دانلود کتاب هارولد پینتر
کتابخوانی: آثار هارولد پینتر
۱.عنوان: اتاق* و بالابر غذا** The Room, The Dumb Waiter نویسنده: هارولد پینتر- Harold Pinter مترجم:رضا دادوییانتشارات سبزان * اتاق را با ترجمه سودارو در گردون ادبی میتوانید بخوانید: ۱ و ۲**«بالابر غذا» با عنوانهای «مستخدم گیج و گنگ» و «مستخدم ماشینی» هم ترجمه شده است. پینتر: «دو سکوت وجود دارد. یکی وقتی که هیچ حرفی زده نمیشود. دیگری زمانی که سیلاب کلام جاری میشود.»۲.عنوان: جشن تولد [یک نمایشنامه، یک نقد]- The Birthday Party نویسنده: هارولد پینتر، استیون اچ. گیل - Harold Pinter, Steven H. Galeمترجم: شعله آذرنشر افراز در این کتاب ترجمه نمایشنامه «جشن تولد» به همراه نقد و تحلیل کلی آثار پینتر و تحلیل مفصلتر «جشن تولد» ارائه شده است: نمایشنامههای پینتر یک واحد ارگانیک را تشکیل میدهند، هر درام از درامهای قبلی خود شکل میگیرد و گشایشی برای درامهای بعدی میشود. سه مفهوم وابسته به هم «تهدید، رابطه و تثبیت» کمابیش در پس زمینهی هر یک از درامهای نویسنده وجود دارد: تهدید خطری برای وضع موجود است و به علت وجود آن افراد برای اطمینان خاطر، نیازمند برقراری رابطه با دیگری هستند اما تهدید اختلال ایجاد میکند و رابطه به هم میخورد؛افراد درگیر از ترس اینکه خود را در معرض تهدید بیشتر قرار بدهند از رابطه برقرار کردن دوری میکنند. بنابراین فقدان رابطه بهطور طنزآمیزی تهدید بیشتری را به وجود میآورد. به دلیل وجود تهدید نیاز به تثبیت و به عبارت دیگر نیاز به تبیین واقعیت وجود دارد. بدبختانه تهدید دوباره اختلال ایجاد میکند و سد راه تثبیت میشود و نتیجه یک بار دیگر تهدید بیشتر است. تهدید مضاعف نیاز به رابطهی بیشتر و تثبیت بیشتر پیدا میکند که اتفاق نمیافتد و تهدید تقویت میشود و این دور باطل همچنان ادامه دارد... پینتر: «آرزوی تثبیت قابل درک است اما همیشه نمیتواند تحقق یابد. مرز مشخصی بین چیزهای واقعی و چیزهای غیرواقعی وجود ندارد، بین راستی و دروغ هم. چیزها لزوما درست یا غلط نیستند، میتوانند هم درست و هم غلط باشند.»سه نمایشنامه نخست پینتر، اتاق، جشن تولد و مستخدم ماشینی، که مجموعا تحت عنوان کمدی تهدید نامیده میشوند، اساسا در ارتباط با نمایش تهدید شخص در دنیا هستند و طرح ویرانی آدمی را زیر فشار تهدید میکشند: - در اتاق این تهدید به تنهایی وجود دارد و مخاطب هیچگاه علت آن را کشف نمیکند. - جشن تولد به طور ضمنی اشاره می کند که شاید جامعه منشا این تهدید باشد، با این همه تهدید و تاثیرش است که اهمیت دارد نه ریشهی آن. - مستخدم ماشینی بر گردِ تصویری از تهدید میگردد و تهدید کنندهها را نشان میدهد که مثل مخاطبان خود وحشتزده ...
