خواندن مرشد زورخانه
شعر بسیار زیبا از الفت بروجردی(خواندن مرشد کارگر)
شعر بسیار زیبا از الفت بروجردی(خواندن مرشد کارگر)A very beautiful poem of kindness Boroujerdi (read master kargar) سودای غم ....اشك چشمم اثری در دلِ جانانه نكرد آخر این سیل ، رهی باز در آن خانه نكردآنچنان كرد به جان ، آتش ِ سودای غمتكآتش شمع ، ببال و پرِ پروانه نكرد مست و آسیمه سر ، از خانه برون آمد و هیچرحم بر حال ِ دل ِ عاشق دیوانه نكرد جز غم ِ خانه برانداز تو ای گنج مراد غم عشق د گری ، در دل ِ ما خانه نكرد گردش ِ چشم سیه مست تو را ،هر كس دید نظری بر می و بر گردش پیمانه نكرد دوش واعظ سخن از روضه ی رضوان می گفت : خرم آنكس كه چو من ، گوش به افسانه نكرد [ الفت ] از ناله ی ما سنگ به فریاد آمد بخت بدبین اثری در دل ِ جانانه نكرد الفت بروجردی [ عبدالله فاطمی ] دانلود ضرب میل Download Beat Mill
مرشد مرادی
مرشد مرادی محمد مرادی معروف به مرشد مرادی، سال 1305 و به گفته ی فرزندشان سال1310خورشیدی در اصفهان متولد شد و در کودکی حسب علاقه در زورخانه ای که مرشد «گلی» در آن به مرشدی می پرداخت، رفت و آمد کرد. استاد مرادی در همان دوران، فنون مرشدگری را زیرنظر مرشد گلی فراگرفت و در 15 سالگی به یزد رفت. فرهنگ زورخانه همچنان که بسیاری از زوایا و ویژگیهای آیین پهلوانی و آداب قلندری و عیاری و فتوت ایرانی را در پهنه تاریخیاش بازتاب میدهد، حاوی و حافظ بخش مهم دیگری از فرهنگ میرا و شفاهی این سرزمین نیز بوده است؛ بخشی که با عنوان «موسیقی زورخانه» مجموعهای از رپرتوار آوازی و نیز گنجینهای از ریتمهای قدیم ایران را در برگرفته است. صدای مرشد مرادی، در چندین دهه، صدای مسلط بر سنت آوازی آیین زورخانه در ایران بود. با این حال کیفیت نازل ضبط های موجود از صدای او و مرگ ناگهانیاش در دهه هفتاد، فرصت آشنایی و مطالعه محققان و علاقهمندان به این بخش از فرهنگ شفاهی ایران را محدود کرد. عبدالرحیم مرادی فرزند مرحوم مرشد مرادی در معرفی شخصیت مرشد مرادی به می گوید: مرحوم در سال 1310 به دنیا آمدند و در سال 1375 از دنیا رفتند. مرشد مرادی در خاطرات خود تعریف می کرد که یک روز در زورخانه ای در آباده نشسته بود و مدت زیادی پول نداشت که روغن در چراغ زورخانه بریزد و آن را روشن نگه دارد. دیوار زورخانه پنجره ای داشت که به قهوه خانه مجاور باز می شد و نور زورخانه را از قهوه خانه می گرفتند.و آن را روشن می کردند. وی ادامه داد: مدتی بود که زورخانه کاملا خالی بود و هیچ کس درآن ورزش نمی کرد. مرشد سراغ یکی از ورزشکاران قدیمی شهر به نام حسین پینه دوز رفته و او را با اصرار راضی می کند که به زورخانه بیاید. او با نارضایتی آمد و از در زورخانه که وارد شد گفت مرشد تو که چراغ هم نداری! مرشد از او می خواهد«شما شروع کن من هم دو بیت شعر می خوانم صدای ضرب بلند می شود کم کم دیگران هم می آیند چراغ را هم خدا می رساند. خلاصه حسین شروح کرد به ورزش و مرشد هم فقط سایه بدن او را می دید و حرکاتش را تشخیص می داد و برایش ضرب می گرفت. مرادی در ادامه خاطره اش افزود: بعد از لحظاتی، سه مرد عرب وارد زورخانه شدند و کنار مرشد در شاهنشین زورخانه نشستند. بعد از چند لحظه یکی از آنها گفت «مرشد!»، دیگری گفت: «پس چراغت کجاست؟»، تا آمد جواب بدهد سومی می گوید: «مشغول باش!» چند دقیقه ای نشستند بعد بلند شدند چیزی در دخل مرشد انداختند و رفتند... مرشد دخل را نگاه کرده و دید یک 5 تومانی در دخل انداخته بودند. مرشد فریاد می زند: «حسین پینه دوز را صدا زدم و گفتم بیا بالا خدا رساند...» از آن روز به بعد دیگر نتوانست ...
