دانلود صدای بوق شیپوری
بوق شیپوری برای موبایل!! Horn Attack v1.1.1 s60v5
این هم یک بوق شیپوری با صدای بسیار بلند و طبیعی برای موبایل شما!این نرم افزار برای گوشی های نوکیا سری ۶۰ ورژن ۵ میباشد که در ادامه مطلب قابل دریافت میباشد.
دانلود آهنگ تو حلقم از شاهین نجفی
این آهنگ زیبا را از لینک زیر دانلود نمایید: Download Mp3 متن آهنگ تو حلقم: اون مود خوب و بوی عود و دود و دی وی دی وودی آلنت تو حلقماون موزیک ملوولب جلو پوست هولوسینه ی سیلیکونیت تو حلقماین شب و شامو ربدشامبر وشعر شاملو شراب و جامت تو حقلماون سوشی و گوشیو موشی عروسکت و ماشینی که توشی تو حلقماون سی دی بتهوون و نقاشیت با پهنو/ اون رقص مدرن و راه رفتنمث یه فشنواون لهجه ی خارجی و کتابای نخونده/ اون ددی و مامی گفتنت تو حلقماون سفر خارجه رفتنت تو حلقم / اون پایین شهرو ندیدنت تو حلقم/اون رو همه چی چشم بستنت تو حلقماز رفاقتت با همه ی آدم معروفا و/ از عکسات تو دبی ،مالزی با ککتل و مایواز بطری بازی روشنفکری و سوییچ پارتی/ از شعر سپید ناشی از اسید و ال اس تیاز چندشت از آغاسی و جواد یساری/ از حس گرفتن سگیت با صدای پاواروتیاز پیانوی خاک خوردت توی خونه/ از گیتار آویزون توی آشپزخونهاز کلاس مدیتیشن و لاس خشکه تو یوگا/ از انزجارت از شاهین و شعر بگا مگااز دهن کجیت به گیلک و ترک و کردستانی/ تو یکی ایرانی هستی بقیه شهرستانیتو بیف استروگانفمی خوریمن کله پاچه/ لب گرفتن تو بوسه،واسه ما همون ماچهمن قاطی خلقی ام که فقیر و آس و پاسه/ من صدای دهاتم این خودش واسم کلاسهصدای من صدا نیست این صور استفراغ/ نه مرثیه نه ناله غم غربت باغهتو کوری نمی بینیچقد سنگینه این بار/ یه روزی کم میارم میگم خدانگه دار نقد و تفسیر: حال به سراغ نقد آهنگ تو حلقم میرویم که به عقیده ی شاهین خیلی ها را پراند! این آهنگ مخاطب خاص داشت! این آهنگ مستقیما به کسانی که در ثروت فراوان هستند و خود را در سطح بالایی میبینند و بقیه را آدم حساب نمیکنند اشاره میکند و میخواهد بگوید که شما غیر عادی هستید نه بقیه که از نظر شما آدم به حساب نمیایند!! چرا که با عمل های جراحی و موسیقی هایی که پایین شهری ها گوش نمیدهند و مشروب های گران قیمت و غذا های خارجی و ماشین مدل بالا و اصطلاحات کاربردی که دیگران به کار نمیبرند و سفر های خارجی که هرکسی نمیتواند برود و چرخیدن با آدم های رده بالا و… احساس میکنید قیمتتان بالا رفته است در صورتی که انسان ها با هم برابرند! این موزیک قصد داشت که اینگونه افراد به اشتباه خود پی ببرند اما شاهین میدانست که این افراد آنقدر مغرور هستند که جای اینکه اصلاح شوند بهشان بر میخورد و وی را ترک میکنند! برای همین هم در صفحه ی رسمی اش یک شب قبل از انتشار آهنگ گفت که خیلی ها با شنیدن این آهنگ از جمع ما میروند!!! میتوان از این سو به این قضیه پی برد که وی مخاطب خاکی میخواهد که خودش را دسته بالا نگیرد! در یک جای ترانه آهنگ میگوید که: تو بیف استراگانوف میخوری من کله پاچه! این ...
سلین اینجاست...نشسته با ما چای می نوشه ...
