دعوتنامه غدیر

  • دانلود نماهنگ های عید غدیر

    دانلود نماهنگ های عید غدیر

    نماهنگ اول را گوش کنید و بعد اگر پسندیده شد در وب خود قرار دهید دریافت کد برای درج در وبلاگ نماهنگ دوم را گوش کنید و بعد اگر پسندیده شد در وب خود قرار دهید   دریافت کد برای درج در وبلاگ نماهنگ سوم را گوش کنید و بعد اگر پسندیده شد در وب خود قرار دهید   دریافت کد برای درج در وبلاگ نماهنگ چهارم را گوش کنید و بعد اگر پسندیده شد در وب خود قرار دهید   دریافت کد برای درج در وبلاگ نماهنگ پنجم را گوش کنید و بعد اگر پسندیده شد در وب خود قرار دهید   دریافت کد برای درج در وبلاگ مهدی عجل الله تعالی فرجه در غدیر<?xml version="1.0" encoding="utf-16"?> امتداد سبز امامت از امام علی علیه السلام تا امام مهدی عجل الله تعالی فرجه اعلام عمومی برای سفر حج در سراسر جهان اسلام؛ بیش از یکصد هزار تن از هر سو عازم مکه شدند. علی علیه السلام که از طرف پیامبر صل الله علیه و آله و سلام به یمن و نجران رفته بود، همراه دوازده هزارتن احرام بسته وارد مکه شدند.[1][1] اعمال حج برگزار شد. در عرفات دستوری نازل گردید. پیامبر صل الله علیه و آله و سلام زمینه را برای اعلام ولایت علی علیه السلام آماده فرمود. پس از اتمام حج، بلال منادی پیامبر اعلام کرد: فردا جز ناتوانان کسی باقی نماند و همه باید حرکت کنند تا در وقت معینی در غدیر خم، حاضر شوند.[2][2] واقعه غدیر بی شک، در طول تاریخ، مناسک و مراسمی به عظمت و کیفیت حج محمدی صل الله علیه و آله و سلام سال دهم هجرت انجام نپذیرفته است؛ حجی که برای آخرین بار، اشرف مخلوقات و فخر کائنات ، خاتم الانبیاء صل الله علیه و آله و سلام برپا کننده آن بود و خیل مشتاقان حضرتش که شمار آنان  به بیش از یکصد هزار تن می رسید، گرداگرد شمع وجود پیامبرشان از هر دیار و منطقه ای، پس از طواف خانه دوست، قصد مراجعت داشتند... ناگاه جبرئیل آمد، با سه پیام: «ای پیامبر! آنچه به تو دستورداده شده ابلاغ کن»؛ «اگر دستور الهی را ابلاغ نکنی، گویا رسالتت کامل نیست»؛ «خداوند تو را از شر بدخواهان حفظ می کند».[3][3] با آنکه محمد صل الله علیه و آله و سلام بارها و بارها، قبل از این هم مسأله ولایت و جانشینی پس از خود را مطرح کرده بود، باز دستور داد همگان در وادی «غدیرخم»[4][4] گرداگرد او جمع شوند ؛ سبقت گیران برگردند و عقب ماندگان پیش آیند. از بار شتران برایش منبری سازند و همه آماده شنیدن کلام وحی از زبان آخرین فرستاده خداوند باشند. امر آنچنان مهم و دقیق است که ترس از نپذیرفتن مردم و غوغای سوداگران و نیز گرمای هوا و مشکلات دیگر، در مقابلش هیچ است... اعلام ولایت علی علیه السلام و جانشینی او حضرت محمد صل الله علیه و آله و سلام شروع کرد؛ مثل ...