بررسی ادبيات زورخانه اي شعر، مرشد، ورزش ...
بررسی ادبيات زورخانه اي شعر، مرشد، ورزش ...شايد سخن گفتن در اين صفحه راجع ورزش چندان جالب توجه نباشد و شايد اگر در اين صفحه ادبي واژه ورزش به نگارش درآيد، برخي از خوانندگان پيش خود بپرسند، چه رابطه اي بين ورزش با ادب و هنر وجود دارد؟ البته شايد بين ورزش و ادبيات يك ارتباط مستقيم وجود نداشته باشد، اما با كمي تأمل در بسياري ابيات و عبارات ادبي به خوبي اين نكته برايمان روشن مي شود كه ادبيات و ورزش با هم ارتباط دارند، حال اين ارتباط چگونه است، بحثي است كه ما قصد داريم به بهانه هفته تربيت بدني در باب آن مطالبي چند را به رشته تحرير درآوريم.بي ترديد در اغلب آثار ادبي، به خصوص اشعار ردپايي از ورزش و تحرك جسماني به چشم مي خورد كه اين خصوصيت در ادبيات حماسي به عينه قابل مشاهده است، يعني آنجا كه حكيم ابوالقاسم فردوسي رشته سخن را به ميان ميدان جنگ مي برد، به خوبي بسياري از حركات ورزشي را به شكل حركات جنگي به نمايش مي گذارد و سر آخر به اين نتيجه مي رسد كه عقل سالم در تن سالم است و از سستي و تنبلي به جز كژي و سستي چيزي به دست نمي آيد:زنيرو بود مرد را راستيزسستي كژي زايد و كاستيبعد جناب فردوسي با شرح قهرماني هاي افرادي چون «رستم»، «سهراب»، «اسفنديار»، «سياوش»، «آرش كمانگير» و... به خوبي انواع و اقسام ورزش هاي متداول آن زمان چون «كشتي»، «تيراندازي»، «سواركاري» و... را به نمايش مي گذارد. جالب آن كه اين توجه كردن به ورزش و حركات ورزشي در اغلب آثار ادبيات فارسي به خوبي نمايان است، به عنوان مثال سعدي شيرازي، به بهانه پند و اندرز دادن به مخاطب سراغ ورزش مي رود و چنين مي گويد:چو پرورده باشد بر در شكارنترسد چون پيش آيدش كارزاربه كشتي ونخجير و آماج و گويدلاور شود مرد پرخاش جويمترس از جوانان شمشيرزنحذر كن زپيران بسيار فنحال كه سخن از ورزش و ادبيات به ميان آمد، چه خوب است به سراغ يكي از كهن ترين ورزش هاي ايراني، يعني «ورزش زورخانه اي» يا «همان «ورزش باستاني» برويم، ورزشي كه قدمت آن به دوران قبل از اسلام و حتي دوران مادها مي رسد. چرا كه ايرانيان از ديرباز به ضرورت دفاع نظامي توجه داشته اند و در زمان فراغت خويش از جنگ، براي آماده نگهداشتن جسم و روح خويش براي مقابله با حمله دشمنان از تفريحاتي كه از جنگ و نبرد نشأت مي گرفت، استفاده مي كردند. پس ايشان در دوران باستان با ساختن قطعه زميني با نام «چرتا» كه به نوعي الهام گرفته شده از ميادين جنگ بود، به اجراي ورزش هايي چون «اسب دواني»، «پرتاب نيزه»، «شمشيرزني» و «انواع كشتي» مي پرداختند و رفته رفته اين ميادين كوچك ورزش هاي رزمي به حالت گرد درآمد و سرآخر ورزش زورخانه اي از آن پديدار شد.درست ...
