دفتر فرایند منطقی در طراحی معماری
آشنایی با مراحل طراحی ساختمان
1-انجام مطالعات اولیه،برنامه ریزی فیزیکی و تعیین اهداف پروژه: اهداف کمی و کیفی هر پروژه بستگی به خواست و نیازهای استفاده کننده و امکانات و محدودیت های فرهنگی،اقتصادی،اجتماعی و فنی موجود دارد. (هدف از ایجاد خانه تامین امنیت و آرامش روحی و جسمی افراد خانواده است تا زمینه سلامت، رشد و تعالی آن ها فراهم آید و با ایجاد محیطی خانوادگی صمیمی،حریم خصوصی و آسایش آن ها تامین شود.) 2-بررسی عوامل محیطی و جغرافیایی: عوامل محیطی نقشی تعیین کننده،در شکل گیری ساختمان دارند.ساختمان های هر منطقه با توجه به شرایط محیطی ،وضع زمین و نوع آب و هوای آن طراحی می شود. عوامل طبیعی شامل: 1)مختصات جغرافیایی هر منطقه 2)آب و هوا با توجه به ارتفاع آن نقطه از سطح زمین 3)محیط و عوامل طبیعی مانند کوه،بیابان و جنگل تاثیر اساسی در کیفیت ساختمان های هر منطقه دارد. 4 )شدت و جهت بادهای منطقه 5)دما و تغییرات درجه حرارت 6)رطوبت نسبی 7)میزان بارندگی 3-شناسایی کامل اجزای عملکردی ساختمان: برای طراحی مناسب هر قسمت از ساختمان،مهندس معمار باید کاملا با فعالیت هایی که در آن قسمت انجام می گیرد آشنا باشد،مساحت فضا ها و نوع لوازم و تجهیزات مورد استفاده را مشخص کند،نورگیری تهویه و ارتباط متقابل فضاها را بررسی نماید و هر فضا را متناسب با نحوه استفاده اش طراحی کرده تسهیلات لازم را پیش بینی کند. خصوصیات و ویژگی های بخشی از فضا های یک ساختمان مسکونی: 1)ورودی ساختمان: دسترسی و و رود به بنا بخش مهمی از طرح آن را تشکیل می دهد،ورودی واحد مسکونی ، ضمن تامیین دسترسی مناسب به خانه باید به خوبی حریم داخلی خانه را از فضا های عمومی جدا کند و امکانات مربوط به ورود،تعویض لباس ،در آوردن کفش،امکان استقبال و مشایعت مهمان را تامین سازد،همچنین باید زیبا و راحت و فاقد فضاهی بون استفاده باشد،و در شرایط اقلیمی نامناسب ماننع نفوذ سرما،گرما و گردو خاک شود.ورودی باید دسترسی آسان به نشیمن،پذیرایی،پله های طبقات و آشپزخانه داشته باشد. 2)اتاق نشیمن: تاق نشیمن محل زندگی خانواده و مهمترین قسمت خانه است.فضای نشیمن اغلب مستقل از فضای پذیرایی طراحی می شود و حالتی خصوصی دارد. فضای نشیمن باید آتابگیر باشد و به آسانی با بالکن و حیاط ارتباط داشته باشد. فضای نشیمن باید به نحوی طراحی شودکه فعالیت های مختلفی مانند نشستن،صحبت کردن، تماشای تلوزیون،بازی بچه ها و مطالعع و ... را عملی سازد. 3)غذا خوری: غذاخوری باید با آشپزخانه،پذیرایی و نشیمن خانوادگی ارتباط ...
