دانلود کتاب فیزیک ناممکن ها
دانلود تمامی کتابهای میچیو کاکو pdf+mp3
دانلود تمامی کتابهای میچیو کاکو pdf+ mp3 ... دانلود کتاب ابر فضا pdf ... دانلود کتاب جهانهای موازی pdf ... دانلود کتاب فراسوی اینشتین pdf ... دانلود کتاب فیزیک ناممکن ها pdf ... دانلود کتاب نظریه میدانهای کوانتومی pdf ... دانلود کتاب فیزیک آینده pdf hyperspace A Scientific Odyssey Through Parallel Universes, Time Warps, and the Tenth Dimension Mic 7.9 Mb kaku michio Hiperespacio pdf 31 KB michio kaku Physics Of The Impossible pdf 3 Mb Physics of the Impossible (by michio kaku) pdf 1.8 Mb Physics Of The Impossible by michio kaku pdf 3 Mb Physics Of The Impossible (by michio kaku) isbn 9780385520690 pdf 1.8 Mb michio kaku Physics Of The Impossible epub 366 KB michio kaku Physics Of The Impossible epub 366 KB Physics Of The Impossible by michio kaku 6 10 zip 111.4 Mb michio kaku 12 of 21 Parallel Worlds mp3 21.2 Mb michio kaku 18 of 21 Parallel Worlds mp3 21.2 Mb michio kaku 17 of 21 Parallel Worlds mp3 21.2 Mb michio kaku 15 of 21 Parallel Worlds mp3 21.2 Mb michio kaku 11 of 21 Parallel Worlds mp3 21.2 Mb michio kaku 13 of 21 Parallel Worlds mp3 21.2 Mb michio kaku 19 of 21 Parallel Worlds mp3 21.2 Mb michio kaku 20 of 21 Parallel Worlds mp3 21.2 Mb Fisica de lo imposible michio kaku epub 590 KB Physics Of The Impossible (by michio kaku) ISBN 9780385520690 zip 1.6 Mb 6 How To Travel Through Time(Physics Of Impossible by michio kaku) Divx 199.3 Mb 1 How To Explore The Universe(Physics of Impossible By michio kaku) divx 197.9 Mb michio kaku 14 of 21 Parallel Worlds mp3 21.2 Mb Download Physics Of The Impossible A Scientific Exploration into The World Of Phasers Force Fields 43 KB 2 How To Travel To A Parallel Universe(Physics of Impossible by michio kaku) divx 199.3 Mb Marc Strassman michio kaku Discusses Visions How Science Will Revolutionize the 21st Century mp3 14.5 Mb The Colbert Report 2010 07 05 Dr michio kaku HDTV XviD FQM avi 179.2 Mb michio kaku 21 of 21 Parallel Worlds mp3 1.3 Mb Art Bell KNYE @ Coast to Coast AM Mar 14 2002 Prof michio kaku 2002 mp3 20.5 Mb a S C I E N T I F I C E X P L O R a T I ON MISHIO kaku pdf 1.8 Mb e c06 kaku takyoku pdf 815 KB Applied Mathematical Methods in Theoretical Physics michio Masujima p351 pdf 1.6 Mb the Mystery of Space a study of the hyperspace movement In the light of the evo 167095 pdf 210 KB Genetix hyperspace mp3 12.1 Mb Myrah hyperspace mp3 16.1 Mb hyperspace v1 33 apk 562 KB