دانلود نمایشنامه صوتی درد خفیف اثر هارولد پینتر
دانلود نمایشنامه صوتی درد خفیف اثر هارولد پینتر - وبلاگ دانشجویان زبان و ادبیات انگلیسی پیام نور دزفول"> زبان و ادبیات انگلیسی - دانلود نمایشنامه صوتی درد خفیف اثر هارولد پینترزبان و ادبیات انگلیسی وبلاگ دانشجویان زبان و ادبیات انگلیسی پیام نور دزفول دانلود نمایشنامه صوتی درد خفیف اثر هارولد پینتر دانلود نمایشنامه صوتی درد خفیف اثر هارولد پینتر دانلود
داستان «سیاه و سفید» از هارولد پینتر
داستان «سیاه و سفید» از هارولد پینترهمیشه سوار خط شبرو میشوم. همهی شش روز هفته را. تا ماربل آرچ پیاده میروم و سوار خط ۲۹۴ میشوم که مرا میبرد خیابان فلیت. هیچ با مردهای تو اتوبوس حرف نمیزنم. بعد هم میروم تو سیاه و سفید که تو خیابان فلیت است. گاهی هم دوستم میآید آنجا. یک فنجان چایی میخورم. دوستم قدبلندتر اما لاغرتر از من است. گاهی وقتها میآید و با هم مینشینیم پشت میز بار. همیشه جا براش نگه میدارم، اما آدم همیشه هم نمیتواند جا نگه دارد. با آدمهایی که جای دوستم را میگیرند، هیچ حرف نمیزنم. بعضیها فکر میکنند هیچ به حرفهاشان گوش نمیدهم. گاهی مردی روزنامهی صبح را سُر میدهد سمت من، روزنامهی اول صبح را. به من گفته که قبلاً چه کاره بوده. من هیچ وقت نمیروم تو بارِ نزدیک اِمبنک مِنت. یک بار فقط رفتهام آنجا. آدم از همان پشت شیشه میتواند ببیند که سرِ آن میزها چه خبر است. محوطهی آنجا اغلب پر از کامیون است. همیشه عجله دارند. اغلب هم همان راننده کامیونها. گاهی رانندههای دیگری هم هستند. داداشم همین جوری بود. عادت داشت برای همان کارها برود آن جا. اما من شب که نباشد، بهتر میتوانم به کارم برسم، تاریک که میشود، همیشه چراغهای سیاه و سفید روشن است. گاهی هم چراغهاش آبیاند، که خوب نمیتوانم ببینم. تو سرما، سرما که نباشد بهتر میتوانم. همیشه سیاه و سفید گرم است. گاهی هم کوران میشود و من آن جا نمیخوابم. ساعت که پنج میشود، کرکرهها را میکشند پایین تا زمین را تی بکشند. همیشه دامن طوسی و روسری قرمزم را میپوشم. هیچ وقت مرا بدون ماتیک نمیبینی. گاهی دوستم میآید، همیشه با دو تا چایی میآید. هر وقت یک مردی جایش را میگیرد، بهش میگوید که بلند شود. از من بزرگتر اما لاغرتر است. سرما که باشد، سوپ میگیرم. این جا سوپهای خوبی گیر آدم میآید. یک تکه نان هم میدهند. با چایی یک تکه نان نمیدهند، ولی با سوپ چرا. برای همین سرما که میشود، سوپ میگیرم. آدم این جا همیشه خط شبرو میبیند که میرود وسط شهر. همهی خطها همین دور و برها هستند. هیچ وقت راه دیگری نمیروم، نه راهی که بعضی از این خطها میروند. خیابان لیورپول رفتم، آن جایی که آخرِ خط بعضی از همین اتوبوسهاست. صورتش رنگپریدهتر از من است. این نورها آدم را یک کم دلمرُده میکنند. یک بار مردی ایستاد به سخنرانی. پاسبان آمد تو. بیرونش کردند. بعد، پاسبان آمد پیش ما. ما زود دَکَش کردیم، دوستم دَکَش کرد. آن وقت دیگر ندیدمش، هیچ کدام از آنها را. با پاسبانها نمیپرند. دوستم به پاسبان گفت که من یک کم برای این ...