معماری پایدار چیست؟
معماری پایدار چیست؟ کاربرد مفاهیم پایداری و توسعه پایدار در معماری مبحثی به نام معماری پایدار را به* وجود آورده است. که مهم*ترین سرفصل*های آن را عناوین "معماری اکو - تک"، "معماری و انرژی" و "معماری سبز" تشکیل می*دهد.توسعه پایدار چیست؟ معماری پایدار - که در واقع زیرمجموعه طراحی پایدار است - را شاید بتوان یکی از جریان*های مهم معاصر به حساب آورد که عکس*العملی منطقی در برابر مسایل و مشکلات عصر صنعت به شمار می*رود. برای مثال، 50 درصد از ذخایر سوختی در ساختمان*ها مصرف می*شود که این به نوبه خود منجر به بحران*های زیست محیطی شده و خواهد شد. بنابراین، ضرورت ایجاد و توسعه هرچه بیشتر مقوله پایداری در معماری بخوبی قابل مشاهده است.معماری پایدار، مانند سایر مقولات معماری، دارای اصول و قواعد خاص خود است و این سه مرحله را در برمی*گیرد: صرفه جویی در منابع ، طراحی برای بازگشت به چرخه زندگی و طراحی برای انسان که هرکدام آنها استراتژی*های ویژه خود را دارند. شناخت و مطالعه این تدابیر، معمار را به درک بیشتر از محیطی که باید طراحی آن را انجام دهد، می*رساند.مرحله صرفه جویی در منابع : این اصل از یک سو به بهره*برداری مناسب از منابع و انرژی*های تجدیدناپذیر مانندسوخت*های فسیلی، در جهت کاهش مصرف می*پردازد و از سوی دیگر به کنترل و به کارگیری هرچه بهتر منابع طبیعی به عنوان ذخایری تجدید پذیر و ماندگار توجه جدی دارد. به عنوان مثال، یکی از منابع سرشارو نامیرا، انرژی حاصل از نور خورشید است که امروزه توسط تکنولوژی فتوولتاییک برای فراهم کردن آب و برق مصرفی در ساختمان، از آن استفاده می*شود. برای کنترل منابع، سه نوع استراتژی می*تواند مورد توجه قرارگیردکه شامل حفظ انرژی، حفظ آب و حفظ مواد است. همان گونه که مشاهده می*شود، تمرکز براین سه منبع، به دلیل اهمیت آنها در ساخت و اداره ساختمان است. مرحله طراحی برای بازگشت به چرخه زندگی:دومین اصل از معماری پایدار بر این فکر و یا نظریه استوار شده است که ماده از یک شکل قابل استفاده تبدیل به شکل دیگری می*شود، بدون اینکه به مفید بودن آن آسیبی رسیده باشد. از سوی دیگر به*واسطه این اصل، یکی از وظایف طراح، جلوگیری از آلودگی محیط است. این نظریه برای رسیدن به این منظور در سه مرحله، ساختمان را مورد بررسی قرار می دهد. این مراحل به ترتیب عبارتند از: مرحله پیش از ساخت، مرحله در حال ساخت و مرحله پس از ساخت. باید توجه داشت که این مراحل به یکدیگر مرتبط بوده و مرز مشخصی بین آنها وجود ندارد. برای مثال، می توان از مواد بازیافتی در مرحله پس از ساخت یک ساختمان به عنوان مصالح اولیه در مرحله ساخت ساختمانی دیگر استفاده ...