  • دعوتنامه انجمن واولیا

    به نام خدا وزارت آموزش و پرورش سازمان آموزش و پرورش شهرستانهاي استان تهران مديريت آموزش و پرورش شهرستان رباط كريم                                                                                                                                                     هنرستان كاردانش شهيد محمود باباصفرعلي   كار تجسم عشق است و دانش تبلور عقل  با سلام و احترام : مدرسه جامعه کوچکی است که جامعه بزرگ فردا از قلب آن می روید .این جامعه متناسب با رسالت و گردش کار خود نیازهای گوناگونی دارد ، شما که از عناصر فعال جامعه اسلامی هستید ، شایسته است که بخشی از توان فکری و نیروی کار خود را به مدرسه ی فرزند خویش اختصاص دهید و به حرکت مشارکت فعال مردم با آموزش بپیوندید. امید است در پرتو هماهنگی و تشریک مساعی شما اولیای محترم شاهد پیشرفت روز افزون علمی و معنوی دانش آموزان عزیز میهن باشیم . به این منظور خواهشمند است پرسشنامه ذیل را تکمیل و برگه را توسط دانش آموز تا تاریخ  15/8/1389 به آموزشگاه عودت دهید تا با برنامه ریزی و ساماندهی عنداللزوم از وجود جنابعالی در زمان های مناسب بهره مند شویم. نام و نام خانوادگی :  . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .     مدرک تحصیلی  . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . رشته تحصیلی  . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .  .       شغل  . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . از چه تخصصی و مهارتی بر خوردار هستید . با علامت  Χ    مشخص کنید . آهنگری                    بنائی                   نجاری                  برق کشی                  خدمات رایانه ای                   فتوکپی                  کمک به ایتام و دانش آموزان بی بضاعت                     بانی خیر در مراسم مذهبی               سرویس کار کولر و شوفاژ          خطاطی           تعمیر کار لوازم صوتی و تصویری             مداحی و سخنرانی                . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .                           . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .               . . . . . . . . . . . . . . .                 . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . روز و ساعت همکاری خود با آموزشگاه را مرقوم بفرمائید.   روز                                               از ساعت              الی   آیا داو طلب عضویت در انجمن اولیا ء و مربیان هستید  ؟     بلی                         خیر     آدرس : سلطان آباد – سه راه آدران ، انتهاي شهرك امام حسين (ع)                                                                                         تلفن ...

  • تبلیغات و فضاسازی عید سعید غدیر در بندرترکمن

    تبلیغات و فضاسازی عید سعید غدیر در بندرترکمن، به همت اداره تبلیغات اسلامی این شهرستان و همکاری ادارات و نهادها انجام پذیرفت.     به گزارش روابط عمومی اداره تبلیغات اسلامی بندرترکمن، رمضان خالوحسین، کارشناس امور فرهنگی اداره تبلیغات اسلامی بندرترکمن با اعلام این خبر افزود: با فرا رسیدن عید سعید غدیر، مرحله دوم نصب بنر و پارچه نوشته در سطح شهرستان و در معابر عمومی و مساجد و با محوریت ولایت علی و تبریک عید به عموم مسلمانان انجام شد و تعداد بنرها و پارچه نوشته های دهه ولایت به ۱۵۰ عدد رسید. وی ضمن تبریک فرا رسیدن عید سعید غدیر افزود: اطلاع‌رسانی برگزاری مراسم جشن غدیر با حضور نمای نده ولی فقیه در استان گلستان و سخنرانی آیت ا.. مقتدایی از روز ۱۷ مهر ماه سال ۹۳ آغاز و با توزیع دعوتنامه، مقدمات برگزاری باشکوه جشن قربان تا غدیر در مسجد جامع بندرترکمن انجام شد. گفتنی است، تبلیغات و توزیع دعوت نامه جشن عید سعید غدیر از روز ۱۷ مهر ماه سال ۹۳ آغاز و تا ۲۰ مهر ماه نیز ادامه یافت.