نیم رسانای نوع p و نوع n
نیم رسانای نوع p و نوع n دید کلی در نیم رسانای کاملا خالص بدون هیچگونه ناخالصی آزاد شدن هر الکترون به علت حرکت گرمایی یا نور گرفتن با ایجاد یک حفره همراه است، یعنی تعداد الکترونها و حفرههای شرکت کننده در جریان الکتریکی مساوی هستند. تعریف نیم رسانای نوع n در طبیعت نیم رسانای کاملا خالص وجود ندارد و تولید مصنوعی آنها نیز فرآیند فوق العاده پیچیدهای است. جزئیترین ناخالصی ، خواص نیم رسانا را بطور بنیادی عوض میکند. در بعضی از موارد ، اثر ناخالصیها چنان بارز است که ساز و کار رسانش حفره واقعا ناممکن میشود و جریان در نیم رسانا را فقط حرکت الکترونهای آزاد تأمین میکند. چنین نیم رساناهایی را نیم رسانای الکترونی ، یا نیم رساناهای نوع n (حرف اول کلمه لاتین Negativus) مینامند. تعریف نیم رسانای نوع p در مواردی ، حرکت الکترونهای آزاد در نیم رسانا در اثر افزودن ناخالصی خیلی کم ، غیر ممکن میشود و جریان الکتریکی فقط از طریق جابجایی حفره ایجاد میشود. این نیم رساناها را نیم رسانای حفرهای ، یا نوع p (حرف اول کلمه لاتین Positivus) مینامند. نیم رسانای مخلوط طبیعی است میان نیم رساناهای نوع n و نوع p ، میتوان نیم رساناهای نوع مخلوط را یافت که در آنها رسانندگیهای الکترونی و حفرهای هر دو نقش بازی میکنند، مانند نیم رسانای npn یا نیم رسانای pnp. نیم رساناهای خالص رسانندگیهای نوع مخلوط از خود نشان میدهند. اختلاف در رسانندگی انواع نیم رساناها اختلاف در رسانندگی را در یک نیم رسانای نوعی مثلا ژرمانیم انجام میدهیم که از نظر کاربردهای فنی بسیار مهم است. ژرمانیوم عنصری است با عدد اتمی 32 و جرم اتمی 72.5 در جدول تناوبی عناصر ، در ستون چهارم قرار دارد و مانند همه عناصر این گروه ، چهار ظرفیتی است، یعنی دارای چهار پیوند (الکترونهای ظرفیت) است که توسط آنها به اتمهای دیگر پیوند میخورد. اتمهای ژرمانیوم هر کدام با پیوند دوگانه با اتمهای همسایه از جنس خود در بلور ژرمانیوم پیوند میخورند. هر پیوند از اندرکنش الکترون ظرفیت یک اتم معین با الکترون ظرفیت همسایهاش به وجود آمده است. اگر بر اثر حرکت گرمایی یا جذب نور ، الکترونی در جایگاهی در بلور جدا شود، یک جای خالی حفره بوجود میآید و الکترون جدا شده آزاد میشود. حرکت الکترونها و حفرهها بر اثر میدان الکتریکی ، رسانندگی به اصطلاح ذاتی ژرمانیوم را بوجود میآورد. تعداد چنین حاملهایی به نسبت کم است: حدود 2.5x1019 الکترون و همین اندازه حفره در یک متر مکعب ژرمانیوم در دمای عادی وجود دارد. در حالی که تعداد اتمهای ژرمانیوم در یک متر مکعب فلز برابر 4.2x1023 است. نحوه ساخت نیم رسانای ...