مفاهیم طراحی، ضوابط و استانداردها و تحلیل نمونه ها
مفهوم در معماری: آنچه انسان از دنیای درون و بيرون خود درک می کند، سرانجام به صورت شکلی از بيان و با معنای خاص به عرصه ی ظهور میرسد.اینکه معانی،زندگی را شکل می دهند یا زندگی مفاهیم را به وجود می آورد،شاید پرداختن به یک دور باطل باشد. اما ملاکهای ارزش گذاری در ذهن انسان معيارهای معناگر و مفهوم ساز هستند.موسیقی با نت ها نواخته می شود،شعر با کلمات سروده می شود،معماری نیز برای نواخته شدن و یا حتی سروده شدن احتیاج به ایده و کانسپت دارد تا به فضا فرم ببخشد و احساسات انسانی را بیدار کند.ایده و یا مفاهیم شکل دهنده معماری در بطن انتزاع واقعیت های پیرامون مانند طبیعت،شیوه زندگی یا حتی تاریخ نهفته است.هنر مفهومی ویا حتی معماری مفهوم گرا را می توان ،شکل انتزاعی از اندیشه هایی دانست که در ذهن هنرمند از معنا و اثر هنری پدید می آید و سرانجام در ساختاری پیشنهادی و بصورت های بسیار متنوع به نمایش گذاشته شود.به نظر من معماری بدون پشتوانه مفهومی مناسب مانند صدایی است گوش خراش که تنها از قرار گیری چند نت در کنار هم ایجاد شده است و نمی توان آنرا موسیقی خواند.معماری تنها تمرین هنرمندانه سرهم بندی کردن یک پلان از پیش تعیین شده نیست،بلکه معماری هنر معنا دادن به فضا است که یکی از ابزار آن ایده یا مفاهیم انتزاعی است که به صورت تصاویر و طرح ها نمایانگر می شود. خطی که به منظوری دقیق و حساب شده توسط هنرمند مفهوم گرا ترسیم میشود،بعضا میتواند دنیای ما را دگرگون کند.البته منظور دنیایی با ابعاد معنوی است که در آن برانگیختن ذهن مدنظر است.ترسیم آگاهانه خط تنها هنگامی حادث می شود که منطق بنا شده بر اساس خواست معمار در روند طراحی نفوذ کرده باشد در این صورت نظم فضایی،نه تنها به شکلی نا آگاهانه که با دلایل منطقی ادراک خواهد شد.به بیان دیگر کانسپت،سناریویی است که شکل گیری فرم معماری را کارگردانی می کند.یک معماری مفهومی با جرقه های یک ایده در ذهن معمار آغاز می گردد.کم کم به صورت طرح ها و تصاویر،شکل می گیرد و در نهایت بصورت فضایی نظم یافته در راستای منطق معمار،عرض اندام می کند. معماری بدون هیچ یک از اصول گفته شده نمی تواند مفهوم چندانی داشته باشد و تاثیری عمیق بر بیننده بگذارد و چند لحظه ای او را به فکر وا دارد.زیبایی هنر مفهومی در ایجاد اندیشه و در کثرت برداشت های متفاوت از آن است،زیرا که به تعداد بینندگان آن می تواند فکر و احساس وجود داشته باشد.در اینجاست که رابطه هنرمند،اثر هنری و مخاطب دگرگون می شود و گاهی در این رابطه مخاطب و حتی هنرمند بخشی از کلیت و شکل اثر هنری و مفهوم آن به شمار می آید. در آخر می توان معماری را ...
ریاضی در معماری
مطلب زیر با کمی تغییر از مقاله دکتر محمد جواد مهدوی نژاد با نام دستور زبان معماری ریاضی: باز شناسی جایگاه ریاضیات جدید در معماری معاصر ؛ مجله معماری و شهرسازی 76-77 ، تابستان 1383 ؛ ص 33 برگرفته شده است. ریاضی یکی از کارآمد ترین ابزار های توسعه دانش بشری است که قدمت استفاده از ان به هزاران سال قبل باز می گردد. بشر اولیه از همان آغاز کار دانست که می تواند تعداد اشیا پیرامون خود را به وسیله انگشتان دست خویش نشان دهد و پس از اندک زمانی، با استفاده از نشانه های تصویری آن ها را به نمایش گذاشت. استفاده از نشناه های عددی در بیان تعداد اشیا آغاز حضور ریاضی در زندگی انشان نامیده شده است؛ نشانه هایی که به سرعت از گزاره های ساده و مستقیم، به نماد هایی پویا و گسترده تبدیل شدند. مثال هایی از این دست را می توان در تقدی اعداد خاص برای بشر و یا اهمیت برخی نسبت ها در زندگی انسان اولیه جسنجو کرد. ریاضیات در طول هزاران سالی که از قدمت آن می گذرد، همواره متناسب با نیاز های مخاطبان خویش توسعه یافته و ابزار های جدیدی متناسب با آن نیاز ها پیشنهاد کرده است. پیگیری تاریخی ریاضیات نشان می دهد که رشد ریاضیات همواره یک گام پیش تر از رشد سایر علوم بوده است؛ به گونه ای که هرگاه گامی در علوم ریاضی برداشته شده، بی درنگ می توانیم نتیجه عملی آن را در علوم دیگر مشاهده نماییم. رونق و شکوفایی بسیاری از علوم معاصر نیز حاصل آمیزش آنها با علوم ریاضی است، آن چه امروزه به عنوان فیزیک و شیمی میشناسیم با آنچه تا پیش از آمیزش با ریاضی از آنها می شناختیم، قابل مقایسه نیست. ریاضیات جدید زمینه های نفوذ خویش را به حوزه هایی چون زیبایی شناختی نیز گسترش داده است به گونه ای که بحث درباره کارایی اندیشه های ریاضی در علوم مختلف غیر ضروری به نظر می رسد. کاربرد علوم ریاضی در دانش معماری را در شرایط کلی می توان به چهار گروه اصلی تقسیم کرد:1.