دكتر عليرضا سرودي
خاطرات ديروز درخشان
سلام . عكس بالا مربوط به زمانيست كه دوران اول سربازيم را گذراندم . اگر چه كه در ركن يك پادگان قلعه مرغي تهران خدمت مي كردم اما گروه سرودي تشكيل دادم و ... . اين همون گروهه ! براي يك برنامه دانشجويي به شهركرد رفتيم و بعد ما را براي گردش به دشت لاله واژگون بردند . بعدها فهميدم كه گردنه چهارزبر ما هم لاله واژگون زيادي دارد اما غريب مانده است . دشت لاله واژگون از راست : مهندس عليرضا طاهري عزيز ؛ اكبر عطري ؛ دكتر محمد زارعي ؛ مهندس اميد اماني ؛ راننده ؛ دكتر ؟ استاد ادبيات دانشگاه شهركرد ؛ از بچه هاي انجمن اسلامي دانشگاه شهركرد و محمود قمشال . گورستاني در بوسني و هرزگوين . در تصوير مهندس فرشيد گلزاده از بچه هاي دانشگاه شريف سر به گريبان برده است . باور زيبايي كه مردم مسلمان بوسني نسبت به مرگ داشتند و دارند حيرت زا بود! خانقاه : يكي از مراكزي كه ميراث فرهنگ و ادبيات ايراني در قلب اروپاست . دانستن چند بيت از حافظ يا مولانا بسيار براي اينان فضيلت محسوب ميشود . پس از اينكه پيرمرد كه بزرگ متصوفه بود چند خطي شعر فارسي خواند دوست خوبم مهندس رئوف طاهري كه دستي در عرفان و تصوف دارد شروع به خواندن اشعاري كرد و در عكس : پشت سر من از چپ تصوير كوچكي از سراج الدين ميرداماديست و كنار او داود كرمي است . گلزاده كنار پيرمرد سنج كوچولو ( اسمش نميدونم چي بود) ميزند. سوريه ؛ زينبيه ؛ ديوار آرامگاه دكتر علي شريعتي . مراسمي به ياد ماندني برگزار كرديم و تابلوي ياد بودي به خط خودم تهيه و در داخل آرامگاه جاي گذاشتيم . فايل صوتي آن را اگر پيدا كردم شايد زماني روي وبلاگم بگذارم . در عكس علي صادقي و امير ميردامادي و مهدي فخرزاده كنار من ايستاده اند. فكر كنم براي امروز كافي باشد
نگاهي به بازيهاي آسيايي (3)
به بهانه آغاز بازيهاي آسيايي بوسان ۲۰۰۲خورشيد آسيايي اولين دوره دهلي نو ـ هند ـ مارس ۱۹۵۱ (۸ روز) ايران علاوه بر فوتبال و كسب مقام دومي پس از ميزبان، در رشته هاي وزنه برداري، دو و ميداني و بسكتبال، ورزشكاراني را به دهلي نو فرستاد. كاروان ورزشكاران ايران كه براي نخستين بار به سرزميني كهن و پر از عجايب پا مي گذاشتند، براي رويارويي با حريفاني از شرق آسيا پر از تشويش و دلهره بودند. با اين وجود به حدي احساس آمادگي مي كردند كه موجب سرافكندگي كشور و ملت خويش نباشند. شايد نا آگاهي از قدرت حريفان يكي از علل اصلي اين تشويش بود. حضور «راجندرا پراساد» رئيس جمهوري و «جواهر لعل نهرو» نخست وزير هندوستان در بين ورزشكاران و مردم يكي از استثنايي ترين دوره هاي بازيها را به خاطر مي آورد. اتفاقي كه ديگر هرگز تكرار نشد. اما نتايجي كه در رشته هاي فوق نصيب كاروان ۶۴ نفري ايران شد.* كشورهاي حاضر: ژاپن، تايلند، هند، برمه، فيليپين، اندونزي، سنگاپور، نپال، افغانستان، سيلان و ايران* تعداد ورزشكار: ۵۰۰ نفر* رشته هاي ورزشي: ۶ رشته (دو و ميداني، فوتبال، شنا، دوچرخه سواري، بسكتبال و وزنه برداري)در اين رقابتها قرار بود ورزشكاران كره نيز حضور يابند كه به دليل جنگ، عذرخواهي كردند.