شبیه سازی “تابش هاوکینگ” در آزمایشگاه
با استفاده از چگالش بوز-اینشتینِ (BEC) اتمهای فوق سرد، مشابه آزمایشگاهیِ تابش لیزر از یک سیاهچاله تولید شده است. این کار توسط جف اشتاینهاور (Jeff Steinhauer) انجام شده و میتواند مدرک محکمی بر وجود «تابش هاوکینگ» باشد. به گزارش انجمن فیزیک ایران، هنگامی که سیاهچالههای نجومی برای نخستین بار پیشنهاد شدند، فکر میشد که آنها کاملا سیاه و بدون مشخصه هستند. اما در سال ۱۹۷۴،استیون هاوکینگ نشان داد که نظریهی میدان کوانتومی پیشبینی میکند که در اطراف افق رویداد سیاهچاله- نقطهای که حتی نور هم نمیتواند از کشش گرانشی سیاهچاله فرار کند- جفت فوتونهای به وجود میآیند. فوتونِ داخلِ افق «انرژی منفی» دارد و به درون میافتد. فوتونِ دیگر، که انرژی مثبت دارد، فرار میکند. به این ترتیب،سیاهچاله باید تابش داشته باشد.جیمز انگلین (James Anglin) از دانشگاه کایزرس لاترن در آلمان توضیح میدهد که چنین ایدهای شگفت انگیز است زیرا پیشنهاد میدهد که سیاهچالهها مانند جسم سیاه با دمای معین رفتار میکنند. هاوکینگ همچنین نشان داد که، در هندسهی فضا-زمان، سیاهچالهها را می توان با سه مشخصه کاملاً تعریف کرد. به نظر میرسید این دو نتیجه حاکی از آن است که اصول بنیادی ترمودینامیک، که در آن دما به صورت میانگین انرژی در تعداد زیادی درجهی آزادی تعریف می شود، نیاز به بازبینی دارند. انگلین می گوید، «تصور اینکه چطور چیزی که فقط سه عدد را به همراه اسمش دارد می تواند احتمالاً دما داشته باشد بسیار سخت بود. موضوع بالقوه به بازتعریف ترمودینامیک از طریق همراه کردنش با نسبیت عام و مکانیک کوانتومی مربوط میشد و همه را به هیجان آورد!». اما مسئله اینجاست که «دمای» همهی سیاهچالههای شناخته شده کمتر از دمای تابش زمینهی کیهانی خواهد بود که آشکارسازی چنین تابشی را در عمل ناممکن میکند.سیالهای در حال شارشدر سال ۱۹۸۱، ویلیام آنروه (William Unruh) از دانشگاه بریتیش کلمبیا نشان داد که معادلاتی که تابش هاوکینگ را پیشبینی میکنند باید در مورد امواج صوتی در شارش سیالات هم صادق باشند. اکنون، جف اشتاینهاور از چگالش بوز-اینشتینِ استفاده کرده است تا سیاهچالهای را با دو افق شبیهسازی کند- یکی افق رویدادِ اصلی و دیگری «افق داخلی». در کیهانشناسی، این حالت وقتی میتواند رخ دهد که سیاهچاله در حال چرخش بوده یا بار داشته باشد. فوتونهایی که به درون سیاهچاله می افتند نمی توانند از افق داخلی عبور کنند، پس بازتاب شده و به سمت افق رویداد اصلی برمیگردند- گرچه این پیشنهاد جای بحث دارد زیرا برای وقوع چنین اتفاقی فوتونها ...
ده معمای بزرگ عالم
۱)پیش از بیگ بنگ چه چیزی وجود داشت؟ ۲)چرا عالم به محض شکل گیری ناپدید نشد؟ ۳) ماده چطور انباشته و به کهکشان ها تبدیل شد؟ ۴) عالم از چه چیزی ساخته شده است؟ ۵) عالم چند بعد دارد؟ ۶) آیا چیزی می تواند از سیاه چاله بگریزد؟ ۷)آیا قوانین طبیعت تصادفی اند؟ ۸)فراتر از عالم شناخته شده چه چیزی هست؟ ۹)عالم چطور به پایان می رسد؟ ۱۰) آیا حیات جای دیگری در عالم هم وجود دارد؟ ۱)پیش از بیگ بنگ چه چیزی وجود داشت؟ پاسخ استاندارد اخترشناسان همیشه این بوده که این سوال بی معنی است، همانطور که معنایی ندارد بپرسیم در شمال قطب شمال چه چیزی وجود دارد. اما این رویکرد در حال تغییر است. اکنون نظریه های بسیاری مطرح می شوند که فرضشان نه تنها بر وجود زمانی پیش از بیگ بنگ بلکه بر وجود عالم های دیگر ( پیش از عالم ما ) استوار است. چه می دانیم؟ نظریه بیگ بنگ ( انفجار بزرگ ) نظریه ای محکم، جا افتاده است که تحول عالم را از ۱۳٫۸ میلیارد سال پیش که کل عالم به اندازه اتمی بیش نبوده شرح می دهد. اما این نظریه درباره اینکه عالم چرا و چگونه آغاز شد، یا پیش از آن چه چیزی وجود داشت، حرفی نمی زند. ممکن است فضا و زمان آنگونه که ما آنها را می شناسیم در حین بیگ بنگ خلق شده باشند. اما این موضوع وجود چیزی پیش از بیگ بنگ را رد نمی کند. فیلسوف یونان باستان، پارمندیس می گفت: « از هیچ، هیچ چیز پدید می آید.» همین اندیشه در علم هم بکار گرفته می شود و نمی توان توضیح داد چطور ممکن است عالمی از هیچ پدید آمده باشد. در نتیجه به مرور کیهان شناسان بیشتری به این فکر افتاده اند که شاید چیزی بوده که موجب رخ دادن بیگ بنگ شده است، نظریه های چندی برای یافتن پاسخ این پرسش ارائه شده اند. یکی از نظریه ها تورم ازلی- ابدی نام دارد که فرض می کند عالم های در حال انبساط بطور پیوسته در خلا پدید می آیند و هر کدام مانند حبابی منبسط می شوند. این نظریه می گوید عالم ما فقط در یکی از حباب ها وجود دارد، در حالی که عالم های دیگری هم در حباب های مجزای دیگری وجود دارند، اما همه این عالم های دیگر آنقدر در فضا و زمان از یکدیگر دورند که بر قرار شدن ارتباط میان آنها ممکن نیست. خلا هم با سرعت فوق العاده بالایی منبسط می شود و موجب بیشتر شدن فاصله میان عالم ها می شود. دیگر نظریه ها حول این مفهوم شکل گرفته اند که عالم های متوالی وجود دارند که مدام متولد و نابود و باز متولد می شوند. چنین نظریه هایی اگر اثبات شوند توضیحی درباره آنچه پیش از بیگ بنگ بوده ارائه می دهند ولی معمای بنیادی تر مطرح در اینجا را حل نمی کنند. اصلا چرا به جای هیچ، چیزی وجود دارد؟ آیا ممکن است به پاسخ برسیم؟ می توانیم به کمک تابش زمینه کیهانی- انرژی ...
گرما عامل بزرگترین انقراض زمین در 250 میلیون سال گذشته
گرما عامل بزرگترین انقراض زمین در 250 میلیون سال گذشته دانشمندان چینی، انگلیسی و آلمانی کشف کرده اند که بدترین انقراض تاریخ زمین به دلیل بروز گرمای بسیار زیادی که قابل تحمل نبوده، روی داده است.به گزارش خبرگزاری مهر، این انقراض انبوه پایان دوره پرمین موجب از بین رفتن گونه های گیاهی و جانوری زمین در 250 میلیون سال پیش و پس از آن ایجاد پنج میلیون سال منطقه مرده شد- دوره ای که در آن سیاره شاهد ورود هیچ گونه جدیدی نبود.نتایج این تحقیقات در نشریه ساینس منتشر شده است.مطالعه مشترک توسط دانشگاه علوم زمین چین، دانشگاه لیدز انگلیس و دانشگاه ارلانگن نورنبرگ آلمان نشان می دهد دلیل نابودی طولانی مدت در کره زمین افزایش دمای مرگبار بر روی زمین بوده است : یعنی افزایش تا 50 تا 60 درجه سانتی گرادی دما در خشکی و افزایش 40 درجه ای در سطح آب.یادونگ سون مجری 27 ساله این تحقیقات که دانشجوی مشترک دانشگاه علوم زمین چین و لیدز است، می گوید: گرمای جهانی تا مدتها به انقراض انبوه پایان دوره پرمین مرتبط می شده اما این تحقیقات نخستین مطالعه ای که نشان می دهد افزایش بسیار زیاد دما مانع از آن شد که تا چندین میلیون سال حیات دوباره در منطقه استوایی پا بگیرد.به گفته وی همچنین این نخستین بررسی است که نشان می دهد دمای آب در نزدیکی سطح اقیانوس ها می توانسته به 40 درجه سانتی گراد برسد این میزان برای حیات دریایی مرگبار است و فوتوسنتز را متوقف می کند. مدل های اقلیمی حاکی از آن است که دمای سطح دریا نمی تواند از 30 درجه سانتی گراد بیشتر شود.این محققان می گویند این یافته ها می تواند به ما کمک کند تغییرات اقلیم آینده را بشناسیم.