ورزش باستانی
سردم جایگاه مرشد جایگاه مرشد در زورخانه سردم نامیده می شود. سردم سکویی است بلند که در نزدیکی محل ورودی زورخانه قرار دارد و شبیه به جایگاه واعظان در مساجد است. مساحت سردم دو تا سه متر مربع و اغلب یه شکل نیم دایره می باشد، در فضای داخل آن جایگاه کاناپه ای تقریبا یک متر بالا تر از سطح سردم تعبیه شده است که مرشد بالای آن می نشیند. مرشد با ضرب و یک زنگ، که با زنجیر در محل جایگاه کاناپه ای آویزان شده است، از زنگ استفاده کرده شروع و پایان حرکات ورزشی را اعلام می کند. در جلوی مرشد یک وسیله گرما زا (منقل) برای گرم کردن پوست ضرب قرار دارد. سردم با اشعارها و نمادهایی از آیین جوانمردی و منش ورزشکاری اذین می یابد. مرشد در زمان ورود یک شخص والا قام یا ورزشکار برجسته و پیشکسوت به محیط زورخانه زنگ را به صدا در می آورد و ضربه ای به ضرب خود وارد آورده و اشعاری مناسب و حماسی در مدح میهن دوستی و یا اولیاء الله می سراید. مرشد با آواز و اشعار مناسب و ضرب و زنگ، حرکات ورزشکاران را موزون ساخته و تمرینات فنی را در زورخانه رهبری و هدایت می کند. هر یک از علیات ورزش باستانی، تاثیرات بسیار مثبتی در تقویت و افزایش قدرت و استقامت عضلانی دارد. وسائل و ادوات ورزش باستانی: وسائل و ادوات اصلی ورزش باستانی شامل ادوات زیر می باشد: سنگ- تخته شنا- میل- کباده برنامه ورزش در زورخانه 1- نرمش های ورزش باستانی این حرکات برای برای گرم شدن و جلوگیری از آسیب های ورزشی بسیار ضروری و مهم است. همچنین در طول برنامه، پس از اجرای تمرینات شنا، میل گیری و کباده کشی، ورزشکاران با آواز و صدای ضرب و زنگ مرشد به رهبری میاندار، عملیات خم گیری یا انواع نرمش های مناسب را در جهت تقویت سایر عظلات بدن و هماهنگی عصب و عظلانی و ریکاوری(بازیابی) و نفس گیری را انجام می دهند. امروزه به ورزشکاران توصیه می شود که پیش از ورود به گود به منظور گرم شدن و آمادگی، انواع حرکات کششی و انعتاف پذیری را انجام دهند. انواع نرمش های سنتی در زورخانه: 1- سرنوازی(قبل از شنا رفتن) 2- پا زدن آرام 3- حرکات کششی بالا تنه به منظور آماده شدن برای عملیات میل گیری، رفع خستگی و ریکاوری(بازیابی) 4- حرکات خم گیری برای تقویت گروه عضلات پا و عکس العمل سون کرد چپ را وخم کرد راست خروش از دل چرخ چاچی بخاست حکیم ابوالقاسم فردوسی 2- سنگ گرفتن سنگ، صفحه چوبی پهن و زینی است به شکل سپرهای جنگی مربع مستطیل، با وزنهای مختلف که در انتهای شمالی به قوسی ختم می شود و در وسط دارای دستگیره ای می باشد. ...
نگاهي گذرا به ادبيات زورخانه اي شعر، مرشد، ورزش
شايد سخن گفتن در اين صفحه راجع ورزش چندان جالب توجه نباشد و شايد اگر در اين صفحه ادبي واژه ورزش به نگارش درآيد، برخي از خوانندگان پيش خود بپرسند، چه رابطه اي بين ورزش با ادب و هنر وجود دارد؟ البته شايد بين ورزش و ادبيات يك ارتباط مستقيم وجود نداشته باشد، اما با كمي تامل در بسياري ابيات و عبارات ادبي به خوبي اين نكته برايمان روشن مي شود كه ادبيات و ورزش با هم ارتباط دارند، حال اين ارتباط چگونه است، بحثي است كه ما قصد داريم به بهانه هفته تربيت بدني در باب آن مطالبي چند را به رشته تحرير درآوريم. بي ترديد در اغلب آثار ادبي، به خصوص اشعار ردپايي از ورزش و تحرك جسماني به چشم مي خورد كه اين خصوصيت در ادبيات حماسي به عينه قابل مشاهده است، يعني آنجا كه حكيم ابوالقاسم فردوسي رشته سخن را به ميان ميدان جنگ مي برد، به خوبي بسياري از حركات ورزشي را به شكل حركات جنگي به نمايش مي گذارد و سر آخر به اين نتيجه مي رسد كه عقل سالم در تن سالم است و از سستي و تنبلي به جز كژي و سستي چيزي به دست نمي آيد: زنيرو بود مرد را راستي زسستي كژي زايد و كاستي بعد جناب فردوسي با شرح قهرماني هاي افرادي چون «رستم»، «سهراب»، «اسفنديار»، «سياوش»، «آرش كمانگير» و... به خوبي انواع و اقسام ورزش هاي متداول آن زمان چون «كشتي»، «تيراندازي»، «سواركاري» و... را به نمايش مي گذارد. جالب