برنامه ریزی: یکی از کلیدی ترین نقش های ریاضیات جدید ، استفاده از ابزار های دسته بندی مفاهیم و انطباق آن با ویژگی های سایت پروژه ، امکانات و محدودیت های طراحی است. معماران و دیگر طراحانی که در فرآیند طراحی خویش با برنامه ریزی سرو کار دارند، مخاطبان این توانایی ریاضیات جدید به شمار می آیند. درر بسیاری از پروژه های بزرگ ساختمانی، مدل های مربوط به قدری پیچیده اند که ارزیابی و برنامه ریزی بر اساس آنها، بدون دانش ریاضی و استفاده از تکنیک های پیشرفته رایانه ای عملا نا ممکن است.2.شکل دهی مفاهیم: یکی از مهمترین فعالیت هایی که معماران بر عهده دارند، تولید و طراحی کالبد هایی مناسب و کار آمد ...
نقش تفکر در معماری - به قلم مهندس احسان داریوشی کاندیدای شورای شهر کرمانشاه
مقدمه ضعف در زمینه های نظری معماری موجب شده است که با وجود پیشینه چند هزار ساله معماری و 70 سال آموزش نوین دانشگاهی در زمینه معماری، و حضور معماران کار آزموده و متبحر در سرزمینی که برخی از عناصر معماری مانند ایوان،گنبد، قوس و بعضی از مفاهیم و الگوهای طراحی مانند چهار ایوانی در گستره ای تاریخی به مدت چند هزار سال متناسب با دگرگونی هایی که در گذشته روی داده،تحول پذیرفته است، در دوره معاصر کمتر شاهد آثاری هستیم که بتوان آن را نشات یافته از مبادی معماری ملی دانست در حالی که همزمان با پیدایش دگرگونی هایی در تفکرات معماری غرب، بسیاری از فضاهای معماری و شهری ما محل بروز انعکاس آیینه و از آثار خارجی است. طراحی یک فرآیند نیست، بلکه نوعی درک مستقیم است.لکن در هنر غرب و در فلسفه شرق این امر به خوبی شناخته شده که نیروهای ذهن می تواند برای دریافت مستقیم امور تربیت شوند.و مفهوم واقعی واژه آموزش همین است. 1- معماری، ارشد، مربی ، عضو هئیت علمی دانشگاه آزاد واحد (کرمانشاه) تعریف طراحی طراحی امری است که در تعریف آن ابهامات زیادی وجود دارد و نظریه پردازان مختلف از زوایای گوناگونی این امر را مورد اشاره قرار داده اند. در واقع ارائه تعریفی کامل از این فرایند نیاز به جست جوی وجوه اشتراک موقعیت های گوناگون طراحی بوده و نیز شناخت تفاوت های واقعی این موقعیت ها نیز ضرورت دارد.معماری طراحی داخلی، طراحی صنعتی، و... از پس زمینه های مختلفی جهت برخوردار می گردد.البته نظریه پردازان مختلف گاه نیز سعی در ارائه تعاریفی بسیار کلی داشته اند همچون: راه حل بهینه برای مجموعه ای از نیازهای واقعی در موقعیتی خاص (لاوسون،36،1384) و یا ایجاد تغییر در ساخته ای بشر (به نقل از کریس جونز ، لاوسون،37،1384).این تعاریف کلی بر چالش بر انگیز بودن مقوله طراحی و دامنه فراگیر آن تاکید دارد.در رابطه با مقوله معماری نیز طراحی و تعریف آن نیاز به انگاشته شدن به مثابه فرایند داشته و پیش فرض تعریف آن فرایند بودن این مقوله است. بنابراین: در زمینه معماری، طراحی فرایندی تحلیلی به حساب می آید که به تجزیه تحلیل، ارزیابی و گزینش احتیاج دارد. در واقع طراحی را می توان کوششی برای ابداع راه حل، پیش از اجرای آن دانست (لنگ، 1382). بر طبق مطالعات طراحی پژوهی، فرایند تفکر طراحی از سه گونه فعالیت یا ساز و کار ذهنی به شرح زیر تشکیل می گردد(Tzimar& Churchman,1984). الف- ساز و کار تبیین هدف این ساز و کار رویکرد اصلی به مسئله طراحی را مشخص می نماید و تفکر هدفمند را شکل می دهد که در تلاش برای تحلیل و ارزیابی چالش ها، ویژگی ها و مسائل مختلف درگیر با مسئله مورد نظر طراحی است.در این راستا این ...