منطقه مرده دنیای عجیبی بوده است: مناطق استوایی بسیار مرطوب بوده اما تقریبا هیچ چیز رشد نمی کرده است، هیچ رشد جنگلی نبوده و فقط سرخس و درختچه دیده می شده و به جز صدف هیچ ماهی و یا حیات دریایی در مناطق گرمسیری وجود نداشته است. و در واقع هیچ حیوانی نیز در خشکی نبوده و سوخت و ساز بسیار بالای حیوانات امکان تحمل این گرما را برای آنها ناممکن می کرده است.فقط در این بین مناطق قطبی بوده که می شد از گرمای طاقت فرسا و کشنده به آنجا پناه برد.پیش از این انقراض انبوه، زمین از گیاهان و حیوانات از جمله خزندگان و دوزیستان اولیه و گستره وسیعی از موجودات دریایی از جمله مرجان و سوسن دریایی پر بود.این محققان داده های 150 هزار دندان کوچک نوعی ماهی منقرض شده را در جنوب چین بررسی کردند. با مطالعه نسب ایزوتوپ اکسیژن را در این دندان ها بررسی کردند و توانستند میزان دما را در صدها میلیون سال پیش تشخیص دهند.خبرگزاری مهر
ترمودینامیک
مقدمهیکی از تعاریف عالی ترمودینامیک این است که ترمودینامیک علم انرژی و آنتروپی میباشد. تردیدی نیست که علم در چنین تعریفی با تعبیری پوزیتیویستیک به معنای دانشی بر پایهء مشاهدات تجربی بیان شده است. از این منظر هرکجا که سخنی از علم میرود مقصود علم تجربی است . برتراند راسل معتقد است اگر نتوانیم از چیزی آگاهی تجربی بدست آوریم هیچ آگاهی ازآن نخواهیم داشت.اگر پرسیده شود که صحت خود این مدعا چگونه به اثبات میرسد پاسخ این است که اساساً چنین پرسشهایی تجربی نیستند. بدین معنا که نمیتوان آن را به محک تجربه گذاشت. سوالاتی از ازاین دست در حوزه متافیزیک جای میگیرند. روش پاسخ دادن به چنین سوالاتی که به جنبه های معرفت شناختی علم مربوط میشوند نظیر همهء مسائل متافیزیکی تعقل ومنطق است و نه محک تجربی . تفاوت عمده ای هست میان علم پوزیتیویستی که بر پایهء تجربه پذیری بنا شده و متافیزیک که تفسیری عام و فراگیر از مسائل جهان هستی است. حوزهء مبحث این نوشتار اغلب تحلیل جنبه های استدلال منطقی در قوانین ترمودینامیک وبرخی پرسشهای فلسفی ومعرفت شناختی پیرامون آن است. با این تفاسیر ترمودینامیک یک علم تجربی است. چرا که در قوانین بنیادی آن یافته های تجربی بصورت روابط ریاضی درآمده اند. بنیان ترمودینامیک بر پایهء مشاهدات تجربی است. تجربی است از اینرو که قابلیت تجربه پذیری همگانی دارد. پدیده ای که مورد کاوش تجربی قرار می گیرد باید چنان باشد که همه بتوانند در آزمون آن شرکت کنندوهرکس با تحصیل شرایط خاص بتواند به آسانی آن را تجربه کند بنابراین واضح است که ترمودینامیک واجد شرایط تجربه پذیری علمی است. بااین وجود مباحث مربوط به ترمودینامیک فاقد تجربه گری صرف است که در برخی ازعلوم وجود دارد. بدین معنی که ترمودینامیک فقط برپایه تجربه ومشاهده نیست.اصولا مباحث مرتبط با مکانیک و شاخه های آن دقت و تاکید فراوانی بر استدلال استقرایی دارندواصول بنیادی مکانیک برپایه مدلسازی ریاضی ازپدیده های فیزیکی است . پایه های اصلی مباحث ترمودینامیک را مانند تکیه گاههای منطقی علم مکانیک باید در شهود و تجربه جستجوکرد.ازآن پس میتوان یک چارچوب ذهنی ترتیب داد به عنوان مثال با پی ریزی مدلی منطقی میتوان مطالعهء مکانیک شاره ها را در ادامهء مکانیک مقدماتی و ترمودینامیک قرار دادپایه های مطالعه مکانیک شاره هاپایستاری جرم – قانون دوم نیوتن - اصل تکانه زاویه ای - قانون اول ترمودینامیک- قانون دوم ترمودینامیکشش اصل بنیادی در مکانیک مقدماتی1. قانون متوازی الاضلاع برای جمع بستن نیروها 2. اصل قابلیت انتقال 3. قانون گرانش نیوتن4. قانون اول ...
