راهکارهای آموزشی دانش آموزان
راهکارهای تقویت یادگیری دانش آموزان
متأسفانه آنچه مشهود است این است که به رغم پذیرفتن این اصل که فکر کردن راه را برای آموزش بیشتر و بهتر باز می کند، اما چندان رغبت و تمایلی در تشویق شاگردان به تفکر ملاحظه نمی شود. تا زمانی که مسئله«تفکر» به طور کلی مطرح می شود، همه با آن موافقند، اما همین که دانش آموزان بخواهند درباره موضوعات درسی به اندیشه بپردازند و راه حلهای تازه بیابند مشکل بروز می کند. اجرای روش های قالبی خاص و ایجاد محیط سخت انضباطی منجر به حفظ کردن مطالب درسی، جوی را درکلاس درس حاکم می کند که عملاً جلوی هر گونه تفکر سالم را می گیرد. باید دانست که هدف از فعالیت های آموزشی در مدرسه حفظ کردن و آموختن مطالبی نیست که چندان ارتباطی با زندگی دانش آموزان ندارد بلکه هدف این است که آنان بیاموزند که چگونه فکر کنند و چگونه اندیشه خود را بکار گیرند تا بتوانند درباره آینده خود و جامعه تصمیم بگیرند . بسیاری از دانشمندان تعلیم و تربیت معتقدند که حاکمیت صرف کتاب های درسی و به وجود آوردن محیط های آموزشی خشک، کار کلاس را بی ارزش ساخته است. اگر اداره مدرسه و فعالیت های آموزشی آن صرفاً به صورت انتقال دادن شاگردان از کلاسی به کلاس دیگر یا از پایه و مقطعی به پایه و مقطعی دیگر باشد بی گمان هرگز زمینه مساعد رشد تفکر خلاق در ایشان فراهم نخواهد شد. امروزه متأسفانه عادت های نامطلوبی بر برخی کلاس های درسی حاکم شده است که حتی گاهی به وسیله برخی معلمان و مربیان نیز بر ضرورت حفظ اینگونه عادات پافشاری می شود. عاداتی که جانشین تعقل و تفکر شده اند. مثلاً ساکت نگاه داشتن دانش آموزان و مجبور کردن آن ها به حفظ و تکرار مطالب درسی و به خاطر سپردن کورکورانه مفاهیم، همچنین پر کردن ذهن شاگردان از معلومات و اطلاعات. نباید با انتقال فراوان مفاهیم علمی و تمرین های تکراری بی معنا، فرصت اندیشیدن را از دانش آموز گرفت چرا که تنها انتقال اطلاعات و مفاهیم علمی برای اندیشیدن کافی نیست. بلکه معلم باید شرایط اندیشیدن را ایجاد نماید. ضمناً اندیشیدن هدف نهایی نیست، بلکه دانش آموزان می بایست با اندیشیدن بر شناخت صحیح دست یابند و این شناخت علمی صحیح آنان را به یک باور تثبیت شده برساند. بر اثر ایجاد باور تثبیت شده است که گرایش به سوی عمل تحقق می یابد و در نهایت به انجام دادن عمل منجر می شود. اکثر معلمان به جای اینکه روش آموختن و اندیشیدن را به دانش آموزان بیاموزند آنان را در مقابل دانسته ها و واقعیت های علمی قرار می دهند. به عقیده «برونر» یکی از روانشناسان تربیتی مهم تر از اینکه فراگیر چه می آموزد، این است که او چگونه می آموزد؟ و این چگونه آموختن با انتقال اطلاعات و حفظ و تکرار آنها ...