اولین ماشین سه چرخ ادواریک ماشین تک سیلندر بود، کت و کلفت مثل خمپاره افکن با یک صندلی درشکه ای جلو. آن روز یکشنبه از روزهای دیگر هم زودتربلند شدیم... ک.و.ن مرا خوب پاک کردند...درمحل قرارمان خیابان گایون یک ساعتی منتظر ماندیم تا ماشین آمد..شروع حرکتمان برای گشت و گذار آن روز کار سادهای نبود... اول پل "بینو" دستکم شش نفر ماشین را هل می دادند... باکها را پرکردیم ژیگلور از هر طرف نشت داشت... دستهی فرمان هی روغن بیرون میداد...موتور انفجارهای وحشتناکی داشت... با میل لنگ یا تسمه ور رفتند...سهنفری شش نفری افتادند به جانش...بالاخره یک صدای سنگین بلند شد و موتور به کار افتاد...باز دوبار آتش گرفت که زود خاموشش کردیم... دایی گفت: خانمها سوارشوید... فکر کنم دیگر خوب گرم شده میتوانیم راه بیفتیم... اصل کار این بود که بتوانی خودت را آن بالا نگه داری ...جمعیت دورهمان کردهبود... من و کارولین و مادرم چنان خودمان را چپانده بودیم توی نیمکت ،چنان خودمان را هفتلا پوشاندهبودیم و طناب پیچ کردهبودیم که فقط زبان من بیرون بود. قبل از راه افتادن البته یک توسری محکم بهام زدند که مبادا خیال کنم که هرکاری دلم بخواهد میتوانم بکنم. سه چرخ اول خیز بر میداشت و بعد پس میزد...دوبار سه بار تکان تکان میخورد ،ترق و توروقش بلند میشد و سکسکه می کرد...پیاده ها وحشتزده میرفتند کنار...فکر میکردیم دیگر کار تمام است ...اما قارقارک با همه تکانها و سکتههایش از خیابان "رئومور" بالا رفت ...پدرم یک دوچرخه کرایه کردهبود ...از سربالایی چون خودش نمیتوانست رکاب بزند استفاده میکرد و ما راهل میداد ...اگر میایستادیم دیگر کار ماشین تمام بود...باید هرچه بیشتر و بهتر هلمان میداد ...توی میدانگاهی "تامپل" استراحتی کردیم ... بعد تند و تند راه افتادیم. دایی در همان حال حرکت روی چرخدندهها و زنجیر و دم و دستگاه روغن میریخت. مثل یک کشتی اقیانوسپیما باید دائم همه جای ماشین روغن می خورد... صندلی جلو وضع خراب است...مادرم به همین زودی دل درد گرفته اگر وابدهد اگر وایستیم کار موتور تمام است ...اگر خفه کند دیگر بدبختیم ...مادرم قهرمانانه مقاومت میکند... دایی بالا سر موتور جهنمیش با سرو وضع یک غواص پشمالو با هزار جرقهای که از هر طرفش به هوا میجهد از آن بالای فرمان داد میزند که محکم ماشین را بچیبیم ...پدر پشت سرمان میآید همین طور پا میزند و هوامان را دارد. تکهها و قطعههایی را که از ماشین جدا می شود و میافتد از پیچ ومهره تا تکههای فرمان کوچک و بزرگ جمع میکند... صدای فحش دادن و کفرگفتنش از ترقو وتوروقهای ماشین هم بلندتر است . بلاهایی که ...