دانلود نمایشنامه
اسم شب ، نویسنده : سید حسین فدایی برار، نويسنده : عبدالرضا فریدزاده برگشت ، نویسنده : سید حسین فدایی پچپچ غزلهاي سليمان پاي ديوارهاي شهر بزرگ ، نويسنده : هوشنگ جاوید تراژدي ترديد ، نويسنده : رضا صابري تمثال مادر ، نويسنده : آلن آکبورن مترجم داود دانشور جزييات ، : نويسنده : سوزان گلاسپل دست آخر رفت ، نويسنده : هارولد پینتر دوره گـرد ، نويسنده : نمایش نامه ای از حميدرضا صفّار روباه آرزومند ، نويسنده : اسلاومیر مروژک/ ترجمه: رویا یارکی روز باشكوه آقاى گوركن ، نويسنده : سوسانا روطونيان/ مترجم : آندارنيك خچوميان زخمه بر زخم ، نويسنده : نصرالله قادری سردار و سرو مینوی ، نويسنده : هوشنگ جاوید سوفیای من - نويسنده : نوشته نصرالله قادری سياه و سفيد ، نويسنده : نوشته ی حسین پاکدل شاه کشی ، نويسنده : امیر کاووس بالازاده شب صیاد ، نويسنده : هوشنگ جاوید شبیه نامه امامزاده حضرت محمد تقی (ع) ، نويسنده : اصغر شیر محمدی طومار دو مجلس نقل عشق ، نويسنده : هوشنگ جاوید طومار نقل تولد زال ، نويسنده : داوود فتحعلی بیگی فرصت دوباره ، نويسنده : مشهود محسنیان فیلم ساز ، نويسنده : یوجین اونیل مترجم سید حسین فدایی حسین قدیس سپیده دمان ، نويسنده : آی سان نوروزی قوی تر، نويسنده : اگوست استریندبرگ مترجم زانیار نقشبندی کاگه کی یو ، نويسنده : سه آمی مترجم قاسم غریفی كلكسیونر ، نويسنده : مشهود محسنیان و هادی جاودانی ما ابرها... نمايشنامهاي براي تلويزيون / ساموئل بکت مجلس ایوب پیغمبر(ع) ، نويسنده : محمدحسن رجایی زفره ای مرگ بر مرگ ، نویسنده : رسول بانگین مرگ تصادفی یک آنار شیست ، نويسنده : داریوفو ، مترجم دکتر حسین اسماعیلی مرگ در پیاده رو ، نويسنده : قاسم غریفی من قاضيالقضاتام كه مرگ مرد مُهر كردم به مِهر! ، نويسنده : نصرالله قادری نظمِ دنیایِ جدید ، نويسنده : هارولد پینتر نفرچهارم ، نويسنده : محمد صالح سلطانی سروستانی نقشه های کارتر ، نويسنده : مشهود محسنیان اتاق زرد ، نويسنده : رضا آشفته افسانه صبا ، نويسنده : بهمن مرتضوی فرشته ها ، نويسنده : علی بانگین مردی که مار شد ، نویسنده : رسول بانگین یکی برای راه ، نويسنده : از هارولد پینتر نمک فروش (نمکی) ، نويسنده : صادق عاشورپور نوای خون ، نويسنده : عباس شاهپیری نوبتِ رؤيــت ، نويسنده : سعید تشکری واگویه های پندار باورمداران در آستانه حضور ، نويسنده : هوشنگ جاوید همسری برای زندگی ، نويسنده : سیدحسین فدایی هنگامه ای که آسمان شکافت ، نويسنده : نصرالله قادری هواپيمايي در آسمان ميگذرد ، نویسنده : رسول بانگین یرما ، نويسنده : فدریکو گارسیا لورکا ترجمه ی احمد شاملو زبان كوهستاني ، نويسنده ...