  • اگر پیامبر دخترش را به این داش مشتی ها و لوتی ها می سپرد!/حاج آقا

    فضای مجلس، فضای عجیبی بود. دور تا دور بچه هیئتی ها ، آقایان كسبه و طلبه نشسته بودند وسط مجلس هم اكثر این داش مشتی ها و لوتی ها بالاخره مجلس آماده شد. شیخ رضا منبر رفت. كمی درباره امامت و غدیر و حضرت علی(ع) صحبت كرد. بعد رو به بچه هیئتی ها و آقایان كرد و گفت: حضرت پیامبر ، دخترش زهرا سلام الله علیها را دست ما آخوندها سپرد. در كوچه به او سیلی زدند. اگر دخترش فاطمه را به این داش مشتی ها و لوتی ها می سپرد، می دانستند كه چطور و چگونه از حریم مادر سادات دفاع كنند. می دانستند چطور از خانه علی دفاع كنند. وقتی شیخ رضا این جملات را بر زبان آورد، داش مشتی ها گریه می كردند. بر سر خود می زدند. نعره می زدند و حضرت زهرا را صدا می كردند. آن روز، مجلس، مجلس متفاوتی بود. به نفس گرم شیخ رضا، خیلی از آن لوتی ها كه رنگ و بوی هیئت را هم ندیده بودند، شدند پای ثابت منبر شیخ رضا. و خیلی از آنها هم از مریدان شیخ شدند و در شیوه زندگی تجدید نظر كردند. نویسنده وبلاگ حاج آقا در سومین یادداشتش تحت عنوان مجلس سوم نوشته است:شیخ رضا سراج رحمت الله علیه از آن دسته روحانی هایی بود كه در بین قاطبه ی مردم ، محبوبیت داشت. همه قشر آدمی پای منبر شیخ رضا می آمد.شیخ رضا سراج با بیانی نافذ در ذكر مسائل مربوط به دین، از اعماق دل حرف میزد و لاجرم سخنانش بر دلها می نشست. سخنانی كه از جنس آموخته های مردم بود.وقتی به پامنبری های شیخ نگاه می كردی می توانستی چهره های مختلفی را ببینی چهره هایی كه هر كدام برای خود تفكری خاص داشتند و عقاید آنها مختلف بود.در بین مریدان شیخ نیز می توانستی همه رقم آدمی را ببینی. طلبه، بازاری، كاسب، داش مشتی، كارمند و ... روزهای دهه ی اول ذی الحجه سپری شد و شیخ رضا تصمیم گرفت مراسمی برای غدیر دست و پا نماید.اما این مراسم آنگونه كه در ذهن شیخ فضاسازی شده بود، با همه برنامه هایی كه برای غدیر برگزار می شد، فرق داشت.شیخ تصمیم گرفت برای این مراسم دعوتنامه ای تهیه نماید و بر خلاف آنروزها كه مرسوم نبود ، افراد را شخص به شخص دعوت نماید.برای بزرگان بازار تهران دعوتامنه فرستاد كه:وعده ی ما فلان روز ، جشن عید غدیر، قدوم سبزتان را به انتظار نشسته ایم.آقایان اهل علم را هم دعوت كرد. هیئتی ها را هم دعوت نمود .اما اصل كاری ها مانده بودند و هنوز دعوتنامه ایشان را نداده بود. خودش شروع كرد به دوره رفتن در میان كوچه و بازار. هركسی را كه می دید كه در كسوت لوتی و داش مشتی است ، دعوتنامه ای به او می داد و می گفت:قدوم سبزتان را در مراسم عید غدیر به انتظار نشسته ایم. مارا سرافراز كنید و مجلسمان را با حضورتان نورانی. و تا توانست لوتی و داش مشتی برای مراسم عید غدیر دعوت كرد ...

  • شیخ رضا سراج و داش مشتی ها و عید غدیر

    قربة الی الله شیخ رضا سراج رحمت الله علیه از آن دسته روحانی هایی بود که در بین قاطبه ی مردم ، محبوبیت داشت .همه قشر آدمی پای منبر شیخ رضا می آمد .شیخ رضا سراج با بیانی نافذ در ذکر مسائل مربوط به دین ، از اعماق دل حرف میزد و لاجرم سخنانش بر دلها می نشست .سخنانی که از جنس آموخته های مردم بود .وقتی به پامنبری های شیخ نگاه می کردی می توانستی چهره های مختلفی را ببینیچهره هایی که هر کدام برای خود تفکری خاص داشتند و عقاید آنها مختلف بود .در بین مریدان شیخ نیز می توانستی همه رقم آدمی را ببینی.طلبه ، بازاری ، کاسب ، داش مشتی ، کارمند و ...روزهای دهه ی اول ذی الحجه سپری شد و شیخ رضا تصمیم گرفت مراسمی برای غدیر دست و پا نماید .اما این مراسم آنگونه که در ذهن شیخ فضاسازی شده بود ، با همه ی برنامه هایی که برای غدیر برگزار می شد ، فرق داشت .شیخ تصمیم گرفت برای این مراسم دعوتنامه ای تهیه نماید و بر خلاف آنروزها که مرسوم نبود ، افراد را شخص به شخص دعوت نماید .برای بزرگان بازار تهران دعوتامنه فرستاد که :وعده ی ما فلان روز ، جشن عید غدیر ، قدوم سبزتان را به انتظار نشسته ایم.آقایان اهل علم را هم دعوت کرد .هیئتی ها را هم دعوت نمود .اما اصل کاری ها مانده بودند و هنوز دعوتنامه ایشان را نداده بود . خودش شروع کرد به دوره رفتن در میان کوچه و بازار .هرکسی را که می دید که در کسوت لوتی و داش مشتی است ، دعوتنامه ای به او می داد و می گفت : قدوم سبزتان را در مراسم عید غدیر به انتظار نشسته ایم .مارا سرافراز کنید و مجلسمان را با حضورتان نورانی .و تا توانست لوتی و داش مشتی برای مراسم عید غدیر دعوت کرد .و عکس العمل این افراد در مقابله با شیخ چیزی جز تعجب نبود .وقتی می دیدند که فردی با کسوت لباس پیامبر، آنها را به مجلس جشن عید غدیر دعوت کرده است .بالاخره روز مراسم فرا رسید .هیئتی ها آمدند.آقایان اهل علم هم آمدند . دور تا دور مجلس پر شد از هیئتی ها و کسبه ی بازار و آقایان اهل علم .لوتی ها هم آمدند .داش ها هم آمدند .هیئتی ها تعجب کرده بودند که امروز در مجلس چه خبر است ؟قیافه هایی می دیدند که تا به آن روز در هیئت ندیده بودند . افرادی که آنها را بیشتر در قهوه خانه ها و پاتوق های مخصوص می دیدند. کلاه شاپو به سر دستمال یزدی به دور دست عده ای هم دستمال به دور گردن آمدند ...فضای مجلس ، فضای عجیبی بود.دور تا دور بچه هیئتی ها ، آقایان کسبه و طلبه نشسته بودند ووسط مجلس هم اکثر این داش مشتی ها و لوتی هابالاخره مجلس آماده شد .شیخ رضا منبر رفت .کمی درباره ی امامت و غدیر و حضرت علی(ع) صحبت کرد.بعد رو به بچه هیئتی ها و آقایان کرد و گفت :حضرت پیامبر ، دخترش زهرا سلام الله علیها را دست ...