آن كه اين توجه كردن به ورزش و حركات ورزشي در اغلب آثار ادبيات فارسي به خوبي نمايان است، به عنوان مثال سعدي شيرازي، به بهانه پند و اندرز دادن به مخاطب سراغ ورزش مي رود و چنين مي گويد: چو پرورده باشد بر در شكار نترسد چون پيش آيدش كارزار به كشتي ونخجير و آماج و گوي دلاور شود مرد پرخاش جوي مترس از جوانان شمشيرزن حذر كن زپيران بسيار فن حال كه سخن از ورزش و ادبيات به ميان آمد، چه خوب است به سراغ يكي از كهن ترين ورزش هاي ايراني، يعني «ورزش زورخانه اي» يا «همان «ورزش باستاني» برويم، ورزشي كه قدمت آن به دوران قبل از اسلام و حتي دوران مادها مي رسد. چرا كه ايرانيان از ديرباز به ضرورت دفاع نظامي توجه داشته اند و در زمان فراغت خويش از جنگ، براي آماده نگهداشتن جسم و روح خويش براي مقابله با حمله دشمنان از تفريحاتي كه از جنگ و نبرد نشات مي گرفت، استفاده مي كردند. پس ايشان در دوران باستان با ساختن قطعه زميني با نام «چرتا» كه به نوعي الهام گرفته شده از ميادين جنگ بود، به اجراي ورزش هايي چون «اسب دواني»، «پرتاب نيزه»، «شمشيرزني» و «انواع كشتي» مي پرداختند و رفته رفته اين ميادين كوچك ورزش هاي رزمي به حالت گرد درآمد و سرآخر ورزش زورخانه اي از آن پديدار ...
زورخانه و وسايل ورزش زورخانه اي
زورخانه و وسايل ورزش زورخانه اي زورخانه مكاني است براي نيرومندي و تقويت روحيه ورزشكاري، تواضع و فروتني و دوري از تكبر. ورزش هاي زورخانه اي در فضايي سرپوشيده انجام مي شدند و ساختمان آن شبيه سرداب ها و عبادتگاه هايي بود كه زورخانه ها از دوران باستان از آنجا ظهور پيدا كرده اند با ظهور اسلام و تاكيد بر تربيت نظامي پسران موضوع ورزش كردن آنها جدي تر شد و پس از حمله مغول زورخانه ايجاد شد و در قرن هفتم زورخانه ها به شكل امروزي در آمد. بنا به شهادت برخي از منابع، پورياي ولي نخستين زورخانه را پايه گذاشت. درب ورودي زورخانه كوچكتر از درهاي معمولي طراحي شده است به نحوي كه افراد هنگام ورود با حالت خضوع وارد مي شوند و سقف زورخانه بلند و گنبدي شكل، شبيه معابد و مساجد مي باشد. گود زورخانه كه محل اجراي حركات ورزشي زورخانه اي مي باشد به شكل هشت ضلعي به قطر 10 متر ساخته مي شود كه 70 سانتي متر پايين تر از سطح كف سالن زورخانه قرار دارد. به منظور جلوگيري از صدمات به ورزشكاران، سرتاسر لبه گود از جنس چوب و يا پلاستيك نرم پوشيده شده است. در فضاي اطراف گود، سكوهايي براي تماشاچيان و جايگاهي مخصوص براي وسايل و ابزار ورزشي در نظر گرفته شده است. اسباب و آلات ورزش باستاني كه اكنون از آنها در زورخانه ها استفاده مي شود عبارتست از سنگ، تخته شنا، ميل، كباده. دعا كردن از كهن ترين آداب زورخانه دعا كردن است كه در پايان ورزش انجام مي گيرد دعا ها با همان جنبه هاي اجتماعي و نقطه نظرها با همان اندك تفاوت در صورت، از روزگار باستان تا بدين دوران بر جاي مانده اند. سردم؛ جايگاه مرشدسردم محلي منزه و قابل احترام است كه مرشد بتواند با تسلط به فضاي گود مقدس رسم تشريفات و آداب تعارف هاي زورخانه اي را در حق مستمعين داخل و خارج ادا كند. چنين رسم است كه سردم را با پرهاي طاووس و قو زينت مي دهند. چون در روزگاران قديم اين قبيل پرها را جنگجويان و سرداران جنگي به كلاه خودهاي خود نصب مي كردند. نماي سكوي سردم را از سنگ مرمر و يا چوب گردو مي سازند و بر بالاي آن غرفه اي برپا مي دارند كه يك طاق نصرت زينت بخش آن است. جاي مرشد در كنار در ورودي و نشيمنگاه او بر سكوي نسبتا مرتفعي است كه طاق هاي هلالي يا مربع شكل دارد كه يك يا چند زنگ به آن آويخته اند. زنگزنگ كه براي هماهنگي هرچه بيشتر ورزشكاران و مرشد و تعويض چشمه هاي ورزشي بكار مي رود شبيه كاسه و از جنس مس است كه از وسط آن ميله اي آويزان مي شود كه با برخورد آن به ديواره كاسه صدايي زيبا توليد مي شود. مرشد در زمان ورود يك شخص والامقام يا ورزشكار برجسته و پيشكسوت به محيط زورخانه زنگ را به صدا در مي آورد و ضربه اي به ضرب خود وارد آورده ...