دانش آموزان دیرآموز، چالشهای آموزشی دانش آموزان مرزی، راهکارهای آموزشی و توانبخشی
این کودکان در یادگیری مطالب بسیار کند بوده و به زودی فراموش میکنند. از طرفی به علت بهره هوشی بالا قدرت سازگاری با محیط و قدرت تعمیم نسبتا بالاتر در سطح کودکان آموزش پذیر قرار نمیگیرند. اصطلاح کودک دیر آموز[1] (مرزی) ناظر است بر کودکی که رفتار اجتماعی وتحصیلی او پایین تر از معیارهای سطح سنّی او است. فردی است که به علت ناتوانی در یادگیری سریع مواد درسی نیاز به تعدیلاتی در دروس کلاسهای عادی دارد.عقب ماندگی کودک به این معنا نیست که نیاز به کلاس ویژه و برنامه تحصیل متفاوت داشته باشد .وی کودکی است که صرفا” باید در چهار چوب کلاسش سازمان دهی ویژه ای انجام شود . معمولاً برخی معلمان بدون توجه به محدودیت تواناییهای ذهنی این گروه از دانش آموزان آنان را سرزنش و با دیگران مقایسه میکنند و چنین برخوردهایی موجبات شکست و دلزدگی بیشتر آنان را نسبت به تحصیل فراهم میسازد، اصولاً یأس و ناامیدی ناشی از شکست در مدرسه، اعتماد و اطمینان به خود را کاهش میدهد و چنین القا میکند که من به درد هیچ کاری نمیخورم. درحالی که معلم آگاه و دانا باید در برخورد با چنین دانش آموزانی محدودیتهای ذهنی آنان را در نظر می گیرد. (نادری و سیف نراقی، 1383). تعاریف موجود از دانش آموزان مرزی یا دیر آموز: طبق تعاریف به عمل آمده «دانش آموز دیرآموز مرزی، فردی است که از نظر هوشی براساس منحنی نرمال، در حد فاصل یک تا دو انحراف معیار پائین تر از میانگین بوده و از نظر یادگیری مهارتهای تحصیلی ، کندتر از همسالان دارای هوش متوسط عمل می کند و فاقد اشکالات اساسی در رفتارها ی انطباقی است» )هوسپیان و تات ، 1379). منظور از دانش آموز عقب مانده مرزی ، دانش آموزانی هستند که توسط واحد سنجش و ارزیابی سازمان آموزش وپرورش کودکان استثنایی کشور به عنوان مرزی تشخیص داده شده ا ند و بهره هوشی این افراد به زعم راهنمای آماری تشخیص بیماریهای روانی ویراست چهارم[2] (2000)، در حدود 71 تا 84 تعیین گردیده و تفاوت عمده و اصلی آن ها با گروه های دیگر کودکان عقب مانده ذهنی در این است که آن ها توانایی تحصیل در کنار دانش آموزان دیگر و در مدارس عادی را دارا هستند (بنی جمالی و احدی ، 1370). ویژگی بارز کودکان دیرآموز مرزی این است که دیر می آموزند و زود فراموش می کنند. در واقع کودکان دیرآموز به دلیل این که توانایی آموختن مواد درسی را کندتر و با صرف وقت بیشتری در کلاس های معمولی دارند در مقایسه با سایر گروه های عقب مانده ذهنی و براساس تعریف نوین عقب ماندگی ذهنی شاید به آن ها عقب مانده ذهنی نمی توان گفت و در واقع بیشتر آن ها نیاز ویژه به توجه خاص و شکیبایی مربیان دارند .در سنین بزرگسالی افراد دیرآموز توانایی ...
مشکلات ریاضی دانش آموزان ابتدایی و راهکارهای آن