  • رابطه عید غدیر با سادات

    رابطه عید غدیر با سادات(چرا عید غدیر رو به سادات تبریک میگیم) روز عید غدیر خم روز منصوب شدن حضرت امیرالمومنین به جانشینی سرور عالمیان حضرت محمد مصطفی(ص)می باشد. خداوند در این روز به وسیله تعیین امام علی (ع)به عنوان خلیفه پیامبر خاتم دین خود را كامل كرد.و از آنجا كه امیرالمومنین سرسلسه تمام سادات میباشندو تمام سادات فرزندان امام علی (ع)یه حساب می آیند،نصب امام علی(ع)را به عنوان خلیفه،به سادات تبریك می گویند و این عید را عید سادات می نامند به عباررت دیگر سادات، جزو خانواده پیامبر و از نسل پاک او به شمار می روند. همان گونه که اهل بیت پیامبر جایگاه والایی نزد پروردگار دارند، مقام و شأن فرزندان آنان نیز در نگاه مردم با احترام و تکریم همراه است. بزرگداشت و احترام سادات از سوی مردم در همه زمان ها صورت می گیرد، ولی این امر در روز غدیر که زمان به ولایت و امامت رسیدن حضرت علی علیه السلام است، به فرهنگ خاصی در میان مردم تبدیل شده است. آنان با رفتن به خانه سادات و تبریک گفتن چنین روزی، احترام و اکرام خود را به ایشان آشکار می سازند. رسول خدا صلی الله علیه و آله در روایت های گوناگون، مردم را به گرامی داشت مقام سادات سفارش می کرد و ایشان می فرمود: «دوست داشتن اهل بیت من و فرزندانم، کمال دین است» غدیر عید جهانیان است رسول اکرم اسلام خاتم النبین است به این معنا که : هر رسول تشریعی دری از درهای رحمت و هدایت را به روی بشریت می گشود . رسول اکرم بزرگترین و آخرین و کاملترین در رحمت و نعمت را به روی بشریت گشود که او رحمه العالمین است. پس معنای خاتمیت نبی اسلام ختم وحی جدید است نه عدم نیاز به نبوت. چرا که نبوت و خاتمیت رسول اکرم گشوده شدن در جدید است !! مبعوث نشدن پیامبر تبلیغی و قطع وحی پس از رسول اکرم به این معناست که ای انسان! ای متفکر و عاقل!! بیندیش !!! در بین شما همواره انسانی هست که بدون نیاز به وحی ، مدیر و رهبر و کشتیبان هدایت شماست! او را بشناس!!!!. کتاب در اوراقش کامل شد!! کتاب مجسم را بخوانید و بخواهید. تا مردم از علی(ع) نخواستند کشتیبان نشد. امروز نیز اگر مردم جهان قدر غدیر را بدانند دعوتنامه به مهدی موعود میفرستند و آنگاه او را بین خود می یابند!!! و امروز که ما سخن از غدیر به معنای مسئولیت انسان به عهده انسان ( از متن سخنرانی ایت الله خامنه ای در غدیری ازسیما مسئولیت انسان برانسان را نوشته ام ) سخن می گوییم. هدف انسان نوعی است مگر نه این است که بشر اگاه امروز میداند هرکسی لیاقت هر کاری را ندارد و بنایی ساختمانش را به معمار میدهد نه به نجار! لذا اگر جهانیان به ارزش غدیر پی ببرند به استقبال امام عصر ...