هویت فراموش شده در معماری ایران
گرچه صنعت ساختمان سازی در کشور در سالهای اخیر از رشد چشمگیری در ابعاد مختلف کمی و کیفی برخوردار و جلوه های بدیع و در عین حال منحصربفردی (مانند برج میلاد) را از صنعت ساختمان سازی داخلی به تصویرکشیده اما شاید وضعیت فعلی معماری ایرانی را بتوان مصداق ضرب المثل معروف «کلاغ آمد راه رفتن کبک را یاد بگیرد، راه رفتن خودش را هم از یاد برد» دانست، چرا که در بسیاری از موارد، طراحی و ساختمان سازی کنونی کشور را نه می توان تابعی از الگوهای غربی و شرقی با ویژگی های یک ساختمان مدرن و پیشرفته به شمار آورد و نه اثری از فرهنگ و هنر ایرانی و اسلامی را در آن جستجو نمود. علت این مشکل را باید در عوامل گوناگون مانند ضعفهای نظارتی، ضعفهای آموزشی و فرهنگی، اهمال کاریهای برخی طراحان و پیمانکاران، اغماض نابجای گروهی از کارفرمایان، بومی نبودن مصالح و عدم تطبیق آن با شرایط ایران، عدم استفاده اصولی و صحیح از امکانات و مصالح جدید، منطبق نبودن طرحهای جدید با فرهنگ ایرانی و اسلامی و از زوایای مختلف مانند: شرایط اقتصادی، تحولات فرهنگی و تغییر سلایق عمومی و امثال آن مورد بررسی قرارداد، اما قطعاً برداشت نادرست از خلاقیت و نوآوری در طراحی ساختمانها را می توان به عنوان یکی از عوامل اصلی این نابسامانی ها و آشفتگی ها محسوب نمود، زیرا به نظر می رسد به رغم دانش جدید و تجارب ارزشمند موجود و قابل دسترس، برای بسیاری از طراحان و مهندسین این عرصه، از مفهوم نوآوری و خلاقیت، تنها ارائه یک طرح متفاوت از اهمیت برخوردار است، بدون آنکه سایر ضوابط و معیارهای علمی، عرفی و ارزشی مورد توجه قرار گیرد. این در حالی است که در معماری ایرانی و اسلامی برخلاف معماری مدرن، نه تنها آداب و سنن ارزشی مانند: وضو گرفتن و دعا به هنگام کار، بلکه جلوه های هنری، بصری و معنوی نیز در طراحی و ساخت از اهمیت ویژه برخوردار بوده و به موازات آن، سایر عوامل و الزامات فعالیت در این عرصه از جمله: استفاده بهینه و کامل از فضای در اختیار، بومی بودن مصالح و تناسب آن با شرایط اقلیمی، حفظ یا جلوگیری از ورود سرما و گرما، جهت تابش نور خورشید و روشنایی مناسب و حتی موضوعاتی مانند: انعکاس صدا، مسیر بادو جریان هوا در داخل ساختمان یا قبله نیز بطور کاملا ماهرانه و منطقی مورد توجه قرار می گرفته است. علاوه بر این در منازل قدیمی محل نگهداری مواد غذایی، آشپزخانه (مطبخ) و شبکه آب و فاضلاب و حتی محل احداث سرویس بهداشتی و یا مکانی مانند طویله برای چارپایان تابع، ضوابط خاصی بوده و در اکثر این اماکن اعم از شهری یا روستایی، نکات مذکور بقدری حسابشده و منطقی بکار گرفته ...