مشکلات ریاضی دانش آموزان ابتدایی و راهکارهای آن اصطلاح اختلال ریاضی در مورد دانش آموزانی بکار می رود که علیرغم داشتن هوش طبیعی،و سلامتی کامل در بینایی و شنوایی،در انجام مهارتهای محاسباتی ضعیف هستند. در این گروه کودکان نقص جدی در یادگیری مهارت های ریاضی از شناخت اعداد گرفته تا عملیات ریاضی و مسائل مربوط به ادراک فضایی و حل مسئله وجود دارد . معمولا این مشکل به حدی است که در تحصیل و زندگی روز مره مرتبط با مهارت های ریاضی ایجاد اختلال کرده است . مغز و ریاضی در حدود 6 درصد کودکان در سنین مدرسه دچار اختلال ریاضی هستند. نیمکره راست مغز: قدرت حل معما ، خلاقیت و کشف کردن ،جهت یابی دارد.حس لامسه و درک اشیا سه بعدی به این قسمت مربوط است. این نیمکره به فرآیندهای ادارکی، تصور، تجسم، خیال پردازی، شناخت رنگ و موسیقی و هنر، می پردازد و کل نگر است. نیمکره راست ابتداء کل را می بینید و بعد اجزا آنرا تشخیص می دهد سمت راست مغز اساس خلاقیت را تشکیل می دهد. اکثر سیاستمداران و هنرمندان راست مغزهستنند. نیمکره چپ مغز:قدرت درک ریاضیات و فلسفه،نظم و طبقه بندی و پردازش اطلاعات را دارد. با جزئیات سرو کار دارد. مرکز به یاد سپردن کلمات و اعداد است. این بخش از مغز ریاضی دانان و فلاسفه و زبان شناسان، فعالتر و بر نیمکره راست ، غالب است. این نیمکره به فعالیتهایی همچون ریاضیات، زبان و منطق، حافظه، طبقه بندی ها تحلیل و …اختصاص دارد. و به جزئیات امور توجه دارد .نیمکره چپ مغز ، ابتدا اجزا را دیده و سپس آنها را ترکیب نموده و کل را می سازد .نیمکره چپ مغز، مربوط به هوش است.اکثر حسابداران، وکلا و طراحان بیشتر از سمت چپ مغز خود استفاده میکنند . برتری یک نیمکره از مغز بر دیگری به معنی عدم استفاده ازنیمکره دیگر نیست، و هر دو نیمکره با هم ارتباط دارند، و در مجموع فعالیت دو نیمه مغز با هم ٬ شخصیت فرد را می سازند. اهداف آموزش ریاضی الف) اهداف پرورشی: مهمترین وظیفه آموزش ریاضی تربیت دانشآموز است تا بتواند در زندگی،مسائل خود را حل نماید. ب) اهداف آموزشی: دانش آموز با تکنیکهای محاسباتی مورد نیاز در مدرسه و خارج از مدرسه آشنا شود.و در زندگی روز مره بکار بگیرد. ج) اهداف فرهنگی: ریاضی بخشی از فرهنگ بشری است لذا یادگیری آن در زندگی بسیار ضروری است.ریاضی دانان و نوابغ کشور ما همواره الگوهای مهمی برای سایر کشورها می باشند. د) اهداف عاطفی: یادگیری ریاضی،موجب فعالیتهای ذهنی و تقویت حس کنجکاوی ونیز حس ظرافت و ادارک می شود. موریس کلاین میگوید: (ریاضیات عالیترین دستاورد فکری و اصیلترین ابداع ذهن آدمی است). :علل مشکلات ریاضی 1- ضعف در مهارتها ی ...
راهکارهای آموزشی
•راهکارهای آموزشی 2 يكي از راه هايي كه مي توان يادگيري را در دانش آموزان پايه هاي اوّل و دوّم افزایش داد اینست كه مواردی را كه به خوبی نياموخته و در آن ضعف دارد بسیار بزرگ بر روي کاغذی نوشتهو در مکان هايي كه بیشتر در معرض دید اوست قرار دهید. مثلاً دانش آموزي عدد 5 و کلمه ي سبد را به خوبی یاد نگرفته است ، این عدد و کلمه را روي کاغذی بزرگ مي نويسيم و روي درب یخچال يا دیوار اتاقش نصب مي كنيم بدین صورت هرچه با آن روبرو مي شود آن را مي خواند و در ذهنش جاي مي گیرد .