داستان کوتاه سیاه و سفید نوشته هارولد پینتر
سیاه و سفید نوشته هارولد پینتر,spowpowerplant, Blog,مهندسی مکانیک,وبلاگ یک مهندس,اسپاو, Weblog,همه چیز درباره نیروگاه,مهندسی مکانیک,برق و الکترونیک,پمپ پایپینگ توربین,مهندسی شیمی,تحقیق,داستان کوتاه,دانلود کتاب جزوه مقاله پروژه,پروژه تحقیق پایان نامه,مهندسی,Engineer,مدیریت,دانلود کتابهای مهندسی,معرفی و نقد فیلم و کتاب,دانلود جزوه,دانلود مقاله,توربین,نیروگاه,spow, Persian,Iran, Iranian,Google,Yahoo,MSN, Weblogs, Blogs"> وبلاگ یک مهندس... - داستان کوتاه سیاه و سفید نوشته هارولد پینتروبلاگ یک مهندس... داستان کوتاه سیاه و سفید نوشته هارولد پینتر سیاه و سفید نوشته هارولد پینتر دوستم قدبلندتر اما لاغرتر از من است. گاهی وقتها میآید و با هم مینشینیم پشت میز بار. همیشه جا براش نگه میدارم، اما آدم همیشه هم نمیتواند جا نگه دارد. با آدمهایی که جای دوستم را میگیرند، هیچ حرف نمیزنم. بعضیها فکر میکنند هیچ به حرفهاشان گوش نمیدهم. گاهی مردی روزنامهی صبح را سُر میدهد سمت من، روزنامهی اول صبح را. به من گفته که قبلاً چه کاره بوده. من هیچ وقت نمیروم تو بارِ نزدیک اِمبنک مِنت. یک بار فقط رفتهام آنجا. آدم از همان پشت شیشه میتواند ببیند که سرِ آن میزها چه خبر است. محوطهی {بیرون} آنجا اغلب پر از کامیون است. همیشه عجله دارند. اغلب هم همان راننده کامیونها. گاهی رانندههای دیگری هم هستند. داداشم همین جوری بود. عادت داشت برای همان کارها برود آن جا. اما من شب که نباشد، بهتر میتوانم به کارم برسم، تاریک که میشود، همیشه چراغهای سیاه و سفید روشن است. گاهی هم چراغهاش آبیاند، که خوب نمیتوانم ببینم؛ تو سرما. سرما که نباشد بهتر میتوانم ببینم.همیشه سیاه و سفید گرم است. گاهی هم کوران میشود و من آن جا نمیخوابم. ساعت که پنج میشود، کرکرهها را میکشند پایین تا زمین را تی بکشند. همیشه دامن طوسی و روسری قرمزم را میپوشم. هیچ وقت مرا بدون ماتیک نمیبینی. گاهی دوستم میآید، همیشه با دو تا چایی میآید. هر وقت یک مردی جایش را میگیرد، بهش میگوید که بلند شود. از من بزرگتر اما لاغرتر است. سرما که باشد، سوپ میگیرم. این جا سوپهای خوبی گیر آدم میآید. یک تکه نان هم میدهند. با چایی یک تکه نان نمیدهند، ولی با سوپ چرا. برای همین سرما که میشود، سوپ میگیرم. آدم این جا همیشه خط شبرو میبیند که میرود وسط شهر. همهی خطها همین دور و برها هستند. هیچ وقت راه دیگری نمیروم، نه راهی که بعضی از این خطها میروند. خیابان لیورپول رفتم، آن جایی که آخرِ خط بعضی از همین اتوبوسهاست. صورتش رنگپریدهتر از من است. این نورها ...