•••• نتايج ايران:* فوتبال؛ نايب قهرماني : ايران ۲ ـ برمه صفر (گلها: نادر افشار علوي نژاد، مسعود برومند)* نيمه نهايي: ايران ۰ ـ ژاپن ۰* نيمه نهايي: ايران ۳ ـ ژاپن ۲ (گلها: مهديقلي مسعود انصاري (۲)، مسعود برومند «بازي تكراري»)* فينال: ايران ۰ ـ هند ۱رده بندي۱:ـ هند، ۲ـ ايران، ۳ـ ژاپن * بسكتبال؛ روي سكوي سوم ؛ ايران ۳۴ ـ ژاپن ۴۰* ايران ۸۴ ـ برمه ۳۸* ايران ۴۶ ـ فيليپين ۶۵* هند ۵۲ ـ ايران ۶۳و بدينگونه تيم ايران به مقام سوم رسيد و فيليپين با پيروزي بر ژاپن به قهرماني دست يافت.تيم ايران شامل: كامبيز مخبري، ابوالفضل صلبي، دكتر حسين صعودي پور، حسين سرودي (كاپيتان)، دكتر حسين رضي، رضا معصومي، مهندس ماشاء الله صفي يار، حسن خالق پور، عليرضا اوشار و كمال مشحون بود.شنا؛ يك نقرهتيم چهار نفره شناي ايران شامل تقي عسكري، منوچهر خموش، موسي برومند و توفيق يوسف زاده نيز خوش درخشيدند و بدين افتخارات رسيدند.* شيرجه از سكو: تقي عسكري: مدال نقره و منوچهر خموش: مقام چهارم* ۱۰۰ متر شناي آزاد: موسي برومند: مقام چهارم* ۲۰۰ متر قورباغه: توفيق يوسف زاده (در دور مقدماتي حذف شد، اما ركورد جديد ملي او پانزده سال دوام پيدا كرد).وزنه برداري: قهرماني مطلقتيم ايران بدون تهديد در همه وزنها روي سكوي قهرماني ايستاد و چون شركت در اوزان مختلف آزاد بود، در بعضي وزنها مدال نقره را ...
برگزاري جشن "جوان و انتظار" در لايين
همزمان با اعياد شعبانيه و ولادت حضرت علي اكبر ، "جشن جوان و انتظار" روز سه شنبه 21/4/90 توسط باشگاه كشاورزان جوان لائين با همكاري دهياري و شوراي اسلامي لايين نو و جمعي از خيرين و فرهنگ دوستان لاييني بر گزار گرديد. اين جشن برنامه هاي مختلف و متفاوتي داشت كه ابتداي آن با استقبال از تيم 5 نفره دوچرخه سواري هزارمسجد كه به همت آقاي علي محمد توكلي و مديريت مهد كودك گلهاي شادي لايين از دانشگاه فردوسي مشهد تا لايين به مسافت 200 كيلومتر را در طول دو روز ، با شعار " زگهواره تا گور دانش بجوي" و " محيط زيست سالم ، بستر شكوفايي و نوآوري " براي شركت در همايش روز جوان ركاب زدند. اسامي تيم دوچرخه سواري 1- حسن توكلي 2- حسين توكلي 3- ناصر خجسته 4- مجتبي خجسته 5- پويا خجسته لازم بذكر است كه اين استقبال، با حضور دهيار و شوراي اسلامي لايين و جمعي از ورزش دوستان لاييني ساعت 16 روز سه شنبه 21/4/90 در محل مهد كودك گلهاي شادي برگزار گرديد. مراسم اصلي جشن از ساعت 30/17 در محوطه دبيرستان زهراي مرضيه لايين برگزار گرديد. مجري اين همايش استاد عليرضا سپاهي شاعر و نويسنده هزارمسجدي بود. ميهمانان دعوت شده در اين همايش؛ فرماندار ، امام جمعه ، فرمانده سپاه پاسداران ، بخشدار مركزي و نماينده ولي فقيه در جهاد كشاورزي كلات ، حسن روشان شاعر و نويسنده كرمانج از بجنورد ، مهندس صاحبي مشاور رئيس جمهور در امور باشگاههاي كشاورزان جوان ، اعضاي كانون استاني باشگاههاي كشاورزان جوان . همايش با تلاوت آياتي از كلام الله توسط عليرضا ميرزايي آغاز ، سپس سرود جمهموري اسلامي ايران طنين انداز گرديد. اولين سخنران حجت الاسلام قلي زاده امام جمعه كلات بود كه در باب جوان و انتظار سخناني ايراد نمودند. و از اين ابتكار