راهکارهای ایجاد انگیزه در دانشآموزان
به طورکلی بهمنظور افزایش انگیزه دانشآموزان و سوق دادن آنها به سمت درونی شدن انگیزهها راهکارهای زیر توصیه میشود: ۱) سعی کنیم اولویت تجربههای دانشآموزان برای آنها جالب باشد، احساس موفقیت اولیه اعتماد به نفس آنها را افزایش میدهد. این موضوع در مسابقات ورزشی نیز مشهود است.۲) برای موفقیت دانشآموزان پاداش در نظر بگیریم. منتظر نباشیم تا افت تحصیلی اتفاق افتد و سپس موفقیت را تحسین کنیم. ۳) با احترام گذاشتن به تفاوتهای فردی دانشآموزان، هرگز آنها را با یکدیگر مقایسه نکنیم. ۴) دانشآموزان را در کلاس کمتر درگیر مسائل عاطفی منفی نمائیم و نسبت به حساسیتهای عاطفی آنان آشنا و در کاهش آن کوشا باشیم. سختگیری و انضباط شدید، تبعیض، بیان قضاوتهای منفی و خبرهای ناخوشایند از جمله عواملی است که موجب درگیری ذهنی و کاهش علاقه به یادگیری میشود. ۵) بلافاصله پس از آزمون یا پرسش کلاسی، دانشآموزان را از نتیجه کار آگاه کنید. ۶) برای اینکه دانشآموز بداند، در طول تدریس بهدنبال آموختن به چیزی باشد، بیان اهداف آموزشی مورد انتظار از او را در ابتدای درس فراموش نکنیم. ۷) چگونگی یادگیری و نحوه انجام کار برای دانشآموز مشخص شود. ۸ ) بهمنظور افزایش حس کفایت در دانشآموز از او بخواهیم مطالب یاد گرفته شده را به دوستان یا کلاس آموزش دهد. ۹) در مورد مشکلات درسی دانشآموز و ریشهیابی آن، با او تبادل نظر و گفتوگو کنیم. ۱۰) تشویق کلامی در کلاس، به صورت انفرادی بسیار حائز اهمیت است. ۱۱) مطالب درسی را به ترتیب از ساده به دشوار مطرح کنیم. ۱۲) از بروز رقابت ناسالم در بین دانشآموزان پیشگیری شود. ۱۳) در فرآیند آموزش متکلم وحده نباشیم و یادگیرندگان را در یادگیری مشارکت دهیم. ۱۴) علاقه به دانشآموزان و تعلق خاطر و اهمیت دادن به یکایک آنها، سطح انگیزهها را افزایش میدهد. ۱۵) آموزش را با «تهدید» پیش نبریم. ۱۶) برای دانشآموزان با انگیزه، خوراک علمی کافی داشته باشیم. ۱۷) با محول کردن مسئولیت به دانشآموزان کم توجه، آنان را به رفتارهای مثبت هدایت و علل کمتوجهی در آنها را بررسی کنید. ۱۸) شیوههای تدریس را از سنتی به شیوههای روز تغییر داده و با استفاده از تکنولوژی آموزشی، حواس پنجگانه دانشآموزان را به کار گیریم. ۱۹) میان درس کلاس و مسائل زندگی که به وسیله همان درس قابل حل است، ارتباط برقرار کنیم. ۲۰) تدریس را با طرح مطالب و پرسشهای جالب توجه آغاز کرده و با تحریک حس کنجکاوی، دانشآموزان را برانگیختهتر سازیم. ۲۱) به وضعیت جسمانی دانشآموزان توجه کرده و علل جسمی بیتوجهی و کاهش انگیزه آنان را بیابیم. ۲۲) محیط کلاس ...
دانش آموزان دیر آموز (مرزی)
دانش آموزان دیرآموز(مرزی) این دانش آموزان دارای هوش متوسط می باشند و به لحاظ ضریب هوشی در مرز بین عادی و استثنایی قرار دارند به همین دلیل به آنها دانش آموز مرزی(دیر آموز) می گویند.ضریب هوشی آنان معمولا بین 70 تا 85 می باشد.برخی از ویژگیهای آنها بشرح زیر می باشد: *این دانش آموزان در همه دروس ضعیف هستند. جایگاه این دانش آموزان در مدارس عادی است و به دلیل اینکه در همه دروس ضعیف می باشند نمی توانند تحت پوشش مراکز مشکلات ویژه یادگیری قرار گیرند(دانش آموزان دچار مشکلات یادگیری در یک یا چند درس ضعیف می باشند و نه در همه دروس). * سوالات را با کندی پاسخ می دهند. * در مقابل مشکلات کم تحمل هستند. * اعتماد بنفس پایینی دارند و ترسو هستند. * اغلب در یک یا چند پایه مردود می شوند. *بی دقت و کم توجه هستند و به آسانی حواسشان پرت می شود. * برخی از آنان بیش فعال می باشند. * رفتار اغلب آنها غیر قابل پیش بینی است. *به آسانی شکست می خورند. * به فعالیتهای بیشتری جهت خواندن نیاز دارند. * مفاهیم انتزاعی را بخوبی درک نمی کنند. * در انجام تکالیف روزانه مشکل دارند. * مرتبا شکست می خورند. * به تکرار و تمرین بیشتری نیاز دارند. * عملکرد آنها از سطح کلاسی پایین تر است. * دستورات و دستوالعملها را بخوبی درک نمی کنند. * در زمان بندی مشکل دارند. راهکارهای آموزشی برای دانش