میس ون درروهه
16 زندگی نامه میس ون درروهه لودویگ میس ون در روهه (۲۷ مارس ۱۸۸۶ – ۱۷ اوت ۱۹۶۹) معمار آلمانی-آمریکایی، و سومین مدیر باوهاوس از ۱۹۳۰ تا ۱۹۳۳ بود. همکاران، دانشجویان، نویسندگان و دیگران معمولا او را توسط نام خانوادگی او یعنی میس مورد خطاب قرار می دادند. لودویش میس ون در روهه، در کنار والتر گروپیوس و لو کوربوزیه به عنوان استادان پیشرو در معماری مدرن شناخته میشوند. میس مانند بسیاری از معاصران خود به دنبال بنا نهادن یک سبک معماری ای بود که نمایانگر عصری جدید باشد درست مانند کاری که سبک های معماری کلاسیک و معماری گوتیک برای زمان خود انجام دادند.او یک سبک معماری قرن بیستمی تاثیر گذار را خلق کرد که دارای صراحت مفرط و سادگی بود. در ساختمان های کامل ساخته شده، او از مصالح جدید مانند فولاد صنعتی و صفحات شیشه ای برای تعریف فضاهای داخلی استفاده کرده است. او تلاش کرد که به سمت معماری ای برود که دارای حداقل چارچوب ساختمانی باشد و دارای یک تعادل در مقابل آزادی ضمنی جریان آزاد فضاهای باز باشد. او ساختمان های خود را معماری “پوست و استخوان ها” می نامید. او در جستجوی یک روش منطقی بود که باعث هدایت فرآیند خلاق طراحی معماری شود. او بخاطر استفاده از کلمات کوتاه کمتر بیشتر است و خداوند در جزییات است شهرت دارد. وی در آمریکا و بخصوص در موسسه فناوری ایلینوی آمریکا آثار مهمی از خود بر جای گذاشت. اوایل دوره زندگی میس در مغازه ی حکاکی بر روی سنگ و چندین شرکت محلی طراحی داخلی کار می کرد و سپس به برلین رفت و به دفتر طراح داخلی برونو پاول پیوست. او حرفه معماری خود را به عنوان یک کار آموز در کارگاه پیتر بهرنس بین سال های ۱۹۰۸ تا ۱۹۱۲ میلادی شروع کرد، جایی که او در معرض نظریه های رایج معماری و فرهنگ مترقی آلمان قرار گرفت او همچنین در کنار والتر گروپیوس و لو کوربوزیه کار می کرد. او همچنین به عنوان مدیر پروژه های ساختمانی سفارت امپراطوری آلمان در سن پترزبورگ تحت نظر پیتر بهرنس کار می کرد. استعداد او به سرعت شناخته شد و او با توجه به عدم تحصیلات رسمی دانشگاهی شروع به قرارداد بستن به صورت مستقل کرد. او کم گو، مشاوره گر و ار لحاظ جسمانی با ابهت بود. لودویش میس به عنوان قسمتی از یک تبدیل سریع از پسر یک کاسب به یک معمار که با فرهنگ ممتاز برلین کار می کند، نام خانوادگی خود را تغییر داد و نام خانوادگی مادر خود (ون در روهه) را که تاثیرگذار تر بود برگزید. او کار مستقل و حرفه ای خود را با طراحی ساختمان های طبقات مرفه جامعه با سبک سنتی محلی آلمانی شروع کرد. او پهنِ متناسب را، نظم عناصر موزون را و توجه به رابطه سازه های ساخته شده توسط انسان با طبیعت ...