ها را تبدیل به مواد غذایی کرد، گندم برای تولید آردمواد غذایی مثل انواع نان های صنعتی، زیره برای تولید عرق چهل گیاه، ...
اولین کارخانه های تاریخ
دود صنعتي در تاريخ زمان و مکان تولد نخستین کارخانه، موجب اختلافنظر بین کارشناسان است. اما آنچه درباره آن اتفاق نظر بیشتری وجود دارد این است که اولین کارخانهها اغلب در حوزه صنعت نساجی به وجود آمدند. برای مثال بعضی اولین کارخانه در جهان را کارخانه ابریشم دربی میدانند که پس از انقلاب صنعتی توسط جان لمبو و در سال 1721 تاسیس شد. در این کارخانه تعداد کمی ماشینآلات نه چندان پیشرفته با کمک نیروی اسب و با تعداد اندکی کارگر شروع به کار کرد. بعضی دیگر اما با توجه به تعاریف جدید از کارخانه که آن را مجموعهای میدانند از یک یا چند ساختمان و ماشینآلات صنعتی که به تولید انبوه محصولات میپردازد، با توجه به نوع تجهیزات و وسعت کارخانه و فرآیندهای تولید، اولین کارخانه را کارخانه متیو بولتن و شریک تجاریاش جیمز وات میدانند که در سال 1761 و در بیرمنگام ساخته شد و به تولید و ضرب سکه پرداخت. این کارخانه با اختراع و تکمیل ماشین بخار در سال 1772توسعه یافت. بعضی دیگر هم کارخانه پنبهریسی ریچارد کامفورد را که در انگلستان و در سال1771م تاسیس شد و برای اولینبار به استفاده از ماشین بخار پرداخت، اولین کارخانه مدرن در جهان میدانند. بههرحال با کشف نیروی بخار و ماشینی شدن پنبهریسی، کارخانههای مختلفی در کشورهای اروپایی تاسیس شدند. این کارخانهها خود عامل اصلی ایجاد شهرهای مدرن بودند. برای مثال منچستر نخستین شهر صنعتی دنیاست. هرچند کارخانهها هر روز گستردهتر میشدند و پیشرفت بیشتری را تجربه میکردند، اما وضع معیشتی کارگران آنها به دلیل دستمزدهای پایین چندان مناسب نبود. در سال 1834 صاحبان کارخانههای نساجی تصمیم به کاهش دستمزد کارگران خود گرفتند تا به این ترتیب هزینههای خود را کاهش داده و حاشیه سود بیشتری به دست آورند. در پاسخ به این تصمیم کارگران دست به اعتصاب و شورش زدند. با این حال استاندارد زندگی برای یک کارگر معمولی تا دهه 1850 میلادی بهبود نیافت، زیرا میزان دستمزدها و استانداردهای زندگی رابطه نزدیکی با تجارت و اقتصاد درحال نوسان جوامع داشت. اولین کارخانهها در آمریکااولین کارخانه تولید پنبه دنیا، در آمریکا و توسط ساموئل اسلاتر، شاگرد پنبهریسی راهاندازی شد. او که از انگلستان به آمریکا مهاجرت کرده بود با توجه به آنچه از ماشینآلات نساجی در ذهن داشت اقدام به ساخت کارخانه (شما بخوانید کارگاه بزرگ) تولید پنبه کرد. این کارخانه که در سالهای دهه 1790 میلادی راهاندازی شده بود، در دهه 1860 به یک کارخانه مطرح و بزرگ پنبه در دنیا تبدیل شد. این کارخانه در ابتدا 72 دوک با پدالهای پایی داشت ...
کتاب با طعم یک فنجان قهوه
اگر یک کتاب فروشی هنری و یک کافی شاپ را کنار دست هم در خیابان ببینید کدام را انتخاب می کنید؟ یک فنجان قهوه داغ داغ بهتر است یا یک نمایشنامه پوچی از بکت یا شکسپیر یا خواندن یک داستان کوتاه از صادق هدایت؟ کدام بیشتر می چسبد؟ <?xml:namespace prefix = o ns = "urn:schemas-microsoft-com:office:office" /> حال اگر یک روز ببینید این کافی شاپ همان کتاب فروشی است یا به عبارت دیگر این کتاب فروشی همان کافی شاپ است یا اصلا هردوی آنها یکی هستند چکار می کنید؟ شاید باور نکنید اگر همین الان بشنوید همچین جایی واقعا در همین شیراز خودمان وجود دارد. اما واقعیت همیشه خیلی هم باورکردنی نیست. «کافه کتاب گودو» ، یک کافی شاپ- کتاب فروشی نوین در شیراز است که می تواند امکان خوردن یک فنجان قهوه داغ و همزمان مطالعه آثار صادق هدایت را به راحتی برای شما فراهم کند. باور نمی کنید ، ببینید! از پله های تودرتوی ساختمان آناهیتا که بالا بروی ، تابلوی بزرگی را می بینی که نوشته: «کافه کتاب گودو» و بغل دستش عکس یک فنجان قهوه با کاپوچینو خودنمایی می کند. آن داخل ، بدجوری تاریک است ، انگار فقط به درد هنرمندهای جوان قرن بیست و یکمی شیراز میخورد! آنهایی که دور هم جمع می شوند و توی این محفل روشنفکرانه حسابی فلسفه بافی هایشان