آموزان مرزی * این دانش آموزان همواره می بایستی تشویق شوند. * آموزش را از ساده به مشکل شروع نموده و مطالب را تکرار کنید. * سعی کنید مطالب را یکباره آموزش ندهید. *زمینه موفقیت دانش آموز را در دروس مختلف فراهم کنید. * دانش آموز را تشویق به فعالیتهای جمعی نمایید. * تفاوتهای فردی را مد نظر داشته باشید و این دانش آموزان را با دیگران مقایسه نکنید. * این دانش آموزان زود خسته می شوند لذا ساعات درسی را طولانی نکنید. * در حد توانشان به آنها مسئولیتهایی را محول کنید. *در رابطه با این دانش آموزان صبور باشید و به شخصیت آنها احترام بگذارید. *توانمندیهای آنان را در زمینه های مختلف نقاشی،ورزشی و...بشناسید . * با خانواده آنان در تماس باشید و نقاط ضعف و قوت آنان را گوشزد کنید. * از روشهای مختلف تدریس استفاده کنید. * از وسایل کمک آموزشی متنوع بهره ببرید. * پاسخهای صحیح آنها را تقویت کنید. * دانش آموزان را به یادگیری تشویق کنید. * تقویت شجاعت در آنها برای مواجه شدن با مسئله * امتحانات مکرر از مطالب مهم *احترام به آنان و پرهیز از دادن القاب تحقیر کننده مانند:کودن،احمق و... *تشویق دانش آموزان جهت مشارکت در کلاس *ایجاد ارتباط بین مطالب درسی با مسائل زندگی * دادن فرصت سوال کردن بیشتر به آنها * جذاب نمودن فضای کلاس *آشنایی ...
علل و راهکارهای بدخطی دانش آموزان
مقدمه در بررسی علل بدخطی دانش آموزان دورۀ ابتدایی، علاوه بر عوامل آموزشی و تربیتی مؤثر بر دست خط آنان، باید عوامل مربوط به وضعیت جسمی و روانی کودکان نیز مورد توجه قرار گیرد. چه بسا بدخطی دانش آموزان به دلیل ضایعات استخوانی، عصبی یا حالات عاطفی و روانی نامطلوب باشد. در این صورت آموزش های معلم در زمینۀ خوشنوسی کافی نخواهد بود و ارجاع به یک متخصص، امری الزامی است. از میان همۀ مهارت های تحصیلی، نوشتن، ملموس ترین آن هاست، زیرا فرد با استفاده از این مهارت، سندی از خود بر جای می گذارد. به همین دلیل مهارت در خوشنویسی اهمیت بسزایی دارد. شناخت علل و عوامل مؤثر بر بدخطی از آن جهت اهمیت دارد کــه بـــا ریشه یابی و رفع آنها می توان تا حد زیادی به مهارت در خوشنویسی کمک کند. بنابراین فرضیه های زیر مطرح می شوند: 1- عدم آمادگی دانش آموزان در زمینه های جسمی، روحی و آموزشی موجب بدخطی می شود. 2- نامناسب بودن روش و وسایل کار موجب بدخطی دانش آموزان می شود. 3- تکالیف بیش از حد توسط معلم و بی توجهی خانواده ها موجب بدخطی دانش آموزان می شود. مبانی نظری و پیشینه در تحقیقاتی که جانسون و مایکل باست انجام داده اند، از کاستی های نوشتن با دست، با نام مشکلات مربوط به هماهنگی دیداری- حرکتی یاد شده است و جوردن آن ها را نارسانویسی نامیده است. او به علل نقص هایی از قبیل: کج نویسی بیش از حد، راست نویسی بیش از حد، پر فشار نوشتن، کمرنگ نویسی، زاویه دار نویسی بیش از حد، نامرتب نویسی و فاصله گذاری بیش از حد پرداخته است. کیمبل اظهار داشته است که: «شماری از کودکان مبتلا به ناتوانی یادگیری، برای رشد عضله های ظریف دست و انگشتان، فاقد تجربه کار کردن با دست، چرخاندن، گرفتن، در دست فشردن یا فشار آوردن بر اجسام هستند». کراوچ و جانسون و مایکل باست، نحوه قرار گرفتن کاغذ و طرز قرار گرفتن بدن را نیز از عواملی می دانند که در نارسایی های نوشتن با دست سهم دارند. در تحقیقی که لوئیس انجام داد پی بردد که در دست نوشته های گروهی از کودکان کلاس اول، متداول ترین خطا اندازه نامناسب ( بزرگ تر یا کوچک تر از اندازه معمول ) حروف است. حروفی که در پایین خط مبنا قرار می گیرند. مثل : ن، ق و ی، اغلب در اندازه های نامناسب نوشته می شوند. تحقیق دیگری نشان می دهد، دانش آموزانی که به روش کپی کردن خط می نویسند، پس از پنج هفته آموزش، نسبت به دانش آموزانی که از طریق تقلید خط می آموزند، نتایج بهتری به دست می آورند. نتایج تحقیق رابرت میلر نشان می دهد که تکلیف شب، مهارت در نوشتن را پائین می آورد و در دانش آموزان نگرش منفی نسبت به نوشتن ایجاد می کند. مهدی کردی نیز در تحقیقی با عنوان «بررسی ...