باشگاه كشاورزان جوان لايين در برگزاري جشن جوان و انتظار به مناسبت اعياد مذهبي تقدير و آمادگي خود را جهت برگزاري جلسات پرسش و پاسخ مذهبي در لايين به همت باشگاه كشاورزان جوان را اعلام نمودند. سپس از آقاي مهندس صاحبي مشاور رئيس جمهور در امور باشگاه كشاورزان جوان و مسول و مبدع طرح باشگاه كشاورزان جوان كه به تازگي بازنشسته شدند ، تقدير و از سوي باشگاه كشاورزان جوان لايين هديه اي به رسم ياد بود پيشكش ايشان گرديد. در ادامه مهندس صاحبي سخناني پيرامون باشگاه كشاورزان جوان ، هدف از تشكيل اين نهاد و توجه به جوانان روستايي و توسعه روستا بيان نمودند . سپس حسن روشان ، شاعر و نويسنده كرمانج ، پيرامون فرهنگ و زبان كرمانجي سخنراني و در ادامه اشعاري از منظومه معروف چيكساي قرائت نمود. برنامه بعدي قوشمه نوازي هنرمند جوان سنگديواري ، محمد رضا سپاهي ...
خواندن رنگها- تحليل رنگ در شعر نو- (مشترك با دكتر مصطفي صديقي) مجلهي فرهنگ و
مصطفي صديقي- دكتر كاووس حسنليدانشگاه شيراز چكيده رنگ در حوزههاي گوناگون زيستي و انديشگاني انسان، حضوري مؤثر دارد. هنر و ادبيات از جلوهگاههاي خلاّقانهي رنگ هستند كه مفاهيم و وجوه گونهگون آن را باز ميتابند.در اين نوشتار، جلوههاي بروز و نمود رنگ در سيويك مجموعهي شعر از شش شاعر نامدار معاصر، تحليل و بررسي ميشود.شاعران مورد نظر، عبارتند از: نيما يوشيج، هوشنگ ايراني، فروغ فرخزاد، احمد شاملو، مهدي اخوان ثالث و سهراب سپهري. كليدواژهها رنگ، شعر معاصر، نيما يوشيج، هوشنگ ايراني، فروغ فرخزاد، احمد شاملو، مهدي اخوان ثالث و سهراب سپهري.درآمدرنگ در عرصههاي مختلف زندگي، گسترهي روح، ذهن، جسم و طبيعت آدمي را در بر ميگيرد فلسفه و روانشناسي، علوم طبيعي، اسطوره، فرهنگ عاميانه، ادبيات، هنر، عرفان و دين هر يك بنا به فراخور خود، كم يا بيش با جلوههاي گوناگون اثبات و طرد رنگ، دادوستد دارند؛ از آن جمله:سوگ در ناحيهاي همراه با سياهپوشي و در ناحيهاي، با پوشش سفيد همراه است. پرچم سبز نشانهي دين است. عرفان اسلامي براي قلب سالك، رنگهايي قائل است، عرفان شرقي در تن آدمي نقاطي را محل تمركز و گرد آمدن انرژي ميداند و براي هر كدام و فواصل آنها رنگي در نظر ميگيرد، در شاخهاي از طب، بسته به ادراك رنگ از شعلهي شمع، پي به بيماري شخص ميبرند، يونگ ديدن رنگ را در رؤيا به واقعهاي و حالي دروني تعبير و تأويل مينمايد، روانشناسي جديد براي درمان برخي پريشههاي رواني و روحي، رنگدرماني را به كمك ميگيرد، اقتصاد نيز از اين مقوله بيبهره نمانده و عرضهي هر كالايي را در بستهاي جداگانه از نظر رنگ مورد توجّه قرار ميدهد، و سرانجام همهي اينها در ناخودآگاه شاعر، نويسنده و هنرمند گرد آمده، هنگام آفرينش خلاّقهي اثر، بروز و نمود مييابند.ادبيات و ارتباط آن با حوزهها و علوم ديگر، هميشه با دادوستد و نيز چالشهايي همراه بوده است. شعر در سازوكار خود عناصر گوناگوني را به كمك ميگيرد تا در آن، فرآيند تكوينِ خود را به انجام رساند، يعني سطر اولي را كه «هديهي خدايان» است به خدايگونهي درون خويش بپيوندد و در اين شدن و در پيوستن، كائنات را - فرا ميخواند. در اين ميان، ...