سنسورهای حرارتی
در پروسه کنترل، ثبت، اندازه گیری، و نمایش حرارت یک سیستم یا شئ اختلاف بسیاری زیادی بین مفاهیم "سنسور حرارت" و "اندازه گیری حرارت" وجود دارد. یک دماسنج جیوه ای معمولی می تواند به آسانی برای اندازه گیری دمای اتاق، یک مایع و ... مورد استفاده قرار گیرد، در حالیکه از آن نمی توان برای ثبت و کنترل دمای محیط یا شئ مورد اندازه گیری استفاده نمود. متقابل یک سنسور گرما نمی تواند برای نشان دادن دمای محیطی که در آن قرار گرفته شده است بتنهایی مورد استفاده قرار گیرد. سنسورهای حرارت را میتوان بطور کلی به دو گروه تماسی و غیر تماسی تقسیم کرد. سنسور تماسی یا Contact Sensor برای اندازه گیری دمای محیط در واقع دمای خودش را را اندازه گیری می کند. با تماس این سنسور به شئ تحت کنترل یا قرار گرفتن آن در محیط تحت اندازه گیری، تعادل گرمایی بین سنسور و محیط ایجاد میشود. در این حالت جریان گرما یا Heat Flow بین محیط و سنسور وجود ندارد.. شکل یک - انواع سنسورهای حرارتی نیمه هادی در سنسورهای حرارتی غیر تماسی آنچه سنجیده می شود توان حرارتی مادون قرمز یا نوری متصاعد شده ای است که از یک سطح ( یا جسم) با مساحت (یا حجم) مشخص یا قابل محاسبه دریافت می گردد. علاوه بر این، روشهای پیشرفته ترموگرافی با تصویر برداری از اجسام و تجزیه و تحلیل تصاویر دریافتی که قادر به اندازه گیری دقیق دمای اجزای مختلف جسم است نیز در زمره سنسورهای حرارتی غیر تماسی قرار میگیرد.سنسورهای حرارتی تماسی تنوع و فراوانی بسیار بیشتری نسبت به نوع غیر تماسی دارند. این سنسورها شامل: انواع ترموکوپلها TC، مقاومتهای RTD و PRT، ترمیستورها، بی متالها، ترمومترهای شیشه ای، ترمو ولها، و انواع نیمه هادی شامل دیود، ترانزیستور و آی سی های اندازه گیری و کنترل دما هستند. علاوه بر موارد فوق می توان به میکرو ترموفیوزها و محافظهای حرارتی نیمه هادی نیز اشاره کرد. یک قطع کننده حرارتی از نوع ترموفیوز در بسیاری از مدارهای مجتمع مدرن، مادربوردها، و سیستمهای پیشرفته الکترونیکی باعث بالاتر رفتن حفاظت چیپها، CPU ها و سایر اجزای گران قیمت آنها در برابر دمای بالا میشود. سنسورهای حرارتی فیلم ضخیم، Thermo MEMS یا سنسورهای میکروالکترومکانیکی حرارتی، و سنسورهای حرارتی پسیو موج سطحی Surface Acoustic Waveیا بطور اختصار SAW سنسور، نیز از انواع سنسورهای تماسی بوده که امروزه کاربرد وسیعی در اندازه گیری و کنترل دمای پروسه دارند. ترموسنسورهای غیر تماسی نیز شامل ترمومترهای IR (مادون قرمز) و لیزری، تصویربرداری حرارتی و انواع طیف سنجهای نوری است. . بطور کلی این دسته از سنسورهای حرارتی بر مبنای قابلیت طیف منتشر شده اندازه گیری را صورت ...