مشکلات ریاضی دانش آموزان ابتدایی و راهکارهای آن
مغز و ریاضی در حدود 6 درصد کودکان در سنین مدرسه دچار اختلال ریاضی هستند. نیمکره راست مغز: قدرت حل معما ، خلاقیت و کشف کردن ،جهت یابی دارد.حس لامسه و درک اشیا سه بعدی به این قسمت مربوط است. این نیمکره به فرآیندهای ادارکی، تصور، تجسم، خیال پردازی، شناخت رنگ و موسیقی و هنر، می پردازد و کل نگر است. نیمکره راست ابتداء کل را می بینید و بعد اجزا آنرا تشخیص می دهد سمت راست مغز اساس خلاقیت را تشکیل می دهد. اکثر سیاستمداران و هنرمندان راست مغزهستنند. نیمکره چپ مغز:قدرت درک ریاضیات و فلسفه،نظم و طبقه بندی و پردازش اطلاعات را دارد. با جزئیات سرو کار دارد. مرکز به یاد سپردن کلمات و اعداد است. این بخش از مغز ریاضی دانان و فلاسفه و زبان شناسان، فعالتر و بر نیمکره راست ، غالب است. این نیمکره به فعالیتهایی همچون ریاضیات، زبان و منطق، حافظه، طبقه بندی ها تحلیل و …اختصاص دارد. و به جزئیات امور توجه دارد .نیمکره چپ مغز ، ابتدا اجزا را دیده و سپس آنها را ترکیب نموده و کل را می سازد .نیمکره چپ مغز، مربوط به هوش است.اکثر حسابداران، وکلا و طراحان بیشتر از سمت چپ مغز خود استفاده میکنند . برتری یک نیمکره از مغز بر دیگری به معنی عدم استفاده ازنیمکره دیگر نیست، و هر دو نیمکره با هم ارتباط دارند، و در مجموع فعالیت دو نیمه مغز با هم ٬ شخصیت فرد را می سازند. اهداف آموزش ریاضی الف) اهداف پرورشی: مهمترین وظیفه آموزش ریاضی تربیت دانشآموز است تا بتواند در زندگی،مسائل خود را حل نماید. ب) اهداف آموزشی: دانش آموز با تکنیکهای محاسباتی مورد نیاز در مدرسه و خارج از مدرسه آشنا شود.و در زندگی روز مره بکار بگیرد. ج) اهداف فرهنگی: ریاضی بخشی از فرهنگ بشری است لذا یادگیری آن در زندگی بسیار ضروری است.ریاضی دانان و نوابغ کشور ما همواره الگوهای مهمی برای سایر کشورها می باشند. د) اهداف عاطفی: یادگیری ریاضی،موجب فعالیتهای ذهنی و تقویت حس کنجکاوی ونیز حس ظرافت و ادارک می شود. موریس کلاین میگوید: (ریاضیات عالیترین دستاورد فکری و اصیلترین ابداع ذهن آدمی است). : علل مشکلات ریاضی 1- ضعف در مهارتها ی زبانی : نقص در درک عملیات ریاضی، مفاهیم و رمز گشایی یا حل مسائل نوشته شده با نمادهای ریاضی . 2- ضعف در مهارت های ادراکی : مثل :خواندن نمادهای عددی یا علائم حسابی و طبقه بندی اشیا ء و یا ادراک فضایی . 3- ضعف در مهارتهای توجه : مثل رونویسی درست از اعداد و اشکال ، به یا د سپردن عددی که به ستون بعد اضافه می شود و رعایت علائم ریاضی . 4- ضعف درمهارتهای ریاضی : ضعف در محاسبات ریاضی(جمع-تفریق و...) شمارش اشیا ء و یادگیری جدول ضرب . ویا در ک مفاهیم متضاد مانند: ...
