دانلود قالب جوملا2 5
جهت دریافت ودانلود رایگان مدرن ترین قالب 20013جوملاب2.5.8
جهت دریافت جدید ترین قالب جوملا2.5.8 که این قالب دارای اسلاید شو سه ستونه ومدرترین قالب 20013دمیباشد را در سایت سه سار رایگان دانلود نماید این قالب برای کاربران سایت سه سار کاملا رایکان بوده جهت دانلود ودر یافت قالب اینجا کلیک نماید
عاشقانه ( با زمینه ی سیاه )
آموزش پی دی اف word press , Joomla , Cpanel
آموزش سی پنل و نحوه استفاده از امکانات هاست لینک دانلود به صورت مستقیم رمز فایل :best-proxy ---------------آموزش مدیریت محتوای جوملا2.5 لینک دانلود به صورت مستقیم رمز فایل :best-proxy------------------ آموزش مدیریت محتوای وردپرس 3.5.1 لینک دانلود به صورت مستقیمرمز فایل :best-proxy
تاثیر ورزش بر طول عمر
نیم ساعت پیاده روی سریع روزانه معادل حداقل یک و نیم سال افزایش طول عمر یک ورزش معمولی و ساده طی روز، علاوه بر شادابی و نشاط نه تنها می تواند شما را از ابتلا به نارسایی های قلبی ایمن کند، بلکه طول عمر بیشتری را برای شما تضمین می کند. میزان اثر بخشی ورزش در جلوگیری از بیماریهای قلبی و افزایش طول عمر بستگی به مقدار ورزشی دارد که شما طی روز انجام می دهید. میزان اثر ورزش بر روی طول عمر، بخصوص هنگامی که قلب انسان دچار نارسایی می گردد؛ بخوبی مشخص است. نتيجه تحقيقات اثر ورزش بر طول عمر: اما نتیجه آخرین تحقیقات انجام شده در این زمینه در ماه گذشته منتشر شد. در این تحقیقات گروهی از افراد بالای۵۰ سال در مرکز مطالعات قلب فرامینگهام (Framingham) مورد آزمایش قرار گرفتند. جامعه بررسی شده در این تحقیق بیش از ۲۵۰۰ نفر بود. این تحقیق که از ۴۶ سال پیش آغاز شده است نشان می دهد پس از نرمال کردن فاکتورهایی مانند کشیدن سیگار، بیماریهای خاص و سایر فاکتورهای مهم؛ آن دسته از افرادی که از سن ۵۰ سالگی برای سلامت خود، بطور دائم ورزش هایی ساده انجام می دادند نسبت به افراد ساکن؛ بطور متوسط ۱ تا۳ سال بیشتر عمر کرده اند و حداقل ۱سال دیرتر به بیماری قلبی دچار شده اند. نكته جالب : نتیجه جالبتر آنکه در افرادی که ورزش را خیلی جدی تر دنبال می کردند و تمرینات شدیدتر و طولانی تری انجام می دادند؛ اقلآ ۳تا 5 سال بیش از افراد عادی عمر کرده و نارسایی های قلبی 2 تا 3سال دیرتر به سراغ آنها رفته است. در پایان گزارش فوق آمده است که حداقل باید۳۰ دقیقه در روز با سرعت زیاد پیاده روی کرد تا سلامتی، بدن انسان را برای زندگی خود انتخاب کند.
نوشیدنی معجزه آسا
نوشيدني معجزه گر:( تركيب هويج ، چغندر و سيب) اين نوشيدني در زمانهاي قديم براي مدت هاي طولاني رايج بوده است آقاي سيتو به اين نوشيدني كاملا ايمان دارد ، او مي خواهد كه اين مطلب به اطلاع تمام كساني كه مبتلا به سرطان هستند برسد اين نوشيدني ميتواند از بدن در مقابل رشد سلول هاي ناسالم محافظت نمايد ، آقاي سيتو قبلا مبتلا به سرطان ريه بوده است و يك متخصص طب گياهي از وي ميخواهد تا از اين نوشيدني براي درمان استفاده نمايد و وي براي مدت سه ماه بصورت پيوسته از اين نوشيدني استفاده مينمايد و اكنون سلامتي خود را بدست آورده و ميتواند بسبب استفاده از اين درمان از زندگي خود لذت ببرد و امتحان آن براي شما نيزهيچ ضرري نخواهد داشت اين نوشيدني معجزه گر بسادگي تهيه ميگردد مواد لازم (چغند رقند ، هويج و سيب از هر كدام يكعدد ) موارد فوق را با پوست قطعه قطعه كرده و سپس با هم در آبميوه گيري قرار داده و پس ازآ بگيري بلا فاصله بنوشيد . اين نوشيدني در در مان امراض زير موثر خواهد : 1-جلوگيري از رشد و تكثير سلول هاي سرطاني 2-پيشگيري از بيماريهاي كبد ، كليه ، لوزالمعده و همچنين درمان زخم معده 3-تقويت ششها ، جلوگيري