مبانی فرهنگی و تاریخی پهلوانی و ورزش زورخانه ای
با توجه به اين حقيقت كه در زبان فارسي ايران باستان بيش از 30 لغت در ارتباط با مفاهيم قهرمان و پهلوان وجود دارد ، ميزان علاقه وافرايرانيان به قهرمانان وپهلوانان مسلم وآشكارا مي گردد. جوانان زير24 سال آموزش تكميلي مرتبط با ورزش را درزمان خود فرا مي گيرند، اين ورزشها عبارتند از: دو، سواركاري، چوگان، پرتاب دارت، كشتي، بوكس، تيروكمان، شمشيربازي و... . اين فنون تحت شرايط بسيارسخت آموزش داده مي شد تا بتوانند در زمان نيازشرايط سخت ، ناسازگاري ها ومشكلات ناشي از جنگ از قبيل گرسنگي، تشنگي، كوفتگي ،گرما، سرما و ... را تحمل نمايند. از ورزش باستانی یعنی ورزش در زورخانه و بصورتی که مشاهده می شود در قرون پیش از اسلام خبر صحیحی در دست نیست زیرا نه در کتیبه های موجود بر سنگ و کوه و عمارات چند هزار ساله و اشیاء و ادواتی که از زیر خاک کشف شده ، آثاری که مشتمل بر یکی از مظاهر ورزشی آن ایام باشد دیده شده و نه در تواریخ ایرانی قرون اولیه اسلامی که مولفین آن نزدیک تر به آن زمان ها بوده و غالبا اخبار قهرمانی و جنگی قبل از اسلام را بدست داده اند چیزی در این باب نوشته شده اما قرائنی وجود دارد که ما را بوجود چنین عملیاتی در آن زمان معتقد می سازد . نهایت چنین استنباط می شود که این اعمال و حرکات سنگین صرفا تمرین های جنگی و برای ایجاد مقاومت و تحمل شداید بوده و اگر بمنظور حفظ بهداشت و تقویت عضلات انجام می گردید می توانستند حرکاتی سبک تر و آسان تر از سنگ گرفتن – کباده کشیدن و چرخ زدن وضع کنند . يكي از هدفهاي عالي ايرانيان از ورزشهاي جنگي و پهلواني ، آماده ساختن خود براي كشتيگيري و نبرد تن به تن بوده است،در ايران باستان عنوان جهان پهلواني از منصبهاي عالي ارتشي بود و چنانكه از تواريخ بر ميآيد ، هر ساله پس از مسابقات كشتي ، پهلوان اول كشور ، بر مسند افتخار پهلواني پايتخت تكيه ميزده است. كشتي كه در حرفة پهلواني كمال كسوت ورزشهاي باستاني بوده ، نسل به نسل در هر دوره محفوظ ميماند و هر چه ميگذرد بيشتر به سوي كمال ميرود. سعدي در گلستان از كشتيگيري حكايت ميكند كه سيصد و شصت بند ( فن ) فاخر ميدانسته است. پس از حملة مغول ، عمليات پهلواني و كشتيگيري كه مدتي تعطيل شده بود، مجدداً رايج ميگردد و پهلوانان و كشتيگيران پرآوازهاي به ظهور ميرسند همانند پهلوان پورياي ولي كه به نوشتة تاريخ منتظم ناصري تا سال 722 هجري ميزيسته ، از پيشوايان عاليمقام و صاحب كرامت كشتي باستاني و از مروجين زورخانه بوده و ورزش باستاني را كمال بخشيده است. در نيمة اول قرن هشتم عياري بلند آوازه ، به نام پهلوان عبد الرزاق بيهقي از خراسان ظهور كرد و به سلطانيه ...