سوالات متداول راجع به دزدگير
1 - 1 - ریموت کنترل دزدگیر از کار افتاده ، چه باید کرد ؟جواب = در اغلب موارد باتری آن تمام شده است . نشانه آن اینست که چراغ کوچک (L.E.D) روی قاب ریموت کنترل یا بسیار ضعیف روشن میشود یا اصلا روشن نمیشود . ناچارا باید باتری ریموت را تعویض کنید .برای اینکه باتری ریموت ناگهانی از کار نیفتد و به اصطلاح دستتان را در پوست گردو نگذارد لازم است همیشه پس از تعویض باتری تاریخ آنرا یادداشت کنید تا در فرصت مناسب ( بین 6 تا 12 ماه )نسبت به تعویض مجدد آن اقدام نمائید .احتمال های بعدی قطعی مدار ویا لحیم سردی میباشد . در اینصورت باید مدار برد ریموت به شکل مناسبی لحیم کاری مجدد گردد . در صورتیکه از الکترونیک سررشته ندارید حتما اینکار را به اشخاص وارد بسپارید.در داخل قاب ریموت یک عدد (L.E.D) دیگر هم وجود دارد که غالبا در معرض دید نیست . سوختن یا قطعی مدار آن نیز میتواند احتمال بعدی برای مشکل شما باشد. درصورتیکه آی.سی ریموت سوخته یا کریستال اسیلاتور آن بر اثر ضربه ( مثلا افتادن ریموت بزمین ) از کار افتاده باشند ، حتما به اشخاص وارد مراجعه نمائید .>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>2 - 1 - برد ریموت کنترل کم شده است ، چه باید کرد ؟جواب = باتری را چک کنید ، باتری ضعیف از توان فرستنده ریموت کم میکند . در برخی از ریموت ها یک آنتن کوچک تلسکوپی تعبیه شده است . قطعی آنتن ، موجب افت ناگهانی و دایم برد ریموت و حالت اتصالی آن موجب نوسانات برد ریموت میشود . خود دستگاه دزدگیر هم که نصاب آنرا در اتومبیل نصب نموده دارای آنتن است . جابجایی دزدگیر (شل شدن و افتادگی از محل اولیه) میتواند موجب افت برد ریموت گردد.بعضی افراد ناوارد عقیده دارند با چسباندن و متصل کردن سیم آنتن دزدگیر به بدنه اتومبیل برد آن افزایش میابد . شاید در بعضی از دستگاه ها ابتدا چنین حالتی را ببینیم ولی حتما بعد از مدتی برد ریموت کنترل افت پیدا میکند . از چنین کاری پرهیز کنید یا در اسرع وقت آنرا از اینحالت خارج کنید .در دزدگیرهای تصویری آنتن همیشه در معرض دید است و باید از داخل اتاق اتومبیل به شیشه جلو ، بالای سر راننده نصب و فیش آن همیشه وصل باشد . از هرگونه دستکاری و جابجایی آن بپرهیزید. >>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>3 - 1 - ریموت کنترل در آب افتاده و خیس شده ، چه باید کرد ؟جواب = درصورتیکه ...
تست و بررسی کادیلاک FLEET WOOD 1976 لیموزین سلطنتی در شیراز
با مرور صنعت پر فراز و نشیب خودروسازی ، گاه با خودروهایی برخورد می کنیم که یادآور شخصیت ها و دوره های خاصی از تاریخ یک ملت هستند و نگاهی به تاریخچه ی آن ها انسان را به گذشته های نه چندان دوری سوق می دهد ، که یادآوری آن ها خالی از لطف نیست . یکی از این اسطوره ها یک لیموزین سلطنتی ساخت کمپانی کادیلاک می باشد که 34 سال پیش توسط* علم * نخست وزیر وقت به * فرح دیبا *همسر شاه رژیم طاغوت هدیه داده شد . کلاسیکی فوق العاده لوکس و اشرافی که به جمع لیموزین های مطرح گارد شاهنشاهی از جمله * مرسدس بنز 600 pullman* پیوست . خودرویی که در شماره به بررسی آن خواهیم پرداخت یک دستگاه کادیلاک *FleetWood * لیموزین مدل 1976 می باشد که چندین سال پیش در یک مزایده توسط مالک فعلی آن به قیمت 29 میلیون تومان خریداری و به شیراز انتقال پیدا کرده است . اکنون نیز قیمتی بالغ بر 40 میلیون تومان بر روی آن ارزش گذاری شده است . لیموزینی با طول 6406 میلیمتر و رنگ مشکی متالیک ضد آتش که همچون نگینی گرانبها می درخشد . مدل FleetWood برای اولین بار در سال 1927 معرفی و پس از 9 سری تولید نسل های مختلف آن ، در سال 1999 از رده خارج شد . خودروی پیش روی ما از چهارمین نسل FleetWood می باشد . کمپانی کادیلاک در سال 1976 حدود 834 دستگاه از FleetWood های خود را به صورت لیموزین تولید کرد که به ادعای مالک خودرو ، تنها 96 دستگاه از آن به صورت *FullOption * و با این سبک تزئینات عرضه شد و فقط همین یک دستگاه به ایران راه پیدا کرده است . در فلسفه طراحی ، خطوط تیز و زاویه دار بدنه به لطف کاپوت طویل جلو و درب کشیده ی صندوق عقب ، همگی مبین وجود یک لیموزین چهار در لوکس با بالاترین جسارت طراحی خودروهای سلطنتی است . کادیلاک هر آنچه در چنته داشت رو کرد تا خودرویی طراحی کند که ترس دلهره را در دل هر بیننده ای بنشاند . و این امر میسر نشد جز با طراحی خشن جلو پنجره و طرح زاویه دار قسمت عقب به خصوص چراغ های عمودی که دنباله روی طراحی کادیلاک های دهه ی 60 است . چراغ های دوبل مستطیلی جلو با ضمیمه ی چراغ راهنمای امتداد یافته روی گلگیر ، سنخیت وافری با دماغه ی جلو دارند که پیش رادیاتور بزرگ و مشبک که با روکش کروم زینت داده شده است ، سردمدار طراحی آن است . سپرآبکاری شده با ضربه گیر های لاستیکی جلوه ی بصری زیبایی را ایجاد کرده است . سمبل زیبای کادیلاک نیز پس از سه دهه ی پر فراز ونشیب همچنان استوار بر روی کاپوت جلو خود نمایی می کند . در قسمت عقب همانطور که گفته شد طراحی زاویه دار مجموعه به خصوص چراغ های عمودی کناری به درستی بیانگر اصالت یک خودروی آمریکایی هستند . چراغ های عقب و مجموعه ی سپر به طور پیوسته با روکش کروم مرغوب پوشش داده شده ...
هدیه گل ها
زمستان کم کم بار سفر می بست که ننه پینه دوز ، ببُر و بدوز ، مثل هر سال با بقچه اش که پر از پارچه های رنگ و وارنگ بود ، به دشت گل ها رسید . بقچه اش را باز کرد ، سوزنش را نخ کرد و مشغول کار شد . لابد می پرسید کارش چی بود ؟ ننه برای عید گل ها لباس می دوخت ، امسال و پارسال و هر سال می دوخت . صدای قرچ قروچ قیچی توی دشت پیچید . ننه دوخت و دوخت و دوخت . آفتاب که غروب کرد ، ننه دست از کار کشید . خسته اما با دلی شاد و لبی خندان بقچه اش را برداشت . از گل ها خداحافظی کرد و رفت . ننه این قدر خسته بود که نخ و سوزنش را جا گذاشت . گل ها به لباس های نو و تازه شان نگاه کردند و از خوش حالی خندیدند . گل شیپوری از شادی بوق بوق کرد و شاپرک را از خواب ناز بیدار کرد . شاپرک پر زد ، روی سر گل ها چرخید و لباس نوی آن ها را دید . با تعجب پرسید : « کی برای شما لباس نو دوخته ؟ » گل ها با خوش حالی نگاهی به لباس های رنگارنگ خود انداختند و گفتند : « مثل همیشه ننه پینه دوز ، ببُر و بدوز ! » شاپرک نگاهی به لباس های کهنه و پاره ی خودش انداخت و های های گریه کرد . دل گل ها را غم گرفت . شادی از دل هایشان پر کشید . همه ساکت و غمگین به شاپرک نگاه می کردند که گل نرگس فریاد زد : « پیدا کردم ! » و با سر به تکّه پارچه های اضافی که روی زمین ریخته شده بود اشاره کرد . آن شب ماه توی آسمان نشسته بود و به دشت گل ها و شاپرک نگاه می کرد . شاپرک روی سر گل ها پرپرپر می زد و لباس خودش را به همه نشان می داد . لباسی که هر تکّه اش یک رنگ بود : سبز ، زرد ، آبی ، سرخ و بنفش . لباس شاپرک خیلی قشنگ بود . رنگ و وارنگ بود .