دانلود فیلم نامه و نمایشنامه های ویلیام شکسپیر و بهرام بیضایی
وبلاگ اشعار عرفانی شعرای بزرگ http://hafezasrar.blogfa.com/ داری کتابها و لینکهای مختلفی در زمینۀ) خداشناسی - گلچین غزلیات ادبی-سخنان دانشمندان و بزرگان- احادیث- مقالات و کتب علمی- کتابهای پزشکی –نجوم و موسیقی و فایلهای صوتی قرآن و دعا و سخنرانی و غیره میباشد) که همگی به صورت رایگان قابل دانلود میباشند.مقدم همۀ عزیزان را گرامی میداریم و از همۀ عزیزان دعوت میشود از موضوعات مختلف سایت که در دسته بندی آمده است بازدید به عمل آورند. در این مجموعه سعی ما بر این بوده است که علاوه بر قرار دادن کتابهای بسیار مفید در سایت ،لینک کتابهای علمی و دانشگاهی را نیز از سایتهای معتبر در سایت قرار دهیم تا مرجع خوبی برای دانشجویان فراهم شده باشد. چون محوریت این سایت بر مبنای خداشناسی میباشد در ذیل مطلب آیاتی از قران کریم در رابطه با خداشناسی ذکر شده است. کتابهای ذیل از سایت کتابناک انتخاب شده اند که همگی قابل دانلود میباشند. لینک کلیۀ کتابهای علمی و دانشگاهی در قسمت پیوندهای روزانه قرار دارد جهت دسترسی به آن بر روی لینک ذیل دانلود رایگان کتب دانشگاهی و دبیرستان (pdf )و یا به روی آدرس //hafezasrar.blogfa.com/post-1036.aspx کلیک نمائید : جهت دسترسی به موضوعات کلیه مطالب وبلاگ بر روی آرشیو کلی مطالب وبلاگ و یا بر روی آدرس http://hafezasrar.blogfa.com/post-1382.aspx کلیک نمائید . جهت دانلود هر کدام از کتابها بر روی نام کتاب کلیک نمائید فیلمنامه و نمایشنامه ویلیام شکسپیر (16 کتاب) ویلیام شکسپیر (۱۵۶۴-۱۶۱۶) شاعر ونمایشنامهنویس انگلیسی که وی را بزرگترین نویسنده در زبان انگلیسیدانستهاند. آثار دوران نخستین حیاتش چندان قابل توجه نبود ولی چون بهمرحله استادی و تکامل رسید به خلق آثار جاویدانی توفیق یافت البته بیشترداستانهائی که این دارم نویس خلق کرده قبلاً به صورت نیمه تاریخ یا قصه وافسانه به رشته تحریر درآمده بود.شکسپیر نمایشنامه هایش را غالباً در حضورملکه الیزابت و جیمز اول بر روی صحنه می آورد و مورد استقبال فراوان واقعمی شد. اتللو نویسنده : ویلیام شکسپیرمترجم : م . ا . به آذین ۲۸. شهریور ۱۳۹۰ 1679 5.38 از 6 (47 رای) 1,54 مگابایت تلاش بیهودۀ عشق نویسنده: ویلیام شکسپیرمترجم : علاالدین پازارگادی ۱۲. تیر ۱۳۹۰ 1246 4.39 از 6 (44 رای) 1,43 مگابایت هملت نمایشنامه ای از ویلیام شکسپیرمترجم: م.ا. به آذیننمایشنامه هملت (به انگلیسی: Hamlet) نوشته.. ۰۹. آذر ۱۳۸۹ 2375 5.62 از 6 (212 رای) 3,35 مگابایت طوفان نویسنده: ویلیام شکسپیرمترجم: ابراهیم یونسی ۲۱. مهر ۱۳۹۰ 5.09 از 6 (33 رای) 1,33 مگابایت شاه لیر نویسنده : ویلیام شکسپیرمترجم : نسرین پور بهروز »» از کتابهای همراه (ویژگی ...