راهکارهای جذابیّت کلاس درس و جلوگیری از خستگی دانش آموزان
با شنیدن نام " برنامه " یا " طرح درس " یا " طرحی برای مدیریت کلاس" ، اذهان به سراغ چندین صفحه کاغذ می رود که در آن با دقیقه و ثانیه ، ریز فعالیتها نوشته شده و به عبارتی ، معلم را در چهار چوب مقرراتی ، محصور می کند ، (و به این دلیل خیلی ها حتی در مورد آن هم صحبت نمی کنند) اما مقصود از داشتن برنامه ، الزاما" با ثبت آن ( و چیزی شبیه به طرح درس معرفی شده در کتب روش تدریس ) ، یکسان نیست . موارد زیر در دوره ابتدایی تا دبیرستان اعمال شده است و تاثیرات شگرفی بر دانش آموزان داشته است :1- به محض مشاهده علایم خستگی در دانش آموزان و حواس پرتی آنان ، جریان تدریس یا پرسش را قطع کرده و به آنها اجازه داده شود که از جای خود بلند شده ، کشش عضلانی داشته ، نفسی بکشند و دقایقی کوتاه آزاد باشند ( در این حال تحمل برخی مزه پرانی ها به هم در جلسات اول ، ضروری است و سپس عادت خواهند کرد ) ، اگر بدون توجه به خستگی دانش آموزان به تدریس یا پرسش ادامه دهیم ، در واقع کاری بیهوده و بی ثمر را دنبال خواهیم کرد . 2- هیچگاه بدون اطلاع قبلی ، پرسش کلاسی یا امتحان کتبی برگزار نکنیم و حتی در جلسه قبل ، صفحات و نوع پرسش و حتی افرادی که از آنان پرسش شفاهی انجام می شود تلویحا" مشخص شوند و این صرفا" برای رفع حالت اضطراب دانش آموزان است ، برخی معلمان برای حالت " همیشه آماده باش بودن کلاس " توجهی به این نکته ندارند که امتحان یا پرسش بدون اطلاع قبلی ، از نظر دانش آموزان نوعی مچ گیری محسوب می شود . در رابطه با دانش آموزانی که از آنان پرسش به عمل می آید باید گفت معمولا" به سه دسته تقسیم می شوند و هر کسی تکلیف خود را خواهد دانست و در کنار آن پاسخ گویی داوطلبانه هم مد نظر قرار می گیرد و بدین ترتیب دانش آموزان تمایل بیشتری هم برای جواب دادن دارند و درگیری ها خیلی کمتر می شود . 3- حتما" قبل از تدریس درس جدید ، خلاصه مطلب قبلی برای دانش آموزان گفته شود و آنها را به هم ربط داد . 4- اگر وقت اضافه ای در کلاس موجود بود ، نباید گذاشت دانش آموزان از سرو کول هم بالا بروند بلکه به نحوی باید آنها را تحت آموزش قرار داد به عنوان مثال صحبت و تبادل نظر در مورد مسایل اجتماعی محل سکونت ، یا وضع مدرسه و غیره ، دانش آموزان اظهار نطر در جمع را خیلی دوست دارند . 5- طوری برنامه ریزی شده که هر جلسه با توجه به دوره تحصیلی و پایه ، حدود 3 تا 5 دقیقه یک رفتار نیکو اجتماعی فردی ، و یک روایت یا حئیث مرتبط با دانش آموزان در پایان کلاس ذکر می شود . دانش آموزان آن را یاداشت می کنند این موارد حتی در کلاس ریاضی و تاریخ و غیره هم امکان پذیر است و اگر حالت اظهار نظر پیدا کند ، ...