  • شیخ سراج

    شیخ رضا سراج از آن دسته روحانی هایی بود که در بین قاطبه ی مردم ، محبوبیت داشت .همه قشر آدمی پای منبر شیخ رضا می آمد .شیخ رضا سراج با بیانی نافذ در ذکر مسائل مربوط به دین ، از اعماق دل حرف میزد و لاجرم سخنانش بر دلها می نشست .سخنانی که از جنس آموخته های مردم بود .  وقتی به پامنبری های شیخ نگاه می کردی می توانستی چهره های مختلفی را ببینیچهره هایی که هر کدام برای خود تفکری خاص داشتند و عقاید آنها مختلف بود .در بین مریدان شیخ نیز می توانستی همه رقم آدمی ببینیطلبه ، بازاری ، کاسب ، داش مشتی ، کارمند و ...روزهای دهه ی اول ذی الحجه سپری شد و شیخ رضا تصمیم گرفت مراسمی برای غدیر دست و پا نماید .اما این مراسم آنگونه که در ذهن شیخ فضاسازی شده بود ، با همه ی برنامه هایی که برای غدیر برگزار می شد ، فرق داشت .شیخ تصمیم گرفت برای این مراسم دعوتنامه ای تهیه نماید و بر خلاف آنروزها که مرسوم نبود ، افراد را شخص به شخص دعوت نماید .برای بزرگان بازار تهران دعوتانه فرستاد که :وعده ی ما فلان روز ، جشن عید غدیر ، قدوم سبزتان را به انتظار نشسته ایم.آقایان اهل علم را هم دعوت کرد .هیئتی ها را هم دعوت نمود .اما اصل کاری ها مانده بودند و هنوز دعوتنامه ایشان را نداده بود .خودش شروع کرد به دوره رفتن در میان کوچه و بازار .هرکسی را که می دید که در کسوت لوتی و داش مشتی است ، دعوتنامه ای به او می داد و می گفت : قدوم سبزتان را در مراسم عید غدیر به انتظار نشسته ایم .مارا سرافراز کنید و مجلسمان را با حضورتان نورانی .و تا توانست لوتی و داش مشتی برای مراسم عید غدیر دعوت کرد .و عکس العمل این افراد در مقابله با شیخ چیزی جز تعجب نبود .وقتی می دیدند که فردی با کسوت لباس پیامبر، آنها را به مجلس جشن عید غدیر دعوت کرده است .بالاخره روز مراسم فرا رسید .هیئتی ها آمدند.آقایان اهل علم هم  آمدند . دور تا دور مجلس پر شد از هیئتی ها و کسبه ی بازار و آقایان اهل علم .لوتی ها هم آمدند .داش ها هم آمدند .هیئتی ها تعجب کرده بودند که امروز در مجلس چه خبر است ؟قیافه هایی می دیدند که تا به آن روز در هیئت ندیده بودند .افرادی که آنها را بیشتر در قهوه خانه ها و پاتوق های مخصوص می دیدند. کلاه شاپو به سر دستمال یزدی به دور دست عده ای هم دستمال به دور گردن آمدند ... فضای مجلس ، فضای عجیبی بود.دور تا دور بچه هیئتی ها ، آقایان کسبه و طلبه نشسته بودند ووسط مجلس هم اکثر این داش مشتی ها و لوتی هابالاخره مجلس آماده شد .شیخ رضا منبر رفت .کمی درباره ی امامت و غدیر  و حضرت علی(ع) صحبت کرد.بعد رو به بچه هیئتی ها و آقایان کرد و گفت :حضرت پیامبر ، دخترش زهرا سلام الله علیها را دست ما آخوندها سپرد.در کوچه به او ...