را سر هم خالی می کنند. موسیقی کلاسیک ملایمی که در فضا پخش می شود ، تصویر نویسندگان معروف قرن بیستم روی دیوارها ، و عناوین مختلف کتاب هایی که در قفسه ها دیده می شود ، از اینجا فضای متفاوتی ساخته است. آلبر کامو، وودی آلن ، صادق هدایت ، آل احمد و فرانتس کافکا ، همه و همه روی دیوارهای «کافه کتاب گودو» بدجوری خودنمایی می کنند و خود به خود به نظر آدم می رسد دارند از پشت تابلو به چهره هنرمندان جوان شیرازی چشمک می زننند! مصطفی کشتگر ، مدیر کافه کتاب گودو ، که خود در زمینه ادبیات نمایشی تحصیل کرده ، درمورد انتخاب اسم «گودو» برای این کافه کتاب می گوید: «ما این اسم را بر اساس نمایشنامه معروف «در انتظار گودو» ، اثر بکت انتخاب کردیم که یکی از بهترین تراژدی های پست مدرن قرن بیستم است. «گودو» به عبارتی از کلمه «گاد» در انگلیسی به معنای خدا می آید. این نمایشنامه یک جور به معنای انتظار برای یک منجی ، شاید خداست. به همین دلیل ما هم از این اسم استفاده کردیم.» مدیر کافه کتاب «گودو» می گوید:«کافه کتاب شاید در ایران چیز جدیدی باشد ، اما در جهان خیر. از سالها پیش کشورهایی مثل فرانسه ، آلمان و انگلستان دارای کافه هایی بودند که در کنار آنها کتابفروشی قرار داشت و علاقه مندان در این محیط ها بحث و تبادل نظر میکردند. حتی کافه «نادری» در تهران خودش یک جور کافه کتاب بوده که اساتید بزرگی ...
مشاغل درآمدزا در اوقات فراغت!
www.amnoimen.com بسیاری از مردم در عین حالی که درآمد نسبتا خوبی دارند باز هم به دنبال راههایی برای کسب در آمد بیشتر هستند. اما بیشتر افراد به خاطر خانواده شان نمی توانند شغل دومی داشته باشند بسیاری از مردم در عین حالی که درآمد نسبتا خوبی دارند باز هم به دنبال راههایی برای کسب در آمد بیشتر هستند. اما بیشتر افراد به خاطر خانواده شان نمی توانند شغل دومی داشته باشند زیرا رسیدگی به خانواده خود نوعی از وظایف است اما داشتن یک شغل کوچک و نه وقت گیر، علاوه بر داشتن درآمد می تواند نوعی سرگرمی محسوب شود که در بعضی اوقات خانواده هم می توانند سهمی در انجام آن داشته باشند. در اینجا به بعضی از این مشاغل اشاره می کنم : فروش کلکسیون ها و مجموعه های زیبا : از کتابهای قدیمی و خواندنی گرفته تا خرس ها تدی، از تمبر گرفته تا موجموعه های صوتی. مهم این است که با مجموعه ای که داریم آشنا بوده و مشخصات آنرا بدانیم. ملک یابی (واسطه گری در ملک و املاک) : می توانیم با پیدا کردن آپارتمانهای اجاره ای و یا فروشی از طریق بنگاهها، روزنامه ها و … برای افراد جویای منزل قدمی برداشته باشیم. پرستاری کودک : افراد پر مشغله همیشه به دنبال پرستار خوب برای کودک خود هستند. این راه کمی دشوار ولی پر درآمد است. خطاطی و طراحی : خطاطی برای کارتهای عروسی، عزا و مراسم مختلف . همچنین می توان سفارش طراحی لوگو گرفت و با خلاقیت خود بازی کرد. انجام خدمات شخصی افراد : بسیاری از مردم (بخصوص تجار) حتی فرصت بیرون آمدن از منزل خود را در ساعات روز ندارند. می توان امور بانکی، سفارشات، رسیدگی به مطالبات و … را در قبال گرو گذاشتن سند و … برایشان انجام داد. باربری با اتومبیل : این کار فقط با وانت ممکن است. چه بسا افرادی که در کنار خیابان ساعتها منتظر وانت می ایستند. مشاوره : این کار کمی تخصص نیاز دارد که معمولا ما اسیایی ها سرشار از تخصص در امر مشاوره و پرحرفی هستیم. مشاوره در ازدواج، شغل، خرید و فروش و … برنامه ریزی وعده های غذایی : با کمی جستجو و تحقیق می توان یافت که کدام غذاها کالری، چربی، کربوهیدرات، فیبر و … بیشتر و یا کمتری دارند. سپس می توان با یک تبلیغ کوچک با مضمون “طراحی وعده های غذایی به منظور چاقی یا لاغری” برای خود مشتری جذب کرد. تولید صیفی جات در منزل : با داشتن یک حیات کوچک و کمی دقت و حوصله می توان انواع سبزیجات و صیفی جات از جمله گوجه فرنگی و خیار و بادمجان و … را در منزل چه در زمستان و چه در تابستان به عمل آورد و آنها را فروخت. آموزش موسیقی : اگر شما در نواختن یک نوع ساز مهارت دارید، میتوانید آنرا به دیگران اموزش داده و علاوه بر پیشرفت خود، ...