گفت و گوی پاریس ریویو با هارولد پینتر، نمایشنامهنویس فقید انگلیسی:
هارولد پینتر: نمایشنامهنویسی، برهنهترین نوع نوشتن است ترجمه: مجتبا پورمحسن[email protected]هارولد پینتر که امروز بر اثر ابتلا به سرطان درگذشت، ۱۰ اکتبر سال ۱۹۳۰ در شرق لندن متولد شد. پدرش خیاط و یهودی بود. او در مدرسه هکن دانز تحصیل کرد و در فعالیتهای هنری مدرسه حضوری مؤثر داشت. پس از دو سال حضور ناموفق در آکادمی هنرهای زیبای سلطنتی لندن، تحصیل را رها کرد. در سال ۱۹۴۹ به خاطر امتناع از گذراندن دوره خدمت سربازی از سوی دادگاه شهر جریمه شد. یک سال بعد پیتر شروع به چاپ شعر در مجلهای به همین نام کرد. او در یک برنامه رادیویی شبکه بیبیسی بهعنوان بازیگر کار میکرد. موضوع این برنامه، شرطبندی در مسابقات فوتبال بود. برای مدتی کوتاه در مدرسه نمایش و کلام تحصیل کرد و در سالهای ۱۹۵۱ و ۱۹۵۲ به ایرلند سفر کرد. او بیش از چهار سال با نام مستعار دیوید بارون برای تأتر تجربی ایالتی، نمایشنامه نوشت. اولین نمایشنامه بلند او با نام «جشن تولد» در سال ۱۹۵۸ به روی صحنه رفت و با مخالفت شدید منتقدین روبرو شد. بیشتر آثار پینتر در یک اتاق اتفاق میافتد و شخصیتهای حاضر در اتاق، توسط نیروها و کسانیکه ماهیتشان چه برای خود شخصیتها و چه برای تماشاگران مشخص نیست، تهدید میشوند. در دو نمایشنامه «تکگویی» (۱۹۷۳) و «ناکجاآباد» (۱۹۷۵)، شخصیتها از کلمات بهعنوان اسلحهای برای جنگیدن استفاده میکنند. پینتر در سال ۱۹۶۰، «پیشخدمت لال» را نوشت. اما انتشار دومین نمایشنامه بلندش با نام «سرایدار» (۱۹۶۰) او را بهعنوان یک استعداد قابلتوجه مطرح کرد. از دیگر آثار پینتر میتوان به «درد خفیف» (۱۹۶۱)، «مجموعه» (۱۹۶۲)، «کوتولهها» (۱۹۶۳)، «عاشق» (۱۹۶۳) و «بازگشت به خانه» (۱۹۶۵) اشاره کرد که این آخری شاید پیچیدهترین اثر هارولد پینتر باشد. او پس از «خیانت» (۱۹۷۸) به مدت شانزده سال هیچ نمایشنامه بلندی ننوشت تا اینکه در سال ۱۹۹۴، «مهتاب» را منتشر کرد. بعضی از آثار پینتر برای اجرا در رادیو یا تلویزیون انگلیس نوشته میشد. از دهه هفتاد او کارگردانی را هم تجربه کرد. در سال ۱۹۷۷ فیلمنامهای براساس رمان معروف مارسل پروست (در جستوجوی زمان از دست رفته) و با همکاری پیتر هال کارگردان نوشت. پس از آنکه پیتر هال، نامزد دریافت جایزه «جانشین لورنس اولیویرا» شد، او هم کارش را بهعنوان دستیار کارگردان تأتر ملی آغاز کرد. پینتر جایزههای زیادی دریافت کرده است. او در سال ۱۹۶۳، جایزه خرس نقرهای را از جشنواره فیلم برلین دریافت کرد و دو بار برنده جایزه بیافتیای (۱۹۶۵ و ۱۹۷۱) شد. جایزه شکسپیر هامبورگ در سال ۱۹۷۰ به او تعلق ...