از حمله قلبي و فشار خون بالا 4- تقويت سيستم ايمني بدن 5- مفيد براي بينايي و همچنين رفع خستگي ، خشگي و قرمزي چشم 6- براي رفع خستگي ناشي از فعاليت هاي فيزيكي و همچنين درد هاي عضلاني 7- رفع مسموميت ، كمك به حركات روده و رفع يبوست كه در نتيجه سلامت پوست و بشاش شدن آن را نيز بهمراه خواهد داشت 8- بهبودن مشكل بوي دهان ناشي از سوء هاضمه 9-كاهش دردهاي دوران قاعدگي اين معجون فاقد هرگونه اثر سوئي بوده ، كاملا مغذي ميباشد و براحتي جذب بدن ميگردد ضمنا براي كاهش وزن نيز مفيد است بعد از دو هفته مصرف مستمر شما متوجه اثر آن بر روي سيستم ايمني بدنتان خواهيد شد ضمنا تاكيد ميگردد تا ثير مفيد آن مشروط به مصرف آن بلافاصله پس ازآبگيري ميباشد بهترين زمان مصرف : آنرا بصورت ناشتا اول صبح و يك ساعت قبل از صبحانه ميل نماييد و براي اثر مطلوبتر توصيه ميشود دو بار در روز يك بار صبح و يكبار قبل از ساعت 5 يعد از ظهر ميل نماييد . هرگز از انجام آن پشيمان نخواهيد شد همچنين انجام آن هزينه زيادي نخواهد داشت
4 میلیاردر ایرانی
نام: احد عظيمزاده موقعيت: بزرگترين توليدكننده و صادركننده فرش دستباف كشور متولد: 1336، روستاي اسفنجان ـ اسكو من احد عظيمزاده هستم. در 10 آذر 1336 در ده اسفنجان در شهرستان اسكو متولد شدم. هفت ساله بودم كه پدرم را از دست دادم و يتيم شدم. امكانات ماليمان اجازه نميداد به مدرسه بروم و فقط پس از رفتن به كلاس اول مجبور شدم پشت دار قالي بنشينم و قاليبافي كنم. تا 13 سالگي روزها قالي ميبافتم و شبها درس ميخواندم. چارهاي نبود، وسع مالي ما جز اين اجازه نميداد. خاك خوردم و زحمت بسيار كشيدم. در سال 2بار بيشتر نميتوانستيم برنج بخوريم. يك بار روز 21 ماه رمضان و بار دوم شب چهارشنبهسوري. آرزو داشتم يا خلبان شوم يا پولدار و براي رسيدن به اين آرزوها بسيار زحمت كشيدم. كارم را با به دوش كشيدن پشتي و قاليهاي كوچك و بردن آن از اسفنجان يا اسكو براي فروش آغاز كردم. در آغاز كار از هركدام از آنها يك يا دو تومان (نه هزار يا 2هزار تومان) سود ميكردم. پنج سال اينچنين سخت كار كردم. بسيار دشوار بود. اما پشتكار و اعتقاد به هدف با توكل به خدا تحمل سختيها را آسان ميكرد. در 18 سالگي توانستم 20 هزار تومان پسانداز كنم، اما فشارها همچنان ادامه داشت تا اينكه مجبور به ترك تحصيل شدم. غصه يتيمي چون باري سنگين به دوشم بود. (بغض ميكند) يتيم هيچكس را ندارد. كارمند، كارگر، بانكي، كاسب و هركس ديگري شب كه به خانهاش ميرود دستي به سر و روي بچهاش ميكشد. اما يتيم اين محبت بزرگ را ندارد. شبها، شبهاي جمعه پاهايش را در بغل ميگيرد و به انتظار مينشيند. در انتظار آن كس كه دستي به سرش بكشد... در اين فكر بودم كه سرمايهام را افزايش بدهم تا بتوانم كاري بكنم. ميخواستم يك كارگاه فرشبافي راه بيندازم. سراغ پسرعموي پدرم رفتم و از او 20 هزار تومان قرض كردم و 60 هزار تومان هم از بانك وام گرفتم. سرمايهام شد 100 هزار تومان يعني به اندازه يك تراول صد توماني امروزي. وقتي اين پول دستم آمد تازه به فكر افتادم كه چه بكنم. چه ايده جديدي داشته باشم؟ ماهها فكر كردم. آن روزها چون انقلاب پيروز شده بود تا 2 سال به هيچ ايراني پاسپورت نميدادند. در اين مدت فكر كردم و فكر كردم تا به اين نتيجه رسيدم كه با صادرات كارم را شروع كنم. اما هيچ اطلاعاتي نداشتم. شنيده بودم آلمان مركز تجارت فرش است. ويزا گرفتم و به هامبورگ رفتم و در يك مسافرخانه يا پانسيون مستقر شدم. به سالنها و انبارهاي فرش آنجا سرزدم و با سليقهها آشنا شدم. آنجا به من گفتند ثروتمندان براي خريد فرش به سوئيس ميروند. ويزاي 15 روزه سوئيس گرفتم و به ژنو رفتم. زبان هم نميدانستم. در يك هتل با تاجري آشنا شدم ...