کشاورزی در ایران باستان
كشاورزي در ايران باستان<?xml:namespace prefix = o ns = "urn:schemas-microsoft-com:office:office" />
سرزمينم، سرزمين نازنينم
گفتوگو با دكتر علي غضنفري شاعر سمفوني خليجفارسسرزمينم، سرزمين نازنينم 1388\05\31 - ضميمه اطلاعات صفحه 1 هرچند دكتر علي غضنفري در مجموعه اشعارش ـ «كاروان عشق» ـ در هزارتوي اشعارش آورده است؛ «ننگين شد از ستم، دل تاريخ واي دريغ / ما پرسه بهر زندگي و نام ميزنيم»، اما سرايش شعر ماندگاري از او كه قامت آهنگين سرود خليجفارس را به تن كرده است، نام او را در گوشهاي از پيشاني سترگ هنر اين مرز و بوم، حك كرده است. سمفوني خليجفارس با آهنگسازي و رهبري اركستر ملي، هنرمند گرانقدر و ستاره درخشان هنر موسيقي، استاد فرهاد فخرالديني، مترنم شده است و سهم علي غضنفري در اين ميان، اسكلت بندي اثر، يعني شعر آميخته با شعور و شور ايراني است. سيد كاظم موسوي بجنوردي، رئيس مركز دائره المعارف بزرگ اسلامي، در اين باره گفته است: «جزاير درياي پارس و خاصه، سرزمينهاي شمالي آن، نه تنها از مهمترين خاستگاههاي فرهنگ و تمدن ايراني به شمار ميرود، بلكه كشف اسناد و شواهد متقن باستان شناختي در جنوب اين درياي بزرگ، عمق نفوذ سياسي و فرهنگي ايران را بر سراسر اين دريا نشان ميدهد. «سرزمينم، سرزمينم، سرزمين نازنينم، سبزي و شادابيات را دوست دارم، روزهاي آبيات، ابرهايت را، شب مهتابيات را دوست دارم» علي غضنفري، شاعر، نويسنده و مترجم، وظيفه سرودن اين اثر ملي را برعهده داشته است و با او به گستاخي و صراحت صحبت كرديم كه آيا خلق چنين اثري، سفارش دل بوده است يا سرگذشت خشتهاي قالبي كاهگل، كه در آب روان تاريخ مسهل ميشوند. او فروتنانه و از سر بزرگواري، ضمن بازگويي تاريخچه پيدايش اثر، خبر از دو اجراي متفاوت ـ از لحاظ خوانندگي ـ داد و شان نزول شعر را شرح داده است. پذيراي اين گفتوگو باشيد. سمفوني خليجفارس چهگونه شكل گرفت تا بتواند فراگير باشد؟ پيش از آنكه به نخستين پرسش شما پاسخ بدهم لازم ميدانم از همه دستاندركاران دائرهالمعارف بزرگ اسلامي ايران،به ويژه جناب آقاي سيدكاظم موسوي بجنوردي به خاطر پشتيباني از توليد اين كار سپاسگزاري كنم. من شعر بلند «ايران زمينم» را اوايل سال 1387 سروده بودم و يكبار هم آن را براي ايشان خواندم. فكر ميكنم حدود آبان ـ آذر 1387 بود كه ايشان اشاره كردند كه خوب بود و بجاست كه براي روز نهم ارديبهشت 1388 ـ روز خليجفارس ـ كه دائرهالمعارف در آن روز سمينار خليجفارس را برگزار خواهد كرد، سرودي هم درباره خليجفارس داشته باشيم. بنده به شعر «ايران زمينم» اشاره كردم و در نشستي مشترك با دوست عزيز، استاد فرهاد فخرالديني، سرود را بررسي كرديم و كار از همان لحظه آغاز شد و گويا از شاعران ديگر هم سرودههايي ...