بیوگرافی دیوید هیلبرت
دیوید هیلبرت (David Hilbert)دیوید هیلبرت در 23 ﮊانویه ی سال 1862 در شهر کونیگسبرگ ،شهری در روسیه ی فعلی، متولد شد. وی ریاضیدان آلمانی و یکی از مشهورترین ریاضیدانهای قرن نوزدهم و همچنین، اوایل قرن بیستمبود. او یکی از تأثیرگذارترین ریاضیدانان در گسترش و پیدایش مکانیک کوانتومی و حتی نظریه نسبیت میباشد. از کارهای دیگر او ، بنیانریزی و گسترش آنالیز تابعی است.هیلبرت در سال ۱۸۸۴ از دانشگاه کونیگسبرگ درجه دکتری گرفت و قریب ۱۰ سال را به تدریس در آن دانشگاه گذراند. سپس در ۱۸۹۵ به استادی دانشگاه گوتینگن رسید و تا آخر عمر در این شهر زیست.<?xml:namespace prefix = o ns = "urn:schemas-microsoft-com:office:office" /> تلاشها و دستاوردهاهیلبرت یکی از مؤسسان ریاضیات قرن بیستم و در بسیاری جهات، بهوجود آورنده مکتب صورتگرایی ریاضیات است که در ریاضیات محض این قرن نفوذ زیادی داشتهاست. یکی از دستاوردهای اساسی او در صورتگرایی، مبناهای هندسی (Foundations of Geometry) اوست، که برخلاف مبانی آکسیوماتیکی نسبتاً شهودیتر اقلیدس، در بنا کردن هندسه بر مبنای آکسیوماتیکی محض مطرح شده است.یکی از مهم ترین کارهای هیلبرت در صورت بندی اصل های هندسه ی اقلیدسی (و به طور کلی هندسه ی اصل موضوعی) است. وی کتاب «مبانی هندسه» را در سال 1899 منتشر کرد که هدف آن مربوط کردن اصل های موضوعه ی هندسه به اصل حساب بود. وی در این کتاب به شرح نتیجه های مطالعات خود در این زمینه پرداخته است.اصل توازی هیلبرت (یا اصل توازی هیلبرت برای هندسه ی اقلیدسی) چنین است : «هر چه باشد خط L و هر چه باشد نقطه ی A غیر واقع بر خط L و P صفحه ی شامل A و L باشد. آن گاه حداکثر یک خط در صفحه ی P ، گذرا از A موجود است که شامل هیچ نقطه ای از L نیست.» کارهای ریاضی او بسیار عمیق و متنوع است. از جمله میتوان تئوری پایاها، تئوری میدانهای جبری و تحقیق در مبانی هندسه و تحقیق در مبانی ریاضیات ومعادلات انتگرالی و فیزیکی را ذکر کرد. او سهم عظیمی در آنالیز ریاضی داشت. فضاهای برداری بی نهایت بعدی ابداعی او که به فضاهای هیلبرت مشهورند راه را برای بنیانگذاری آنالیز تابعی گشود.هیلبرت به خاطر حل مسائل اساسی در نظریه ی پایایی و گزارش مهم در نظریه اعداد که در سال ۱۸۹۶ به چاپ رسید مشهور شد. در سال ۱۸۹۹ به درخواست کلاین (Klein) او کتاب مبانی هندسه را برای تجلیل از مقام گائوس (Gauss) و وبر (Weber) در گوتینگن به چاپ رساند. هرویتز (Hurwitz) در نامه ای به هیلبرت درباره ی این کتاب نوشت: «شما با نوشتن این کتاب کوچک زمینه ی شگرفی از تحقیقات را باز کردی که می توان آن را ریاضیات اصل موضوعه نامید که بسیار فراتر از قلمرو هندسه است.هیلبرت اغلب به عنوان ریاضیدانی مطلقاً محض ...