آیین نامه ، قوانین و مقررات اولین جشنواره مرشدي استان خراسان جنوبی شهرستان بیرجند
آیین نامه ، قوانین و مقررات اولین جشنواره مرشدي استان خراسان جنوبی شهرستان بیرجند 1. رده های سنی عبارتند از: 2. رده سنی بصورت آزاد بوده و تمامی سنین میتواند در این جشنواره شرکت نمایند. 3. هر زورخانه میتواند فقط یک مرشد را به این جشنواره معرفی نماید. 4. انتخاب اشعار مناسبتی، حماسی با توجه به هفته بسیج مورد توجه بیشتری خواهد بود. 5. هنگام انجام مسابقه در صورت ايجاد نقص در ضرب ، پس از تعويض وسيله ضمن احتساب زمان تلف شده ، مسابقه ادامه مي يابد يا بنابه تشخيص سرداور، مسابقه در زمان مناسب ديگري تجديد خواهد شد. 6. حضور در جلسه توجیهی روز ورود ورزشکاران الزامیست . در صورت عدم حضور هریک از افراد مذکور ، اعتراضات آن تیم رسیدگی نخواهد شد . 7. زمان اجراي هر مرشد به مدت 1۰ دقيقه است که شامل کليه بخشهاي ورزش مي باشد. مديريت در زمان بندي براي اجراي ضرب و آواز در هر بخش ورزشي بعهده شرکت کنندگان است 8. محل برگزاری: زورخانه امیر عرب 9. زمان برگزاری اولین جشنواره مرشدان پنج شنبه مورخه 6/9/93 ساعت 15می باشد. اصول کلي داوري 10. هماهنگي ريتم و خواندن در مرشدي يک اصل است. اگر هماهنگي وجود نداشته باشد (حتي يکبار در هر بخش ورزشي)، باعث صفر شدن امتيازات 11. هر سه داور در همان بخش مي شود. 12. هماهنگ نبودن ريتم و ورزش ( جفت نبودن ضرب با حرکت ورزشي) يک اصل است. در هر قسمت از ورزش(حتي براي يکبار)، باعث صفرشدن 13. امتياز بخش ضرب در همان بخش مي شود. 14. حفظ اصالت موسيقي زورخانه اي ( ضرب نوازي و آواز ) يک اصل است. اجراي تقليدي تصانيف و مداحي هاي نامناسب ممنوع بوده و امتيازات شعرو سلفژ در همان بخش ورزشي صفر محسوب مي شود. 15. زمان اجراي هر مرشد به مدت 10 دقيقه است که شامل کليه بخشهاي ورزش مي باشد. مديريت در زمان بندي براي اجراي ضرب و آواز در هر بخش ورزشي بعهده شرکت کنندگان است. ملاحظات داوري بخشهاي مختلف ضرب 16. ميزان امتيازات ضرب بر اساس ارزيابي داوران در هر بخش به صورت ذيل مي باشد: 17. عالي خيلي خوب خوب متوسط ضعيف × 18. يک امتيازي ۱ امتياز ۰ امتيازدو امتيازي ۲ امتياز ۱ امتياز ۰ امتيازسه امتيازي ۳امتياز ۲ امتياز ۱ امتياز ۰ امتيازچهار امتيازي ۴امتياز ۳امتياز ۲ امتياز ۱ امتياز ۰ امتيازپنج امتيازي ۵ امتيازي ۴امتياز ۳امتياز ۲ امتياز ۱ امتياز 19. سونوريته: صداي مطلوب و زيباي ساز است به تعبيري ديگر، مرشد بتواند با ضرب نوازي صداي مناسب ايجاد تا ۱۰۰ درصد در مجموع کل امتيازات ضرب تاثيرگذار است 20. ضدضرب: سکوت بجاي ضرب قوي 21. سنکب: کشش ضرب ضعيف بر روي ضرب قوي، اجراي تاکيدي ضرب ضعيف، نوعي برخورد ميان ريتم و ميزان تعدد ريتم ...