قله قلعه ماران و همایش صعود قلم
بگذار ، كه بر شاخه اين صبح دلاويز ، بنشينم و از عشق سرودي بسرايم آنگاه ، به صد شوق ، چو مرغان سبكبال ، پر گيرم ازين بام و بسوي تو بيايم خورشيد از آن دور ، از آن قله پر برق ، آغوش كند باز ، همه مهر ، همه ناز سيمرغ طلايي پر و بالي ست كه چون من ، از لانه برون آمده ، دارد سر پرواز پرواز به آنجا كه نشاط است و اميدست ، پرواز به آنجا كه سرود است و سرورست آنجا كه ، سراپاي تو ، در روشني صبح ، روياي شرابي ست كه در جام بلور است در اين سفر قصد داريم به يكي از كوههاي البرز شرقي بنام قلعه ماران صعود كنيم ولي در قالب همايشي بنام صعود قلم كه هر ساله وبلاگ نويساني كه در عرصه كوه و طبيعت قلم فرسايي ميكنند در آن شركت ميكنند . اين قله نيمه جنگلي در دهستان فندرسك ، شهرستان گنبد كاووس ، 16 كيلومتري جنوب شرقي علي آباد كتول و 5 كيلومتري غرب روستاي سرگل و پاقلعه قرار دارد و ارتفاع آن 2342 متر ميباشد . اين كوه سرچشمه رودهاي وجادره ، خاك پيرزن و پل آرام است و دور تا دور آن را صخره ها و ديوارهاي بلند احاطه كرده است و زيبايي آن از دور و نزديك دلربا و شگفت انگيز است . از چند ماه قبل دو پيشنهاد جهت برپايي و گردهمايي وبلاگنويسان از دو شهرستان مختلف انجام شده بود ، يكي قله قلعه ماران يا موران در شهرستان رامیان و ديگري قله باغران در بيرجند كه با راي و نظر وبلاگنويسان قله قلعه ماران انتخاب شد كه قرار شد در تاريخ 13 تا 15 شهريور ماه انجام گيرد و بدين منظور ما هم راهي استان گلستان شديم تا مهمان كوهنوردان این شهرستان شويم . بخاطر مشغله كاري ، در روز اول يعني چهارشنبه 13 شهريور ماه نتوانستم در مراسم افتتاحيه حاضر شوم و صبح روز 5شنبه ساعت 4 صبح با اتومبيل شخصي با دو تن از همنوردان غير وبلاگي به سمت گرگان رهسپار شديم . وبلاگنویسان صبح روز 5شنبه 14 شهریور ماه با راهنمایی کوهنوردان گنبدی از طریق روستای باقرآباد از ارتفاع 400 متری به سمت پناهگاه حرکت میکنند و ما برای جبران وقت تلف شده تلاش داریم با ماشین تا روستای پا قلعه در ارتفاع 1150 متری ادامه مسیر دهیم . برای رسیدن به روستاهای باقرآباد و پاقلعه باید بعد از علی آباد کتول به سمت رامیان برویم و سپس از طریق یک جاده آسفالته ابتدا به باقرآباد و بعد از حدود 10 کیلومتر وارد جاده اي در سمت راست شويم و پس از 7 کیلومتر ديگر به پاقلعه خواهیم رسید . براي رسيدن به قله ماران ميتوان از مسير پاكوبي كه از روستاي پاقلعه وجود دارد نيز استفاده كرد ولي گروه كوچك ما براي ملحق شدن به ديگر وبلاگنويسان ميبايست به پناهگاه جامه شوران مي رفت . در همان ابتداي ورودمان به جنگل همه چيز ايده آل بود بجز صداي زجرآور اره برقي هاي ...
مهمترین رویدادهای ایران وجهان در طول تاریخ دراین روز
ايران هزار و 754 سال پیش ارتش ایران از جنگ افزار شیمیایی استفاده کرد گزارش جامع همراه با عکس و ویدئو درباره نخستین بکارگیری گاز خفه کننده و سلاح شیمیایی در جنگ که یکم ژانویه 2009 در نشست انستیتوی باستان شناسی آمریکا در شهر فیلادلفیا مطرح شده بود 21 ژانویه آن سال! در رسانه ها انتشار یافت. این گزارش توسط دکتر سایمون جیمز Simon James باستانشناس انگلیسی، همکار موزه بریتانیا و استاد دانشگاه لیسستر Leicester تهیه و ارائه شده بود. وی که دنباله بررسی های دهه های 1920 و 1930 باستان شناسان فرانسوی ـ آمریکایی را در سوریه و ترکیه و بویژه منطقه « دورا ـ اوروپوس» گرفته است ثابت کرده است که ارتش ایران در زمان شاپور یکم ـ شاه ساسانی، درجریان پس گرفتن شهر «دورا» در کنار فرات (واقع در سوریه) که باروی مستحکمی داشت از رومیان، از گاز خفه کننده استفاده کرده بود. به این ترتیب تاریخ استفاده از سلاح شیمیایی به سال 256 میلادی (1754سال پیش باز می گردد) که تاریخ بکارگیری آن را از دوران جنگ جهانی اول نوشته اند. بازپس گیری «دورا» بود که والریانوس امپراتور وقت روم را به جنگ با ایران برانگیخت که در این جنگ که دومین جنگ ایران و روم در زمان شاپور یکم بشمار می رود والریانوس با ژنرالهایش و چهل تا شصت هزار لژیونر اسیر شدند، والريانوس در برابر شاپور یکم يکم زانو زد و امپراتوری روم تحقیر شد. تصویر والریانوس که در برابر شاپور یکم زانو زده است در نقاطی از ایران بر کوه نقش شده است تا ایرانیان نسل های بعد نسبت به وطن خود که چنان قدرت نظامی داشته افتخار و مباهات کنند. طبق گزارش دکتر جیمز به نشست «ای. آی. ای AIA»، یگانهای مهندسی ارتش ایران برای ورود به دژ «دورا Dura» دست به ساختن تونلهای زیر زمینی زدند و این کار را از داخل چادرهای خود آغاز کردند تا نظامیان رومی متوجه فعالیت آنان نشوند. مقطع این تونلها دو متر در دو متر بود. اتفاقا رومیان نیز همزمان به همین فکر افتاده بودند و ایرانیان هنگامی متوجه این فعالیت آنان شدند که یکی از تونلها پس از 11 متر کنده شدن به تونل رومی ها برخورد کرد. جنگ در تونلهای دو متری با شمشیر و نیزه امکان نداشت و در اینجا بود که مهندسان ارتش ایران یک ماده قابل اشتعال و دودزا و خفه کننده را که از ترکیب قیر (بیتومن ـ نفت خام) و سولفور (گوگرد) ساخته بودند به درون تونل (نقب) منتقل و با پرتاب شعله، آتش زدند و پس از خفه شدن رومی ها و انتقال هوای تازه، از آن طریق وارد دژ شدند و آن را گشودند و بارویش را تخریب کردند که آثار آن باقی مانده است. در بررسی های باستانشناسی دهه 1930 بقایای اجساد 20 لژیونر رومی و جنگ افزارهای آنان در یکی از این تونلها به دست آمد. تحقیقات ...